سوء استفاده از کودک و بی توجهی نسبت به کودک
آیا شما به دنبال آگاهی یافتن در مور علائم سوء استفاده از کودک و بی توجهی نسبت به کودک هستید؟
با مطالعه ادامه این مقاله و مقالات مشابه در سایت مشاورانه می توانید پاسخ تعداد زیادی از سوالات خودتان را پیدا کنید.
سوء استفاده از کودک و بی توجهی نسبت به کودک چه چیزی است؟
سوء استفاده از کودک فقط به معنای کبود شدن چشم ها و صورت یک کودک نیست.
در حالیکه سوء استفاده از کودک به دلیل علائمی که ایجاد می کند منزجر کننده می باشد، ولی تمامی علائم مربوط به سوء استفاده از کودک عبارت از علائم مشخص نمی باشند.
بی توجهی به نیازهای کودک، قرار دادن آنها در یک جای محافظت نشده و موقعیت های خطرناک، قرار دادن آنها در موقعیت های جنسی یا ایجاد احساس بی ارزش بودن یا احمق بودن در آنها از جمله علائم سوء استفاده از کودک و بی توجهی هستند (این علائم می توانند عمیق تر باشند و تاثیرات آنها بر روی کودک پایدار باشد)
صرفنظر از نوع سوء استفاده، نتیجه هر نوع سوء استفاده ای عبارت از یک آسیب عاطفی جدی می باشد.
در صورتیکه نسبت به رنج کشیدن یک کودک از یک سوء استفاده یا بی توجهی مظنون باشید، اعلان کردن این مورد اهمیت زیادی خواهد داشت.
در صورتیکه این مشکل سریع تر اطلاع رسانی شود، هم کودک و هم فرد سوء استفاده کننده قادر خواهند بود تا کمک های مورد نیازشان را دریافت کنند.
برای شروع کردن این بحث، ابتدا باید افسانه های مربو به سوء استفاده از کودک و بی توجهی را از واقعیات مربوط به این موضوع جدا کرد:
افسانه: یک رفتار فقط در صورتیکه خشن و شدید باشد، یک نوع سوء استفاده خواهد بود.
واقعیت: سوء استفاده فیزیکی فقط یکی از حالت های مربوط به سوء استفاده از کودک می باشد.
بی توجهی به کودک و سوء استفاده جنسی و عاطفی از وی می تواند به اندازه سوء استفاده فیزیکی مضر باشد و به دلیل اینکه این نوع سوء استفاده ها مشخص نمی باشند، احتمال مداخله و میانجی گری سایر افراد در این نوع سوء استفاده ها پایین می باشد.
افسانه: فقط افراد بد از کودکان خودشان سوء استفاده می کنند.
واقعیت: تمامی والدین سوء استفاده کننده صرفا به صورت هدفمند به بچه های خودشان آسیب نمی زنند.
برخی از والدین از بچه های خودشان سوء استفاده می کنند و روش دیگری را برای سرپرستی کردن بلد نیستند. سایر والدین سوء استفاده کننده هم با مشکلات سلامت روانی یا مشکلات مربوط به سوء مصرف مواد مواجه هستند.
افسانه: سوء استفاده در خانواده های خوب صورت نمی گیرد.
واقعیت: سوء استفاده و بی توجهی فقط در خانواده های فقیر یا همسایه های بد صورت نمی گیرد.
این رفتارها فراتر از مرزهای نژادی، اقتصادی و فرهنگی هستند. در برخی مواقع خانواده هایی که در ظاهر شبیه هم می باشند، یک سری داستان های مخفی را در پشت درهای بسته شان دارند.
افسانه: اکثر سوء استفاده کنندگان از کودک عبارت از افراد غریبه می باشند.
واقعیت: هر چند که برخی از موارد مربوط به سوء استفاده توسط افراد غریبه صورت می گیرد، ولی اکثر سوء استفاده کنندگان عبارت از اعضای خانواده کودکان سوء استفاده شده یا سایر افراد نزدیک به خانواده می باشند.
