نوشته‌ها

افسردگی بعد از طلاق چه بلایی سر شما می آورد+ درمان

طلاق رویدادی است که در جامعه مدرن امروزی بسیار افزایش پیدا کرده و به مانند قبل دیگر یک تابو محسوب نمی شود و افراد پذیرش بیشتری نسبت به این امر پیدا کرده اند. بسیاری از افراد پس از طلاق دچار افسردگی می شوند. در این مقاله به بررسی افسردگی بعد از طلاق پرداخته شده است.

طلاق در عین حال که می تواند پیامدهای نامطلوبی داشته باشد گاهی هم می تواند یک راه نجات بخش و راهی برای ساختن زندگی جدید باشد. در واقع در برخی از موارد، طلاق از بروز بسیاری از اتفاق های ناگوار جلوگیری می کند اما در هر صورت طلاق یک تغییر بسیار بزرگ را در زندگی فرد بوجود می آورد که همین تغییرات می تواند با چالش ها و مشکلات زیادی همراه باشد و ممکن است سازگاری با این تغییرات مدتی طول بکشد و همین عامل سبب مشکلات روانشناختی از جمله افسردگی شود که در این مقاله قصد داریم به آن بپردازیم.

افسردگی بعد از جدایی

اینکه چه عواملی در افزایش طلاق موثر هستند بسیار جای بحث دارد و می توان گفت که عوامل مختلفی در افزایش این پدیده نقش دارند.

برخی از عوامل، اجتماعی و فرهنگی هستند که بر روی شیوه زندگی عموم مردم تاثیر گذاشته اند و برخی دیگر کاملا شخصی هستند و می توانیم بگوییم که بسته به شرایط زندگی افراد متفاوت هستند.

  • تغییرات فرهنگی و اجتماعی از جمله برابری حقوق زن و مرد، اشتغال زنان، تاکید بر رشد و پیشرفت شخصی، افزایش زندگی شهر نشینی، کمرنگ تر شدن نقش بزرگان و ریش سفیدان در زندگی جوان تر ها و غیره از جمله عوامل موثر در افزایش طلاق هستند، این تغییرات، تغییرات مثبتی هستند که باعث شدند که مفهوم سوختن و ساختن، داشتن دیدگاه منفعلانه و تسلیم شدن در برابر جبر روزگار کمرنگ شود و  تلاش و انگیزه افراد، مخصوصا خانم ها در هنگام قرار گیری در موقعیت نامساعد برای تغییر شرایط افزایش یابد. 
  • هر چند که هر تغییری در جامعه می تواند جنبه های منفی داشته باشد اما اگر بخواهیم با دقت بیشتری به بطن تاثیرات این تغییرات اجتماعی و فرهنگی نگاه کنیم متوجه می شویم که این تغییرات به خودی خود باعث افزایش طلاق نشده اند، بلکه تنها تاثیر این تغییرات در افزایش طلاق این است که به افراد جسارت بیشتری داده است تا خودشان را از شرایط نامساعد نجات دهند، در قدیم زنان تحت هر شرایطی مجبور به ادامه زندگی بودند و ممکن بود سال ها درد و رنج زیادی را متحمل شوند و محکوم به سازش باشند، اما خوشبختانه در حال حاضر این تغییرات فرهنگی شرایط را برای خانم ها راحت تر کرده است تا بتوانند در شرایط ناگوار برای تغییر شرایطشان تلاش کنند.
  • و اما علل و عوامل شخصی مثل اعتیاد، مشکلات اقتصادی، مشکلات روانشناختی (مثل اضطراب، افسردگی و غیره)، خیانت، عدم تفاهم، نداشتن مهارت حل مسئله و عدم مهارت حل مسالمت آمیز تعارضات بین فردی، مشکلات شخصیتی (مثل اختلالات شخصیت، پارانوئید، خودشیفتگی، وابستگی و غیره) از جمله دلایل اصلی طلاق هستند که در برخی از موارد این مشکلات قابل حل هستند (مثلا اگر زن و مردی به دلیل نداشتن مهارت حل مسئله با یکدیگر به مشکل خورده باشند با مراجعه به روانشناس می توانند این مشکل را حل کنند) و برخی دیگر مثل اختلالات شخصیت، قابل حل نیستند و افراد در نهایت مجبور به طلاق می شوند.

پیامدهای طلاق

اینکه طلاق چه تاثیری بر روی افراد بگذارد بسته به شرایط هر فرد می تواند تفاوت داشته باشد. در زیر برخی از این شرایط ذکر شده است:

  • اینکه فرد به چه علت از همسر خود جدا شده است؟
  • قبل از طلاق چه میزان فشار روانی را تحمل کرده و آیا خود فرد، خواهان طلاق بوده یا همسرش؟
  • به همسر خود علاقمند بوده یا نبوده؟ 
  • آیا به صورت توافقی از همسر خود جدا شده یا در مسیر جدایی دشواری های زیادی را تحمل کرده، آیا فرد استطاعت مالی دارد یا خیر و میزان ضررهای مالی او در اثر طلاق چقدر بوده؟
  • آیا فرد صاحب فرزند هست یا خیر و آیا می تواند به راحتی فرزند خود را ملاقات کند یا برای ملاقات فرزند خود محدودیت دارد و با همسر خود چالش دارند؟

 همینطور میزان توانایی روانشناختی فرد در کنار آمدن با چالش ها و بحران ها همگی در تجربه پیامدهای منفی طلاق دخیل هستند. نمی توان پیامدهای طلاق را به طور کلی به همگان نسبت داد، همچنین شرایط فرهنگی و اجتماعی و برخورد و واکنش های اطرافیان و خانواده در مواجهه با طلاق فرد اهمیت زیادی در تجربه پیامدهای طلاق دارد و به همین دلیل هر فرد بسته به شرایط فردی و اجتماعی، فرهنگی خود در برخورد با طلاق تجربه های متفاوتی خواهد داشت. اما یکی از مهمترین و رایج ترین اثرات و پیامدهای طلاق که در افراد مشاهده می شود تجربه اختلالات روانشناختی علی الخصوص اختلال افسردگی است، البته اینطور نیست که همگان بعد از طلاق، اختلال افسردگی را تجربه کنند اما این اختلال، اختلالی رایج در بین افراد طلاق گرفته است که پرداختن به آن خالی از لطف نیست.

اختلال افسردگی و علائم آن

همه انسان ها در مقطعی از زندگی خود احساس افسردگی (depression) می کنند و معمولا می توانند علت این افسردگی را به رویدادهای مشخصی ربط دهند.

در ایجاد افسردگی دو نوع رویداد اهمیت ویژه دارند: فقدان (از دست دادن) و شکست.

تجربه هایی مثل از دست دادن شغل، فوت یکی از بستگان نزدیک، طلاق و غیره می تواند باعث آغاز دوره ای از غم، خمودگی و تکرار دائمی برخی افکار منفی شوند. همچنین شکست ها، مثل رد شدن در امتحان و عدم موفقیت در انجام یک کار، می توانند منجر به ناامیدی و ایجاد احساسات و افکار منفی مثل بدبینی و خود تردیدی شوند. 

اکثر افراد می توانند این احساس های منفی را در عرض چند روز یا چند هفته از بین ببرند و به زندگی عادی خود برگردند اما برای برخی از افراد نشانه ها و علائم افسردگی به مدت طولانی باقی می مانند و در همه ی جوانب زندگی آن ها نفوذ می کنند، همچنین آن ها در جنبه های هیجانی، رفتاری، شناختی و فیزیکی افراد تاثیر می گذارند و این تاثیر ممکن است به افسردگی بالینی منجر شود.

