دوست داشتن فرزند بیش از همسر ، چرا نباید فرزندان را بیشتر دوست داشت؟

دوست داشتن فرزند بیش از همسر، چرا نباید فرزندان را بیشتر دوست داشت؟

دوست داشتن فرزند بیش از همسر چه عواقب و آسیب هایی را به همراه دارد؟ پس از این که فرزند به دنیا می آید بسیاری از مادران با این سوال مواجه می شوند که آیا دوست داشتن زیاد فرزندشان می تواند برای زندگی مشترکشان خطرناک باشد؟ و این که چرا نباید فرزندان را بیشتر از همسر دوست داشت؟ متخصصان در این خصوص دلایلی را بیان کرده اند که مهم ترین آن می تواند حفظ روابط عاطفی پدر و مادر و تاثیر آن بر روی بچه ها باشد.

در این مقاله به بررسی این موضوع می پردازیم و در صورتی که این موضوع شما را با چالش هایی رو به رو کرده است نگران نباشید و سعی کنید مسئله را با مشاوره خانواده در میان بگذارید تا در این خصوص به راه حل مناسبی برسید.

اگر زوجین یکدیگر را بیشتر دوست بدارند به نفع کودکان است؟

جواب این سوال این است که شما باید بتوانید میان دوست داشتن و محبت کردن به فرزند و همسرتان تعادل را برقرار کنید، در این خصوص باید حد و مرز رابطه را رعایت کنید و مواظب روابط زناشویی تان باشید، در صورتی که شما برای شوهرتان ارزش و اولویت قائل باشید و رابطه مثبتی با او داشته باشید در این صورت فرزندان شما شادتر خواهند بود و احساس امنیت بیشتری می کنند، البته این بدین معنا نمی باشد که شما به خاطر شوهرتان، فرزندان را نادیده بگیرید بلکه نباید به خاطر محبت و دوست داشتن زیاد بچه ها، از همسرتان غافل شوید و او را فراموش کنید و به نیازها و خواسته های او توجهی نداشته باشید.

البته انجام این کار در دوران ابتدایی زایمان و یا در سال های اولیه به دنیا آمدن فرزند کار آسانی نمی باشد زیرا در کنار نقش همسری، نقش مادری هم اضافه شده است و فشار زیادی بر روی شخص وارد می شود به همین دلیل باید اطرافیان و همسر درک خوبی داشته باشند تا زن و شوهر بتوانند با نقش ها سازگار شوند در صورتی که احساس می کنید سازگار شدن با این نقش ها مشکلات زیادی را به همراه دارد می توانید به روانشناس خانواده مراجعه کنید تا در این خصوص به شما کمک کنند اگر از همسرتان غافل شوید و به او بی توجه باشید صمیمیت در میان شما کمرنگ می شود و اختلافاتی در زندگی زناشویی شما به وجود می آید.

دلایلی که نشان می دهند دوست داشتن فرزند بیش از همسر اشتباه است

  1. در صورتی که درگیر دوست داشتن فرزندتان شوید، خود و همسرتان را فراموش خواهید کرد و این گونه متوجه زندگی کردن نخواهید شد.
  2. هر چه روابط شما با همسرتان با عشق و علاقه بیشتری باشد در این صورت فرزندتان یاد می گیرند تا در آینده با همسرش چطور رفتار کند و محبت کردن به یکدیگر باعث می شود تا کودک در کانون گرم خانواده احساس امنیت داشته باشد و در این حالت فرزندان شما را الگوی خودشان قرار می دهند تا سلامت روانی و سبک دلبستگی ایمنی را در خود تشکیل دهند.
  3. هر چقدر که محبت شما به فرزندتان بیشتر باشد و عشق و علاقه بیشتری به فرزندتان داشته باشید و از همسرتان فاصله بگیرید در این حالت در آینده از فرزندتان انتظاراتی خواهید داشت که کودک شما در سنین نوجوانی و جوانی از آن خسته و کلافه می شود و نمی تواند به خوبی انتظارات شما را برآورده کند، زیرا فرزندتان دوست دارد خودش برای آینده تصمیم بگیرد و در صورتی که فرزندتان را بیش از همسرتان دوست داشته باشید مشکلاتی برای خود و فرزندتان ایجاد خواهید کرد.
  4. باید این نکته را در نظر بگیرید که زمانی که شما ازدواج کردید فرزندی وجود نداشته است، شما و همسرتان پیوند عاطفی قوی تشکیل داده اید و زمانی که کودکی وارد زندگی تان می شود دنیا را زیباتر از قبل می کند اما در پیوند عاطفی شما نباید چیزی را تغییر بدهد چون پیوند عاطفی بسیار مقدس تر می باشد.
  5. پایه و اساس ازدواج شما با همسرتان عشق و علاقه می باشد و دلخوشی زندگی شما نباید فرزندتان باشد باید توجه داشته باشید که کودکتان بزرگ می شوند و در آخر شما و همسرتان باقی می مانید و آن ها ازدواج می کنند و مسیر مجزایی را برای زندگی در پیش می گیرند و برای خود آینده دیگری را می سازند.

دوست داشتن بیشتر شوهر و تاثیر آن بر روابط زوجین

بر اساس مطالبی که در بندهای قبلی بیان کردیم شما باید میان دوست داشتن فرزند و همسرتان تعادل به وجود آورید و جایی که لازم می باشد شوهرتان را در اولویت قرار دهید، زیرا در ابتدای مادر شدن ممکن است کودک نیاز عاطفی شما را برآورده سازد و شما نیاز به رابطه عاطفی همسرتان نداشته باشید و آن را نادیده بگیرید، اما باید توجه داشته باشید که این نادیده گرفتن فاصله عاطفی زیادی میان شما و همسرتان ایجاد می کند و باعث می شود روابط شما روز به روز سردتر شود و از یکدیگر دور شوید.

در این حالت زمانی که شما نیاز به حمایت همسرتان داشته باشید دیگر کیفیت رابطه ای که در گذشته در کنار همسرتان را داشته اید نخواهد داشت و مسلما این امر بر کیفیت مادری شما تاثیر می گذارد، در خانواده جایگاه مادر بسیار مهم می باشد به طوری که کیفیت آن می تواند همه روابط را تحت تاثیر و تحت الشعاع خود قرار دهد.

تاثیر دوست داشتن فرزند بیش از همسر بر روان مردان

در صورتی که بعد از تولد فرزندتان به همسرتان به توجه باشید و به نیازهای مردتان رسیدگی نکنید ممکن است باعث افسردگی او شود و باید این نکته را در نظر بگیرید که افسردگی بعد از زایمان تنها به زنان مربوط نمی باشد و بسیاری از مردان ممکن است بعد از زایمان دچار افسردگی شوند.

افسردگی بعد از زایمان مردان یک امر و واکنش طبیعی می باشد که از جانب سطح روان فرد به وجود می آید، زیرا مرد قبل از به دنیا آمدن فرزند در مرکز توجه همسرش قرار داشته است و به یک باره رابطه همسرش با او تغییر می کند به طوری که نیازهای او توسط همسرش نادیده گرفته می شود و تمام توجهات او به کودک معطوف می شود.

در این حالت مرد احساس ناکامی کرده و به افسردگی مبتلا می شود و نیاز دارد تا مداخلات روان درمانی فردی و خانوادگی صورت گیرد تا بتواند این روابط به تعادل برسد و مشکلاتی را به وجود نیاورد.

دوست داشتن فرزند بیش از همسر، حفظ تعادل عاطفی

والدین خوب برای آن که بتوانند وظایف مادری و پدری خود را به درستی انجام دهند باید از نظر روانی به حالت مناسب و پایداری برسند و در صورتی که ارتباط عاطفی مناسبی با همسرشان داشته باشند می توانند سلامت روانی خودشان را تضمین کنند زیرا داشتن ارتباط عاطفی با همسر از فاکتورهای مهم می باشد.

اهمیت این مسئله را هرگز نادیده نگیرید زیرا حالت روحی و روانی شما بر فرزندتان تاثیر بسیاری می گذارد برای مثال مادر و پدر افسرده فرزندش را به سبک افسرده ای پرورش می دهد و این مسئله باعث می شود تا چرخه ای معیوب در سیستم خانواده او به وجود آید و برای همیشه باقی ماند، اگر به فرزندتان محبت و عشق بسیاری دارید سعی کنید در کنار مادر خوب بودن، همسری خوبی هم برای شوهرتان باشید و به او توجه کرده و فراموشش نکنید.

در این خصوص مرکز مشاوره ستاره ایرانیان از مشاورانی برجسته تشکیل شده اند که در زمینه های مختلف از جمله فرزند و همسرداری خدماتی را ارائه می دهند و هم چنین شرایطی را فراهم می کنند که علاوه بر مشاوره حضوری از طریق مشاوره تلفنی هم با مردم در ارتباط باشند.

منبع : دوست داشتن فرزند بیش از همسر ، چرا نباید فرزندان را بیشتر دوست داشت؟

ترس از زل زدن با هیولای اسکوپوفوبیا + درمان

اسکوپوفوبیا (Scopophobia) عبارت است از نوعی ترس غیر منطقی نسبت به خیره شدن و زل زدن افراد نسبت به شخص. این ترس می تواند با انواع دیگر فوبیا یا اختلالات اضطرابی مانند ترس از صحنه یا حرف زدن در جمع همراه باشد.

ممکن است گاهی افراد نسبت به مورد توجه کسی بودن اضطراب داشته باشند, اما اسکوپوفوبیا تا حدی شدید است که می تواند فرد را از انجام کارهای روزمره(حضور در اجتماع و مدرسه و غیره) بازدارد.

در این مقاله قصد داریم بیشتر با این بیماری آشنا شویم.

اسکوپوفوبیا (ترس از زل زدن) چیست؟

اسکوپوفوبیا(scopophobia) عبارت است از احساس ترس از خیره شدن دیگران به خود. شدت و علائم این بیماری در هر شخص متفاوت است. مثلا این بیماری در بعضی از افراد فقط نسبت به زل زدن غریبه ها عود می کند و برخی دیگر نیز, حتی با تماس چشمی با دوستان خود نیز واکنش های منفی و شدید نشان می دهند.

این بیماری معمولا با اضطراب اجتماعی همراه است. عدم درمان اسکوپوفوبیا می تواند موجب بروز مشکلاتی شود.

توجه داشته باشید که ترس عادی هرگز به عنوان فوبیا شناخته نمی شود و این ترس حتما باید با زندگی شما مداخله داشته باشد تا آن را به عنوان فوبیا بشناسید و برای درمان آن اقدام کنید.

تماس چشمی می تواند بیانگر این باشد که فردی توجه کامل خود را به شما نشان می دهد. این امر می تواند لحن صدا و زبان بدن را نیز آشکار کند.

اما اگر مبتلا به اسکوپوفوبیا باشید، ممکن است تماس چشمی و دیگر نشانه های صورت را اشتباه تفسیر کنید. محققان بررسی کرده اند که چگونه اضطراب اجتماعی بر این توانایی تاثیر می گذارد.

مشکلات روانی مرتبط با اسکوپوفوبیا

در بیشتر موارد افرادی که مبتلا به اسکوپوفوبیا هستند به نوعی دیگر از اضطراب های روانی مبتلا هستند. اسکوپوفوبیا با اختلال اوتیسم، اختلال اضطراب اجتماعی، صرع، سندرم تورت و برخی اختلالات حرکتی مرتبط است.

پزشکان مرکز کنترل و پیشگیری بیماری های(cdc) به این باورند که افرادی که مبتلا به ناراحتی های عصبی هستند مثل صرع یا سندرم تورت احتمال دارد بعدها به اختلالات اضطراب اجتماعی مبتلا شوند.

برای برخی از افراد میزان ترس وارد شده بر اثر محرک های مختلف اغراق آمیزتر از خود خطری است که ترس ایجاد می کند.

انواع فوبیاهای اجتماعی نیز ممکن است به علت وقایع و خاطرات تلخ گذشته رخ دهد. اتفاقات بد در هنگام کودکی نیز می تواند به این صورت سلامت روان بزرگسالی شما را تحت الشعاع قرار دهد.

علائم اسکوپوفوبیا

اگر به بیماری اسکوپوفوبیا مبتلا باشید امکان دارد نسبت به قرار گرفتن در موقعیت هایی که در آن مرکز توجه باشید امتناع کنید. ممکن است برخی افراد از قرار گرفتن در مکان های شلوغ بترسند و حتی بعضی افراد حاضر نباشند به فروشگاه بروند در برخی موارد حتی دیده شده است که فرد از حضور در مدرسه و دورهمی نیز دوری کرده و این فوبیا باعث انزوای او شده است.

حالت های شدید بیماری بدین صورت است که فرد به علت ترس از مورد توجه قرار گرفتن عابران خیابان, حاضر نشود به خیابان برود. ممکن است در هنگام مواجه شدن با عامل ترس خود رنگ صورتتان سرخ شود. معمولا بسیاری از افرادی که به اسکوپوفوبیا مبتلا هستند به آریتروفوبیا نیز مبتلا هستند(ترس از سرخ شدن صورت). معمولا این افراد, تمایل به مواجه شدن با انسان ها را ندارند و حتی ممکن است مدت زیادی از خانه بیرون نروند. عدم درمان این مشکل می تواند آن را به یک معضل جدی تبدیل کند.

