عوامل تحریک کننده افسردگی، ۵ عامل اصلی را بشناسید

عوامل تحریک کننده افسردگی، ۵ عامل اصلی را بشناسید

عواملی که باعث تحریک افسردگی می شوند چه چیزهایی هستند؟ در چه شرایطی باید نسبت به افسردگی هوشیاری بیشتری داشته باشیم؟ یکی از شایع ترین اختلالات روانی افسردگی می باشد که آن را به عنوان سرماخوردگی ذهن می شناسند، عوامل بسیاری در محیط می تواند افسردگی را تحریک کند و یا منجر به شدت آن شود، همه افراد در معرض خطر افسردگی و عوامل تحریک کننده آن می باشند و گاهی دور شدن از عوامل تحریک پذیر برای آن ها دشوار می باشد.

در این شرایط باید علائم و نشانه هایی که نشان دهنده افسردگی می باشند را بشناسید تا از اختلالات افسردگی پیشگیری کنید، هم چنین در این زمینه می توانید با مشاور تخصصی درد و دل کرد و عوامل تحریک کننده تان را بیان کنید، مشاور و روانشناس با توجه به شرایط شما راهکارهایی عملی برای درمان افسردگی در اختیار شما می گذارد.

عوامل تحریک کننده افسردگی، چند عامل اصلی

شرایط مختلفی باعث به وجود آمدن خلق افسرده و شروع دوره های افسردگی می شود و باید این نکته را در نظر بگیرید که شرایط شما با هیچ فرد دیگری قابل مقایسه نمی باشد و خوبی مراجعه به روانشناس این است که مثل یک دوست صمیمی با شما وارد گفت  و گو می شود و راهکارهای مناسب و صحیح با توجه به روحیه و شرایط شما در اختیار شما می گذارد، در این مقاله چند مورد از عوامل اصلی که باعث تحریک افسردگی می شود را بیان می کنیم.

  1. ایجاد تغییرات اساسی در زندگی

سازگار شدن با هر تغییری در زندگی آسان نمی باشد برای مثال زمانی که فرد شغلش را از دست می دهد و یا بازنشسته می شود مجبور می شود با این شرایط کنار بیاید و تغییراتی در شیوه زندگی خود ایجاد کند در صورتی که به آن عادت ندارد. اگر فرد در سازگاری با شرایط ناتوان باشد مشکلاتی مانند اختلال در سازگاری و اختلال در افسردگی برای او به وجود می آید.

یکی از مهم ترین تغییرات در زندگی می توان به تولد فرزند اشاره کرد جالب است بدانید که افسردگی بعد از زایمان به زنان تنها اختصاص ندارند و گاهی اوقات بسیاری از مردان را درگیر می کند. عواملی مانند تغییرات هورمونی، کنار آمدن با شرایط جدید، مسئولیت ها و وظایف جدید باعث به وجود آمدن اختلال افسردگی در فرد می شوند.

زن و مردی که تا قبل از به دنیا آمدن فرزندشان در مرکز توجه یکدیگر قرار داشته اند بعد از به دنیا آمدن فرزندشان باید توجه شان را بر روی کودکشان معطوف کنند و برای این که با شرایط جدید سازگار شوند باید انعطاف پذیری ذهنی داشته باشند و از طرف دیگران حمایت های عاطفی دریافت نمایند تا بتوانند از به وجود آمدن افسردگی پیشگیری کنند.

در صورتی که بعد از تولد فرزندتان با علائم و نشانه های افسردگی رو به رو شدید باید از مشاور روانشناس برای دریافت خدمات روان درمانی مراجعه نمایید تا برای درمان افسردگی شما اقداماتی را انجام دهد در غیر این صورت افسردگی به رابطه شما با فرزندتان اثر می گذارد و احتمال دارد باعث افسردگی فرزندتان شود.

۲٫ عوامل تحریک کننده افسردگی، عوامل مربوط به روابط عاطفی

در بسیاری از موارد افسردگی به خاطر عواملی مانند طلاق و یا به هم خوردن رابطه و مشکلات خانوادگی آغاز می شود، در واقع روابط عاطفی نزدیک، هیجانات بسیاری را برای افراد رقم می زند و در روان فرد، طوفان های شدید و بزرگی را به وجود می آورد.

بسیاری از افراد پس از این که طلاق می گیرند یا رابطه عاطفی شان را برهم می زنند باعث می شود تا خلق بسیار پایینی را تجربه کنند و در این حالت ممکن است افکار خودکشی به سراغ فرد بیاید، در این موارد مداخلات روانشناسی و روان پزشکی ضرورت بسیاری دارد و علاوه بر جلسات روان درمانی فرد باید برای درمان افسردگی خود از داروهای ضد افسردگی استفاده کند.

۳٫ مرگ نزدیکان و آشنایان

یکی از دشوارترین امکانات این زندگی کنار آمدن با مرگ نزدیکان می باشد در صورتی که از پس این امتحان برنیایید احتمال دارد حالت سوگ و عزاداری برای مدت طولانی در شما باقی بماند و باعث افسردگی در شما شود، در صورتی که غم و اندوه شدید باشد داشتن علائم غم حداکثر تا ۶ ماه پس از مرگ عزیزان طبیعی می باشد و در صورتی که حالت افسردگی و سوگ به مدت طولانی تری تجربه شود باعث به وجود خلق افسرده و به وجود آمدن اختلالاتی در عملکرد روزانه می شود و در این حالت برای درمان افسردگی حتما باید از مشاوره روانشناسی کمک گرفت.

۴٫ تجربه استرس مزمن

بسیاری از افراد جامعه تحت تاثیر انواع استرس های مالی، شغلی، خانوادگی و غیره قرار دارند در صورتی که این استرس ها برای زمان طولانی مدتی در زندگی حضور داشته باشد و به درستی مدیریت نشود باعث به وجود آمدن اختلالات اضطرابی، افسردگی و علائم ناخوشایند جسمانی خواهد شد.

به طور مثال بعد از تعطیلات طولانی مدت شما مجبور می شوید که به سرکار و یا دانشگاه بروید در این حالت استرس بسیاری به شما وارد می شود که در این شرایط باید راهکارهای مدیریت استرس را از طریق کتاب های خودیاری، کارگاه های آموزشی و جلسات فردی یاد بگیرید تا بتوانید از به وجود آمدن مشکلات و افسردگی پیشگیری کنید.

۵٫ عوامل تحریک کننده افسردگی، اعتیاد به مصرف مواد، دارو یا الکل

درگیر شدن با اعتیاد می تواند باعث به وجود آمدن افسردگی شود زیرا روابط خانوادگی از طریق اعتیاد از دست می رود و قوای جسمی و روانی فرد دچار تحلیل می شود، این عوامل در پیدایش افسردگی بی تاثیر نمی باشند.

پس از ترک اعتیاد و هم چنین ترک سیگار به وجود آمدن افسردگی امری شایع می باشد در واقع بسیاری از افراد بعد از ترک اعتیاد و سیگار دچار افسردگی می شوند و به وجود آمدن افسردگی در این شرایط می تواند موقعیت پرخطری را ایجاد کند و فرد دوباره به سمت مصرف مواد برگردد، هم چنین ترک اعتیاد باید حتما تحت نظر متخصص روانشناس انجام گیرد.

کلام آخر

عوامل محیطی گوناگونی در تحریک و تشدید افسردگی نقش دارد و بسیار از افراد در سن ها مختلف آن را تجربه می کنند، یکی از شایع ترین اختلالات روانی افسردگی می باشد و سلامت جسمی و روانی فرد را با مشکلاتی رو به رو می کند و بر جنبه های مختلف زندگی از جمله شغل، تحصیل و روابط بین فردی تاثیر می گذارد.

شما باید عواملی که باعث تحریک شدن افسردگی می شود را بشناسید تا بتوانید برای پیشگیری از آن اقداماتی را انجام دهید، برای آشنایی با این علائم می توانید از مشاوره افسردگی کمک بگیرید تا بتوانید علت و عوامل تشدید کننده افسردگی را در خودتان پیدا نمایید، شما باید این علائم را به خوبی بشناسید و بهترین راهکار درمانی را برای حل آن پیدا کنید تا بتوانید روند عادی زندگی تان را دنبال کنید.

منبع : عوامل تحریک کننده افسردگی، ۵ عامل اصلی را بشناسید

هوش اجتماعی نوجوان را افزایش دهیم

 هوش اجتماعی نوجوان (Social intelligence)، راه های تقویت هوش اجتماعی و آگاهی از تفاوت هوش هیجانی و هوش اجتماعی باعث می شود که افراد نسبت به نحوه درک افراد مطلع باشند.  این افراد می دانند که به صورت حسّی بدانند که در موقعیت های اجتماعی چه چیزی بگویند و حتی در جاهایی که ازدحام جمعیت وجود دارد، دارای اعتماد به نفس مناسبی باشند.

هوش اجتماعی چیست؟

نظریه هوش اجتماعی برای اولین بار در سال ۱۹۲۰ و توسط یک روانشناس آمریکایی به اسم ادوارد تورندایک[Edward Thorndike] مطرح شد.

وی هوش اجتماعی نوجوان را به صورت “توانایی شناخت و مدیریت مردان و زنان و پسرها و دختران و داشتن اقدامات عقلایی در روابط انسانی” تعریف کرد.

هیچ شخصی دارای هوش اجتماعی متولد نمی شود. در مقابل، این مورد شامل مجموعه ای از مهارت ها می باشد که افراد در طول زمان یاد می گیرند.

نشانه هوش اجتماعی بالا

افراد دارای هوش اجتماعی یک سری ویژگی های اصلی دارند که در هنگام ارتباط برقرار کردن با سایر افراد به آن ها کمک می کند. این موارد عبارتند از:

۱. گوش دادن مفید:

شخصی که دارای هوش اجتماعی می باشد، فقط به منظور جواب گفتن گوش نمی کند، بلکه به صورت واقعی و با تمام حواس خودش به موارد بیان شده توسط یک فرد دیگر گوش می کند.

سایر افراد در هنگام مکالمه با این افراد، احساس شناخته شدن و ارتباط برقرار کردن پیدا می کنند.

 

۲. مهارت های مکالمه ای:

آیا تا به حال شخصی را دیده اید که به صورت مناسبی با سایر افراد ارتباط برقرار می کند؟

آن ها دارای یک سری مهارت های مکالمه ای هستند که باعث می شود توانایی مناسبی برای بحث کردن با هر شخصی داشته باشند.

آن ها در مکالمات با ادب، شایسته، شوخ طبع و  صادق هستند و می توانند جزئیات موارد بیان شده توسط سایر افراد را به یاد بیاورند که باعث می شود مکالمه صورت گرفته معنادار باشد.

۳. مدیریت شهرت:

افراد دارای هوش اجتماعی، عقیده ای را که در افراد ایجاد می کنند را در نظر می گیرند.

مدیریت شهرت که به عنوان یکی از پیچیده ترین مولفه های هوش اجتماعی نوجوان در نظر گرفته می شود، نیاز به یک توازن دقیق و محتاطانه دارد.

یک شخص باید به صورت متفکرانه یک عقیده ای را در فرد دیگری ایجاد کند و همزمان یک فرد قابل اعتمادی باشد.

۴. عدم بحث و مشاجره:

شخصی که دارای هوش اجتماعی می باشد، مطلع است که جر و بحث کردن یا به اثبات رساندن یک مورد از طریق ایجاد یک احساس بد در یک فرد دیگر، روش مورد استفاده و مورد دلخواه آن ها نمی باشد.

آن ها بیدرنگ و بلافاصله ایده های سایر افراد را رد نمی کنند، بلکه با یک ذهن باز و به دقت به صحبت های وی گوش می کنند – حتی در صورتی که وی به صورت شخصی با ایده مطرح شده مخالف باشد.

تقویت هوش هیجانی در نوجوانان

در حالی که برخی از افراد بدون هیچ نوع تلاشی هوش اجتماعی خودشان را افزایش می دهند، ولی سایر افراد باید تلاش بیشتری برای افزایش هوش اجتماعی شان انجام بدهند.

خوشبختانه، استراتژی های خاص می توانند به فرد کمک کنند تا مهارت های اجتماعی را ایجاد بکند. تکنیک هایی که برای رشد هوش اجتماعی شما می توانند مفید باشند عبارتند از:

۱. توجه مناسب نسبت به موارد (و افراد) موجود در اطراف خودتان.

افراد دارای هوش اجتماعی، مشاهده کننده می باشند و به راهنماهای اجتماعی دقیقی که در اطرافشان وجود دارد، توجه می کنند.

در صورتی که فکر می کنید یک شخص موجود در زندگی شما مهارت های مردمی و اجتماعی زیادی دارد، به نحوه تعامل وی با سایر افراد توجه کنید.

۲. بر روی افزایش هوش عاطفی خودتان تلاش کنید.

هر چند که هوش عاطفی نوجوان شبیه به هوش اجتماعی نوجوان می باشد، ولی بیشتر در رابطه با نحوه کنترل احساسات خودتان و نحوه همدلی کردن شما با سایر افراد می باشد.

این هوش به شما کمک خواهد کرد تا عواطف موجود در سایر افراد را هم بشناسید و آن ها را تنظیم کنید.

یک فرد دارای هوش عاطفی می تواند احساسات منفی ، همانند احساس ناکامی یا عصبانیت، را در هنگام قرار گرفتن در یک مجموعه اجتماعی شناسایی و کنترل کند.

پیشنهاد مشاور: تشخیص تیزهوشی (استعداد) کودک

۳. احترام گذاشتن به تفاوت های فرهنگی.

هر چقدر شما بیشتر منتظر و پذیرای تفاوت های فرهنگی باشید، می توانید شناخت بهتری نسبت به آنها به دست بیاورید.

هر چند که اکثر افراد مهارت های خودشان را از خانواده، دوستان و جامعه اطراف خودشان یاد می گیرند.

ولی یک فرد دارای هوش اجتماعی به این شناخت دست پیدا می کند که سایر افراد بر اساس نحوه تربیتی که داشته اند، می توانند واکنش ها و فرهنگ های متفاوتی داشته باشند.

۴. تمرین کردن گوش دادن به صورت فعال.

با کار کردن بر روی مهارت های ارتباطی (که به گوش دادن فعال نیاز دارد) هوش اجتماعی نوجوان افزایش می یابد.

در هنگام صحبت کردن یک فرد هیچ گونه اختلالی ایجاد نکنید. قبل از پاسخ دادن، به صحبت هایی که یک فرد بیان می کند با دقت گوش کنید.

به انعطاف های موجود در صحبت های سایر افراد گوش کنید، چرا که این مورد می تواند معنای واقعی مورد نظر آن ها را بیان کنید.

۵. از افراد مهمی که در زندگیتان قرار دارند، قدردانی کنید.

افراد دارای هوش اجتماعی روابط عمیقی با افرادی دارند که برای آن ها مهم هستند. به احساسات همسر، فرزند، دوستان، همکاران و سایر افراد مرتبط با خودتان توجه کنید

در صورتی که نسبت به افراد صمیمی موجود در زندگی خودتان بی توجه باشید، شما نخواهید توانست که ارتباط مناسبی با سایر افراد برقرار کنید.

۶. توصیه ای برای داشتن یک زندگی بهتر

به دست آوردن و ماهر شدن در هوش اجتماعی به راحتی امکان پذیر نمی باشد.