افسردگی بالینی یعنی افسردگی پاتولوژیک که با معیارهای تشخیصی اختلال افسردگی همخوانی دارد و باعث می شود که فرد نتواند کارهای عادی روزمره خود را بخوبی انجام دهد.

معیارهای تشخیصی اختلال افسردگی بر اساس DSM-5

از بین نشانه های زیر، فرد 5مورد از آن ها (یا بیشتر)، را در طول یک دوره حداقل دو هفته ای تجربه می کند و عملکرد او با عملکردهای قبلی اش متفاوت شده است:

  1. فرد در بیشتر طول روز و تقریبا هرروز، خلق افسرده دارد. این موضوع را یا خودش اظهار می دارد (احساس می کند غمگین، تهی و خالی یا ناامید است) یا دیگران می بینند (دائم گریه می کند، در شرف گریه کردن است یا چشمهایش همیشه پر از اشک است).
  2. فرد بیشتر طول روز و تقریبا هر روز به اکثر فعالیت های خود یا تمام آن ها، به شدت بی علاقه است.
  3. به شدت و به طور چشمگیر چاق یا لاغر می شود بدون اینکه رژیم غذایی هدفمندی گرفته باشد، یا تقریبا هرروز بی اشتها یا پراشتها باشد.
  4. بی خوابی یا پرخوابی را تقریبا در همه روزها تجربه کند.
  5. پرتحرکی روانی – حرکتی(بی قراری)یا کم تحرکی روانی – حرکتی (کند شدن) را تقریبا هر روز تجربه کند و این کند شدن یا بی قراری به راحتی توسط دیگران قابل مشاهده و تشخیص باشد.
  6. بی حالی و بی رمقی همیشگی را تجربه کند.
  7. احساس بی ارزشی و احساس گناه به طور همیشگی با او باشد به طوری که بی دلیل دچار عذاب وجدان شود (گاهی احساس گناه به دلیل بیمار بودن خود است).
  8. توانایی تمرکز کردن، تصمیم گیری و فکر کردن از فرد گرفته می شود.
  9. افکار دائمی  و همیشگی نسبت به مرگ دارد.

مواردی که شرح داده شد علائم بالینی اختلال افسردگی هستند و اگر 5 مورد از این علائم را همزمان با هم تجربه کنید می توان گفت که شما مبتلا به اختلال افسردگی هستید و برای بهبود خود نیاز به اقدامات درمانی دارید.

درمان افسردگی بعد از طلاق

دلیل افسردگی هرچه که باشد فرقی نمی کند و شما در صورت تجربه نشانه های افسردگی باید در جهت درمان خود و دریافت خدمات روانشناختی اقدام کنید.

 البته بعد از طلاق، گذراندن یک دوره سوگواری طبیعی است و همانطور که در توضیحات افسردگی گفته شد هر فردی در واکنش به از دست دادن عزیزی یا بعد از طلاق ممکن است احساس غم و ناراحتی شدید بکند و مدتی را در اندوه و رخوت به سر ببرد. سوگ به طور معمول بین 6 ماه تا 1 سال طول می کشد ولی معمولا نشانه های ناشی از سوگ، بعد از یک الی دو ماه به مرور و تدریجا کاهش می یابد، اما اگر به جای کاهش تدریجی، این نشانه ها رو به افزایش باشند قطعا نیاز به دریافت درمان تخصصی از سوی روان درمانگر و بعضا مصرف دارو است.

اما برای اینکه شما بتوانید با مسئله طلاق خود راحت تر کنار بیایید نیاز است که خودتان نیز برای بهبود شرایطتان تلاش کنید و اقدامات موثری را انجام دهید، از جمله:

  • واقع بین باشید و به خودتان زمان دهید

در طول این مدت ممکن است گاهی خودتان را سرزنش کنید یا بابت اتفاق پیش آمده همسرتان را مقصر بدانید و خودتان را قربانی بدانید، کاملا قابل درک است که در این شرایط احساسات بدی را تجربه کنید اما توجه داشته باشید که خود سرزنشی و یا حس قربانی بودن، ناشی از تفسیر غلط اطلاعات است.

 البته که ممکن است در بروز اتفاقات پیش آمده یک نفر از شما بیشتر نقش داشته باشد اما این به معنای این نیست که طرف مقابل دیگر هیچ نقشی نداشته و همه چیز یک طرفه بوده، مشکلاتی که در زندگی زناشویی بوجود می آید معمولا تحت تاثیر اشتباهات هر دو طرف است بنابراین سعی کنید واقع بین باشید و به جای سرزنش کردن خودتان و یا احساس نفرت از همسر سابقتان، دیدی واقع بینانه نسبت به شرایط داشته باشید، مسئولیت انتخاب و کارهایی را که انجام داده اید بپذیرید و به خودتان زمان بدهید تا بتوانید این دوران را سپری کنید.

  • به جای نشخوار فکری سعی کنید سوالات منطقی از خودتان بپرسید و اشکال کار را پیدا کنید

همانطور که گفتیم در بروز مشکلات زناشویی، معمولا هر دو طرف نقش دارند حتی اگر شما به دلیل خیانت همسرتان یا اعتیادش از او جدا شده باشید بازهم نمی توانید تماما نقش خودتان را منکر شوید، ممکن است در ابتدا در انتخاب خودتان دقت کافی را برای شناخت فرد مقابل به کار نگرفته باشید، ممکن است در مقابل رفتارهای نادرست همسرتان قاطعانه برخورد نکرده باشید یا هر چیز دیگر، در هر حال نیاز است که شرایط را به درستی مورد ارزیابی قرار دهید و سعی کنید اگر مشکلی در خودتان مشاهده کردید در جهت حل و برطرف کردن آن اقدام کنید نه اینکه مدام به آن فکر کنید، فکر کردن مداوم بدون انجام هیچ اقدامی، فایده ای جز آسیب رساندن به شما نخواهد داشت.

  • خودتان را در منزل حبس نکنید و زندگی را تمام شده ندانید

درست است که زندگی مشترک شما به پایان رسیده اما این به معنای تمام شدن زندگی شخصی شما نیست. شما نیاز به خودسازی و بهبود زندگی خود دارید بنابراین سعی کنید از حبس کردن خودتان در منزل، به ناامیدی و احساس های منفی خودتان دامن نزنید. البته اصلا توصیه نمی شود که در آن شرایط اهدافی برای خودتان مشخص کنید و عجولانه و هیجانی تصمیم بگیرید، بهتر است به خودتان فرصت دهید تا شرایطتان مساعدتر شود و بعد برای هدف گذاری و برنامه ریزی اقدام کنید اما در روزهای اولیه جدایی سعی کنید با بیرون آمدن در منزل، ارتباط با دوستان و آشنایان و حضور در اجتماع فرصت تجربه شرایط بهتر را برای خودتان رقم بزنید.

  • ورزش کنید و تغذیه مناسب داشته باشید از راه های درمان افسردگی بعد از طلاق

تحقیقات زیادی اثرات ورزش را در بهبود و افزایش خلق نشان داده اند و مشخص شده است که ورزش در درمان افسردگی بسیار موثر است، بنابراین اگر شرایط باشگاه رفتن دارید که چه بهتر اگر نه در منزل به انجام تمرینات ورزشی بپردازید، ممکن است در روزهای ابتدایی توان و حوصله ورزش کردن نداشته باشید که این امر کاملا طبیعی است اما حتی اگر حوصله این کار را ندارید فقط مدت زمان کوتاهی را برای آن اختصاص دهید و به مرور، زمان اختصاصی ورزشتان را افزایش دهید.

داشتن تغذیه مناسب مثل مصرف میوه و سبزیجات در کنار ورزش کردن نیز اهمیت زیادی در افزایش خلق شما دارد.

