چرا از آینده می ترسم؟| غلبه بر ترس زمان یا کرونوفوبیا

کرونوفوبیا (chronophobia) ترس شدید از زمان یا گذر زمان است. فوبیا زمان می تواند باعث اضطراب شدید، احساس ترس، رفتارهای وسواسی و افسردگی شود. افرادی که مسن، بیمار یا زندانی هستند، بیشتر در معرض ابتلا به این اختلال اضطرابی هستند. آن ها ممکن است از مرگ خود بترسند، در مورد گذر زمان وسواس داشته باشند یا نگران محدود شدن روزهای خود باشند.

ترس از زمان چیست؟

کرونوفوبیا یک ترس شدید از گذشت زمان است. افراد مبتلا به این اختلال اضطرابی وقتی به زمان گذراندن فکر می کنند، احساس ناراحتی یا ترس شدید می کنند. آن ها ممکن است نگران مرگ خود یا افزایش سن باشند. برخی از افراد به طور وسواس گونه به تماشای ساعت یا علامت گذاری روزهای تقویم دچار می شوند.

زمان هراسی می تواند باعث شود افراد افکار هیجانی ای یا رفتارهای وسواس گونه شود. ترس از زمان در موارد شدید، می تواند منجر به حملات پانیک، انزوای اجتماعی و مشکل در روابط شود. روان درمانی می تواند به افراد در مدیریت علائم و بهبود کیفیت زندگی کمک کند.

فوبیا ترس از آینده چیست؟

فوبیا باعث ترس افراد از موقعیت یا شیئی می شود که در واقع خطرناک نیست. افراد مبتلا به فوبیا ترس‌های غیرمنطقی و غیرواقعی و واکنش‌های غیرعادی نسبت به چیزهایی دارند که دیگران آن را ترسناک یا نگران‌کننده نمی‌دانند.

ترس از آینده یک نوع اختلال فوبی خاص است. افراد مبتلا به اختلالات فوبیای خاص واکنش های شدیدی نسبت به یک شی یا موقعیت خاص دارند. آن ها هر کاری که می توانند انجام می دهند تا از چیزی که باعث ناراحتی، نگرانی یا ترس می شود دوری کنند. زمان هراسی می تواند مشکل ساز باشد زیرا نمی توان گذر زمان را متوقف کرد. افراد مبتلا به این بیماری اغلب احساس می کنند کنترلی بر زندگی خود ندارند.

کرونوفوبیا چقدر شایع است؟

آمار کرونوفوبیا مشخص نیست زیرا بسیاری از مردم ممکن است این ترس را در خود نگه دارند یا ممکن است تشخیص ندهند که آن را دارند. اما می توان گقت که از هر 10 بزرگسال، 1 نفر و از هر 5 نوجوان، 1 نفر در مقطعی از زندگی خود با نوعی فوبیای خاص سروکار دارند.

چه کسانی در معرض خطر ترس از زمان هستند؟

برخی از افراد بیشتر در معرض ابتلا به اختلال ترس از آینده هستند. این افراد شامل موارد زیر می شوند:

سالخورده یا بیمار می باشند: افرادی که سن بالاتری دارند و مبتلایان به بیماری های جدی، اغلب در مورد زمان کمی که دارند نگران هستند. آن ها ممکن است در مورد تعداد روزهایی که باید زندگی کنند وسواس پیدا کرده و اضطراب زیادی را تجربه کنند.

در زندان هستند: زمان هراسی در میان افرادی که در زندان هستند شایع تر است. زندانیان، به ویژه آن هایی که محکومیت طولانی را سپری می کنند، ممکن است با گذشت زمان دچار وسواس شوند. آن ها ممکن است احساس کنند زمان خیلی آهسته یا خیلی سریع در حال حرکت است و اغلب برای رهایی خود روز شماری می کنند. آن ها همچنین ممکن است زمانی که در زندان هستند احساس کلاستروفوبیک یا ترس از فضای بسته داشته باشند.