با این وجود، کار کردن بر روی هوش اجتماعی نوجوان می تواند منجر به دستیابی به یک زندگی غنی تر و ارزشمندتر شود، یا حداقل اینکه برای پیدا کردن دوستان جدید، به زمان کمتری نیاز خواهید داشت.

در مورد موقعیت های اجتماعی مطالعه کنید. به کارهایی که افراد به صورت مناسب و صحیحی انجام می دهند توجه کنید و از بروز اشتباه خودتان اجتناب کنید.

بعد از آن، در مورد کار متفاوتی که در موقعیت اجتماعی بعدی خودتان می خواهید انجام بدهید، تامل کنید.

به صورت فعال، مهارت های اجتماعی خودتان را بهبود بدهید و به یاد داشته باشید که شما در برخی مواقع شکست خواهید خورد. از شکست خودتان پلی برای پیروزی بسازید.

۷. بیشتر لبخند بزنید

حالات چهره چیزهای زیادی می گوید. یک فرد اخم کرده به دیگران می گوید که دور بمانند. تصمیم بگیرید که اغلب لبخند بزنید. با این کار به دیگران می گویید که می توانند به شما نزدیک شوند.

۸. روی کار تیمی تمرکز کنید

فروتنی و همکاری جنبه های حیاتی هوش اجتماعی نوجوان هستند. توانایی مصالحه و امتحان ایده های جدید نمونه ای از مهارت های قوی بین فردی می باشند.

۹. از حالات صورت مناسب استفاده کنید

حالات چهره در هوش اجتماعی نوجوان نقش دارند. تکان دادن سر هنگام صحبت دیگران، لبخند زدن به شوخی و ابراز ناراحتی از اخبار بد، همگی نمونه هایی از حالات چهره مناسب هستند.

۱۰. قبل از صحبت یا عمل فکر کنید

اطمینان داشته باشید که قبل از صحبت کردن، برای فکر کردن وقت می گذارید این کار شما را از رفتار تکانشی باز می دارد، که ممکن است بعداً شما را پشیمان کند.

۱۱. از قضاوت کردن بپرهیزید

مردم زمانی که احساس می‌کنند مورد قضاوت قرار نخواهند گرفت بهتر ارتباط برقرار می کنند.

تفاوت هوش هیجانی و هوش اجتماعی

تاکید هوش اجتماعی بر کنترل فردی و درونی و مدیریت هیجانات است در حالی که هوش هیجانی بر کنترل و مدیریت احساس در ارتباط با دیگران تاکید دارد. علاوه بر این، بر مدیریت مؤثر تعاملات بین افراد تمرکز دارد.

هم هوش اجتماعی نوجوان و هم هوش هیجانی نوجوان دو حوزه متفاوت از هوش هستند. هوش اجتماعی هوش بین فردی و هوش هیجانی هوش درون فردی می باشد. ما برای درک خود و نحوه تعامل با دیگران به هر دو این هوش ها نیاز داریم.

تفاوت اصلی بین هوش اجتماعی و هوش هیجانی نوجوان این است که هوش هیجانی توانایی تشخیص احساسات خود و دیگران است در حالی که هوش اجتماعی توانایی درک و تعامل با افراد است. علاوه بر این، هوش هیجانی می تواند به تصمیم گیری برای شرایط فعلی کمک کند در حالی که هوش اجتماعی می تواند به تصمیم گیری برای چشم انداز آینده کمک کند.

در موارد خاص، برخی از اختلافات در هوش اجتماعی نوجوان به دلیل عدم رشد هوش هیجانی ایجاد می شود. به همین ترتیب، کمبودهای خاصی در مهارت‌های اجتماعی می‌تواند منجر به تجربه‌های اجتماعی ناموفق شود، که به نوبه خود ممکن است منجر به تضعیف اعتماد به نفس فرد شود که بخشی از هوش هیجانی است. بنابراین هوش اجتماعی و هوش هیجانی تا حدودی رابطه متقابل دارند.

چرا هوش اجتماعی مهم است؟

روابط ما تجربیات ما را شکل می دهد و همچنین بر مغز ما تأثیر می گذارد. افراد می توانند از طریق حالات چهره، حالات روحی و سایر روش های ظریف احساسات یکدیگر را دریافت کنند. هر چه ارتباط عاطفی ما با فردی که با او در ارتباط هستیم قوی تر باشد، تأثیر آن بر مغز قوی تر است.

افراد با هوش اجتماعی پایین اغلب رفتار غیر اجتماعی از خود نشان می‌دهد و باعث می‌شود دیگران احساس ناامیدی، ناکافی و بی‌ارزش کنند. فردی با هوش اجتماعی پایین عمدا غیر اجتماعی نیست بلکه رفتار آن ها اغلب به دلیل عدم آگاهی اجتماعی و درک چگونگی تأثیر رفتار آن ها بر سایر افراد است.

منبع : هوش اجتماعی نوجوان را افزایش دهیم

انواع مشاوره | مشاوره حضوری و یا تلفنی خانواده

انواع مشاوره | مشاوره حضوری و یا تلفنی خانواده | کدام روش را انتخاب کنیم؟

آیا تا به حال مشاوره تلفنی و یا حضوری شده اید؟

در گذشته مسائل ومشکلات درخانواده توسط فردی با تجربه که به اصطلاح ریش سفید و با تجربه بود حل می شد اما امروزه با توجه به مشکلات و شرایط پیچیده ای که وجود دارد نیاز به مشاوره با یک فرد متخصص است که هم به صورت حضوری هم به صورت تلفنی انجام می شود .

این مقاله به بررسی انواع مشاوره در خانواده می پردازد.

انواع مشاوره

شاید این سوال برای شما پیش بیاید که درمورد چه مسائلی می توان از مشاوره خانواده استفاده کرد؟

ازجمله مواردی که می توان از مشاوره استفاده کرد :

  • مشاوره های قبل ازدواج
  • مشاوره های دوستی بین دختر و پسر
  • مشاوره همسریابی
  • مشاوره های جنسی
  • مشاوره روابط زناشویی
  • مشاوره دوران بارداری و…

همان طور که گفته شد مشاوره در بسیاری از زمینه ها می تواند پاسخو باشد اما مهمترین شرایطی که نیاز به مشاوره دارد:

  • مشکلات ارتباطی با همسر

زندگی زناشویی دارای مشکلاتی است ولی وقتی به جای آرامش تنش و ناراحتی در کنار همسر باشد باید سریعا برای برطرف کردن آن این مشکل اقدام کنید .وقتی اختلافات ودرگیری ها شدت پیدا مند به مرور حرمت ها شکسته می شود و درست کردن این رابطه سخت خواهد شد و باعث سردی، نارحتی، بی میلی، بی علاقگی و …می شود.

  • طلاق عاطفی و دلسرد شدن

زمانی که زوج ها فقط کنار هم هستند و به عنوان هم خانه فقط هستند و هیچ احساسی به هم ندارند نیاز به مشاوره خانواده دارند. درجلسات مشاوره علت دور شدن زوجین از هم ابراز نکردن علاقه و دوست داشتنشان به یکدیگر است که در نهایت منجر به سرد شدنو بی میلی و طلاق عاطفی آنها می شود.

  • رفتار های منفی همسر

همه افراد در زندگی های امروزی دچار تنش و اضطراب و استرس هستندو هرچه ان راپنهان کنند در یک موقعیت اشکار خواهد شد.برخی از رفتارهای بد همسر ریشه در تربیت اوو اختلالات شخصیت او دارد که در او ثابت شده است که مشاوره خانواده کمک میکند که این احساسات منفی شناسایی و از بین رود .

  • رفع چاش های زندگی زناشویی

نبود تفاهم در زوج ها باعث به وجود آمدن اختلافات می شود که حضور یک مشاور می تواند باعث از بین رفتن این تضادها شود.

  • طلاق آخرین گزینه

زمانی که اختلاف و درگیری بین زوج ها بالا میگیرد  کمی فاصله میان زن و شوهر می تواند مفید باشد ولی اگر طولانی باشد نیاز به مشاوره دارد.

دور بودن از همسر و در یک خانه زندگی نکردن نه تنها مشکلی را حل نمی کند بلکه باعث می شود زوجین به سمت طلاق بروند.

  • ادامه زندگی به خاطر فرزندان،آبرو

زمانی که به خاطر ترس از آبرو یا فرزندان به فکر ادامه زندگی با همسر بودید نیاز به یک مشاور دارید چون به سلامت روحی و روانی خود ضربه می زنید وبه فرزندان خود هم اسیب وارد می کنید . زن و شوهر در کنار هم با یک رابطه سالم می توانند تلاش برای تربیت فرزندان بکنند .

  • چالش های مرتبط با تربیت فرزندان

تربیت فرزندان یک امر مهم در خانواده است که نیاز به آگاهی و اطلاعات دارد بخصوص برای افرادی که تازه بچه دار شده اند و اطلاعات دقیقی از تربیت و بزرگ کردن فرزندان ندارند .

و اختلاف نظری که بین پدران و مادران در مورد تربیت فرزندان وجود دارد ممکن است باعث دوگانگی تربیتی فرزندان شود که برای جلوگیری از این مشکل لازم است از مشاور استفاده کرد.

  • رابطه والدین و فرزندان نوجوان

از جمله مشکلاتی که در مورد فرزندان وجود دارد که نیاز ه مشاوره دارد:

  • روابط نامشروع فرزندان
  • انحرافات اجتماعی
  • اختلاف بین خواهرو برادرها

از این رو برای از بین بردن این شکلات و برقراری رابطه ای خوب بین والدین و فرزندان نیاز به مشاور و متخصص است.

انواع مشاوره – مشاوره حضوری یا تلفنی؟

مشاوره حضوری تاثیر پذیری بیشتری نسبت به مشاوره تلفنی دارد. اما از کارایی مشاوره تلفنی هم نمی شود گذشت.

مشاوره خانواده حضوری با تیم برتر روانشناسی

چه زمان این مشاوره ها اثر بخش است؟

زمانی می توانید از انواع مشاوره نتیجه بگیرید که تمام راه حل هایی که به شما داده می شود رااستفاده کنید .استفاده از جلسات مشاوره به این معنی نیست که کار شما تمام شده است بلکه زمانی موثر خواهد بود وظایف خود را انجام دهید تا نتیجه بگیرید  اگر نتیجه نگرفتی ارتباط خود را قطع نکنید ادامه دهید تا راه حل ها ی جدید را دریافت کنید.

انواع مشاوره و سبک های آن

  • سبک مشاوره ای بوون یان

این سبک مشاوره ای برای افرادی است که به هر دلیلی حاضر نیستند که به مراکز مشاوره بیایند و نفر سومی وارد رابطه آنها می شود و رابط بین آنها و مشاور می شود .

  • سبک مشاوره ای ساختارمند

در این نوع سبک مشاوره تلاش بر این است که نقش و وظایف افراد مشخص شود تا مشکلات برطرف شود.

  • سبک مشاوره ای سیستماتیک

مشاور در این مشاوره عملکردی خنثی دارد .رفتار اعضای خانواده را مورد کندوکاو قرار می دهدو با بیان رفتارهای درست تلاش برای اصلاح رفتار می کند.

  • سبک مشاوره ای استراتژیک

رویکردی مستقیم و کوتاه مدت دارد و برای خانواده هایی است که نیاز دارند به سرعت مشکل آن ها برطرف شود و نتیجه مثبت را بگیرد.

دسترسی به مشاوره خانواده از تمام نقاط برای شما

یکی از مهمترین مزیت های مشاوره های تلفنی این است که از تمامی خدمات مشاوره از سراسر کشورو حتی خارج از کشور می توانید استفاده کنید .

پایداری در زندگی زناشویی چگونه به دست می‌آید؟

تلاش برای دوام زندگی زناشویی باید در تمامی طول زندگی وجود داشته باشد در همه زندگی ها اختلاف و درگیری وجود دارد اما آنچه که باعث می‌شود این اختلافات ادامه دار باشد و یا حتی باعث قطع ارتباط شود طریقه برخورد با این مشکلات است.

تمامی طلاق هایی که صورت گرفته است از یک مشکل کوچک شروع شده است که اگر از همان ابتدا بتوان آن را حل کرد زندگی پایداری را خواهیم داشت.

 اما چرا یک پسر و دختر یکدیگر را برای ازدواج انتخاب میکنند؟

برای اینکه یک ازدواج پایدار داشته باشیم اول باید دختر و پسر بدانند که چرا یکدیگر را برای ازدواج انتخاب میکنند معمولا اگر دختر و پسر در تمامی موارد عقاید ،اندیشه ،اخلاق با یکدیگر تشابه داشته باشند ازدواج می‌کنند اما این پایداری باید همچنان بعد از ازدواج هم وجود داشته باشد.

اما گاهی این تفاهم ها بعد از ازدواج کم می شود شخصیت و رفتار فرد تغییر می‌کند اما برخی از دختران و پسران امید دارند که پس از ازدواج شخصیت و رفتار طرف مقابلشان تغییر کند.

معمولاً این ازدواج ها فقط بر اساس علاقه شکل می گیرد برای اینکه یک زندگی مشترک و پایدار داشته باشیم دختر و پسر باید مهارت هایی را کسب کند ازدواج هم مانند کارهای دیگر نیازمند مهارت است پس برای داشتن یک زندگی موفق می توان از مشاوره ها و کتابها و تجربه اطرافیان استفاده کرد.

 اصولی که باعث پایداری زندگی میشود ؟

  1. نگذارید اختلاف زناشویی پیچیده شود

در هر رابطه زناشویی اختلاف و درگیری و یا حتی اختلاف سلیقه وجود دارد اما برخورد شما با این موضوعات مهم است اگر زن و شوهر بعد از هر اختلاف به دنبال پیدا کردن مقصر باشند و حق را به خودشان بدهند به جای اینکه به دنبال حل مسئله باشند زندگی دوام نخواهد داشت.

  1. قضاوت نکنید فقط می خواهد درک شود

از مهمترین مهارت هایی که در زندگی زوج ها مهم است کنترل احساسات است در خانواده‌هایی که دائما جنگ و جدل وجود دارد کنترل احساسات کار سختی است در این خانواده ها انقدر دعوا زیاد است که باعث خسته شدن اعضای خانواده می‌شود از طرفی سکوت کردن هم فایده ندارد پس یکدیگر را درک کنید تا احساسات طرف مقابل را بفهمید.

  1. با احترام همه دردهایتان را بگویید.

ریشه مشکلات زوجین نگاه آنها به مشکلات است باید به نظر و عقاید طرفتان توجه داشته باشید احترام به این اختلاف نظرها هم می تواند به پایداری خانواده کمک کند .

  1. آدم گرسنه خسته حوصله ندارد.

برای برطرف کردن مشکلات زندگی زمان و جای مناسبی را انتخاب کنید وقتی حوصله ندارید و شرایط لازم را ندارید این کار را نکنید حتی این شرایط را طرف مقابل تان هم باید داشته باشد.

  1. اواحساس شما را نمی بیند.

احساسات منفی خود را بیان کنید به جای اینکه از خود رفتارهای نامناسب مثل قهر کردن، سرد بودن و بداخلاقی کردن استفاده کنید سعی کنید با کلمات درست مشکل خود را برطرف کنید.

  1. فاصله گاهی لازم است .

زمانی را به خود اختصاص دهید و از یکدیگر فاصله بگیرید این کار باعث ایجاد اعتماد و امنیت در شما می شود .

