نوشته‌ها

تحقیقات عصب شناختی، چگونگی تأثیرات خلق و خو را بر ادراک نشان می دهند

فیلم و فایل صوتی آموزشی روانشناسی رایگان و مشاوره

برای پخش فایل مرورگر خود را آپدیت کنید یا از اینجا فایل را دانلود نمایید.
 

 

تحقیقات عصب شناختی چگونگی تأثیرات خلق و خو را بر ادراک نشان می دهند.

وقتی حالتان خوب است گویی اساساً در بهترین جای ممکن قرار دارید و همه چیز خوب به نظر می رسد. حتی اگر؛ پاچه شلوارتان پاره شود، فنجان قهوه بر روی میز آشپزخانه بریزد یا یک همسایه پر سروصدا داشته باشید. وقتی خوشحالید این مسائل کوچک روزمره خیلی برایتان مهم نیست. بالعکس، وقتی احساس افسردگی یا دلشکستگی پس از فقدان ناشی از رهایی می کنید با هر دلخوری کوچک، دردی به دردهایتان اضافه می شود.

باور درست بودن واقعیت برایتان دشوار است و حتی ممکن است متوجه خودتان شوید که ساعت هاست به صفحه مانتیور کامپیوتر زل زده اید یا به مکان نمای چشمک زن صفحه کامپیوتر نگاه می کنید. تحقیقات جدید نشان می دهند که چگونه شادی نه تنها یک تجربه هیجانی نیست بلکه هیجانی است که می تواند روشی که با آن دنیا را ادارک می کنید تغییر دهد.

برای مطالعه بیشتر: چگونه تفکر و احساسات بر روی سلامتی تاثیر می گذارند؟

براساس مطالعه نوآمی وانلیسن و همکارانش (2016) نظریه (توسعه و ساخت) که توسط باربارا فردریکسون از دانشگاه کالیفرنیای شمالی (2001) ارائه شده است پیش بینی می کند که  هنگام خوشحالی تان توجع شما گسترده تر می شود و به عمومیت مفاهیم، وضعیت ها و اشیا توجه می کنید. برای مثال هنگام شنیدن خبرهای خوب، مایلیم امور و وقایع اطرافمان را با دیدی مثبت و برجسته تر ببینیم و نیز خلاقانه و آزادتر بیندیشیم. هنگامی که سعی می کنید به سمت تکلیفی آشنا بروید ایده های خوب ممکن است در ذهنتان جرقه ای ایجاد کنند. در عین حال، می خواهید احساس خوبتان را حفظ کنید و سعی می کنید از محرکهایی (افراد، تجارب و حوادث) که تهییج کننده خلق و خوی مثبت شما هستند، دور بمانید.

این توصیفات ممکن است با آخرین باری که به یاد می اورید احساس ایستادن بر قله جهان را داشتید و اینکه چگونه احساس شادی شما بر ادراک شما از جهان تاثیر می گذاشت جور در می آیند. اما، فراتر از این توصیف و با توجه به دانسته های پیشین تان، علوم عصب شناختی در درک علت اینکه شادی موجب توجه متمرکزتان می شود، چگونه نقشی دارد؟ پس از گردآوری بیش از 1000مقاله در این زمینه تیم بلژیکی جستجوی خود را به کمتر از 21 مقاله محدود کردند که با معیارهای انها برای قرار گرفتن در مقاله مروری جور در می آمدند.

این موشکافی عمیق در یافته های قبلی موجب شد تا نوآمی وانلیسن و همکارانش به این نتیجه برسند که شادی همواره به معنای عمیقانه نگریستن و توجه متمرکز بر ظواهر امر نیست. در مقابل، برخی از مطالعات نشان می دهند که شادی منجر به پردازش اطلاعات به شیوه ای بسیار پراکنده تر می شود. بنابراین، وقتی حالتان خوب است، ممکن است قادر به مرتب کردن و سازماندهی جامع تری از محرک ها باشید اما، همچنین ممکن است که در برخورد با کارهای جاری محیط پیرامون تان به میزان کمتری تحلیلی عمل کنید, به عبارتی ممکن است تفکر تجسمی داشته باشید و یا ممکن است صرفاً کمتر تحلیلی فکر کنید. افراد دارای سبک شناختی منتشر تصورشان بر اینست که همه چیز بزرگ و حتی مهیب هستند، بدون اینکه بتوانند دلیلی برای برداشت شان مطرح کنند.