  • دریافت کمک از دیگران را از خودتان دریغ نکنید

در چنین شرایطی قطعا شما نیاز به دریافت کمک از دیگران دارید، با خانواده و دوستانتان در مورد احساساتتان صحبت کنید و از آن ها درخواست کمک و حمایت کنید، اگر فرد قابل اعتمادی در اطرافتان نیست حتما با یک متخصص صحبت کنید، به گروهای حمایتی ملحق شوید و سعی کنید پیشنهادات دیگران را برای کمک رد نکنید.

  • از وارد شدن به رابطه عاطفی خودداری کنید

ممکن است در این شرایط به شدت احساس تنهایی کنید به همین دلیل احساس کنید که برای رفع این احساس نامطلوبتان نیاز به قرار گرفتن در یک رابطه عاطفی هستید اما چنین کاری کاملا اشتباه است. وارد شدن در رابطه عاطفی در چنین شرایطی تنها می تواند موقتا حال شما را خوب کند اما ممکن است تبعات جبران ناپذیری را به همراه داشته باشد، به همین دلیل به خودتان اجازه دهید تا این دوران را سپری کنید و بعد در فرصتی مناسب به وارد شدن به رابطه عاطفی و ازدواج مجدد اقدام کنید.

در آخر اینکه به این نکته توجه کنید که اگر چه شما دوران سختی را پشت سر گذاشته اید و تجربه تلخی داشته اید اما یادتان باشد که دلیل شما برای طلاق، نجات خودتان از شرایط نامطلوب بوده بنابراین نیاز است که تمام تلاشتان را به کار بگیرید که زندگی فعلی و آینده شما از زندگی قبل شما بهتر باشد و بتوانید از شرایطی که برای خود رقم زده اید احساس رضایت کنید و لذت ببرید.

منبع : افسردگی بعد از طلاق چه بلایی سر شما می آورد+ درمان 

مشاوره طلاق چگونه انجام می شود + سوالات مشاوره طلاق که باید بدانید

مشاوره طلاق برای کسانی انجام می شود که در معرض طلاق قرار دارند، این مشاوره در بسیاری از موارد قبل و بعد از طلاق انجام می شود و بسته به شرایط فرد متفاوت می باشد. در این مقاله به بررسی سوالات مشاوره طلاق و نحوه انجام آن می پردازیم.

زوجینی که تصمیم جدی به جدایی گرفته باشند قبل طلاق باید از طریق مشاور اطلاعاتی در مورد پیامد های طلاق و اثراتی که بر روی خودشان و فرزندشان می گذارد آشنا شوند و راهنمایی های لازم به آن ها می شود تا بتوانند در مورد زندگی شان تصمیم بگیرند.

مشاوران زوجین را برای گرفتن تصمیم درست هدایت می کنند، بسیاری از زوجین ممکن است این جلسات مشاوره را مفید بدانند و تمایل داشته باشند که رابطه خود را اصلاح کنند و فرصتی دوباره به خودشان و همسرشان بدهند تا با یکدیگر به خوبی زندگی کنند، این مشاوره در بیشتر مواقع تاثیر گذار بوده است.

مشاوره روانشناسی طلاق

مشاوره بعد از طلاق باعث می شود تا فرد آگاهی های لازم را در مورد تغییراتی که در زندگی او به وجود آمده است را دریابد، راحت تر با سوگ بعد از طلاق سازگاری پیدا کند و از این مراحل سخت به خوبی عبور کند تا شرایط زندگی اش بهبود یابد.

از نظر روانشناسی، در زمینه مشاوره دیدگاه های متفاوتی وجود دارد که باعث می شود شیوه های متفاوتی برای درمان افراد وجود داشته باشد.

در این مقاله به بررسی شیوه های درمانی و دیدگاه های مورد نظر می پردازیم.

دیدگاه روانکاوانه

بر اساس این دیدگاه برای درمان تعارض های خانوادگی، زناشویی، مشکلات زوجین و خانواده باید دلیل این مشکلات و تعارضات را در کودکی جست و جو کرد چون ممکن است فرد تعارضات حل نشده ای در کودکی داشته باشد که دلیل این مشکلات و تعارض های خانوادگی بوده است.

به طور مثال، والدی که از عشق و محبت دور است و احساس می کند که فقدان محبت و عشق دارد ممکن است از طریق پدر و مادرش یک نقش تربیتی زناشویی را به خوبی فرا نگرفته باشد.

بر اساس این دیدگاه هر یک از والدین ممکن است موقع ازدواج ترس ها و انتظاراتی را به درون خانواده وارد کنند، این در حالی است که ازدواج فرصتی برای حل و شناسایی این تعارضات است که بر اساس تجربیات شرایط جدیدی را بازسازی کنند و به خوبی این شرایط را کنترل کنند تا بتوانند این تعارضات را شناسایی و حل کنند.

بر اساس نظر مشاوران زوج درمانی بر اساس این دیدگاه باید به تعارضاتی که در زمان کودکی فرد حس کرده است توجه شود و این تعارضات باعث می شود تا در سطح ناهشیار فعال شده و بر روی زندگی فرد تاثیراتی داشته باشد.

طلاق و خانواده درمانی

طلاق نه تنها یک مشکل برای زوجی که می خواهد طلاق بگیرد نیست بلکه دیگر اعضای خانواده مانند فرزندان، والدین، خواهر و بردارهای زوج را وارد فرایند درمان می کند.

در این هنگام زن و شوهر باید مشاوره های لازم را دریافت می کنند و تصمیم بگیرند که آیا طلاق بگیرند و یا از طلاق منصرف شوند.

رفتار درمانی

یکی از دیدگاه هایی که در زوج درمانی مورد استفاده قرار می گیرد، مدل رفتار درمانی می باشد که بر روی طلاق تاثیر به سزایی داشته است.

دیدگاه های دیگر نظرات خاص خودشان را در مورد طلاق دارند که مورد بررسی قرار می دهیم.

بر اساس رویکرد روانکاوی در تبیین طلاق، احساساتی در فرد به وجود می آید که بازتابی از مشکلات زوجین می باشد و این احساسات می تواند شامل افسردگی، استرس، بی اعتنایی و احساس گناه می باشد.

بر اساس این دیدگاه، این واکنش ها می تواند به خاطر ارتباطات ناصحیح و توصیف نادرست مشکل باشد زیرا امکان دارد مشکل را به خوبی نشناخته باشند و آن را توصیف نکرده باشند.

بر اساس یادگیری اجتماعی، این مسائل و مشکلات ممکن است به خاطر رفتاری هایی باشد که فرد آن ها را آموخته اما می تواند رفتارهای جدیدی بیاموزد و آن ها را تغییر دهد.

اما دیدگاه رفتار درمانی سعی می کند که بر اساس اصول یادگیری و شناختی مسئله و مشکل را درمان کند و تاکید دارد که در زوج درمانی باید به رفتار فرد متقابل تاکید شود.

در بسیاری از موارد مشاوره به افراد کمک می شود تا به یک فرد منطقی تبدیل شود. زوجین در مورد موضوعاتی مانند حمایت از کودک، تقسیم منابع مالی و سرپرستی کودک ممکن به مشکل بربخورند. در این هنگام باید افراد به توافق برسند تا بتوانند راه حل مناسبی را انتخاب کنند.

در روش رفتار با استفاده از راه هایی می تواند مشکلات را شناسایی کرد و به خوبی به حل و فصل تعارض ها پرداخت و مشکل را به خوبی مدیریت کرد.

به عنوان مثال می توان گفت و گو کرد و موارد جایگزینی را ذکر کرد که نتایج بهتری برای حل مشکل داشته باشد و فرد به خوبی اثرات سازش را درک کند و موارد جایگزین نتایج و اثرات خوبی بر سازش داشته باشند.