افسانه: کودکان سوء استفاده شده بعد از بزرگ شدن به افراد سوء استفاده کننده ای تبدیل می شوند.
واقعیت: این مورد صحیح است که کودکان سوء استفاده شده به احتمال زیاد این چرخه را در دوران بزرگسالی ادامه خواهند داد و به صورت ناخودآگاه موارد تجربه شده در دوران کودکی شان را تکرار خواهند کرد.
از طرف دیگر، اکثر افراد بزرگسالی که در دوران کودکی شان مورد سوء استفاده و تجاوز قرار گرفته اند، انگیزه بیشتری برای محافظت از کودکان خودشان در برابر تجاوز دارند و والدین فوق العاده ای می باشند.
تاثیرات مربوط به سوء استفاده از کودک و بی توجهی
تمامی حالت های مربوط به سوء استفاده و بی توجهی منجر به ایجاد تاثیرات پایداری می شوند.
برخی از این تاثیرات می توانند به صورت فیزیکی باشند، ولی تاثیرات عاطفی یک سری تاثیرات پایدارتری در طول زندگی خواهند بود و بر روی اعتماد به نفس کودک، روابط آنها و توانایی آنها برای انجام دادن وظایفشان در محیط مدرسه، کار و مدرسه تاثیر گذار خواهد بود. این تاثیرات عبارتند از:
مواجه شدن با مشکلات مربوط به اعتماد کردن و مشکلات رابطه ای. در صورتیکه شما نتوانید به والدین خودتان اعتماد کنید، به چه کسی خواهید توانست اعتماد کنید؟
بدون داشتن این مورد مبنایی، یادگیری برای اعتماد به سایر افراد یا شناخت افراد قابل اعتماد برای شما سخت خواهد بود. این شرایط می تواند به ایجاد مشکلاتی برای حفظ رابطه در دوره بزرگسالی منجر شود.
همچنین این شرایط می تواند منجر به ایجاد روابط ناسالمی شود، چرا که این فرد در دوره بزرگسالی هم یک تعریف مشخص و دقیقی از رابطه خوب نخواهد داشت.
احساسات اصلی مربوط به “بی ارزش” بودن. در صورتیکه به صورت مکرر در دوران کودکی تان به شما گفته شود که یک فرد احمق یا بدی هستید، غلبه بر این احساسات اصلی برای شما سخت خواهد بود.
بعد از بزرگ شدن کودکان مورد سوء استفاده قرار گرفته، ممکن است این افراد نسبت به آموزش خودشان بی توجه باشند یا اینکه یک شغل کم در آمدی داشته باشند، چرا که خودشان را لایق درآمد بالاتر نمی دانند.
افراد بزرگسالی که در دوران کودکی مورد سوء استفاده جنسی و همچنین بدنامی و خجالت مربوط به این سوء استفاده مواجه می شوند، در اغلب مواقع این احساس را پیدا می کنند که آسیب دیده اند.
مشکلات مربوط به کنترل عواطف. کودکانی که مورد سوء استفاده قرار گرفته اند، نمی توانند احساسات خودشان را به صورت ایمن بیان کنند.
در نتیجه، عواطف این افراد سرکوب می شود و به صورت غیر قابل پیشبینی بروز پیدا می کند.
افراد بزرگسالی که در دوران کودکی شان مورد سوء استفاده قرار گرفته اند، ممکن است با اضطراب، افسردگی یا عصبانیت بی دلیل مواجه باشند.
همچنین این امکان وجود دارد که این افراد به منظور از بین بردن این احساسات دردناک خوشان به الکل یا مواد مخدر اعتیاد پیدا کنند.
شناسایی انواع مختلف سوء استفاده از کودک
رفتارهای سوء استفاده کننده به صورت های مختلفی بروز پیدا می کنند، ولی رایج ترین شاخص برای این رفتار عبارت از تاثیر عاطفی آن بر روی کودک می باشد.
چه در صورتیکه سوء استفاده به صورت سیلی زدن، حرف تند، سکوت سنگین یا روش های دیگری بروز پیدا کند، نتیجه نهایی همه آنها به صورت ایجاد احساس ناایمنی، احساس بی توجهی شدن و احساس تنهایی خواهد بود.
