نوشته‌ها

اختلال دوقطبی

اختلال دوقطبی

اختلال دوقطبی

این مقاله یک سری اطلاعاتی را در مورد اختلال دو قطبی بیان می کند. نحوه تشخیص، عوامل احتمالی و روش های درمان آن. این مقاله می تواند برای مراقبان، دوستان و وابستگان افراد دچار شده به اختلال دو قطبی مفید باشد.

اختلال دو قطبی، که همچنین به عنوان اختلال عاطفی دو قطبی شناخته می شود، یک نوع اختلال در وضعیت روانی می باشد.

همچنین این اختلال در گذشته به عنوان افسردگی شیدا گونه شناخته می شد.

اختلال دو قطبی می تواند باعث شود که وضعیت روانی شما از حالت حدی بسیار بالا تا وضعیت روانی بسیار پایین تغییر کند.

علائم شیدایی می تواند شامل انرژی افزایش یافته، برانگیختگی (جنسی)، رفتار تکانشی و بی قراری باشد.

علائم افسرده کننده می تواند شامل نبود انرژی، احساس بی ارزش بودن، عزت نفس پایین و تفکرات خودکشی باشد.

همچنین ممکن است که شما دارای علائم روان پریشی باشید. علائم روان شناسی می توانند باعث شوند که شما مواردی را ببینید و بشنوید که احساس می کنید واقعی هستند، ولی در واقع وجود ندارند.

انواع مختلفی از اختلال های دو قطبی وجود دارند.

ما نمی دانیم چه چیزی منجر به ایجاد اختلال دو قطبی می شود.

ولی تفکر موجود بر این است که ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی منجر به ایجاد این شرایط می شوند.

اختلال دو قطبی از طریق دارو یا روش های گفتار درمانی مورد درمان قرار می گیرد.

یک سری نکاتی در مورد اختلال دو قطبی و انواع مختلف آن

اختلال دو قطبی چیست؟

اختلال دو قطبی می تواند یک بیماری سلامت روانی مربوط به کل زندگی باشد که بیشتر بر روی وضعیت روانی شما تاثیر می گذارد.

این بیماری بر روی نحوه احساس شما تاثیر می گذارد و وضعیت روانی شما می تواند به صورت قابل توجهی تغییر کند.

شما می توانید موارد زیر را تجربه کنید:

  • شیدایی، و
  • افسردگی.

ممکن است که شما در فاصله زمانی مابین این موارد، وضعیت روانی مثبتی داشته باشید.

این موارد می توانند بر روی بخش های مختلفی از زندگی شما تاثیرگذار باشند، بخش هایی از قبیل کار، مدرسه و روابط.

معمولا شما قبل از سن 20 سالگی به اختلال دو قطبی دچار می شوید.

این اختلال در مراحل بعدی زندگی هم می تواند ایجاد شود، ولی مواردی که این اختلال بعد از 40 سالگی صورت می گیرد، موارد کاملا نادری می باشند.

قبل از آنکه یک پزشک اختلال دو قطبی را در شما تشخیص دهد، این امکان وجود دارد که شما علائم این اختلال را داشته باشید.

قبل از آنکه پزشک اختلال دو قطبی را در شما تشخیص دهد، ممکن است به شما بگوید که شما دارای یک اختلال دیگری ، همانند اختلال افسردگی، هستید.

اختلال دوقطبی

انواع مختلف اختلال دو قطبی چه مواردی هستند؟

اختلال دو قطبی دارای انواع مختلفی می باشد.

اختلال دو قطبی نوع یک

تشخیص اختلال دو قطبی نوع یک به این معنا می باشد که شما حداقل یک مورد شیدایی را داشته اید که بیش از یک هفته به طول کشیده است.

همچنین 90% از افراد دارای افسردگی هم خواهند بود.

در صورتی که شیدایی موجود درمان نشود، در حالت عمومی 3 تا 6 ماه به طول می کشد.

موارد افسرده کننده در صورت عدم درمان، معمولا 6 تا 12 ماه به طول می کشند.

اختلال دو قطبی نوع یک و دو همراه با ویژگی های ترکیبی

در این شرایط، شما علائم شیدایی یا شیدایی خفیف و همچنین افسردگی را در یک زمان تجربه خواهید کرد.

شاید اسم شرایط مربوط به “وضعیت دو قطبی ترکیبی” برای شما آشنا باشد.

ممکن است که شما به دلیل بی قراری و داشتن فعالیت بیش از اندازه، احساس ناراحتی و ناامیدی بیش از حدی داشته باشید.

اختلال دو قطبی نوع یک یا نوع دو، همراه با یک چرخه سریع

چرخه سریع به این معنی می باشد که شما 4 مورد یا تعداد بیشتری از اتفاقات افسردگی، شیدایی و شیدایی خفیف را در یک دوره 12 ماهه تجربه می کنید.

اختلال دو قطبی نوع یک یا نوع دو، همراه با الگوی فصلی

الگوی فصلی به این معنا می باشد که افسردگی، شیدایی یا شیدایی خفیف شما به صورت منظم و مشابه، تحت تاثیر تغییر فصل ها قرار می گیرد.

برای مثال ممکن است که شما در فصل های زمستان، وضعیت افسردگی را تجربه کنید، ولی شیدایی شما به صورت منظم از یک الگو تبعیت نکند.

ادواری خویی[1]

تشخیص ادواری خویی به این معنا می باشد که شما موارد منظم شیدایی خفیف و افسردگی را حداقل به مدت 2 سال تجربه می کنید.

اختلال دو قطبی در شما تشخیص داده نمی شود، چرا که علائم شما خفیف تر خواهند بود.

ولی این علائم می توانند به مدت بیشتری باقی بمانند.

ادواری خویی می تواند به اختلال دو قطبی تبدیل شود.

علائم و عوامل اختلال دو قطبی

علائم اختلال دو قطبی چه مواردی هستند؟

تحمل کردن علائم اختلال دو قطبی در زندگی روزمره می تواند مشکل باشد.

این اختلال می تواند یک تاثیر بدی بر روی روابط و وضعیت کاری شما داشته باشد.