یکی از علائم هر نوع فوبیا اضطراب بسیار شدید است که فرد را به شدت آزار می دهد، اغلب افرادی که برای درمان فوبیا اقدام می کنند از این اضطراب خسته شده اند و به دنبال راهی برای کنترل آن می گردند، در انتهای مقاله راه های برای کنترل اضطراب ذکر شده است که می تواند به شما کمک کند.

متداول ترین علائم اسکوپوفوبیا

  • تپش قلب
  • نگرانی بیش از حد
  • خجالت زدگی
  • تعریق و یا لرزش بدن
  • خشکی دهان
  • مشکل و اختلالات در تمرکز
  • حملات عصبی وحشت(پانیک)
  • بی قراری

چگونه اسکوپوفوبیا زندگی شما را تحت الشعاع قرار می دهد؟

اسکوپوفوبیا نوعی بیماری بازدارنده شناخته شده که ممکن است انسان را از بسیاری از موقعیت های اجتماعی بازدارد. این بیماری موجب می شود فرد از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده نکند و حتی از ملاقات های مهم مانند ویزیت شدن توسط پزشک, ملاقات با معلم، فرزند و غیره سرباز زند. اسکوپوفوبیا گاهی نیز آن قدر شدید است که می تواند فرد را از ادامه تحصیل منع کند.

فوبیا به طور کلی باعث درماندگی فرد می شود، افراد درگیر فوبیا اغلب نگران و خسته هستند، این موضوع می تواند باعث بی حوصلگی فرد شود و زندگی خصوصی او را به طور کامل تحت تاثیر قرار دهد.

علل اسکوپوفوبیا

حدودا 12 درصد بزرگسالان به اختلال اضطراب اجتماعی مبتلا هستند. اگر به اسکوپوفوبیا مبتلا هستید ممکن است دانستن این قضیه به شما کمک کند.

بسیاری از نوجوانان در این دوره درگیر این مشکل می شوند، نگرانی در مورد نظرات دیگران در این سن می تواند بسیار برای نوجوان نگران کننده باشد.

درمان فوبیای خیره شدن

رفتاردرمانی شناختی اولین قدم برای درمان فوبیاهای خاص

موسسه ملی سلامت روان برای مبتلایان به اضطراب اجتماعی دو نوع درمان در نظر گرفته است. رفتاردرمانی شناختی که شامل روند روان درمانی با یک متخصص درمانگر است و در آن با ریشه یابی الگوهای منفی تفکر, علت ترس شما مشخص می شود. سپس به مرور زمان می توانید افکار و رفتار خود را تحت کنترل داشته باشید.

مواجهه درمانی به همراه یک متخصص روان درمانگر شما را یاری می کند تا با ترس خود مواجه شوید این کار موجب کاهش استرس و ترس شما می شود. این تکنیک باید در محیطی کاملا امن و آرام پیاده شود.

مصرف دارو

ممکن است بعضی از علائم اضطراب با مصرف داروهای تجویز شده از سمت پزشک کاهش و یا قطع شدند. پس بنابراین بهتر است علائم خود را کاملا واضح برای روان درمانگر تبیین کنید تا بتواند بهتر به شما کمک کند.

راه های کنترل اضطراب

همان طور که عنوان شد اضطراب ناشی از فوبیا می تواند برای فرد بسیار نگران کننده باشد. در ادامه راه هایی که به کمک آن می توانید اضطراب خود را کنترل کنید ذکر شده است:

  • برای خواب و بیداری خود برنامه منظمی داشته باشید و حداقل 8 ساعت را به خواب اختصاص دهید.
  • سعی کنید از مصرف نوشیدنی های انرژی زا و کافئین دار خودداری کنید.
  • مواد مخدر و نوشیدنی های الکلی باعث افزایش اضطراب شما در طولانی مدت می شوند.
  • در طول هفته دو روز ورزش کنید.
  • با استفاده از مدیتیشن و راه های خودمراقبتی سعی کنید آرامش خود را افزیش دهید.

جمع بندی اسکوپوفوبیا

ترس از زل زدن و خیره شدن افراد را اسکوپوفوبیا می گویند. این نوع فوبیا شاخه ای از اضطراب اجتماعی است. اگر به آن مبتلا هستید ممکن است احساس تپش قلب و یا گرگرفتگی را تجربه کرده باشید. این بیماری موجب می شود از حضور در جمع ها و میهمانی ها اجتناب کنند. اجتناب طولانی مدت ممکن است زندگی روتین و عادی شما را مختل کند. مواجهه درمانی و رفتار درمانی شناختی در درمان قطعی برای اسکوپوفوبیا شناخته شده اند. مصرف دارو نیز می تواند این بیماری را تا حدودی کاهش دهد. با از بین بردن آن می توانید به زندگی روتین خود بازگردید. پس سعی در فرار از درمان آن نداشته باشید

منبع : ترس از زل زدن با هیولای اسکوپوفوبیا + درمان 

عدم توانایی دوستیابی کودکان ، دلایل و راه های مقابله

عدم توانایی دوستیابی کودکان، دلایل و راه های مقابله

عدم توانایی دوستیابی در کودکان به چه علت می تواند باشد؟ یکی از مهم ترین روابط در کودکی، دوستی با همسالان و داشتن همبازی می باشد. روابط دوستی که در سنین کودکی شکل می گیرند یکی از مهم ترین روابطی است که در زمان کودکی تجربه می کنند و از هم سن و سالان خود چیزهای زیادی یاد می گیرند.

بنابراین والدین برای بهبود این روابط و داشتن رابطه های دوستی درست در این سنین ، به کودکان خود مهارت های ارتباطی و دوستیابی را می آموزند اگر چه دوستی هایی که در زمان کودکی به وجود می آید زیاد پایه و ثباتی ندارد اما از نظر تربیتی و رشد شخصیتی و اجتماعی کودکان اهمیت بسیاری دارد.

در خصوص مسائلی که مربوط به کودکتان می شود می توانید از مشاور کودک مشورت بخواهید تا راهکارهای لازم را به شما بدهد.

عدم توانایی دوستیابی کودکان چرا اهمیت دارد؟

بسیاری از کودکان از همان ابتدا که راه رفتن را یاد می گیرند دوستیابی را هم می آموزند و مهارت بالایی در برقراری رابطه دوستی دارند و در مقابل بعضی ها رابطه دوستی آن ها ضعیف می باشد و توانمندی لازمی برای برقراری دوستی ندارند و به همین دلیل منزوی، گوشه گیر و تنها می شوند و به طور مداوم به والدینشان می چسبند.

اگر چه این تفاوت ها تا حدی فردی و ذاتی می باشد اما رابطه برقرار کردن با دیگران مهارتی می باشد که انسان ها در طول زندگی آن ها را فرا می گیرد، از آنجایی که انسان ها موجودی اجتماعی هستند دوست دارند تا در زندگی عضو گروه هایی باشند و برای خود دوستانی را در نظر بگیرند و کودکان هم به همین دلیل از سنین ۴ تا ۵ سالگی شروع به دوستیابی می کنند و در این زمینه توانمندی هایی را کسب می کنند.

دوست گریزی یا عدم توانایی در دوستیابی کودکان

در این میان کودکانی دیده می شوند که تمایلی به برقراری رابطه دوستی و برقراری رابطه و دوستیابی ندارند و به همین دلیل همیشه تنها و گوشه گیر هستند و از رشد اجتماعی عقب می افتند و بعضی از کودکان تمایلی بسیاری دارند تا همبازی داشته باشند و دوستانی را برای خود پیدا کنند اما همیشه ناکام می مانند و فکر می کنند “چون کسی آن ها را دوست ندارد پس دوستی هم ندارند”. والدین و مربیان به خاطر این که با این مشکلات رو به رو نشوند باید سه گام زیر را مورد بررسی قرار دهند.

  1. کشف علت مشکل دوست یابی

در صورتی که کودکتان در دوستیابی مشکل دارد سعی کنید تا دلیل آن را پیدا کنید و در این مورد با او حرف بزنید و به سوالات و ابهاماتش پاسخ دهید، بسیاری از کودکان گاهی اوقات علاقه زیادی به داشتن دوست دارند اما به دلیل مشکلات سطحی در این امر ناتوان هستند و نمی توانند با دیگران ارتباط دوستی برقرار کنند.

اگر در خصوص دوست یابی با مشکلاتی مواجه شدید و متوجه علت عدم دوست یابی نشدید می توانید از مشاور و متخصص در این زمینه کمک بخواهید.

  1. برنامه ریزی برای حل مشکل دوست یابی

با کودک تان در مورد روابط اجتماعی و پذیرش این که نیاز به دوستانی دارد تا با آن ها بازی کند صحبت نمایید. می توانید آن ها را در کلاس های مختلف ثبت نام کنید و تا متوجه اهمیت روابط گروهی شود و بتواند برای خود دوستانی را پیدا کند.

یکی دیگر از مواردی که می توانید برای آن برنامه ریزی کنید گردش های خانوادگی می باشد این اجتماع های خانوادگی فرصت مناسبی را به کودکان می دهد تا بتواند با هم سن و سالان خود رابطه دوستی برقرار کنند و دوستانی را داشته باشند، یکی دیگر از فواید گردش های خانوادگی این است که کودکتان ناظر روابط دوستی شما با دیگران می باشد و می تواند به دور مستقیم روابطی که شما با دیگران برقرار می کنید را ببیند، سعی کنید در این تفریحات و گردش های خانوادگی الگوی خوبی برای کودکتان باشید.

  1. نحوه پاسخ به مشکل دوست یابی

حواستان باشد تا بر روی موضوع دوستیابی پافشاری نکنید و به کودک تان اجازه دهید کم کم خودش متوجه اهمیت دوستیابی شود و کودکتان را انگشت نمای دیگران نکنید و با گفتن جملاتی مانند به” دایی سلام کن ” سعی نکنید به او آموزش دهید با دیگران ارتباط دوستانه بر قرار کند.

علاوه بر این به کودکتان برچسب خجالتی بودن، تنها یا ساکت بودن را نزنید زیرا با این کار رفتارهای نامناسب اجتماعی او را بیدار می کنید. شما باید سعی کنید در کلاس های آموزشی مهارت های دوستیابی و برقراری ارتباط ثبت نام کنید و به روانشناس مراجعه کنید تا به کودکتان آموزش دهید  مهارت ها و توانمندی های دستیابی را بیاموزد.

دلایل عدم توانایی دوستیابی کودکان چیست؟

برای پاسخ به این سوال باید جوانب مختلف را در نظر بگیرید تا با مهمترین دلایل که باعث عدم توانایی دوستیابی کودکان می شود آشنا شوید و شما می توانید با استفاده از مشاوره تلفنی این دلایل را به صورت ریشه ای مورد بررسی قرار دهید.

  1. عزت نفس پایین

یکی از عواملی که باعث می شود تا به روابط دوستی و دوستیابی در کودکان کمک شود این است که آن ها چه تصوری در ذهنشان دارند؟ اینکه آن ها چقدر خودشان را دوس داشتنی و مهم می دانند و تا چه میزان می توانند در برقراری رابطه دوستی با دیگران توانمند باشند، این مطالب بیان شده عواملی هستند که در دوست یابی کودکان مهم و ضروری می باشد.

والدین می توانند عزت نفس کودکانشان را افزایش دهند و با این کار می توانند به دوست یابی آن ها کمک کنند.

  1. تجربه اضطراب بیش از حد

یکی از عواملی که مانع دوست یابی و برقراری درست با کودکان می شود اضطراب و نگرانی آن ها می باشد اما برای این که دلیل این اضطراب را متوجه شوید و ریشه آن را به دست آورید باید از روانشناس کمک بگیرید تا به صورت درست شما را راهنمایی کند.

  1. عدم آگاهی از مهارت های ارتباطی

در بسیاری از موارد مشکل اصلی کودکان در دوستیابی عدم توانایی در مهارت های ارتباطی می باشد، هنگامی که کودک فرصت کافی برای بازی با هم سن و سالان خود نداشته باشد و این مهارت ها را یاد نگیرد و والدین هم نتوانند آموزش های لازم را به کودک بدهند و یا اهمیت مهارت ارتباطی را دست کم بگیرند در این صورت نمی تواند دوستی برای خودش پیدا کند و روابط دوستانه داشته باشد.

  1. تجربه اختلالات رفتاری

اختلالات رفتاری باعث می شود تا کودک در دوستیابی ضعیف باشد و توانایی صحیح و درستی نداشته باشد، به وجود آمدن اختلالاتی مانند اوتیسم  و افسردگی با انزوا و گوشه گیری در فرد، باعث می شود تا کودک تمایلی برای داشتن دوستانی در کنار خود نداشته باشد، علاوه بر موارد گفته شده اختلالاتی از جمله بیش فعالی باعث می شود تا فرد در روابط دوستی پرخاشگری از خود نشان دهد در این حالت دیگران را از خود طرد می کند و باعث دور شدن آن ها می شود.

