صحبت با کودکان در مورد طلاق، روانشناسی بچه‌های طلاق، بازی درمانی کودکان طلاق، بچه‌های طلاق در نوجوانی و بچه‌های طلاق موفق در این مقاله آمده است. کودکان طلاق از شما سؤال‌های مفصل زیادی می‌پرسند، پس پاسخ‌هایی را آماده کنید. مهم‌تر از همه این است که به آن‌ها اطمینان دهیم که هنوز هم مورد مراقبت و عشق بی‌چون‌وچرا قرار خواهند گرفت. “مسائل اصلی جدایی، تغییر و ازدست‌دادن است” بچه‌ها هر دو را بسیار ترسناک می‌یابند. بعضی از بچه‌ها به طور آشکار ناراحت و یا عصبانی هستند، درحالی‌که بچه‌های دیگر ممکن است انکار کنند که در مورد آن احساسی دارند.

روانشناسی بچه های طلاق

 بچه‌ها در دوران مدرسه‌ای می‌توانند به طور شگفت‌انگیزی انعطاف‌پذیر بوده و انطباق پیدا کنند. اینکه چگونه با آن‌ها قبل، در هنگام و بعدازاین که طلاق اتفاق می‌افتد، صحبت می‌کنید، تفاوت زیادی در نحوه کنارآمدن آن‌ها در طولانی‌مدت خواهد داشت.

 در حال حاضر آنچه که آن‌ها بیشتر از هر چیز به آن نیاز دارند، اطمینان و ثبات در رویه‌هایی است که به آن‌ها اتکا دارند. خبرهای بد را به کودک خود منتقل نکنید، اگر شما و همسرتان در مورد جدایی یا طلاق فکر می‌کنید، آن را تا زمانی که مطمئن نشده‌اید که قطعی است نزد خود نگه دارید. شنیدن این که”پدر و مادر درباره طلاق فکر می‌کنند”، به‌اشتباه کودک شما را گیج می‌کند.

صحبت با کودکان در مورد طلاق

 در صحبت با کودکان در مورد طلاق موارد زیر را رعایت کنید:

  • هنگامی که کودک خبر طلاق را می‌شنود ناگهان احساس ناامنی و تنهایی می‌کند، او به شما نیاز دارد که کنارش باشید و او را تنها نگذارید.
  • در حالت ایده‌آل، والدین باید اخبار را به‌عنوان یک تیم به فرزند خود منتقل کنند. اینکه با هم به فرزندتان مسئله را بگویید، از سردرگمی او اجتناب می‌کنید؛ زیرا او فقط یک نسخه از داستان را می‌شنود.
  • طوری صحبت کنید که کودکتان آن را درک کند، توضیح اولیه را به بیش از چند جمله کلیدی گسترش ندهید.
  • این‌گونه شروع کنید “مامان و بابا خیلی فکر کرده‌اند”، سپس توضیح دهید که برای مثال مامان در حال رفتن به یک آپارتمان جدید است.
  • قبل از مکالمه در مورد روزها و زمان‌های بازدید با همسرتان صحبت کنید تا بتوانید این اطلاعات را با کودک به اشتراک بگذارید. این کار کودک شما را آسوده‌خاطر می‌کند که او همچنان به دیدن هر دو والدین خواهد رفت و برنامه‌ای برای این کار وجود دارد.
  • اگر کودک شما استدلال منطقی بشنود، این واقعیت را تأیید کرده و می‌فهمد که شما سعی دارید بهترین کار را برای خانواده انجام دهید.
  • به فرزندتان بگویید که طلاق تقصیر او نیست. کودکان ممکن است خود را برای جدایی شما سرزنش کنند، حتی اگر چنین نگویند. کودک شما ممکن است فکر کند که این تغییر به این دلیل اتفاق افتاده که او اتاق خود را تمیز نکرده و یا در مدرسه عملکرد خوبی نداشته است.

مدیریت فرزندان طلاق

کودک طلاق دچار مشکلات زیادی است حتی اگر آن را بیان نکند. برای مدیریت شرایط فرزندان طلاق موارد زیر را در نظر داشته باشید:

۱. از سرزنش اجتناب کنید.

باوجوداینکه ممکن است عصبانی باشید، اما همسرتان را به‌خاطر جدایی سرزنش نکنید و در مقابل فرزندتان بحث نکنید، همچنین جزئیات مربوط به یک رابطه غیرمشروع یا مسائل مالی را نزد خود نگه دارید. شما ممکن است احساس ناراحتی کرده و بخواهید به کودک خود در مورد رفتار ناشایست همسرتان بگویید. اما کودکان این امر را به‌عنوان یک خیانت و یا بدتر از آن می‌پندارند. اگر پدر به مامان “دروغگو” یا “خیانت‌کار” بگوید، کودک شروع می‌کند تا خود را نیمی از مادر ببینند و به‌عنوان نیمه دروغگو و نیمه متقلب خود به آن بنگرند.

۲. جزئیات را در اختیار فرزندتان قرار ندهید.

پرونده و مسائل طلاق را مخفی نگه دارید. در مورد مسائل حقوقی، حتی هنگامی که کودکتان می‌تواند صدای شما را بشنود، صحبت نکنید و تنها در مورد مسائل قطعی لازم با کودکتان صحبت کنید.

۳. فرزندتان را تبدیل به عامل جاسوسی نکنید.

در برابر وسوسه گرفتن اطلاعات در مورد آنچه که همسر سابقتان انجام داده یا گفته است، مقاومت کنید. مهم نیست که چقدر ممکن است کنجکاو باشید، سعی نکنید فرزندتان را مجرم کنید. در مورد این واقعیت که مامان و بابا دوباره با هم زندگی نخواهند کرد، با او صادق باشید. بچه‌های مدرسه‌ای ممکن است فانتزی‌های قوی در مورد زندگی مجدد والدین خود با هم داشته باشند. در این سن، کودک سعی می‌کند که برای آشتی یا کاهش تنش بین والدین خود اقدام کند. اطمینان حاصل کنید که انتظارات غیرواقعی را ایجاد نمی‌کنید.

۴. رویه ثابت

رویه‌ها را ثابت نگه دارید. طلاق می‌تواند حفظ رویه‌ها و یا حتی مرتب بودن خانه را سخت کند. اما ادامه برنامه منظم کودک، در خانه مادر و پدر، باعث می‌شود کودکان احساس امنیت کنند. تا جایی که ممکن است، زمان‌های غذا باید بین دو خانوار یکسان باشد، علاوه بر این اطمینان حاصل کنید که نحوه برخورد با کودکان طلاق در مدرسه اهمیت زیادی دارد. هرچه چیزهای بیشتری برای فرزند شما ثابت باقی بماند، احساس ثبات بیشتری خواهد کرد. اجازه ندهید همه چیز به هرج‌ومرج تبدیل شود.