انواع مختلف علائم در زیر بیان شده اند.

شیدایی

علائم شیدایی عبارتند از:

  • احساس خوشحالی یا هیجان زده شدن، حتی در صورتی که همه کارها به صورت مناسبی پیش نروند،
  • داشتن ایده های جدید و هیجان انگیز،
  • حرکت کردن سریع از یک ایده به یک ایده دیگر،
  • شنیدن صداهایی که سایر افراد نمی توانند بشنوند،
  • داشتن حالت بیقراری شدیدتر نسبت به وضعیت عادی،
  • داشتن یک احساس بهتر در مورد خودتان در مقایسه با حالت معمولی،
  • صحبت کردن کاملا سریع، پریدن از یک ایده به ایده دیگر، تفکرات آشفته،
  • به راحتی گمراه شدن و چالش داشتن در تمرکز بر روی یک موضوع،
  • عدم توانایی برای خوابیدن، یا داشتن این احساس که شما نمی خواهید بخوابید،
  • داشتن این تفکر که عملکرد شما می تواند بهتر از عملکرد واقعی تان باشد،
  • داشتن تصمیمات بزرگ یا غیر معمول، بدون اینکه در رابطه با آنها فکر کنید، و
  • انجام دادن کارهایی که شما فکر نمی کنید منجر به ایجاد مشکلاتی می شوند. همانند:
  • پول خرج کردن بیش از حد
  • داشتن رابطه جنسی اتفاقی با افراد مختلف
  • استفاده از مواد یا الکل
  • قمار بازی یا
  • تصمیم گیری های تجاری غیر عقلایی.

شیدایی خفیف

شیدایی خفیف شبیه به شیدایی می باشد، ولی شما یک سری علائم خفیف تری را تجربه خواهید کرد.

درمان شیدایی خفیف مشابه با درمان شیدایی می باشد.

افسردگی

علائم افسردگی می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • وضعیت روانی پایین،
  • داشتن انرژی سطح پایین و احساس خستگی،
  • احساس ناامیدی یا منفی،
  • احساس گناهکار بودن، بی ارزش بون یا ناامید بودن،
  • داشتن علاقه کمتر نسبت به مواردی که در حالت معمول انجام دادن آن را دوست دارید یا از آنها کمتر لذت می برید،
  • مشکل داشتن در تمرکز، یادآوری یا تصمیم گیری ها،
  • احساس بی قراری یا تحریک پذیری،
  • خوابیدن بیش از حد یا عدم توانایی برای خوابیدن،
  • احساس خستگی بیش از حد یا کمتر از معمول
  • کاهش یا افزایش وزن در زمانی که چنین هدفی ندارید، و
  • تفکرات مربوط به مرگ یا خودکشی یا اقدام به خودکشی.

روان پریشی (پسیکوز)

در برخی مواقع ممکن است که شما در طول شیدایی یا افسردگی شدید، علائم روان پریشی را تجربه کنید.

علائم روان پریشی عبارتند از:

  • توهمات. این بدان معنا است که شما می توانید مواردی را بشنوید، ببینید و یا احساس کنید که در واقعیت وجود ندارند، و
  • هذیان ها. این مورد به معنا باور داشتن بر روی مواردی می باشد که ممکن است درست نباشند. از نظر سایر افراد، عقاید شما غیر معمول می باشند.

علائم روان پریشی در اختلال دو قطبی می تواند نشان دهنده وضعیت روانی شما باشد.

برای مثال، در صورتی که شما یک وضعیت روان پریشی را تجربه کنید، ممکن است بر این باور باشید که شما دارای قدرت های خاصی هستید، یا تحت نظر دولت قرار دارید.

در صورتی که شما موارد افسردگی را تجربه کنید، شاید در مورد کاری که انجام داده اید، احساس گناه بکنید.

شاید شما این احساس را داشته باشید که شما بدتر از هر فرد دیگری هستید یا احساس کنید که وجود ندارید.

علت اختلال دو قطبی نامشخص می باشد.

اختلال دوقطبی

چه مواردی منجر به ایجاد اختلال دو قطبی می شوند؟

محققان بر این عقیده اند که ترکیبی از موارد مختلف می توانند احتمال بروز اختلال دو قطبی را در شما افزایش دهند.

عوامل ژنتیکی

در صورتی که یکی از اعضای خانواده اصلی شما، همانند والدین، برادر یا خواهر، دارای یک اختلال دو قطبی باشد، احتمال ابتلای شما به آن اختلال پنج برابر خواهد بود.

در صورتی که هر دو والدین شما این شرایط را داشته باشند یا در صورتی که دو قلوی شما این شرایط را داشته باشد، این ریسک افزایش می یابد.

محققان تا به حال نتوانسته اند ژن های دقیقی را پیدا کنند که منجر به ایجاد اختلال دو قطبی می شود.

ولی ژن های مختلف می توانند با ایجاد اختلال دو قطبی مرتبط باشند.

عدم تعادل در ترکیب شیمیایی مغز

مواد شیمیایی مختلفی که در مغز شما وجود دارند، بر روی وضعیت روانی و رفتاری شما تاثیر می گذارند.

مقدار بیش از حد یا کمتر از حد مربوط به این مواد شیمیایی می توانند منجر به بروز شیدایی یا شیدایی خفیفی شوند.

عوامل محیطی

اتفاقات زندگی موفق می توانند علائم اختلال دو قطبی را تحریک کنند.

همانند سوء استفاده در دوران کودکی یا از دست دادن فردی که دوست دارید.

این اتفاقات می توانند شانس ایجاد اتفاقات افسرده کننده را افزایش دهند.

کمک گرفتن در صورتی که فکر می کنید دارای اختلال دو قطبی هستید

اولین قدم در کمک گرفتن، عبارت از صحبت کردن با GP (پزشک خانوادگی) تان می باشد.

این کار می تواند به شما کمک کند تا یک یادداشتی را از تغییر وضعیت های روانی خودتان داشته باشید.

موسسه UK دو قطبی[2] در وب سایت خودش دارای یک یادداشت وضعیت روانی و همچنین یک مقیاس از وضعیت روانی می باشد.

