روش هایی برای پرورش دادن حس کنجکاوی کودکان

روش هایی برای پرورش دادن حس کنجکاوی کودکان

هر چه کودک کنجکاوتر باشد بیشتر می آموزد. پرورش دادن حس کنجکاوی در کودک شما، یکی از مهم ترین روش هایی است که می توانید به وی کمک کنید که در طول عمر خود یادگیرنده باشد.

کودکان در زمان تولد، یک یادگیرنده هستند و یک کنجکاوی طبیعی را در مورد نحوه انجام گرفتن کارهایی که در جهان صورت می پذیرد، دارند. کنجکاوی یک تمایلی برای یادگیری است. همچنین یک اشتیاق و تمایلی برای پیدا کردن، کشف کردن و نشان دادن می باشد.

والدین و سرپرستان، مجبور نیستند که بچه خود را کنجکاو کنند یا بچه خود را مجبور به یادگیری کنند. تحقیقات بیانگر این است که  در واقع یک تمایل درونی  در کودکان، برای یادگیری وجود دارد ( کنجکاوی آنها) و نه یک عامل یا فشار بیرونی، که آنها را تشویق به رسیدن به یک تجربه جدید می کند یا آنها را به یک موفقیت بزرگتر و طولانی مدت، در مدرسه سوق می دهد.

یادگیری یک چیزی است که همه کودکان همراه با آن متولد می شوند. آنها در هنگام وارد شدن به جهان، این انگیزه را دارند تا یاد بگیرند که کارهای صورت گرفته در سرتاسر جهان، به چه ترتیبی انجام می پذیرد:

  • کودک تازه متولد شده، با چشم های خود به صداها، چهره ها و اشیاء جالب توجه، نگاه می کند.
  • یک کودک هشت ماهه، جغجغه را حرکت می دهد و آن را در دهان خود قرار می دهد تا بداند که نتیجه اینکار چه چیزی می شود.
  • کودک نوپا یک چهار پایه را می گیرد تا به بالایمیز تلفن برود –و یک عروسکی که دوست دارد با آن بازی کند را بردارد.
  • یک کودک 2 ساله، وانمود می کند که یک مامور شهرداری است و همه حیوانات اسباب بازی خود را در داخل سبد خشک شوئی، ” کامیون آشغال” می ریزد تا نشان دهد که وی هم می تواند مثل بقیه افراد، یک کاری را انجام دهد.

روش هایی برای پرورش دادن حس کنجکاوی

الگوهای مورد علاقه را در دنیای اطراف ایجاد کنید:

به پیاده روی بروید و در مورد شگفتی های درختان، آسمان و ستاره ها تفکر کنید. همچنین به بچه خود اجازه دهید که این کار را همراه شما انجام دهد.

تمایلات و علاقه های طبیعی را که وجود دارند، تشویق کنید. بچه ها از طریق انجام دادن فعالیتی که توجه و تخیل آنها را درگیر می کند، چیزهای بیشتری یاد می گیرند. اگر وی موسیقی دوست دارد، برایش موسیقی اجرا کنید، ابزارات موسیقی را با هم بسازید و استفاده کنید، و همراه هم برقصید.

سعی کنید جواب های ساده و واضحی به سوالات وی دهید که مطابق با رشد بچه هم باشد.

شما به این سوال کودک که من از کجا آمدم بسته به اینکه سه ساله است یا سیزده ساله متفاوت پاسخ می دهید و صرفنظر از سن کودک، همیشه قبل از اینکه پاسخ بدهید، از وی بپرسید که نظر خودش چه چیزی هست.

یک کودک پنج ساله از مادرش پرسید،” من از کجا بوجود آمده ام؟” ، مادرش همه چیز را در مورد فرآیند تولید نسل به وی توضیح داد ( با اضطراب و همراه با لکنت). بچه وی با تعجب به مادر نگاه کرد، و در آخر این جواب را داد، ” منظور من اینه که آیا من هم مانند پدرم از نیویورک آمده ام یا یک جای دیگر؟”

و اگر جواب را نمی دانید، به او بگویید که نمی دانید. بگذارید بدانند که لزومی ندارد انسان همه جواب ها را بداند. همچنین این کار یک فرصتی را برای پیدا کردن الگوی یافتن جواب، فراهم می سازد. همراه وی به کتاب خانه بروید یا با یک شخص دیگری که ممکن است جواب را بداند صحبت کنید.