می توانید گفت و گوی واقعی و غیر خصمانه را افزایش دید و در این صورت هر دو فرد به طور معقول و صحیح در فرایند مذاکره شرکت داده می شوند و می توانند به خوبی نظراتشان را بیان کنند.

میزان استرس طلاق

طلاق یک بحران است، مشکلات زیادی به همراه دارد و باعث می شود زندگی فرد از هم بپاشد و یک نیروی غالب مخرب می باشد.

طلاق و مرگ یکی از زوجین از اتفاقات استرس زا هستند. طلاق در مقایسه با مرگ یکی از زوجین در مرحله و رتبه دوم قرار دارد. بعد از طلاق زوجین باید مورد درمان قرار گیرد و ویژگی های فردی و روابط بین فردی آن ها به شدت نیاز به بازشناسی می باشد.

عوامل فردی تحت تاثیر طلاق قرار می گیرند و این عوامل عبارت اند از: سن، وضعیت شغلی، منابع مالی، وضعیت روحی و روانی، حمایت اجتماعی، عقاید فلسفی و منطقی و کنترل بر روند تصمیم گیری.

علاوه بر این ها عوامل دیگری وجود دارند که بر فرایند طلاق موثر می باشند و عبارتند از: داشتن کودک کوچک، مرگ یکی از اعضای خانواده، والدین بیمار، عدم برخورداری از درآمد کافی، نداشتن شغل مناسب، تغییر وضعیت، محل سکونت و غیره.

بر اساس نظر مشاوران افراد باید قبل از ازدواج آگاهی و شناخت کافی در مورد روابط زناشویی و زندگی مشترک داشته باشند. آگاهی زوجین از مهارت های ارتباط مناسب و صحیح باعث کاهش میزان طلاق می شود.

اگر فرد مهارت های زناشویی را به خوبی یاد نگیرد در این صورت ممکن است در آینده گرفتار طلاق شود و به همین دلیل باید افراد در مورد این مهارت ها اطلاعات کسب کنند و نسبت به آن ها ارزش و احترام قائل باشند.

سوالات مشاوره طلاق

به طور معمول در جلسات مشاوره سوالاتی از طرفین پرسیده می شود، در این مقاله به 16سوال مهم که از زوجین در جلسه مشاوره طلاق پرسیده می شود پرداخته شده است:

1. اصلی ترین و اساسی ترین مشکل شما چیست؟

معمولا پس از این سوال زوجین مشکلات زیادی را مطرح می کنند، در اینجا یکی از وظیفه مشاور تمرکز بر روی این مشکلات است. 

2. کدام مشکل از اهمیت بیش تری برخوردار است؟

مشکلی که اهمیت بیش تری دارد باید به طور دقیق تر مورد بررسی قرار بگیرد.

3. آیا شما طلاق می خواهید؟

این سوال می تواند مهم ترین سوال جلسه مشاوره باشد اگر مشاور یک بله یا نه قاطع نگیرد تلاش می کند تا زوجین را در جهت درست راهنمایی کند. 

4. رابطه خود را چگونه توصیف می کنید؟

به خاطر داشته باشید هر رابطه ای با مشکلاتی برخورد می کند و حل این مشکل نیاز به زمان دارد. مشاور در این مرحله به شما کمک می کند که بهتر با مشکل خود روبرو شوید.

5. چه ویژگی همسرتان شما را بیش تر آزار می دهد؟

در هر ازدواجی حداقل یک ویژگی همسر اذیت کننده شناخته می شود اما معمولا این ویژگی ها باعث طلاق نمی شوند. مشاور با این سوال به زوجین فرصت تغییر می دهد تا از طلاق پیشگیری کنند.

6. آیا عشقی در رابطه خود احساس می کنید؟

اگر بین زوجین حتی جرقه ای از عشق وجود داشته باشد معمولا تلاش می کنند تا از طلاق دوری کنند.

7. آیا به یکدیگر اعتماد دارید؟

همان طور که می دانید طلاق پایه و اساس زندگی مشترک می باشد و بدون آن نمی توان زوجین را در کنار هم نگه داشت، اگر اعتماد میان زوجین وجود نداشته باشد مشاور باید سعی کند تا دلیل آن را ریشه یابی کند، زوجین می توانند سعی در جبران داشته باشند و دوباره این اعتماد را به وجود آورند.

8. آیا رابطه جنسی خوبی دارید؟

یکی از مشکلاتی که اغلب زوجین آن را جدی نمی گیرند سردی و بی تفاوتی در رابطه جنسی می باشد، مشاور با این سوال می تواند نزدیکی و میزان مشکل زوجین را بررسی کند.

9. آیا با فرد جدیدی در رابطه هستید؟

این سوال از فرد به صورت جداگانه پرسیده می شود تا مشخص شود که آیا او رابطه جدیدی شکل داده است یا خیر.

10. آیا تاکنون به خیانت فکر کرده اید؟

این سوال نیز جداگانه پرسیده می شود تا مشاور متوجه شود که آیا زوجین به یکدیگر شک دارند یا خودشان دست به خیانت زده اند یا خیر.

11. انتظار شما از مشاوره طلاق چیست؟

اگر انتظار هر دو زوج از مشاوره طلاق مانند هم باشد احتمال بیش تری دارد که مشاوره طلاق موفقیت آمیز و در جهت انتظارات آن ها پیش برود.

12. چرا می خواهید رابطه خود را بهبود ببخشید؟

این سوال می تواند بسیار مهم باشد، با این سوال زوجین نشان می دهند که تا چه میزان به رابطه خود اهمیت می دهند و می خواهند برای تداوم آن تلاش کنند.

13. در گذشته چه مشکلاتی را حل نشده پشت سر گذاشته اید؟

بسیار دیده شده است که زوجین مشکلی را حل نشده در گذشته باقی گذاشته اند، بنابراین یکی از وظایف مشاور این می باشد که این مشکلات را شناسایی کرده و آن ها را به مرور حل کند.

14.آیا می توانید با یک دیگر ارتباط برقرار کنید؟

برقراری ارتباط موثر بین زوجین امر بسیار مهمی باشد که بیش تر زوجین فاقد آن می باشند در این صورت مشاور باید مهارت های لازم برای ارتباط را به آن ها آموزش دهد.

15.چه احساسی در مورد آینده دارید؟

اگر زوجین هنوز یکدیگر را در آینده خود متصور می شوند به این معنی می باشد که هنوز به یکدیگر احساس دارند و به امید رابطه دل بسته اند.

16.آیا حاضر هستید تغییر کنید تا زندگی خود را نجات دهید؟

این سوال به پاسخ مثبت هر دو طرف احتیاج دارد و با تغییر تنها یکی از زوجین رخ نمی دهد.

منبع : مشاوره طلاق چگونه انجام می شود + سوالات مشاوره طلاق که باید بدانید 

مشاوره ی قبل از طلاق

مشاوره قبل از طلاق

دعوا، تعارضات پی در پی، خیانت، وجود مشکلات جسمی یا روانی، برآورده نشدن نیازها، اعتیاد و یا بیماری های صعب العلاج تنها چند نمونه از ممشکلاتی است که زوجین را به سمت جدایی و طلاق سوق می دهد.

مشاوره طلاق

در چنین شرایطی فرد احساس می کند که طلاق تنها راه حل موجود است و به دلیل آشفتگی وضعیت روانی خود، سعی در رهایی هر چه سریع تر از جهنم ارتباط فعلی اش دارد.

در صورتی که پای فرزند یا فرزندانی نیز در میان باشد و یا فرد پس از جدایی با مشکلاتی در خصوص استقلال، تامین مالی و حمایت محیطی نیز مواجه باشد، فرایند طلاق پیچیده تر و نیازمند دقت بیشتری است.