۵. عشق را به جریان بیندازید.

درک و پذیرش طلاق برای کودکان دشوار است. درحالی‌که کودک شما خود را با این شرایط تطبیق می‌دهد و به محبت و توجه زیادی از جانب شما نیاز دارد، در برابر اینکه به طور مداوم با تلفن صحبت کند و یا تلویزیون ببیند مقاومت کنید. زمان بیشتری او را در آغوش بگیرید. همان‌طور که شما از شبکه حمایتی خویشاوندان و دوستانتان در حال حاضر بیشتر از همیشه بهره‌مند هستید، فرزند شما نیز به در آغوش گرفته‌شدن و بوسیدن بیشتر نیاز دارد.

۶. صحبت کردن را ادامه دهید.

حتی پس از آنکه همه چیز را به او گفتید، آمادگی داشته باشید که پاسخ‌ها و توضیحات بیشتری برای چند هفته یا حتی ماه‌ها به او بدهید. اطمینان حاصل کنید که فرزند شما می‌داند که شما در هر زمان برای پرسش‌های در مورد طلاق آماده هستید، حتی اگر آنچه شما واقعاً می‌خواهید این است که درباره آن صحبت نکنید، با روی گشاده باید به سؤالات کودک خود جواب دهید.

پیشنهاد مشاور: ۱۱ اثرات مثبت طلاق برای کودکان

سؤالات معمول کودک درباره طلاق

  • طلاق چیست؟ «طلاق به این معنی است که مامان و بابا دیگر با هم زندگی نخواهند کرد. اما ما همیشه پدر و مادر تو هستیم و همیشه تو را دوست خواهیم داشت.» به‌آرامی سعی کنید بفهمید که فرزندان به‌طورکلی درباره طلاق چه باوری داشته و چه می‌داند این امر به شما در درک مفاهیمی که فرزندان شما درباره طلاق دارند.
  •  چرا شما دارید طلاق می‌گیرید؟ جزئیات زیادی را بیان نکنید و تأکید بر “ما” را حفظ کنید.
  •  اگر دلم برای مامان یا بابا تنگ شد چی؟ فرزند شما احتمالاً راحت نخواهد بود (مگر اینکه همسر شما بدرفتار باشد یا در خانه دعوای زیادی باشد). رنجیده نشوید اگر او برای نبود همسرتان ناراحت می‌شوند، و اجازه دهید ناراحتی خودش را تخلیه کند. به او بگویید من می‌دانم که تو ناراحت، و مامان هم دلتنگ تو خواهد شد. حتی اگر او را زیاد نمی‌بینی، ولی می‌توانی با او هر روز صحبت کنی. او خیلی دور نیست. تو در خانه او یک‌تخت ویژه داری و هر هفته او را می‌بینی.
  •  من کجا می‌خوابم؟ در این سن، فرزند شما سؤالات زیادی در مورد چگونگی تأثیر طلاق بر زندگی روزمره‌اش خواهد داشت: “آیا هنوز هم به مدرسهٔ خودم می‌روم؟ “چه کسی من را به کلاس ژیمناستیک می‌رساند؟ این موارد ممکن است برای شما بی‌اهمیت باشد، اما نگرانی بسیار جدی برای او هستند، بنابراین به جزئیات بپردازید: تو هنوز هم در خانه‌مان در اینجا زندگی می‌کنی. در خانه جدید مامان نیز اتاق‌خواب خاص خود را داری.
  •  کی از مامان مراقبت می کنه؟ فرزند شما ممکن است در مورد همسرتان که در حال ترک خانه است، نگران باشد. به فرزندتان اطمینان دهید که همسر سابق شما حالش خوب خواهد بود.

بازی درمانی کودکان طلاق

  1.  خمیربازی: این بازی به کودک کمک می‌کند تا احساسات خود را بهتر بیان کند. به‌تدریج که شروع در مورد صحبت در مورد والدینش می‌گیرد با خمیر نشان می‌دهد که چه احساسی دارد. در این لحظه بازی درمانگر باتوجه‌به نشانه‌های کودک و ویژگی مجسمه خمیری هر چیزی که لازم است را در مورد روحیه کودک درک می‌کند.
  2.  برچسب: بسیاری از کودکان نمی‌توانند هنگام طلاق احساسات خود را به‌درستی بیان کنند. در این بازی درمانگر شروع به بحث می‌کند به طور مثال می‌پرسد، خب ما در اینجا قرار است با برچسب‌های مختلف در مورد احساسات متفاوت صحبت کنیم، به طور مثال چه چیزی باعث خوشحالی تو می‌شود؟
  3.  گل‌بازی: در این بازی سؤال اصلی این است که در لحظه حال چه احساسی داری؟ یک‌تکه گل می‌تواند نشانه احساسات زیادی باشد و کودک هنگام تقسیم‌کردن آن چیزهای زیادی در مورد احساسات پنهان خود می‌گوید که درمانگر تمام آن‌ها را متوجه می‌شود.
  4.  نقاشی: یکی از بازی‌های اصلی نقاشی است کودک با نقاشی خود نشانه‌های زیادی نشان می‌دهد که چه دیدگاهی در مورد خانه، خانواده و وضعیت زندگی خود دارد.
  5.  عنوان: در این مرحله درمانگر از کودک می‌خواهد تا برای نقاشی‌های خود عنوانی تعیین کند. درمانگر از همین عنوان متوجه موارد زیادی در مورد احساسات کودک می‌شود. علاوه بر این نقاشی‌ها را به ترتیب تاریخ معرفی کرده و از کودک می‌خواهد با آن‌ها داستان‌سازی کند.

