اختلال بدشکلی بدن (BDD) | تنفر از اندام خودم
اختلال بدشکلی بدن (BDD)
آیا دائماً برروی ظاهر خود و «نقایصی» که در خود یافته اید خود تمرکز می کنید؟ با درک علائم و علل عارضۀ بدشکلی بدن، می توانید بیاموزید که اضطراب خود را کاهش دهید و اندام خود را واقع بینانهتر ببینید.
این وراژه در انگلیسی Body dysmorphic disorder می باشد.
اختلال بدشکلی بدن (BDD) چیست؟
همه ما وقتهایی، در مورد جنبه خاصی از ظاهر خود احساس خوبی نداریم یا فکر می کنیم بهترین ظاهر خود را نداریم.
اما اگر متوجه شدید که زمان زیادی را صرف وسواس، مخفی کردن یا تلاش برای تصحیح آنچه به عنوان نقص می بینید، می گذرانید، ممکن است به اختلال بدشکلی بدن (BDD) مبتلا باشید.
فقط شما این مشکل را ندارید، زیرا از هر ۵۰ نفر ۱ نفر اختلال بدشکلی بدن دارند. اگرچه این اختلال اغلب موارد در اوایل نوجوانی شروع می شود اما این عارضه میتواند هم مردان و هم زنان را در سنین مختلف تحت تأثیر قرار می دهد.
اگر به اختلال بدشکلی بدن مبتلا هستید، ممکن است احساس کنید که بین درک شما از بدنتان و آنچه خانواده و دوستانتان به شما می گویند فاصله زیادی وجود دارد.
شما جنبههای خاصی از ظاهر خود را غیرطبیعی یا زشت می بینید، ولی واقعیت این است که دیگران شما را به آن شکل نمی بینند. باوجود اینکه باور دارید عزیزانتان راست می گویند اما بازهم از تصویر بدنتان خجالت می کشید.
اگر این احساسات را تجربه می کنید دیوانه، خود شیفته یا احمق نیستید. اختلال بدشکلی بدن یک مشکل واقعی است که به مرور زمان می تواند با درمان و خودیاری بهبود یابد.
ویژگی های مشترک افراد مبتلا به اختلال بد شکلی بدن
در اختلال بدشکلی بدن، هر جنبه ای از صورت یا بدن می تواند به صورت متفاوت درگیر شود، اما رایج ترین چیزی که انسان ها روی آن تمرکز می کنند عبارتند از:
- اجزای صورت، مانند بینی.
- پوست (خال، کک و مک، جای زخم، آکنه).
- اندازه و شکل اندام تناسلی یا سینه ها.
- مو (شامل موهای صورت و بدن).
ممکن است احساس کنید هیچ کاری نمی توانید انجام دهید تا احساس بهتری در مورد ظاهر خود داشته باشید (بجز جراحی) اما با استفاده از تکنیکهای مقابلهای مناسب، میتوانید این توانایی را ایجاد کنید که ظاهر خودتان را به شکلی بهتر و مثبتتر ببینید.
- اختلال بدشکلی بدن در dsm 5
- علل اختلال بدشکلی بدن
- درمان اختلال بدشکلی بدن
- سبب شناسی اختلال بدشکلی بدن
اختلال بدشکلی بدن bdd - اختلال در بدن
- دیسمورفی
- کدام یک از موارد زیر از نشانه های اختلال
اختلال بدشکلی بدن در مقابل پریشانیهای عادی
این طبیعی است که هر از گاهی روی یک جوش بزرگ یا اندازه ران خود متمرکز شوید. اما اگر احساس شما نسبت به ظاهرتان باعث ناراحتی شدید شما میشود یا در زندگی روزمرهتان اختلال ایجاد میکند، نشانه این است که با مشکل بزرگتری دست و پنجه نرم میکنید.
وقتی در آینه نگاه می کنید، آیا ویژگی خاصی وجود دارد که مدام بخواهید آن را تغییر دهید؟ آیا احساس میکنید نیاز دارید که دائماً خانواده یا دوستانتان تایید کنند که نقصی ندارید یا حتی وقتی به شما میگویند که خوب به نظر میرسید باور نمیکنید؟
اگر همش در فکر برطرف کردن نقصی در ظاهر خود بوده و بیش از اندازه نگران آن هستید، ممکن است اختلال بدشکلی بدن داشته باشید.