راهکارهایی برای حل مشکل عدم توانایی دوستیابی کودکان

والدین برای این که عدم توانایی کودکان را حل نمایند می توانند از راهکارهایی که در زیر بیان شده است استفاده کنند.

  1. کودک را در کلاس آموزشی ثبت نام کنید

می توانید کودک تان را در کلاس های مختلف با محتوای مختلف ثبت نام کنید در این شرایط فقط تنها موقعیت دوستیابی کودک مهم می باشد که در فضایی آرام و بدون فشار به دوستیابی بپردازد و همچنین در کنار پیدا کردن دوست، کودک با مهارت های دیگری هم آشنا می شود و به مرور زمان اجتماعی تر شده و مهارت های مختلفی را فرا می گیرد.

  1. دوستش را به خانه دعوت کنید

برای این که کاستی ها و نواقص روابط کودک تان آشکار شود می توانید دوستش را به خانه دعوت کنید تا با او بازی کند و بعد از آن رابطه دوستی آن ها را در نظر بگیرید و درباره چگونگی حل نواقص در رابطه دوستی اطلاعاتی را کسب کنید.

یکی دیگر از راه های ارتباطی این است که به کودکتان بگویید با کسانی دوست شود که شباهت بسیاری با او دارند و یا در زمینه ای با هم اشتراک دارند به عنوان مثال اگر کودک شما به ورزش های رزمی علاقه دارد به کودکانی نزدیک شود که با آن ها احساس نزدیکی می کند و شباهت بسیاری با آن ها دارد.

  1. خودتان دست به کار شوید

یکی از اقداماتی که والدین می توانند انجام دهند این است که خودشان هم سن و سالانی برای کودکشان انتخاب کنند و برای گردش دسته جمعی یا مهمانی با هم معاشرت داشته باشند.

با این حال والدین باید بدانند که بعد از مدتی لازم می باشد تا کودک راه و روش ادامه رابطه را یاد بگیرد و مستقل کارهای خود را انجام دهد و به والدین متکی نباشد.

  1. بازی راهی لذت بخش برای رفع عدم توانایی دوستیابی کودکان

یکی از راه های ارتباطی مناسب با کودکان بازی کردن می باشد و به دلیل جذابیتی که بازی برای کودکان دارد باعث می شود تا مهارت های دوستیابی در مدرسه یا محیط های دیگر را بهتر و راحت تر فرا بگیرد و همچنین می توانید با اجرای بازی یا نمایش با کودکتان در خانه، مهارت های ارتباطی و دوستیابی را به آن ها آموزش دهید.

کلام آخر

یکی از مهارت های مهم دوستیابی می باشد که والدین باید آن را به کودکشان آموزش دهند اما با این وجود کودکان احتمال دارد حالت هایی مانند انزوا و گوشه گیری را تجربه کنند و در دوستیابی با مشکلاتی رو به رو شوند علاوه بر این ها بعضی از حالت ها و ویژگی ها فردی از جمله عزت نفس پایین در این مسئله نقش دارد.

در این خصوص باید به روانشناس و متخصص کودک مراجعه شود تا همه جوانب را مورد بررسی قرار دهد و در صورتی که کودک با اختلال  و مشکلاتی دست و پنجه نرم می کند بتواند آن ها را حل و فصل نماید، در این راستا مرکز مشاوره ستاره ایرانیان می تواند با ارائه خدمات در زمینه کودک به شما کمک کند.

منبع : عدم توانایی دوستیابی کودکان ، دلایل و راه های مقابله

آیا رابطه جنسی زیاد ضرر دارد و نابارور می کند؟

از عوارض رابطه جنسی زیاد چه اطلاعاتی دارید؟ یک زندگی جنسی سالم می تواند از دید افراد متفاوت باشد. برخی افراد رابطه جنسی را به ندرت انجام می دهند و از این امر راضی هم هستند اما عده ای دوست دارند در طول روز چندین بار رابطه داشته باشند. با این حال اگر شما در ایام تعطیل و یا در مسافرت می خواهید بیشتر رابطه جنسی داشته باشید و نگران عوارض آن هستید ما در این مقاله به توضیحاتی درباره عوارض رابطه جنسی زیاد می پردازیم.

 همچنین برای تجربه رابطه جنسی لذت بخش می توانید از مشاوره جنسی کمک بگیرید. به خاطر داشته باشید که رابطه جنسی در زندگی مشترک اهمیت زیادی دارد و سطحی نگاه کردن به آن باعث تخریب رابطه میان زوجین می شود. بهتر است پیش از ازدواج زوجین از کمک مشاور استفاده کنند تا بعدها در مورد رابطه جنسی و شرایط آن با مشکل روبرو نشوند. 

آیا رابطه جنسی زیاد عوارض دارد؟

تعداد دفعات رابطه جنسی قانون ثابتی ندارد و به همین عوارض رابطه جنسی زیاد به شرایط جسمی و روحی شما بستگی دارد، در صورتی که شما و شریک جنسی تان هر دو از نظر روحی و روانی شرایط خلقی خوبی دارید، در صورتی که رابطه جنسی زیادی داشته باشید عوارض چندانی برای شما نخواهد داشت.

هم چنین متخصصان بر این باورند که برای رابطه جنسی زوجین هیچ محدودیتی وجود ندارد اما احتمال این که بعد از چند روز از رابطه جنسی مشکلات جسمانی ناخوشایندی را تجربه کنند وجود دارد، تعداد دفعات رابطه جنسی برای هر کس، امری فردی می باشد و از شخصی به شخص دیگر متفاوت است، افراد باید بر اساس توانایی و علائم بدنی شان سطح رابطه جنسی بهینه را مشخص کنند.

عوارض جسمانی رابطه جنسی زیاد

با توجه به مطالبی که بیان شده است در صورتی که رابطه جنسی به تعداد دفعات زیادی انجام شود ممکن است چند روز بعد عوارض جسمانی برای فرد به همراه داشته باشد که در ادامه این مقاله به برخی از این عوارض اشاره می کنیم. توجه داشته باشید که این عوارض در دو دسته روانی و جسمانی بیان شده است تا بهتر متوجه عوارض این کار شوید.

برای پیشگیری از این عوارض نیز راه هایی وجود دارد که سعی شده است در طول مقاله بیان شود.

1. خشکی واژن

در صورتی که رابطه جنسی بسیار زیاد باشد اولین علامت برای زنان، خشکی واژن می باشد اگر احساس خشکی زیادی در واژن خود دارید به دلیل این است که بدن شما در مدت طولانی تماس و دخول را تجربه کرده است، این تماس زیاد علاوه بر این که باعث خشکی واژن می شود ممکن است خراش و پارگی های کوچکی در سطح واژن به وجود آورد که در برخی از موارد این پارگی ها بسیار دردناک خواهد بود.

در صورتی که شما قبل از رابطه جنسی قرص ضد بارداری استفاده کنید و دچار خشکی واژن شوید احتمال وقوع پارگی بسیار بیشتر می باشد.

برای درمان این مشکل توصیه می شود که معاشقه پیش از رابطه داشته باشید و هنگام رابطه از روان کننده مناسب استفاده کنید.

2. عفونت واژن و مجاری ادراری

هر چه قدر رابطه جنسی شما بیشتر و طولانی تر شود بدنتان رطوبت کمتری خواهد داشت در این صورت رابطه جنسی منجر به اصطکاک و درد می شود و این درد نشان دهنده رابطه جنسی زیاد می باشد و علامت و هشداری برای متوقف کردن رابطه جنسی است.

یکی دیگر از عوارض رابطه جنسی زیاد، کاهش سطح طبیعی PH واژن می باشد این مسئله باعث می شود تا حساسیت شما برای دچار شدن به انواع عفونت ها بیشتر شود برای این که از این مشکل در امان بمانید بهتر است قبل و بعد از رابطه جنسی استحمام کنید، هم چنین توجه داشته باشید زمانی که دخول زیادی را تجربه می کنید باید نسبت به عفونت های واژینال آگاه باشید.

علائم و نشانه های رایج عفونت شامل موارد زیر می باشد:

  1. احساس اضطرار برای دفع ادرار زمانی که ادرار کمی دارید و یا نیازی به دستشویی رفتن ندارید
  2. احساس سوزش هنگام دفع ادرار
  3. تیره شدن، صورتی شدن و یا وجود خون در ادرار
  4. درد

البته توجه داشته باشید که این علائم همیشه نشان داده نمی شود و زمانی که شما مشکوک به عفونت هستید باید حتما با یک پزشک متخصص زنان مشورت کنید. 

علاوه بر این توصیه می شود که در رابطه حتما از کاندوم استفاده کنید.

3. عوارض رابطه جنسی زیاد: احساس درد و سوزش در مردان

همان طور که رابطه جنسی زیاد برای زنان علائم نا خوشایندی دارد برای مردان نیز با علایمی همراه می باشد البته مردان نسبت به زنان با مشکلات  کمتری رو به رو می شوند و آن ها مشکلاتی مانند درد و سوزش زیاد را بعد از رابطه جنسی  تجربه می کنند.

این علائم زمانی که افراد در مدت کوتاهی مثلا آخر هفته 8 تا 10 بار رابطه جنسی برقرار می کنند بیشتر نشان داده می شود اما با این وجود بدن افراد با یکدیگر متفاوت می باشد ممکن است بدن برخی از افراد به دفعات رابطه جنسی زیاد بالا سازگار باشد و در نتیجه مشکلات کمتری برای آن فرد در پی داشته باشد.

4. عوارض رابطه جنسی زیاد: فرسودگی

در صورتی که زن و مرد رابطه جنسی زیادی داشته باشند انرژی و وقت زیادی از آن ها گرفته می شود و هم چنین با انجام رابطه جنسی زیاد، بدن هورمون های زیادی را ترشح می کند که باعث فشار خون، ضربان قلب و استحکام عضلات می گردد، در صورتی که فرد بعد از رابطه جنسی احساس خستگی و افسردگی زیادی کند باید تعداد دفعات رابطه جنسی خود را کاهش دهد.

5. عوارض رابطه جنسی زیاد: کم آبی بدن

یکی دیگر از عوارض رابطه جنسی زیاد از دست دادن آب زیاد و تعرق بیش از حد می باشد که باعث لرزش فرد می شود به همین دلیل باید قبل و بعد از رابطه جنسی آب زیادی بنوشید تا کمبود آب بدن تامین شود.

6. معایب رابطه جنسی زیاد: اختلال در باروری مردان

در صورتی که رابطه جنسی فرد به طور ناگهان زیاد شود میزان و حجم اسپرم کاهش می یابد و به تدریج در باروری مردان مشکل ایجاد می شود، در صورتی که بین رابطه جنسی فاصله بیفتد میزان اسپرم به حد طبیعی می رسد و قدرت باروری افزایش می یابد.

پیشنهاد می شود که مردان به طور سالانه با مراجعه به دکتر احتمال وجود اختلالات را بررسی کنند.

7. عوارض رابطه جنسی زیاد: کمر درد

از معایب رابطه جنسی زیاد می توان به کمردرد زیادی اشاره کرد زیرا رابطه جنسی زیاد باعث پاره شدن عضلات یا فشار به آن ها می شود اگر بعد از رابطه جنسی کمردرد دارید بهتر است پوزیشن های رابطه را تغییر دهید تا فشار کمتری به شما وارد شود.

عوارض روانی رابطه جنسی زیاد

علاوه بر این که رابطه جنسی زیاد، عوارض جسمانی بسیاری دارد می توان به مشکلات ارتباطی و روانی اشاره کرد که بسیاری از زوجین را درگیر می کند برای مثال ممکن است انتظارات جنسی زن و مرد با هم متفاوت باشد، به طوری که یکی از آن ها از رابطه جنسی زیاد لذت می برد و دیگر در حین رابطه جنسی احساس فشار و ناراحتی بسیاری می کند، تفاهم جنسی با همسر یکی از مسائلی می باشد که باید به آن رسیدگی کرد.

بعضی اوقات رابطه جنسی زیاد در مردان ممکن است باعث خسته شدن از شریک جنسی شود و  خیانت های متعددی را به  همراه داشته باشد و در بعضی اوقات باعث خودارضایی می شود و رابطه جنسی زیاد به تدریج افسردگی، سرماخوردگی و مشکلاتی در آینده ایجاد می کند.

این مسئله در دراز مدت رابطه عاطفی زوجین را تحت تاثیر قرار می دهد و افراد در رابطه جنسی باید در مورد انتظاراتشان با یکدیگر صحبت کنند تا نیازهای یکدیگر را بشناسند و درک متقابلی از هم داشته باشند.

در صورتی که شما و همسرتان نمی توانید در این زمینه ها به خوبی عمل کنید برای پیشگیری از این مشکلات باید با روانشناس متخصص که در زمینه جنسی فعالیت می کنند مشورت کنید تا در این خصوص به شما کمک کنند. آگاهی از معایب خود ارضایی می تواند به شما کمک کند که از آن خودداری کنید.