بچه های طلاق در نوجوانی

اگر کودک طلاق را درک نکرده یا با آن کنار نیایید و والدین از مشاور کمک نگیرند در نوجوانی درگیر مشکلات شدید و نگران‌کننده زیر می‌شوند:

  • افسردگی
  • سرپیچی
  • افزایش استرس
  • مشکل در ایجاد روابط صمیمانه
  • افت تحصیلی
  • مشکلات رفتاری
  • مشکل در خوابیدن
  • مشکل کنترل خشم
  • مشکل در کنار آمدن با دیگران (مانند خواهر و برادر، والدین، همسالان و غیره)
  • سوء مصرف مواد
  • خودکشی
  • مشکلات شخصیتی

منبع : صحبت با کودکان در مورد طلاق

طلاق توافقی | هر آنچه نیاز است بدانید تا ضرر نکنید

طلاق توافقی، همه آنچه می خواستید بدانید

طلاق توافقی معمولا در سازش و مسالمت به انجام می رسد، اما بر روی زندگی شما و فرزندان تاثیرگذار می باشد و نباید بی گدار بی آب بزنید و بهتر است قبل از طلاق همه جوانب آن را در نظر بگیرید و در این نوع طلاق همه چیز به توافق زن و مرد بستگی دارد و در کنار آن الزامات قانونی تعیین کننده می باشد.

در طلاق توافقی ابتدا زن و شوهر در مورد مسائلی که به زندگی مشترک آن ها مربوط می شود مانند مهریه، نفقه، حضانت بچه ها و جهیزیه توافق می کنند و بعد اقدامات لازم را برای طلاق انجام می دهند برای انجام این کارها می توانید وکیل بگیرید یا به طور شخصی مراحل را پیگیری کنید و همچنین قبل از طلاق باید از مشاور و رواننشاس کمک بگیرید و با او صحبت کنید تا از تصمیم خود پشیمان نشوید.

مشاور طلاق قبل از این که تصمیم نهایی را بگیرید بسیار برای شما مفید و کارگشا خواهد بود و می تواند راهکارهای مناسبی را برای شما ارائه دهد.

طلاق توافقی چیست؟

طلاق توافقی یکی از انواع طلاق در ایران می باشد و بر اساس آمار بیان شده حدود ۳۰ درصد از طلاق ها در دادگاه به صورت توافقی انجام می شوند، زمانی که زن و شوهر نمی توانند در کنار یکدیگر زندگی کنند و با توجه به شرایط و روابط زندگی زن و شوهر در کنار یکدیگر امکان پذیر نمی باشد، در این صورت هر دو اتفاق نظر می کنند تا از یکدیگر جدا شوند.

در اکثر موراد قبل از طلاق توافقی میان زن و شوهر طلاق عاطفی روی داده است که در این شرایط مرد یا زن در دادگاه خانواده درخواستی جهت صدور گواهی عدم امکان سازش و اجرای صیغه طلاق توافقی ارائه می دهند و علاوه بر این زوجین تمام شرایط مالی و غیرمالی که مربوط به حقوق ناشی از عقد می باشد را بر اساس توافقات خود معلوم و مشخص می کنند.

آسیب های طلاق توافقی

اگر چه طلاق توافقی در اکثر موارد به صورت مسالمت آمیز بین زوجین به وجود می آید اما نباید شما تصور کنید زمانی که همه چیز به صورت توافقی اتفاق می افتد پس آسیبی به طرفین وارد نمی شود، طلاق توافقی هم مانند طلاق دیگر با آسیب های روانی و اجتماعی جدایی زن و شوهر و فرزندان همراه می باشد فقط احتمال دارد این طلاق با دعوا و جار و جنجال همراه نباشد.

طلاق عاطفی بر روی ذهن و دل طرفین اثرات عمیقی می گذارد و تا مدت ها زن و شوهر را از یکدیگر دور می کند و رابطه صمیمی با یکدیگر ندارند و بر اساس نظریه روانشناسان زنان تا دو سال و مردان تا ۴ سال بعد از طلاق نباید به فکر ازدواج مجدد باشند.

طلاق توافقی فرصت ازدواج مجدد را به خصوص برای زنان کمتر می کند و تمامی این آسیب ها زمانی افزایش می یابد و عمیق تر می شود که پای بچه در میان باشد.

پیشنهاد مشاور: اشتباهات مهلک که به طلاق و جدایی ختم می شوند

نقش خانواده ها

نقش خانواده ها در طلاق توافقی و کاهش آسیب های آن می تواند بسیار مفید و موثر باشد زن و شوهر احتمال دارد جلوی دخالت های خانواده ها را بگیرند اما بزرگ تر های فامیل می توانند نقش میانجی گری داشته باشند و تا جایی که امکان دارد همه چیز با به سمت تفاهم بیشتر ببرند، زمانی که طلاق صورت می گیرد خانواده ها می توانند بر روی آرامش فرزندشان اثر بگذارند، به عنوان مثال نشان دهند اگر چه پدر و مادر از یکدیگر جدا شده اند اما خانواده هنوز سرجایش است و بچه ها دارای پایگاه و تکیه گاه می باشند.

حضانت فرزندان

بر اساس قوانین ایران اگر فرزند زیر ۷ سال سن داشته باشد حضانت او به مادرش سپرده می شود و اگر بیش از ۷ سال سن داشته باشد حضانت به پدر او داده می شود مگر این که پدرش اختیار او را به مادر فرزندان تفویض نماید، در هر صورت فرزندان چه پیش مادر باشند چه پیش پدرشان به خاطر به هم ریختگی زندگی خانوادگی معمولی خود با صدماتی رو به رو می شوند.

زن و شوهر و خانواده های آن ها باید تلاش کنند تا با همکاری یکدیگر تا جایی که امکان دارد آسیب هایی که به خاطر طلاق توافقی بر روی فرزندان به وجود می آید را کاهش دهند.

مراحل طلاق توافقی

اگر می خواهید مراحلی که باعث طلاق توافقی می شود را به صورت گام به گام بدانید باید اطلاعات خود را در زمینه طلاق توافقی افزایش دهید که در زیر این مراحل به صورت خلاصه به ترتیب زیر می باشد.

  • ابتدا لازم است تا در مورد جدایی از هم به تفاهم برسید.
  • حال باید از وکیل متخصص که در زمینه امور خانواده و طلاق تجربه دارند وقت بگیرید و به صورت حضوری مدارک خود را به آن ها تحویل دهید.
  • بعد از آن باید در دفتر وکالت حاضر شوید و توافقات خود را در مورد مسائل مهریه، حضانت فرزندان و دیگر موارد مکتوب نمایید.
  • پس از آن هر کدام از شما صورت جلسه ای که وکیل برای شما تنظیم کرده است را امضا نمایید.
  • اقدامات بعدی طلاق توافقی توسط وکلا انجام می شود و جلسات مشاوره بدون نیاز به زوجین صورت می گیرد.
  • در مرحله بعد زن باید به آزمایشگاه برود و برگه عدم بارداری را تحویل وکیل دهد.
  • در مرحله آخر صیغه طلاق در دفتر خانه و با حضور زوجین و وکلا جاری می شود.
  • سند طلاق صادر شده و در اختیار شما قرار می گیرد.