علائم و نشانه های اختلال بدشکلی بدن
اگر از اختلال بدشکلی بدن رنج می برید، احتمالاً زمان زیادی را صرف فکر در مورد قسمتی از بدن می کنید که تصور می کنید نقص دارد و مدام به این فکر می کنید که دیگران در مورد آن چه فکر می کنند.
نگرانی در مورد عیوب خود باعث می شود احساس افسردگی، اضطراب، شرم یا زشتبودن کرده و حتی می تواند افکار خودکشی را تحریک کند.
سایر علائم و نشانه های اختلال بدشکلی بدن عبارتند از:
به طور مکرر تصویر خود را در آینه بررسی میکنید یا به طور کلی از آینه دوری میکنید.
آیا حتی زمانی که تنها هستید، مدام به آینه نگاه می کنید و بدن خود را بررسی می کنید؟ انگار که به این کار مجبورید؟ یا برعکس، آیا از آینه ها دوری می کنید زیرا دیدن تصویرتان باعث ناراحتی شما می شود؟
منزوی میشوید تا دیگران قسمت زشت بدن شما را نبینند.
انزواطلبی شامل پرهیز از رفتن به محل کار، مدرسه، رویدادهای اجتماعی یا مکانهای عمومی به دلیل استرس از دیده شدن توسط دیگران است. حتی ممکن است فقط در شب یا در مواقعی که کمتر افراد دیگر را می بینید از خانه خارج شوید.
صرف انرژی زیاد برای استتار یا پوشاندن نقص
ممکن است با ترفندهایی، از لباس، آرایش یا لوازم جانبی استفاده کنید تا ناحیه مورد نظرتان را پنهان کنید. همچنین ممکن است بدن خود را در حالتی قرار دهید که «نقص» را به حداقل برسانید. آیا سعی می کنید آن را با کلاه، روسری یا شلوار گشاد بپوشانید؟
برای جلوگیری از عکس گرفتن، تلاش زیادی میکنید؟ آیا از اجتماعاتی که در آن عکس گرفته می شود اجتناب می کنید؟ آیا عکسهایی را که دیگران میگیرند و در رسانههای اجتماعی ارسال میکنند را چک می کنید تا مطمئن شوید که «نقص» شما قابل مشاهده نیست؟
انجام جراحی پلاستیک برای رفع نقص شناسایی شده.
شاید باور داشته باشید که جراحی پلاستیک همه مشکلات شما را حل می کند. یا شاید قبلاً هم یک بار این کار را انجام داده باشید اما با این وجود نتیجه رضایت بخشی به همراه نداشته باشد.
کندن بیاختیار پوست که منجر به آسیب می شود.
کندن پوست ممکن است یکی از علائم اختلال وسواس فکری-بی اختیاری (OCD) نیز باشد. با این حال، اگر این کار با هدف بهبود ظاهر انجام شود، به احتمال زیاد ناشی از اختلال بدشکلی بدن است.
مقایسه خود با دیگران.
این کار شامل مقایسه خود با افراد مشهور یا عکس هایی از خود در سنین پایین تر می باشد. در هنگام مقایسه تلاش می کنید متوجه شوید که «نقص» شما در مقایسه با دیگران چقدر بد به نظر می رسد؟
تلاش زیادی برای تغییردادن بدن با ورزش یا برنزه کردن
اگر از اختلال بدشکلی بدن رنج می برید، ممکن است به صورت شدید روی به ورزش یا تغییر رنگ پوست بیاورید تا نقص های ذهنی خود را جبران کنید.
خرید بیش از حد محصولات زیبایی.
شما مقدار قابل توجهی از درامد خود را صرف خرید محصولات و خدماتی می کنید که برای زیبایی ظاهر شما طراحی شده اند. اما به سرعت از این محصولات ناامید شده و به دنبال یک محصول بهتر می گردید.
دیسمورفی عضلانی: یک زیرگروه شایع اختلال بدشکلی بدن
دیسمورفی عضلانی زیرشاخه ای از اختلال بدشکلی بدن است که طی آن تصور می کنید که عضلات شما به اندازه کافی بزرگ نیستند. اگرچه این عارضه می تواند هر دو جنس را تحت تاثیر قرار دهد، اما در مردان شایع تر است.