در این مطلب قصد داریم تا شما را با مشاوره طلاق، چیستی و چگونگی آن بیشتر آشنا کنیم.

مشاوه طلاق چه هست و چه نیست؟

 در این که شرایط زندگی هر فرد کاملا منحصر به فرد است هیچ شکی وجود ندارد.

شما در حال طی کردن کوه پر پیچ و خم زندگی خودتان هستید و در این مسیر ممکن است عبور از بخش هایی چنان دشوار و ناممکن به نظر برسد که احساس عدم کنترل، آشفتگی و اضطراب کنید.

در چنین شرایطی که طلاق نیز یکی از ان ها به شمار می رود، صحبت کردن با یک مشاور باعث می شود تا بتوانید وضعیت را از موضع نفر سومی صاحب صلاحیت نیز مورد توجه قرار دهید و از ریزش کوه جلوگیری کنید.

در فرایند مشاوره به شما کمک خواهد شد تا بتوانید شرایط را به گونه ای که هست مشاهده کنید، احساسات تان ا شناسایی، مشاهده و بررسی کنید، وضعیت کنونی را بپذیرید و به سمت مناسب ترین راه حل گام بردارید.

ممکن است برای برخی از موارد، طلاق مناسب ترین راه حل باشد اما تجویز یک نسخه ی کلی برای همه ی زوج های مشکل دار به هیچ وجه صحیح نیست.

مراحل مشاوره ی طلاق چیست؟

ممکن است شما خودتان تصمیم به دریافت مشاوره داشته باشید و یا از طرف دادگاه برای مشاوره فرستاده شوید.

در این روند، مشاور یه شما کمک می کند تا

  • 1) اصلی ترین تعارضات و مسایل موجود را شناسایی کنید،
  • 2) احساسات خود را درک کنید و به نحو سالمی بروز دهید
  • 3) دیدگاه بهتری در مورد شرایط پیدا کنید
  • 4) راه حل های جدید را بیابید و بیازمایید.
  • 5) فرزندان تان را از آسیب های احتمالی دور کنید
  • 6) در نهایت به سمت بهترین تصمیم حرکت کنید.

قوانین طلاق چه می گویند؟

قوانین متنوع و شرایط متفاوتی برای اجرای این قوانین از جانب دادگاه های خانواده وجود دارد.

شاید بهترین حالت این باشد که زوجین تصمیم به طلاق توافقی بگیرند تا بتوانند وضعیت را با کم ترین حد تنش به پایان برسانند اما در پاره ای از موارد، عدم تمایل به طلاق توافقی، مشکلات را چند برابر می کند.

بنابراین آگاهی از قوانین طلاق به شما کمک می کند تا بتوانید صحیح تر عمل کنید و به بیراهه نروید.

طلاق بگیرم یا نه؟

این سوال دغدغه ی خاطر بسیاری از زوجین است. افرادی که تصمیم به ترک رابطه و جدایی دارند با نشخوارهای فکری زیادی در خصوص جدایی رو به رو هستند و د جلسات مشاوره نیز نگرانی های شان را در قالب این سوال مطرح می کنند.

واقعیت اساسی آن است که زندگی پس از طلاق نیز با چالش های فردی، اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی مخصوص به خود همراه است.

در کنار این موارد، شرایط فرهنگی جامعه نیز تصمیم به طلاق را دشوار و تبعات آن را بیشتر می کند.

بر همین اساس، رویکرد اساسی مشاوره ی طلاق بر این اصل استوار است که راه حل های نادیده گرفته شده بررسی و اجرا شوند و در صورت وجود مشکلات اساسی و غیر قابل حل، به زوجین کمک شود تا فرایند جدایی را به خوبی پشت سر بگذارند.

قبل از طلاق به چه سوالاتی پاسخ دهیم؟

علت به بن بست رسیدن ازدواجم چه بود و چگونه از تکرار آن پیشگیری کنم؟

رسیدن به موقعیت طلاق بیش از آنکه یک اتفاق باشد ناشی از الگوهای ارتباطی طرفین است.

در بسیاری از موارد نااگاهی از الگوهای رفتاری خود باعث می شود تا فرد در روابط آینده اش نیز همان مشکلات را تجربه کند و به شکست برسد.

به همین دلیل بهتر است قبل از تصمیم به طلاق، الگوهای ارتباطی دردسر ساز خود را به کمک یک مشاور کشف کنید و برای تغییر ان ها دست به کار شوید.

در غیر این صورت ممکن است در روابط بعدی تان نیز خبری از آرامش و ثبات نباشد.

مشاوره ی قبل از طلاق

2. آیا همه ی راه حل های ممکن را رفته ام؟

بسیاری از افراد در آستانه ی طلاق، بار خستگی، آشفتگی و ناراحتی شان را به حساب امتحان کردن راه های مختلف و به نتیجه نرسیدن می گذارند و می گویند” هر کاری که فکرشو بکیند کردم ولی بی فایده بوده”.

لازم است بدانید که امیختگی با مشکل در بسیاری از موارد، مانع خلق راه حل های مفید می شود.

بنابراین شما نیازمند ان هستید تا به کمک یک مشاور، از وضعیت آمیختگی با مشکلات تان جدا شوید تا بتوانید تصمیم گیری منطقی تان را فعال تر کند.

3. آیا در مورد تاثیر طلاق بر فرزندم و چگونگی کمتر کردن آسیب ها بر او اطلاعات کافی دارم؟

کم نیستند والدینی که پس از طلاق از فرزندان شان به عنوان سپر بلا استفاده می کنند و با بی توجهی یا عدم توجه صحیح به نیازهای و شرایط روانی آن ها، فرزندان را قربانی تصمیم خود می کنند.

بهتر است قبل از طلاق در این خصوص فکر کنید و روش های صحیح روبه رو کردن فرزندتان با این تصمیم را یاد بگیرید.

همچنین لازم است در این مورد بیشتر فکر کنید که ” آیا از آمادگی کافی برای حمایت روانی از فرزندم برخوردار هستم؟ چگونه می توانم در این زمینه خوب عمل کنم؟”

4. آیا برای زندگی بعد از طلاق آماده اید؟

حتی اگر طلاق بهترین گزینه برای شما باشد، کسب آمادگی قبل از اقدام به آن کاملا ضروی است.

این آمادگی ابعاد مختلفی از جمله آمادگی مالی، آمادگی روانی و حتی آمادگی در انجام وظایف روزانه را در بر می گیرد.

به عنوان مثال آیا می توانم بار همه ی مسئولیت ها را به تنهایی به دوش بکشم؟ آیا از پشتوانه ی مالی برخوردار هستم؟ آیا هنر و یا شغل مناسبی خواهم داشت؟

بررسی این موارد به معنای آن نیست که از تصمیم تان صرف نظر کنید و در ارتباطی ناسالم بمانید بلکه به معنای آن است که خودتان را به اندازه ی کافی برای خروج موفقیت آمیز از رابطه آماده کنید تا با کمترین حد آسیب، به زندگی طبیعی تان برگردید.

مشاوره، سپر دفاعی پس از طلاق

جدایی از همسرتان و قرار گرفتن در یک وضعیت جدید می تواند بیش از اندازه ناامید کننده، اضطراب زا و حتی توام با افسردگی باشد.

حتی در شرایطی که مشاوره ی قبل از طلاق به شما کمک کند تا این مرحله را به خوبی طی کنید، باز هم لازم است به این واقعیت توجه داشته باشید که در حال حاضر فردی آسیب پذیر و نیازمند مراقبت روانی هستید.

بنابراین از طریق دریافت مشاوره مستمر در دوره ی بعد از طلاق، خواهید توانست از شرایط روانی تان به خوبی مراقبت کنید و زندگی سالم تر، شادتر و آرام تری را تجربه کنید.