GP شما نمی تواند اختلال دو قطبی را در شما تشخیص دهد.

فقط یک روان پزشک می تواند یک تشخیص رسمی را داشته باشد.

یک روان پزشک بخشی از تیم انجمن سلامت روانی[3] (CMHT) می باشد.

در صورتی که شما شرایط زیر را داشته باشید، GP تان می تواند یک قرار ملاقاتی را مابین شما و (CMHT) ترتیب دهد:

  • افسردگی، و
  • در صورتی که احساس کنید بیش از حد هیجان زده هستید یا به صورت منظم و حداقل در 4 روز، بر روی وضعیت روانی یا رفتار خودتان کنترل نداشته باشید.

در صورتی که GP شما تشخیص دهد که ممکن است شما دارای یک شیدایی یا افسردگی شدیدی هستید، باید به صورت سریع شما را به یک CMHT ارجاع دهد.

همچنین در صورتی که این احتمال وجود داشته باشد که شما به خودتان یا یک فرد دیگری آسیب بزنید، باید این ارجاع را انجام دهد.

در صورتی که شما اولین مورد از روان پریشی را تجربه کنید، GP تان باید شما را به یک تیم مراقبت اولیه ارجاع بدهد.

تشخیص اختلال دو قطبی می تواند سخت باشد، چرا که تاثیر تاثیر آن بر روی هر فرد کاملا متفاوت می باشد.

همچنین علائم اختلال دو قطبی می تواند مشابه با علائم مربوط به سایر مشکلات سلامت روان باشد.

تشخیص اختلال دو قطبی می تواند زمان بر باشد.

درمان و مدیریت

روش های درمان شیدایی، شیدایی خفیف و افسردگی چه مواردی می باشند؟

شما در وب سایت موسسه ملی مربوط به برتری سلامتی و مراقبتی[4] (NICE ) می توانید روش های درمانی و مراقبتی توصیه شده برای اختلال های دو قطبی را مشاهده کنید.

NICE یک سری راهنمایی هایی را برای نحوه درمان شرایط خاص توسط متخصصان سلامتی ارائه می کند.

شما می توانید راهنماها را از وب سایت مربوطه به آدرس www.nice.org.uk  دانلود کنید.

NHS مجبور نیست که از این توصیه ها تبعیت کند.

ولی باید یک دلیل مناسبی برای عدم تبعیت از آن داشته باشند.

داروها

معمولا داروهای تثبیت کننده وضعیت روانی برای درمان علائم شیدایی، شیدایی خفیف و افسردگی به کار گرفته می شوند.

به همین دلیل، پایدار کننده های وضعیت روانی عبارتند از:

  • لیتیوم
  • داروها ضد روان پریشی خاص
  • داروهای ضد تشنجی خاص
  • داروها بنزو دیازپاین خاص

شیدایی و شیدایی خفیف

به منظور کمک به درمان شیدایی یا شیدایی خفیف، باید یک تثبیت کننده وضعیت روانی به شما داده شود.

پزشک شما می تواند داروی شما را به عنوان داروی “ضد شیدایی” در نظر بگیرد.

در صورتی که شما یک داروی ضد افسردگی را مصرف می کنید، پزشکتان می تواند داروهای مصرفی شما را قطع کند.

معمولا در مرحله اول یک داروی ضد روان پریشی به شما تجویز خواهد شد.

رایج ترین داروهای ضد روان پریشی که برای درمان اختلال دو قطبی به کار گرفته می شوند، عبارتند از:

  • هالوپریدول[5]
  • اولانزاپاین[6]
  • کوئتیاپاین[7]
  • ریسپریدون[8]

در صورتی که اولین داروی روان پریشی مورد استفاده شما تاثیر مناسبی نداشته باشد، باید یک داروی ضد روان پریشی متفاوتی از بین موارد بیان شده در بالا برای شما تجویز شود.

در صورتی که یک داروی ضد روان پریشی دیگری تاثیر نداشته باشد، باید توصیه شود که شما در کنار دارو از لیتیوم هم استفاده کنید.

در صورتی که مصرف لیتیوم تاثیر مناسبی نداشته باشد، مصرف سدیم ولپروت[9] به همراه یک داروی ضد روان پریشی می تواند به شما توصیه شود.

دختران و زنان جوانی که ممکن است بخواهند در آینده بچه دار شوند، نباید از سدیم ولپروت استفاده کنند.

پزشک شما باید مصرف داروی بنزودیازپاین شما را به عنوان یک مصرف کوتاه مدت در نظر بگیرد.

پزشک شما بر اساس داروهایی که بهترین تاثیر را بر روی شما دارند، از دوز ها و ترکیب های مختلفی استفاده خواهند کرد.

همچنین اولویت های شخصی شما هم باید مد نظر قرار داده شوند.

افسردگی

پزشک شما به منظور درمان علائم افسردگی موجود در شما، باید داروهای متفاوتی را به شما پیشنهاد دهد.

داروهای زیر می توانند به شما پیشنهاد شوند:

  • فلوکستاین به همران اولانزاپاین[10]
  • کوئتیاپاین
  • اولانزاپاین یا
  • لاموتریجین[11]

فوکستاین یک داروی ضد افسردگی می باشد.

لاموتریجین یک داروی ضد تشنجی است.

پزشک شما می تواند داروهای بیان شده در بالا را به همراه موارد زیر تجویز کند:

  • لیتیوم، و
  • سدیم ولپروت.

پزشک شما بر اساس داروهایی که بهترین تاثیر را بر روی شما دارند، از دوز ها و ترکیب های مختلفی استفاده خواهند کرد.

همچنین اولویت های شخصی شما هم باید مد نظر قرار داده شوند.

روش های درمان روان شناختی

در صورتی که شما برخی مواقع چار افسردگی می شوید، باید مقدار زیادی از یک روش گفتار درمانی، همانند روش درمان شناختی رفتاری[12] (CBT) یا درمان میان فردی[13] و همچنین تجویز دارویی، در مورد شما مورد استفاده قرار بگیرد.