مانند اختلال بدشکلی بدن به طور کلی، تشخیص بدشکلی عضلانی نیز می تواند دشوار باشد. از آنجایی که مبتلایان به خاطر نظم و تعهدشان در ورزش مورد تشویق قرار بگیرند، ممکن است به نظر برسد که این یک نکته مثبت است.
اما اگر علائم زیر را شناسایی کردید بهتراست به مشاور مراجعه کنید:
- ورزش بیش از حد و وزنه زدن، اغلب برای ساعات زیادی در روز.
- عادت به شمارش کالری
- اجتناب از رستوران رفتن به دلیل عدم کنترل بر مواد غذایی.
- تنظیم وعده های غذایی برای دستیابی به ترکیبی «عالی» از کربوهیدرات ها، چربی ها، پروتئین ها و ویتامین ها.
- رعایت برنامه غذایی سفت و سخت.
- بررسی بیش از حد آینه یا اجتناب از آن
- پوشیدن چند لایه لباس برای بزرگتر نشان دادن بدن
- استفاده از استروئیدها یا سایر داروهای افزایش دهنده عملکرد.
- عزت نفس شما وابسته بر اندازه عضلات شما می باشد.
تفاوت دیسمورفی عضلانی با اختلالات خوردن
اگرچه که گاهی اوقات از دیسمورفی عضلانی با عنوان «بیگورکسی» یا «بی اشتهایی معکوس» یاد می شود، اما این عارضه زیر دسته اختلال خوردن نیست، علیرغم اینکه شباهت هایی با آن دارد.
اگرچه تصور شما از خودتان ممکن است شما را به پیروی از یک رژیم غذایی دقیق و زمانبر سوق دهد، اما هدف آن به جای کاهش چربی بدن، افزایش اندازه عضلات است. همچنین همه مبتلایان به دیسمورفی عضلانی اختلال در غذا خوردن ندارند.
علل و عوامل اختلال بدشکلی بدن
علل دقیق اختلال بدشکلی بدن نامشخص است، اما احتمالاً ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی در آن نقش دارند.
مطالعات نشان می دهد که ۸ درصد از افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن یکی از اعضای نزدیک خانوادهشان نیز اختلال بدشکلی بدن داشته است. این آمار نشان می دهد که ارث، شانس ابتلا به اختلال بدشکلی بدن را افزایش دهد.
تحقیقات همچنین نشان می دهد که برخی از افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن سطوح پایینی از انتقال دهنده عصبی سروتونین را دارند، اما ارتباط سروتونین با اختلال بدشکلی بدن هنوز ثابت نشده است.
مطالعات دیگر نشان می دهد که پردازش بصری در مغز ممکن است در افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن متفاوت باشد این امر می تواند نحوه مشاهده تصاویر را تغییر داده یا تحریف کند.
اگر فردی در دوران کودکی آزار جنسی، عاطفی یا فیزیکی تجربه کرده باشد، ممکن است بیشتر مستعد ابتلا به اختلال بدشکلی بدن باشد. عوامل اجتماعی، مانند مسخره شدن توسط دیگران در مورد ظاهر فیزیکی می تواند اثرات طولانی مدت داشته باشد.
بسیاری از ما در دوران کودکی قربانی قلدری یا زورگویی شدهایم و میدانیم که این موضوع چقدر میتواند برای افکار و احساساتمان مضر باشد.
فرهنگی که ما در آن زندگی می کنیم نیز تأثیر قابل توجهی بر درک ما از زیبایی و ظاهر فیزیکی دارد. در جامعه ما تاکید زیادی بر جذابیت ظاهری میشود.
ما در تلویزیون، مجلات و در سراسر رسانه های اجتماعی با تصاویر بدن های عالی بمباران شده ایم. تلاش برای مطابقت با این استانداردها می تواند احساساتی منفی در مورد ارزش و عزت نفس شما ایجاد کند، به خصوص اگر تمایلات کمال گرایی داشته باشید.
این می تواند نگرانی شما را در مورد جذابیت خود ظاهری افزایش دهد، زیرا جذابیت دیگران را بیش از حد ارزیابی می کنید. و به همین دلیل اختلال بدشکلی بدن می تواند منجر به احساس اضطراب، افسردگی و شرمندگی شود.