تاثیر خدمات روانشناسی بر کیفیت رابطه زناشویی

عوامل بسیاری وجود دارد که بر کیفیت رابطه جنسی اثر می گذارد و رابطه جنسی نقش بسیار مهمی بر روی زندگی مشترک دارد اما در صورتی که رابطه جنسی بسیار زیاد انجام شود تاثیر عکس خواهد داشت و کیفیت رابطه میان زوجین را کاهش می یابد، در صورتی که رابطه جنسی خود با همسرتان مشکل دارید و یا کیفیت رابطه تان کاهش یافته است توصیه می شود از یک متخصص کمک بگیرید.

در این شرایط روانشناس موقعیت شما را مورد بررسی قرار می دهد و برای حل آن ها راهکارهای اصولی در نظر می گیرد در این راستا مرکز مشاوره حامی هنر زندگی در خدمت شما است و خدماتی را به صورت حضوری و غیر حضوری ارائه می دهد.

منبع : آیا رابطه جنسی زیاد ضرر دارد و نابارور می کند؟ 

نشانه های رابطه بی سرانجام | ۱۱ ویژگی رابطه بی سرانجام

نشانه های رابطه بی سرانجام، ۹ ویژگی رابطه بی سرانجام

آیا از نشانه های رابطه بی سرانجام آگاهی و اطلاعی دارید؟ برقرار کردن رابطه عاطفی یک جز جبران ناپذیر و تاثیر گذار بر روی زندگی افراد می باشد اما بعضی از روابط سرانجامی ندارند و چون سالم نیستند به هدفی نخواهند رسید، همه افراد دوست دارند تا رابطه ای که بر قرار می کنند تا علاوه بر این که نیاز های احساسی و عاطفی آن ها رفع  شود باید به هدف مطلوب و مورد نیازشان برسند در غیر این صورت با مشکلاتی در این رابطه مواجه خواهند بود.

اگر نشانه های رابطه بی سرانجام را بشناسید به شما کمک می کند تا در ارتباط با این موضوع بهتر عمل کنید و احتمال دارد در خصوص ادامه یا قطع رابطه دچار سردرگمی و تردید شوید که در این مقاله نکاتی را بیان می کنیم تا بتوانید انتخاب بهتری داشته باشید و تا حدودی از تردید دور شوید.

اهمیت آگاهی از نشانه های رابطه بی سرانجام

اگر از میزان جدی بودن و سرانجام رابطه خود با طرف مقابل تان اطلاعی نداشته باشید در این حالت فقط زمان خودتان و شخص مقابل تان را تلف کرده اید و رابطه شما بیشتر به سمت وابستگی کشیده می شود در این حالت اگر خودتان هم بخواهید به دلیل وابستگی نمی توانید این رابطه را به پایان برسانید و در نتیجه زندگی خود و طرف مقابل تان را تحت تاثیر قرار می دهید و همه چیز به خصوص آینده خود را خراب می کنید و احتمال دارد به شکست عاشقی دچار می شوید.

به سرانجام رسیدن همیشه به این معنی نمی باشد که با یکدیگر ازدواج کنند بلکه به این معنی است که طرفین بتوانند با آرامش در کنار یکدیگر زندگی کنند.

چرا افراد با وجود آگاهی از رابطه بی سرانجام در آن باقی می مانند؟

انسان به طور کلی موجودی است که از تنها شدن و تنهایی می ترسد و زمانی که با فردی وارد رابطه می شود حتی اگر آن فرد با ایده آل او فاصله زیادی داشته باشد و بداند که در کنار فرد به جایی نمی رسد اما با او ادامه می دهد در این حالت به شدت به او وابسته می شود و دیگر نمی تواند به جدایی فکر کند و دل کندن از او برایش دشوار و سخت خواهد شد، هر چه زمان بیشتری با یکدیگر باشند وابستگی در میان آن ها بیشتر شده و باعث می شود تا به اتمام رابطه فکر نکنند.

نشانه های رابطه بی سر انجام

نشانه های رابطه بی سرانجام به شما می گوید که رابطه ای که در آن قرار دارید برای شما موفقیت آمیز است و می توانید در آن بمانید یا خیر، در این مقاله برخی از این نشانه ها را بیان کرده ایم:

  1. نشانه های رابطه بی سرانجام، علاقه یک طرفه از جانب شما

در صورتی که وارد رابطه ای شده اید که عشق و علاقه شما نسبت به طرف مقابل تان بسیار بیشتر می باشد در این صورت نمی توانید به سرانجام مطلوب و موفقیت آمیز این رابطه فکر کنید زیرا شخص مقابل به اندازه شما نسبت به ادامه این رابطه تمایلی نخواهد داشت و ارزش و اهمیت این رابطه را درک نمی کند.

زمانی که میان دو طرفین رابطه توازن برقرار نشود فردی که عشق و علاقه بیشتری دارد در این میان بسیار ضربه می خورد زیرا عشق او یک طرفه است و طرف دیگر مانند او وابسته نیست و علاقه ای به ادامه رابطه ندارد.

  1. عشق یک طرفه از جانب فرد مقابل

اگر علاقه شخص مورد نظرتان بیشتر از علاقه شما باشد در این صورت رفتار های او برای شما آزار دهنده و اذیت کننده خواهد بود و احتمال دارد شما به خاطر حس وابستگی  و از روی ناچاری یا عذاب وجدان در رابطه با فردی که علاقه چندانی به او ندارید باقی مانده باشید و ادامه دادن رابطه برای شما دشوار است، توجه داشته باشید که در این شرایط هم به شما و هم طرف مقابل تان آسیب وارد می شود.

در این رابطه بعد از مدتی دیگر شما نمی توانید رابطه خود را ادامه دهید و در این هنگام فرد مقابل به شما وابسته تر شده است و قطع رابطه برای شما سخت و دشوار خواهد بود.

  1. نشانه های رابطه بی سر انجام، تصورات غیر واقعی از طرف مقابل

ممکن است در رویاهایتان شخص مورد نظرتان را طور دیگری تصور کنید و دوست داشته باشید که مدل دیگری باشد اگر آن طور که در رویاهایتان است بیشتر به دلتان می نشیند و دوستش دارید توصیه می شود که رابطه خود را ادامه ندهید چون این رابطه سرانجامی نخواهد داشت.

در صورتی که انتظار دارید رابطه شما ادامه داشته باشید باید همانطور که هست او را دوست بدارید و انتظار نداشته باشید که او را تغییر دهید که این درخواست امری بیهوده می باشد زیرا انسان به سختی و تنها زمانی که خودش بخواهد تغییر می کند در غیر اینصورت تغییر امکان پذیر نخواهد بود.

  1. حس ترحم به جای علاقه

شما برای این که او را نجات دهید و به او کمک کنید با او هستید و کار هایی که برای او انجام می دهید بیشتر از روی ترحم و دلسوزی می باشد و از روی عشق و مهربانی نیست، چون یک حس انسان دوستانه در شما به وجود آمده است شما این رابطه را ادامه می دهید و خودتان از وجود این حس آگاه هستید، حتی امکان دارد شرایط برعکس باشد و شما متوجه شوید که طرف مقابل شما نه تنها از روی عشق بلکه به خاطر ترحم با شما در رابطه می باشد، در این صورت رابطه شما سرانجامی نخواهد داشت و با مشکلاتی رو به رو خواهد شد.

  1. نشانه های رابطه بی سرانجام، او را برتر از خودتان می دانید

در همه لحظاتی که با یکدیگر در ارتباط هستید فکر می کنید او از شما بهتر است و باید از دستورات او پیروی کنید و همه چیز را از او یاد بگیرید ولی این طرز فکر به کل اشتباه می باشد زیرا شما دو نفر مکمل هم می باشید و باید در کنار یکدیگر یک زندگی را اداره کنید و در صورتی که تصور می کنید طرف مقابل تان از شما بهتر می باشد دیگر نمی توانید توقع آرامش و رابطه سالم را داشته باشید چون با این وجود اعتماد به نفس شما کم می شود و بر روی روابطتان تاثیرات منفی خواهد گذاشت.

  1. عاشق داشته هایش هستید

بیشتر از این که عاشق خودش باشید عاشق داشته هایش مانند موقعیت شغلی،چهره، پول و غیره می باشید شما باید قبل از رابطه فکر کنید که اگر او تصادف کند و چهره اش را از دست بدهد و یا ورشکست کند و تمام دارایی و پولش را از دست بدهد در این صورت شما حاضر به ادامه رابطه با او می باشید؟ در صورتی که پاسخ تان منفی است نسبت به رابطه خود بازنگری داشته باشید و سعی کنید برای ادامه دادن و ندادن رابطه تصمیم درستی بگیرید.

  1. نشانه های رابطه بی سرانجام، هدف های نامناسب از برقراری ارتباط

بسیاری از افراد برای این که موفقیت و خوشبختی خود را به دیگران نشان دهند وارد رابطه می شوند و هدف آن ها از برقراری رابطه جلب توجه دیگران می باشد، احتمال دارد هدف آن ها آزار دادن نامزد قبلی شان باشد و به خیال خود باعث حسادت او شوند و به همین دلیل رابطه جدیدی را برای خود آغاز می کنند ولی هیچ کدام از این اهداف دلیل مناسبی برای برقراری رابطه نمی باشد و سرانجامی نخواهد داشد.

  1. وجود شکاکیت و عدم اعتماد در رابطه

اگر در رابطه به طور مداوم به یکدیگر شک می کنید و به دنبال این باشید که از کارهای یکدیگر سر در بیاورید نمی توانید اعتماد را در روابط خود به خوبی پرورش دهید و رابطه ای که در آن اعتماد وجود نداشته باشد به مرور زمان دچار رکود و دلسردی می شود و بعد از این رابطه شما سرانجامی نخواهد داشت بنابراین باید از آن رابطه خارج شوید و یا شکاکیت خود را به طور کامل رفع نمایید تا رابطه خوبی را در پیش گیرید.

  1. نشانه های رابطه بی سرانجام، اصلا راجع به ازدواج صحبت نمی کند

بسیاری از دختران با هدف ازدواج وارد رابطه با جنس مخالف می شوند، در صورتی که شما با طرف مقابلتان در مورد ازدواج صحبت نمی کنید به این معنی می باشد که شما و یا طرف مقابل تان به هیچ  وجه به داشتن آینده با طرف مقابل تان فکر نمی کنید، پس قطعا این رابطه بی سرانجام خواهد بود و شما را به هدف مورد نظرتان نخواهد رساند.

نشانه های رابطه بی سرانجام، چگونه از رابطه بی سرانجام خارج شویم؟

بعد از این که متوجه شدید رابطه شما ماندگار و با آرامش نمی باشد باید آن رابطه را به پایان برساند و باید ابتدا آن مشکل را شناسایی کنید و ببینید که آیا می توانید آن مشکل را حل کنید یا ادامه رابطه برای شما آسیب هایی به همراه خواهد داشت، در صورتی که به این نتیجه رسیدید که ادامه دادن رابطه برای شما با مشکلاتی همراه است با یکدیگر به آرامی صحبت کنید و از هم جدا شوید بی آن که کسی را مقصر بدانید.

هنگامی که به تنهایی نمی توانید مشکلات موجود در روابط عاطفی خود را حل کنید و توانایی تمام کردن رابطه ناسالم را ندارید باید به روانشناس و مشاور مراجعه کنید تا راهکار های لازم را برای شما ارائه دهد.

مرکز مشاوره روانشناسی

رابطه بی سرانجام می تواند فشار های روانی بسیاری بر روی شما ایجاد کند و بر جنبه های مختلف زندگی تاثیرات نامطلوبی بگذارد و به همین دلیل ضروری است که هر چه سریع تر اقداماتی برای حل آن انجام دهید و از طرف دیگر بعد از تمام شدن رابطه فرد دچار ناراحتی و شکست عشقی می شود که می تواند برای او بسیار دشوار و سخت باشد  بنابراین در هر دو صورت لازم است از فرد متخصص و روانشناس برای حل مشکلات کمک بگیرند و در صورتی که موفق به استفاده از مشاوره حضوری نشدند می توانند از مشاوره غیر حضوری و تلفنی بهره مند شوند در این صورت هزینه ها و زمان ناشی از رفت و آمد کاهش می یابد و مشاوره راحت تر انجام خواهد شد.

منبع : نشانه های رابطه بی سرانجام | ۱۱ ویژگی رابطه بی سرانجام

7 علت خیانت زنان که باید بدانید +راه های پیشگیری

خیانت زنان به همسرشان به چه دلیلی می باشد؟ خیانت یکی از مخرب ترین عوامل در تخریب روابط زناشویی می باشد که در بسیاری از موارد به خیانت ختم می شود، خیانت به معنی برقراری رابطه عاطفی و یا جنسی به صورت موازی می باشد، خیانت از هر مدل و شکلی که باشد به ارتباط عاطفی آسیب می زند.

زمانی که مشخص شود فرد در ارتباط عاطفی دچار خیانت شده است نسبت به فرد احساس غیر قابل اعتماد بودن به وجود می آید و به طور معمول در سایر ارتباطات نیز طرد می شود، افراد به دلایل مختلفی خیانت می کنند ولی هیچ عذری برای خیانت قابل پذیرش نیست و بسیاری از دلایل حتی برای خود فرد نیز قانع کننده نمی باشند. 