مدارک لازم برای طلاق توافقی

لازم است هر کدام از زوجین مدارک هویتی خود را برای ارائه به دادگاه در دست داشته باشند و مدارک که برای طلاق توافقی مورد نیاز است شامل موارد زیر می شود.

  • اصل سند ازدواج ( در صورتی که سند ازدواج به هر دلیلی نبود می توانید رونوشت آن را در دفترخانه ای که عقد انجام شده است دریافت نمایید.)
  • اصل شناسنامه زوجین
  • اصل یا کپی کارت ملی زن و مرد

طلاق توافقی بدون حضور زوجین

ممکن است به هر دلیل از جمله طلاق عاطفی که در میان شما صورت گرفته است حاضر نباشید تا در جلسات دادگاه شرکت کنید و مراحل طلاق را انجام دهید در این صورت زن و مرد هر دو وکیلی را برای خود انتخاب می کنند تا تمام مراحلی که مربوط به طلاق توافقی می شود را پیگیری کنند.

در این شرایط هر دو وکیل در دادگاه حاضر می شوند و کارهای طلاق توافقی مانند انجام مشاوره، ثبت دادخواست، جلسه رسیدگی دادگاه، ثبت طلاق در دفترخانه طلاق و غیره را به جای موکلان خود انجام می دهند.  هزینه های ثبت طلاق توافقی معمولا بیش از یک میلیون تومان می باشد.

اول طلاق بعد پشیمانی / چه کارهایی پیش از طلاق باید انجام داد؟

طلاق توافقی چقدر طول می کشد؟

معمولا زمان طلاق توافقی بسیار کوتاه می باشد در صورتی که زن و مرد به جدایی راضی باشند بعد از یک یا چند جلسه که دادگاه دستور آن را داده است در مدت زمان کمتر از یک ماه طلاق صورت می گیرد مگر این که یکی از زوجین وسط کار پشیمان شود و یا در دادگاه طوری رفتار کند که تمایل دارد زندگی مشترک خود را ادامه دهد.

در صورتی که قاضی متوجه شود طلاق را به تعویق می اندازد و در صورتی که وکیل بگیرید مراحل طلاق تواقفی خیلی سریع تر انجام خواهد شد.

مهریه در طلاق توافقی

در سال های اخیر درخواست های طلاق افزایش یافته است و می دانیم که مهریه مبلغی است که  مرد در زمان عقد به همسر خود می پردازد و یا مکلف است که هر وقت همسرش بخواهد آن را به او پرداخت کند، مهریه برای زن یک نوع پشتیبانی مالی حساب می شود. بعد از طلاق زن با دشواری های زیادی رو به رو می شود و او با از دست دادن جوانی و زیبایی اش امکان کمتری برای ازدواج مجدد دارد.

اما مرد با توجه به این که استعداد خاص بدنی دارد به راحتی می تواند در اجتماع نفوذ کند و تسلط و امکان بیشتری برای ازدواج مجدد دارد، هم چنین در حالت توافقی زن و مرد باید با یکدیگر توافق کنند که مهریه به چه صورت پرداخت شود احتمال دارد زن مهریه خود را ببخشد و یا مرد به اختیار خود به طور کامل مهریه را پرداخت نماید.

این مسئله به مواردی مانند وجدان مرد، وضعیت مالی او و توافق میان دو طرف بستگی دارد و اگر اختلاف به خاطر مهریه به وجود آید و حل نشود ممکن است طلاق از حالت توافقی خارج شود و جرو بحث هایی میان آن ها به وجود آید.

کلام آخر

در طلاق توافقی زن و مرد سعی می کنند تا بر سر موضوعات مختلف از جمله مهریه با یکدیگر به توافق برسند اما با این وجود طلاق توافقی می تواند برای هر دو طرف آسیب های زیادی به همراه داشته باشد و در صورتی که پای کودک در میان باشد این شرایط برای او سخت تر از قبل می شود. لازم است از همان ابتدا که تصمیم به طلاق می گیرید با مشاور و روانشناس در ارتباط باشید تا بتوانید آسیب های اجتماعی را به حداقل برسانید.

همچنین بهره بردن از مشاوره طلاق به شما کمک می کند تا برای آخرین بار موقعیت و شرایط زندگی خود را مورد تحلیل و بررسی قرار دهید و در صورتی که امکان داشت با همسرتان به تفاهم برسید و از طلاق گرفتن منصرف شوید در این راستا مرکز مشاوره ستاره ایرانیان به صورت تلفنی و حضوری پاسخ گو شما می باشد.

منبع : طلاق توافقی | هر آنچه نیاز است بدانید تا ضرر نکنید

۱۱ اثرات مثبت طلاق برای کودکان | نکاتی برای کمک به فرزندان

اثرات مثبت طلاق برای کودکان نکته ای است که معمولا به آن توجه نمی شود. بسیاری از ما از طریق تلویزیون، رسانه‌های اجتماعی یا اخبار از ناخوشایندی طلاق آگاه هستیم.

علاوه بر این دوستان، اقوام و همکارانی داریم که طلاق های سختی را پشت سر گذاشته اند. در نتیجه، تصور اینکه چه زمانی طلاق برای کودکان مفید است، ممکن است دشوار باشد.

به شرطی که هر دو والدین در طول رویدادی که در نهایت زندگی خود و فرزندشان را تغییر می‌دهد، واقعاً گام بردارند و حمایت لازم را از فرزندان خود ارائه کنند، طلاق آسیب کم تری را به همراه دارد.

اثرات مثبت طلاق برای کودکان و نقش مشاور

البته توجه داشته باشید که طلاق همیشه برای کودک « بد» می باشد و آسیب هایی را به همراه دارد. اما اگر طلاق درست صورت بگیرد و طرفین به کودک اهمیت بدهند می توانند اثرات مثبت طلاق برای کودکان را به همراه داشته باشد بنابراین حتما پس از طلاق با مشاور صحبت کنید تا کودک خود را در بهترین شرایط بزرگ کنید.

آنچه مهم‌تر از همه به یاد داشته باشید این است که همیشه نمی‌توان فرزندان را در خانواده‌ای با دو والد شاد بزرگ کرد.

وقتی والدین نمی توانند به موارد فوق دست یابند، فرزندانشان بهتر است به جای زندگی با دو بزرگسال ناراضی زیر یک سقف، با دو والدین شاد در دو خانواده جداگانه زندگی کنند. طلاق در این شرایط می تواند برای کودکان مفید باشد.