تجربه‌ای آسیب‌زا: برخی از افراد به دنبال یک بلایای طبیعی، تجربه نزدیک به مرگ یا رویدادهای آسیب‌زای دیگر دچار زمان‌هراسی می‌شوند. این بیماری می تواند نتیجه اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) باشد. پس از قرنطینه در طول همه گیری کووید-19، افراد زیادی با اختلال زمان هراسی تشخیص داده شده اند. آن ها نسبت به گذر زمان وسواس پیدا کرده یا احساس می کنند که هیچ کنترلی بر گذر زمان ندارند.

سابقه اختلالات روانی: افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر (GAD) یا سایر انواع فوبیا در معرض خطر بیشتری هستند. همچنین در صورت داشتن افسردگی یا اختلال سوء مصرف مواد، خطر ابتلا به فوبیا افزایش می یابد.

چه چیزی باعث زمان هراسی می شود؟

روانشناسان معتقدند که فوبیا ناشی از ترکیبی از عوامل محیطی و ژنتیک می باشد. زندانی شدن، ابتلا به یک بیماری لاعلاج یا زنده ماندن از یک رویداد آسیب زا می تواند منجر به ترس از زمان شود.

افرادی که مشکلات اضطرابی و بیماری های روانی دارند بیشتر در معرض ابتلا به فوبیا قرار دارند. بیماری های روانی، اختلالات خلقی و فوبیا در خانواده ها شایع است. در صورت داشتن یکی از بستگانی که به این بیماری ها مبتلا هستند، خطر بیشتری برای ابتلا به این بیماری ها دارید.

محرک های ترس از آینده

ترس و اضطراب ناشی از زمان هراسی می تواند به دلایل مختلفی رخ دهد. برخی از موقعیت ها مانند تعطیلات، تولدها، فارغ التحصیلی و سالگرد می تواند این فوبیا را تحریک کند. محرک های زمان هراسی عبارت هستند از:

  • عدم کنترل بر این حقیقت که زمان در حال گذر است.
  • ترس شدید از مرگ یا مردن
  • احساس این که زمان خیلی کند حرکت می کند.
  • احساس ترس از آینده

علائم فوبیا زمان چیست؟

افراد مبتلا به زمان هراسی گاهی اوقات احساس می کنند که از بدن خود جدا شده اند. این وضعیتی است که به آن اختلال مسخ شخصیت می گویند. آن ها ممکن است احساس کنند که زمان ناگهان سرعت می گیرد یا کند می شود. آن ها همچنین ممکن است علائم زیر را تجربه کنند:

  • لرز
  • سرگیجه و سبکی سر
  • تعریق بیش از حد
  • نگرانی دائمی در مورد آینده
  • تپش قلب
  • مشکل در خوابیدن
  • انزوا
  • حالت تهوع
  • تنگی نفس
  • پرهیز از برنامه ریزی برای آینده
  • لرزیدن
  • ناراحتی معده یا سوء هاضمه

چگونه می توانم فوبیا آینده را مدیریت یا درمان کنم؟

درمان کرونوفوبیا عبارتند از:

  • روان درمانی. روان درمانی، درمان اصلی اضطراب زمان هراسی است. روانشناس به شما کمک می کند ترس های خود را درک کنید و برای غلبه بر آن ها با شما همکاری می کند.
  • درمان شناختی رفتاری (CBT) به شما می آموزد که در مورد فوبیا به روشی متفاوت فکر کنید. همچنین به شما کمک می کند کنترل بیشتری بر نحوه کنترل آن داشته باشید.
  • هیپنوتراپی، که به شما کمک می کند نگرانی های خود را مجدداً تنظیم کنید و ترس را مدیریت کنید. در حالی که ذهن شما در یک وضعیت آرام است، روانشناس استراتژی هایی برای افزایش آرامش ارائه می دهد.
  • مدیتیشن و یوگا می تواند اضطراب را کنترل کند. روانشناس همچنین ممکن است تمرین‌هایی برای تمرکز حواس و تنفس به شما بدهد.
  • دارویی برای درمان فوبیا زمان وجود ندارد. اما برخی از داروها می توانند به کنترل حملات پانیک یا درمان اختلالات سلامت روان کمک کنند. اگر افسردگی یا سایر اختلالات خلقی دارید، با ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی خود در مورد داروهایی که ممکن است برای شما مناسب باشد صحبت کنید.

