تاخیر در خشنودی یا لذت
تاخیر در خشنودی یا لذت عبارت از مقاومت در برابر یک تکانش به منظور دستیابی به یک پاداش قابل دسترس سریع است که با هدف دستیابی به یک پاداش با ارزش تر در آینده صورت می گیرد.
توانایی مربوط به تاخیر در خشنودی نقش مهمی در خود سازمان دهی یا خود کنترلی دارد.
آزمایش میشل
والتر میشل (Walter Mischel) به عنوان یک روان شناس آمریکایی و همکاران به منظور مطالعه شرایطی که منجر به ترویج در تاخیر مربوط به لذت می شوند.
یک موقعیت آزمایشی را طراحی کردند (آزمون شیرینی مارش مالو) که در آن از یک کودک خواسته شده بود ما بین یک مورد لذت بخش بزرگ تر (همانند کلوچه ها یا شیرینی های مارش مالو) و یک مورد لذت بخش کوچک تر (همانند یک کلوچه یا یک شیرینی مارش مالو) یک موردی را انتخاب کنند.
یک کودک بعد از بیان کردن اولویت خودش در مورد دستیابی به یک لذت بزرگ تر، این مورد را یاد می گیرد که به منظور دستیابی به این مورد بزرگ تر حتما باید منتظر برگشت فرد آزمون گیرنده باشد.
همچنین این مورد به کودک گفته می شود که در صورتیکه وی یک سیگنالی به آزمایش دهنده بدهد، آزمایش کننده بر خواهد گشت و کودک یک لذت کوچکتری را دریافت خواهد کرد.
بنابراین در حال حاضر امکان دستیابی به لذت کوچک تر وجود دراد، ولی دستیابی به لذت بزرگ تر نیاز به زمان و انتظار دارد.
به منظور اینکه کودک به لذت بزرگ تر دست یابد، باید در مقابل وسوسه خودش برای دستیابی به لذت سریع مقاومت کند.
این مورد اثبات شده است که موقعیت آزمایشی هم به منظور شناسایی اهمیت توانایی فرد در تاخیر در لذت و همچنین شناسایی استراتژی هایی که دستیابی کودک را به تاخیر در لذت امکان پذیر می کنند، یک موقعیت کاربردی است.
کودکان چهار ساله ای که در این شرایط بهترین توانایی را برای صبر کردن داشتند، اجتماعی تر بودند و در دبیرستان خودشان دارای موفقیت آکادمیکی بیشتری بودند و همچنین امتیازات بالاتری را در آزمون استعداد مدرسه ای (Scholastic Aptitude Test (SAT)) به دست آوردند.
همچنین یک روان شناسی به اسم ادلگار والفرت (Edelgard Wulfert) و همکارانش در یک موقعیت تطبیق داده شده برای نوجوانان و جوانان به این نتیجه دست یافتند که دانش آموزان دوره راهنمایی و دبیرستانی که توانسته بودند یک هفته منتظر دریافت جوایز نقدی باشند.
(در مقایسه با همتایان خوشان که نمی تواستند صبر کنند، نمرات بالاتری را به دست آورده بودند، مشکلات رفتاری کمتری را در مدرسه داشتند و احتمال سوء مصرف سیگار، الکل و سایر مواد مخدر در این افراد یک احتمال پایین تری بود.
مدل داغ و خنک (The Hot – And – Cool Model)
محققان از طریق تغییر دادن موقعیت ها و ایجاد تنوع در آنها، عواملی که منجر به توانمند شدن کودک برای صبر کردن می شوند را شناسایی کردند.
صبر کردن در زمانی سخت تر می شود که کودکان به موقعیت “داغ” یا عاطفی، یا جوانب مختلف پاداش توجه کنند؛ همچنین صبر کردن در شرایطی آسان تر خواهد شد که کودکان به جنبه های “خنک” یا عقلایی موقعیت توجه کنند.
برای مثال کودکانی که به آنها گفته شده بود تا در مورد پاداش مربوط به شیرینی مارش مالو، این شیرینی را به عنوان بادهای پف دار در نظر بگیرند، در مقایسه با کودکانی که به آنها گفته شده بود تا شیرینی و محتویات جویدنی مارش مالو ها را در نظر بگیرند، توانایی بیشتری برای صبر کردن داشتند.
پیشخدمت های خوب یک سری روش هایی را برای حواس پرت کردن خودشان از پاداش های داغ مربوط به غذاهای تازه و لذیذ یاد گرفته اند و به جای آن سعی می کنند سیستم های خنک خودشان را فعال کنند.
یک کودکی که توانایی خوبی برای به تاخیر انداختن لذت دارند، بیشتر به کلوچه ها و مزه شیرین آن توجه خواهد کرد.
مهارت های خنک کودکان به مرور زمان پیشرفت پیدا می کند، به نحوی که تقریبا تمامی نوجوانان می توانند تا 10 دقیقه را به راحتی تحمل کنند؛
این در حالی است که این مدت زمان صبر برای یک کودک پیش دبستانی چالش زا می باشد.
متاسفانه زمانی که سیستم خنک بیشتر از هر زمان دیگری مورد نیاز می باشد، دستیابی به آن سخت تر می شود.
استرس توانایی فرد را برای به تاخیر انداختن لذت کاهش می دهد.