CBT چیست؟

CBT یک روش گفتار درمانی می باشد که از طریق تغییر روش تفکر و رفتارتان می تواند به شما کمک کند تا مشکلات خودتان را مدیریت کنید.

روش درمان میان فردی چیست؟

روش درمان میان فردی یک نوع روش گفتار درمانی می باشد که بر روی شما و روابط شما با سایر افراد متمرکز می شود.

روش های درمان بلند مدت برای اختلال دو قطبی چه مواردی هستند؟

اختلال دو قطبی یک بیماری مربوط به کل طول عمر زندگی فرد است که در اغلب مواقع صورت می گیرد.

شما برای دریافت کمک به منظور مدیریت این شرایط، نیاز به یک حمایت بلند مدت خواهید داشت.

تجویز دارویی

پزشکتان انواع داروهایی که در طول شیدایی یا افسردگی مورد استفاده قرار داده اید را بررسی خواهد کرد.

آنها از شما خواهند پرسید که آیا تمایلی به ادامه درمان دارید یا آیا می خواهید روش درمان را تغییر دهید و از لیتیوم استفاده کنید.

در روشهای درمان بلند مدت، معمولا لیتیوم کارایی بهتری نسبت به سایر روش های دارویی دارد.

پزشک شما باید یک سری اطلاعاتی را در مور مصرف ایمن لیتیوم به شما ارائه دهد.

در صورتی که لیتیوم کارایی مناسبی نداشته باشد یا منجر به بروز مشکلات دیگری شود، ممکن است که موارد زیر به شما پیشنهاد شود:

  • ولپروت،
  • اولانزاپاین، یا
  • کوئتیاپاین.

پزشک شما باید سلامتی شما را تحت نظر بگیرد.

ارزیابی های مربوط به سلامت فیزیکی باید حداقل یک بار در هر سال صورت بگیرد.

این ارزیابی ها شامل موارد زیر می باشد:

  • اندازه گیری وزن شما،
  • آزمایش های خونی و ادرار،
  • ارزیابی کبد و قلب شما، و
  • ارزیابی نبض و فشار خون شما.

روش های درمان روان شناختی

باید یک نوع روش درمان روان شناختی به شما تجویز شود که به طور خاص برای اختلال دو قطبی طراحی شده است.

شما باید از فرد درمانی یا گروه درمانی استفاده کنید.

هدف از درمان شما، عبارت از متوقف کردن ایجاد مجدد شرایط نامناسب در شما می باشد.

این حالت به عنوان “برگشت[14]” شناخته می شود. روش درمان شما باید به شما کمک کند تا:

  • شرایط خودتان را بشناسید،
  • در مورد تاثیر تفکرات و رفتار خودتان بر روی وضعیت روانی تان فکر کنید،
  • وضعیت روانی، تفکرات و رفتار خودتان را مورد ارزیابی قرار دهید،
  • در رابطه با ریسک و اضطراب فکر کنید،
  • یک سری برنامه هایی را برای باقی ماندن در شرایط مناسب داشته باشید،
  • در صورتی که در شرایط نامناسبی قرار بگیرد، یک سری برنامه های بحرانی داشته باشید،
  • نسبت به نحوه ارتباط برقرار کردن مطلع شوید، و
  • مشکلاتی که در زندگی روزمره تان می توانید داشته باشید را مدیریت کنید.

در صورتی که شما همراه با خانواده خودتان زندگی کنید یا ارتباط نزدیکی با آنها داشته باشید، همچنین روش “اقدام خانوادگی” هم باید به شما ارائه شود.

در روش اقدام خانوادگی، شما و خانواده تان با یک متخصص سلامت روان همکاری خواهید کرد تا این کار به مدیریت روابط شما کمک کند.

این روش باید به افرادی ارائه شود که با شما زندگی می کنند و یا اینکه ارتباط نزدیکی با شما دارند.

حمایتی که به شما و خانواده شما ارائه می شود، به مشکلات موجود و همچنین اولویت های شما بستگی دارد.

این حمایت می تواند شامل دوره های خانواده درمانی یا دوره های فردی باشد.

خانواده شما باید به مدت 3 ماه تا یک سال از شما حمایت کند و این برنامه باید شامل حداقل 10 دوره برنامه ریزی شده باشد.

سایر حمایت ها

تیم سلامت روانی شما باید در رابطه با ورزش کردن و تغذیه سالم شما را راهنمایی کند.

در صورتی که شما بخواهید به کارتان برگردید، باید یک حمایتی از شما صورت بگیرد تا در آموزش و برگشت به کار به شما کمک کند.

در صورتی که مراقبت شما توسط GP تان یا از طریق تیم مربوط به انجمن سلامت روانی مدیریت شود، باید از این حمایت بهره مند شوید.

در صورتی که شما قادر یا متمایل به ادامه درمان در شرایط فعلی نداشته باشید، متخصصان مراقبت سلامتی شما باید یک سری فعالیت های دیگری را در نظر بگیرند که می تواند به شما کمک کند تا در آینده به کار خودتان برگردید.

تیم مراقبت سلامتی تان می تواند به شما کمک کند تا یک برنامه بهبودی را درست کنید.

این برنامه باید به شما کمک کند تا علائم هشدار دهنده اولیه و محرک هایی را شناسایی کنید که می توانند مجددا منجر به ایجاد شرایط نامناسبی در شما شوند.

همچنین این برنامه ها روش های مقابله ای را هم به شما آموزش خواهد داد.

همچنین در صورتی که شما دچار اضطراب شوید، برنامه شما باید شامل افرادی باشد که می توانید با آنها تماس بگیرید.

همچنین ممکن است شما تشویق شوید که یک “ارزیابی پیشرفته ای” داشته باشید.

این ارزیابی یک راهنمایی برای متخصصان سلامت روان می باشد که در صورت نبود ظرفیت روانی در شما برای گرفتن تصمیمات خودتان، نیاز خواهید داشت که این ارزیابی از طرف مراقب شما صورت بگیرد.

رهیافت برنامه مراقبتی

در صورتی که شما یک سری نیازهای پیچیده ای داشته باشید یا در شرایط آسیب پذیری قرار داشته باشید، ممکن است که در رهیافت برنامه مراقبتی[15] (CPA) تحت بررسی قرار بگیرید.