عوارض فوبیا زمان چیست؟

عدم درمان ترس از زمان می تواند تأثیر جدی بر زندگی روزمره داشته باشد. افراد مبتلا به زمان هراسی شدید ممکن است در رابطه خود دچار مشکل شوند و برای آن ها سخت می باشد که بخشی از جامعه خود باشند.

حضور در جامعه همچنین می تواند مشکلات سلامت روان را بدتر کند. افراد مبتلا به فوبیا زمان نسبت به زمان وسواس دارند و ممکن است به شدت افسرده، مضطرب و منزوی شوند.

تغییرات سبک زندگی

برخی از تغییرات سبک زندگی نیز می تواند به مدیریت اضطراب مرتبط با هراس کمک کند. این ها شامل تغییر برخی از عادات مانند خواب کافی، انجام ورزش منظم و یک رژیم غذایی سالم می باشد. تعاملات اجتماعی می تواند به کاهش استرس و بهبود سلامت روان کمک کند.

ورزش می تواند به کنترل اضطراب و نگرانی شما کمک کرده، فوبیا می تواند خواب شما را مختل کند و ورزش باعث می شود خواب راحت تر و اضطراب کم تری را تجربه کنید.

منبع : چرا از آینده می ترسم؟| غلبه بر ترس زمان یا کرونوفوبیا 

ترس از ماهی و کوسه ها به چه معناست؟

اگر بخواهیم تحقیقی درباره ی مخوف ترین شکارچیان عمق دریاها داشته باشیم قطعا اول از همه به ترس از ماهی و کوسه می رسیم. کوسه ها به دلیل ظاهر و دندان های بزرگی که دارند می توانند برای برخی از افراد ترسناک و حتی رعب آور باشند.

با این که عجیب و دور از انتظار نیست که نسبت به این موجودات احساس ترس و وحشت کنیم، اما بعضی افراد حتی با دیدن عکس این موجودات دچار حملات پانیک می شوند.

به طور کلی selacophobia ترسی غیر منطقی نسبت به کوسه ها را روایت می کند، بدون آن که فرد نسبت به آن نزدیک باشد و در واقع خطری او را تهدید کند. این ترس باعث می شود سطح بالایی از اضطراب ایجاد شود که فرد در کنترل آن ناتوان می باشد.

علائم ابتلا به ماهی و کوسه

مانند انواع دیگر فوبیا ترس ازکوسه نیز علائم روانی و جسمانی دارد که به شرح زیر می باشد:

1) دم و بازدم بیش از اندازه

2) تعریق شدید

3) افزایش ضربان قلب

4) بروز حملات پانیک

5)خشک شدن

6)خشکی دهان

7) لرزش بیش از اندازه بدن

8) درد در قفسه سینه

چنین ترس هایی احتیاج به کنترل دارند زیرا در بعضی موارد می توانند به ایست قلبی منجر شوند. سلاکوفوبیا می تواند در دسته بندی هراس از حیوانات قرار بگیرد و یا زیر مجموعه هراس از ماهی ها یا ایکیتوفوبیا قرار بگیرد.

سلاکوفوبیا حتی می تواند تا حدی شدید باشد که زندگی روزمره فرد را تحت الشعاع قرار بدهد.

چنین ترس هایی موجب می شود نه تنها از خود کوسه ( که دیدن هر روز آن غیر ممکن به نطر می رسد) احساس ترس داشته باشید، بلکه با دیدن باله هایی بر سطح آب، آرواره هایی شبیه به کوسه و یا حتی چشم انداز دریا بترسید. در بسیاری از موارد شدت بیماری به حدی بوده که فرد نسبت به حمام رفتن نیز مقاومت می کرده است.