از کتاب خانه استفاده کنید!

سعی کنید که به این مکان ها با هم بروید. در مورد زمان شروع شعبه محلی خودتان تحقیق کنید. کتاب ها، پنجره های متصل به انواع دنیاهاهستند و جواب های مناسبی را برای مغز های کنجکاو فراهم می کننند. بچه های جوانی که در ارتباط با کتاب قرار می گیرند، به رهبرهای خوبی تبدیل می شوند. به بچه خود اجازه دهید که خودش کتاب را انتخاب کند. مطالعات بیانگر این است که نوع کتابی که بچه ها می خوانند ، اهمیت ندارد، چه کتابی در مورد راکت ها بخوانند یا یک کتاب طنز مطالعه کنند، نکته اصلی این است که آنها به این موضوع علاقه داشته باشند و مطالعه آن را دوست داشته باشند.

بچه های خود را با سوالاتی که انتها ندارند، تهییج کنید.

سوالاتی وجود دارند که جواب درست یا اشتباهی ندارد، و نمی توان با یک کلمه “بله” یا “خیر” به آنها پاسخ داد.” چه احساسی نسبت به آن داری”…،” این تجربه برای شما، به چه چیزی شباهت دارد”..، ” در مورد آنچه در مدرسه اتفاق افتاده ، توضیح بده”. این نوع از سوالات ، بچه شما را تشویق می کند تا تفکر و ایده خود را رشد دهد، علاقه و دوست داشتن خودش را نشان دهد، و باعث  می شود که شما وارد زندگی درونی وی شوید.

یک محیط جذاب درست کنید

بچه ها، یک پنجم از زمان بیداری خود را در داخل یک فضای محدود می گذرانند. آنها در مورد آن چیزی که در اطراف آنها هست، کنجکاو هستند. عکس های موجود بر روی دیوار و فعالیت خانوادگی عادی، در حالت طبیعی جذاب می باشند. به بچه های خود عروسک های سالم بدهید و اسبابی بدهید که آن را کشف کنند. چیز ها را که دارید بچرخانید، تا حالت تازگی داشته باشد.

دوباره راهنمایی کنید، دلسردش نکنید:

سعی کنید آن چیزی را که توجه وی را جلب می کند ، یا چیزی که وی سعی می کند در آن مهارت زیادی کسب کند را نشان دهید، و یک روش سالم و قابل قبولی را برای کشف آن ، ایجاد کنید. برای مثال، اگر کودک شما در حال کشف محیط خانه است، آنها را از دسترس وی دور کنید ولی سعی کنید که یک جایگزین نزدیک به وی پیشنهاد کنید. وسایل اضافی و ارزان را در یک کیسه پلاستیکی قرار دهید و به بچه خود بدهید تا با آنها بازی کند و آنها را بررسی کند. اگر وی دوست داشته باشد که آب لیوان خود را به روی صندلی یا کف زمین بریزد، وی را بعد از صرف غذا به داخل باغچه،  حمام یا حیاط پشتی ببرید، بنابراین وی می تواند آب را آزمایش و کشف کند، بدون اینکه باعث شود که شما عصبانی شوید. این امر همچنین مهارت های حل مسئله را به وی یاد می دهد، که به روش های خلاقانه و قابل قبول انجام دهد  و آن چیزی را که می‌خواهد بدست آورد.

به فعالیت هایی که انتهایی ندارند، زمان دهید

بر خلاف برخی اسباب بازی ها که طراحی شده اند تا به یک شیوه معینی مورد استفاده قرار گیرند، موادی از قبیل جعبه ها، بلوک ها ، آب، شن، دیگچه و طشت، و برخی مواد هنری، می تواند به صورت  خیالی نیز استفاده شوند. به بچه خود نگویید که با این مواد چیکار کنند، چگونه انجام دهند یا در آخر باید چه چیزی را درست کنند. اجازه دهید که کنجکاوی بچه گانه وی، او را راهنمایی کند.