آیا رابطه ای بین BDD و OCD وجود دارد؟
بعضی از علائم BDD و OCD با هم همپوشانی دارند. هر دو معمولاً در دوران نوجوانی ظاهر می شوند و به صورت رفتارهای تکراری مانند کندن پوست و نگاه مداوم در آینه ظاهر می شوند.
اما اختلال خود زشت انگاری بر روی رفتارهای مرتبط با ظاهر متمرکز است، در حالی که افراد مبتلا به OCD می توانند انواع مختلفی از افکار و رفتارهای وسواسی را بروز دهند.
علاوه بر این، افراد مبتلا به اختلال خود زشت انگاری نسبت به افراد مبتلا به OCD در درک و تصدیق علائم خود مشکل بیشتری دارند. همچنین ممکن است به طور همزمان BDD و OCD داشته باشید، بنابراین تشخیص دقیق و درمان مناسب مهم است.
اختلال بدشکلی بدن، سلامت روان و اختلالات خوردن
ممکن است در کنار BDD سایر اختلالات روانی نیز وجود داشته باشد، مانند اضطراب یا افسردگی. رفتارهای تکراری به عنوان مکانیسم های مقابله ای برای تسکین بخشی به این اضطراب استفاده می شود.
تمرکز مداوم بر روی نواقص می تواند عملکرد روزانه را با ایجاد احساس اعتماد به نفس پایین، اضطراب اجتماعی، خجالت و شرم دشوار کرده و منجر به افسردگی شدید، افکار خودکشی و حتی اقدام به خودکشی شود. مهم این است که در سکوت رنج نکشید، بلکه به دنبال کمک و حمایت بگردید.
برخی از افراد مبتلا به اختلال خود زشت انگاری ، اختلالات خوردن نیز دارند. این مشکل می تواند شامل بی اشتهایی عصبی، پرخوری عصبی و اختلال پرخوری باشد.
افراد مبتلا به اختلالات BDD و خوردن، افکار منفی دائمی در مورد ظاهر خود دارند. با این وجود، تمایزاتی نیز بین این اختلالات وجود دارد. تشخیص اختلال خوردن باید شامل رفتارهای غذایی غیرطبیعی باشد که برای تشخیص BDD الزامی نیست.
کمک گرفتن برای اختلال بدشکلی بدن
اگر بر اساس لیست علائم، خود را دارای اختلال تشخیص می دهید و تصمیم گرفته اید به دنبال کمک باشید، یک گام مهم در جهت بهبودی خود برداشتهاید.
تحقیقات نشان می دهد که بسیاری از افراد مبتلا به اختلال خود زشت انگاری تا ده سال به جای اینکه به دنبال یک متخصص سلامت روان باشند، به متخصص پوست و زیبایی مراجعه می کنند!
ممکن است از مشکل خود خجالت بکشید و از این بترسید که اگر کمک بخواهید دیگران به شما برچسب «احمق» یا «خود شیفته» بزنند. اما مانند سایر اختلالاتی که ریشه در اضطراب دارند این مشکل نیز قابل حل کردن می باشد.
گزینه های درمانی برای اختلال بدشکلی بدن
درمان اختلال بدشکلی بدن شامل درمان فردی، گروهی و همچنین دارو درمانی است.
درمان شناختی-رفتاری (CBT)
این درمان تنها درمان روانشناختی برای BDD است که بر تغییر الگوهای فکری و رفتاری ناشی از این شرایط تمرکز دارد. در این شرایط درمانگر به شما کمک میکند موقعیتهایی را که باعث اضطراب میشوند شناسایی و مکانیسمهای مقابله سالمتری ایجاد کنید.
با کمکCBT، می توانید یاد بگیرید که از بیرون به خودتان نگاه کرده و بدن خود را از یک زاویهی عینی و منصفانه تر ببینید.
دارو درمانی
در حالی که هیچ دارویی برای درمان خاص اختلال خود زشت انگاری وجود ندارد، تحقیقات نشان داده است که مهارکنندههای بازجذب سروتونین (SSRIs) (نوعی داروی ضد افسردگی)، ممکن است به کاهش افکار و رفتارهای وسواسی که از نشانههای اختلال بدشکلی بدن (BDD) هستند کمک کند.
