دلبستگی ناایمن قاتل زندگی مشترک | درمان + شناسایی
دلبستگی ناایمن در بزرگسالی، درمان دلبستگی ناایمن کودک، دلبستگی ناایمن در کودکان همه در این مقاله بررسی می شود. بر اساس تئوری دلبستگی، رابطه شما تحت تاثیر سبک دلبستگی ذاتی قرار می گیرد.
اگر مایل به تغییر الگوهای روابط خود هستید، مشاور می تواند به شما کمک کند. تحقیقات نشان می دهد که درمان در کاهش علائم افسردگی، وسواس ، حساسیت بین فردی و اضطراب موثر است.
دلبستگی ناایمن
تئوری دلبستگی چیست؟
تئوری دلبستگی بیان می کند که روابط شکل گرفته در دوران کودکی با مراقبان مانند والدین، ممکن است بر نحوه تعامل ما با دیگران در طول زندگی تأثیر بگذارد.
هنگامی که نظریه دلبستگی برای اولین بار در دهه ۱۹۶۰ نظریه پردازی شد، تنها در مورد رفتار کودکان خردسال به کار رفت، اما در دهه ۱۹۸۰ نظریه دلبستگی گسترش یافت و رفتار بزرگسالان را نیز در بر گرفت.
کودکانی که دوران کودکی ناسازگاری یا سوء استفاده عاطفی را تجربه می کنند، ممکن است با یادگیری مهارت های ناسازگار مانند فاصله گرفتن عاطفی از روابط رشد کنند. با گذشت زمان، مهارت های اجتماعی، عاطفی و ذهنی این کودکان ممکن است برای روابط بزرگسالان آن ها مخرب شود.
چهار دسته از سبکهای دلبستگی
دلبستگی ایمن :
افرادی که دلبستگی ایمن دارند و قادر به تعیین مرزهای مناسب هستند، تمایل دارند در روابط نزدیک خود احساس امنیت، ثبات و رضایت بیشتری داشته باشند. این افراد از تنهایی نمی ترسند، اما معمولاً در روابط نزدیک و معنادار پیشرفت می کنند.
سبک دلبستگی اضطرابی/ دوسوگرا:
افراد دارای سبک دلبستگی دوسوگرا بیش از حد نیازمند هستند. همانطور که برچسب ها نشان می دهد، افراد دارای این سبک دلبستگی اغلب مضطرب و نامطمئن بوده و فاقد عزت نفس هستند. آنها علاقه به صمیمیت عاطفی دارند اما نگران هستند که دیگران نمی خواهند با آن ها باشند.
سبک دلبستگی اجتنابی:
بزرگسالانی که دارای سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی هستند برعکس آن هایی هستند که دوسوگرا یا مضطرب می باشند. به جای علاقه به صمیمیت، آنقدر نسبت به صمیمیت محتاط هستند که سعی می کنند از ارتباط عاطفی با دیگران اجتناب کنند. آن ها ترجیح می دهند به دیگران تکیه نکنند یا اینکه دیگران به آن ها تکیه کنند.
سبک دلبستگی ناسازگار:
این سبک دلبستگی از ترس شدید ناشی میشود که اغلب در نتیجه ضربه، غفلت یا سوء استفاده در دوران کودکی است. بزرگسالانی که این سبک دلبستگی ناایمن دارند، معمولاً احساس میکنند که لایق عشق یا صمیمیت در یک رابطه نیستند.
با درک سبک دلبستگی خود، ممکن است بتوانید یاد بگیرید که چگونه الگوهای دلبستگی ناسالم را تغییر دهید.ذخیره
شناسایی اختلال دلبستگی
تئوری دلبستگی معتقد است که توجه و ایمنی که در چند سال اول زندگی تجربه کردید ممکن است بر دیدگاه شما نسبت به روابط در طول زندگی تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، اگر اغلب در دوران نوزادی تنها می ماندید، ممکن است در بزرگسالی در ایجاد روابط قابل اعتماد با مشکل مواجه شوید.
افراد دارای الگوهای دلبستگی ناسالم ممکن است بتوانند دلیل رفتارهای خود را با توجه به اتفاقات کودکی کشف کنند. آنها همچنین ممکن است برخی از علائم رایج اختلالات دلبستگی را نشان دهند، این علائم شامل موارد زیر می باشد:
- مشکل در برخورد با تعارض
- کنترل دیگران
- رفتار تکانشی
- مشکل در کنترل یا بیان احساسات
- مشکل در دریافت و ابراز عشق
- احساس انزوا
- مشکل در نشان دادن پشیمانی یا همدلی
- تمایل به انکار مسئولیت در مشکلات
- احساس ناتوانی
- مشکل در بحث
- به افراد اعتماد نمیکنند.
- از افراد کمک و حمایت نمیگیرند.
- عزت نفس پایینی دارند.
- هوشیاری بیش از حد
- گریه تسلی ناپذیر
- اضطراب
- مشکل در حفظ روابط اعتماد یا پایدار
توجه به این نکته مهم است که این علائم رایج اختلالات دلبستگی ممکن است در بزرگسالان و در کودکان متفاوت ظاهر شوند. اگر یک یا همه این علائم رایج را تجربه کردید، درمان مبتنی بر دلبستگی ممکن است به شما در غلبه بر آن ها کمک کند.