منبع: کودک و نوجوان

23 پاسخ
  1. ساناز گفته:

    سلام .. پسر هفت ساله ام از من سوال میکند فحش انگشتی چیه؟ انگار بعضی از هم کلاس هایش از این حرکت استفاده کردن … من واقعا نمیدونم باید چه توضیحی بدم … و همچنین در مورد به دنیا اومدنش … چطور توضیح بدم که هم کنجکاویش از بین بره و هم باعث کنجکاوی بیشترش نشه؟

    پاسخ
    • مشاور گفته:

      با سلام خدمت شما دوست عزیز
      نگرانی شما قابل درک می باشد اما بهتر است سعی کنید در مواقعی که با اینگونه سوالتان از سمت کودتان مواجهه می شوید در اول خونسردی خود را حفظ کنید و در کنار آن از کودک خود بپرسید تو چطور فکر می کنی این فحش های انگشتی چه معنی می دهد ؟ و یا اینکه به نظرت تو چطوری به دنیا آمدی ؟ وقتی دیدگاه کودک را بدانید بهتر می توانید این مسیر را مدیریت کنید در کنار این موضوع بهتر است داستان جنگی که بعد از آن از این فحش ها استفاده شد و مردم بعد از آن به اشتباه برای توهین به یکدیگر از آن استفاده می کنند را برای کودکتان به صورت قصه بیان کنید . اما در مورد تولد او بهتر است بیان کنید وقتی دو نفر با یکدیگر ازدواج می کنند سلولهای از بدن مرد به زن انتقال پیدا می کند که باعث شکل گیری کودک در بدن زن می شود و تا زمانی که او بزرگ شود و آماده به دنیا آمدن باشد مادر او را در شم خود نگه می دارد و بعد توسط پزشکان او را بیرون می آوردند. ممکن است کودک به سوالات خود ادامه بدهید بهترین مسیر برای پاسخ دانستن سطح آگاهی کودکتان است پس سعی کنید بفهمید او چگونه فکر می کند. دقت کنید که آرام باشید چون کودک اضطراب شما را حس می کند و همچنین اینکه دروغ نگوید چون هم اعتمادکودکتان به شما از بین می رود هم اینکه جاب سوالات خود را از سمت دیگری ممکن است دنبال کند که با پاسخ هایی ممکن است روبرو شود که برای سن او مناسب نیست.
      درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      021-88472864
      شاد باشید

  2. مشاور گفته:

    بله کودکان نباید راجع به هر موضوعی مثل رابطه ی والدین و چگونگی تولید مثل همه چیز را بدانند.یا نباید انگشت خود را داخل پریز برق کنند.تا پاسخ کنجکاوی خود را بگیرند.نباید کبریت را خودشان روشن کنند.ما باید قوانین و محدودیت ها را به آن ها آموزش دهیم و به آن ها بگوییم که فقط در شرایط زمانی و مکانی خاصی می توانند برخی چیزها را خودشان تجربه کنند.پاسخ برخی سوالات مثل چگونگی تولید مثل را باید به زمانی که بزرگتر شد ؛ موکول کنیم .یعنی آن بخشی از پاسخ را که متناسب با سن کودک باشد به او توضیح دهیم و بگوییم وقتی بزرگتر شدی مثلا به فلان سن رسیدی ؛ یاد خواهی گرفت یا برایت توضیح خواهم داد.نحوه ی سوال پرسیدن و محدودیت هایی که در پرسیدن برخی سوالات وجود دارد را باید به کودک آموزش دهیم.به او یاد بدهیم که چه جاهایی نباید سوال بپرسد و چه چیزهایی را نباید بپرسد.