  1. محبت فقط برای روز نامزدی نیست .

به همسر خود محبت کنید از واژه های محبت آمیز مثل« دوست دارم»« برام مهم هستی» استفاده کنید با بیان کردن این جملات و بیان احساسات خودتان طرف مقابل از دوست داشتن شما مطمئن تر می شود و بوسیدن، بغل کردن محبت بین شما را بیشتر می کند.

منبع : انواع مشاوره | مشاوره حضوری و یا تلفنی خانواده

۱۰ نکته برای فرزندپروری بهتر | بهترین سبک فرزند پروری چیست

بهترین سبک فرزند پروری چیست؟ چه چیزی شما را تبدیل به والدین خوب می کند؟ پدر و مادر خوب تلاش می کنند براساس بهترین علایق کودک خود تصمیم گیری کنند.

البته هیچ کس کامل نیست. همانطور که هیچ پدر و مادری هم کامل نیست، بنابراین بهتر است هنگام به کرسی نشاندن انتظارات خود به خاطر داشته باشید که هیچ کودکی هم کامل نیست. اما منظور این نیست که ما نباید در جهت رسیدن به هدف تلاشی بکنیم. ابتدا استانداردهای بالایی برای خود تعیین کنید بعد کودک را در اولویت دوم قرار دهید. ما برای آن ها نمونه یک الگوی خوب هستیم.

در ادامه ده نکته در مورد یادگیری سبک فرزند پروری مؤثر مطرح می شود. اکثر آن ها نه آنی و نه شدنی هستند. بعلاوه احتمالاً هیچ کودکی نتواند همزمان به همه آن ها با هم عمل کند. اما اگر بتوانید بر روی آنها کار کنید؛ حتی انجام برخی از آنها در هر زمانی، باز هم خواهید توانست در مسیر درستی حرکت کنید.

بهترین سبک فرزند پروری چیست

چهار سبک اصلی فرزند پروری (مسالمت آمیز، مقتدرانه، غفلت آمیز و مستبدانه) که امروزه در روانشناسی کودک مورد استفاده قرار میگیرند، بر اساس کار دایانا بامریند، روانشناس رشد، و محققین دانشگاه استنفورد، النور مککوبی و جان مارتین است. در ادامه این روش ها به طور خلاصه توضیح داده شده است برای آگاهی از تمام سبک فرزند پروری می توانید از مقاله ۱۱ سبک های فرزندپروری کمک بگیرید.

۱. سبک فرزند پروری مقتدرانه

در سبک فرزند پروری مقتدرانه که دموکراتیک می باشد خانواده‌ها دموکراسی را انجام می‌دهند، جایی که کودکان در امور خود نظر می دهند. این والدین ارتباط نزدیک و خوبی با فرزندان خود برقرار می کنند. این نوع سبک فرزند پروری از نظر بسیاری از روانشناسان بهترین سبک فرزند پروری می باشد زیرا کودک به صورت مستقل رشد می کند.

۲. سبک فرزند پروری مسالمت آمیز

در این سبک فرزند پروری قوانین بسیار محدود هستند و کودک بسیار آزاد می باشد تا به فعالیتی که دوست دارد بپردازد در این روش کودکان ممکن است مسئولیت پذیری کمی نشان دهند.

۳. سبک فرزند پروری غفلت آمیز یا بدون دخالت

در این روش والدین دخالتی در رفتاهای کودک انجام نمی دهند و حتی اگر زمین خورد نیز به او کمک نمی کنند. این روش ممکن است آسیب های دائمی را برای کودک به همراه داشته باشد.

پیشنهاد مشاور: ۷ رفتارهای آسیب زا در تربیت فرزند| هنر فرزند پروری

۴. سبک فرزند پروری مستبدانه

کنترل زیاد، سخت گیر یو کنترل زیاد کودک در این روش حرف اول را می زند. این روش باعث می شود که کودک احساس کند استقلال بسیار کمی داشته و نمی تواند برای خود تصمیم بگیرد.

۱۰ نکته برای روش فرزند پروری صحیح

۱. مدل سازی

عمل کنید. فقط آنچه شما می خواهید را از فرزند خود نخواهید انجام دهد. عملاً به آن ها نشان دهید. انسان تا حدی به دلیل  یادگیری از طریق تقلید از گونه های خاص محسوب می شود. ما برای الگو گیری از حرکات دیگران برنامه ریزی شده ایم تا از این طریق آن ها را درک کنیم و خود را با آن ها یکی کنیم.

کودکان به ویژه هرکاری که والدین آن ها انجام می دهند را خیلی خوب تماشا می کنند، همان کسی باشید که دوست دارید کودک شما باشد، به او احترام بگذارید، به آن ها رفتار و نگرش های مثبتی نشان دهید، نسبت به هیجان های کودک همدلی نشان دهید؛ کودک شما آنگونه که مقتضی است تبعیت می کند.

۲. محبت

محبت خود را نشان دهید. وقتی عشق ورزیدن بیش از حد نباشد آنها لوس نمی شوند. تنها چیزی که می توانید به نام محبت انجام دهید چیزهای مانند ولخرجی در پول، آسان گیری، انتظارات پایین و حمایت بیش از حد است. وقتی این چیزها به جای عشق واقعی داده می شوند آن موقع فرزند شما لوس می شود.

عشق ورزی به فرزند خود می تواند به اندازه در آغوش گرفتن، بودن در کنار آن  ها و به طور جدی گوش دادن به مسائل او ساده باشد. نشان دادن این کارهای عاشقانه می تواند راه انداز هورمون های ایجاد کننده حس خوب مانند اکسی توکسین، اپیوئیدها، و پرولاکتین باشد. این ناقل های عصبی شیمیایی می توانند به ما احساس آرامش عمیق، صمیمیت و اقناع عاطفی ببخشد و با وجود این خصوصیات  کودک شما انعطاف پذیر خواهد شد و نیازی به درخواست رابطه نزدیکتر با شما ندارد.

۳. روش فرزند پروری مثبت

نوزادان با حدود ۱۰۰ بیلیون سلول های (نورون ها) عصبی مغزی و اتصالات نسبتاً کمی متولد می شوند. افکار ما محصول این اتصالات هستند، آن ها محرک اعمال ما بوده و شخصیت ما را شکل می دهد و اصولا همان کسی که هستیم را تعیین می کنند. آن ها از طریق تجارب موجود در سراسر  زندگی ما خلق، تقویت و حک می شوند.

به کودک خود تجارب مثبتی بدهید. آن ها به توانایی تجربه تجارب مثبت خود دست خواهند یافت.

هم چنین به کودک خود تجارب منفی بدهید. در غیر اینصورت، آن ها به آن نوع رشد لازمه بالندگی خود نخواهند رسید.

به پارک بروید. با فرزند خود بخندید. خشم های هیجانی را تحمل کرده و با یکدیگر با یک نگرش مثبت مسئله را حل کنید.

نه فقط ارائه این تجارب مثبت موجب اتصالات خوب در مغز کودک شما می شود بلکه آن ها موجب شکل گیری خاطراتی از شما می شوند که کودک شما آن ها را در زندگی به یدک می کشد. وقتی بحث انضباط به میان می آید به سختی می توان مثبت بود. اما تمرین انضباط مثبت و اجتناب از قیاس های تنبیهی امکانپذیر است.

والد خوب بودن به معنای آن است که شما باید به کودک خود اخلاق خوب و بد را یاد بدهید. تعیین محدودیت ها و سازگاری رمز انضباط خوب است. هنگام اجرای این قوانین مهربان و قاطع باشید. بر روی دلایل پشتوانه رفتار کودک  تمرکز کنید. همچنین آن را تبدیل به فرصتی برای یادگیری در آینده او کنید نه فرصتی برای تنبیه گذشته.

۴. مأمن امن

اجازه دهید کودک شما بداند که شما همواره برای پاسخگویی به سیگنال های دریافتی او و حساسیت به نیازهایش آنجا حضور دارید. کودک خود را به عنوان یک فرد حمایت کنید و بپذیرید. پناهگاهی امن و گرم برای اکتشاف او باشید. کودکانی که با والدین دارای مسئولیت پذیری مداوم پرورش می یابند تمایل به داشتن رشد عاطفی، رشد اجتماعی و پیامدهای مملو از سلامت روانی بهتری دارند.

۵. ارتباط و یکپارچگی

اکثر ما قبلاً از اهمیت ارتباط آگاهیم. با کودک خود صحبت کنید و به دقت به او گوش بدهید. شما با تداوم خط ارتباطی باز رابطه بهتری با کودک خود دارید و کودک شما هنگام بروز مشکل به شما مراجعه می کند. اما دلایل دیگری برای ارتباط وجود دارد؛ شما با این کار به کودک کمک می کنید تا اجزای مختلف مغزش را یکپارچه کند.

وقتی اعضای مختلف یدن یکپارچه می شود می توانند مانند یک کل هارمونیک عمل کنند که به معنای رفتار همکاری بیشتر و همدلانه تر است.

برای بهبود سبک فرزند پروری از کودک خود بخواهید هر چیزی که برایش اتفاق افتاده را توصیف کند و حس خود را بگوید. شما نباید به او راه حل بدهید. فقط به صحبت های او گوش دهید و بپرسید، سؤالات واضح به آنها در حس کردن تجارب و کامل کردن خاطرات کمک خواهد کرد.

۶. انعکاس گری

چیزهای که می خواهید تغییر دهید را یادداشت کنید و فکر کنید چطور می توانید آن را به شکل متفاوتی انجام دهید. سعی کنید آگاه باشید و دفعه بعد هنگام بروز این مسائل رفتار خود را تغییر دهید. اگر در ابتدا موفق نشدید تسلیم نشوید. با تمرین می توانید هر چیزی را تغییر دهید.

۷. توجه به بهزیستی خود

به روحیه خود توجه کنید. اغلب اوقات چیزهایی مانند سلامتی یا زندگی زناشویی با تولد کودک در اولویت های کم اهمیت تر قرار می گیرند. اگر به اینها توجه نکنید بعداً تبدیل به مشکلات بزرگتری خواهند شد. به خوبی از نظر روانی و فیزیکی خود را تغذیه کنید. زمانی را صرف تقویت رابطه با همسر خود اختصاص دهید. اگر این دو حیطه رشد نکنند، کودک شما نیز عذاب می کشد.

۸. کتک نزدن

بدون شک برای برخی از والدین کتک زدن می تواند نتایج خوبی را در کوتاه مدت ایجاد کند که گاهاً مایه آسایش خاطر لازم زیادی برای والدین است. اما این روش نمی تواند به کودک شناخت خوب از بد را یاد دهد.  شما با کتک زدن حل کردن مسائل از راه خشونت را برای کودک خود الگوسازی میکنید.

کودکانی که سیلی، کتک یا ضربه می خورند بیشتر متمایل به دعوا کردن با دیگر کودکان هستند. آن ها به احتمال زیاد قلدر می شوند و برای رفع مجادله ها از پرخاشگری فیزیکی یا کلامی استفاده کنند. علاوه بر اینکه بعداً در زندگی بیشتر محتمل ایجاد بزهکاری، رفتارهای ضداجتماعی و جرم خیزانه، رابطه پدر –فرزند بد، مسائل سلامت روانی و تجاوز یا قربانی خشونت های محلی می شوند.

جایگزین های مختلف بهتری مانند انضباط  مثبت و تقویت مثبت برای منضبط کردن وجود دارد که دارای اثربخشی بیشتر به اثبات رسیده اند.

۹. ثبات دیدگاه

هدف شما از پرورش کودک چیست؟

اگر شما مانند اکثر والدین هستید، حتما دوست دارید کودک  شما از نظر درسی عالی باشد، مولد باشد، مسئولیت پذیر و مستقل باشد، از برقراری روابط عمیق با شما و دیگران لذت ببرد، مهربان و شفیق باشد و زندگی شاد، سالم و رضایت بخشی داشته باشد.

اما چقدر زمان صرف کار کردن برروی این اهداف می کنید؟

اگر شما مانند اکثر والدین باشید احتمالاً زمان زیادی را فقط صرف گذراندن روز می کنید. در حقیقت شما به جای کمک به کامیابی کودک بیشتر وقت خود را صرف تلاش برای زنده ماندن می کنید.

اجازه ندهید مراتب بقاء بر زندگی شما چیره شوند؛ دفعه بعد که عصبانی و ناکام شدید، یک گام به عقب بر می گردید. در مورد آنچه شما را عصبانی و دلسرد می کند فکر کنید و برای  بهبود کودک خود تلاش کنید. در واقع، راه‌های  تبدیل هر تجربه منفی به فرصت یادگیری برای او را پیدا کنید.

انجام دادن این کارها نه تنها به حفظ یک دیدگاه مثبت کمک می کند بلکه شما نیز بر روی یکی از اهداف اساسی خود در روش فرزند پروری؛ یعنی ایجاد یک رابطه خوب بین شما و کودک خود، کار می کنید.

۱۰. میانبر زدن از روش های صحیح فرزندپروری

تکنیک های فرزند پروری یکی از مهم ترین حیطه های تحقیقاتی در روانشناسی است. بسیاری از آداب، اقدامات و تکنیک های فرزند پروری از نظر علمی مورد پژوهش، تأیید، تصحیح یا  تکذیب قرار گرفته اند. یکی از وب سایت های خوب در مورد تربیت کودک همین سایت کودک و نوجوان هست که ما مطالب مختلفی در مورد تکنیک های فرزند پروری در اختیار شما می گذاریم.

استفاده از دانش علمی به هیچ وجه الگوی واحدی ندارد. هر کودکی متفاوت است. از این رو شما می توانید و باید را با سبک فرزند پروری خود تعدیل کنید. برای مثال،  گذشته از کتک زدن جایگزین های بسیار بهتری مانند بازجهت دهی، استدلال، حذف امتیازات، تعیین دوره زمانی، محرومیت و امثال آن وجود دارد. شما می توانید روش انضباطی غیرتنبیهی را انتخاب کنید که برای کودک شما اثرگذارتر است.

البته شما می توانید استفاده از فلسفه های سنتی (مانند کتک زدن) را انتخاب کنید و ممکن است باز هم همین نتیجه را بگیرید. اما چرا با وجود اقدامات بهتر و دارای سابقه تحقیقاتی خوب باز هم از اقدامات خطر آفرین استفاده می کنیم؟ اتخاذ این میان برها ممکن است مستلزم کار بیشتر بر روی خود در کوتاه مدت باشد اما می تواند در زمان زیادی صرفه جویی به عمل آورد و در دراز مدت زجر آور و باعث اختلالات بیش تر شود .

منبع : ۱۰ نکته برای فرزندپروری بهتر | بهترین سبک فرزند پروری چیست

دکتر بازی در کودکان

دکتر بازی در کودکان و نحوه بازی با کودک، آیا دکتربازی در کودک بد است؟، نحوه برخورد با دکتر بازی کودکان همه در این مقاله آورده شده است.

نیازی به گفتن نیست که والدین هنگام وقوع چنین موقعیت هایی بسیار می ترسند. آن ها که با رفتارهای جنسی کودکان آشنا نیستند، به این نتیجه می رسند که چیزی بسیار شرم آور در مورد کاری که این بچه ها انجام می دهند وجود دارد. نتیجه گیری سریع و واکنش افراطی با فریاد زدن و تنبیه برای والدین آسان است. اما کاوش جنسی بخشی طبیعی از کودک بودن است و والدین باید بین تمایلات جنسی کودکی و بزرگسالان تمایز قائل شوند.