سوء استفاده عاطفی. بر اساس عقیده برخی از متخصصان، کلمات می توانند آسیب بزنند و سوء استفاده عاطفی می تواند آسیب زیادی به رشد اجتماعی یا سلامت روانی کودک بزند. برخی از موارد سوء استفاده عاطفی از کودک عبارتند از:
- تحقیر کردن، خجالت زده کردن و مسخره کردن مداوم
- اسم گذاری و انجام دادن قیاس های منفی
- گفتن این مورد به کودک که “خوب نیست”، “بی ارزش است”، “بد است” یا “اشتباه می کند”
- داد زدن، تهدید کردن یا قلدری کردن مکرر
- بی توجهی یا طرد کردن کودک به عنوان یک مجازات و داشتن یک برخورد ساکت با وی
- محدود کردن ارتباط فیزیکی با یک کودک – در آغوش نگرفتن، نبوسیدن یا انجام ندادن سایر حرکات محبت آمیز
- قرار دادن کودک در معرض خشونت سایر افراد؛ این افراد می توانند سرپرست دیگر، برادر یا خواهر یا حتی یک حیوان خانگی باشند
بی توجهی به کودک (که یک حالت کاملا رایجی از سوء استفاده از کودک می باشد) عبارت از یک الگوی مربوط به عدم تامین نیازهای مبنایی کودک می باشد که شامل عدم تامین غذای کافی، لباس مناسب، وسایل بهداشتی یا نظارت کافی می باشد.
تشخیص دادن بی توجهی به کودک همواره به راحتی امکان پذیر نمی باشد. در برخی مواقع یکی از والدین نمی تواند به صورت فیزیکی یا روانی از کودک خودش مراقبت کند؛
برای مثال در حین بروز یک بیماری یا آسیب جدی یا افسردگی یا اضطراب درمان نشده این شرایط پیش می آید.
در سایر مواقع، سوء مصرف الکل یا مواد مخدر می تواند به صورت قابل توجهی قدرت تشخیص و توانایی نگهداری ایمن از کودک را با آسیب های جدی مواجه کند.
سوء استفاده فیزیکی شامل آسیب یا صدمه فیزیکی به کودک می باشد.
این شرایط می تواند در نتیجه تلاش عمدی برای آسیب زدن به کودک یا مجازات فیزیکی وی به صورت افراطی صورت بگیرد.
اکثر والدین دارای سوء استفاده فیزیکی بر این مورد اصرار می کنند که اقدامات آنها یک حالت ساده ای از نظم و تربیت می باشد که باعث می شود تا کودک نحوه رفتار کردن را یاد بگیرد.
اما یک تفاوت عمده مابین استفاده از مجازات فیزیکی برای منظم کردن و سوء استفاده فیزیکی وجود دارد.
در نتیجه سوء استفاده فیزیکی، موارد زیر بروز خواهند کرد:
غیر قابل پیشبینی بودن. کودک هیچ وقت نخواهد فهمید که چه چیزی منجر به عصبانیت والدین شده است.
هیچ نوع محدودیت یا قواعد خاصی در این زمینه وجود ندارد. کودک همواره در موقعیت خطرناک و بی ثباتی قرار خواهد داشت و هیچ وقت مطمئن نخواهد بود که چه رفتاری منجر به حمله فیزیکی نسبت به وی می شود.
حمله زبانی همراه با عصبانیت. والدین سوء استفاده کننده همواره با عصبانیت برخورد می کنند و دوست دارند که همواره بچه شان را کنترل کنند و هیچ نوع تمایلی برای آموزش دادن محبت آمیز به بچه شان ندارند. هر چقدر که والدین عصبی تر باشند، سوء استفاده آنها شدیدتر خواهد بود.
استفاده از ترس برای کنترل رفتار. ممکن است والدین سوء استفاده کننده بر این عقیده باشند که بچه شان برای داشتن یک رفتار درست، به ترسیدن از آنها نیاز دارد؛
به همین دلیل این والدین به منظور منظم نگه داشتن و کنترل فرزندانشان از سوء استفاده فیزیکی به عنوان یک ابزار استفاده می کنند.