CPA یک پکیجی از مراقبت می باشد که توسط خدمات سلامت روان ثانویه به کار گرفته می شود.

شما باید یک برنامه مراقبتی داشته باشید و همچنین یک فردی باید برنامه مراقبت شما را هماهنگ کند.

تمامی برنامه های مراقبتی باید شامل یک برنامه بحرانی باشد.

هدف از CPA عبارت از حمایت کردن از بهبود سلامت روانی شما از طریق کمک کردن به شما به منظور شناسایی یک سری عواملی در خودتان می باشد که عبارتند از:

  • نقاط قوت،
  • اهداف،
  • نیازهای حمایتی، و
  • مشکلات.

در صورتی که شما یک نیاز گسترده ای به سرویس های مختلفی داشته باشید یا فکر می کنید که در شرایط ریسکی خطرناکی قرار دارید، CPA باید در دسترس شما باشد.

هر دو شما و GP شما باید یک کپی از برنامه مراقبتی داشته باشید.

مراقبان شما می توانند در برنامه مراقبتی شما درگیر شوند و در صورتی که با آن موافق باشید، باید یک کپی از این برنامه به آنها داده شود.

من برای مدیریت علائم موجود در خودم، چه کاری می توانم انجام دهم؟

شما از طریق مراقبت کردن از خودتان می توانید علائم موجود را مدیریت کنید.

خود مراقبتی عبارت از نحوه مراقبت کردن خودتان از رژیم غذایی، خواب، ورزش، کارهای روتین روزمره، روابط و احساسات خودتان می باشد.

سبک زندگی

داشتن یک سری تغییرات کوچک در سبک زندگی می تواند بهزیستی شما را تقویت کند و در فرآیند بهبود شما مفید باشد.

برنامه های روتین در بهبود وضعیت بهزیستی روانی اکثر افراد مفید می باشد.

این برنامه ها یک ساختاری را برای کارهای روزمره شما ایجاد می کند و می تواند یک هدفی را در نظر داشته باشد.

این مورد می تواند یک کار روتین ساده ای باشد، همانند خوردن غذا در زمان های مشابهی از هر روز، رفتن به تخت خواب در زمان مشابهی از هر روز و یک بار خرید غذا در هر هفته.

متخصصان سلامت روانی شما می توانند یک سری توصیه هایی را در مورد ورزش و رژیم غذایی و خواب به شما ارائه دهند.

گروه های حمایتی

شما می توانید به یک گروه حمایتی ملحق شوید.

یک گروه حمایتی عبارت از جایی می باشد که افراد در آن جمع می شوند تا اطلاعات و تجارب خودشان را به اشتراک بگذارند و از یکدیگر حمایت کنند.

شما از طریق جستجوی آنلاین می توانید یک گروه محلی را پیدا کنید.

موسسه خیریه دو قطبی UK دارای یک گروه حمایتی آنلاین می باشد.

همچنین این گروه در برخی از مناطق کشور دارای گروه های حمایتی رو در رو می باشد.

موسسه تفکر مجدد در مورد بیماری سلامت[16]در برخی از مناطق دارای گروه های حمایتی می باشد.

در صورتی که شما لینک www.rethink.org/support-groups را دنبال کنید، می توانید موارد موجود در دسترستان را مشاهده کنید.

کالج بهبود[17]

کالج بهبود بخشی از NHS می باشد.

این سازمان ها یک سری دوره های رایگانی را در مور سلامت روان برگزار می کنند تا به شما کمک کنند که علائم خودتان را مدیریت کنید.

این دوره ها می توانند به شما کمک کنند تا بر روی زندگی خودتان کنترل داشته باشید و در بهزیستی و بهبود خودتان به یک کارشناس تبدیل شوید.

همچنین شما می توانید خودتان را به کالج بهبود ارجاع دهید.

ولی این کالج می تواند یک گزارشی به تیم مراقبتی تان ارائه دهد.

متاسفانه کالج های بهبود در تمامی مناطق در دسترس نمی باشند.

به منظور بررسی وجود داشتن کالج بهبود در منطقه خودتان، می توانید از موتور جستجوی هایی همانند گوگل[18] استفاده کنید.

همچنین می توانید از طریق تماس با شماره 0300 5000 927، با موسسه تفکر مجدد در مورد بیماری سلامت تماس بگیرید و از مشاوره آن استفاده کنید.

یک برنامه اقدام بهبود بهزیستی (WRAP) داشته باشید

یادگیری نحوه شناسایی اولین علائم مربوط به شیدایی یا افسردگی یک مورد مهمی در مدیریت وضعیت خود می باشد.

ایده مربوط به WRAP عبارت از کمک کردن به شما برای باقی ماندن در وضعیت خوب و به دست آوردن مواردی می باشد که دوست دارید.

WRAP بر روی بخش های مختلفی همانند نحوه تاثیر بیماری بر روی شما و کارهایی که می توانید برای مدیریت آن انجام بدهید را مورد بررسی قرار می دهد.

یک سری راهنماهایی وجود دارند که در این کار می توانند به شما کمک کنند.

شما از متخصص مراقبت سلامتی خودتان می توانید بخواهید که یکی از این روش ها را در مورد شما مورد استفاده قرار دهند یا از آنها بخواهید که الگوی مربوط به یکی از آنها را نشان بدهد.

اختلال دوقطبی

ریسک های مربوط به اختلال دو قطبی

ریسک خودکشی و خود آسیب زنی

در صورتی که شما دارای یک نوع بیماری باشید و روان پریشی را تجربه کنید، همانند اسکیزو فرنیا یا اختلال دو قطبی، بر اساس تخمین های صورت گرفته، ریسک خودکشی در شما 5 تا 6 درصد بیشتر از افرادی خواهد بود که فاقد شرایط روان پریشی هستند.

ریسک خودکشی ها در طول سال اولیه ای که شما با تیم سلامت روانی ارتباط برقرار می کنید، در یک سطح تقریبا بالایی می باشد.

این ریسک برابر است با 10%.