رویکرد جایگزینی که توسط تیم گنت ارائه شده است، اینست که خلق و خوی مثبت را این گونه باید در نظر گرفت که در فرایند پردازش فکری شما تاثیر می گذارد، این عمل به “کنترل شناختی” معروف است. خلق و خوی مثبت ممکن است باعث شود که چشم ذهنتان به روی رویدادهای پیش رو باز تر شود؛ و اگر شما درگیر تکالیف چالش انگیز ذهنی نباشید، توجه بیشتری به محرک های بیرونی می کنید. بنابراین تحت شرایط سخت تر (مثلا در نظر بگیرید تفریق عدد 7 از هر عدد، صدتا صدتا شمردن در ضمن انجام چندکار ذهنی به طور همزمان ) ضمن کار بر روی مسئله به آن علاقه مند تر می شوید و توجه درونی بیشتری به خرج می دهید.

افراد متمایل به قالب های ذهنی منفی صرف نظر از محیط و شرایط مستعد توجه درونی هستند. اما در این حالت توجه درونی برای انها عیب محسوب می شود زیرا از توجه معطوف به بیرون بیشتر سود می برند. بنابراین، وقتی در وضعیت خلقی خوبی قرار ندارید، نمی توانید به زیبایی قرص ماه توجه کنید زیرا شما درگیر تفکرات و احساسات منفی تان شده اید. گذشته و فراتر از همه این ها، علم عصب شناسی نشان می دهد که بخشی از مغز مرتبط با کرتکس (بخش تفکرات سطح بالاتر) و سیستم لیمبیک (بخش درگیر در هیجان های اساسی) در این جریان نقش دارند. براساس این مدل، خلق و خوها ارتباط مستقیمی با ادراک و تفکر دارد. خلق و خویتان موجب خواهد شد تا شما نواحی کرتکس مغزی درگیر در مسائل خاص را به کار گیرید. اگر خلقتان مثبت است، پس از بخش های درونی در برابر بیرونی مغز استفاده کردید و درصورتی دارای خلق منفی هستید شما در اصل در راه فرعی بیرونی مغز قرار دارید به جای درونی.

به طور خلاصه، این پژوهش مروری راهی برای درک اثرات خلق و خو بر پردازش اطلاعات از دنیای بیرونی و درونی ذهن تان را فراهم می کند. در قالب این عمل، ظاهراً توجه انتخابی یا گزینش آنچه درک می کنید تحت تأثیر قرار می‌گیرد خواه شاد باشید خواه غمگین. در برخی از موارد، به راحتی می توانید به حوادث اطراف خود توجه نکنید و در برخی دیگر ضرورت دارد منابع ذهنی تان را برای رویارویی با تکلیف موجود حمایت و تقویت کنید. به نظر می رسد انعطاف پذیری شناختی مهم باشد یا در مقام یک نویسنده این مورد با  بحث” خلق مثبت فرآیند توجه انتخابی را تغییر می دهد” سازگار است؛ مکانیسمی که برای تعدیل اثرات بهره مندی همه جانبه بر سلامت ذهنی و جسمانی نشان داده شده است. شما همواره می توانید خلق تان را در جهت مثبت تغییر دهید اما، اگر به خودتان اجازه دهید تا بر جوانب مثبت به جای منفی تمرکز کنید، در این صورت ممکن است نمای واقعی دنیای خود را بسیار روشن تر درک کنید.

منبع: مقالات کانون مشاوران ایران

ریتم نفس کشیدن بر تعدیل حافظه و ترس تأثیر می گذارد

دانشمندان پزشکی شمال غربی برای نخستین بار کشف کردند که ریتم نفس کشیدن موجب شوک الکتریکی در مغز انسان و افزایش برداشت های هیجانی و نیز یادآوری اطلاعات از حافظه می شود. این اثرات بر رفتار انسان به طور قابل توجهی بستگی دارد به چه دم و  بازدم و چه اینکه شما از طریق سوراخ های بینی تان نفس بکشید. در این مطالعه، افراد هنگام فرو بردن نسبت به آزاد کردن نفس، سریع تر  قادر به بازشناسی چهره های ترسناک می باشند. همچنین این افراد هنگام فروبردن نفسبیشتر قادر به یادآوری شی ای که قبلا دیده اند، می باشند. اما، هنگام نفس کشیدن از طریق دهان چنین حالاتی مشاهده نمی شود.کریستینا زیلانو مدیر مسئول و استاد عصب شناسی مکتب پزشکی فینبرگ از دانشگاه شمال غربی بیان کرد” یکی از یافته های عمده این مطالعه آن است که در طی فرو بردن نفس تفاوت داراماتیکی در فعالیت مغزی نواحی آمیگدال و هیپوکامپ وجود دارد؛ نسبت به بیرون دادن نفس.”