وقتی در این لحظات نسبت به فرزندانمان واکنش نشان می دهیم، باید محدودیت هایی را تعیین کنیم، اما در عین حال به فرزندانمان نیز بفهمانیم که کنجکاوی در مورد رابطه جنسی طبیعی است. بنابراین، باید گفتار و کردار خود را با دقت انتخاب کنیم تا از شرمساری فرزندان خود و ایجاد هرگونه تداعی منفی خودداری کنیم.

 نحوه برخورد با دکتر بازی کودکان

نحوه برخورد با این بازی ها چگونه است و چه زمانی باید نگران بود؟

بازی های وانمودی در کودکان پیش دبستان بسیار رایج هستند.

یکی از رایج ترین این بازی ها نوعی است که معمولا با نام دکتر بازی در کودکان شناخته می شود که در واقع نوعی تجربه و آزمایش کردن در کودکان است.

البته استفاده از این اسم ها نمی تواند اهمیت اتفاق افتادن برخی مسائل را کم کند، مثل نشان دادن اندام های خصوصی به یکدیگر.

چرا بچه ها «دکتر بازی می کنند»؟

“دکتر بازی در کودکان” معمولا زمانی اتفاق می افتد که کودک بین ۳ تا ۶ سال سن دارد. دلیل اینکه بچه ها این کار را می کنند کنجکاوی است. این کنجکاوی زمانی اتفاق می افتد که او متوجه تفاوت ظاهری بین زن و مرد می شود، مثلاً پدرش می تواند موهای کوتاه داشته باشد، ریش داشته باشد و مادرش می تواند موهای بلند داشته باشد یا دامن بپوشد.

در آن زمان بچه ها کنجکاو می شوند و فکر می کنند که آیا راه دیگری برای تشخیص زن و مرد وجود دارد یا خیر. هنگام بازی با دوستان، کاملاً عادی است که آن ها سعی کنند ببینند که آیا دوستشان متفاوت است یا خیر.

برخورد با برهنه شدن کودک

اولین برخورد با برهنه شدن کودک ممکن است شما را شگفت زده کند، و بعد از آن ترس در مورد مسائل جنسی و نگرانی های فرهنگی پیرامون کارهای یواشکی به وجود می آید.

اکثر والدین به این ترس اکتفا نمی کنند، بلکه جلوتر می روند.

وارد بازی کودک شده و واکنش شدیدی نسبت به این بازی کودک نشان می دهند.

روش کنترل دکتر بازی در کودکان

روش های زیادی برای کنترل این رفتار وجود دارند، اما خوشبختانه بهترین روشی که توصیه می شود بسیار ساده است و به یاد سپردن آن آسان:

  • راه خود را کج کنید و دور شوید.
  • یادتان باشد که این کار فقط به دلیل کنجکاوی است.
  • اما اکثر والدین با دیدن این صحنه ها از جای خود می پرند مخصوصا زمانی که بحث اندام های خصوصی در میان باشند.
  • به طور کلی، عاقلانه‌ترین کار این است که قانونی وضع کنیم که هنگامی که با دوستش بازی می کند در اتاق باید باز نگه داشت. کودکان به راحتی تحت تأثیر تکانه های خود قرار می گیرند و با این نظارت بیش تر تصمیم های عاقلانه می گیرند.

به عکس العمل خود توجه کنید و دقت داشته باشید که استانداردهای خود را پیرامون این اندام ها زیاد نکنید، طوری رفتار کنید که انگار مثل اندام های دیگر هستند.

این بی توجهی و کاری نکردن حتی هنگامی که پای جنس مخالف نیز در بازی به میان باشد مهم است.

نکته مهم تر اینست که کودکان اندام های جنسی خود و حتی جنس مخالف را به عنوان ارگان های تولید مثل و مرکز لذت نمی بینند.

اگر کودک تصاویر یا فیلم پورنوگرافی را ندیده باشد دکتر بازی در کودکان تنها برای ارضای کنجکاوی است نه بیشتر.

مقایسه و لمس برای یادگیری بیشتر

مقایسه کردن یکی از روش های یادگیریست و این همان کاری است که کودکان انجام می دهند، مخصوصا مقایسه با اندام جنس مخالف که تفاوت ها مشهود هستند.

کودکان جذب تفاوت ها می شوند و این راهی است که از طریق آن شناخت خود را از جهان گسترش می دهند.

در همین راستا، لمس کردن نیز جزئی از شناخت و یادگیری است.

لمس کردن، در واقع همان چیزی هست که سطح اضطراب والدین را بالا می برد، اما نگران نباشید!

برای کودکان لمس کردن و نگاه کردن یکی هستند.

کودکان این کار را بیشتر از یکی دو بار انجام نمی دهند، مگر آنکه با مانع شدن و تاکید زیاد والدین، آن را پر رنگ نکنند.

در واقع کودکان با رفتارهای نامتناسب شما کنجکاو می شود کشف کند لمس نقطه خاص چه ویژگی ای دارد که والدین را به نقطه جوش می رساند؟

حتما مسئله متفاوتی در این مورد وجود دارد.

با آنچه که گفته شد، دور شدن از صحنه و واکنش نشان ندادن بهترین کاری است که والدین می توانند انجام دهند.

اگر میخواهید کودک هیچ وقت در خانه لخت نشود یا دوستانش این کار را نکنند، بهتر است در نیاوردن لباس و لخت نگشتن در خانه را به صورت یک قانون در بیاورید.

بنابراین زمانی که می گویید لباسش را بپوشد مسئله بدن لخت ان ها نیست بلکه این یک قانون است.

چه زمانی باید نگران دکتر بازی زشت بچه ها بود؟

اکنون که متوجه شدید این بازی ها تنها در جهت ارضا کردن حس کنجکاوی هستند، نوبت آن رسیده که در مورد سن مناسب این بازی ها بحث کنیم.

برای مثال بازی کردن یک کودک بزرگتر با کودکی کوچکتر که رشد شناختی کمتری دارد می تواند نشانه اجبار یا فشار باشد.

در این هنگام باید کمی آن ها را زیر نظر گرفت و در مورد عمل جنسی بررسی کرد.

دوره های سنی ای وجود دارند که اگر کودک دکتر بازی انجام دهد باید نگران بود.

در حالیکه اکتشاف های معصومانه تا حدود سال سوم دبستان وجود دارند، در دوره های چهارم و پنجم دبستان دیگر اینگونه نخواهد بود.

بنابراین دکتر بازی در سنین بالا زمانی است که باید نگران بود.

موقعیت دیگر که نگران کننده است زمانیست که کودکان رفتارهایی شبیه فیلم های پرنوگرافی و بزرگسالان انجام می دهند. برای اطلاع اطلاع از چیزهایی که کودک تا ده سالگی نباید مشاهده کند مقاله زیر را از دست ندهید:

در این حالت اگر اطلاع دارید که کودک مواجه شده و علائم نگران کننده دیگر وجود دارند بهتر است که با متخصص روانشناسی کودک صحبت کنید.

برای بررسی و حل مشکل دکتر بازی در کودکان می توانید با متخصصان مرکز مشاوره ستاره ایرانیان تماس بگیرید. رزرو وقت با شماره های ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲و ۰۲۱۲۲۲۴۷۱۰۰و ۰۹۰۳۵۶۷۳۰۵۰ و ۰۹۱۰۸۳۴۷۵۹۷ امکان پذیر است.

شمنبع : دکتر بازی در کودکان

انواع فوبیا در روانشناسی چیست؟

انواع فوبیا در روانشناسی چیست؟ آشنایی بیشتر با انواع بیماری فوبیا. همه افراد ممکن است در طول دوران زندگی انواع مختلفی از ترس و فوبیا را تجربه نمایند.

در واقع ترس یک حالتی طبیعی نسبت به وقایع ترسناک و موقعیت های تهدید آمیز است. که بیشتر جنبه حفاظتی دارد و باعث می شود فرد در این موقعیت ها بیشتر مواظب خودس باشد.

اگر این ترس بیش از حد زیاد باشد و حالت افراطی پیدا کند یک اختلال روانی به حساب می آید.

فوبیا چیست؟ فوبیا یا ترس ،استرس یا اضطراب مختل کننده ای است که به واسطه محرکی که به تنهایی ترسی ندارد ایجاد می شود.

افرادی که به فوبیا دچار هستند خودشان می دانند که ترسشان غیرمنطقی است اما باز هم نمی توانند بر ترس خود غلبه کنند.

فوبیا باعث اختلال در کارها فرد می شود و در کارکردهای فرد و اجتماعی اختلالاتی را به وجود می آورد.

فوبیا یک آسیب روانی به حساب می آید و شایع ترین اختلال در زنان و دومین اختلال شایع در مردان به حساب می آید.

در نتیجه به دلیل درصد شیوع آن و آشنایی با نشانه ها و علائم آن، تشخیص و درمان آن اهمیت بسیاری دارد.

انواع فوبیا در روانشناسی

فوبیای خاص بسیار متنوع است و انواع متفاوتی فوبیا در روانشناسی وجود دارد و ممکن است فرد به چند فوبیا دچار شود. فوبیا به پنج دسته کلی تقیم می شود، در زیر چند نمونه از فوبیاها را مورد بررسی قرار می دهیم.

انواع فوبیای حیوانات

فوبیای حیوانات یکی از انواع فوبیا است که حیوان محرک آن می باشد.

در فوبیا فرد ترس شدید و غیر معقولی را به واسطه تصور ذهنی، دیدن عکس یا مواجهه واقعی با حیوانی خاص تجربه می‌کند.

حتما لازم نیست حیوان را ببیند بلکه تصور حیوان نیز ترس دارد.

در برخی موارد، فوبیای حیوانات ممکن است با حملات وحشتزدگی یا پانیک همراه شود و مشکلات شدیدی از جمله سکته قلبی، بالا رفتن ضربان قلب و فشار خون و تعریق زیاد را برای فرد به وجود آورد.

ترس غیر منطقی از حیوانات سیری مزمن دارد و در صورتی که اقدامات درمانی صورت نگیرد، ممکن است روابط بین فردی، عملکرد شغلی و اجتماعی‌تان را به کلی مختل کند.

۹تا از شایع ترین فوبیای حیوانات به شرح زیر است:

  1. ترس از عنکبویت یاArachnophobia

یکی از اصلی‌ترین علت‌های به وجود آمدن فوبیا، تجربه ناگوار در گذشته در مواجهه با آن محرک خاص است.

اما بسیاری از افراد که ترس از عنکبوت را دارند تجربه ناگواری نداشته اند. پس دلیل ان ریشه  در تکامل انسان دارد.

محققان تعدادی از نوزادان را در معرض عکس‌هایی از عنکبوت، گل و ماهی قرار دادند.

بعد از بررسی واکنش نوزادان به این عکس‌ها دریافتند که مردمک چشم نوزادان در مواجهه با عکس عنکبوت، گشادتر از حالت‌های دیگر است.

گشاد شدن مردمک چشم بیانگر واکنش در مقابل استرس است. هر چقدر مردمک بیشتر گشاد شود، واکنش در مقابل استرس بیشتر است.

درنتیجه محققان دریافتند نوزادان بدون اینکه یادگیری اکتسابی خاصی داشته باشند واکنش استرسی بیشتری به عنکبوت دارند. پس ریشه ترس از عنکبوت باید در سرشت انسان باشد.

این ترس می تواند به دلیل فایده‌ای که در گذشته برای انسان داشته به وجود آمده باشد. در گذشته‌های خیلی دور، عنکبوت‌ها یکی از عوامل اصلی مرگ و میر و کاهش جمعیت بوده‌اند، در نتیجه باید از آن‌ها دوری می‌شد.

  1. ترس از مار (Ophidiophobia)

کسانی که نسبت به مار فوبیا دارند، حتی از مواجهه با مکان‌هایی که احتمال می‌دهند در آن جا مار وجود داشته باشند، اجتناب می‌کنند.

ترس از مار در طبقه بندی علمی اختلالات روانی، زیر مجموعۀ فوبیای حیوانات قرار می‌گیرد و در طبقه اختلالات اضطرابی جای دارد.

  1. ترس از زنبور (Spheksophobia)

کسانی که نسبت به زنبور فوبیا دارند، حتی از مواجهه با مکان‌هایی که احتمال می‌دهند در آن جا زنبور وجود داشته باشند، اجتناب می‌کنند.

  1. ترس از پرنده(Ornithophobia)

بسیاری از افراد ممکن است فکر کنند ترسیدن از پرنده‌ها آنچنان مسئله‌ی مهمی نیست و به درمان نیاز ندارد؛

اما این ترس در بسیاری موارد می‌تواند به شدت آزاردهنده و اضطراب‌آور باشد چرا که مدام فکر و ذهن فرد مبتلا را به خود مشغول می‌کند.

  1. ترس از موش (Musophobia)

ترس از موش بیشتر به خاطر سرعتش است.چون سرعت زیاد باعث می شود شما هیچ عکس العملی را نتوانید نشان دهید و ترس واسترس در شما به وجود بیاید.

  1. ترس از ماهی (Ichthyophobia)

درمان شناختی یکی از مؤثرترین راه کارهای درمانی برای درمان ترس از ماهی است.

افرادی که فوبیای ماهی دارند، این حیوان را بسیار خطرناک‌تر از آنچه که هست، می‌پندارند. این درمان طرز فکر افراد مبتلا را نسبت به این حیوان تغییر می‌دهد.

  1. ترس از سگ (Cynophobia)

افرادی که فوبیای سگ دارند، این حیوان را بسیار خطرناک تر از آنچه که هست، می‌پندارند.

  1. ترس از سوسک (Entomophobia)

سوسک به دلیل رنگ تیره ای و ظاهرش چندش آور است و کسانی که ترس از سوسک را دارند بسیار آن را خطرناک در نظر می گیرند.

  1. ترس از گربه (Entomophobia)

کسانی که نسبت به گربه فوبیا دارند، حتی از مواجهه با مکان‌هایی که احتمال می‌دهند در آن جا گربه وجود داشته باشند، اجتناب می‌کنند.

انواع فوبیا محیط طبیعی در روانشناسی

در فوبیای محیط های طبیعی فرد مبتلا از پدیده های طبیعی می ترسد در زیر نمونه ای از این فوبیا ذکر شده است.

 ترس از ارتفاع (Acrophobia)

افراد مبتلا به فوبیای ارتفاع به طور فعالانه‌ای از رفتن به ارتفاعات، ساختمان‌های بلند، آسانسورهای شیشه‌ای بیرون از ساختمان و… اجتناب می‌کنند.

حتی تصور بودن در جایی بلند برای این افراد موجب اضطراب شدید می‌شود

نشانه ها و درمان ترس از ارتفاع چگونه است؟

ترس از طوفان و رعد و برق (Astraphobia)

ترس از آب (Aquaphobia)

اگر فرد مبتلا به این فوبیا حتی به آب فکر کند، اضطراب عجیبی او را فرا می‌گیرد.

قرار گرفتن در کنار ساحل، شنیدن صدای شُر شُر آب و قرار گرفتن زیر باران برای این دست از افراد احساسات ناخوشایندی را ایجاد می‌کند.