در صورتی که شما سابقه خودکشی و افسردگی داشته باشید، احتمال مربوط به صورت گرفتن یک اقدام در شما به منظور خاتمه دادن به زندگی تان، یک احتمال بالایی می باشد.

نکته مهمی که در این شرایط باید مد نظر قرار بدهید، عبارت از داشتن یک برنامه درمان مناسب برای بهبود علائم افسردگی موجود و همچنین داشتن یک برنامه بحرانی به روز رسانی شده می باشد.

همچنین تحقیقات صورت گرفته نشان می دهند در صورتی که شما دارای اختلال دو قطبی باشید، احتمال خود آسیب زنی در شما 30 تا 40 درصد بیشتر خواهد بود.

ریسک مالی

در صورتی که شما دارای شیدایی یا شیدایی خفیفی باشید، ممکن است که در مدیریت وضعیت مالی خودتان با چالش هایی مواجه باشید.

ممکن است که شما مقادیر زیادی از پول خودتان را خرج کنید، بدون اینکه حتی یک لحظه در مورد تاثیر این شرایط بر روی زندگی تان فکر کنید.

شما می توانید “قدرت ثابت وکیل[19]” را تجربه کنید.

این یک فرآیند قانونی می باشد. این بدان معنا است که شما در صورت نداشتن ظرفیت روانی مناسبی برای مدیریت کردن خودتان، یک فردی را انتخاب می کنید و به وی اعتماد می کنید تا وضعیت مالی شما را مدیریت کند.

ریسک سلامت فیزیکی

افراد دارای اختلال دو قطبی، نرخ های بالاتری از بیماری های فیزیکی، همانند دیابت ها و بیماری قلبی را تجربه می کنند.

شما در هر سال، حداقل باید یک بار سلامت فیزیکی خودتان را ارزیابی کنید.

ریسک الکل و مواد

بیش از 30% درصد از افراد دارای اختلال دو قطبی، الکل یا مواد را مورد سوء استفاده قرار می دهند.

مصرف الکل، استعمال دخانیات یا سایر مواد در حین مصرف داروها، می تواند از کارکرد مناسب داروهای شما پیشگیری کند و علائم موجود را در وضعیت وخیم تری قرار دهد.

ریسک رانندگی

شما باید به آژانس مجوز دهی رانندگان و وسایل نقلیه[20] (DVLA) اطلاع دهید که دارای اختلال دو قطبی می باشید.

در صورتی که افسردگی شدید، شیدایی خفیف، شیدایی یا روان پریشی را تجربه کنید، باید رانندگی را متوقف نمایید.

اطلاعات مربوط به مراقبان و خانواده

من به چه نحوی می توانم حمایت مورد نیازم را به دست بیاورم؟

شما در این رابطه می توانید با GP خودتان صحبت کنید.

شما باید ارزیابی خودتان را از طریق تیم مربوط به انجمن سلامت روانی انجام دهید تا مشخص کنید که مراقبت صورت گرفته چه تاثیری بر روی سلامتی تان دارد.

همچنین می توانید مشخص کنید که به چه حمایت هایی نیاز دارید؛ حمایت هایی از قبیل حمایت عملی و حمایت اوژانسی.

شما می توانید از طریق خدمات حمایتی مراقبتی یا گروه های حمایتی، از حمایت همتایان خودتان بهره مند شوید.

در صورتی که شما برای کمک به مراقبت از یک فردی به حمایت عملی و مالی بیشتری نیاز داشته باشید، می توانید از مقامات محلی بخواهید که یک ارزیابی مراقبتی بر روی شما صورت گرفته شود.

شما به عنوان یک مراقب، باید در تصمیمات مربوط به برنامه ریزی مراقبتی خودتان نقش داشته باشید.

ولی در این مورد هیچ نوع حقوق قانونی ندارید.

تیم بالینی باید فرد تحت مراقبت شما را تشویق کند تا اطلاعات بیشتری را در اختیارتان قرار بدهد.

حمایت کردن از یک فردی که شما مراقب وی هستید

در صورتی که شما علائم، برنامه درمان و تکنیک های خود مدیریتی افراد دارای اختلال دو قطبی را بشناسید، حمایت کردن از آنها برای شما راحت تر خواهد بود.

شما می تواند از آنها بخواهید که این اطلاعات را با شما به اشتراک بگذارند.

فردی که شما از وی مراقبت می کنید، همچنین می تواند یک برنامه مراقبتی داشته باشد.

این مورد نشان دهنده یک مراقبتی می باشد که آنها دریافت خواهند کرد و همچنین نشان دهنده فردی می باشد که مسول مراقبت می باشد.

یک برنامه مراقبتی همواره باید دارای یک برنامه بحران باشد.

یک برنامه بحران نشان می دهد که در صورت قرار گرفتن در وضعیت نامناسب، باید با چه کسی ارتباط برقرار کنیم.

شما می توانید از این اطلاعات برای حمایت از افراد تحت مراقبت خودتان استفاده کنید و آنها را تشویق کنید که در وضعیت مناسبی باقی بمانند و در صورت نیاز، کمک مورد نیازشان را به صورت مناسبی دریافت کنند.

منبع: کانون مشاوران ایران


  • [1] Cyclothymia
  • [2] Bipolar UK
  • [3] Community Mental Health Team
  • [4] National Institute for Health and Care Excellence
  • [5] Haloperidol
  • [6] Olanzapaine
  • [7] Quetiapine
  • [8] Risperidone
  • [9] Sodium valproate
  • [10] Flouxetine with Olanzapine
  • [11] Lamotrigine
  • [12] Cognitive Behavioral Therapy
  • [13] Interpersonal Therapy
  • [14] relapse
  • [15] Care Programme Approach
  • [16] Rethink Mental Illness
  • [17] Recovery College
  • [18] Google
  • [19] Lasting Power of Attorney
  • [20] Drivers and Vehicle Licensing Agency

دلایل خودکشی

احساسات خودکشی می تواند بر هر کسی، با هر سن، جنسیت یا پیش زمینه، در…

افزایش بهداشت روانی

فیلم و فایل صوتی آموزشی روانشناسی رایگان و مشاوره

برای پخش فایل مرورگر خود را آپدیت کنید یا از اینجا فایل را دانلود نمایید.