روان درمانی برای دلبستگی بزرگسالان
در درمان دلبستگی، درمانگران ممکن است به مراجعان خود کمک کنند تا تکنیک های دلبستگی ناسالم را در نظر بگیرند و راهبردهایی را برای اصلاح رفتارهای ذاتی خود بیاموزند.
تکنیک های مختلفی وجود دارد که می تواند در درمان دلبستگی از آن ها استفاده کند. هر تکنیک ممکن است برای افراد مختلف به خوبی کار کند.
علل دلبستگی ناایمن
دلایل زیادی وجود دارد که چرا حتی یک والدین دوست داشتنی و وظیفه شناس ممکن است در ایجاد یک پیوند دلبستگی مطمئن با یک نوزاد موفق نباشد. دلایل دلبستگی ناایمن شما می تواند شامل موارد زیر باشد:
- داشتن یک مادر کم تجربه، فاقد مهارت های لازم برای فرزندپروری.
- افسردگی ناشی از انزوا، عدم حمایت اجتماعی یا مشکلات هورمونی.
- اعتیاد به الکل
- تجارب آسیب زا، مانند یک بیماری یا حادثه جدی که روند دلبستگی را مختل می کند.
- بی توجهی فیزیکی، مانند تغذیه نامناسب، ورزش ناکافی، یا بی توجهی به مسائل پزشکی.
- بی توجهی یا سوء استفاده عاطفی.
- آزار جسمی یا جنسی، اعم از آسیب جسمی یا تجاوز.
- جدایی از مراقب اصلی خود به دلیل بیماری، مرگ، طلاق یا فرزندخواندگی.
تکنیک های روان درمانی برای درمان دلبستگی
انواع متداول مداخلات روان درمانی برای اختلالات دلبستگی عبارتند از:
- زوج درمانی/خانواده درمانی
- درمان تجربی
- گشتالت درمانی
- درمان شناختی
- رفتار درمانی
- درمان جامع نگر
- درمان انسان گرایانه
زوج درمانی/خانواده درمانی
در طول درمان دلبستگی، درمانگر ممکن است از تئوری دلبستگی برای کمک به مراجعان برای شناخت الگوهای دلبستگی و ایجاد روابط قابل اعتماد در خانواده استفاده کنند.
از آنجایی که مشکلات سلامت روان میتواند برای شریک زندگی، فرزند یا خانواده نیز نگران کننده باشد و بر آن ها نیز تاثیر می گذارد، خانواده درمانی می تواند مفید باشد.
درمان دلبستگی می تواند به شما در تکنیک های فرزندپروری و زندگی خانوادگی، ایجاد رابطه حمایتی و تغییر الگوهای دلبستگی منفی که در دوران کودکی شما شکل گرفته است، کمک کند.
گشتالت درمانی|درمان دلبستگی ناایمن
هدف درمان گشتالت کمک به فرد برای تشخیص مسئولیت خود در تعاملات روزمره با تمرکز بر این است که چرا رفتارهای او باعث ایجاد رویدادهای خاص می شود.
از آنجا که بسیاری از مشکلات دلبستگی ممکن است ناشی از انکار مسئولیت شخصی باشد، گشتالت درمانی می تواند یک روش درمانی مفید برای بزرگسالان مبتلا به اختلالات دلبستگی باشد.
درمان شناختی
درمان شناختی به فرد کمک کنند تا منطق معیوب و رفتارهای ناخواسته را تشخیص دهد تا فرد به مرور در جهت اصلاح باورهای خود تلاش کند.
رفتار درمانی
رفتار درمانی بر رفتارهای فرد و استفاده از تکنیک های خاص برای کنترل رفتارهای ناخواسته ناشی از دلبستگی تمرکز دارد.
درمان جامع نگر
درمان جامع شامل استفاده از چند تکنیک روان درمانی به طور همزمان است. درمانگر با استفاده از روش کل نگر ممکن است یک رویکرد درمانی مخصوص برای هر مراجعه کننده ایجاد کند تا به آن ها کمک کند رفتارهای دلبستگی ناسالم را پشت سر بگذارند.
به عنوان مثال، ممکن است از یک یا چند تکنیک روان درمانی برای شناسایی مشکلات موجود استفاده شود و روش های کاملاً متفاوتی برای درمان داشته باشند. در درمان جامع، تمرکز بر نتیجه است، نه روش درمان.
درمان انسانی
در درمان انسان گرایانه، درمانگر و فرد با هم کار می کنند تا علت رفتارهای ناسازگار را کشف کنند. درمان انسان گرایانه، فرد را به سمت کسب خرد و خودآگاهی ذهن سوق می دهد.
اختلالات دلبستگی بزرگسالان از دوران کودکی شروع می شود. درمان انسانگرایانه به مراجعین کمک می کند تا راههای تغییر رفتارهای مضر و کاهش دلبستگی را کشف کنند.