با این وجود، چیزی که بچه ها در واقعیت یاد می گیرند عبارت از نحوه اجتناب از آسیب دیدن می باشد و آنها نحوه رفتار کردن مناسب یا رشد کردن به عنوان یک فرد سالم و عادی را یاد نمی گیرند.
سوء استفاده جنسی. سوء استفاده جنسی از کودک یک حالت کاملا پیچیده ای از سوء استفاده می باشد، چرا که منجر به ایجاد احساس گناه و ترس در کودک می شود.
نکته مهمی که باید مورد توجه قرار بگیرد، عبارت از این مورد است که سوء استفاده جنسی همواره شامل تماس بدنی نمی باشد.
قرار دادن یک کودک در یک موقعیت جنسی یا کالاهای جنسی یک نوع سوء استفاده جنسی می باشد و هیچ الزامی به لمس شدن وجود ندارد.
کودکانی که مورد سوء استفاده جنسی قرار می گیرند، در اغلب مواقع همراه با یک نوع احساس خجالت و گناه اذیت می شوند.
شاید آنها بر این باور باشند که خودشان مسئول و مقصر سوء استفاده هستند.
این شرایط می تواند به بروز تنفر از خود و مشکلات جنسی و رفتاری این افراد در دوره بزرگسالی منجر شود.
احساس خجالت ایجاد شده در نتیجه سوء استفاده جنسی باعث می شود تا کودک نتواند یک واکنش مناسبی نسبت به این مورد بروز دهد.
شاید آنها نگران این موضوع باشند که سایر افراد حرف های آنها را باور نخواهند کرد، نسبت به آنها عصبانی خواهند شد یا این شرایط منجر به از جدا شدن خانواده شان خواهد شد.
به دلیل وجود داشتن این مشکلات، تهمت های اشتباه مربوط به سوء استفاده جنسی زیاد رایج نمی باشند؛
بنابراین در صورتیکه یک بچه به شما اعتماد داشته باشد، این مسائل را با شما در میان خواهد گذاشت.
علائم نگران کننده مربوط به سوء استفاه از کودک و بی توجهی
علائم هشدار دهنده سوء استفاده عاطفی از کودک عبارتند از:
- صرف نظر کردن، ترس داشتن یا مضطرب بودن بیش از حد در مورد انجام دادن یک چیز اشتباه
- رفتار کردن به صورت افراطی (اعتراض کردن، تقاضا کردن، انفعالی بودن یا عصبانی بودن بیش از حد)
- دلبستگی و ارتباط نداشتن با والدین یا مراقبان
- رفتارهای نامناسب در دوران بزرگسالی (مراقبت کردن از سایر بچه ها) یا رفتارهای نامناسب بچه گانه (خوردن انگشت، کج خلقی کردن)
علائم هشدار دهنده سوء استفاده فیزیکی:
- صدمات مکرر یا کوفتگی، تاول یا زخم های بی دلیل
- هوشیار بودن یا مراقب بودن دائمی و منتظر بودن برای صورت گرفتن یک اتفاق بد
- صدماتی که نشان دهنده یک الگو هستند، همانند علامت های مربوط به دست یا کمربند
- خجالت کشیدن از لمس شدن، عقب کشیدن با حرکت های ناگهانی یا ترس داشتن از رفتن به خانه
- پوشیدن لباس های نامناسب برای پوشاندن صدمات؛ همانند پوشیدن پیراهن های آستین بلند در روزهای گرم.