به چه صورت بهداشت روانی در محیط کار را افزایش بدهیم؟

  1. به وجود آوردن شرایطی که کارکنان نهادها باباور قلبی و با صمیمی شدن برای خود و همکارانش خویش احترام قائل شوند.
  2. دوری کردن از شیوه‌های زور و اجبار در محیط کار

3.تشخیص توانایی‌های کارکنانی که تحت نظارت هستند و سپس به وجود آوردن شرایط لازم برای پیشرفت

و شکوفایی این استعداد توسط مدیر نهاد.

  1. تشخیص علت های حقیقی کم کاری ، بی حوصله بودن و علاقه نداشتن به کار،  نبود توجه و دقت

کارکنان توسط مدیر و دور شدن از قضاوت های ناعادلانه و  داوری غلط نسبت به اساس برخورد انسان.

  1. آشنا کردن کارکنان با حقیقت های فضای کارو از بین بردن معیارها و عوامل نهادی که از نظر اخلاقی ،

انسانی و فرهنگ نهادی به طور صحیح ارزیابی نمی شود.

  1. برطرف کردن استرس و به وجود آوردن حس امن بودن شغلی و بالا بردن نشاط و شادی و انگیزهخارج از

هرگونه خشم و اختلافات بدون فایده به وظیفه خود عمل کنند.

  1. به وجود آوردن رقابت های سالم در فضای کار به کارکنان بتوانند پیشرفت هایی را کسب کنند و از این

راه عزت نفس  خود را توسعه دهند و حس کنند برای فعالیت‌های بالاتر دارای شایستگی می باشند.

 

نکات قابل توجه برای بهداشت روانی فضای کار 

  1. کاهش فعالیت های اضافی توسط مدیران
  2. کم کردن ماموریت های اداری
  3. دادن پاداش بر طبق شایسته بودن و رویکرد نه اضافه کاری
  4. تهیه ساعت های کاری شناور به وجود آوردن شرایط انجام فعالیت در منزل
  5. طرح کردن شیوه ها وشاخه های موفقیت شغلی به طوری که به زندگی خصوصی کارکنان ، آسیبی نرساند.
  6. کارکنان باید به غیر منطقی بودن اضافه کاری جواب رد بدهند.
  7. تلاش کنند کار اداری را به خانه کمتر وارد کنند.
  8. استفاده کردن از ساعت های کاری شناور
  9. تقویت کردن توانایی مدیریت اضطراب در فضای کار بدین معنی که:
  10. نفس و استراحت کافی به دست بیاورید استراحت ۱۰ دقیقه ای ذهن شما را آزاد و عملکرد شما را بیشتر

می‌کند، سعی کنید پیاده روی داشته باشید ، با مشارکت در اطراف خود مسئله های به دور از شغل گفتگو کنید

منبع:مرکز مشاوره ستاره ایرانیان


مقالات مرتبط:

 

http://moshaver.kanonm.ir/%D8%A8%D9%87%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%85%D8%AD%DB%8C%D8%B7-%DA%A9%D8%A7%D8%B1/

 

http://moshaver.kanonm.ir/%D8%B1%D8%A7%D8%B6%DB%8C-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%D8%BA%D9%84/

بهداشت روانی محیط کار

فیلم و فایل صوتی آموزشی روانشناسی رایگان و مشاوره


برای پخش فایل مرورگر خود را آپدیت کنید یا از اینجا فایل را دانلود نمایید.
 

بهداشت روانی محیط کار :شامل قاعده هایی می باشد که به سلامت روان اشخاص کمک می کنند.

قواعد مربوط به بهداشت روانی محیط کار 

کنترل کردن قواعدمربوط به بهداشت روانی در محیط کار باعث سلامتی محیط شخصی و اجتماعی می‌شود

و سالم بودنشخص و جامعه را افزایش می‌دهد. در اینجا به عوامل تاثیرگذار بر آن و چگونگی افزایش آن می‌پردازیم.

مراعات کردن اصول بهداشت روانی به شخص در داشتن  سازگار بودن،  آرامش داشتن،  امن بودن و رضایت

داشتن ، به صورت کلی به افزایش سالم بودن روانی و پیشرفت کمک کرده و او را از ناراحتی های روانی

مثل استرس و افسردگی دو ر می کنند.

تعریف بهداشت روانی

بهداشت روانی عبارتند از توانایی ارتباط مطلوب و مناسب با دیگران، تحول و اصلاح موقعیت فردی و اجتماعی

و برطرف شدن اختلافات و تمایلات فردی به صورت منطقی ، از روی عدالت و مطلوب. از نگاه ها و اعتقاد های

شخصی و همچنین خصوصیات محیط اطراف اشخاص در بهره مند شدن از بهداشت روانی مناسب موثر می باشد.

بهداشت روانی موقعیت کار به معنی استقامت در برابر ایجاد شدن مشغله های روانی و اختلال رفتاری

در کارکنان نهاد و سلامت محیط روانی کار می باشد.

در حقیقت هدف بهداشت روانی در موقعیت کار به وجود آوردن شرایطی که به اختلالات روانی در کارکنان

منجر نشود ،  کارکنان نهاد ها قادر به وجود آوردن رابطه مناسب با موقعیت کار و عامل موجود در آن باشند

کارکنان احساس رضایت می کنند و با علاقه در آن سازمان مشغول کار میشوند و هر یک از کارکنان نسبت

به خود رئیس ها همکاران و همچنین در جایگاه خود در نهادها احساس مثبتی دارند.