فوبیای خون، تزریق و جراحت یا (Bll)

ترس از خون، عمل جراحت و آمپول و تزریق یکی از انواع فوبیا است که در آن فرد مبتلا ترس شدید و غیر منطقی نسبت به دیدن خون خود، دیگران و یا حتی خون حیوانات دارد.

به این صورت که فرد ممکن است صرفا با شنیدن اسم آن دچار ترس شود و یا با دیدن آن­‌ها و یا حس کردنشان آن ترس را تجربه کنند.

ممکن است شما نیز افرادی را دیده باشید که با دیدن کوچک‌ترین قطره خون غش می‌کنند و اغلب هم از دادن آزمایش خون و رفتن به آزمایشگاه فراری‌اند.

ترس از خون

ترس از خون و آمپول و جراحت یا فوبیای خون وآمپول در دسته‌ی اختلالات اضطرابی جای می‌گیرد.

افراد مبتلا به هنگام تماشای عکس یا فیلم خون و آمپول دچار ترس و اضطراب می‌شوند و ممکن است ضربان قلبشان بالا برود، بلرزند و یا از هوش بروند.

افراد در طول زندگی ممکن است بارها انگشت خود را ببرند و دچار جراحت جزئی شوند؛ اما این جراحت جزئی برای افراد مبتلا به ترس از خون بسیار وحشتناک است.

درست است که درد زیادی را بر اثر این جراحت حس نمی‌کنند اما خون ناشی از جراحت باعث می‌شود رنگشان سفید شود، دچار تهوع و تعریق شوند و بر زمین بیوفتند.

تنها ۳ تا ۴ درصد از افراد به این بیماری مبتلا هستند.

احتمال ابتلا به این بیماری در افرادی که والدین یا اقوام آن‌ها اختلالات اضطرابی و یا به طور خاص فوبیا داشته‌اند، بیشتر از افراد دیگر است.

ممکن است یک پیوند ژنتیکی در میان آن‌ها وجود داشته باشد که حامل انتقال این ژن به فرزندانشان باشد.

ترس از خون به احتمال زیادی زندگی فرد را تحت تأثیر قرار می‌دهد. چرا که افراد در طول روز ممکن است با خون مواجه شوند.

همچنین افراد مبتلا از دادن آزمایش خون اجتناب می‌کنند و همین امر ممکن است به سلامتی آن‌ها را به خطر بیندازد.

افرادی که فوبیای خون و آمپول را دارند از قرار گرفتن در مکان هایی چون بیمارستان و بهداشت و جاهایی که احتمال می دهند با خون و آمپول رو به رو شوند دوری می کنند.

در هنگام بیماری این افراد معمولا از قرص و شربت استفاده می کنند و هرگز راضی به زدن آمپول نمی  شوند.

انواع فوبیا فرآیندی در روانشناسی

در فوبیای اعمال و فرایندها فرد از فرایندهای مشخصی می ترسد که بعضی از آن ها عبارت اند از:

  • ترس از بچه دار شدن

گاه ترس از بچه دار شدن تبدیل به نوعی فوبیا و ترس مرضی می‌شود که ریشه در اتفاقات و حوادث گذشته دارد و به صورت دقیق‌تر باید مورد تحلیل قرار بگیرد.

ممکن است به دلیل نداشتن امنیت شغلی و اقتصادی یا نداشتن حمایتی از اطرافیان باشد و همچنین نداشتن امنیت روانی و تجربه نداشتن در زمینه فرزند پروری می تواند باعث ترس از بچه دار شدن شود.

بسیاری از زنان شاغل چون فکر می کنند بچه جلوی پیشرفت و هدف های آن ها را می گیرد نسبت به بچه دار شدن رغبتی ندارند.

  • ترس از دخول

یکی از اختلالات جنسی در زنان ترس از دخول می باشد و این به دلیل منقبض شدن غیر طبیعی ثلث خارجی مهبل به وجود می آید و مانع از نزدیکی می شود.

زنان برای برقرار کردن رابطه جنسی دچار استرس، فشار و هیجانات منفی می شوند و مردان برای اینکه استرس و فشار روحی و روانی را برای همسرشان کاهش دهند باید برای آن ها زمان و وقت کافی بگذارند و از نظر روحی و عاطفی همسرشان را آماده کنند.

اگر مقدمات قبل از رابطه به خوبی انجام نشود هیچکدام از طرفین از رابطه جنسی لذت نخواهند برد و احساس رضایت نخواهند کرد.

بسیاری از دختران هستند که بعد از اینکه ازدواج می کنند به طور ناخودآگاه دچار ترس می شود و به خاطر ترس ناخودآگاه از رابطه جنسی و از دست دادن بکارتشان، ترس از دخول برای آن ها به وجود می آید.

این ترس به دلیل استرس و اضطراب به وجود می آید و باعث می شود که به طور ناخودآگاه مجرای تناسلی منقبض شود و برقراری رابطه جنسی را سخت و غیرممکن سازد در این هنگام می توان از مشاوره جنسی کمک گرفت تا راهنمایی های لازم را انجام دهد.

دلایل و علت ترس از دخول در زنان چیست؟

  • ترس از رانندگی کردن (Vehophobia)

بسیاری از افراد ممکن است در کودکی تصادف خطرناکی را دیده باشند و بسیاری از افراد زندگی خود را از این طریق از دست داده باشند و یا در مورد اتفاقاتی که ممکن است با ماشین پیش بیاید در ذهن خود تصوراتی دارند.

این تصورات باعث می شود فوبیای رانندگی داشته باشند.

  • ترس از پرواز (Aerophobia)

ترس از هواپیما می تواند به دلیل ارتفاع کردن و اتفاقاتی همچون سقوط باشد.

حتی تصور پرواز کردن نیز برای این افراد اضطراب‌زا است و علائم ترس مانند بالا رفتن ضربان قلب، مشکل در تنفس، تعریق شدید و… ایجاد می‌شود.

  • ترس از زایمان (توکوفوبیا)

ترس از زایمان تجربه رایجی میان بانوان است. این مسئله امری طبیعی است و با توکوفوبیا متفاوت است.

در حقیقت حدود ۸۰ درصد از بانوان در دوران بارداری خود ترس‌هایی را پیرامون زایمان تجربه می‌کنند.

با این حال از این میان ۱۳ درصد از بانوان دچار توکوفوبیا هستند چرا که توکوفوبیا نوعی ترس بسیار شدید و افراطی است و باعث می‌شود که فرد از موقعیت‌های مرتبط با زایمان اجتناب کنند.

در حالی که اغلب مادران در طول بارداری یاد می‌گیرند که چگونه اضطراب خود را کنترل کنند و ترس آن‌ها در حدی نیست که باعث شود از مراجعه به پزشک و اقدام برای زایمان خودداری کنند.

توکوفوبیا به معنای ترس و اضطراب بسیار شدید در مورد زایمان است. این ترس می‌تواند برای یک مادر باردار وضعیت فلج کننده و وحشت باری را ایجاد کند و باعث شود که او از نظر هیجانی و جسمانی تحت تأثیر قرار بگیرد.

توکوفوبیا یکی از انواع فوبیای خاص است و نوعی اختلال اضطرابی محسوب می‌شود. همانند سایر فوبیاها فرد مبتلا به این ترس تلاش می‌کند تا از هرگونه موقعیتی که او را با موضوع ترسش مواجه می‌کند اجتناب کند.

به این ترتیب ممکن است که شما در طول دوران حاملگی از رفتن نزد پزشک خودداری کنید و یا حتی به طور کل به خاطر این ترس نخواهید باردار شوید.

  • ترس از شکست

یکی از موانع رسیدن به موفقیت به دلیل ترس از شکست است.

موفقیت بدون شکست به وجود نمی آیند و در مسیر رسیدن به موفقیت پیچ و خم های بسیاری وجود دارد که باعث می شود با شکست مواجه شوید.

اما برای اینکه به موفقیت برسید باید تلاش کنید تا بتوانید با این شکست ها مقابله کرده و به هدف نهایی خود برسید.

در طول تاریخ موفقیت های بسیاری دیده ایم که حتما برای رسیدن به موفقیت با شکست هایی رو به رو شده اند اما درمورد شکست ها اشاره ای نشده است.

نکته حائز اهمیت این است که همه موفقیت ها همراه با شکست است اما این شکسته نتوانسته جلوی تلاش افراد رو بگیرند.

بلکه سکوی پرتابی برای رسیدن به موفقیت بوده اند . این مقاله شما را با ترس از شکست، شکست  و موفقیت در زندگی آَشنا می کند.

شیوه های درمانی ترس از شکست چیست؟

  • ترس از بودن در مکان های بسته مانند آسانسور (Claustrophobia)

افرادی که به کلاستروفوبیا مبتلا هستند از آسانسور، دستگاه ام آر آی، تونل ها و یا اتاق پرو نیز اجتناب می کنند.

حتی فکر بودن در جایی  بسته نیز در این افراد باعث اضطراب شدیدی می شود و علائمی مانند افزایش ضربان قلب، تعریق شدید، مشکل در تنفس و… را ایجاد می کند.

هر آنچه باید در مورد ترس از مکان های بسته بدانید

  • ترس از بودن در مکان های باز و شلوغ (Agoraphobia)

آگورافوبیا یکی ازانواع فوبیا در دسته اختلالات اضطرابی است که در آن فرد ترسی افراطی و غیرمنطقی نسبت به فضاهای باز، بسته یا شلوغ دارد.

افراد مبتلا به آگورافوبیا نمی‌توانند به تنهایی از خانه بیرون بروند یا وقتی در مکان های شلوغ قرار می گیرند نگرانند که نتوانند از آن جا فرار کنند.

آن ها در این شرایط ممکن است که دچار حمله عصبی شوند یا ضربان قلبشان به میزان بسیار زیادی بالا رود.

این مشکل ممکن است باعث شود مدت های زیادی را در خانه بمانید یا برای بیرون رفتن دائما منتظر کسی باشید تا در کنار او احساس امنیت کنید.

مسلما این وضعیت عملکردهای روزانه آن ها را با اختلال های زیادی مواجه خواهد کرد.

  • ترس از سخنرانی در جمع | انواع فوبیا در روانشناسی

امروزه صحبت کردن یکی از کلید‌های موفقیت است ولی هستند کسانی که به خاطر ترس از صحبت در جمع از حرف زدن در محافل مختلف اجتناب می‌کنند.

هراس از حرف زدن در جمع حسی کاملا طبیعی است و هر کسی حداقل یک بار آن را تجربه کرده است.

شاید شما هم در هنگام صحبت کردن در جمع ناخودآگاه عصبی می‌شوید و ذهنتان جملات منفی را با خود تکرار می‌کند.

به همین دلیل فقط واکنش‌های منفی دیگران را نسبت به خودتان می‌بینید.

اضطراب عامل اصلی این مشکل است ولی جای نگرانی نیست چون با به کار بردن روش‌های مناسب می‌توانید این مساله را برطرف کنید.

همچنین یکی دیگر از دلایل ترس ریشه در تفکر کمال گرایی دارد.

زمانی که فرد احساس می‌کند به قدر کافی خوب نیست ترس او را فرا می‌گیرد. این ترس زمانی شروع می‌شود که فرد به قضاوت و داوری خود می‌پردازد و به خود نمره می‌دهد.

آیا در مورد علل و درمان آگورافوبیا می دانید؟

  • ترس از موقعیت‌های اجتماعی

اختلال اضطراب اجتماعی، نوعی اختلال اضطرابی است که در موقعیت‌ها و شرایط اجتماعی روزمره، فرد دچار اضطراب طاقت فرسا و بیش از اندازه می‌شود.

افراد دارای فوبیای اجتماعی ترسی همیشگی، از مشاهده یا قضاوت شدن توسط دیگران و مورد تمسخر قرار گرفتن دارند.

افراد مبتلا به اختلال فوبیای اجتماعی، معمولا دچار عزت نفس و اعتماد به نفس پایین، وسواس فکری و افسردگی می‌شوند و احتمال ابتلای آنان به دیگر انواع فوبیا نیز وجود دارد.

سایر انواع فوبیا در روانشناسی

  • – ترس از دکمه (Koumpounophobia)
  • – ترس از دلقک(Coulrophobia)
  • – ترس خفگی (Pseudodysphagia)
  • – ترس از تهوع داشتن (Emetophobia)

– ترس از مسابقه

داشتن حدی از اضطراب برای مسابقه مطلوب بوده و باعث کارایی بیشتر می‌شود.

اما اگر اضطراب از محدوده خود تجاوز کند یا پایین‌تر برود، تاثیرات سوء بر کارایی بازیکن می‌گذارد، یعنی به احتمال دچار شدن به یکی از اختلالات اضطرابی وجود دارد.

معمولا در ورزش‌های انفرادی اضطراب بیشتر است. اما در ورزش‌های گروهی اضطراب در تیم و گروه تقسیم شده و بازیکن اضطراب کمتری را متحمل می‌شود.

– ترس از شکست

نگرش افراد به زندگی و اتفاقات آن، بزرگترین ابزاری است که می‌توان از آن برای رسیدن به موفقیت بهره‌مند شد. ترس از شکست شما را از دنبال کردن بلند پروازی‌هایتان منصرف می‌کند.

تاثیر بلند مدت ترس از شکست وقتی مشخص می‌شود که به گذشته زندگی خود می‌نگرید و افسوسی همیشگی به متوسط‌ها و عدم خودشکوفایی واقعی همراه شما خواهد بود.

– ترس از طرد شدن

طرد شدن به معنای محرومیت از عاطفه و توجه افرادی است که برای ما مهم هستند.

زمانی که فردی ترس از طرد شدن دارد، هنوز طردی اتفاق نیفتاده، اما در حال انتظار و رنج کشیدن از طرد شدن است.

شاید تا به حال افرادی را دیده‌اید که دائما از طرد شدن شکایت دارند و احساس می‌کنند از کودکی نه پدر و مادر و نه اطرافیان، آن‌ها را دوست ندارند.

دلیل این افکار چیست؟

همین افکار عامل بروز اختلالات اضطرابی در فرد هستند که با نگاهی سطحی می‌توان فهمید یک جای کار اشکال دارد.

– ترس از موفقیت

شاید در نظر اول خنده دار یا غیر ممکن به نظر برسد که چیزی را با همه وجود بخواهیم اما در عین حال برای داشتن آن مضطرب شویم. این واقعیت مورد تجربه خیلی از شما است.

زمانی که امکان پیشرفت در شغل را داشتید اما در دمدمه‌های کسب یک پست بالاتر و جدید از محل کار خود جدا شدید؛

زمانی که کسی را بیش از همه دوست داشتید و بیش از همه از او فرار کردید. نمودهای ترس از موفقیت است.

– ترس از تعهد در رابطه

تعهد ابعاد چندگانه‌ای دارد که دربرگیرنده‌ دلایل شخصی، اعتقادی و اخلاقیِ به خصوصی است که شخص را به ادامه‌ رابطه‌ عاطفی پایبند می‌کند.

ترس از تعهد یا گاموفوبیا نوعی ترس غیرواقعی از پیمان بستن، تعهد دادن و التزام برای باقی ماندن در یک ارتباط ثابت و صادقانه در کنار یک شخص دیگر برای همیشه است.

گاموفوبیا اصطلاحی است که برای توصیف ترس‌های غیرعادی از تعهد و ازدواج به کار می‌رود.