آن ها همچنین ممکن است علائم اضطراب و افسردگی را که اغلب با اختلال بدشکلی بدن (BDD) همراه هستند کاهش دهند.
خودیاری در درمان اختلال بدشکلی بدن.
نکته ۱: دوباره تمرکز کنید
در کنار مراجعه به مشاور، به یاد داشته باشید که خودیاری می تواند ابزار قدرتمندی باشد. افکار و رفتارهای بیاختیار نباید زندگی شما را کنترل کنند.
تمرکز مجدد زمانبر است، اما فواید زیادی برای سلامت روحی و جسمی شما دارد. دو راهبرد وجود دارد که ممکن است به شما کمک کند: تمرکز بر کارهای روزمره و مدیتیشن. این دو مکانیسم مقابله مکمل یکدیگر هستند و می توانند به بخشی از روال روزانه شما تبدیل شوند.
تمرکز بر کار روزمره
بسیاری از ما کارهای روزمره را به صورت خودکار انجام می دهیم. آیا هنگام شستن ظروف یا مسواک زدن دندان های خود، واقعاً به کاری که انجام می دهید فکر می کنید؟ یا ذهن شما سرگردان است؟ لیستی از کارهایی که به طور معمول باعث انحراف افکار شما می شوند تهیه کنید.
برای مثال، دفعه بعد که زمین را جاروبرقی می کشید، تمرکز حواس را امتحان کنید. حواس خود را درگیر کنید. چه صداهایی را با این کار مرتبط می دانید؟ آیا با حرکت جاروبرقی در اتاق، بوهای درون خانه تغییر می کند؟
اگر حواستان پرت شد، خودتان را شماتت نکنید. فقط به آرامی ذهن خود را به لحظه حال برگردانید. تمرین آگاهی به دور کردن تمرکز شما از بدن و هرگونه صحبت منفی با خود کمک می کند.
مراقبه
اگرچه مدیتیشن در آغاز ممکن است ناخوشایند باشد، اما با تمرین آسان تر می شود.
هرچه با مدیتیشن راحت تر شدید، می توانید مدت زمان تمرین را افزایش دهید. هدف این است که خود را متمرکز کنید و حواس خود را از افکار تکراری در مورد ظاهر پرت کنید.
یک مدیتیشن ساده برای درمان اختلال بدشکلی بدن
وضعیت نشستن راحت پیدا کنید. از خود بپرسید که من چه فکر و احساسی دارم؟ احساسات بدن من چیست؟ ۳۰ ثانیه را صرف جمع آوری این برداشت ها کنید بدون اینکه به آن ها عمل کنید یا سعی کنید هیچ فکری را از ذهن خود دور کنید.
در مرحله بعد، چشمان خود را ببندید و تمرکز خود را روی تنفس خود متمرکز کنید. به نحوه حرکت آن در داخل و خارج از بدن خود توجه کنید. در این اثنا سعی کنید ذهن خود را پاک کنید.
هر فکری که از ذهن شما عبور می کند را مانند ابری تصور کنید که از آسمان عبور می کند. حدود ۱ تا ۲ دقیقه را به این کار اختصاص دهید.
سپس آگاهی خود را به بقیه بدن خود گسترش دهید. به خود اجازه دهید بدون قضاوت فکر و احساس کنید. اگر متوجه شدید که روی احساسات خاصی تمرکز می کنید، به آرامی به خود بگویید «آرامش» یا «رها کن». این کار را ۱ تا ۲ دقیقه دیگر ادامه دهید.
نکته ۲: مهربانی را تمرین کنید
علاوه بر مدیتیشن، مهربانی با خود نیز شکل دیگری از ذهنآگاهی است. مطالعات نشان می دهد که افرادی که با خود مهربان تر هستند علائم بدشکلی بدن کمتری دارند.
روی روش هایی تمرکز کنید که می توان از این روش در زندگی روزمره خود استفاده کرد تا به کاهش استرس و اضطراب شما کمک کند. یادگیری پذیرش عیوب خود، به ویژه در زمان های چالش برانگیز، بخشی از مهربانی با خود است.
