چطور سوگیری درونگروهی تفکر ما را نسبت به دیگران منحرف میکند؟
سوگیری درونگروهی، که به عنوان طرفداری درونگروهی نیز شناخته میشود، تمایل افراد به ترجیح دادن اعضای گروه خود نسبت به اعضای گروههای دیگر است. این سوگیری شناختی بر ادراکات و رفتارها تأثیر میگذارد و باعث میشود افراد با افراد درون گروه خود رفتار ترجیحی، ارزیابیهای مثبتتر و اعتماد بیشتری داشته باشند، در حالی که اغلب افراد خارجی را حذف یا بیارزش میکنند.
سوگیری درونگروهی میتواند از ویژگیهای مشترکی ناشی شود که حس هویت جمعی ایجاد میکنند، مانند قومیت، ملیت، مذهب، طبقه اجتماعی یا حتی وابستگیهای موقت مانند تیمهای ورزشی یا گروههای کاری.
چرا همیشه گروه خودمان را برتر میبینیم؟
دلیل اینکه مردم به طور مداوم گروه خود را برتر میدانند، با سوگیری درون گروهی توضیح داده میشود، یک پدیده روانشناسی اجتماعی که در آن افراد اعضای گروه خود را نسبت به دیگران ترجیح میدهند. این سوگیری از تمایل طبیعی ما به دستهبندی خود و دیگران در گروهها ناشی میشود و حس تعلق و هویت جمعی ایجاد میکند.
این سوگیری عملکردهای مهم روانشناختی و اجتماعی مانند افزایش عزت نفس از طریق ارتباط مثبت با گروه خود، تقویت انسجام گروهی و ترویج وفاداری محافظتی در گروه را ایفا میکند.
سوگیری درون گروهی به صورت رفتار ترجیحی، برداشتهای مثبتتر و اعتماد بیشتر به اعضای درون گروه آشکار میشود، در حالی که افراد خارج از گروه با تردید یا منفیتر دیده میشوند. این جانبداری میتواند حتی زمانی که تمایزات گروهی بیاهمیت یا به طور دلخواه تعیین میشوند، رخ دهد و ماهیت ریشهدار این سوگیری را برجسته کند. ریشههای تکاملی نشان میدهد که این سوگیری با تقویت پیوندها و همکاری در گروهها به انسانهای اولیه کمک میکرد تا زنده بمانند، اما در زمینههای مدرن، میتواند منجر به مزایای ناعادلانه برای اعضای درون گروه و تبعیض علیه افراد خارج از گروه شود.
این سوگیری ریشه در دستهبندی اجتماعی دارد، جایی که مردم به طور طبیعی دیگران را به «ما» (درونگروه) و «آنها» (برونگروه) تقسیم میکنند. این سوگیری با افزایش عزت نفس و انسجام گروهی، به عملکردهای روانشناختی کمک میکند، زیرا افراد با گروه خود هویت میسازند و به دنبال حفظ هویت اجتماعی مثبت هستند. با این حال، سوگیری درونگروهی همچنین میتواند با ترویج جانبداری نسبت به درونگروه و نگرش منفی نسبت به برونگروهها، به تعصب، تبعیض و درگیری بین گروهی کمک کند.
فشار گروه دوستان و همسالان در دوره نوجوانی 13-19 سالگی
نظریههای مختلفی سوگیری درونگروهی را توضیح میدهند:
نظریههایی که سوگیری درونگروهی را توضیح میدهند عبارتند از نظریه هویت اجتماعی، که فرض میکند مردم برای تمایز مثبت گروههای خود تلاش میکنند، و نظریه تضاد واقعگرایانه، که بر رقابت برای منابع محدود به عنوان محرک جانبداری گروهی تأکید میکند.
- نظریه تضاد واقعگرایانه: گروهها برای منابع محدود رقابت میکنند، بنابراین ترجیح دادن گروه خود به تضمین دسترسی به منابع کمک میکند.