این نیازمندی بیش از آنکه نشانگر ضعف و ناتوانی تان باشد، منعکس کننده ی شرایط کنونی زندگی شماست و با درک و پذیرش آن می توانید بیشترین کمک را به خودتان کنید. 

صحبت با کودکان در مورد طلاق، روانشناسی بچه‌های طلاق، بازی درمانی کودکان طلاق، بچه‌های طلاق…

6 مورد از نشانه های طلاق

فیلم و فایل صوتی آموزشی روانشناسی رایگان و مشاوره

برای پخش فایل مرورگر خود را آپدیت کنید یا از اینجا فایل را دانلود نمایید.

طلاق نباید شما را شگفت زده کند – نشانه های آن مشخص است!

.

اگر چه در طلاق مردها نیز می توانند برای تصمیم گیری در طلاق شروع کننده باشند اما در 75 درصد از موارد این زنها هستند که درخواست طلاق می کنند. ممکن است طرف مقابلی که از او درخواست طلاق شده به حدی از زندگی ناراضی باشد که به راحتی انجام این کار را بپذیرد و یا بر عکس مخالفت کنند و بر ادامۀ زندگی اصرار ورزد و معتقد باشد اگر کمی بیشتر صبر کنند و تحمل داشته باشند مشکلاتشان حل می شود. در برخی موارد زوجی که از او درخواست طلاق شده کاملا مشکلات زندگی شان را انکار می کند و از این درخواست شوکه می شود و معتقد است که زندگی آنها بسیار موفق بوده است و همسرش با این درخواست طلاق عقل خود را از دست داده است.

مسئله داشتن عقیده ای مشترک در طلاق امر بسیار مهمی است زیرا این مسئله مشخص می کند که طلاق گرفتن زوجی می تواند به طور توافقی انجام گیرد و یا اتفاقی تلخ تر با مشکلات بسیار باشد.

هدف از این مقاله تشریح موقعیتی که در آن زوجین طلاق را حتمی تصور می کنند. هدف این است که به زوجین گوشزد کنیم نشانه های طلاق را جدی بگیرند تا زمانی که بحث طلاق را یکی از زوجین مطرح می کند طرف مقابل شوکه نشود. اکثر افراد زمانی که بحث صلاق می شود نشانه های آن از مدت ها پیش در زندگی آن ها دیده شده است. در اینجا هدف این نیست که دلایل شکست در ازدواج را بیان کنیم بلکه می خواهیم به بررسی و تشریح نشانه های طلاق در زندگی زناشویی افراد بپردازیم و به آنها کمک کنیم که این نشانه ها را بسیار جدی بگیرند و از کنار آن به راحتی رد نشوند.

ازدواج به یکباره نمی شکند بلکه به مرور مورد فرسایش قرار می گیرد. هر باری که در زندگی زوجین اتفاق ناخوشایندی می افتد و یکی از زوجین از دیگری می رنجد و این مسئله بدون معذرت خواهی و ترمیم عاطفی بسته می شود، هر باری که یکی از زوجین در شناخت نیازهای عاطفی دیگری شکست می خورد و نسبت به آن بی اعتنا می شود این تحلیل و فرسایش اتفاق می افتد. هر باری که طرفین از بحث کردن دربارۀ مشکلاتشان طفره می روند زیرا می دانند که این بحث و گفتگو نتیجه ای نخواهد داشت و هر باری که یکی از زوجین از داشتن رابطه جنسی خودداری می کند زیرا از نظر عاطفی در شرایط مناسبی قرار ندارد این ازدواج شکننده تر و فرسایشی تر می شود.

دلایل متعدد دیگری برای وجود این تحلیل و فرسایش در ازدواج وجود دارد مثل توجه بیش از اندازه به مسائل شغلی و یا مسئل مربوط به فرزندان که باعث می شود زوجین نسبت به نیازهای یکدیگر بی توجه شوند و تمام تمرکز و انرژی خود را صرف کار و بچه ها کنند. حتی در برخی موارد فاش شدن برخی رابطه های پنهانی و نامشروع یکی از زوجین به ازدواج ضربۀ بزرگی می زند و این فرسایش را به حداکثر می رساند.

حال چگونه این فرسایش و تحلیل هایی که رابطۀ زوجین در طول زمان پیدا می کند ازدواج آنان را به مرحلۀ طلاق می کشاند؟

دفعه ی بعدی که شما زوجی را در رستوران دیدید که سر یک میز نشسته و در سکوت مشغول خوردن غذا هستند رابطۀ چشمی ای با هم ندارند و با هم صحبتی نمی کنند بدانید رابطۀ بین آنها بسیار سرد و بی احساس است و حتی شاید رابطۀ آنها نیز در آستانۀ طلاق باشد. البته شاید به این زودی ها بین انها این اتفاق نیفتد افراد بسیاری هستند که با وجود مشکلات زناشویی بسیار باز هم به ازدواج خود ادامه می دهند زیرا از طللاق و عواقب آن می ترسند اما حداقل یکی از آنها و یا حتی هر دو به طلاق فکر کرده اند و یا زمانی بوده که تصمیم به جدایی داشته اند.

در اینجا شش نشانۀ طلاق را بیان می کنیم البته نشانه های بسیار دیگری نیز وجود دارند اما  این شش مورد از مهم ترین آنها هستند.

1- حل و فصل نکردن اختلافات

محقق معروف جان گاتن بیان می کند که فقدان وجود روابط اثر بخش باعث می شود که زوجین در ازدواج شکست بخورند اما علاوه بر این وجود درگیری و کشمکش هایی که بدون راه حل و بی نتیجه رها می شوند نیز در این میان تاثیر بسزایی دارد. افرادی که راه حل مناسبی برای پر کردن فاصله ها و حل مشکلاتشان انتخاب نمی کنند و سعی می کنند که با خودداری کردن از گفتگو و بحث دربارۀ مشکلاتشان وجود آنها را نادیده بگیرند ضربۀ بزرگی به رابطه می زنند. در برخی موقعیت ها زوجین به مرحله ای می رسند که از صحبت کردن و گفتگو با یکدیگر ناامید می شوند و می دانند که این گفتگو به جایی نخواهد رسید و نتیجه ای نخواهد داشت و به راحتی هر دو طرف از صحبت کردن با یکدگیر امتناع می کنند. در موقعیت دیگری شاید یکی از طرفین و یا هر دو به این گفت و گو به  شکل یک درگیری و دعوا بنگرد که در آن باید پیروز شود و دیگری را مطیع خود سازد. اما در نهایت در این میان چه اتفاقی می افتد. این فاصله هر روز زیادتر می شود و مشکلاتشان حل نشده روی هم انباشته می شوند و در نهایت به شکست در ازدواج می رسند.

2- طلاق عاطفی

وجود روابط احساسی حداقل چیزی است که برای حفظ صمیمت رابطه و ادامۀ آن نیاز است و در این رابطه احساسات هر دو طرف بخش مهمی از رابطه است و باید نسبت به هم گرم و صمیمی باشند. وجود رابطه ای با صداقت بدون ظاهر سازی، گرم و پرحرارت از عناصر اولیه و ضروری یک رابطۀ محکم و صمیمی است.

3- سردی و بی احساسی

احساس معمولا همراه با سردی و خالی از علاقه و صمیمت می شود. اگر همسرتان از نظر احساسی نسبت به شما سرد و بی احساس شده است شاید دیگر به شما عشقی ندارد. افرادی که معمولا زندگی آنها به طلاق کشیده شده است معمولا می گویند دیگر در آن زندگی عشقی احساس نمی کردیم و این بی احساسی بستگی دارد که هر یک از طرفین تا چه حد به سردی رسیده باشند.