شاید بتوان این ترس را یکی از انواع فوبیا دانست، اما روش‌های درمان اضطراب برای ترس از تعهد ماهیت متفاوتی دارد.

– ترس از گذشته و آینده

ترس از گذشته یا نموفوبیا، به معنای ترس از برخی خاطرات یا ترس از دست دادن حافظه در طی بیماری‌هایی نظیر آلزایمر می‌باشد

این ترس از خاطرات بد گذشته ناشی می‌شود.

مبتلایان به این ترس تلاش می‌کنند تا از حرف زدن در مورد خاطرات مذکور خودداری کنند. حتی ممکن است به خاطر این مسئله دوستان و اطرافیان خود را نیز رها کنند.

اضطراب و ترس از آینده یا کرونوفوبیا  امروزه در بسیاری از افراد به خصوص در جوانان دیده می‌شود.

احساس بلاتکلیفی، نداشتن برنامه مشخص برای زندگی و وجود ابهامات بسیار در مورد اتفاقات آینده از جمله دلایلی هستند که باعث می‌شوند افراد در حال حاضر آرامش خود را از دست بدهند و دائماً نگران روزهای آینده باشند.

انواع فوبیای فرعی در روان شناسی

فوبیاهای فرعی در راهنمای تشخیصی آماری بیماری های روانی (DSM) به صورت رسمی وجود ندارند، اما نیازمند توجه بالینی هستند. در زیر نمونه هایی از این فوبیا را می بینید.

  • ترس از حفره‌های نامتقارن (Trypophobia)
  • ترس از مرگ (Thanatophobia)

ترس از مرگ یکی از ریشه‌ای‌ترین احساسات سالم است. ترس از مرگ به شما کمک می‌کند که بتوانید امید به زندگی خود را افزایش دهید و قدر زندگی خود را بدانید.

در نتیجه امنیت خود را حفظ کرده و از خطرات پرهیز می‌کنید. هر کس تصویری درباره مرگ و زندگی دارد.

اما شاید اصلی‌ترین دلیل ترس از مردن این است که شما دقیقا نمی‌دانید مرگ چیست و تصوری از مردن ندارید.

علاوه بر مزایایی که ترس از مرگ دارد، توجه بیش از حد به آن نیز می‌تواند تبدیل به فوبیا شده و زندگی شما را تحت الشعاع قرار دهد.

  • ترس از تنها بودن (Monophobia)
  • ترس از تاریکی یا (Nyctophobia)

ترس از تاریکی (Nyctophobia)، ترس شدید از شب، تاریکی و نبود نور است که می‌تواند منجر به بروز علائم اضطراب (با شدت زیاد) و افسردگی شود.

ترس از تاریکی ریشه بسیار طولانی در تکامل بشریت دارد.

از زمان غار نشینی بشریت، انسان برای محافظت از خود در برابر حمله حیوانات وحشی یاد گرفت که باید از تاریکی و مکان‌هایی که کنترلی بر آن ندارد، بترسد.

تا امروز، این ترس در نهاد بشر وجود دارد، به طوری که اغلب کودکان از تاریکی می‌ترسند.

اختلال فوبیای تاریکی مانند دیگر اختلالات اضطرابی باعث کاهش عملکرد فرد و به هم ریختن آرامش او و خانواده اش می‌شود.

انواع فوبیا در بستر فرهنگ

تفاوت فرهنگی نقش به سزایی در فوبیا دارد و یکی از عوامل تاثیرگذار بر فوبیا می باشد.

مثلا در فوبیای مربوط به حیوانات، ترس از عنکبوت در جوامع غربی بیشتر است. ودر جوامع شرقی همچون ایران و هند ترس از سوسک شایع تر است.

بعضی از فوبیاها مختص فرهنگ خاص است که در زیر به آن ها اشاره می کنیم.

  1. تای جین- کیوفو شو : مربوط به کشور ژاپن است و نوعی سندروم ژاپنی است که ویژگی آن ترس از خجالت زدگی کردن دیگران و توهین به آن هاست.
  2. زار: یعنی ترس از تسخیر شدن توسط ارواح خبیثه.  این فوبیا در کشورهای آفریقای شمالی و خاورمیانه بیشتر دیده می شود و نشانه های این ترس فریاد زدن و کوبیدن سر به دیوار است.
  3. کورو: فوبیای که بیشتر در کشور چین، مالزی و تایلند شایع است کورو نام دارد. افراد اضطراب ناگهانی و شدیدی دارند که آلت تناسلی عقب نشینی کرده و وارد بدن شود و باعث مرگ فرد گردد.

روش های درمانی انواع فوبیا در روانشناسی

بسیاری از افراد برای درمان فوبیا خود هیچ اقدامی نمی‌کنند.

ترس یک واکنش طبیعی و مفید است که جنبه حفاظتی دارد و هنگام مواجهه با خطر فعال می‌شود؛ ولی اختلال فوبیا ترس شدید، غیرمنطقی و نامتناسب با موقعیت است.

این ترس با محرک برانگیزنده آن، متناسب نیست. همه انواع فوبیا در دسته اختلالات اضطرابی قرار می‌گیرند. اگر مبتلا به فوبیا باشید از موقعیتی که در شما هراس ایجاد می‌کند پرهیز می‌کنید.

این اجتناب می‌تواند جنبه‌های گسترده ای از زندگی تان را در بر بگیرد و در فعالیت و عملکرد اجتماعی شما مشکل ایجاد کند.

برای درمان فوبیا روش های درمان شناختی مانند شناخت درمانی، حساسیت زدایی منظم، مواجهه درمانی و ریلکسیشن یا دیگر روش‌های آرمیدگی در درمان فوبیا بسیار سودمند هستند.

روانشناس می تواند به شما کمک کند و بدون ترس و نگرانی از قضاوت شدن مشکل خود را می توانید با او در میان بگذارید و توصیه های درمانی را دریافت کنید.

باید درمان فوبیا را جدی بگیرید چون ممکن است در زمینه ها شغلی و تحصیلی و زندگی تان مشکلاتی به وجود آورد و زندگی را دچار اختلال کند. در این راه می توانید از ما کمک تخصصی دریافت کنید و برای مشاوره و درمان فوبیا اقدام کنید.

منبع : انواع فوبیا در روانشناسی چیست؟

دلایل اصلی گریه نوزادان| ۹ روش خانگی برای آرام کردن نوزادان

گریه نوزادان می تواند آرامش روانی تان را به هم بزند و منجر به واکنشی تند و انفجاری شود بنابراین باید راه های مقابله و دلایل آن را بدانید.

 گریه نوزادان به عنوان اولین واکنشی که از طریق آن به برقراری ارتباط می پردازند شناخته می شود در حقیقت زبان اولیه ی آن ها گریه ست.

درست در زمانی که کودک زبان باز نکرده و قادر به برقراری ارتباط نیست، می تواند از طریق گریه هایی با اقسام مختلف، شما را متوجه نیاز خود کند.

جالب است بدانید که شنیدن صدای نوزاد و یا کودک، تقریبا در تمامی افراد احساس نیرومندی از برانگیختگی و ناراحتی ایجاد می کند که نوعی پاسخ فطری است.

این پاسخ به صورت ذاتی در نوع انسان برنامه ریزی شده تا بقای نوزادان را تضمین کند.

علت بی قراری و گریه شدید نوزاد

علت بی قراری و گریه شدید نوزاد معمولا بخاطر نیازهای جسمی و گرسنگی است. اما بچه ها ممکن است

در پاسخ به تغییر دما در هنگامی که لخت هستند، شنیدن صدای ناگهانی و یا محرک های دردناک نیز گریه کنند.

نوزادان و بچه های بزرگتر معمولا با شنیدن صدای گریه نوزاد دیگری نیز شروع به گریه می کنند.

این پاسخ در حقیقت نشان دهنده ی توانایی فطری واکنش نشان دادن به رنج دیگران در انسان است.

۱. عادت نداشتن به چرخه خواب

خوابیدن در ساعات مشخصی از شب برای نوزاد یه کار غیرمعمول است و برای این که به این چرخه عادت کند نیاز به زمان دارد، نوزد در جریان تلاش برای عادت به چرخه خواب، با گریه به این امر غیرمعمول واکنش نشان می دهد. خوابیدن برای کودک کار مشکلی نیست، اما احتمالا خوابیدن در یک ساعت مشخص از شبانه روز برای کودک دشوار است و  این موضوع او را به گریه می اندازد.

برای این که نوزاد، خواب راحتی داشته باشد، نیاز است که تمام اندام ها و سیستم بدن با سیستم خواب در هماهنگی باشند و تا زمانی که این هماهنگی ایجاد نشود، نوزاد آرامش نداشته و گریه می کند، اما به تدریج بدن نوزاد شروع به سازگاری با چرخه خواب و هماهنگ شدن می کنند و معمولا این اتفاق پس از گذشت سه ماه می افتد.

. وجود ناراحتی جسمی در نوزاد

تنها راه ارتباطی نوزاد با والدین از طریق گریه کردن است، پس هر زمان که نیاز به انتقال چیزی باشد، گریه می کنند. اکثر زمان ها کودک به دلیل وجود چیزی آزاردهنده شروع به گریه و فریاد می کند. این شرایط ممکن است پیش از خواب نیز رخ دهد،

به عنوان مثال گرما یا سرما آزار دهنده در هنگام خواب، می تواند باعث گریه نوزاد شود، عواملی دیگری مثل گرسنگی یا وجود هر نوع بیماری نیز می تواند، او را بیدار نگه دارد و حتی گاهی نیاز به بازی قبل از خوابیدن دارد، همه این دلایل می توانند منجر  به گریه نوزاد قبل از خواب می شوند.

 ۳. تلاش برای برقرار کردن رابطه با شما

یکی از دلایلی که باعث می شود کودک قبل از خوابیدن گریه کند، می تواند نیاز به توجه و تمایل کودک به برقراری رابطه با شما باشد. از آن جا که کودک متوجه می شود که دز زمان خاصی که همه می خوابند، مادر خود را نمی بیند، شروع به گریه کردن می کند.

در طول روز نوزاد با والدین خود در ارتباط ست، هم چنین تحرکات و سر و صداهای زیادی در اطرافش وجود دارد، پس سکوت شب و هنگام خواب می تواند برای او، امری خسته کننده باشد ،به همین دلیل با ساکت شدن محیط نوزاد شروع به گریه کردن می کند.

گریه های غیر طبیعی را بشناسید!

گریه ی نوزاد مانند الگوهای خواب او می تواند نشانه ای از ناراحتی دستگاه عصبی مرکزی باشد.

گریه نوزادان که صدمه ی مغزی دیده اند و یا دچار آسیب های پیش ازتولد و تولد شده اند، اغلب تیز و گوش خراش است و از نظر مدت نیز کوتاه تر از گریه های بچه ی سالم است.

بچه هایی که مشکل قولنج (دردهای حاد شکمی) یا گریه ی مداوم دارند نیز گریه هایی با صدای ریز و نخراشیده دارند.

فوت و فن آرام کردن گریه نوزادان

ممکن است شما همیشه گریه های کودک و یا نوزادتان را درست تفسیر نکنید اما با افزایش تجربه، بهتر عمل خواهید کرد.

در صورتی که با رفع نیازهای جسمی، تغذیه، عوض کردن پوشک و چک کردن معده درد و بیماری جسمی، نوزادتان باز هم دست از گریه بر نمی دارد، خوشبختانه روش های دیگری نیز وجود دارد که می تواند به آرام کردن او کمک کند.

۱-بچه را بلند کرده و در حالیکه روی شانه گذاشته اید، تکان دهید یا راه بروید.

این کار در حقیقت ترکیبی از تماس جسمانی، وضعیت عمودی و حرکت را تامین می کند که منجر به آرام شدن بچه خواهد شد.

۲-بچه را قنداق کنید. قنداق کردن می تواند حسی از امنیت و گرم شدن را به نوزادان بدهد.

البته یادتان باشد که سر و صورت نوزاد نباید پوشانده شود تا بتواند راحت نفس بکشد ، اگر کودک شما راحت است که دست هایش آزاد باشد ، زمان قنداق کردن، دست های او را آزاد بگذارید ؛ زمانی که یاد گرفت بچرخد و روی شکم دراز بکشد، دیگر او را قنداق نکنید ، زیرا احساس ناراحتی می کند.

۳-از یک پستانک شیرین شده با محلول آب قند استفاده کنید.

شاید ساده به نظر برسد اما مکیدن منجر به کنترل سطح برانگیختگی می شود، درد را تسکین می دهد و کودک را آرام می کند.

۴-به آرامی صحبت کنید یا صدای موزون در بیاورید.

این نوع صداهای یکنواخت، مداوم و موزون مانند صدای تیک تیک ساعت از صداهای متناوب موثرتر نیز هستند.

می توانید از صداهای آرام مانند صداهای درون رحم نیز تقلید کنید.

کودک به این گونه صداها عادت دارد و با شنیدن آن ها احساس امنیت و آرامش خواهد کرد.

بعضی از کودکان با شنیدن صداهای چند بسامدی مانند صدای جارو برقی و هواکش نیز آرام می شوند.

۵-بچه را برای رانندگی کوتاه مدت به بیرون ببرید و یا او را در گهواره تکان دهید.

۶-بچه را با نوازش تنه و دست و پا، با حرکاتی مداوم و آرام ماساژ دهید.

۷-می توانید چند مورد از پیشنهادهای بالا را با هم ترکیب کنید، چون تحریک چند حس از تحریک یک حس موثرتر و نتیجه بخش تر است.

۸-اگر علت گریه کودک، دردهای شکمی، معده درد و یا رفلاکس است، ضمن استفاده از دارو برای دقایقی حواس او را پرت کنید.

این کار می تواند از طریق یک عروسک، اسباب بازی جالب، شکلک درآوردن و یا آواز خواندن اتفاق بیفتد.

۹-اگر هیچ یک از روش های فوق فایده ای نداشت، اجازه دهید او برای دقایقی گریه کند.

گاهی اوقات کودک به قرار گرفتن روی تخت به خوبی جواب می دهد و بعد از دقایقی به خواب می رود.

تولد دندان ها و گریه نوزاد

در فاصله ی ۴ تا ۷ ماهگی، جوانه زدن دندان ها می تواند برای نوزاد به منزله ی دردناک ترین چیزی باشد که در طی عمر کوتاهش دیده است.

جوانه زدن هر دندان می تواند فریاد نوزادتان را به هوا ببرد و ساکت کردنش را سخت کند.

بنابراین لازم است این مورد را نیز

 با لمس لثه ی نوزاد بررسی کنید و اگر جوانه های سختی را دیدید که از لثه بیرون زده اند، بدانید که علت گریه نوزادان، تولد دندان هاست.

با گریه کودکان ۲ سال به بالا چگونه برخورد کنیم؟

اغلب پژوهشگران معتقدند، اگرچه کودکی که هنوز زبان باز نکرده، راهی به جز گریه برای بیان خواسته هایش ندارد، اما گریه کردن در کودکانی که از تکلم برخوردارند، روش موثری برای بیان خواسته ها نیست.

انتظار می رود یک کودک دو ساله و یا بزرگتر، برای ابراز تمایلاتش از زبان استفاده کند و به صورت مداوم به گریه متوسل نشود.

برای مدیریت گریه نوزادان لازم است از طریق رفتارتان به کودک برخوردار از قدرت تکلم بفهمانید که لازم است خواسته هایش را بیان کند و با گریه به چیزی نخواهد رسید.