بسیاری از ما با دیگران مهربان تر از خودمان رفتار می کنیم. گفتگوی منفی با خود، تنها منجر به بررسیهای وسواس گونه در مورد ظاهر و تصویر مخدوش از خود می شود. این گفتگوی درونی ممکن است آنقدر برای ما عادت شود که حتی متوجه سازوکار مضر آن هم نشویم.
به این فکر کنید که چگونه با یک دوست یا یکی از عزیزانتان صحبت می کنید و همان لحن دلسوزانه و همدلی را با خود به کار بگیرید. ابراز عشق به خود و پذیرش خود، علیرغم نقص هایمان، گام مهمی در روند درمان است.
افرادی که سوء استفاده و بی توجهی را تجربه کرده اند، بیشتر در معرض انتقاد از خود هستند. هنگامی که شما مهربانی را با خود را تمرین می کنید، هنوز افکار و احساسات آسیب رسان حضور دارند، اما آن ها به اندازه قبل شما را پریشان نمیکنند.
هنگامی که متوجه خودگویی منفی شدید، می توانید کوششی متقابل برای گفتن جملات تاکیدی مثبت انجام دهید.
باور کنید یا نه، حتی چند دقیقه همدردی با خود می تواند کل روز شما را تغییر دهد. ممکن است با استفاده از کلمات دلسوزانه و حمایت از خود متوجه شوید که احساس شرمندگی کمتری دارید.
تکرار عباراتی مانند «من لایق محبت و مهربانی هستم» به تدریج جایگزین خودقضاوتی مداوم می شود. رفتار محبت آمیز با خود می تواند افکار و رفتارهای شما را تغییر دهد و احساس اعتماد به نفس و ارزشمندی را در شما تقویت کند.
نکته ۳: عادت روزانهای برای خود ترتیب دهید
نوشتن افکار، احساسات و عواطف در دفتر خاطرات، راهی عالی برای بیان احساست و افکار خود است. نیازی نیست که یک متن طولانی یا رسمی بوده یا املا و دستور زبانش صحیح باشد. این تمرین می تواند به سادگی یادداشت چند کلمه باشد.
هر روز چند دقیقه وقت بگذارید و اجازه دهید نوشتههایتان به طور طبیعی جریان پیدا کنند. داشتن زمان مشخصی برای انجام این کار و استفاده از یک دفترچۀ مشخص، می تواند کمک کننده باشد.
نوشتن افکار و احساسات می تواند به عملکرد بهتر روزانه کمک کند. ممکن است تعجب کنید که این ابزار تا چه حد اضطراب شما را کاهش می دهد و خلق و خوی شما را بهبود می بخشد. یاددشت روزانه همچنین می تواند راهی برای اولویت بندی مشکلاتی باشد که با آن روبرو هستید.
با پیگیری علائم اختلال بدشکلی بدن، می توانید محرک ها را مشخص کنید و روی کنترل موثرتر آن ها با کمک تمرکز حواس و مراقبه کار کنید.
نکته ۴: پیش بینی های منفی را کاهش دهید
هنگامی که در مدیریت افکار خود مهارت بیشتری پیدا کردید، می توانید قبل از اینکه با یک موقعیت تحریک کننده مواجه شوید از این راهبردهای مقابله ای استفاده کنید.
این روش ها در هر جایی که نسبت به ظاهر خود احساس نگرانی می کنید، مانند جشن تولد یا کنفرانس کاری یا اتاقی پر از غریبه ها به کار شما می آیند.
اگر (BDD) اختلال بدشکلی بدن دارید، ممکن است پیشبینیهای منفی در مورد چگونگی پیش رفتن رویدادهای خاص داشته باشید.
و در این شرایط بدترین چیزها را تصور می کنید: مثلاً همه شما را مسخره کنند، یا اینکه تنها می مانید و به دلیل عیبی که دارید هیچ کس نمیخواهد با شما معاشرت کند. با این حال، در حقیقت، واقعیت بسیار کمتر ناراحت کننده است.
دفعه بعد که گرفتار اضطراب شدید، بدترین ترس های خود را در دفتر خاطرات خود بنویسید. هنگامی که آن ها را تایید کردید، سعی کنید به یک نتیجه واقعی تر برسید.
به جای اینکه فکر کنید «هیچ کس با من صحبت نمی کند.» بنویسید «شاید با شخص جدیدی ملاقات کنم و گفتگوی جالبی داشته باشیم.» با این حال، مهم است که در خیالپردازی زیاده روی نکنید تا منجر به ناامیدی شما نشود.