- نظریه هویت اجتماعی: افراد با بالا بردن جایگاه گروه خود نسبت به دیگران، به دنبال تمایز مثبت و عزت نفس هستند(منبع)(منبع).
این سوگیری منجر به برتر دیدن گروه خود میشود زیرا غرور گروهی، عزت نفس و هویت اجتماعی را افزایش میدهد، که اغلب با تحقیر یا بیاعتمادی به گروههای دیگر، حتی بدون توجیه عینی، همراه است(منبع)(منبع)(منبع).
مثالهای سوگیری درونگروهی در جامعه
- هواداری ورزشی: هواداران به شدت از تیمهای مورد علاقه خود حمایت میکنند و اغلب تیمهای رقیب و هواداران آنها را منفی میبینند، که گاهی منجر به رقابت و خصومت شدید میشود.
- ملیت و میهنپرستی: مردم تمایل دارند افراد هموطن خود را ترجیح دهند و ممکن است کلیشهها یا تعصباتی نسبت به افراد سایر ملتها داشته باشند.
- گروههای اجتماعی: افراد در مدارس یا محلهای کار گروههایی تشکیل میدهند و اعضای گروه خود را ترجیح میدهند که میتواند بر تعاملات و تصمیمات اجتماعی تأثیر بگذارد.
- وابستگی مذهبی: پیروان ممکن است اعضای مذهب خود را نسبت به دیگران ترجیح دهند، که گاهی منجر به درگیریها و تنشهای مذهبی میشود.
- وابستگی سیاسی: مردم نسبت به اعضای حزب سیاسی خود تعصب نشان میدهند در حالی که مخالفان را نامطلوب میبینند و به قطبی شدن دامن میزنند.
- قومیت و نژاد: جانبداری از افراد با پیشینه قومی یا نژادی یکسان میتواند منجر به تعصب، تبعیض و بدتر شدن روابط بین گروهی شود.
- سوگیری جنسیتی: ترجیح دادن اعضای هم جنس میتواند بر ادراکات و فرصتها تأثیر بگذارد و به تبعیض مبتنی بر جنسیت کمک کند.
- پویایی خانواده: ترجیح دادن برخی از اعضای خانواده نسبت به دیگران در توجه یا منابع، نشاندهنده تعصب درون گروهی در سطح شخصی است.
- تعاملات در محل کار: رهبرانی که افرادی را که پیشینهها یا ارتباطات اجتماعی مشابهی دارند، صرف نظر از شایستگی، ارتقا میدهند، بر تنوع و عدالت تأثیر میگذارند.
با گروه درمانی زندگی ام را تغییر دادم
این مثالها نشان میدهند که چگونه تعصب درون گروهی بر نگرشها و رفتارها در زندگی روزمره، از گروههای اجتماعی کوچک گرفته تا زمینههای اجتماعی و نهادی گستردهتر، تأثیر میگذارد و اغلب به طرد، تعصب و درگیری منجر میشود(منبع)(منبع)(منبع).
راههای تقویت همدلی میان گروهها
- ترویج آموزش و آگاهی برای به چالش کشیدن کلیشهها و تعصبات، کمک به افراد برای تشخیص سوگیریهای خود و ایجاد ذهنیتهای فراگیر.
- تشویق به تماس معنادار بین گروهی و تعاملات مثبت، که به اعضای خارج از گروه وجهه انسانی میدهد و با به اشتراک گذاشتن داستانها و تجربیات شخصی، موانع را از بین میبرد.
- تمرین دیدگاهپذیری، جایی که افراد آگاهانه سعی میکنند جهان را از دیدگاه گروه دیگر ببینند، و درک و همدلی عمیقتری را پرورش میدهند.
- ایجاد ذهن آگاهی و خودآگاهی برای شناسایی و تنظیم سوگیریهای خودکار از طریق تأمل و آموزش هوش هیجانی.
منبع : چطور سوگیری درونگروهی تفکر ما را نسبت به دیگران منحرف میکند؟