علائم هشدار دهنده مربوط به بی توجهی نسبت به کودک:
- لباس های نامناسب، کثیف یا نامناسب برای شرایط آب و هوایی
- وضعیت بهداشتی نامناسب (حمام نکردن، موهای در هم و برهم و شسته نشده، بوی نامناسب بدن)
- بیماری ها و صدمات فیزیکی درمان نشده
- مراقبت نشدن یا تنها گذاشته شدن یا اجازه داشتن برای بازی کردن در موقعیت های ناایمن
- همواره دیر رفتن به مدرسه یا نرفتن به مدرسه
علائم هشدار دهنده مربوط به سوء استفاده جنسی در کودکان
- مشکل داشتن در پیاده روی یا نشستن
- مطلع بودن در مورد کارهای جنسی که این آگاهی متناسب با سن آنها نیست یا حتی بروز دادن یک رفتار نامناسب
- تلاش کردن به منظور اجتناب از یک فرد خاص، بدون وجود داشتن یک دلیل مشخص
- تعویض نکردن لباس خودشان در برابر سایر افراد یا شرکت نکردن در فعالیت های فیزیکی
- مبتلا شدن به STD یا بارداری، بخصوص قبل از 14 سالگی
- فرار کردن از خانه
عوامل ریسک برای سوء استفاده از کودک و بی توجهی
در حالیکه سوء استفاده و بی توجهی در هر نوع خانواده ای بروز پیدا می کند، ولی کودکانی که در موقعیت های خاص قرار می گیرند، با ریسک بیشتری در رابطه با سوء استفاده شدن مواجه هستند. برخی از این موقعیت ها عبارتند از:
خشونت خانگی. حتی در صورتیکه والدین سوء استفاده شده بیشترین تلاش خودشان را برای مراقبت از بچه هایشان انجام دهند، خشونت خانگی همچنان یک مورد خطرناکی خواهد بود. ترک کردن این خشونت بهترین روش برای کمک به بچه تان خواهد بود.
سوء مصرف الکل و مواد مخدر. افرادی که همواره مست یا خمار هستند، توانایی لازم را برای مراقبت از بچه های خودشان، گرفتن تصمیمات سرپرستی مناسب یا کنترل تکانش های خطرناک نخواهند داشت. همچنین سوء استفاده از مواد می تواند به سوء استفاده فیزیکی منجر شود.
بیماری روانی درمان نشده. والدینی که به افسردگی، یک اختلال روانی، اختلال دو قطبی یا یک بیماری روانی دیگری مبتلا هستند، برای مراقبت از خودشان و همچنین بچه هایشان با یک سری مشکلاتی مواجه خواهند بود.
والدینی که دارای یک بیماری یا آسیب ذهنی هستند، ممکن است از سایر کودکان فاصله بگیرند یا اینکه بدون هیچ دلیل خاصی عصبانی شوند.
در این شرایط درمان مراقب بهترین ابزار ممکن برای مراقبت از بچه ها خواهد بود.
نبود مهارت های سرپرستی. برخی از مراقبان مهارت های لازم و ضروری را برای سرپرستی مناسب ندارند.
برای مثال، افرادی که در سنین پایین بچه دار می شوند، ممکن است یک سری انتظارات واقعی در مورد توجه به کودک و نیازهای آنها نداشته باشند.
همچنین والدینی که در دوران کودکی شان قربانی سوء استفاده از کودک بوده اند، شاید بخواهند بچه شان را همانند خودشان بزرگ کنند و هیچ روش مناسب دیگری را برای بزرگ کردن بچه شان بلد نباشند.
کلاس های سرپرستی، درمان و گروه های حمایتی مراقب عبارت از یک سری منابع مناسب برای یادگیری بهتر مهارت های سرپرستی هستند.
استرس و نبود حمایت. سرپرستی می تواند یک شغل زمان بر و استرس زایی باشد، بخصوص در صورتیکه شما بچه تان را بدون دریافت حمایت از طرف خانواده و دوستان خودتان بزرگ کنید یا اینکه با یک سری مشکلات رابطه ای یا مشکلات مالی مواجه باشید.
همچنین بزرگ کردن یک کودک معلول، یک کودک دارای نیاز های خاص یا دارای مشکلات رفتاری هم یک مورد چالش زایی می باشد.
نکته مهمی که وجود دارد عبارت از دریافت کردن حمایت مورد نیاز می باشد تا در نتیجه آن بتوانید به صورت عاطفی و فیزیکی از بچه خودتان مراقبت کنید.
