درمان شناختی-رفتاری در درد مزمن
درمان شناختی-رفتاری (CBT)رویکرد گستردهای است، اغلب مبتنی بر الگوی تقویت (یا “عامل”): افکار یا رفتارهایی که پاداش داده میشوند، افزایش مییابند و افکار و رفتارهایی که نادیده گرفته میشوند، کاهش مییابند. نشانگان دردهای مزمنی که به دلیل بیماریهای مزمنی مانند آرتریدروماتوئید به وجود میآیند، هم برای بیمار و هم برای کارگزاران خدمات بهداشتی، مشکلات اساسی ایجاد میکنند. به سخن دیگر، بیماران معمولاً نمیتوانند با اطمینان، اطلاعاتی را دربارة علل، سیر طبیعی و یا پیامدهای ممکن اختلال به دست آورند. در نتیجه، اینگونه بیماران غالباً پریشانیهای روانشناختی و ناتوانیهای عملکردی شدیدی را از خود نشان میدهند و برای مقابله با درد از راهبردهای شناختی-رفتاری غیرانطباقی استفاده میکنند.
این بیماران در بیشتر مواقع روحیه خود را از دست میدهند و به این دلیل که فکر میکنند متخصصان بهداشت افراد غیر سودمندی هستند و یا اینکه نمیتوانند درمان لازم را برای آنها فراهم آورند، به همکاری با آنها تمایل چندانی نشان نمیدهند (ترک و رودی، 1989). علاوه بر این، به دلیل به وجود آمدن تغییرات منفی در ارتباط بیمار با افراد خانواده، کارفرمایان و دوستانش، مشکلات فرد به مرور زمان وخیمتر میگردد (اندرسون، برادلی، یانگ، مک دانیال و وایز، 1985). پزشکان، روانشناسان و سایر فراهم آورندگان مراقبتهای بهداشتی، غالباً نمیدانند که چگونه به نحوی مؤثر به بیماران دچار درد مزمن پاسخ دهند.
رویکرد درمان شناختی-رفتاری درد مزمن، بر اساس این فرض استوار است که بیمار با این باور که بسیاری از مشکلات او غیر قابل کنترل است وارد مرحلة درمانی میشود؛ بنابراین، اهداف درمان شناختی-رفتاری این است که در ابتدا این انتظار را که در بیماران به وجود آورد که میتوانند مشکلات خود را به نحوی مؤثر کنترل کنند و سپس لازم است مهارتهایی را به آنها آموزش داد تا به وسیلة آنها بتوانند به نحوی مؤثر هم به مشکلات فعلی و هم به مشکلات جدیدی که بعد از پایان درمان به وجود میآیند، پاسخ دهند.
هولزمن و همکارانش (1986) چهار مولفة ضروری برای نایل آمدن به اهداف درمان شناختی-رفتاری را به شرح زیر فهرست نموده اند:
الف: کمک به بیماران در جهت این باور که مشکلات آنها غیر قابل کنترل نیست. به عبارت دیگر، به جای امیدواری ضعیف، لازم است به آنان در زمینه مقابله مؤثر با درد، پریشانیهای هیجانی و دیگر مشکلات روانی-اجتماعی، کمک شود.
ب: به بیماران باید یاری داد تا بیاموزند افکار، هیجانات و رفتارهایشان را به منظور تعیین روابط بین این عوامل و حوادث محیطی، درد، پریشانیهای هیجانی و مشکلات روانی-اجتماعی مورد نظارت و پیگیری قرار دهند.
یک درمان موثر دیگر در اختلال درد مزمن، بخوانید:
پ: باید به بیماران یاری نمود تا بیاموزند در زمانهای مناسب و به منظور مقابله مؤثر با درد، پریشانیهای هیجانی و مشکلات روانی-اجتماعی، اقداماتی را انجام دهند.
ت: باید به بیماران کمک شود تا راههای مؤثر و انطباقی را برای فکر کردن، احساس کردن و پاسخ دادن، ایجاد کرده و آنها را نگهداری کنند و پس از پایان درمان بتوانند از آنها برای مقابله با مشکلاتی که پیش خواهد آمد، استفاده کنند.
مداخلههای درمانی شناختی-رفتاری متعددی برای صور گوناگون درد مزمن مثل کمر درد ، فیبرومالژیا؛ استو آرترایتس و آرتریدروماتوئید (پارکر و همکاران، 1988) به وجود آمدهاند. باید ذکر کرد که درد و مشکلات روانی-اجتماعی همراه با آتریدروماتوئید بیانگر الگوی ایدهآل برای بحث رویکرد درمان شناختی-رفتاری درد مزمن است؛ به دیگر سخن، آرتریدروماتوئید، بیماری مزمنی است که مشخصة آن، علّت ناشناخته، سیر غیرقابل پیشبینی و عدم بهبودی است. این بیماران همچنین التهاب مفصل، درد و ناتوانی عملکردی را که ممکن است در طول زمان کوتاهی خیلی متغیر باشد، تجربه میکنند. علاوه بر این به ویژه در مواردی که ناتوانی عملکردی شدیدی در بیماران وجود دارد، از عمر نسبتاً کوتاهی بر خوردار هستند (پینکوس و کالامان، 1992). در نتیجه، آنان، غالباً درجه بالایی از پریشانیهای روانشناختی را بروز میدهند (برادلی، 1993). پورتکل درمانی که در این جلسات استفاده خواهد شد؛ به دو بخش تقسیم میشود که هر یک برای کمک به درمانگران طراحی شده است تا به بیماران یک مهارت جدید برای مقابله با درد مزمن (مانند آرام سازی، بازسازی شناختی، فعالیت زمانمند) آموزش دهند. جلسات با تعیین تکلیف خانگی و اهداف هفتگی پایان مییابد؛ این شیوه درمانی دارای 10 جلسه درمانی:
جلسه اول: آموزش درباره درد مزمن؛
جلسه دوم: نظریههای درد و تنفس شکمی که شامل فنون آرامسازی است؛
جلسه سوم: آرامسازی عضلانی پیشرونده و تصویرسازی دیداری؛
جلسه چهارم: افکار خودآیند و درد، که شامل بررسی افکار و هیجانها و خطاهای شناختی میشود؛
جلسه پنجم: شامل بازسازی شناختی؛
جلسه ششم: مدیریت استرس؛
جلسه هفتم: فعالیت زمانمند که شامل آموزش تکنیکهای فعالیت زمانمند است؛
جلسه هشتم: برنامهریزی فعالیت خوشایند؛
جلسه نهم: مدیریت خشم؛
جلسه دهم: بهداشت خواب؛
جلسه یازدهم: برنامه پیشگیری از عود و بروز مجدد درد که در این جلسه درمان خاتمه مییابد (اوتیس، 2007).
منبع:مرکز مشاوره ستاره ایرانیان
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.