بنابراین در هنگام گریه کودک، آرامش تان را حفظ کرده و بگویید ” وقتی گریه می کنی، نمی فهمم دنبال چی هستی. اشک هاتو پاک کن و چیزی که می خواهی را به من بگو”.

کودکان می دانند که با گریه کردن و برانگیختن حس ترحم، می توانند به اهداف شان برسند.

بنابراین لازم است مقتدرانه و آرام برخرود کنید تا کودک تان با شیوه ای پخته تر به دنبال رسیدن به خواسته هایش باشد.

چی بهتر از جیغ و گریه!

اگر با کودکی روبه رو هستید که به جیغ و گریه برای رسیدن به همه ی اهدافش عادت کرده، لازم است رویه ی رفتاری تان را تغییر دهید.

در این وضعیت کودک، راحت است و با خود می گوید “وقتی باچند جیغ به همه چیز می رسم، چرا که نه؟”

به هیچ وجه نباید به جیغ‌های او اعتنا کرد. وقتی یک کودک با جیغ‌زدن یا پرخاشگری به خواسته‌های خود می‌رسد، می‌آموزد که این رفتار را تکرار کند.

اگر پدر و مادر به جیغ‌‌زدن و گریه نوزاد توجه کنند، این رفتار را در او تقویت می‌کنند.

در چنین وضعیتی باید از تکنیک نادیده گرفتن، استفاده کرد.

یعنی در کنار او هستیم ولی نه به او نگاه می‌کنیم نه با او حرف می‌زنیم، فقط خودمان را مشغول می کنیم بدون این‌که با او ارتباط برقرار کنیم.

در کنار نادیده گرفتن، باید به تقویت رفتارهای مثبت کودک هم توجه کنیم تا میزان پرخاشگری کم شود.

 لازم است کاری کنید که کودک حس کند راه دیگری نیز وجود دارد که می تواند به پدر و مادرش نزدیک شود و با گزیه نوزاد به هیچ نتیجه‌ای نمی رسد.

منبع : دلایل اصلی گریه نوزادان| ۹ روش خانگی برای آرام کردن نوزادان

روش استارت استاپ برای جلوگیری از زود انزالی

تمام علائم افسردگی در کودکان + درمان در خانه

علائم افسردگی در کودکان، نشانه های افسردگی در کودکان ۲ ساله، علائم افسردگی در کودکان ۳ ساله، علائم افسردگی در کودکان ۴ ساله در این مقاله آورده شده است.

کودکان نیز مانند بزرگسالان ممکن است افسرده باشند. گاهی اوقات کودکان به ظاهر عادی و بدون هیچ مشکل اساسی زندگی ممکن است افسرده شوند.

این مشکل یک عدم تعادل شیمیایی در مغز است که باعث بروز افسردگی بالینی می شود. علائم خاصی وجود دارد که نشان از افسردگی در کودک می دهد بنابراین در صورت مشاهده این علائم دریافت کمک و درمان برای سلامت روانی بسیار مهم است.

علائم افسردگی در کودکان

بر اساس DSM (راهنمای تشخیصی و آماری اختلال روانی) یک دوره افسردگی اساسی به عنوان رفتارهای افسرده ای توصیف می شود که به طور مداوم برای دو هفته یا بیشتر طول می کشد. بنابراین، اگر کودک شما بیش از دو هفته است که احساس ناامیدی یا غم دارد، باید باعث نگرانی شود.

در زیر علائم افسردگی طبق دستورالعمل DSM آمده است. فرد باید حداقل پنج مورد از این رفتارها را برای مدت دو هفته یا بیشتر داشته باشد تا به طور رسمی مبتلا به افسردگی تشخیص داده شود:

  • احساس غم و اندوه عمیق یا خلق افسرده که بیشتر روز (به مدت دو هفته یا بیشتر) ادامه دارد.
  • کاهش علاقه به فعالیت ها (در اکثر اوقات روز یا تمام وقت).
  • کاهش وزن قابل توجه (نه از طریق رژیم غذایی)، یا کاهش اشتها.
  • مشکل در خواب (بی خوابی).
  • خستگی و از دست دادن انرژی.
  • هر روز احساس بی ارزشی می کنند.
  • احساس گناه بیش از حد دارند.
  • مشکل در تفکر، تصمیم گیری یا تمرکز به صورت روزانه.
  • فکر به مرگ یا افکار خودکشی.

لطفا توجه داشته باشید که اگر فرزند شما از دست دادن یکی از عزیزان خود رنج می برد و مراحل غم و اندوه را طی می کند، داشتن علائم افسردگی طبیعی است. اگر به نظر می رسد که آن ها در مرحله افسردگی گیر کرده اند، زمان آن رسیده است که از مشاور کمک بگیرید تا با کمک آن ها به روند سوگ کمک کند.

 

با این حال، اگر آن ها از سوگ یا وضعیت پزشکی که علائم فوق را ایجاد می کند رنج نمی برند، باید برای تشخیص و درمان احتمالی اختلال افسردگی اساسی نزد متخصص برده شوید.

علائمنشانه ها
خلق و خویغمگین طولانی مدتبه راحتی گریه می کند.به نظر میرسد با مشکلات روحی دست و پنجه نرم می کند.
کاهش یا عدم علاقهبه فعالیت های قدیمیعلاقه کمتر به بازیعلاقه کمتر یا اجتناب از فعالیت‌های مورد علاقه قبلی مانند بودن با دوستان، ورزش، نمایش، موسیقی یا شغل با حقوق.به نظر نمی رسد از فعالیت هایی که قبلاً دوست داشته اند لذت ببرند.کاهش عملکرد تحصیلی.تکالیف مدرسه را کامل نمی کند.
تنها بودنمی خواهد تمام روز رمان بخواند یا به هر شکلی تنها باشد.تعامل خود با دوستانش را از دست می دهد.در زمان استراحت یا سر کلاس به تنهایی می نشیند
 کاهش عزت نفس در مورد خود نظرات منفی می دهد و از خودگویی منفی استفاده می کند (مثلاً “من نمی توانم این کار را انجام دهم”، “من احمق هستم”، “چه فایده ای دارد”، “من همه را ناامید خواهم کرد.”)تغییر در ظاهر، متفاوت لباس می پوشد و بهداشت را نادیده می گیرد
احساس ناامیدینسبت به آیندهبه جای آنچه می تواند درست پیش برود، به دنبال چه چیزی در آینده اشتباه می شوددر پیش بینی رویدادهای مثبت مشکل داردبه موضوعات منفی یا نظرات دیگران می پردازد
خستگیخسته به نظر می رسد.ایجاد انگیزه یا مشارکت برای او دشوار است.انرژی کمی دارد.
تمرکز ضعیف، حافظهیا مشکل در تفکرکاهش تلاش و بازده تحصیلیدر پیروی از دستورالعمل ها یا به خاطر سپردن وظایف مشکل داردوظایف خود را در کلاس فراموش می کند (کتاب، تکالیف، مداد و غیره)
مشکل در خواب  کودک افسرده ممکن است بی خوابی یا خواب زیاد را تجربه کند.کودک خسته و خواب آلود به نظر می رسد.کودکان کوچکتر ممکن است شروع به شب ادراری کنند.
تغییر الگوهای غذایییا خیلی کمتر غذا می خورد یا پرخوری می کنند.کاهش یا افزایش وزن بدون رژیم غذایی یا دلیل مشخص.
رفتار غیر مشخصدزدی می کند.دروغ می گوید.بدون اجازه مدرسه را ترک می کند.اغلب تحریک پذیر است.قلدری می کند.وارد دعوا می شود.
افکار مرگ یا خودکشی ممکن است در نوشته ها و انشاء های خود درباره مرگ یا خودکشی صحبت کند.ممکن است با معلم یا دوست خود در مورد این احساسات صحبت کند.

علائم افسردگی در سنین مختلف 

سنعلائم 
نشانه های افسردگی در کودکان ۲ سالهتغییر در خواب و عادات غذایی منظمتغییر در احساسات (مانند نشان دادن نشانه هایی از غمگین بودن، چسبیدن به والدین، گوشه گیری یا عصبانیت)افزایش گریه یا عصبانیت.
علائم افسردگی در کودکان ۳ سالهاختلال غذایی داشتن انرژی کماختلال در خواب و رژیم غذایی
علائم افسردگی در کودکان ۴ سالهعلائم جسمی مانند سردرد های مکرر یا معده درد بدون دلیل مشخص.تغییرات در خواب، اشتها و تعاملات اجتماعی.
علائم افسردگی در کودکان ۵ سالهبد اخلاقی برای مدت طولانیاز دست دادن علاقه به چیزهایی است که معمولاً از آن ها لذت می‌برند و پیدا نکردن جایگزینی برای این فعالیت ها.
علائم افسردگی در کودکان ابتدایی (۶ تا ۱۲ سال)بیشتر اوقات غمگین یا تحریک پذیر به نظر می رسند.خسته به نظر می رسند، انرژی ندارند و به راحتی تسلیم می شوند.تلاش کمی برای انجام تکالیف مدرسه دارند.در تمرکز مشکل دارند.کناره گیری از دوستان یا فعالیت هاروزهای مدرسه را از دست می دهند یا اغلب دیر به مدرسه می روند.
علائم افسردگی در نوجوانانانزوای اجتماعیعملکرد ضعیف مدرسه یا غیبت مکرر از مدرسهتوجه کمتر به بهداشت شخصی یا ظاهرطغیان خشمرفتار مخاطره آمیزسایر رفتارهای کنش گرانه
علائم افسردگی در بزرگسالاناحساس غم، پوچی یا ناامیدیطغیان حتی بر سر مسائل کوچکاز دست دادن علاقه یا لذت در اکثر یا تمام فعالیت هااختلالات خواب، از جمله بی خوابی یا خواب زیادکاهش اشتها و کاهش وزن یا افزایش میل به غذا و افزایش وزناضطراب و بی قراریمشکلات فیزیکی غیر قابل توضیح، مانند کمردرد یا سردرد 

کمک به کودک افسرده در خانه

علاوه بر جستجوی کمک حرفه ای، چند کار وجود دارد که والدین می توانند در خانه برای کمک به فرزند افسرده خود انجام دهند:

۱. با فرزندتان در مورد احساساتش به شیوه ای دلسوزانه و همدلانه صحبت کنید.

نشستن رو در رو و پرسیدن از کودک در مورد احساساتش می تواند سخت باشد. با این حال، پیاده‌روی، بازی روی تخته یا بازی کردن در کنار فرزندتان می‌تواند به او اجازه دهد تا آرامش داشته باشد و احساسات خود را مطرح کند.

از فرزندتان سؤالات باز بپرسید که به بیش از یک بله یا نه ساده نیاز دارد تا در گفتگوهای معنادار شرکت کند. هرگز آن ها را در این حالت قضاوت نکنید زیرا این امر باعث می شود که آن ها خاموش شوند و از صمیمیت با شما دور گردند.

اشکالی ندارد که در طول مکالمه، مدت‌ها سکوت کنید، زیرا گاهی اوقات کودک در طول مدتی که با هم هستید، افکار و احساسات خود را پردازش می‌کند. لازم نیست فضا و زمان را با صحبت کردن پر کنید زیرا سکوت گاهی مفید است.

۲. فعالیت هایی را ارائه دهید که به آن ها کمک می کند آرام شوند

برای بچه های کوچکتر، راه های ساده ای وجود دارد که به آن ها کمک می کند تا آرام شوند.

فرصت‌ هایی برای بازی فراهم کنید که برایشان آرامش‌ بخش باشد، مانند رنگ‌ آمیزی، نقاشی، کار با خاک رس، یا بازی با اسباب‌بازی‌های شن و ماسه. فعالیت هایی را پیدا کنید که مورد علاقه کودکتان بوده و برای سن او مناسب هستند.

۳ . زمان نمایش را محدود کنید.

بازی های ویدیویی و استفاده از گوشی برای کاهش افسردگی کودک شما مفید نیست. این اغلب می تواند فراری برای کودک باشد.

بنابراین زمان حضور در مقابل تلویزیون، لپ‌تاپ، تلفن هوشمند، بازی‌ های ویدئویی و تبلت و غیره را محدود کنید. هر وسیله الکترونیکی که به نظر می‌رسد مانع از تعامل چهره به چهره کودک می‌ گردند، باید محدود شود. محققان دریافته اند کودکانی که سطوح بالاتری از صفحه نمایش دارند در معرض خطر بیشتری برای اضطراب و افسردگی هستند.

فعالیت‌های جایگزینی را برای زمان نمایشگر ارائه دهید، مانند پیاده‌روی، کاردستی، نقاشی، ساخت‌وساز، دوچرخه‌سواری، بازی در بیرون، و غیره. برخی از کودکان ممکن است به‌قدری به زمان صفحه نمایش خود به عنوان منبع سرگرمی خود وابسته باشند که ممکن است نیاز داشته باشند شما نیز در فعالیت‌های جایگزین شرکت کنید.

اگر از افسردگی رنج می برد، کمبود دوستان دارد و عادت دارد هر روز بعد از مدرسه بنشیند و بازی های ویدیویی انجام دهد، نمی توانید به سادگی به فرزندتان بگویید که برای بازی به بیرون برود. بنابراین با کودک خود به بیرون بروید و طبیعت گردی کنید یا کودک خود را به زمین بازی ببرید و با هم سرگرم شوید تا او را درگیر این فعالیت های جایگزین کنید.

 

۴. ترویج زمان در فضای باز و فعالیت های بدنی.

فرزندان خود را تشویق کنید تا در فعالیت هایی که به ویژه طبیعت را در بر می گیرد مانند طبیعت گردی شرکت کنند. این فعالیت ها را با آن ها انجام دهید تا به آن ها کمک کنید که  در فعالیت ها شرکت کنند.

۵. در هنگام بروز مشکلات و کارهای دشوار به کودک خود کمک کنید.

به آن ها کمک کنید تا کارهای خود را به بخش های کوچکتر و قابل کنترل تر تقسیم کنند. کودکان مبتلا به افسردگی اغلب در انجام مشکلات و وظایف بزرگ مشکل دارند و آن ها را طاقت فرسا می دانند. کمک به آن ها برای تقسیم کار به وظایف کوچکتر و قابل مدیریت به افزایش اعتماد به نفس آنها در هنگام تسلط بر وظایف کوچک کمک می کند.

تسلط بر کارهای کوچک منجر به تسلط بر کارهای بزرگتر در طول زمان می شود. این فرآیند در طول زمان، صبر و تمایل به کار در فرزندتان را افزایش می دهد. این به این معنی نیست که کار را انجام دهید یا مشکل را به عهده بگیرید.

در بسیاری از مواقع تمام چیزی که کودک نیاز دارد این است که شما کارهای بزرگتر را به کارهای کوچکتر و قابل مدیریت تقسیم کنید و با صبر و حوصله با فرزندتان درمورد تکمیل این وظایف کوچکتر صحبت کنید.

۶. به فرزندتان کمک کنید استرس زندگی را کاهش دهد.

وقتی کودکان افسرده هستند، به طور کلی در انجام فعالیت های زندگی با مشکل بیشتری مواجه می شوند. فعالیت هایی که باعث افزایش استرس می شوند را کاهش دهید و به دنبال راه هایی برای کمک به کاهش استرس در زندگی کودک خود باشید.

۷. فضای مثبت را پرورش دهید.