شناسایی رفتارهای سوء استفاده کننده در خودتان
بزرگ کردن کودکان یکی از بزرگترین چالش های موجود در زندگی می باشد و این چالش ها می تواند منجر به عصبانیت یا ناامیدی والدین یا مراقبانی شود که به راحتی عصبانی نمی شوند.
در صورتیکه شما در یک خانه ای بزرگ شوید که در آن دادن زدن، جیغ کشیدن یا خشونت کردن یک مورد کاملا نرمالی می باشد، شاید هیچ روش دیگری را برای تربیت کردن بچه تان بلد نباشید.
تایید کردن این مورد که خود شما مشکل دارید، عبارت از بزرگترین قدمی می باشد که می توانید برای دریافت کمک بردارید.
علائم بیان شده در زیر عبارت از یک سری مواردی هستند که می توانند به سوء استفاده منجر شوند:
شما نتوانید عصبانیت خودتان را کنترل کنید. یک سری اختلافات محدودی که به دلیل عصبانیت شروع می شوند، ممکن است به بروز آسیب های سخت تر و شدیدتر منجر شوند.
ممکن است که بچه خودتان را بیشتر تکان بدهید و در نهایت از دستتان بیافتد. همچنین در صورتیکه به بلند صحبت کردن عادت کنید، ممکن است قادر به متوقف کردن خودتان نباشید.
احساس خواهید کرد که ارتباط عاطفی شما با بچه تان قطع شده است.
ممکن است به اندازه ای دچار اضمحلال و دست پاچگی شوید که نخواهید هیچ کاری با بچه تان انجام دهید.
در این شرایط دوست خواهد داشت که تنها باشید و بچه تان ساکت باشد.
تامین کردن نیازهای روزمره بچه تان غیرممکن به نظر برسد.
در حالیکه همه افراد به منظور ایجاد یک توازن مابین لباس پوشیدن، غذاخوردن و بردن بچه ها به مدرسه و سایر فعالیت ها با یک سری چالش هایی مواجه هستند، ولی در صورتی که شما نتوانید این نیاز ها را به صورت پیوسته تامین کنید، این موضوع نشان دهنده وجود داشتن یک مشکل خواهد بود.
سایر افراد نگرانی خودشان را بیان می کنند. شاید مواجه شدن با سایر افرادی که نگرانی خودشان را بیان می کنند، برای شما آسان باشد.
با این وجود، باید گفته های این افراد را به صورت دقیق در نظر بگیرید.
آیا این حرف ها از طرف یک فردی بیان می شود که در حالت عادی به وی احترام می گذارید و نسبت به وی اعتماد دارید؟
از بین بردن چرخه سوء استفاده
در صورتیکه شما (در دوران بچگی تان) مورد سوء استفاده قرار گرفته باشید، بچه دار شدنتان باعث خواهد شد تا خاطرات و احساساتی که سرکوب کرده اید مجددا تحریک شوند و بروز پیدا کنند.
شاید عصبانیت تان منجر به آسیب دیدن و ناامید شدن شما شود و به این احساس دست پیدا کنید که نمی توانید این احساسات را کنترل کنید.
ولی شما همچنان می توانید روش های جدیدی را برای مدیریت عواطف خودتان و از بین بردن الگوهای قبلی تان یاد بگیرید.
این نکته را همواره به یاد داشته باشید که شما مهمترین فرد در دنیای بچه تان هستید.
همچنین شما برای انجام دادن تعهدتان در برابر بچه تان تنها نیستید؛
همواره یک سری گزینه هایی وجود دارند که می توانید از آنها کمک بگیرد و حمایت مورد نیازتان را دریافت کنید.
موارد متناسب با سن و غیر متناسب با سن بچه تان را یاد بگیرید.
داشتن یک انتظار واقعی از مواری که بچه تان در سن خاص خودش می تواند مدیریت کند، به شما کمک خواهد کرد تا در نتیجه بروز یک رفتار نرمال توسط بچه تان دچار ناامیدی یا عصبانیت نشوید.