۱. حذف سوء استفاده

متأسفانه والدین می توانند از یکدیگر و همچنین فرزندان خود سوء استفاده کنند. بدیهی است که حذف کودکان از چنین محیط های سمی از چندین جهت برای آن ها مفید است.

۲. از بین رفتن تنش | اثرات مثبت طلاق برای کودکان 

وقتی تنش در محیط خانه از بین می رود، بچه ها آرام تر می شوند. رفتارهای کودکان اغلب با سطح تنش در فضای خانه‌ منطبق است. هنگامی که طلاق جدایی رخ می دهد، شدت تنش در محیط محو می شود و رفتارهای کودکان آرام تر می شود.

۳. انعطاف پذیرتر و سازگارتر

فرزندان طلاق باید راهبردهای مقابله‌ای را ایجاد کنند که همسالان شان تا سال‌ها بعد با آن‌ها مواجه نمی‌شوند. علاوه بر این، فرزندان والدین مطلقه با شرایط مختلف سبک زندگی سازگارتر می شوند. آن ها با موفقیت و به طور منظم بین خانه مادر و خانه پدر جابه جا می شوند.

۴. همدلی

تغییری که طلاق در خانواده‌هایشان ایجاد می‌کند، باعث می‌شود که برخی از فرزندان والدین مطلقه نسبت به مشکلات دیگران دلسوزی بیشتری داشته باشند. وقتی همسالانشان مشکلات خانوادگی دارند، فرزندان والدین طلاق گرفته می توانند با آن مشکلات ارتباط برقرار کنند.

با دیدن طلاق والدین خود، بسیاری از کودکان از تجربیات آن ها استفاده می کنند و آن را در موقعیت های دیگر به کار می برند. بنابراین، به عنوان مثال، اگر ببینند که یکی از دوستان خود دچار مشکل شده است، اغلب به او کمک می کنند. بنابراین شخصیت حمایت کننده پیدا می کنند.

۵. خودکفایی

یکی از مهم ترین اثرات مثبت طلاق برای کودکان خودکفایی می باشد. زیرا هر دو والد مطلقه اغلب پس از جدایی به طور تمام وقت کار می کنند تا بتوانند زندگی خود را اداره کنند. در چنین شرایطی، کودکان بیشتر به خود متکی می شوند. بسیاری از کودکان طلاق اغلب از مدرسه یا فعالیت های بعد از مدرسه به خانه باز می گردند قبل از اینکه والدینشان از سر کار برگردند.

آن‌ها یاد می‌گیرند که «از خود دفاع کنند». اغلب، آن ها شروع به انجام کارهای خانه می کنند، وعده های غذایی خود را درست می کنند.

۶. والدین مطلقه به فرزندان خود الگو می‌دهند که آن ها شایسته داشتن یک رابطه مناسب هستند

در این صورت طلاق به فرزندان نشان می‌دهند که به ازدواج ناسالم یا ناخوشایند رضایت ندهند. پس از طلاق، در نهایت والدین مطلقه روابط جدیدی را آغاز می کنند. در نتیجه، کودکان شاهد خوشحالی والدین خود هستند که فرصت‌های الگوسازی عالی را برای کودکان فراهم می‌کنند.

۷. رابطه بهتر والدین با فرزند

با حضانت مشترک، فرزندان والدین مطلقه این فرصت را دارند که هر یک از والدین را به عنوان یک والد کامل و مطمئن تجربه کنند. در خانواده هایی که طلاق ندارند، بسیاری از والدین فقط «حضور» هستند اما تعامل معناداری با فرزندان خود ندارند. هنگامی که هر دو والد با هم هستند، یکی از آن ها اکثر وظایف تربیتی یا تربیتی را بر عهده می گیرد.

پس از وقوع طلاق، زمانی که فرزندان ملاقات و اشتراک زمانی خود را با والدین مربوطه خود تجربه می کنند، هر یک از والدین کاملاً روی آن ها تمرکز می کنند. آن‌ها این فرصت را دارند که در سطح عمیق‌تری نسبت به همسالان خود که طلاق نگرفته‌اند، درباره والدین خود بیاموزند، زیرا زمان زیادی را با هر فرد والدینی می‌گذرانند.

۸. ازدواج ایده آل نیست

با مشاهده تأثیرات طلاق بر والدین و سبک زندگی آن ها، فرزندان والدین مطلقه درک بالایی در مورد اهمیت پایداری ازدواج دارند و احتمالاً اهمیت بیشتری برای آن قائل هستند، این اثرات مثبت طلاق برای کودکان به آن ها یاد می دهد تا بتوانند درست تصمیم بگیرند و درک کنند که رابطه مشکلاتی می تواند وجود داشته باشد.

۹. روابط نزدیک تر با خواهر و برادرشان |فواید طلاق برای فرزندان

بچه های طلاق اغلب رابطه شان با خواهر و برادرشان قوی تر می شود. هیچ کس بهتر از خواهر و برادرش نمی داند که هنگام طلاق والدینشان چه می گذرند.

۱۰. آموزش برقراری ارتباط

کودکان طلاق باید راه های ارتباط با هر یک از والدین را بیاموزند تا اطمینان حاصل کنند که نیازهای آن ها برآورده شده و انتظارات والدینشان نیز برآورده می شود.

۱۱. مهارت های مدیریت زمان و سازماندهی یادگیری

رفت و آمد بین دو خانواده یکی از بزرگترین شکایات فرزندان والدین مطلقه است. از آنجایی که کودکان مرتباً بین خانه‌های والدین خود رفت و آمد می‌کنند، خیلی سریع یاد می‌گیرند که چگونه چیزهای خود و همچنین زمان خود را تقسیم کنند.

این اثرات مثبت طلاق برای کودکان در آینده آن ها تاثیر زیادی داشته و آن ها را افراد دقیقی بار می آورد.

اثرات منفی طلاق بر فرزندان |پیامدهای طلاق برای فرزندان

آمارهای مربوط به تأثیرات طلاق بر کودکان نشان می دهد که در صورتی که والدین از مشاور کمک نگیرند طلاق خطر برخی مسائل روانی و رفتارهای بزهکارانه را افزایش می دهد. فرزندان والدین مطلقه در معرض خطر بیشتری برای موارد زیر هستند:

  • عملکرد ضعیف در مدرسه
  • مشکل اعتماد به نفس
  • مشکل در کنار آمدن با همسالان
  • افسردگی
  • عزت نفس پایین
  • درماندگی
  • رفتار پرخطر (مثلاً مصرف مواد مخدر)

درصورت عدم هماهنگی و کمک والدین در بزرگسالی، فرزندان طلاق بیشتر در معرض خطر فقر، ازدواج زودهنگام و طلاق هستند.