دلایل ترس از ماهی و کوسه ها

درباره علل به وجود آمدن سلاکوفوبیا اطلاعات دقیقی در دست نداریم اما چند فرضیه در این باره وجود دارد.

یکی از این فرضیه ها نظریه inher آمادگی سلیگمن است که این گونه بیان می کند: بعضی از فوبیاها از نظر فیلوژنتیکی و وراثت به فرد می رسند. این نظریه معمولا با ترس از حشرات، عنکبوت ها و مارها نیز مشترک است.

 این فرضیه نشان می دهد نتیجه آن مثبت خواهد بود چرا که ما از نیاکان خود آموخته ایم که این موجودات خطرناک و مشکل زا هستند و می توانند موجب مرگ افراد بشوند، در حقیقت در این دیدگاه فوبیا ریشه تکاملی دارد که باعث بقا انسان شده است.

کوسه ها به طور معمول از اعماق دریا به طعمه خود حمله کنند و این روند به قدری سریع و مخفیانه اتفاق می افتد که طعمه نمی تواند شکارچی را ببیند.

یکی دیگر از عوامل وقوع نسبت به کوسه ها اتفاق افتادن مسئله ای مرتبط با کوسه ها است، بدین معنی که تجربه باعث ایجاد فوبیا شده است.

تماشای کشته شدن فردی توسط یک کوسه یا زخمی شدن او در این دسته بندی قرار می گیرد.

البته برخی نیز سینما را در بروز وحشت نسبت به کوسه ها صاحب سهم می دانند. در اکثر فیلم هایی با ژانر کوسه شاهد قتل و حملات وحشیانه کوسه ها به غواص ها یا افراد دیگر هستیم در صورتی که طی تحقیقات انجام شده کوسه ها همیشه به انسان ها حمله نمی کنند و ممکن است به سراغ طعمه های دیگری بروند.

نحوه درمان سلاکوفوبیا

خوشبختانه سلاکوفوبیا یا فوبیا کوسیه در اکثر موارد درمان پذیر است و روش آن نیز معمولا مواجهه درمانی یا حساسیت زدایی سیستماتیک معرفی شده است. 

هر دو این روش ها بیمار را به مرور به محرک نزدیک می کند تا جایی که فرد دیگر احساس اضطراب نکند. قبل از هر چیزی لازم است مذاکره ای بین بیمار و درمانگر صورت بگیرد تا میزان ترس او تخمین زده شود و با توجه به این موضوع درمان آغاز شود.

برای مواجه شدن با این موقعیت ها می توان بیمار را در ساحل برای قدم زدن و یا به تماشای آکواریوم های غول پیکر با موجودات زنده برد. استفاده از دستگاه واقعیت مجازی نیز می تواند این نوع فوبیا را برای فرد کم اهمیت کند و به نوعی با آن به صورت مجازی مواجه شود. استفاده از هیپنوتیزم نیز در از بین بردن سلاکوفوبیا می تواند موثر باشد.

نوعی دیگر از درمان در بیماری های این چنینی درمان شناختی رفتاری است. با استفاده از این روش می توان یک مجموعه از ترس ها شناخت ها و انتظارات اشتباه را درمان کرد.

تکنیک های حفظ آرامش نیز می تواند برای یادگیری و کنترل سطح اضطراب افراد استفاده شود. بنا به صلاح دید پزشک ممکن است داروهای ضد اضطراب و آرام بخش تجویز شود که البته لازم است بدانید تاثیر این داروها به تنهایی ابدی و قطعی نیست و باید در کنار درمان روانی شما انجام بشوند. موارد زیر نمونه هایی از تکنیک های حفظ آرامش برای کنترل اضطراب می باشند:

  • تنفس عمیق
  • ورزش یوگا حداقل دو روز در هفته
  • رژیم غذایی سالم
  • مصرف مرتب داروها
  • صحبت کردن با عزیزان در مورد اضطراب و استرس
  • کمک گرفتن از مشاور و روانشناس
  • مطالعه در مورد بیماری

منبع : سلاکوفوبیا یا ترس از کوسه ها به چه معناست؟ 

چرا از رانندگی می ترسم| غلبه بر فوبیا رانندگی

فوبیا رانندگی از دسته اختلالات اضطرابی است که فرد مبتلا به این اختلال به علت ترس شدید و غیر منطقی که از رانندگی دارد به شدت از انجام این کار امتناع می کند.