برای مثال، بچه های تازه به دنیا آمده بدون وجود داشتن روشنایی کم نخواهند خوابید و کودکان نوپا تا یک مدت زمان طولانی نخواهند توانست به صورت کامل بنشینند.
مهارت های سرپرستی جدید را در خودتان ایجاد کنید. تکنیک های نظم دهی و تربیت مناسب و نحوه تعیین کردن محدودیت های مشخص را برای بچه تان یاد بگیرید.
کلاس های سرپرستی، کتاب ها و سیمنارها منابع مناسبی برای بدست آوردن این اطلاعات هستند.
همچنین شما می توانید یک سری توصیه ها و نصیحت هایی را از طرف سایر افراد دریافت کنید.
از خودتان مراقبت کنید. در صورتیکه شما به اندازه کافی استراحت نکنید و حمایت مناسبی را دریافت نکنید یا احساس ناامیدی کنید، احتمال بروز یافتن عصبانیت در شما افزایش خواهد یافت.
عدم توانایی برای خوابیدن (که یک مورد رایجی در مابین بچه های جوان می باشد) منجر به افزایش بدخلقی و تحریک پذیری می شود (دقیقا همان مواردی پیش می آید که شما تلاش می کنید تا از آنها فرار کنید).
از یک متخصص کمک بگیرید. در صورتیکه والدین در شرایط سختی قرار بگیرند، از بین بردن چرخه مربوط به سوء استفاده سخت تر خواهد بود. د
ر صورتیکه تلاش های شما به منظور متوقف کردن این چرخه بی فایده باشد، باید به دریافت کمک اقدام کنید؛
این کمک می تواند به صورت دریافت درمان، شرکت کردن در کلاس های سرپرستی یا انجام دادن سایر اقدامات درمانی مناسب باشد. بچه تان به دلیل این کار از شما تشکر خواهد کرد.
نحوه کنترل کردن عواطف خودتان را یاد بگیرید. در صورتیکه شما در دوران کودکی تان مورد سوء استفاده یا بی توجهی قرار گرفته باشید، در این صورت تکرار شدن خاطرات و احساسات مربوط به این دوران از زندگی تان برای شما سخت خواهد بود.
شاید این احساسات را در دوران کودکی خودتان انکار یا سرکوب کرده باشید ولی در شرایط فعلی نتوانید آنها را کنترل کنید و این احساسات بروز پیدا کنند.
به چه نحوی می توان به یک کودک مورد سوء استفاده قرار گرفته یا مورد بی توجهی قرار گرفته کمک کرد
در صورتیکه به مورد سوء استفاده قرار گرفتن یک کودک مظنون باشید، چه کاری باید انجام دهید؟ در این شرایط یک مقدار احساس ناامیدی و دستپاچه شدن یک احساس نرمالی خواهد بود.
سوء استفاده از کودک یک مورد سخت و مشکل زایی می باشد که پذیرش آن سخت است و حتی بحث کردن در مورد آن سخت تر می باشد (این شرایط هم برای شما و هم برای بچه تان وجود دارد).
بهترین روش برای تشویق کردن یک کودک مورد سوء استفاده قرار گرفته عبارت از ایجاد آرامش در وی و ارائه یک کمک بدون قید و شرط به وی می باشد.
در صورتیکه پیدا کردن کلمات و عبارات مناسب برای شما سخت باشد، سعی کنید این احساساتتان را از طریق واکنش ها و کارهای خودتان بروز دهید.
از رد کردن این موارد اجتناب کنید و آرامش خودتان را حفظ کنید. رایج ترین واکنشی که بعد از شنیدن اخبار ناراحت کننده و تکان دهنده ای همانند مورد سوء استفاده قرار گرفتن کودک صورت می گیرد، عبارت از انکار کردن این خبر می باشد.
با این وجود، در صورتیکه شما حرف های بچه تان را انکار کنید یا ناراحتی و اضطراب خودتان را در حرف های خودتان نشان دهید، شاید بچه تان برای ادامه دادن به حرف هایش دچار ترس شود و ترجیح دهد که ادامه ندهد. هر چند که شنیدن این موارد سخت می باشد، ولی باید سعی کنید که آرامش و اعتماد خودتان را حفظ کنید.