عوامل تاثیر گذار در بهداشت روانی موقعیت کار

به طور کلی این عوامل به دو گروه فیزیکی و انسانی تقسیم می‌شود:

  1. عوامل فیزیکی مثل رنگ ، روشنایی، ابزار، صداهای محیط ،  وسایل امنیت و… می باشد. به طور مثال

موقعیت های کاری که دارای صدای زیاد می باشد موجب به وجود آمدن اضطراب در شهر می‌شود و این

است راه از راه سردرد ، دانلود مشکل در هضم ،  خستگی غیر معمولی،  ضعیف شدن دستگاه ایمنی و

صدمه پذیری شدید در مقابل بیماری های قلبی عروقی به وجود می‌آید. یا به طور مثال وجود آلودگی صوتی

در موقعیت کار امکان دارد که گوش ها دچار سنگینی شود و این سنگینی گوشت باعث می‌شود که شخص

از ارتباط برقرار کردن با دیگران دوری کنند. همچنین کار در موقعیت هایی با حرارت نامطلوب، بسیار سرد

یا گرم می‌توانند مشکلات جسمی مثل:  درد مفصل ها،  کاهش سطح مقاومت بدن  و سرما خوردن را

به وجود بیاورد.

  1. عوامل انسانی شامل شخصیت، طرز فکر،  درک ها و کشمکش های میان اشخاص یا جمعی باشد.

از جمله عوامل انسانی موثر در بهداشت روانی در محیط کار عبارتند از:

1.رابطه تاثیر گذار

عکس های خواسته های انسان به ارتباطات جمعی وابسته می‌باشد و سالم بودن روانی اشخاص تا حدی

وابسته بودن زیادی به کیفیت رابطه با اطرافیان دارد.در موقعیت کار اشکالات ارتباطی موجب از دست رفتن

شغل و انگیزه ، یاس ، ثبات نداشتن خلقیات و غیر می‌شود. در حقیقت روش ارتباطی و شخصیت و

هدف های شهر در موقعیت کار نقشه تأثیر گذاری در بهداشت روانی شخص و مقدار خشنودی از موقعیت

کار را دارد.

2.استرس و افسرده شدن

استرس ،  افسرده شدن و کسل بودن و خستگی از کار،  در مقدار توجه و دقت کارمندان اثر منفی دارد.

استرس کارکنان می توانند سبب کم شدن توجه و تمرکز ذهنی کارکنان شود،  حافظه آنها مختل می شود

و برگ ریزان حوادث در کار می افزاید. به همین خاطر یک مدیر مطلب در جهت افزایش بهداشت روانی

موقعیت کار اجبارهایی را به وجود می‌آورد تا موقعیت کار استرس زا نباشد ، در آنان امن بودن

شغلی ایجاد کنند و از هر گونه بی فایده در موقعیت کار پیشگیری شود.

3.شناختن و قبول کردن  خود

از دیگر عوامل بهداشت روانی اطلاع شخص از محدودیت های خود و دیگران و قبول کردن آنان می باشد.

ناسازگاری انسان با محدودیت های خود چه از نظر مادی،  جسمی و ذهنی می توانند زمینه‌ای مبتلا شدن

به بیماری را به وجود بیاورد. از شخصی که به دنبال بهداشت درمان می باشد باید هدف های مناسب با

مهارتهایش باشد. هدف های غیر واقعی به شکست و ناکامی منجر می‌شود و در نتیجه ناسازگاری و همراه

دارد.

4.راضی بودن از شغل

یکی از علامتهای بهداشت روانی در موقعیت کار رضایت داشتن شغل شهر می باشد. رضایت داشتن از شغل

موجب بیشتر شدن فعالیت ،  کم شدن غیبت و  اشتباهات در کار و غیره شود. تحقیقات نشانگر آن می‌باشد

که میان رویکرد در کار و راضی نبودن از کار ارتباط مستقیم وجود دارد. کارکنانی که از کار خود راضی نمی

باشند بیشتر در معرض سندروم های جسمی یا روانی قرار می‌گیرند.

5.دارای عزت نفس

اشخاصی که عزت نفس ضعیفی دارند،  به توانایی های خود اعتماد ندارند و خیلی برای خود اهمیت قائل

می شوند. شخصی که عزت نفس بالایی داشته باشد در کار خود زیاد با خطر روبرو می شود و مرحله های

کارها به دنبال کارهای با سطح بالا می گردد یا کارهای را بررسی می‌کنند که به رقابت احتیاج داشته باشد.

داشتن عزت نفس بالا این تاثیر را دارد که فرد به عقیده های دیگران حساسیت نشان نمی دهد، برای خود

هدف های بالایی را در نظر دارد و برای تحقق آن هدف ها تلاش بسیاری می کند.

فشار روانی در موقعیت کار

به طور قطعی و عوامل فیزیکی و انسانی بر بهداشت روانی در محیط کار تاثیر مثبت یا منفی می‌گذارد.

پر اهمیت ترین عوامل اضطراب آور شامل: فرق گذاشتن،  ناقص بودن حقوق دیگران،  برچسب زدن ، نوع

کار، افراط در کار،  خطر های جسمی ،  چگونگی سازگار بودن شخص با محیط کار و  رو به رو شدن خانواده

و کار،  می باشد.  همچنین ترس از دست رفتن شغل ،  نداشتن پیشرفت شغلی ، شریک نبودن همکاران در

کارهای جمعی و مسخره کردن از طرف همکاران، می تواند صدمه جدی را به بهداشت روانی شخص وارد

کنند. فشار روانی زیاد ناسازگار نبودن با موقعیت کار می‌توانند سبب رویکرد نامناسب در جهت دسترسی به

هدف ها و ایجاد علامت های استرس و افسردگی در شخص شود به طور مثال:

1.سطح پایین وظیفه های شغلی  در برابر مهارت های فردی ،  سبب  می شود انتظارات برآورده نشودو برای

دستیابی به هدف های ارزشمند شخص ناخشنود شود.

  1. حجم کاری زیاد می توانند فرد را دچار اضطراب کنند و شخص دچار تحولات در برخوردش

بشود.  امکان دارد به جنبه های فرعی توجه نکند تا بتواند بر تکلیف اصلی متمرکز شود.

منبع:مرکز مشاوره ستاره ایرانیان


دیگر مقالات:

http://moshaver.kanonm.ir/%D8%B1%D8%A7%D8%B6%DB%8C-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%D8%BA%D9%84/

 

http://moshaver.kanonm.ir/%D8%A7%D8%B9%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D8%AF-%D9%BE%DB%8C%D8%AF%D8%A7%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%AA%D8%B1%D9%86%D8%AA/