اگر چه رانندگی در دنیای امروز یک امر بسیار رایج و در واقع فعالیتی لاینفک از زندگی افراد است اما با این حال افرادی هستند که در خود، توانایی انجام این کار را نمی بینند.

فوبیای رانندگی می تواند درجات مختلفی داشته باشد و در هرکس به یک شیوه بروز پیدا می کند.

در این مقاله قصد داریم در مورد فوبیای رانندگی مطالبی را شرح دهیم اما قبل از آن نیاز است که با مفهوم فوبیا آشنا شویم.

فوبیا چیست؟

برای هر انسانی ممکن است پیش بیاید که از یک شیء، انسان، حیوان یا موقعیت و شرایط خاصی بترسد و این امر کاملا طبیعی است، در واقع ترس یک نقش حفاظتی دارد و باعث می شود که انسان با ارزیابی موقعیت خطر به عوامل آسیب پذیر نزدیک نشود، مثلا این کاملا طبیعی است که فرد در هنگام رویارویی با یک شیر وحشی و درنده احساس ترس و خطر کند و برای حفظ جان خود تلاش کند تا از شیر دور شود.

 به عنوان مثال این طبیعی است که فردی به دلیل خطرناک و کشنده بودن بیماری کورونا، از حضور در تجمعات بترسد و از این کار خودداری کند، در واقع می توانیم بگوییم که چنین فردی به درستی می تواند موقعیت خطر را ارزیابی کند و به دلیل ترس منطقی که دارد سعی می کند با اجتناب از موقعیت های آسیب زا از جان خود و عزیزان خود محافظت کند، اگر فردی توانایی ارزیابی درست موقعیت را نداشته باشد و در هیچ شرایطی احساس ترس و خطر نکند ممکن است به زودی جان و سلامتی خود را از دست بدهد. 

در واقع می توانیم بگوییم که مواردی که به آن ها اشاره شد ترس منطقی و معقولانه هستند و تجربه احساس ترس به خودی خود بد نیست اما زمانی که از فوبیا صحبت می کنیم در واقع منظور ما ترس های شدید، افراطی، غیر منطقی و نامعقول است.

ترس منطقی جنبه حفاظتی دارد اما فوبیا نه تنها جنبه حفاظتی ندارد بلکه باعث مختل شدن زندگی فرد نیز می شود. اینکه فردی از رانندگی با سرعت غیر مجاز بترسد و از این کار اجتناب کند، کاملا منطقی است اما اینکه فردی به طور کامل از رانندگی بترسد و از این کار اجتناب کند غیر منطقی است.

فردی که ترس های منطقی دارد فقط در شرایطی که لازم است احساس ترس می کند اما فرد مبتلا به فوبیا هر لحظه و در هر شرایطی نسبت بهمحرک فوبی احساس خطر دارد و مدام ذهنش درگیر محرک فوبی است.

فرد مبتلا به فوبی مدام صحنه های خطر را در ذهنش تجسم می کند و تحت تاثیر تجسم این صحنه ها اضطراب و استرس شدیدی را تحمل می کند و به دلیل درگیری ذهنی شدیدی که نسبت به محرک فوبی دارد نمی تواند روال عادی زندگی خودش را طی کند. با این تفاسیر متوجه می شویم که فوبیا نوعی اختلال است که نیاز به درمان دارد.