بازجویی نکنید. اجازه بدهید که بچه تان خودش در مورد اتفاقات صورت گرفته صحبت کند و سعی نکنید که از بچه تان بازجویی کنید یا یک سری سوالات خاصی را بپرسید که حرف های وی به یک سمت خاصی کشیده شود.
این شرایط می تواند منجر به بروز اضطراب و دست پاچگی در بچه تان شود و بچه تان نتواند به راحتی به حرف های خودش ادامه دهد.
این اطمینان را در بچه تان ایجاد کنید که هیچ کار اشتباهی انجام نداده است. واکنش نشان دادن به یک سوء استفاده یک پروسه زمان بری برای کودک می باشد.
این اطمینان را در بچه تان ایجاد کنید که حرف هایش جدی گرفته می شود و شرایط پیش آمده در نتیجه اشتباه او ایجاد نشده است.
ایمنی را به عنوان اصلی ترین اولویت در نظر بگیرید.
در صورتیکه احساس کنید ایمنی شما یا ایمنی بچه تان در نتیجه شرایط پیش آمده با خطر مواجه شده است، باید از یک متخصص کمک بگیرید. شاید در مراحل بعدی خودتان به تنهایی بتوانید حمایت بیشتری را از بچه تان به عمل بیاورید.
گزارش کردن سوء استفاده از کودک یا بی توجهی نسبت به کودک
در صورتیکه به سوء استفاده شدن از یک کودک مظنون باشید، گزارش کردن این مورد اهمیت زیادی خواهد داشت (همچنین در صورتیکه این اتفاق مجددا صورت بگیرد، باید دوباره این مورد را گزارش دهید).
گزارش شما نشان دهنده اتفاقات در حال وقوع در خانواده خواهد بود. هر چقدر بتوانید اطلاعات بیشتری را فراهم کنید، این کودک شانس بیشتری را برای دریافت کمک های مورد نیازش خواهد داشت.
با این وجود کتمان سوء استفاده از کودک یا نگران شدن در مورد این گزارش ها یک مورد نرمالی می باشد.
من به هیچ وجه نمی خواهم در یک خانواده دیگری دخالت کنم. سوء استفاده از کودک و بی توجهی نسبت به کودک یک موضوعی نمی باشد که صرفا به خانواده مرتبط باشد؛
همچنین پیامد مربوط به سکوت کردن در برابر این سوء استفاده عبارت از نابود شدن کودک خواهد بود.
در صورتیکه در یک خانواده دیگری دخالت کنم، چه اتفاقی پیش خواهد آمد؟ گزارش سوء استفاده از کودک باعث نخواهد شد که کودک به صورت اتوماتیک وار از خانواده اش جدا بشود (به غیر از مواردی که بچه ها در یک موقعیت خطرناکی قرار داشته باشند).
همچنین این احتمال وجود دارد که یک سری حمایت هایی از والدین صورت بگیرد؛ برای مثال ممکن است والدین در کلاس های سرپرستی شرکت داده شوند یا مشاوره های مدیریت عصبانیت به آنها ارائه شود.
آنها در نهایت متوجه خواهند شد که من گزارش کرده ام. معمولا این گزارش ها به صورت بی نام می باشند.
در اکثر موارد شما به منظور گزارش دادن یک سوء استفاده از کودک، هیچ الزامی به معرفی خودتان نخواهید داشت.
گزارش من فایده ای نخواهد داشت. در صورتیکه به این احساس دست پیدا کنید که یک چیزی اشتباه می باشد، در این شرایط ایمن بودن کودک بهتر از متاسف بودن شما خواهد بود.
حتی در صورتیکه شما یک درک کلی از وضعیت سوء استفاده نداشته باشید، ممکن است یک سری علائم دیگری وجود داشته باشند که احتمال صورت گرفتن سوء استفاده افزایش پیدا کند؛ در این شرایط حتما باید گزارش دهید.
منبع : کانون مشاوران ایران