علایم هشدار دهنده از وجود مشکل در رابطه
رابطه های درست، با ملایمت پیش می روند و قادر می سازد تا شما از زندگی و کار و فعالیتهای بیرون از رابطه تان لذت ببرید، نیز موجب می شوند همواره نگران رابطه تان نباشید، یا اینکه مدام راجع به آن حرف نزنید. همچنانکه هنگام رانندگی یک اتومبیل، بطرز معقولی برانید، مجبور نخواهید شد مدام آن را تعمیر کنید. طبیعی است که تضادهایی با پارتنر خود داشته باشید و حتی عصبانی شوید، اما هنوز هم شوق زیاد به طرف مقابلتان دارید، پیرامون مسائل باهم گفتگو می کنید، کشمکش هایتان را رفع می کنید، و به عشق ورزی و وضعیت لذت بخشی که داشتید بازمی گردید.
با این همه، اتومبیل ها هم به تعمیر و نگهداری نیاز دارند. اگر مراقبش باشید، بهتر کار خواهد کرد. روابط همچنین وقت و انرژی صرف می کنند تا یک ارتباط صمیمانه را مراقبت کنند. این اتفاقها طبیعتا در مراحل اولیه عشق و عاشقی رخ می دهند، یعنی زمانی که می خواهید پارتنرتان را بشناسید، باهم وقت بگذرانید، سکس مدام داشته باشید، و گشوده تر و منعطف تر هستید. شما کمتر مشتاق سازش هستید و احتمالا خواهان صمیمیت کمتری باشید. حتی اگر واقعا بحث و جدل نکنید، ممکن است به همان حالت عاطفی که قبل از ملاقاتتان داشتید برگردید–یا بدتر- و تعجب کنید از اینکه عشق تان کجا از دست رفت، یا اینکه پارتنرتان دوستتان دارد یا نه! این همان جایی است که “کشمکش بخاطر صمیمیت” به منظور مراقبت از آن ارتباط عشقی لازم است.
در اینجا تعدادی علایم هشداردهنده که احتمالا باعث ایجاد مشکل در رابطه شود، ذکر می گردد. این علایم ضرورتا بدین معنی نیست که رابطه را نتوان نجات داد، یا اینکه نمی توان ارتباط عاشقانه را برگرداند، بلکه بدین معنی است که هر دوی شما باید با هم صادقانه به گفتگو بنشینید، و چه بسا مشاوره ازدواج را هم برای کمک لازم داشته باشید. این فهرست مشکلات رابطه به درد شما یا پارتنرتان خواهد خورد. همچنین این مسائل، مشخصه های رایج روابط دارای وابستگیند، و وابستگی ممکن است موضوعی در ضمن آن مسائل باشد.
- انعطاف پذیری یا بی اشتیاقی مکرر برای توافق بر سر تصمیماتی همچون فعالیت های اجتماعی، کارهای روزمره، نقل مکان، و داشتن بچه.
- خودخواهی یا درگیر کردن خود با احساسات و نیازهای شخصیتان، بدون نگرانی از جانب پارنترتان یا حمایت نشدن از طرف او.
- دخالت های بیجای پارتنرتان.
- اختلاف مدام با یک دوست یا خویشاوند بخاطر اعتراض پارتنرتان.
- داشتن موارد بحرانی مدام، زیر ذره بین بودن، عیب جویی، اظهارات نیشدار و نامحترمانه یا فریبکارانه. این نوعی تجاوز کلامی است.
- وجود یک الگوی محدود کننده ی ارتباط، عاطفه یا سکس.
- بحثها و مشکلاتی که رفع نمی شوند.
- با خشم، اسم طرف را فریاد زدن.
- مشکل سر حفظ اسرار.
- رفتار مستعد وسواس یا افکار وسواسی داشتن در مورد انجام کاری بی مورد، شامل هل دادن یا شکستن اشیاء.
- کنترل رفتار، شامل دادن نصیحت وقت و بی وقت، دستور دادن، یا محدود کردن پول برای مخارجی که می شود از عهده اش برآمد، به منظور کنترل کردن همسر.
- یک رابطه عاشقانه پنهان یا حتی لاس زدن پارتنرتان با فردی دیگر.
- استعمال مواد مخدر و الکل که رابطه و کار را تحت تاثیر قرار دهد.
- فاصله ی خیلی طولانی مدت اگر که موجب ناخشنودی پارتنرتان می شود.
- اظهار تنفر، قضاوت، یا ناامیدی مدام.
- به طور کلی فقدان ارتباط با فراغ خاطر، یا ارتباطی که فاقد رضایت شخصی است. توجه کنید که این امر ممکن است برای برخی زوجین با صمیمیت کم، که کارکردهای ارتباطی خوبی شبیه یک رابطه ی شغلی دارند، مشکل محسوب نشود.
- از دست رفتن اعتماد. این امر می تواند بوسیله چیزهای بی شماری ایجاد شود. از قبیل: عدم صداقت، استفاده از اطلاعات شخصی علیه پارتنرتان، سلب اعتماد، قولهای شکسته یا توافقاتی که منجر به هتک حرمت به حدود طرف مقابل شده، و یا عهدشکنی کردن.