بیان کردن خواسته ها و توانایی حل مسئله و مشکلات به صورت ریشه ای نقش بسیار مهمی در پیشگیری از بروز خیانت دارد در ادامه این مقاله به بررسی دلایل و راه های جلوگیری از خیانت زنان می پردازیم.

چرا زنان به همسرشان خیانت می کنند؟

 به دلایل مختلف بسیاری از افراد مردان را خیانت کار تر از زنان می دانند، اما این امر درست نمی باشد و خیانت زنان نیز شیوع زیادی دارد. از جمله عواملی که باعث خیانت زنان به همسرشان می شود می توان به موارد زیر اشاره نمود:

1. علل خیانت زنان، روابط عاطفی نامناسب

زنانی که به همسرشان خیانت می کنند دلیل خیانت آن ها بیشتر از بعد روانی و عاطفی دارای اهمیت می باشد در برخی از اوقات زن در روابط خود با همسرش احساس کمبود می کند و از این که همسرش به او محبت و توجه نمی کند شاکی می شود و به طور معمول احساس طرد شدن و بی توجهی باعث می شود تا زنان تمایلی به ارتباط با مردان دیگر داشته باشند و با فرد دیگری ارتباط برقرار کنند.

2. علل خیانت زنان، ویژگی ها یا اختلالات شخصیتی

بسیاری از افراد دارای ویژگی های شخصیتی و یا در موارد شدید تر اختلالات شخصیتی هستند و این افراد به خاطر داشتن اختلالات شخصیتی احتمال شروع روابط فرازناشویی در آن ها بسیار بیشتر می باشد، افرادی که دارای ویژگی های شخصیتی خودشیفته، نمایشی و مرزی که تمایل بیشتری برای جلب توجه دارند و گاهی به دلیل تکانه های جنسی بالا، اطرافیان را به طرف آن ها جلب می کند.

3. علل خیانت زنان، ابتلا به بیماری های روانی

برخی از بیماری ها روانی مانند افسردگی دو قطبی وجود دارد که در آن ها افراد احساس هیجان زیادی دارند و تمایل دارند با دیگران ارتباطات جنسی برقرار کنند این مدل از افراد معمولا در زمان بیماری شخصیتی بی پروایی دارند و توان آینده نگری شان را از دست می دهند و گاهی اوقات شریک جنسی شما دچار بیماری های روانی می شود و این بیماری ها باعث می شود تا از او فاصله بگیرید در حالی که خودش نسبت به این بیماری ها واقف نمی باشد مانند وسواس فکری عملی یا وابستگی به مواد اعتیاد آور.

4. علل خیانت زنان، ریشه های تکاملی

به طور کلی میل به برقراری رابطه به صورت موازی برای زنان در گذشته های دور باعث می شده تا قدرت و حمایت بیشتری در فرد ایجاد شود و آن ها با این کار می توانستند حمایت دیگر افراد را به دست آورند و قدرتمند شوند.

5. علل خیانت زنان، ارضا نشدن از نظر جنسی

یکی از دلایلی که باعث خیانت زنان می شود ناتوانی مردان در برآورده کردن نیازهای جنسی زنان می باشد، روابط جنسی در زندگی مشترک از اهمیت بسیاری برخوردار است و شناخت نقاط حساس بدن، معاشقه و پیش نوازی قبل از برقراری رابطه جنسی و دخول از اهمیت بسیاری برخوردار است برای این که زوجین یک رابطه جنسی جذاب و لذت بخشی داشته باشند زوجین باید با یکدیگر همکاری لازم را داشته باشند تا به اوج لذت جنسی برسند.

6. رهایی از رابطه سمی و ناراحت کننده

برخی از مواقع زنان از زندگی و شریک خود راضی نیستند و برای این که از رابطه رها شوند به سراغ روابط فرازناشویی می روند، زمانی که مرد بسیار کنترل گر باشد و یا ویژگی هایی داشته باشد که به شدت زن را آزار دهد در این شرایط زن برای رهایی از این وضعیت و یا حتی برای تغییر شرایط اقدام به برقراری ارتباط با فرد دیگری می کنند و دست به خیانت می زنند.

7. انتظار بیش از حد از رابطه

برخی از مواقع هیچ مشکلی در رابطه عاطفی و یا با همسر وجود ندارد و فرد به خاطر غیر منطقی بودن و انتظار بیش از حد دست به خیانت می زند. برخی از افراد توقع دارند تا همسرشان به صورت غیر افراطی به آن ها توجه کند و دائما از جملات و عبارات عاشقانه استفاده کند و در صورتی که این توقع آن ها برآورده نشود فرد احساس ناکامی و شکست در رابطه می کند و برای این که نیاز و توقع غیر منطقی خود را برطرف کند به سمت مردان دیگری می رود.

چگونه از خیانت عاطفی زنان جلوگیری کنیم؟

در صورتی که احساس می کنید که همسرتان نسبت به شما بی تفاوت شده است و زندگی تان گرمای سابق را ندارد در این حالت روابط تان را بازسازی کنید و سعی کنید با انجام دادن رفتارهای زیر تنوعی در زندگی تان ایجاد کنید تا از خیانت پیشگیری شود.

  • ایجاد تنوع در رابطه جنسی
  • داشتن فعالیت ها و اهداف مشترک
  • توجه به همسر
  • گذراندن زمانی برای تفریح و سرگرمی
  • گوش دادن فعالانه به دغدغه های همسر
  • شرکت کردن در جلسات مشاوره ای

در صورتی که مشکلاتی در زندگی مشترک تان به وجود آمده است سعی کنید با کمک درمانگر برای حل این مشکلات اقداماتی را انجام دهید در این شرایط سعی می شود تا ریشه مسائل و مشکلات شناخته شود و زمانی که علل خیانت زنان شناخته شد، راهکارهایی برای حل و بازسازی رابطه پیشنهاد می شود.

به خاطر داشته باشید که رابطه شما ممکن است به شرایط قبل باز نگردد، با وجود این امر در صورت وجود بچه توصیه می شود که زوجین حتما با کمک مشاور برای ادامه زندگی تلاش کنند.

عوارض خیانت زنان

خیانت زنان عوارض و پیامدهای بسیاری به همراه دارد که در ذیل نمونه هایی از آن بیان شده است:

  • پس از مشخص شدن خیانت، اعتبار و آبروی اخلاقی تان از بین می رود.
  • اطرافیان و مخصوصا همسرتان نسبت به شما بی اعتماد شده است و زندگی مشترک تان را از دست می دهید.
  • روابط کاری و شخصی تان مختل می شود.
  • احتمال ابتلا به بیماری های مقاربتی افزایش می یابد.
  • به یک الگوی اخلاقی نادرست تبدیل می شوید.

کنار آمدن با مسئله خیانت زنان

بهترین و موثرترین راه برای کنار آمدن با خیانت زنان می توان به مواردی مانند صحبت کردن با همسر، کند و کاو مشکل، بررسی خشم و احساسات و ارزش ارتباط با همسر اشاره نمود. برخورد با خیانت زنان کار آسانی نمی باشد اما اگر به هر دلیل زندگی مشترک و رابطه تان برای شما مهم است و قصد بخشیدن همسرتان را دارید باید سعی کنید تا ارتباطتان را اصلاح کنید.

ابتدا باید ببینید که خیانت به چه دلیلی رخ داده است، به طور کلی توصیه می شود از کمک مشاور استفاده کنید زیرا زوجین به راحتی نمی توانند با یکدیگر در مورد خیانت صحبت کنند.

در صورتی که درون شما از خشم انباشته شده است و سعی در نادیده گرفتن آن دارید توجه داشته باشید که این خشم در آینده در رابطه شما بالا آمده و در فرصت مناسب به هر طریقی احتمال دارد در پی انتقام گرفتن باشید، خشم درون به هیچ وجه آرامش را در شما ایجاد نمی کند بلکه روز به روز بدتر خواهد شد و مشکلات بیشتری را در زندگی ایجاد می کند.

اما بهتر است از گرفتن تصمیم های ناگهانی خودداری کنید و به خودتان فرصت دهید تا خیانت همسرتان را بپذیرید توجه داشته باشید در صورتی که نتوانید علل خیانت همسرتان را درک کنید و او را نبخشید باعث تخریب در روابط خود می شود و در چرخه زندگی تان اختلالاتی به وجود آید و باعث می شود در بخش های دیگر زندگی تان گرفتار آزار و اذیت شوید، پس هر تصمیمی که گرفتید برای درمان آسیب های خیانت وارد شده اقدامات لازم را انجام دهید.

اگر فرزند دارید باید توجه کنید که کم ترین آسیب را ببیند برای این کار توصیه می شود از مشاور کمک بگیرید و جلوی فرزند خود دعوا نکنید، به خاطر داشته باشید که کودک بیش تر از چیزی که تصور می کنید به رابطه میان شما اهمیت می دهد و هر مشکلی را درک می کند.

تاثیر خدمات روانشناسی بر خیانت زنان

خیانت زنان تاثیر بسیار منفی بر تمام اعضای خانواده و ابعاد زندگی آن ها می گذارد هم چنین کنار آمدن با خیانت زنان کار چندان آسانی نمی باشد و خشم و ناراحتی بسیاری برای فرد به وجود می آورد اما تصمیم گیری عجولانه در این شرایط صحیح نمی باشد و می تواند شرایط بدتر و سخت تر نماید به همین دلیل قبل از هر اقدامی با روانشناس مشورت کنید تا شما را در این زمینه یاری کند و بهترین راهکارها را نشان دهد در این راستا مرکز مشاوره ستاره ایرانیان از کادری مجرب تشکیل شده اند و خدماتی را به صورت حضوری و تلفنی بیان می کنند.

سوالات متداول

  1. آیا خیانت زنان همواره به دلیل مشکلاتی در رابطه است؟

خیر، خیانت به دلایل مختلفی به وجود می آید به طوری که زنان گاهی به خاطر اختلالات شخصیتی و یا توقع بیش از حد و غیر منطقی در رابطه به سمت خیانت کشیده می شوند در این صورت باید در جهت رفع مشکلات درون فردی خود اقدام انجام دهند.

منبع : 7 علت خیانت زنان که باید بدانید +راه های پیشگیری 

وابسته کردن مرد به خود ، چند ترفند علمی و موثر

وابسته کردن مرد به خود، چند ترفند علمی و موثر

یکی از دغدغه های امروزه زنان، وابسته کردن مرد به خود می باشد و برای آن ها سوال است که چطور همسر یا مرد مورد علاقه شان را به خود پایبند کنند، احتمال دارد بسیاری از افراد فکر کنند که تنها راه برای جذب مردان زیبایی می باشند اما حقیقت این است که پس از مدتی زیبایی عادی می شود و چیز هایی فراتر از زیبایی و ظاهر جذاب باعث وابسته شدن مردان به همسرشان می شود.

مردان به اندازه زنان پیچیده نیستند و نسبت به زنان راحت تر قابل پیش بینی هستند و بر اساس تحقیقات انجام شده انجام برخی کارها بر همه مردان تاثیر می گذارد و موثر می باشد و با استفاده از این راهکارها می توان قلب آن ها را به تسخیر در آورد.

در ادامه این مقاله به بررسی کامل راه های علمی که باعث وابسته کردن مرد به خود می شود می پردازیم و در صورتی که با راه های جذب شوهران آشنا هستید اما نمی توانید آن را عملی کنید بهتر است تا از یک روانشناس و متخصص در این زمینه کمک بخواهید.

وابسته کردن مرد به خود، آیا زیبایی کافی است؟

حتما بار ها دیده اید که بسیاری از دختران از نظر زیبایی جذابیت خاصی ندارند اما همسرشان را شیفته خود کرده اند. باید بدانید که راز وابسته کردن مردان به خود، زیبایی ظاهری نمی باشد اگر چه آراستگی نقش بسیاری در رابطه عاشقانه دارد اما همه چیز نمی باشد زیرا بعد از مدتی زیبایی تبدیل به یک امر عادی می شود و آن چیزی که در شخص باقی می ماند نگرش و باور افراد نسبت به یکدیگر می باشد.

در صورتی که مرد باور داشته باشد که همسرش فردی ارزشمند و بی نظیر است در این حالت عاشق و وابسته او می شود، و این نگرش و باور را خودتان باید به وجود آورید و مهارت های دلبری را یاد بگیرید و از آن ها استفاده کنید چون از ویژگی های زنانه به حساب می آید.

وابسته کردن مرد به خود، راهکارهای کاربردی

از همان ابتدای زندگی بهتر است تا نکات لازم برای جذب شوهران را یاد داشته باشیم زیرا وابسته کردن مردان به خود اصول و قوانینی دارد که از لحاظ علمی موثر واقع شده اند که در ادامه این مقاله توضیحاتی در مورد آن بیان می کنیم.

لبخند زدن فراموش نشود

اولین چیزی که توجه آقایان را به خود جلب می کند لبخندی است که زن بر لب دارد و همه افراد به صورت ناخودآگاه توقع دارند تا یک زن متین و موقر یاشد و به همین دلیل توصیه می شود تا زنان از خنده های بلند و آزادانه در جمع پرهیز کنند و تنها به لبخندی ملیح اکتفا کنند همچنین مردان از زنان عبوس و اخمو نیز فراری هستند و آن زنان برای آن ها جذابیتی ندارند.