برای مثال، در نیمسال اول کالج که کنترل کردن تمایلات مربوط به خوردن و نوشیدن بیش از حد بیشترین منافع را برای فرد به دنبال دارد، تمایل فرد به این موارد در بالاترین سطح قرار می گیرد.
علاوه بر این، استرس مزمن مربوط به دوران کودکی توسعه و رشد توانایی فرد به منظور به تاخیر انداختن لذت را دچار نقص می کند.
تاخیر به عنوان یک گرایش انگیزشی
جان بلاک و دوید فاند (Jack Block and David Funder) به عنوان روان شناسان آمریکایی و همکاران آنها به جای مفهوم سازی تاخیر لذت به عنوان یک توانایی متمایز و قابل تشخیص، این مورد را به عنوان یک نوع بروز و تجلی از کنترل خود تعریف کردند (کنترل خود عبارت از تمایل بیش از حد فرد به منظور پیشگیری از تکانش ها می باشد).
در حد پایین این زنجیره یک سری افراد دارای کنترل کم قرار دارند که بی اختیار و بدون اراده هستند و بر مبنای خواسته های خودشان عمل می کنند و هیچ نگرانی نسبت به آینده ندارند.
همچنین در حد بالای این زنجیره یک سری افراد دارای کنترل بالا قرار دارند که حتی در مواقع غیر ضروری هم از لذت بردن خودشان پیشگیری می کنند.
هر دو مورد کنترل بیش از حد و کنترل کمتر از حد عبارت از موارد ناهنجار می باشند. افراد دارای کنترل کمتر از حد نمی توانند به اهداف بلند مدت خودشان (همانند دنبال کردن مسیر مربوط به یک شغل چالش زا) دست پیدا کنند.
همچنین افراد دارای کنترل بیش از حد فرصت های مربوط به تجربه کردن لذت و بیان کردن احساسات خودشان را از دست می دهند.
این محققان به منظور اندازه گیری کردن تمایل به تاخیر یک موقعیت آزمایشی را ایجاد کردند که در آن کادوهای بسته بندی شده جذاب به کودکان نشان داده شد و به آنها گفته شد که این هدیه مال آنها است، ولی بعد از کامل کردن پازل داده خواهد شد.
در این آزمایش تاخیر در لذت از طریق درجه ای تعیین می شد که کودک در برابر تمایل خودش برای انتظار کشیدن هدیه و باز کردن آن مقاومت می کرد.
به دلیل اینکه کودکان نسبت به این موضوع مطلع بودند که در هر شرایطی و در صورت بروز هر رفتاری هدیه به آنها داده خواهد شد، رفتار تاخیری مربوط به این موقعیت ضرورتا قابل تطبیق با بقیه شرایط نمی باشد.
تفاوت های جنسیتی
نکته جالب توجه که وجود داشت عبارت از این بود که تاخیر مربوط به لذت بردن در موقعیت های آزمایشی در مورد دختران (در مقایسه با پسرها) مثبت تر بود.
افراد بزرگسالی که این دختران را می شناختند، این افراد را به عنوان “افراد دارای توانایی ذهنی بالا”، “با صلاحیت” و “مبتکر” توصیف می کردند، در حالیکه افراد فاقد تاخیر در لذت به عنوان افراد “بی ثبات از نظر عاطفی” و “عبوس یا روان رنجور” توصیف شده بودند.
از طرف دیگر، پسرهایی که یک نوع تاخیر را در لذت نشان داده بودند، به عنوان افراد “خجالتی و خود دار”، “مطیع” و مضطرب” توصیف شدند؛
این در حالی است که پسرهای فاقد تاخیر در لذت به عنوان افراد “سرزنده”، “با انرژی”، “با نشاط” و “خود بیانگر” در نظر گرفته شدند.
چنین تفاوت هایی می تواند نشان دهنده ارزشی باشد که فرهنگ آمریکایی نسبت به دختران دارای خود کنترلی قائل است؛
این در حالی است که همین فرهنگ رفتارهای تکانشی و انگیزشی را تا یک سطحی در بین پسرها قبول می کند.
در نتیجه این فرهنگ می تواند پسران را به داشتن الگوهای رفتاری تشویق کند که ممکن است این رفتارها در مراحل بعدی زندگی یک سری مشکلاتی را به وجود بیاورند.
این مورد کاملا بدیهی است که منتظر ماندن در همه شرایط نمی تواند با یک سری پاداش ها و لذت هایی همراه باشد؛
شناسایی این مورد که تاخیر و منتظر ماندن در چه مواردی مناسب و در چه مواردی نامناسب می باشد، (به خصوص برای پسران) کاملا سخت می باشد.
بنابراین تاخیر در لذت در زندگی واقعی یک عملکرد مربوط به هر دو مورد کنترل خود و حالت انعطافی خود است (حالت انعطافی خود عبارت از اصطلاحی است که محققان برای توصیف توانایی مربوط به انعطاف پذیر بودن و ماهر بودن در تصمیم گیری های اجتماعی به کار می گیرند.)
این تصمیمات می تواند پیچیده تر از حالتی باشند که در ابتدا به نظر می رسند.
نویسنده: Regine Conti
ترجمه : تیم کانون مشاوران ایران
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.