- شما بایستی مورد اعتنا قرار بگیرید، حرمت ببینید ، و اطمینانتان بطور مدام جلب شود –اطمینانی که هرچقدر هم داده شود برای مدت طولانی تضمین نمی شود.
- موضوعاتی هست که پایانی برایشان نیست یا نگران مطرح کردنشان هستید.
- تجاوز به حدود اشخاص از قیبل بی احترامی به خواست شما برای تماس نگرفتن موقع حضور در محل کار، عدم بازگویی اطلاعات محرمانه نزد دیگران، انتقاد نکردن درمورد چیزی بخصوص، یا نخواندن ایمیل تان.
برای بهبود ارتباط خود بیشتر بخوانید:
الگوهای مختلف در ارتباط زناشویی
منظور از ارائه این لیست، این نیست که به رابطه ی خود، یا پارتنرتان امتیاز بدهید. بلکه هدف، روشن شدن موضوعاتی است که احتمالا لازم است شخصا بر آنها تاکید کنید و درباره اش راحتتر با همسرتان حرف بزنید. بسیاری از این مشکلات ارتباطی پیرامون خلاء سلامت، مراوده ی مثبت– مراوده ای که با فراغ خاطر، مستقیم، احترام آمیز، صادقانه، و شخصی باشد، می چرخد. زوجین وقتی به مشکل می خورند که از صادق بودن بترسند– معمولا به این دلیل که فکر می کنند حقیقت، پارتنرشان را به هم ریخته و ممکن است رابطه را به خطر اندازد.
آنها آسیبشان را اظهار نمی کنند یا خواهان عشق و حمایت پارتنرشان نمی شوند، پس آن را به شکل انتقاد مدام و سرزنش بروز می دهند. مردم در طول تربیت خود در خانواده، یاد می گیرند که باهم گفتگو کنند و مسائل خود را با دیگران حل کنند. بدون داشتن الگوهای خوب، برخی هرگز یاد نمی گیرند چطور مثبت باشند. مثبت بودن می تواند تحصیل شود اما نیازمند تمرین است.
مشکلات ارتباطی دیگری هم می تواند از ناهماهنگی در قدرت طرفین ایجاد شود؛ مثلا وقتی یکی از پارتنرها سعی در تسلط بر دیگری چه به واسطه ی وسواس، کنترل کردن، یا تجاوز عاطفی یا کلامی داشته باشد. این امر به رابطه آسیب زده و موجد خودخواهی دیگر پارتنر می گردد. در روابط درگیر اعتیاد یا نارسیست (خودشیفته) این امر، نامعمول نیست. یکی از زوجین با تظاهر به محتاج دیگری بودن، خواهان توجه و احترام همسر واقع شدن، یا نقش قربانی را بازی کردن، با این انتظار که شخص دیگر او را خوشحال کند، می تواند دیگری را کنترل کند.
الگوهای ارتباطی منفی مدام، ریشه در مشکلات دوران کودکی دارد. از قبیل: رابطه های فاقد حرمت، سوء رفتار یا عدم اظهار آزادانه ی عواطف، والدین کنترل گر، تجاوز به حدود طرف، اهمال و سستی، مشاجرات مشهود والدین، بیماریهای روحی-روانی، اعتیاد، یا تجاوز. تنوع شکلهای فرزندپروریِ غیرکارکردی موجب ایجاد شرم و تنزل اعتماد به نفس کودک می شود، که به دوران بزرگسالی هم انتقال می یابد. شرم و کمبود اعتماد به نفس، عشق و صمیمیت و ارتباط موثر را خنثی می کند. افراد با حس شرم و اعتماد بنفس کم، خود را سزاوار عشق احساس نمی کنند. و از نظر عاطفی نیز پارتنرشان را مستقیم یا غیرمستقیم پس می زنند. آنها تجاوز می کنند یا اجازه ی تجاوز می دهند، با این تصور که آنان مورد نکوهش قرار می گیرند، وقتی که از از-دست-رفتن رابطه بترسند که پارتنرشان را خاموش نگه دارند یا کنترل کنند یا احساسات منفی شان را در خودشان نگه دارند و کینه و خشم بسازند.
بیشتر بخوانید:
کشمکش بخاطر صمیمیت نیازمن داین است که جرئت مواجه شدن با رفتار و لحن ناسالم را یافته و در معرض آسیب قرار بگیرید. این امر، مستلزم این سات که بر انکار حقیقت، کنار کشیدن، کنترل شدن، یا خود را برای پرهیز از یک ارتباط واقعی تسکین دادن، غلبه کنید. به دلیل اینکه رابطه ها سیستم های پویایی هستند، وقتی یکی از پارتنرها رفتاری شبیه یکی از موارد فهرست شده داشته باشد، به رابطه آسیب می زند. به همین شکل، وقتی او اعتماد بنفس و مهارت های ارتباطی دیگری را تقویت می کند، رابطه تقویت می شود. بیشتر اوقات، یکی از همسران در درمان انفرادی تغییرات مثبتی ایجاد می کند، و ازدواج به شکل بهتری تغییر می یابد.
اعتماد بنفس مثبت و خوب برای شادی و ارتباط بسیار مهم اند.
منبع: مشاورکو