تماس چشمی داشته باشید

وابسته کردن مرد به خود از طریق تماس چشمی گزینه بسیاری خوبی می باشد و بر اساس تحقیقات انجام شده در میان تماس چشمی و رابطه عاطفی ارتباط مستقیمی وجود دارد، زیرا چشم ها دریچه روح هستند و احساسات را بهتر به فرد انتقال می دهند، همچنین حساسیت چشم ها بیشتر از سایر اعضای بدن می باشد و به همین دلیل ارتباط عاشقانه از طریق تماس چشمی بهتر و سریع تر شکل می گیرد.

مرد را واقعا بشناسید

راه های وابسته کردن مردان متفاوت است و روش وابسته کردن هر مرد با دیگر فرق دارد، انتظارات و اولویت های هر فرد به خود او اختصاص دارد، زن اگر شناخت دقیق و کاملی از این اولویت ها داشته باشد می تواند مرد مورد علاقه اش را به خود وابسته کرد و مرد خود را به خوبی بشناسد و با استفاده از طریق ویژگی های منحصر بفردش به او نزدیک شود.

نمایشی رفتار نکردن

احتمال دارد این سوال برای شما پیش آید که چرا مردانی که من دوستشان دارم از من خوششان نمی آید؟ دلیل این موضوع این است معمولا انسان ها سعی می کنند در برابر کسی که دوستش دارند ایده آل ترین و بهترین انسان باشند. اگر چه نشان دادن جنبه های خوب کار درستی می باشد اما نباید به قدری افراطی باشد که جنبه نمایشی پیدا کند زیرا تظاهر کردن باعث خسته شدن زن می شود و هم چنین دل مرد را می زند.

ساده بودن برای وابسته کردن مرد به خود

شاید به نظر برسد که مردان زنان آرایش کرده را می پسندند و از آن ها خوششان می آید اما حقیقت این است که زیبایی که در عین سادگی باشد دوست داشتنی تر می باشد و به همین دلیل آرایش روزمره خود را ساده انتخاب کنید به طوری که فقط آراسته و مرتب به نظر برسید و آرایش های ویژه خود را برای روزهای خاص بگذارید تا در آن هنگام همسرتان را غافل گیر کنید و جذابیت خاصی برای او داشته باشید.

همچنین می توانید یک عطر خوشبو برای خود انتخاب کنید و از طریق آن مرد مورد علاقه تان را به خودتان جذب کنید، وابسته کردن مرد با استفاده از آرایش غلیظ برای مدت کوتاهی جوابگو خواهد بود و بعد از آن باید ساده بود را در نظر بگیرید و آرایش ملیح داشته باشید.

قوی بودن

مردان از زنانی که ضعیف هستند خوششان نمی آید و زنی که تمام مدت گریه کند و با کوچک ترین مشکلی از نظر روحی از هم بپاشد زن مورد علاقه مردها  نیست، انتخاب مردان زنانی هستند که جسور و قوی می باشند و شاید ضعیف بودن برای مدتی جالب باشد زیرا مردان دوست دارند قدرت خود را به رخ همسرشان بکشند و از او حمایت کنند اما بعد از مدتی ضعیف بودن زنان برای مرد جالب نخواهد بود.

در صورتی که زن به صورت اغراق آمیزی ضعیف باشد حس ترحم در مرد ایجاد می شود و به تدریج علاقه آن ها از بین می رود  و در واقع شناخت تفاوت ها میان زنان و مردان باعث می شود تا بتوانند حس وابستگی بهتر و بیشتری در میان خود ایجاد کنند و زندگی موفق تری داشته باشند.

سهل الوصل نبودن

اصلی وجود دارد که بر اساس آن هر چیزی که سخت به دست می آید ارزشمند تر خواهد بود، اگر در ابتدای آشنایی هستید باید طوری با طرف مقابلتان برخورد کنید که احساس کنجکاوی را در او به وجود آورید  و کاری کنید تا تلاش کند قلب شما را به دست آورد، البته باید توجه کنید که در این کار زیاده روی نکنید که خجالتی و فوق العاده سرد و مغرور به نظر آیید.

اگر مدتی از ازدواج تان می گذرد به روز هایی که در اول آشنایی داشته اید فکر کنید و بعضی اوقات اندکی از یکدیگر دور شوید و به همسرتان اجازه دهید تا به شما نزدیک شود البته باید حد تعادل را رعایت کنید و آن قدر جدی و زیاد از هم فاصله نگیرید که رابطه صمیمانه شما از میان برود.

وابسته کردن مرد به خود، حفظ اصول اخلاقی

این نکته را به یاد داشته باشید که هیچ مردی ارزش این را ندارد که شما به خاطرش اصول اخلاقی تان را زیر پا بگذارید. پایبند بودن به اصول اخلاقی باعث می شود تا اعتماد به نفس شما افزایش یابد و به این صورت فرد خود را دوست داشته باشد و زنی که خودش را دوست دارد و برای خودش احترام قائل است بهتر می تواند توجه مردان را به خود جلب کند.

اگر فکر می کنید که بر خلاف خواسته و اصول خود می خواهید رابطه جنسی برقرار کنید و یا مواد مصرف کنید به یاد داشته باشید که با انجام دادن این کار نگرش شما راجع به خودتان خراب خواهد شود و در این صورت مرد تصورات غلطی در مورد شما  خواهد داشت، شما باید به دنبال کسی باشید که همانطور  که هستید شما را دوست داشته باشد و برای شما ارزش قائل باشد.

نقش روانشناس در بهبود روابط میان افراد

روانشناس برای شناخت دو طرف کمک بسیاری می کند به طوری که باعث شناخت کامل طرف مقابل از خود و نقطه ضعف ها و قوت های خود می شوید و در این شرایط باید به گونه ای رفتار کنید که باعث وابسته شدن مرد مورد علاقه تان به خود شوید و از انجام دادن رفتار های اشتباه بپرهیزید. همچنین مشاوره به شما کمک می کند تا وابستگی شما به صورت طولانی مدت ادامه داشته باشد و به زودی از یکدیگر خسته نشوید.

همه این تلاش ها به خاطر این است تا زندگی شما دوام بیشتری داشته باشد و بهداشت جسمی و روانی میان زوجین افزایش یابد در این صورت با تجربیات بهتری در زندگی رو به رو می شود و همچنین در این راستا مرکز مشاوره ستاره ایرانیان به صورت تلفنی و حضوری در خدمت شما می باشد و مشاوران برجسته و آگاه اطلاعات لازم و کافی را در اختیار شما قرار می دهند.

منبع : وابسته کردن مرد به خود ، چند ترفند علمی و موثر

آیا رابطه شما به ازدواج ختم می شود؟ | چه روابطی برای ازدواج مناسب نیستند

آیا رابطه شما به ازدواج ختم می شود؟ روابط نامناسب برای ازدواج باعث صدمات و هدر دادن زمان و انرژی می شود و جز افسوس، پیامدهای دیگری را به همراه خواهد داشت. در این مقاله به بررسی این روابط پرداخته می شود.

امروزه برخی از روابط به اشتباه به عنوان عشق شناخته می شوند اما توجه داشته باشید که هر رابطه ای برای ازدواج مناسب نمی باشد و ازدواج ناموفق آسیب هایی را به همراه دارد که تا مدت ها گریبان گیر افراد خواهد شد هر کدام از افراد برای ازدواج شان معیارهایی دارند و بر اساس معیارها، وارد رابطه می شوند اما گاهی اوقات این روابط پایه و اساس نامناسبی دارد.

مشاوره قبل از ازدواج بسیار توصیه می شود زیرا باعث شناسایی افراد نامناسب برای ازدواج و هم چنین جلوگیری از عمیق شدن روابطی که احتمال جدایی و طلاق در زندگی مشترک می شود، در ادامه این مقاله به بررسی مهم ترین روابط نامناسب می پردازیم تا در این خصوص اطلاعات شما افزایش یابد.

چه روابطی برای ازدواج مناسب نیست؟

روابطی که برای ازدواج مناسب نیستند شرایط را از لحاظ بعد عاطفی و روانی دشوارتر می سازد و تصمیم گیری منطقی را برای فرد سخت تر و غیرممکن می کند، از طرفی این روابط زود و سریع حیات زندگی زناشویی را تهدید می کند در ادامه این مقاله به برخی از مهم ترین روابطی که برای ازدواج مناسب نیستند می پردازیم و آن ها را مورد بررسی قرار می دهیم:

1. روابطی که برای ازدواج مناسب نیست، عشق یکطرفه

یکی از روابط نامناسب برای ازدواج رابطه ای می باشد که شما عاشق طرف مقابل تان می باشید اما او زیاد علاقه ای به این رابطه ندارد و شور و شوقی نشان نمی دهد و از ندیدنتان بی قرار نمی شود، شاید شما فکر کنید که عشق شما برای ازدواج کافی می باشد اما توجه داشته باشید که عشق و محبت یک طرفه کافی نیست و باعث می شود روابط در زندگی مشترک از تعادل خارج شود و افرادی که اصرار به عشق یک طرفه دارند به طور معمول به خاطر آسیب هایی است که در دوران کودکی به آن ها وارد شده است.

 به طور مثال در دوران کودکی عشق و محبتی را دریافت نکرده اند و ناخودآگاه شان در جستجوی عشق و دوست داشته شدن می باشد.

2. روابطی که برای ازدواج مناسب نیست، تظاهر به عشق

در این رابطه طرف مقابل بیشتر به شما عشق می ورزد و در این شرایط شما تظاهر به عشق و ابراز علاقه می کنید اما از دورن خود خبر دارید که نگرش شما به رابطه تان عشق نمی باشد و تنها یک تظاهر است، در این شرایط رابطه تان از مسیر و تعادل درست خارج می شود.

توجه داشته باشید که عشق لازمه یک زندگی مشترک می باشد و در صورتی که بدون علاقه ازدواج کنید هم خودتان اذیت خواهید شد و هم طرف مقابل تان دچار آسیب روحی می شود.

3. روابطی که برای ازدواج مناسب نیست، تمایل به تغییر طرف مقابل

در این روابط شما عاشق کسی هستید که در آینده دوست دارید تغییر کند و به شخصی که شما دوست دارید تبدیل شود، نه کسی که  در حال حاضر وجود دارد، این نوع روابط وابستگی بسیاری در فرد ایجاد می کند، زیرا دائما امید دارید که طرف مقابل تان تغییر کند و نمی دانید این تغییر در چه زمانی ایجاد خواهد شد، این روابط به نوعی شبیه قمار کردن می باشد.

دائما به خودتان امید می دهید که طرف مقابل تان تغییر خواهد کرد و به خودتان می گویید که او به زمان نیاز دارد تا تغییر کند و زندگی اش را جمع و جور نماید و به خودتان می گوید اگر به او عشق و محبت کافی بدهید تغییر خواهد کرد.

در این نوع روابط شما خودتان را برتر از طرف مقابل تان می دانید و می خواهید او را کنترل کنید زیرا احساس می کنید که نیاز به تغییر دارد. به خاطر طرد شدنی که در زمان کودکی داشته اید می خواهید با کسی رابطه داشته باشید تا با همان الگوهای ناکامی در دوران کودکی مطابقت داشته باشد اما توجه داشته باشید که رابطه سالم رابطه ای می باشد که بر اساس واقعیات موجود و شخصیت فعلی طرف مقابل تان باشد و او را همانطور که هست بپذیرید و دوستش داشته باشید و به تغییر دادن او دلخوش نکنید.

4. روابط نامناسب  برای ازدواج، کمک به فرد مقابل با هدف دلسوزی و ترحم

در این روابط شما با فردی که آسیب دیده یا طرد شده و کسی او را دوست نداشته است وارد رابطه شده اید و سعی دارید به او کمک کنید در واقع رابطه شما از روی ترحم و دلسوزی می باشد  در این نوع روابط بیشتر با کسانی که مشکلات روحی، جسمی و اقتصادی دارند وارد رابطه می شوید و کسی که دائما احساس ضعف و ناتوانی می کند محبت کرده و به او ابراز علاقه می نمایید و او را دلداری داده و تشویق می کنید هم چنین سعی می کنید که او را نصیحت کنید و در نقش والد ظاهر می شوید اما شما باید بدانید که روابط ازدواج نباید بر اساس احساس ترحم و دلسوزی باشد و باید سرشار از عواطف عاشقانه از سوی دو طرف باشد.

5. روابطی که برای ازدواج مناسب نیست، قرار دادن معشوق به عنوان الگو یا معلم

یکی دیگر از روابطی که برای ازدواج مناسب نمی باشد وارد رابطه شدن با فردی است که زمانی برای شما مانند یک الگو بوده است و در این حالت شما فکر می کنید که طرف مقابل تان از شما باهوش تر و بهتر می باشد و همیشه و همه جا از او حرف می زنید همه جوره قبولش دارید و گفته های او را مبنا قرار می دهید.