نگرش ها، زبان و مکالمات منفی را کاهش یا حذف کنید. همچنین از صداهای بلند، رفتارهای پرخاشگرانه منفعلانه و هرگونه خشونت فیزیکی در خانه خودداری کنید.

خانه خود را از فضایی که همیشه متزلزل است به پناهگاهی امن برای فرزندتان تبدیل کنید که باعث می شود فرزندتان از نظر روحی، عاطفی و جسمی احساس امنیت بیش تری کند.

۸. به فرزندتان کمک کنید تا چیزهای مثبت را در موقعیت های زندگی ببیند.

در یک موقعیت به جای نکات منفی، به نکات مثبت اشاره کنید. به آن ها کمک کنید جنبه روشن هر موقعیتی را ببینند.

با گفتن کلماتی که نشاط آور، دلگرم کننده و مثبت هستند، الگوی دیدن نکات مثبت زندگی باشید. در برابر وسوسه بیان افکار منفی که به ذهن شما خطور می کند مقاومت کنید زیرا کودک شما می تواند احساسات و کلمات شما را تغذیه کند.

۹. وقتی فرزندتان در مورد احساسش صحبت می کند، باور کنید.

با حوصله به آن ها گوش دهید و حرف هایشان را جدی بگیرید. احساسات آن ها را نادیده نگیرید یا به حداقل برسانید. وقتی احساسات خود را باز می کنند ابراز همدردی و شفقت کنید. به آن ها کمک کنید تا از جملات “من احساس می کنم” در بیان احساسات خود استفاده کنند.

۱۰. الکل، مواد مخدر، سلاح ها و دارو را دور نگه دارید

این برای همه کودکان مهم می باشد، اما برای کودکانی که افسرده هستند حتی بیشتر ضروری است زیرا احتمال سوءمصرف مواد مخدر و الکل در آن ها افزایش می یابد.

افسردگی در کودکان همچنین احتمال اقدام به خودکشی را افزایش می دهند. بنابراین اسلحه ها و ابزارهایی مانند طناب و چاقوهایی که می توانند برای خودکشی استفاده شوند را دور از دسترس کودک نگه دارید.

۱۱. با کودک خود وقت بگذرانید

در طول روز، هر روز، زمانی را برای گذراندن اوقات با کیفیت با فرزندتان اختصاص دهید. شما ممکن است زمان محدودی داشته باشید و نتوانید یک ساعت یا بیشتر در روز را برای اختصاص دادن به یک با کودک خود اختصاص دهید، اما باید حداقل ۲۰ دقیقه در روز را در اختیار کودک خود قرار دهید.

۱۳. مشوق و حامی فرزندتان باشید.

به خاطر موقعیت و وضعیت فرزندتان عشق و علاقه خود را به دیگران نشان دهید. کمک کنید تا نگرش خود را مثبت نگه دارید تا فرزندتان نیز بتواند موارد مثبت را ببیند.

روزانه کلمات تأییدی ارائه دهید که بر اساس نتایج نهایی (مانند نمره یا برد) نباشد، بلکه تلاشی را که انجام می‌دهند تحسین کنید.

اگر نتیجه را تحسین کنید، وقتی تلاش‌هایشان به نتیجه نرسد، ناامید خواهند شد. اما اگر آن ها به خاطر تلاش‌هایشان بدون توجه به نتیجه مورد تحسین قرار گیرند، اعتماد به نفس بیش تری پیدا می کنند.

منبع : تمام علائم افسردگی در کودکان + درمان در خانه

اضطراب و احساس بی قراری و ناخوشی

اضطراب و احساس بی قراری و ناخوشی

اضطراب و بی قراری از جمله واکنش های رایج سطح روان به استرس های محیطی می باشد، داشتن اضطراب در برخی از موقعیت ها مثلا زمانی که می خواهید به مصاحبه شغلی بروید و یا تصمیم مهمی مانند ازدواج دارید تا حدی طبیعی می باشد.

در صورتی که علائم و نشانه های اضطراب به قدری زیاد شود که فرد نتواند عملکرد عادی خوبی داشته باشد و کارهایش دچار اختلال شود، در این صورت به یک اختلال تبدیل می شود و باید اضطراب او مورد ارزیابی و درمان قرار گیرد، در صورتی که علائم و نشانه های اضطراب به مدت طولانی باشد و مورد درمان قرار نگیرند در این حالت مشکلات زیادی مانند اختلالات روان تنی و سایر اختلالات روانی مانند افسردگی در فرد به وجود می آید.

برای این که در مورد علل، علائم و روش های درمان اضطراب اطلاعاتی را کسب کنید باید این مطلب را تا انتها مورد مطالعه قرار دهید.

انواع اضطراب و احساس بی قراری و اختلالات اضطرابی

اضطراب، احساس تنشی می باشد که به خاطر فشارهای درون روانی و یا محیطی به وجود می آید این احساس یکی از ناخوشایند ترین هیجانات بشری می باشد که باعث به وجود آمدن اختلالات متعددی می شود، در برخی مواقع  اضطراب شدید در غالب حملات عصبی نشان داده می شود که به آن حملات پانیک می گویند.

از جمله موارد دیگر اختلالات اضطرابی می توان به انواع فوبیا، اضطراب جدایی، اضطراب بیماری، اختلال استرس پس از سانحه و اختلال اضطراب فراگیر اشاره کرد.

اختلال اضطراب فراگیر چیست و چه علائمی دارد؟

اختلال اضطراب فراگیر نگرانی و اضطراب مفرط و غیر قابل کنترل در مورد موقعیت های مختلف می باشد، افرادی که به اختلال اضطراب فراگیر مبتلا می شوند معمولا در حوزه های مختلف احساس نگرانی می کنند و زمانی که از آن ها می پرسید در مورد چه چیزی نگران می باشید می گویند در مورد همه چیز نگرانیم! اختلال اضطراب فراگیر دارای علائم و نشانه هایی می باشد که در زیر نمونه هایی از آن را بیان می کنیم:

  • لرزش
  • تپش قلب
  • بالا رفتن فشار خون
  • تعریق
  • سرگیجه و تهوع
  • لرز یا گر گرفتگی
  • سردرد و درد های عضلانی
  • احساس ضعف و خستگی

باید این نکته را در نظر بگیرید که برای تشخیص اختلال حتما باید به یک روانشناس بالینی مراجعه نمایید، روانشناس با انجام مصاحبه دقیق و ارزیابی کردن عوامل مختلف تشخیص نهایی را انجام می دهد و نوع اختلال را به درستی مشخص می کند.

علائم نشان دهنده اضطراب و بی قراری

همه افراد در شرایط و موقعیت های پر فشار و استرس زا اضطراب و بی قراری را تجربه می کنند در برخی موارد این مسئله به یک وضعیت مزمن تبدیل می شود و باعث تضعیف شدن سلامت روان فرد می گردد، در ادامه این مقاله علائمی که نشان دهنده اضطراب و بی قراری مفرط می باشد را بیان نموده ایم.

  1. نگرانی دائمی

یکی از علائم و نشانه های بارز دچار شدن به اختلالات اضطرابی تجربه نگرانی بیش از حد می باشد ، افرادی که به این اختلال دچار می شوند معمولا در پاسخ به وقایه روزمره و معمولی نگرانی های مفرطی را از خودشان نشان می دهند ذهن آن ها در مورد موضوعات مختلف درگیر است و ذهنشان معطوف به آینده می باشد، این افراد معمولا خطرهای دنیای اطرافشان را از قبل برآورد می کنند و همین مسئله باعث می شود تا بر روی احساسات و رفتارهای آن ها اثر بگذارد.

  1. فعال شدن سیستم جنگ و گریز

زمانی که در حالت اضطراب قرار می گیرید در حقیقت مغز شما یک خطر قریب الوقوع را پیش بینی می کند و همین مسئله باعث می شود تا در بدن شما واکنشی به عنوان جنگ و گریز اتفاق افتد، در این حالت بیشتر خون بدن به سمت اندام های انتهایی حرکت می کند و در این حالت شما نیروی بیشتری برای جنگیدن و فرار کردن یا عامل تهدید کننده خواهید داشت، همین عوامل باعث می شود تا علائمی مانند تعریق کف دست، لرزش، احساس سوزش در معده و بالا رفتن ضربان قلب را تجربه کنید.

  1. بی قراری ذهنی و بی قراری حرکتی

احساس بی قراری معمولا در میان متخصصان سلامت روان معمولا به دو صورت مشخص شده است که به عنوان بی قراری ذهنی و بی قراری حرکتی تعریف می شود، در بی قراری ذهنی فرد دچار تشویش شده است و افکار مزاحم و نگران کننده از ذهن او رد می شوند و در بی قراری حرکتی فرد از نظر جسمانی نمی تواند آرامش خود را حفظ کند و به همین دلیل تمایل دارد با استفاده از فعالیت هایی مانند راه رفتن، مالیدن دست ها به یکدیگر، تکان دادن پاها و حرف زدن اضطراب و استرس خود را کاهش دهد.

  1. احساس خستگی مزمن

در این حالت بسیاری از افراد در هنگامی که دچار اضطراب می شوند نوعی بیش فعالی حرکتی و ذهنی را تجربه می کنند و برخی از این افراد احساس خستگی مزمنی به سراغشان می آید و این مسئله به دلایل مختلفی به وجود می آید.

به طور مثال افرادی که اضطراب دارند شب های خواب های آشفته ای دارند و همین مسئله باعث می شود که در طول شب نتوانند انرژی کافی برای فعالیت های روزانه شان ذخیره کنند و به طور طبیعی فرد احساس خستگی می کند و به اندازه کافی سرحال و پر انرژی نمی باشد.

  1. بروز مشکلات در تمرکز

جالب است بدانید که بسیاری از افراد در صورتی که دچار اضطراب می شوند مشکلاتی در تمرکز آن ها به وجود می آید و بر توانایی یادگیری آن ها اثر می گذارددر این خصوص مطالعه  ای بر روی ۱۵۷ نفر از کودکان و نوجوانانی که مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر هستند انجام شده است و بر اساس نتایج آن بیش از ۹۰ درصد آن ها در تمرکز کردن اختلالاتی برای آن ها به وجود می آید.

در نتیجه بسیار اهمیت دارد که مشکلات توجه و تمرکز تشخیص اختلالاتی مانند بیش فعالی و نقض تمرکز را مطرح نکنید، در صورتی که فرزندی دارید که با این طور مشکلاتی دست و پنجه نرم می کند باید او را به پیش روانشناس ببرید تا وضعیت روانی او را با دقت و به طور کامل مورد ارزیابی قرار دهد.

  1. افزایش حساسیت و تحریک پذیری

افرادی که دچار اضطراب زیاد می شوند آستانه تحمل آن ها پایین می آید همین مسأله باعث می شود تا فرد در شرایط حساسیت روانی بالایی قرار گیرد و تحریک پذیر بشوند، تحریک پذیری می تواند در قالب واکنش های شدید نشان داده شود و فرد علائمی مانند پرخاشگری و تندخویی را از خود نشان دهد که حاکی از تحریک پذیری بالای فرد می باشد.

  1. افزایش تنش عضلانی

افرادی که مضطرب هستند معمولا عضلاتشان را در حالتی از انقباض و تنش قرار می دهند و این مسئله باعث می شود تا در یک چرخه معیوب قرار گیرند، به طوری که عضلات فرد منقبض شده و اختلالاتی در گردش خون و اکسیژن رسانی به وجود می آید و علائم و نشانه های اضطراب شدت می یابد، به همین دلیل در بسیاری از برنامه های درمانی برای این که اضطراب کاهش یابد از تکنیک های خود آرام سازی جسمانی مانند ریلکسیشن و ذهن آگاهی استفاده می کنند و آن ها را مناسب برای آرام سازی می دانند.

علل بروز نگرانی و بی قراری چیست؟

همه افراد در زندگی دچار اضطراب و نگرانی می شوند ولی افرادی که اختلالات اضطرابی دارند بیش از دیگران در معرض این حالت قرار می گیرند که از عواملی که باعث بروز بی قراری می شود می توان به عوامل زیر اشاره کرد.

  • برداشت نادرست از تحریکات محیطی مانند سر و صدا
  • استرس های روانی مانند از دست دادن عزیزان یا مشکلات مالی
  • جا به جایی محل سکونت
  • بستری شدن در بیمارستان
  • مصرف داروی جدید و عوارض جانبی آن
  • تداخلات دارویی
  • ابتلا به بیماری های صعب العلاج

درمان اضطراب و احساس بی قراری

در صورتی که فرد دچار اضطراب و بی قراری شدید می شود در تمام جوانب زندگی او اختلالاتی به وجود می آید و به همین دلیل باید در اولین فرصت اقدامات لازم برای درمان صورت گیرد ، درمان اضطراب از طریق دارو درمانی و روان درمانی انجام می شود .

در صورتی که علائم و نشانه های اضطراب به قدری شدید باشد که فرد نتواند در جلسات روان درمانی شرکت کنند از دارودرمانی استفاده می شود تا آمادگی لازم برای شرکت در جلسات در او به وجود آید .

در جلسات روان درمانی، درمانگر با مصاحبه بالینی وگرفتن شرح حال تمامی عواملی که باعث بی قراری و ناخوشی شما شده اند و اضطراب و استرس ایجاد کرده اند را شناسایی کرده و مورد بررسی قرار می دهد.

در فرایند درمان هایی مانند درمان شناختی – رفتاری ، حالت هایی مانند افسردگی، فکر، احساس و نحوه رفتار شما به نسبت استرس زاهای زندگی به دقت مورد بررسی قرار می گیرد و درمانگر یک سری آزمایش های رفتاری را انجام می دهد تا به وسیله آن افکار مخرب و طرحواره های منفی را به چالش می کشاند.

در نتیجه قادر خواهید بود با مدیریت بهتر هیجانات و به دست آوردن آگاهی بیشتر از علت بروز آن ها در این خصوص با احساس های منفی مقابله کنید و برای حل آن ها اقداماتی را انجام دهید.

استراتژی هایی برای کاهش اضطراب

احساس خطر و ناامنی، سردرگمی و ابهام می تواند نگرانی و بی قراری هایی را برای شما به وجود آورد مهم ترین اقدام برای درمان اضطراب شناسایی عوامل اضطراب و استرس آور و تنش زا در زندگی تان می باشد ، باید شما شناخت دقیق و درستی نسبت به این عوامل داشته باشید و برای رفع آن اقداماتی را انجام دهید در این حالت از موارد تنش زا در زندگی تان پیشگیری می کنید، برای این که به آرامش برسید باید اقدامات زیر را مد نظر قرار دهید:

  • به وجود آوردن محیطی ساکت و آرام بخش
  • دریافت حمایت و دلگرمی از نزدیکان و اطرافیان
  • تلاش در جهت شناسایی عوامل استرس زا و رفع عوامل محیطی آن
  • مواجهه شدن با انواع ترس ها و اضطراب ها
  • کسب اطمینان در مورد عدم وجود بیماری های دیگر
  • استفاده از تکنیک های ذهن آگاهی که برای کاهش استرس و مراقبه به کار می رود.
  • داشتن ورزش منظم، رژیم غذایی سرشار از ویتامین ها و نوشیدن آب فراوان
  • مدیریت و کنترل استرس با مشاوره کنترل استرس

منبع : اضطراب و احساس بی قراری و ناخوشی