مثال هایی از ترس از رانندگی

  • مرضیه 46 سال دارد. 16 سال است که ازدواج کرده است و صاحب دو فرزند 6 و 10 ساله است. او دارای مدرک کارشناسی ارشد میکروبیولوژی است و در حال حاضر در یک آزمایشگاه صنایع غذایی کار می کند. از نظر شرایط مالی وضعیت قابل قبولی دارند و مشکلی از این بابت ندارند. او معتقد است که همسر بسیار مهربانی دارد و از این بابت قدر دان همسرش است اما مشکلی بین او و همسرش وجود دارد و آن هم اختلاف بر سر رانندگی است. مرضیه هیچگاه نتوانسته برای گرفتن گواهی نامه اقدام کند. او همیشه وحشت شدیدی از رانندگی داشته و تصور اینکه بخواهد روزی رانندگی کند نیز برای او غیر ممکن است و همین امر سبب شده است که همسرش از او گلایه کند و اخیرا شکایت های همسر او بیشتر شده است و معتقد است مرضیه فرد وابسته ای است. در بسیاری از مواقع که همسر مرضیه مشغله کاری داشته مجبور شده که برای رسیدگی کارهای بیرون از منزل فرزندان و مرضیه وقت بگذارد. او معتقد است که ساعت های کاری مرضیه کمتر است و اگر مرضیه می توانست رانندگی کند بهتر می توانست به کارهای بیرون از منزل بپردازد. اخیر نیز همسر مرضیه شروع به مقایسه کردن مرضیه با خانم هایی که خودشان رانندگی می کنند کرده است و همین امر سبب شده که مرضیه بسیار احساس درماندگی، خشم و ناراحتی کند و به روانشناس مراجعه کند. او می گوید با اینکه همیشه بابت عدم توانایی اش در رانندگی احساس نارضایتی داشته اما هیچگاه به اندازه زمان حاضر احساس درماندگی نکرده بوده و به همین دلیل تصمیم به مراجعه به روانشناس گرفته است.
  • شایان 35 ساله است، او از سن 18 سالگی گواهی نامه گرفت و رانندگی را شروع کرد، هیچگاه مشکلی با رانندگی نداشت و گاها از رانندگی نیز لذت می برد اما در سن 26 سالگی تصادف وحشتناکی کرد و خوشبختانه از آن تصادف جان سالم به در برد، اما بعد از آن دیگر نتوانست پشت فرمان بنشیند و رانندگی کند. او دقیقا 4 سال است که از رانندگی کردن خودداری می کند و به نوعی از این کار وحشت دارد.

داستان هایی که شرح داده شد نمونه هایی از افراد مبتلا به فوبیای رانندگی بود. همانطور که مطالعه کردید متوجه می شویم که برخی از افراد حتی از گرفتن گواهی نامه رانندگی ترس دارند و هیچگاه سابقه رانندگی نداشته اند و برخی دیگر با وجود داشتن سابقه رانندگی و داشتن گواهی نامه به سبب تجربه اتفاقات ناخوشایند از رانندگی اجتناب می کنند. در زیر بر اساس داستان های ارائه شده به علت های فوبیای رانندگی می پردازیم:

علت فوبیا رانندگی

تجربه بد

یکی از شایع ترین و اصلی ترین دلایل فوبیای رانندگی داشتن تجربه بد و ناخوشایند از رانندگی است. داستان شایان نمونه ای از این موارد است. شایان که تا قبل از تصادف به خوبی رانندگی می کرد و رانندگی را از سن بسیار کم شروع کرده بود اما اکنون در سن 35 سالگی از رانندگی می ترسد. او معتقد است توانایی رانندگی کردن و کنترل شرایط بحرانی را ندارد. از تکرار تصادف به شدت هراس دارد و به همین دلیل با تصور نشستن دوباره پشت فرمان و شروع رانندگی دچار اضطراب و استرس شدیدی می شود.