زمانی که با او وارد جمعی می شوید از بودن با او در حضور دیگران به خودتان افتخار می کنید و دوست دارید که شبیه او باشید اما توجه داشته باشید که شما و همسرتان در این رابطه با هم برابر نیستند و به تدریج عزت نفس و خودباوری تان ضعیف شده و روز به روز وابستگی شما به او بیشتر می شود.

6. روابط نامناسب برای ازدواج، برقراری رابطه صرفا به دلیل ویژگی های خاص فرد

گاهی افراد به خاطر ویژگی های خاص، موقعیت های ویژه و توانایی فرد وارد رابطه با او می شوند به عنوان مثال به خاطر این که طرف مقابل شان گیتاریست و یا ظاهر خیلی خاص و زیبایی دارد با او وارد رابطه می شوند اما توجه داشته باشید که هنرمند بودن، چشمان آبی و موهای زیبا نمی توانند موفقیت یک رابطه را تضمین کند و شما در این شرایط باید از خودتان بپرسید که اگر شرایط ویژه را نداشت باز هم با او می ماندید؟

7. روابطی که برای ازدواج مناسب نیست، اشتباه گرفتن تفاهم در یک زمینه خاص با عشق

ممکن است در این زمینه خاص با طرف مقابل تان تفاهم ویژه ای داشته باشید و آن را با عاشق شدن اشتباه بگیرید، به عنوان مثال زمانی که با هم همکار هستید ممکن است در انجام پروژه هماهنگی و تفاهم زیادی با یکدیگر داشته باشید و در این حالت احساس کنید که به یکدیگر علاقه دارید اما توجه داشته باشید که آشنا شدن در یک شرایط خاص و داشتن تفاهم در یک زمینه به معنی این که شما و طرف مقابل تان در زندگی مشترک تفاهم دارید نمی باشد و احتمال این که شرایط به وجود آمده باعث شود شما در تشخیص تفاهم و عشق واقعی دچار مشکل شوید بسیار زیاد می باشد و تفاهم و هماهنگی در یک زمینه خاص باعث می شود چشم های تان بر روی واقعیت ببندید.

8. روابط نامناسب برای ازدواج، برقراری رابطه به دلیل لجاجت

روابطی که به خاطر تخلیه شدن خشم و به دلیل لجاجت با خانواده به وجود می آید نمی تواند معیار مناسبی برای ازدواج باشد و در این حالت انتخاب شما بر اساس معیارهای درست و مناسب نمی باشد بلکه به خاطر مخالفت های خانواده تان است، در این شرایط شما باید مشکلتان را با خانواده تان حل کنید و سپس اقدام به انتخاب طرف مقابل نمایید.

توجه داشته باشید که وارد رابطه شدن با کسی که ویژگی های متضاد با نامزد یا معشوق قبلی تان دارد امری اشتباه می باشد، نکته منفی این رابطه دور شدن از معیارهای اصلی برای ایجاد رابطه با شریک آینده زندگی تان می باشد.

9. روابطی که برای ازدواج مناسب نیست، وارد رابطه مثلثی شدن

فردی که قصد ازدواج با او را دارید علاوه بر این که متناسب با معیارهای شما است باید شرایط اصلی ازدواج یعنی عدم ارتباط با فرد دیگر را نیز داشته باشد، در روابط مثلثی (دو عاشق و یک معشوق) باعث تنش و درگیری های بسیاری می شود و در صورتی که فرد سوم حذف شود ممکن است همیشه نگران باشید که مبادا همسرتان به سمت رقیب تان گرایش داشته باشد، این شرایط در مورد افرادی که متاهل هستند پررنگ تر می باشد.

تاثیر خدمات روانشناسی بر تشخیص روابط نامناسب برای ازدواج

برای این که ازدواج موفقی داشته باشید باید ابتدا بررسی کنید که آیا شما برای یکدیگر مناسب هستید یا خیر، روابطی که برای ازدواج صحیح و مناسب نیستند خیلی زود با مشکل رو به رو می شوند به همین دلیل باید قبل از ازدواج با مشاور و روانشناس صحبت کنید تا در این زمینه شما را راهنمایی کند در صورتی که انتخاب نادرستی داشته باشید روانشناس آن را تشخیص داده است و در صورت امکان به شما کمک می کند تا رابطه سالمی را برقرار کنید و یا بتوانید به خوبی از یکدیگر جدا شوید در این راستا مشاوران و متخصصان مرکز ستاره ایرانیان خدماتی را به صورت حضوری و تلفنی ارائه می دهند و در این زمینه یاری تان می کنند.

منبع : آیا رابطه شما به ازدواج ختم می شود؟ | چه روابطی برای ازدواج مناسب نیستند 

سرد مزاجی زنان بعد از زایمان، دلایل کامل + روش درمان فوری

سرد مزاجی زنان بعد از زایمان، دلایل کامل + روش درمان

یکی از مشکلات شایع زناشویی و جنسی بعد از زایمان، سرد مزاجی زنان می باشد، زنی که به تازگی زایمان کرده است دچار مشکلات جسمی و روانی می شود و به احتمال زیاد زندگی زناشویی او دچار چالش های اساسی می شود.

باید این نکته را در نظر بگیرید که زایمان فرآیندی طبیعی و مهم می باشد که روان و جسم فرد را درگیر می کند و باعث سرد مزاجی فرد می شود سرد مزاجی بعد از زایمان دلایل فیزیکی و روانی متعددی دارد که پس از این که شناسایی شدند قابل درمان می باشند.

در ادامه این مقاله به بررسی کامل سرد مزاجی جنسی زنان پس از زایمان می پردازیم و باید به این نکته توجه داشته باشید که اهمیت دادن به سرد مزاجی بسیار مهم می باشد و در این خصوص باید از مشاوره روابط زناشویی کمک بگیرید تا راه حل های درستی در اختیار شما بگذارند.

سرد مزاجی زنان بعد از زایمان: شروع فعالیت جنسی

پس از زایمان رابطه جنسی زوجین کمی سرد می شود زیرا زایمان فرآیندی می باشد که جسم و روان فرد را متحول می کند. به همین دلیل پس از زایمان مدتی زمان می باشد تا فرد آمادگی خود را برای فعالیت های جسمی دوباره به دست آورد، مدت زمان آمادگی در افراد متفاوت می باشد برخی از آن ها به چند هفته و برخی به ۴ تا ۶ ماه زمان نیاز دارند

در صورتی که زن و مرد در مورد زمان این مشکلات آگاهی نداشته باشند و در زندگی مشترک با مشکلاتی رو به رو شوند، زن احساس می کند که بی کفایت می باشد و دیگر توانایی سابق را ندارد و مرد احساس می کند که کنار گذاشته شده است.

دلایل فیزیولوژیکی

زنان به خاطر دلایل زیر به بی میلی جنسی و سرد مزاجی بعد از زایمان دچار می شوند که عبارت است از:

  • به هم خوردن میزان ترشح هورمون ها
  • پارگی واژن و آسیب دیدگی در اثر زایمان
  • شل شدن عضلات کف لگن و افتادگی واژن از دلایل سرد مزاجی زنان بعد از زایمان می باشد
  • خشکی واژن که باعث مقاربت دردناک می شود.
  • ناتوانی در نگهداری مدفوع و ادرار در حین رابطه جنسی
  • کاهش حسی واژن

سرد مزاجی زنان بعد از زایمان: دلالی روانشناختی

به طور معمول قبل از این که برای زوجین مشکلی پیش آید به درمان آن اقداماتی را انجام نمی دهند سرد مزاجی در مواردی ممکن است باعث دلزدگی زناشویی شود و در صورتی که با دلایل سرد مزاجی پس از زایمان آشنا شوید بهتر خواهید توانست از نارحتی های به وجود آمده پیشگیری کنید.

  1. افسردگی دلیل اصلی سرد مزاجی زنان

از هر صد نفری که زایمان می کنند ده تا پانزده نفر آن ها به افسردگی بعد از زایمان مبتلا می شود و افرادی به دلایلی مانند مشکلات بارداری، اختلالات هورمونی، استرس و غیره به افسردگی بعد از زایمان دچار می شوند و به همین دلیل بعد از زایمان میل جنسی زن به شدت کاهش می یابد و از رابطه جنسی اش هیچ لذتی نمی برد.

  1. علاقه نداشتن به رابطه جنسی علت سرد مزاجی زنان نیست

فعل و انفعالات هورمونی که به دلیل زایمان در بدن زن اتفاق می افتد پیامدهای روحی و روانی بسیاری را بر عهده خواهد داشت یکی از مسائلی که باعث سرد مزاجی در رابطه جنسی می شود بی علاقگی به رابطه جنسی می باشد، در این مدت زن نیازمند به برقراری رابطه جنسی دوباره ندارد و برخورد مرد در این دوران بسیار مهم می باشد و در شرایط روحی زن تاثیر بسیاری می گذارد.

  1. رابطه خستگی و سرد مزاجی زنان

عواملی مانند بارداری، زایمان و بچه داری قوای جسمی زن را تحلیل می کند و به طور طبیعی باعث می شود تا تمایل زن برای رابطه جنسی کاهش یابد، در این شرایط باید مرد به همسرش در نگهداری بچه کمک کند و ساعاتی را برای استراحت زن در نظر گرفته شود تا خستگی های به وجود آمده باعث به وجود آمدن مشکلات جسمی و زناشویی نشود.

  1. نگرانی از وضعیت جسمی

زایمان باعث ایجاد شدن تغییرات زیادی مثل اضافه وزن در ظاهر زن می شود و به دلیل برخی از این تغییرات ممکن است فرد احساسات خجالت کند و از داشتن رابطه جنسی سر باز زند، باید به همسرتان اطمینان دهید که این تغییرات ظاهری طبیعی می باشد و به تدریج به حالت قبل باز می گردد.

  1. معذب بودن از حضور فرزند دلیل پنهان سرد مزاجی زنان

حضور فرزند در اتاق خواب می تواند یکی از دلایل معذب بودن زنان به برقراری رابطه جنسی باشد، برای فرزند پروری صحیح بهتر است اتاق فرزند از والدین جدا باشد و مادر برای انجام دادن اموراتی که که مربوط به فرزند می شود مانند شیر دادن و انجام کارهای نوزاد به اتاق او برود اما برخی از مادران برای این که دسترسی راحتی به نوزاد شان داشته باشند نوزاد را به اتاق خودشان می برند که این کار در آینده مشکلاتی برای نوزاد و والدین ایجاد می کند و سرد مزاجی بعد از زایمان یکی از آن ها می باشد.

  1. سرد مزاجی زنان به خاطر نگرانی از بارداری دوباره

تولد فرزند اول برای مادر سختی های بسیاری به همراه دارد و به شدت توان او را کاهش می شود و ممکن است زن نگران بارداری مجدد باشد و از داشتن رابطه جنسی سر باز زند.

سرد مزاجی زنان بعد از زایمان: روش درمان

برای درمان سرد مزاجی بعد از زایمان باید علت آن به درستی تشخیص داده شود و در این صورت مشکلات فیزیولوژیکی با دارودرمانی و استراحت درمان می شود، مشکلات روانی را می توان با برقراری بینش نسبت به موقعیت جدید مادر و تفکیک هویت زنانه و مادرانه بهبود داد و زن این توانایی را کسب می کند تا نقش زنانه و مادرانه خود را به درستی بپذیرد، هم چنین افراد خانواده باید نسبت به وظیفه خود در قبال مادر و نوزاد آگاهی داشته باشند تا بتوانند باری را از روی دوش مادر بردارند.

تاثیر خدمات روانشناسی

بر اساس مطالبی که بیان شده است سرد مزاجی زنان بعد از زایمان دلایل متعددی دارد که به نگرش منفی نسبت به خود و نگرانی های فکری مربوط می شود و به همین دلیل بسیار اهمیت دارد تا زنان بعد از زایمان از روانشناس کمک بگیرند تا بتوانند این مسئله را به درستی حل نمایند.

باید به این نکته توجه داشته باشید که رابطه جنسی بخش بسیار مهمی از زندگی زناشویی افراد می باشد و سرد مزاجی بعد از زایمان تا حدودی طبیعی می باشد اما در صورتی که جدی پرداخته نشود مشکلات زیادی را برای فرد به وجود می آورد، در این زمینه مرکز مشاوره ستاره ایرانیان از کادری مجرب تشکیل شده اند که آماده ارائه خدمات حضوری و تلفنی می باشند.

منبع : سرد مزاجی زنان بعد از زایمان، دلایل کامل + روش درمان فوری

نیازهای روانی سالمندان ، وضعیت روحی و روانی سالمندان در ایران

نیازهای روانی سالمندان، وضعیت روحی و روانی سالمندان در ایران

نیازهای روانی سالمندان از جمله موضوعاتی می باشد که احتیاج به توجه بیشتری دارد، سلامت روان سالمندان تحت تاثیر عواملی مانند نزدیک شدن به سال های پایانی عمر، بازنشستگی و مشکلات جسمی که باعث کاهش سطح فعالیت فرد می شود و هم چنین مشکلاتی مانند از دست دادن همسر و یا دوستان و غیره می باشد.