برای مطالعه بیشتر:

نکات ذهن آگاهانه برای کاهش اضطراب

“در واقع، کشف کردیم که با نفس کشیدن شما در حال تحریک اعصاب مناطق وابسته به قشر پیاز بویایی، آمیگدال، هیپوکامپ و تمام سیستم لیمبیک هستید ” دانشمندان شمال غربی نخست این تفاوت ها را در فعالیت مغزی هفت بیمار مبتلا به صرع کشف کردند که قرار بود تحت تشریح مغزی قرار گیرند. یک هفته قبل از جراحی؛جراح، الکترودهای مغناطیسی را در مغز بیماران تعبیه کرد تا منشأ حملات ناگهانی صرع را تشخیص دهد. این عمل به پزشکان اجازه می داد تا داده های روانشناختی را مستقیمًا از مغز بیماران و بدون هر گونه مداخله بگیرند. سیگنال های الکتریکی ثبت شده نشان داد که فعالیت مغزی با نفس کشیدن حالتی نوسانی و موجی شکل پیدا می کند. این فعالیت در نواحی پردازش هیجان ها، حافظه و بوها رخ می دهد.با این اکتشاف دانشمندان به دنبال آن بودند که آیا کارکردهای شناختی معمولاً با این نواحی مغزی به ویژه پردازش ترس و حافظه ی متأثر از نفس کشیدن، مرتبط است یا خیر. قشر آمیگدال با پردازش هیجان ها به ویژه هیجان های ترس آور مرتبط است.

لذا، دانشمندان از 60 نفر درخواست کردند تا در محیطی آزمایشی در مورد ابراز هیجان های خود سریع تصمیم بگیرند و آنها را فورآ نشان دهند، ضمن آنکه نفس کشیدنشان نیز ثبت می شد. با ارائه تصاویر چهره ها، افراد باید هر چه سریعتر که می توانند هر یک از هیجان های ترس یا تعجب را نشان دهند که در آن هیجان مربوط به هر چهره ابراز می شد. زمانی که ارائه چهره ها به موازات نفس کشیدن عمیق با یکدیگر رخ دادند افراد آنها را بسیار ترسناک تر تشخیص دادند تا زمان برخورد و همزمانی ارائه چهره ها و عمل بازدم. اما این اثر برای بیان چهره ها در حالت تعجب صادق نبود. این اثرات، با عمل کردن افراد در یک تکلیف مشابه و نیز نفس کشیدن از طریق دهانشان کاهش یافت. از این رو، این اثر خاص محرک های ترسناک در خلال تنها نفس کشیدن تودماغی شد. آزمایشی با هدف ارزیابی کارکرد حافظه منحصراً به ناحیه هیپوکامپ اختصاص و ربط یافت، که در آن به همان افراد؛ تصاویری از اشیای موجود بر روی صفحه کامپیوتر نشان داده شد و از آنها خواسته شد تا اندکی بعد آنها را به یاد آورند. محققان دریافتند که در شرایط برخورد هیجان ها با استنشاق، یادآوری بهتر بود.

 

زیلانو بیان کرد: این یافته ها بر این مطلب دلالت دارند که سریع نفس کشیدن ممکن است هنگامی که شخص در موقعیت خطرناکی قرار دارد، مفید واقع شود. همچنین، وی اظهار داشت “اگر در حالت پانیک شدیدی قرار گیرید ریتم نفس کشیدنتان سریع می شود”. در نتیجه شما به تناسب زمان بیشتری را صرف عمل دم می کنید در قیاس با زمانی که آرام هستید. پس، واکنش های طبیعی بدنمان به ترس با نفس کشیدن سریع تر باید اثر مثبتی بر کارکرد مغز داشته باشد و موجب تعداد واکنش های سریع تر به محرک های خطرناک محیطی می شود. جنبه بالقوه دیگری از این تحقیق در مورد مکانیسم های اصلی تعدیل گری یا تنفس متمرکز و کانونی است. زیلانو ذکر کرد” زمانی که نفس تان را فرو می برید، در حال همگام سازی نوسانات مغزی موجود در شبکه های سیستم لیمبیک قرار دارید. ”

 منبع:مرکز مشاوره ستاره ایرانیان