4- فقدان رابطۀ جنسی

رابطۀ جنسی نشان دهندۀ گرمی و حرارت در رابطۀ احساسی است. زمانی که زوجین به مدت طولانی با هم رابطۀ جنسی ندارند این مسئله نشان قابل اتکایی بر وجود سردی و مرگ تدریجی رابطۀ آنها خواهد بود. هم چنین اگر یکی از زوجین متمایل به برقراری رابطۀ جنسی نباشد و لذتی از آن نبرد نشان دهندۀ آن است که ازدواج آنها در حال فرسایش و تحلیل رفتن است.

5- توجه بیش از اندازه به مسائل خارج از رابطۀ زناشویی

ازدواج های سرد و خالی بسیار خسته کننده هستند. برخی زوجین سعی می کنند این سردی را با توجیه بیش از اندازه بر فرزندان و یا پرداختن به فعالیت هایی که مربوط به اموری غیر از زندگی زناشویی شان است جبران کنند. برخی زوجین سعی می کنند تمرکز خود را بیشتر بر امور شغلی خود قرار دهند و تا دیر وقت سر کار می مانند تا مدت زمانی که قرار است با یکدیگر باشند را به حداقل برسانند و هر اندازه که زوجین بخواهند گرما و صمیمت رابطۀ عاطفی خود خارج از رابطه زناشویی شان جستجو کنند سردی و فاصلۀ بین آنها بیشتر می شود. اکثر این افراد در محیط کار دوستانی پیدا می کنند که با ایجاد رابطۀ احساسی و عاطفی با آنها سعی می کنند سردی رابطه زناشویی خود را به فراموشی بسپارند.

6- آمادگی برای زندگی مجردی

من زوجی را به خاطر می آورم که در آستانۀ طلاق بودند و سالها پیش بر روی آنها کار می کردم. مرد در برنامۀ طلاق، خانه ی خود را برای بار دوم در رهن قرار داد تا بتواند هزینۀ عمل کاشت مو را فراهم کند تا شانس خود را در یافتن همسر جدید بالا ببرد. هر چند این مورد به نظر غیر منطقی و افراطی می رسد اما معمولا افرادی که زندگی تازه ای را شروع می کنند در گام های نخست به بهبود ظاهر خود می پردازند و مشغول فعالیت های ورزشی مانند حفظ تناسب اندام و گرفتن وقت آرایشگاه می شوند تا ظاهر خود را تغییر دهند. معمولا زن هایی که خانه دار بودند به امور تازه ای علاقه نشان می دهند مانند کار کردن و به دست اوردن استقلال مالی از همسر. ما بسیاری از اوقات افرادی را که در شرف اقدام برای طلاق هستند می بینیم که به فعالیت های ورزشی مانند تنیس و یا گلف بدن حضور همسرشان می پردازند و به ساختن روابط اجتماعی به عنوان فردی مجرد روی می آورند.

چه کاری باید انجام دهیم؟

اگر شما خود را در موقعیت هایی مانند موقعیت های بالا یافتید بدانید که ازدواج به مشکل جدی ای خورده است.

ما سعی نداریم نقطه یا مرزی را که یک ازدواج به شکست می انجامد را به صورت دقیق مشخص کنم اما می توانم بگویم که این علائم و یا حداقل بیشتر آنها در هر طلاقی که اتفاق می افتد وجود دارد. کوچکترین کاری که شما می توانید انجام دهید شروع کردن گفتگویی صادقانه و طولانی با همسرتان است. اگر نمی توانید این گفتگو را بدون وارد شدن به مشاجره و کشمکش و متهم کردن یکدیگر که تنها اوضاع را  بدتر می کند انجام دهید سعی کنید در یک جلسه مشترک با حضور مشاور خانواده مشکلات خود را بیان و حل کنید. زیرا حتی در صورتی که در پایان تصمیم به طلاق بگیرید اقدام زودتر شما برای رو به رو شدن با مشکل و برنامه ریزی برای یک جدایی مسالمت آمیز و توافقی شانس شما را برای طلاقی خوب و یا پیامدهای ویرانگر کمتر افزایش می دهد.

منبع: com.مشاوره-خانواده

6 مورد از نشانه های طلاق

فیلم و فایل صوتی آموزشی روانشناسی رایگان و مشاوره

طلاق نباید شما را شگفت زده کند – نشانه های آن مشخص است!

برای پخش فایل مرورگر خود را آپدیت کنید یا از اینجا فایل را دانلود نمایید.
اگر چه در طلاق مردها نیز می توانند برای تصمیم گیری در طلاق شروع کننده باشند اما در 75 درصد از موارد این زنها هستند که درخواست طلاق می کنند. ممکن است طرف مقابلی که از او درخواست طلاق شده به حدی از زندگی ناراضی باشد که به راحتی انجام این کار را بپذیرد و یا بر عکس مخالفت کنند و بر ادامۀ زندگی اصرار ورزد و معتقد باشد اگر کمی بیشتر صبر کنند و تحمل داشته باشند مشکلاتشان حل می شود. در برخی موارد زوجی که از او درخواست طلاق شده کاملا مشکلات زندگی شان را انکار می کند و از این درخواست شوکه می شود و معتقد است که زندگی آنها بسیار موفق بوده است و همسرش با این درخواست طلاق عقل خود را از دست داده است.

مسئله داشتن عقیده ای مشترک در طلاق امر بسیار مهمی است زیرا این مسئله مشخص می کند که طلاق گرفتن زوجی می تواند به طور توافقی انجام گیرد و یا اتفاقی تلخ تر با مشکلات بسیار باشد.

هدف از این مقاله تشریح موقعیتی که در آن زوجین طلاق را حتمی تصور می کنند. هدف این است که به زوجین گوشزد کنیم نشانه های طلاق را جدی بگیرند تا زمانی که بحث طلاق را یکی از زوجین مطرح می کند طرف مقابل شوکه نشود. اکثر افراد زمانی که بحث صلاق می شود نشانه های آن از مدت ها پیش در زندگی آن ها دیده شده است. در اینجا هدف این نیست که دلایل شکست در ازدواج را بیان کنیم بلکه می خواهیم به بررسی و تشریح نشانه های طلاق در زندگی زناشویی افراد بپردازیم و به آنها کمک کنیم که این نشانه ها را بسیار جدی بگیرند و از کنار آن به راحتی رد نشوند.

ازدواج به یکباره نمی شکند بلکه به مرور مورد فرسایش قرار می گیرد. هر باری که در زندگی زوجین اتفاق ناخوشایندی می افتد و یکی از زوجین از دیگری می رنجد و این مسئله بدون معذرت خواهی و ترمیم عاطفی بسته می شود، هر باری که یکی از زوجین در شناخت نیازهای عاطفی دیگری شکست می خورد و نسبت به آن بی اعتنا می شود این تحلیل و فرسایش اتفاق می افتد. هر باری که طرفین از بحث کردن دربارۀ مشکلاتشان طفره می روند زیرا می دانند که این بحث و گفتگو نتیجه ای نخواهد داشت و هر باری که یکی از زوجین از داشتن رابطه جنسی خودداری می کند زیرا از نظر عاطفی در شرایط مناسبی قرار ندارد این ازدواج شکننده تر و فرسایشی تر می شود.

دلایل متعدد دیگری برای وجود این تحلیل و فرسایش در ازدواج وجود دارد مثل توجه بیش از اندازه به مسائل شغلی و یا مسئل مربوط به فرزندان که باعث می شود زوجین نسبت به نیازهای یکدیگر بی توجه شوند و تمام تمرکز و انرژی خود را صرف کار و بچه ها کنند. حتی در برخی موارد فاش شدن برخی رابطه های پنهانی و نامشروع یکی از زوجین به ازدواج ضربۀ بزرگی می زند و این فرسایش را به حداکثر می رساند.