    پاسخ
  3. مشاور گفته:

    یک راه حل این است که اول از خودش بپرسیم یعنی وقتی کودک پرسید من چگونه به وجود آدمده ام؟ یا کارکرد فلان وسیله به چه صورت است؟ از او بپرسیم تو چه فکر میکنی.اگر پاسخ او متناسب با سنش خوب بود بگوییم آفرین همین درست است.پاسخ ما و کلمات و جملاتی که به کار می بریم باید متناسب با رشد شناختی و رشد کودک باشد تا بتواند کمک کننده باشد.بنابراین ما باید ابتدا سطح رشد شناختی کودکمان را بررسی کنیم سپس می توانیم سوال رو به خودش برگردانیم.وقتی پاسخ را نیم داین باید بگوییم فعلا جواب را نمی دانم ولی به دنبال یافتن پاسخش می روم.این راه نحوه ی پاسخ یابی و تحقیق برای یافتن پاسخ سوال ها را به کودک یاد می دهد.
    گاهی اوقات با وجود این که پاسخ سوال را می دانیم.نباید پاسخ آماده به کودک بدهیم.دادن پاسخ های آماده به کودک جلوی خلاقیت او را می گیرد.برای رشد خلاقیت کودک باید در شرایط مشکل و شک قرار بگیرد.

    پاسخ
  4. مشاور گفته:

    ,وقتی پاسخ ما به سوال کودک جامع و مانع نباشد.منجر به سوالات مکرر و مشابه کودک می شود.هر گاه مفهوم و موضوع در ذهن کودک ، ناقص باشد.منجر به سوالات مکرر او می شود.گاهی هم پیش می آید که ما پاسخ مناسب و جامع و مانع به کودک داده ایم.اما از هم کودک، به طور مکرر سوال می کند.این رفتار کودک نشان دهنده ی توجه طلبی اوست که آن هم راه حل خودش را دارد.ما باید در مواقع لازم توجه مناسب و کافی به کودک داشته باشیم.پاسخ باید صحیح و متناسب با سن کودک باشد.مطلب را به طور عینی به با کمک تصویر به او نشان دهیم و در آخر از خود او بخواهیم که هر چه متوجه شده است را توضیح دهد.خیلی وقت ها اگر خود کودک مطلب را توضیح دهد سوالاتش کم یا قطع می شود.

    پاسخ
  5. طاهره گفته:

    علت سوال های مکرر کودکان در مورد یک موضوع که موجب کلافگی اطرافیان می شود، چیست و چگونه می توان آن را برطرف کرد؟

    پاسخ
  6. مشاور گفته:

    از طریق پرسش و پاسخ حتی بعضی اوقات به عمل تبدیل کردن پرسش های می توانیم میزان سوال کردن را تنظیم کنیم.زمانی که کودکان از ما می پرسد یک گیاه چطور رشد می کند، می توانیم یگ گیاه را نشان دهیم و از او بپرسیم به نظر تو گیاهان چطور رشد می کنند.یعنی سوال رو با سوال جواب دهیم.اینطوری به آنها کمک می کنیم به جای پاسخ آماده برای یافتن پاسخ تلاش کنند و تفکرشان فعال شود.گاهی اوقات بچه ها سوال را برای یادگیری نمی پرسند تا مورد توجه قرار گیرند یا حواس والدین را پرت کنند.اینجاست که والدین کلافه می شوند.گاهی اوقات سوال های آنها متناسب به سنشان نیست و پدر و مادرها نمی دانند چه پاسخی بدهند.ما باید آنها را وادار کنیم خودشان جواب سوال خود را پیدا کنند.اگر ما جواب سوالات آنها را خودمان بدهیم تنبل بار خواهند آمد و چون در مدرسه معلم این کار را انجام نمی دهد از درس زده می شوند.

    پاسخ
  7. مشاور گفته:

    این شیوه بدرفتاری با بچه محسوب می شود.ما باید برای کودک خود توضیح دهیم که بعضی چیزها باعث آسیب زدن به ما می شوند.بنابراین نباید به آنها دست بزنیم.در اینگونه موارد اگر کودک توضیح خواست می تونیم به طور عملی آن را روی چیز دیگری امتحان کرده و از آنها درباره آن سوال کنیم.مثلا می توانیم با یک چاقو یک تکه پنیر را برش داده و سپس از کودک بپرسیم ببین این چاقو تیز است حالا به نظر تو اگر این چاقو به دست ما اصابت کند چه اتفاقی خواهد افتاد.؟توجه کنیم زمانی که نکته ای را توضیح می دهیم ابتدا نظر خود آنها را بپرسیم اینطوری کودک بهتر موضوع را می فهمد.