نکاتی برای کمک به فرزندان پس از طلاق

احساسات فرزندتان را بپذیرید

فرزند شما ممکن است پس از طلاق احساسات متناقضی را از خود نشان دهد. بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که درک کنید آن ها در حال گذراندن چه چیزی هستند. شما نباید احساسات آن ها را کم اهمیت جلوه دهید، بنابراین سعی کنید در مورد تغییر شرایط با آن ها صحبت کنید.

اگر تمایلی به صحبت کردن ندارند یا بهبودی در ارتباط خود با فرزندتان مشاهده نمی کنید بهتر است که با روانشناس مشورت کنید.

رابطه صمیمانه با والد دیگر را حفظ کنید

شما به عنوان والد باید با یکدیگر متحد باشید تا به فرزندان خود نشان دهید که هنوز بخشی از زندگی آن ها خواهید بود این باعث ایجاد اثرات مثبت طلاق برای کودکان می شود. اما لازم نیست با هم دوست باشید. در واقع، دوستی می تواند فرزند شما را گیج کند، زیرا آن ها متعجب می شوند که چرا بعد از طلاق می توانید اینقدر خوب کنار بیایید اما در طول ازدواج نتوانستید این کار را انجام دهید.

به احتمال زیاد، شما مجبور خواهید بود به فرزندپروری مشترک بپردازید بنابراین حداقل جلوی فرزندتان در مورد والدین دیگر بد صحبت نکنید. اگر احساس می کنید که نمی توانید این رابطه صمیمانه را حفظ کنید حتما از مشاور کمک بگیرید.

برای بهبود شرایط پس از طلاق به راحتی می توانید با مراکز برتر مشاوره همچون “مرکز مشاوره ستاره” تماس حاصل کنید، رزرو وقت با شماره های ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲ و ۰۲۱۲۲۲۴۷۱۰۰ و ۰۹۰۳۵۶۷۳۰۵۰ و ۰۹۱۰۸۳۴۷۵۹۷ امکان پذیر است.

بچه ها را میان درگیری خود قرار ندهید

هنگامی که در حال گذراندن دعوای قضایی هستید ، ممکن است سعی کنید کودک را سمت خودتان بکشید. با این حال، این بیشتر از آن چیزی که می تواند به پرونده شما کمک کند، به کودک آسیب می رساند.

محدود کردن تماس بین فرزندتان و همسرتان، پرسیدن از فرزندتان که والدین مورد علاقه او کدام است، استفاده از کودک به عنوان پیام رسان، می‌تواند استرس بیشتری را به انتقال استرس‌زا اضافه کند.

با نظم و انضباط سازگار باشید

فرزندان طلاق در معرض خطر بیشتری برای رفتارهای بزهکارانه هستند. قوانین محکمی وضع کنید و آن ها را اجرا کنید. این به کودک ساختار می دهد، احترام او را به دست می آورد و از بزهکاری او جلوگیری می کند

پیروی از قوانینی که در هر دو خانواده یکسان است برای کودکان آسانتر است. در غیر این صورت، آن ها ممکن است قوانین یکی از والدین را زیر سوال ببرند. اگر کودکی حق داشتن تلفن همراه را در یک خانه از دست داده است، باید آن را در خانه دیگر نیز از دست بدهد.

به زندگی فرزندتان توجه کنید

راه دیگر برای کمک به فرزندتان این است به روی آنچه در زندگی او می گذرد توجه کنید. به طور منظم نمرات، زندگی اجتماعی، علایق و غیره آن ها را بررسی کنید. این به شما کمک می کند تا به کودک نزدیک تر شوید و احتمال درگیر شدن او در رفتارهای مخاطره آمیز را کاهش می دهد.

منبع : ۱۱ اثرات مثبت طلاق برای کودکان | نکاتی برای کمک به فرزندان

۵ مراحل طلاق عاطفی و درمان آن

مراحل طلاق عاطفی، نشانه های طلاق عاطفی شامل مراحلی می باشد که افراد به مرور آن را پشت سر می گذارند و به مرور از هم سرد می شوند.

طلاق از نظر شدت استرس بالاتر از ترس از مرگ قرار دارد و اغلب با عوامل استرس زا دیگر مانند اختلافات زناشویی، مشکلات مالی جدی، نقل مکان، تک فرزندی، ضررهای متعدد و دعواهای شدید همراه می باشد.

با آگاهی، این فرآیند و مراحل طلاق عاطفی می تواند بسیار راحت تر از چیزی که تصور می کنید طی شود. اگرچه آسان نیست، اما آگاهی و جلسات مشاوره در دراز مدت به شما کمک می کند که احساس بهتری داشته و از تجربه خود درس بگیرید.

مراحل طلاق عاطفی و پایان رابطه

هنگامی که یک رابطه به پایان می رسد، افراد احساسات متناقضی را تجربه می کنند، زیرا در تلاش برای درک بهترین راه برای پیشرفت هستند. این فشار با آگاهی از این امر که هر قدم برداشته شده ممکن است بر آینده و رفاه آن ها تأثیر بگذارد، ترکیب می شود.

در طی تمام مراحل طلاق عاطفی گفته شده تکیه بر دوستان و خانواده خوب برای حمایت کمک می کند تا از این موانع عاطفی عبور کنید. مشاوره حرفه ای می تواند در تمام مدت کنار شما بوده و استرس، اضطراب و افسردگی شما را کاهش دهد.

مرحله اول: انکار و سرزنش

در ابتدا زوجین شروع به سرزنش یکدیگر برای مشکلات گذشته، حال و حتی آینده می کنند. تصویر منفی از خود، احساسات مبهم، نارضایتی، خشم، اضطراب، خلق افسرده، احساس ناراحتی، احساس گناه از نشانه های این مرحله می باشد.

نقش مشاور در این مرحله اهمیت زیادی دارد. مشاور باید حس کنترل زندگی زوجین را تقویت کند، ترس آن ها را از روند جدایی را خنثی کند و مشاوره های لازم پیش از طلاق را نیز برای آن ها فراهم کند.

اگر در حال تجربه انکار هستید، ممکن است از دوستان و خانواده کناره گیری کنید و بخواهید تنها باشید  تا از تصمیم گیری های مهم اجتناب کنید. با این حال، گاهی اوقات تأخیر در رویارویی با مسائل می تواند مشکلات بزرگ تری ایجاد کند. اغلب مواقع بسیاری از مسائل احساسی‌ هستند و باید به مشاور مراجعه کنید.