حال چگونه این فرسایش و تحلیل هایی که رابطۀ زوجین در طول زمان پیدا می کند ازدواج آنان را به مرحلۀ طلاق می کشاند؟

دفعه ی بعدی که شما زوجی را در رستوران دیدید که سر یک میز نشسته و در سکوت مشغول خوردن غذا هستند رابطۀ چشمی ای با هم ندارند و با هم صحبتی نمی کنند بدانید رابطۀ بین آنها بسیار سرد و بی احساس است و حتی شاید رابطۀ آنها نیز در آستانۀ طلاق باشد. البته شاید به این زودی ها بین انها این اتفاق نیفتد افراد بسیاری هستند که با وجود مشکلات زناشویی بسیار باز هم به ازدواج خود ادامه می دهند زیرا از طللاق و عواقب آن می ترسند اما حداقل یکی از آنها و یا حتی هر دو به طلاق فکر کرده اند و یا زمانی بوده که تصمیم به جدایی داشته اند.

در اینجا شش نشانۀ طلاق را بیان می کنیم البته نشانه های بسیار دیگری نیز وجود دارند اما  این شش مورد از مهم ترین آنها هستند.

1- حل و فصل نکردن اختلافات

محقق معروف جان گاتن بیان می کند که فقدان وجود روابط اثر بخش باعث می شود که زوجین در ازدواج شکست بخورند اما علاوه بر این وجود درگیری و کشمکش هایی که بدون راه حل و بی نتیجه رها می شوند نیز در این میان تاثیر بسزایی دارد. افرادی که راه حل مناسبی برای پر کردن فاصله ها و حل مشکلاتشان انتخاب نمی کنند و سعی می کنند که با خودداری کردن از گفتگو و بحث دربارۀ مشکلاتشان وجود آنها را نادیده بگیرند ضربۀ بزرگی به رابطه می زنند. در برخی موقعیت ها زوجین به مرحله ای می رسند که از صحبت کردن و گفتگو با یکدیگر ناامید می شوند و می دانند که این گفتگو به جایی نخواهد رسید و نتیجه ای نخواهد داشت و به راحتی هر دو طرف از صحبت کردن با یکدگیر امتناع می کنند. در موقعیت دیگری شاید یکی از طرفین و یا هر دو به این گفت و گو به  شکل یک درگیری و دعوا بنگرد که در آن باید پیروز شود و دیگری را مطیع خود سازد. اما در نهایت در این میان چه اتفاقی می افتد. این فاصله هر روز زیادتر می شود و مشکلاتشان حل نشده روی هم انباشته می شوند و در نهایت به شکست در ازدواج می رسند.

2- طلاق عاطفی

وجود روابط احساسی حداقل چیزی است که برای حفظ صمیمت رابطه و ادامۀ آن نیاز است و در این رابطه احساسات هر دو طرف بخش مهمی از رابطه است و باید نسبت به هم گرم و صمیمی باشند. وجود رابطه ای با صداقت بدون ظاهر سازی، گرم و پرحرارت از عناصر اولیه و ضروری یک رابطۀ محکم و صمیمی است.

3- سردی و بی احساسی

احساس معمولا همراه با سردی و خالی از علاقه و صمیمت می شود. اگر همسرتان از نظر احساسی نسبت به شما سرد و بی احساس شده است شاید دیگر به شما عشقی ندارد. افرادی که معمولا زندگی آنها به طلاق کشیده شده است معمولا می گویند دیگر در آن زندگی عشقی احساس نمی کردیم و این بی احساسی بستگی دارد که هر یک از طرفین تا چه حد به سردی رسیده باشند.

4- فقدان رابطۀ جنسی

رابطۀ جنسی نشان دهندۀ گرمی و حرارت در رابطۀ احساسی است. زمانی که زوجین به مدت طولانی با هم رابطۀ جنسی ندارند این مسئله نشان قابل اتکایی بر وجود سردی و مرگ تدریجی رابطۀ آنها خواهد بود. هم چنین اگر یکی از زوجین متمایل به برقراری رابطۀ جنسی نباشد و لذتی از آن نبرد نشان دهندۀ آن است که ازدواج آنها در حال فرسایش و تحلیل رفتن است.

5- توجه بیش از اندازه به مسائل خارج از رابطۀ زناشویی

ازدواج های سرد و خالی بسیار خسته کننده هستند. برخی زوجین سعی می کنند این سردی را با توجیه بیش از اندازه بر فرزندان و یا پرداختن به فعالیت هایی که مربوط به اموری غیر از زندگی زناشویی شان است جبران کنند. برخی زوجین سعی می کنند تمرکز خود را بیشتر بر امور شغلی خود قرار دهند و تا دیر وقت سر کار می مانند تا مدت زمانی که قرار است با یکدیگر باشند را به حداقل برسانند و هر اندازه که زوجین بخواهند گرما و صمیمت رابطۀ عاطفی خود خارج از رابطه زناشویی شان جستجو کنند سردی و فاصلۀ بین آنها بیشتر می شود. اکثر این افراد در محیط کار دوستانی پیدا می کنند که با ایجاد رابطۀ احساسی و عاطفی با آنها سعی می کنند سردی رابطه زناشویی خود را به فراموشی بسپارند.

6- آمادگی برای زندگی مجردی

من زوجی را به خاطر می آورم که در آستانۀ طلاق بودند و سالها پیش بر روی آنها کار می کردم. مرد در برنامۀ طلاق، خانه ی خود را برای بار دوم در رهن قرار داد تا بتواند هزینۀ عمل کاشت مو را فراهم کند تا شانس خود را در یافتن همسر جدید بالا ببرد. هر چند این مورد به نظر غیر منطقی و افراطی می رسد اما معمولا افرادی که زندگی تازه ای را شروع می کنند در گام های نخست به بهبود ظاهر خود می پردازند و مشغول فعالیت های ورزشی مانند حفظ تناسب اندام و گرفتن وقت آرایشگاه می شوند تا ظاهر خود را تغییر دهند. معمولا زن هایی که خانه دار بودند به امور تازه ای علاقه نشان می دهند مانند کار کردن و به دست اوردن استقلال مالی از همسر. ما بسیاری از اوقات افرادی را که در شرف اقدام برای طلاق هستند می بینیم که به فعالیت های ورزشی مانند تنیس و یا گلف بدن حضور همسرشان می پردازند و به ساختن روابط اجتماعی به عنوان فردی مجرد روی می آورند.

چه کاری باید انجام دهیم؟

اگر شما خود را در موقعیت هایی مانند موقعیت های بالا یافتید بدانید که ازدواج به مشکل جدی ای خورده است.

ما سعی نداریم نقطه یا مرزی را که یک ازدواج به شکست می انجامد را به صورت دقیق مشخص کنم اما می توانم بگویم که این علائم و یا حداقل بیشتر آنها در هر طلاقی که اتفاق می افتد وجود دارد. کوچکترین کاری که شما می توانید انجام دهید شروع کردن گفتگویی صادقانه و طولانی با همسرتان است. اگر نمی توانید این گفتگو را بدون وارد شدن به مشاجره و کشمکش و متهم کردن یکدیگر که تنها اوضاع را  بدتر می کند انجام دهید سعی کنید در یک جلسه مشترک با حضور مشاور خانواده مشکلات خود را بیان و حل کنید. زیرا حتی در صورتی که در پایان تصمیم به طلاق بگیرید اقدام زودتر شما برای رو به رو شدن با مشکل و برنامه ریزی برای یک جدایی مسالمت آمیز و توافقی شانس شما را برای طلاقی خوب و یا پیامدهای ویرانگر کمتر افزایش می دهد.

منبع: com.مشاوره-خانواده