کلیشه های جنسیتی

یکی دیگر از دلایل فوبیای رانندگی می تواند کلیشه های جنسیتی باشد. می بینید که مرضیه نه تنها سابقه تصادف نداشته است بلکه او هیچگاه به خود فرصت این را نداده است که با اقدام برای گرفتن گواهی نامه رانندگی کردن را امتحان کند. در چنین شرایطی می توانیم احتمال بدهیم که کلیشه های جنسیتی سبب ترس مرضیه از رانندگی شده باشد، اینکه خانم ها راننده های خوبی نیستند، رانندگی مخصوص آقایان است و یک خانم هیچگاه نمی تواند عملکرد خوبی در حین رانندگی داشته باشد از جمله های کلیشه های جنسیتی هستند که روی افکار مرضیه تاثر گذاشته اند. چنین تصوری باعث می شود که زن نتواند برای رانندگی اقدامی بکند و از شروع رانندگی کردن وحشت داشته باشد. 

دلیل دیگر برای تبیین وحشت مرضیه از رانندگی می تواند شخصیت اضطرابی او باشد. یعنی وجود اختلالی مثل اختلال اضطراب فراگیر و تصور مداوم اتفاقات ناگوار، باعث می شود که فرد هیچگاه نتواند برای رانندگی اقدام کند که این میزان از اضطراب ممکن است هم در یک آقا وجود داشته باشد و هم در یک خانم.

عوامل دیگر

عدم اعتماد به نفس و مشکل در خودباوری، ترس از پلیس و غیره از دیگر عوامل بروز فوبیای رانندگی در فرد است.

علائم ترس از رانندگی

افراد مبتلا به فوبیای رانندگی علائم شناختی، جسمانی و رفتاری را از خود بروز می دهند.

علائم شناختی آن ها شامل افکار منفی در مورد خودشان و توانایی شان است که تحت تاثیر این افکار منفی احساس اضطراب و استرس شدید را تجربه می کنند و احساس اضطراب و استرس شدید منجر به بروز واکنش های زیستی در بدنشان می شود و علائم زیر را تجربه می کند: 

  • سردرگمی
  • سرگیجه
  • لرزیدن
  • تپش قلب
  • عرق کردن کف دست
  • پریدن پلک چشم
  • تنگی نفس
  • خشکی دهان
  • غیره

 بدیهی است که فردی که در صورت فکر کردن به رانندگی دچار چنین نشانه هایی می شود از رانندگی کردن اجتناب می کند و اجتناب کردن از رانندگی از علائم رفتاری فوبیای رانندگی است.

در واقع افکار شناختی و احساسات نامطلوب منجر به بروز واکنش های جسمانی و در نهایت اجتناب از رانندگی می شود.

از رانندگی میترسم چیکار کنم| غلبه بر ترس از رانندگی

برای درمان فوبیای رانندگی بهتر این است که فرد به روانشناس و روانپزشک مراجعه کند و درمان دارویی و روان درمانی را همزمان باهم طی کند، به این دلیل که در فوبیا؛ شدت اضطراب و استرسی که فرد تحمل می کند بسیار زیاد است و در اکثر اوقات برای اینکه بتوان درمان را به خوبی شروع کرد نیاز است که در ابتدا با استفاده از داروهای ضد اضطرابی، حالت های اضطرابی فرد را کنترل کرد و بعد مراحل روان درمانی را شروع کرد. به خصوص در شرایطی که فرد به دلیل تجربه تصادف ناخوشایند دچار فوبیای رانندگی شده است اهمیت مراجعه به روانشناس و روانپزشک برای از بین رفتن فوبیا بیشتر می شود.

مواجهه درمانی، حساسیت زدایی تدریجی، درمان شناختی – رفتاری و دارو درمانی از جمله روش های مورد استفاده درمانگران برای از بین بردن فوبی می باشد.