بر اساس نظرسنجی های انجام شده بروز اختلالات روحی و روانی در سالمندان می تواند باعث افسردگی و اضطراب شود و خطر خودکشی را تا حد زیادی افزایش دهد به همین خاطر نقش اطرافیان در بهبود سلامت جسمی و روانی سالمندان از اهمیت بسیاری برخوردار می باشد و باید نسبت به نیاز سالمندان دقت و توجه بیشتری داشته باشیم.

در این خصوص باید از مشاوره روانشناسی کمک بگیرید تا اطلاعات خود را راجع به دوران سالمندی افزایش دهید و بتوانید به خوبی نیازهای آن ها را برطرف نمایید.

نیازهای روانی سالمندان

روانشناسان معتقدند که پس از رسیدن به سن ۶۰ سالگی وارد دنیای سالمندی می شوند ورود آن ها به این دوران با چالش های بسیاری همراه خواهد بود و کنار آمدن آن ها با این شرایط تحت تاثیر عواملی مانند کیفیت زندگی فرد، سلامت جسم و روان و همین طور سیستم های حمایتی در محیط اطراف او می باشد.

عدم توجه به نیازهای روانی سالمندان باعث به وجود آمدن بیماری های روحی و روانی شده و آسیب های مغزی مانند آلزایمر در آن ها می شود. با توجه به این که بروز اختلالات می تواند مشکلاتی برای فرد و اطرافیان او به دست آورد بهتر است برای پیشگیری از این مسئله اطلاعات خود را در مورد نیازهای سالمندان افزایش دهید و روش های ارتباطی مناسب با آن ها را یاد بگیرید تا نحوه ارتباطی مناسبی با آن ها داشته باشید.

به استقلال سالمندان احترام بگذارید

همه ما انسان ها بعد از این که سال های کودکی مان به پایان می رسد تلاش می کنیم که خودمان برای زندگی تصمیم بگیریم اما این موضوع در دوران سالمندی به دلیل ناتوانی مالی و یا حرکتی تا حدودی غیر ممکن می باشد و همین مسئله باعث می شود تا سالمندان از نظر روحی حال خوبی نداشته باشند و افسردگی در آن ها به وجود آید به همین دلیل باید به آن ها اجازه دهید تا جایی که ممکن است خودشان برای زندگی تصمیم بگیرند.

از جمله موضوعاتی که سالمندان می توانند در مورد آن ها تصمیم بگیرند و مشارکت داشته باشند مربوط به امور خانه و یا تصمیم گیری در مورد شرایط مالی زندگی شان می باشد.

توصیه می شود در شرایطی که قرار است بعضی از کارها را شما برای سالمند انجام دهید از او سوال کنید که دلش می خواهد آن کار چطور انجام شود و در صورتی که با آن موضوع مخالف هستید سعی کنید تا حدودی مطابق میلشان رفتار کنید.

یکی از مشکلاتی که در میان سالمندان به وجود می آید وابستگی به اطرافیان می باشد، اگر چه آن ها به استقلال نیاز دارند اما ترس از دست دادن و آسیب دیدن اطرافیان باعث می شود تا به دیگران وابسته شوند، در صورتی که احساس می کنید فرد سالمند به این مشکل دچار شده است برای جلوگیری از پیشرفت این مشکل باید از روانشناس کمک بخواهید تا راهکارهای لازم را در اختیار شما قرار دهد.

احساس ارزشمندی

در دوره ای که فرد سالمند ناتوان می شود عزت نفس خودش را از دست می دهد و احساس بی ارزشی در او به وجود می آید . بر اساس نظریه اریکسون احساس بی ارزشی که در فرد به وجود می آید ممکن است تحت تاثیر ناتوانی های حال حاضر فرد و هم چنین نارضایتی او به خاطر از دست دادن فرصت زندگی باشد.

در این شرایط فرد احساس حسرت و ناامیدی می کند و حس می کند از زندگی اش استفاده مفید نکرده است و آن چنان برای او با ارزش نبوده است و دیگر فرصتی ندارد تا بتواند این شرایطش را جبران کند.

فکر کردن به این موضوعات باعث می شود تا سلامت روان سالمند با مشکلاتی رو به رو شود و در صورتی که احساس کردید سالمند در این شرایط قرار گرفته است و این مسئله ناراحت می باشد باید به مشاور مراجعه کنید و از او کمک بخواهید، هم چنین با استفاده از راهکارهای دیگری مانند مشورت گرفتن از سالمندان و یا کمک گرفتن از آن ها می توانید حس خوبی را در آن ها ایجاد کنید که همچنان آن ها برای اطرافیان مفید می باشند و بودن شان در کنار اطرافیان لازم است.

نیازهای روانی سالمندان، دریافت محبت و توجه

یکی از اصلی ترین نیازهای روانی سالمندان این می باشد که مورد توجه و محبت اطرافیانشان قرار بگیرند، سالمندی باعث از کارافتادگی و ناتوانی فرد، کند شدن فعالیت های او و هم چنین بی خبری از اتفاقات جامعه می شود و این مسئله باعث می شود که آن ها فکر کنند دیگر مورد توجه و علاقه فرزندانشان نمی باشند.

آن ها نگران هستند که دیگر دوست داشتنی نیستند و دیگران به آن ها علاقه ای ندارند و همین مسئله باعث بروز مشکلات روحی مانند احساس تنهایی، افسردگی و اضطراب می شود و در این شرایط باید با سالمندان ارتباط خوبی داشته باشید و توجه و محبت خود را بیش از گذشته به آن ها نشان دهید.

توجه به سلامت روان

بر اساس نظر روانشناسان سلامت روان صرفا به معنای نبود بیماری روحی نمی باشد، بلکه در صورتی که فرد از زندگی اش احساس رضایت نداشته باشد در سلامت روان او نقش بسیار مهمی دارد، داشتن سلامت روان و اهمیت دادن به آن یکی از مسائل مهمی می باشد که به سالمندان کمک می کند تا مراحل زندگی شان را با کیفیت بگذرانند، برای این که سالمندان سلامت روان خوبی داشته باشند باید به نکات زیر توجه کنیم:

  • برقرار کردن محیط های شاد و رفت و آمدهای اجتماعی باعث می شود تا حد زیادی به سلامت روان سالمندان کمک شود و هم چنین ارتباط با سایر افراد که در گروه سنی سالمندان می باشد می تواند برای آن ها مفید باشد.
  • بعضی از بازی ها و تمرین ها می تواند به توانایی ذهنی و جسمی سالمندان کمک کند به همین دلیل سعی کنید زمانی را به فعالیت هایی مانند ورزش کردن و پیاده روی اختصاص دهید.
  • اطلاعات خود را در مورد سالمندی افزایش دهید و می توانید از مشاور و روانشناس در این خصوص کمک بگیرید و آگاهی خود را در مورد آلزایمر و نحوه پیشگیری از آن افزایش دهید و در صورتی که نشانه های منفی مانند افسردگی، نا امیدی، مشکلات رفتاری مانند پرخاشگری و یا هر نشانه دیگری که در گذشته در رفتار فرد وجود نداشته و امروزه به وجود آمده و یا شدت یافته است بهتر می باشد برای درمان آن اقداماتی را انجام دهید.

نیازهای روانی سالمندان، شایع ترین بیماری های روانی

انواع زوال عقل

به طور کلی زوال عقل به معنی آسیب دیدن بخشی از قشر خاکستری مغز می باشد و این آسیب به تدریج تمامی مغز را درگیر می کند، باید به این مسئله توجه داشته باشید که سلول های مغزی آسیب دیده قابل درمان نمی باشند و این مسئله به تدریج باعث می شود تا فرد ناتوان شده و در زمینه های مختلف زندگی اش اثر بگذارد و باعث مرگ او شود.

بیماری آلزایمر و پارکینسون از جمله شایع ترین انواع زوال عقلی در سالمندان می باشد که هیچ راه درمانی برای آن ها وجود ندارد و در صورتی که این اختلالات در مراحل مقدماتی صورت گیرد باعث می شود تا با استفاده از اقداماتی روند رشد بیماری کند شود.

بر اساس نظر روانشناسان عواملی مانند سبک زندگی تاثیر بسیاری در پیشگیری از بروز زوال عقل دارند و به همین دلیل بسیار اهمیت دارد تا برای پیشگیری و درمان این بیماری اقداماتی انجام شوند و برای درمان این بیماری توجه کافی داشته باشند.

افسردگی و نا امیدی

عواملی در سالمندی باعث می شود تا فرد احساس ناامیدی و افسردگی کند، این عوامل عبارت اند از نزدیکی به سال های پایانی عمر، ناتوانی جسمی و روحی به خصوص این احساس که فرد سال های عمر خود را به شکل مطلوبی پشت سر نگذاشته است.

بر اساس آمارهای به دست آمده افسردگی یکی از شایع ترین بیماری های روانی در سالمندان می باشد و نرخ خودکشی افسردگی در سالمندان بسیار بیشتر از جوانان می باشد به همین دلیل باید در این خصوص پیشگیری های لازم را انجام دهید و برای درمان این اختلال اقداماتی صورت گیرد.

اضطراب مرگ

اگر چه مرگ برای هیچ یک از افراد خوشایند نمی باشد اما برخی از افراد از این موضوع به حدی می ترسند که زندگی شاد و فعالیت های مورد علاقه شان را از دست می دهند و دوره سالمندی چون پایان زندگی هر فرد می باشد اضطراب آن ها در مورد مرگ بیشتر می شود.

آن ها در این دوره رفتارهایی از خودشان نشان می دهند که نشان دهنده اضطراب آن ها از مرگ می باشد، این رفتارها عبارت اند از:

  • ترس از تنهایی
  • توجه بیش از حد به مرگ و تهیه وسایلی مانند کفن
  • وصیت کردن مداوم به اطرافیان
  • گوشزد کردن نکاتی در مورد مراسم عزاداری

ترس از مرگ اگر تا حد زیادی باشد امکان استفاده از سال های زندگی فرد را می گیرد و در برخی موارد باعث خودکشی می شود به همین دلیل در صورتی که مشاهده کردید سالمند شما با این شرایط رو به رو شده است برای رفع این بحران و نیازهای روانی انسان از روانشناس کمک بگیرید.

بی خوابی

در سنین سالمندی تغییراتی در بدن فرد به وجود می آید و همین مسئله باعث به وجود آمدن اختلالت خواب به ویژه بی خوابی در فرد می شود، بی خوابی به دلیل این که بدن به استراحت کمتری نیاز دارد به وجود می آید و به خودی خود دلیلی برای نگرانی نمی باشد.

در صورتی که این موضوع باعث نگرانی فرد شده است و کیفیت زندگی او را تحت الشعاع قرار داده باید از متخصص و روانشناس کمک بگیرید تا در این خصوص به سالمند کمک کند.

اختلالات رفتاری

برخی از سالمندان رفتارهای نامناسبی مانند پرخاشگری از خودشان نشان می دهند پرخاشگری می تواند به خاطر مشکلات ریشه ای مانند افسردگی و یا اضطراب در فرد به وجود آید، هم چنین در مراحل نخستین زوال عقل فرد توانایی کنترل خودش را ندارد و یا وسایلی را فراموش می کند و نمی داند آن ها را کجا گذاشته است و افراد دیگر را متهم می کند که آن ها وسایل را برداشته اند و به این دلیل رفتارهای پرخاشگرانه ای را از خود نشان می دهند.

یکی دیگر از رفتارهای منفی سالمندان لجبازی می باشد و تا حدی نشان دهنده میل به کنترل شرایط فرد و حفظ استقلال او می باشد و به همین دلیل در صورتی که با مشکلات رفتاری سالمندان مواجه شدید باید از انجام رفتارهای منفی و یا پرخاشگرانه خودداری کنید و سعی کنید دلایل این رفتارها را پیدا کند و برای حل آن راهکارهایی را در نظر بگیرید.

نیازهای روانی سالمندان، زندگی در مراکز نگهداری سالمندان

برخی از سالمندان به دلیل احساس تنهایی و و نبود اطرافیان و یا به دلیل مراقبت های شبانه روزی تصمیم می گیرند تا در مراکز سالمندان نگهداری شوند. بر اساس مطالبی که بیان شد استقلال و تصمیم گیری در مورد نیازهای شخصی یکی از مهم ترین مسائلی می باشد که بر روی سلامت روان فرد اثر می گذارد و با توجه به این که در سرای سالمندان این استقلال از آن ها گرفته می شود و آن ها نمی توانند در مورد ساده ترین مسائل زندگی مانند پخت غذای مورد نظر و یا رفت و آمدهایشان نظری داشته باشند و این مسئله باعث می شود تا بر روی سلامت روان آن ها تاثیری منفی گذاشته شود.

بر اساس تحقیقات روانشناسی که انجام شده است در مراکز نگهداری اگر تا حدودی به سالمندان استقلال داده شود، به طور مثال نظافت اتاق شان به عهده خودشان باشد در این صورت احساس استقلال خواهند کرد و با محل زندگی شان راحت تر می توانند کنار بیایند.

منبع : نیازهای روانی سالمندان ، وضعیت روحی و روانی سالمندان در ایران