نوشته‌ها

شعر مادر زن

بنده ایده آل خدا مادرزن .

ذکر  خیرش همه اطراف مادر زن.

خنده رو مثل مربا شیرین.

بهتر از باقلوا مادر زن.

زندگی با مادر زن

زندگی کردن با زن و فرزند که نه.

بلکه به شیرینی رسیده با مادر زن.

با شماها چه فردی بوده و هست.

مهربانتر از ننه یا مادر زن؟.

سخن و حرف سنجیده.

به دور از برت و بلا مادر زن.

با منطق، صلح طلب ، خوش رفتار.

هم قدم ، گام بردار بیا مادر زن .

از ششم تا هفتم هر برج به بعد.

بهترین حامی ما مادر زن.

صاحب صندوق الحسنه.

گره از کار گشا مادر زن.

مهدکودک می شود خانه او.

علاقه دارد نوه را مادر زن.

آشپزخانه ما تعطیل می باشد .

چون که هی پخته غذا مادر زن.

خانه او خانه که نه رستوران.

مرغ و ماهیش به پاست مادر زن.

در طبابت کردن دارای تخصص ، حاذق .

نسخه اش ، اِند شفا می باشد مادر زن.

طفلکی حضرت آدم که نداشت.

مانند من یا که شما مادر زن.

یک فرشته می باشد، نگوییم که هست.

زلزله یا که بلا مادرزن.

بس که خوب می باشد دلم میخواهد .

داشتم من سه تا مادر زن.

آن اندازه ای که من عاشق مادرزنم .

کز برای او خواهم داد جان و تنم .

هست مادر زن دُرِاندر صدف.

دوسش دارم من او را بی هدف.

گر نبینم روی مادرزن دمی.

رخت بر بندد ز من هر خرمی.

مهربانی های او دَردَم دوا.

یا رب او را دور بدار از هر بلا.

آنکه من مجنون او شدم .

می باشد مادرزن ، که شیدایش شدم.

در فرازِ زندگی پشت و پناه .

خواهد راند مرا از اشتباه.

دست من خواهد گرفت به هنگام خطر.

تا به پایان باشدم  او همسفر.

دخترش را اینگونه گوید بسی.

بهتر از شوهر تو را نبوَد فردی.

آخر چه کنم قرار نتوانم کرد.

از مادر زن خود فرار نمی توانم کرد.

باید بروم ببینمش اگر چه بد می باشد.

سرپیچی ز دستور عیال نتوانم کرد.

 

منبع: فارس پاتوق