برای مثال، به جای تصور اینکه «همه به من میگویند زیبا هستم» یا «عشق زندگیام را ملاقات خواهم کرد»، انتظارات کوچکتر و در عین حال مثبت تری را در نظر بگیرید.
نکته ۵: به دنبال حمایت اجتماعی باشید
خود را از دیگران جدا نکنید. شبکه نزدیکان شما شامل خانواده و دوستان، عمیقاً به سلامت و رفاه شما اهمیت می دهند، با این حال، گروههای پشتیبانی زیادی هم وجود دارند که منحصراً به اختلال بدشکلی بدنBDD) ) اختصاص داده شدهاند.
این گروه ها محیط امنی را ارائه می دهند که در آن می توانید آشکارا در مورد چالش های خود صحبت کنید. همچنین فرصتی برای حمایت و تشویق دیگران به دست میآورید. برخی از جلسات نیز به صورت مجازی ارائه میشوند، که اگر در یک منطقه دورافتاده زندگی میکنید مناسب می باشد.
فعال بودن و به عهده گرفتن مسئولیت سلامتی بسیار مؤثر است. این کار میتواند فرصتهای جدیدی را برای بازیابی خود و عبور از چالشهای BDD ایجاد کند.
چگونه به کودک مبتلا به اختلال بدشکلی بدن کمک کنیم؟
اختلال بدشکلی بدن اغلب در حدود سن ۱۲ یا ۱۳ سالگی شروع می شود. به عنوان والدین، ممکن است در تشخیص این اختلال و تمایز دادن آن با سایر مشکلات نوجوانان مشکل داشته باشید.
تحقیقات نشان می دهد که اختلال بدشکلی بدن اغلب کمتر شناخته شده و کمتر تشخیص داده می شود.
این امر می تواند به دلیل وجود علائم مشترک میان اختلال بد شکلی بدن با سایر مشکلات سلامت روان، مانند افسردگی، اختلال وسواس فکری-بیاختیاری و اضطراب اجتماعی باشد. خبر خوب این است که برنامههای درمانی اغلب مشابه است و می تواند به درمان همهی این اختلالات کمک کند.
در اینجا چند راه برای حمایت از فرزند یا عزیزانتان آورده شده است:
اطلاعات خود را در مورد اختلال بدشکلی بدن افزایش دهید. این اختلال اغلب برای دیگران غیرقابل درک است.
زیرا در واقعیت، نقصهای فیزیکی که مبتلایان روی آنها تمرکز دارند، بیاهمیت یا بسیار جزئی هستند. با این حال، مهم است که بدانیم ناراحتی مبتلایان کم و جزئی نیست و باید از راه همدلی و درک، با مشکل آن ها برخورد کنیم.
یک محیط حمایتی برای تشویق به درمان ایجاد کنید. زمان باکیفیتی را کنار آن ها بگذرانید و به او اطمینان دهید که به او اهمیت می دهید.
حتی اگر آن ها اطمینان شما را در مورد ظاهرشان رد کنند، حمایت شما را احساس خواهند کرد. سعی کنید آن ها را به چیزی مجبور نکنید و احساس گناه در آن ها ایجاد نکنید.
مهارت شنیداری خود را تقویت کنید. گاهی اوقات این که به کسی بفهمانید مایل به شنیدن حرف های آن ها هستید، دشواری زیادی دارد. اگر آن ها به شما اعتماد کردند، سعی کنید از قضاوت خودداری و واکنش های خود را کنترل کنید.
همانطور که آن ها را تشویق می کنید به دنبال درمان باشند، به جای آنکه به آن ها بگویید رفتارشان چقدر شما را نگران می کند، بر این تمرکز کنید که چگونه می توانند از حمایت متخصص بهره مند شوند.
از خودتان مراقبت کنید
توجه داشته باشید که عزیزتان از شرایط خاصی رنج میبرد که ممکن است فراز و نشیب هایی را هم به همراه باشد. انتظار شرایط سخت را هم داشته باشید و هرگز از مراقبت از خود غافل نشوید. ممکن است مراجعه به درمانگر یا پیوستن به گروه پشتیبانی به شما کمک کند.