در زیر راهکارهایی برای کمک به خودتان برای درمان فوبیا ارائه می شود:

  • سعی کنید از تمرینات ریلکسیشن و تمرینات تنفسی بهره ببرید

ریلکسیشن و همینطور تمرینات تنفسی در کاهش اضطراب و استرس شما می تواند نقش مهمی را ایفا کند، اگر سعی کنید که روزانه تمرینات ریلکسیشن را انجام دهید و هر زمان که استرس به سراغ شما می آید تنفس دیافراگمی را انجام دهید تا حد زیادی می توانید احساس اضطراب و استرستان را کنترل و مدیریت کنید.

تنفس دیافراگمی: هوا را از طریق بینی استنشاق کنید، نفس خود را به مدت 3 ثانیه نگه دارید و عضلات شکمتان را منبسط کنید و سپس به آرامی هوا را از دهان خود بیرون دهید. 

این فرایند را در سه ست 10 تایی انجام دهید.

ریلکسیشن: لباس راحت بپوشید، دراز بکشید، چشمان خود را ببندید، عضلات بدن خود را شل کنید و نفس عمیق بکشید و سعی کنید از عضلات پایین تنه خود شروع کنید تا به عضلات بالایی برسید. به این صورت که سعی کنید در ابتدا روی انگشتان پای خود متمرکز شوید برای مدت 10 ثانیه آن ها را منبسط کنید و سپس رها کنید. همین کار را با با ساق ها، ران پا، باسن، شکم، قفسه سینه، پشت، دستها، ساعدها، بازوها، شانه ها، گردن و صورت خود نیز انجام دهید.

  • افکار منفی خود را بنویسید و سعی کنید آن ها را به چالش بکشید

همانطور که اشاره شد فرد مبتلا به فوبی دارای افکار و ترس های غیر منطقی و شدید است. اگر بتوانید افکار منفی خودتان را روی کاغذ بنویسید و سعی کنید با آوردن دلایل منطقی این افکار را به چالش بکشید و آن ها را نقض کنید و به جای آن ها بر روی افکار مثبت و توانمندی هایتان تمرکز کنید، در واقع کمک بزرگی به خودتان کرده اید.

  • شروع به نوشتن ترس های خود بکنید

سعی کنید موقعیت های مختلفی را که در آن ها احساس ترس و اضطراب می کنید را به ترتیب از آسانترین موقعیت تا سخت ترین آن ها را بنویسید. در واقع نیاز است که ترس هایتان را اولویت بندی کنید.

  • به صورت تدریجی حرکت کنید و با ترس های خود مقابله کنید

بعد از اینکه شروع به نوشتن ترس هایتان کردید سعی کنید با موقعیت هایی که کمتر برای شما ایجاد استرس و ترس می کنند روبرو شوید. مثلا ممکن است شما از رانندگی به طور کلی بترسید اما رانندگی در یک محیط خلوت و خالی از ماشین استرس کمتری را نسبت به رانندگی در داخل جاده به شما وارد کند، بنابراین بهتر است از موقعیت ها و شرایطی که تنش کمتری ایجاد می کنند شروع کنید (شاید برای یک نفر حتی نشستن پشت فرمان بدون هیچ حرکتی استرس زا باشد، بنابراین اولین قدم برای این فرد نشستن پشت فرمان ماشین خاموش است)، قبل از انجام هر کدام از این اقدامات، بهتر است تکنیک های ریلکسیشن به کار گرفته شود.

  • کنار فردی حاذق و مطمئن بنشینید

سعی کنید از فردی که به رانندگی او اطمینان دارید کمک بگیرید و از او بخواهید که به شما در امر رانندگی کمک کند و کنار دستتان باشد.

  • به خدمات روانشناختی نیز فکر کنید

شاید با خود فکر کنید که با تلاش خودتان می توانید این مشکل را برطرف کنید و فوبیای خود را از بین ببرید، اما در هر صورت بهتر این است که از یک روانشناس کمک بگیرید و مراحل از بین بردن فوبی خودتان را با کمک روانشناستان طی کنید تا بتوانید نتیجه مطلوبی را دریافت کنید.

منبع : چرا از رانندگی می ترسم| غلبه بر فوبیا رانندگی