    پاسخ
  8. حمیدی گفته:

    نظر شما درباره کسانی که بچه خود را از چیزهای خطرناک می ترسانند ومثلا دست کودک را به بخاری می چسبانند که او دیگر به آن دست نزند، چیست؟

    پاسخ
  9. مشاور گفته:

    رشد این ویژگی ، زمینه ساز خلاقیت بعدی در کودک و نوجوان خواهد شد.همچنین باعث می شود او بتواند کارهایی انجام دهد که یادگیری های بعدی خود را نیز بهتر کند.در واقع وقتی کودک در حال کنجکاوی است سعی می کند چیزی را یاد بگیرد و همین یاد گرفتن زمینه ساز آموزش های بعدی است.برای رشد خلاقیت باید کنجکاوی بچه ها را پخته کنیم یعنی کاری کنیم که وقتی فرزندمان به چیزی دست می زند تفکر او فعال شود.مثلا وقتی دستخور را در درون رودخانه یا استخر فرو می برد از او بپرسیم دنبال چه می گردی چه چیزی را حس میکنی ؟ الان زیر دست تو چه چیزی عبور کند ، سرد است یا گرم؟
    بعضی از والدین به محض امتحان کردن کودک او را رها می کنند.یعنی کنجکاوی او رد مرحله اول متوقف می شود و به یادگیری عمیق نمی رسد بنابراین با توجه به سن کودک خود ، سوال هایی در ارتباط به موضوع کنجکاوی از او بپرسید یعنی بگذارید وقتی با یک موضوع برخورد می کند از طریق تکنیک پرسش با طرح سوال های که با کلمات چرا، چگونه، چطور و… شروع می شوند وادار به پاسخ دهی شوند.حتی بعضی وقت های نیاز به عمل کردن وجود دارد یعنی تجربه ای
    که کودک به دست می آورد را به عمل کردن تبدیل می کند.این شیوه باعث می شود رفتارهای کنجکاوانه او به کنجکاوی ساده تمام نشود بلکه به پدیده یادگیری تبدیل شود که در آن کودک چیزی یاد بگیرد.کنجکاوی علاوه بر اینکه خلاقیت و هوش و یادگیری فرزندان را زیاد می کند.همچنین هیجانات را هم پخته می کند.بچه ای که کنجکاوی اش برآورده شده، احساس نشاط و شادابی می کند.
    از دیگر ویژگی های دیگر کنجکاوی یادگیری های رفتار است که در آنها ایجاد می شود در واقع آنها می آموزند که چگونه عمل کنند.وقتی سعی می کنیم با تکنیک کنجکاوی بچه را از نظر فکری و هیجانی پخت کنیم، کودک آن را به عمل تبدیل می کند وقتی به عمل تبدیل شد رشد رفتاری هم صورت می گیرد.همچنین نوجوان و کودک ما در درون خانه آرام تر می شود لجبازی و پرخاشگری او نیز کمتر می شود.

    پاسخ
  10. مشاور گفته:

    باید از دو سالگی به بعد برای کنجکاوی بچه ها قانون درست کنیم.مثلا می گوییم قانون استفاده از وسایل خطرناک .برای تمرین استفاده از کبریت بچه را می بریم بیرون شهر به او می گوییم هیزم جمع کند و آن را آتش بزند.به این شیوه بچه می داند که استفاده از کبریت فقط در شرایط بیرون انجام می شود یا اگر می خواهد دست به وسایل خطرناک بزند ما باید قانونش را برای او مشخص کنیم تا درک کند که می تواند کنجکاوی خود را البته طبق قانون و قالب خاصی برآورده کند.برای اینکه کنجکاوی کودک را در یک قالب علمی پیاده کنیم باید این قانون را از دوسالگی طی شش مرحله به بچه بگوییم..
    مرحله 1- فرزند باید آماده باشد تا با والدین خود ارتباط برقرار کرده و قانون را درک کند.
    مرحله 2- باید اسم قانون را به بچه بگوییم .برای مثال قانون عبور از خیابان.
    مرحله3- قانون را به صورت جزیی بیان کنیم.
    مرحله4- اگر کودک به آنچه گفته شد عمل کرد به او امتیاز می دهیم.
    مرحله 5- اگر قانون را اجرا نکرد او را تنبیه می کنیم.
    مرحله 6 وقتی ما مراحل اجرای قوانین مربوط به کنجکاوی را در هر زمینه ای برای کودکان توضیح دهیم او یاد می گیرد که می تواند انتخاب کند اما صرفا طبق قوانینی که والدین برایش در نظر گرفته اند.