مراحل طلاق عاطفی: سوگواری و افسردگی

افسردگی ناشی از غم، اندوه و تنهایی است. اکثر افراد در روند مراحل طلاق عاطفی سطحی از افسردگی را تجربه خواهند کرد. در این مرجله ممکن است هدف زندگی را زیر سوال ببرید و احساس کنید از جامعه جدا شده اید. حتی ممکن است در مورد آزار رساندن به بچه ها و کسانی که دوستشان دارید احساس گناه کنید.

افسردگی مانند پوچی می تواند فلج کننده باشد. گاهی اوقات افراد در افسردگی گیر می کنند و نمی توانند به آن غلبه کنند. اجازه ندهید این دوره خیلی طولانی شود و برای کمک تماس بگیرید.

مشاور در این مرحله از مراحل طلاق به زوجین اجازه می دهد تا روند سوگواری را طی کنند، زوجین را از نگرش بیچارگی نجات می دهد و به آن ها کمک می کند فرآیند غم و اندوه را بپذیرند.

مرحله سوم: خشم و کینه

در پس خشم، ترس ها و عدم اطمینان زیادی در مورد آینده، امور مالی و امید به آینده وجود دارد. در این مرجله یکی از طرفین یا هر دو در حال ابراز نارضایتی یا عدم اطمینان از رابطه، تنش و احساسات هیجانی هستند.

نقش های مشاور در این مرحله از مراحل طلاق عاطفی عبارت است از: خنثی کردن خشم زوجین، هدایت انرژی خشم، بهبود توانایی تصمیم گیری زوجین، بهبود مهارت های کوتاه مدت و بلندمدت حل مسئله برای زوجین.

خشم ناشی از دروغ گفتن، خیانت، طرد شدن، فریب خوردن، سوء تفاهم یا رها شدن است. این ناشی از آن است که توسط شخصی که به آن اعتماد دارید به یک مکان بد فشار آورده شوید.

ممکن است از دست خود عصبانی، ناامید و خشمگین باشید، برخی از افراد طلاق و جدایی را نوعی مجازات می دانند.

مرحله چهارم: مجرد بودن و تصمیم به طلاق

تجربه جدید استقلال، امتحان کردن فعالیت های جدید، تصمیم گیری آزاد، افزایش اعتماد به نفس، بهبود تصویر از خود و بازگشت به نقش های قبلی از ویژگی های این مرحله می باشد.

نقش های مشاور یا میانجی در این مرحله نیز بسیار زیاد است. بهبود مهارت‌های ارتباط مستقیم زوجین، افزایش مهارت‌های همکاری، بازیابی روابط و کمک به زوجین در برنامه‌ریزی بلندمدت از کمک های مشاور در این دوران است.

مشاور باید زمان مناسبی را برای میانجیگری کارآمد و کم دردسر انتخاب کند تا اطمینان حاصل شود که زوجین در فاز عاطفی نسبتاً خوبی قرار دارند.

مرحله پنجم: شروع های جدید و تصمیم گیری

در این مرحله از مراحل طلاق عاطفی خود مداری و خودآرامشدن، کنترل داشتن، برنامه ریزی و تعهدات بلندمدت، پذیرش پایان ازدواج و ایجاد توافق شکل می گیرد و فرد می تواند برای آینده خود تصمیم بگیرد و استقلال بیش تری داشته باشد.

به مرور شما با طلاق کنار می آیید و شرایط را درک می کنید، متوجه می شوید که روزهای خوب بیشتری از روزهای بد داری. می خواهید با دوستان خود وقت بگذرانید و دوستان جدیدی پیدا کنید. در مورد برنامه ریزی و آینده احساس خوش بینی می کنید.

این بدین معنی است که قبول می کنید که زندگی بدون شریک سابقتان نیز به جلو می رود.

آیا افراد مراحل طلاق عاطفی را به صورت یکسان طی می کنند؟

نه به طور معمول. افراد عموماً در تمام مراحل بازسازی پس از طلاق قرار می گیرند. اما ممکن است برای مدت زمان زیادی در یکی از مراحل بمانند در این شرایط مشاور می تواند به فرد کمک کند تا روند بهبودی را سریع تر و بهتر طی کند.

کنار آمدن با جدایی

جدا از اینکه قبول کردن رابطه به پایان رسیده است و به خود اجازه می دهید درد را احساس کنید، داشتن مرزهای مناسب نیز مهم است، این مرزها می تواند این باشد که زمان صرف شده با آنها را محدود کنید، یا اجازه ندهید که بین خود و شریک قبلی رابطه ادامه پیدا کند و بیش تر زمانتان را به خودتان اختصاص دهید.

اگر رابطه با همسر سابق خود را ادامه دهید به مرور متوجه می شوید که این مرزها از بین می روند و بهبودی احساس نمی کنید.

اگرچه اکثر مردم اظهار می کنند که دوست دارند دوستی با همسر سابق خود حفظ کنند، اما در بسیاری مواقع عملی نیست. حتی کسانی که دوستی خود را حفظ می کنند، اغلب دچار احساسات دوگانه ای می شوند.

بسیاری از زوج ها پس از جدایی به مشاجره خود ادامه می دهند و هنوز هم دنبال مقصر می گردند. اما دیگر در این شرایط مهم نیست که مقصر چه کسی می باشد بلکه زوجین باید راه خود را پیدا کنند و گذشته را رها کنند.

بهبود فردی بعد از فروپاشی رابطه

  • به خود زمان زیادی بدهید. نمی توان زمان خاصی را مشخص کرد زیرا بهبودی برای هرکس متفاوت می باشد اما حتما زمان کافی را به خود بدهید
  • تجسم مثبت را امتحان کنید.
  • مراقبت از خود را در اولویت قرار دهید این یکی از ضروری ترین استراتژی ها برای سلامتی، پذیرشی و سلامت روانی شماست. با خود به عنوان فرد بسیار مهم برای خود رفتار کنید، برنامه غذایی؛ ورزش روزانه، خواب کافی، مراقبت های بهداشتی، فعالیت های آرامش بخش همه از این دست فعالیت ها می باشند که باعث بهبود روحیه شما می شوند.
  • روزهای خود را طوری برنامه ریزی کنید که از احساس غم و اندوه، ناراحتی یا نگرانی مربوط به رابطه دور شوید.
  • از شریک سابق خود به عنوان پشتیبان استفاده نکنید. شما عادت کرده اید از طریق رابطه خود از یکدیگر حمایت کنید با این حال، توصیه نمی شود که پس از طلاق نیز این روند را پیش بگیرید زیرا استقلال خود را از دست می دهید.
  • با یک مشاور در مورد شکست رابطه خود صحبت کنید. احساسات خود را بیان کنید و حمایت لازم دریافت کنید.
  • سعی کنید فعالیتی جدید و جالب انجام دهید تا هویت فردی خود را دوباره پیدا کنید. مفهوم خود را دوباره تعریف کنید دوستان جدیدی پیدا کرده و اهداف جدید تعیین کنید.