    پاسخ
  11. مشاور گفته:

    کودک به طور طبیعی دوست دارد به هر چیزی دست برند و احساس خطر هم نمی کند بنابراین برای پرهیز از این بکن ، نکن ها و این محدودیت ها ما به عنوان پدر و مادری خوب باید کاری کنیم که اطراف خانه ما ساختار داشته باشد، یعنی وسایل خطرناک و شکستنی را در اطراف آنها قرار ندهیم به طور کلی هر اندازه خانه ما ساده تر باشد، تربیت نیز در آن ساده تر است زیرا چیزی در آن وجود نداره که مدام منعشان کنیم و آنها را امر و نهی کنیم.اگر خانه ساختار نداشته باشد کودک دوست دارد به هر چیزی دست بزند و کنجکاوی خودش را برآورده سازد.بنابراین تا جای ممکن وسایل را از چشم بچه دور کنیم در نتیجه این کار باعث می شود کودک برای بازی کردن به ناچار به اتاق بازی رفته و در آنجا بازی کند که یقینا در این شرایط بچه ها باثبات تر قانون مدارتر و مطیع تر خواهند بار آمد.

    پاسخ
  12. حمیدی گفته:

    بچه ها به طور طبیعی دوست دارند به هر چیزی دست بزنند.اما والدین با امر و نهی کردن و بکن نکن های خود مانع کنجکاوی کودک می شوند برای حل این مشکل چه راهکاری را پیشنهاد می کنید؟

    پاسخ
  13. مشاور گفته:

    کنجکاوی کودکان در سه ماهگی تا شش ماهگی معمولا در حول و حوش یک متر است.ازت شش ماهگی تا نه ماهگی معمولا در پیرامون خودشان در یک اتاق معمولی در فضایی دو ،سه متری دنبال چیزهایی جدید می گردند .از نه ماهگی تا دوازده ماهگی کنجکاوی آنها از این فراتر رفته و دوست دارند در خارج از محدوده پدر و مادر کنجکاوی جست و جو کنند و بعد از آن ، از یک سال تا یک و نیم سال ، کودک دوست دارد کاملا در خارج از محدوده پدر و مادر کنجکاوی کند.بنابراین اگر می خواهیم کنجماوی بچه خود را تقویت کنیم باید به این ویژگی ها توجه کنیم برای نمونه در این فاصله ها به تناسب سن آنها وسایلی قرار دهیم که در معرض نگاه آنها قرار گیرد.

    پاسخ
  14. مشاور گفته:

    یکی از ویژگی های شخصیتی ما دقیقا از بدو تولد کنجکاوی است.به تدریج میزان کنجکاوی افزایش پیدا می کند.در واقع هدف از کنجکاوی جست و جوی یک پدیده جدید است.در واقع بچه ها از طریق کنجکاوی و جست و جو در حال آموختن هستند.تقویت جنبه کنجکاوی بچه ها اثرات سودمندی در موفقیت و سعادتشان خواهد داشت.هر چند بچه ها دوست دارند بدانند آدم های دوروبرشان و هر چیزی در اطرافشان است چه ویژگی هایی دارند اما این اجازه دادن به این معنا نیست که بچه ها به هر چیزی دست بزنند.یک کودک باید بداند به هر چیزی دست بزنند.یک کودک باید بداند به هر چیزی نباید دست زد.به همین دلیل باید یک مرز درست کنیم، هم به دنبال این باشیم که کودکمان دنبال چیزهای جدید بگردد و از طرف دیگر نیز باید حدود مقررات کنجکاوی را برای او مشخص کنیم.

    پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.