منبع : ۵ مراحل طلاق عاطفی و درمان آن

نشانه هایی که وقوع طلاق را خبر می دهند

طلاق نباید یک اتفاق تعجب برانگیز باشد. طلاق ممکن است در هر ارتباطی ایجاد شود و معمولا زمانی که زوجین با مشکلاتی مواجه می شوند نشانه هایی با خود بهمراه دارد.. در اینجا نشانه هایی از وقوع طلاق در آینده ای نزدیک، آورده شده است.

در منابع مختلف و به گفته ی روانشناسان متعدد باید در امر طلاق، بالغانه رفتار کرد. در موارد کمی هر دوی طرفین بطور همزمان به یک تصمیم مشترک برای طلاق می رسند. گاها، یکی از زوجین، شاید آن فردی که آستانه درد پایین تری دارد، به این تصمیم می رسد که آنها دیگر نمی توانند به این زندگی مشترک ادامه دهند.

علی رغم غم و نامناسب بودن طلاق، فرد ممکن است به این نتیجه برسد که طلاق بهتر از ادامه ی این زندگی مشترک است. هرچند غالبا این مرد است که مساله ی طلاق را مطرح می کند، اما در ۷۵ درصد موارد این خانم است که خاتمه زندگی مشترک را شروع می کند.

همسری که طلاق را شروع نکرده است، ممکن است خود نیز به این نقطه نزدیک شده باشد و بلافاصله این پیشنهاد را بپذیرد که طلاق بهترین گزینه است. یا ممکن است او مقاومت کرده و بحث کند که اگر یک بار دیگر تلاش کنند ممکن است بتوانند این ازدواج را نجات دهند.

در برخی از موارد، فردی که مساله طلاق را مطرح نکرده است ممکن است کاملا شک زده شده و بحث کند که آنها ازدواج مقبولی دارند و نمی تواند اجازه دهد که خانواده از هم بپاشد و طلاق رخ دهد.

بالغانه رفتار کردن

مساله بلوغ از اهمیت بسیاری برخوردار است چرا که روشی که فرد می تواند مسائل و بالغانه رفتار کردن را مدیریت کند، مشخص می کند که آیا طلاق آزار دهنده خواهد بود یا نه قابل تحمل. ازدواج بهم نمیخورد بلکه در طول زمان فرو میریزد.

هر دفعه که یک اتفاق ناخوشایند یا آزار دهنده بدون حل شدن یا معذرت خواهی باقی می ماند، پیوندی که یک زوج را کنار هم نگه میدارد از بین می رود.

هر بار که یک همسر از تشخیص نیاز احساسی همسرش یا توجه به آن باز می ماند، این پیوندها ضعیف می شوند. هر بار که از مجادله دوری می شود چرا که زوجین توانایی انجام یک مجادله ی سازنده را ندارند و بدین ترتیب نمی توانند مسائل را شفاف سازی کنند، پیوندهای ازدواج بیشتر فرو می ریزند، و هر باز که از سکس سر باز می زنند یا از آن دوری می کنند چرا که یکی از طرفین به لحاظ عاطفی حس جدایی می کند این پروسه شتاب بیشتری به خود می گیرد؛ پروسه از بین رفتن پیوند ازدواج!

علت های بیشماری برای از هم پاشیدن ازدواج وجود دارد که شامل عدم معطوف داشتن زمان و توجه به ازدواج است که با درگیری بیش از حد در شغل یا فرزندان رخ می دهد. اما چگونه یکی از طرفین به این جا می رسد که بگوید این از هم پاشیدن، ازدواج را به نقطه طلاق کشانده است؟

دفعه ی بعد که به رستوران رفتید به زوج جوانی که غذای خود را در سکوت می خورند و هیچ ارتباط چشمی با هم ندارند و یا ارتباط چشمی شان اندک است، نگاه کنید.

این زوج اصلا درگیر ارتباط نیستند و به سادگی فقط غذای خود را می‌خورند تا بتوانند آن محل را ترک کنند. اینها زوج هایی هستند که گزینه ی طلاق هستند. ممکن است این طلاق به زودی رخ ندهد و یا اصلا رخ ندهد چرا که زوج هایی وجود دارند که فقط و فقط بخاطر خویشتن داری و ترس در کنار هم باقی می مانند. اما حداقل یکی یا دو نفر از این زوج ها متاسفانه به طلاق فکر می کنند.

  1. عدم حل و فصل اختلافات

جان گاتمن می گوید که کمبود ارتباطات و مکالمات نیست که یک ازدواج را غرق می کند بلکه کمبود و یا نبود حل و فصل موثر اختلافات است که این را باعث می شود.

زوج هایی که درگیر این نیستند که تفاوت ها را بدون آسیب زدن به ارتباط حل کنند، این اختلافات را با دوری از عدم تفاهم و مباحثه به اتمام می رسانند. یک و یا دو فرد نیز به نقطه ای از ناامیدی رسیده اند که دیگر جایی برای حل و فصل یک اختلاف و یا تفاوت با فرد مقابلشان نمی بینند.

اینگونه است که یک و یا هر دو فرد از اختلاف دوری می کنند. یک و یا هر دو نفر ممکن است هر دعوا و اختلاف را مبارزه ای ببینند که با مشاجره و دستکاری روانی فرد مقابلش می تواند بر آن پیروز شود.

اختلافاتی که تا این حد به خفت کشیده می شوند منجر به از دست رفتن احترام شده و فاصله ی بین دو نفر را زیاد کرده و به مرور باعث جدایی می شود.

  1. انزوای عاطفی

درگیری عاطفی حداقل چیز ممکن برای رشد و حفظ صمیمیت جنسی است.

در بحث در مورد احساسات، احساسات یک فرد و نیز احساسات فرد مقابل مطرح است. علاقه به زندگی احساسی با فرد مقابل و درگیری همدلانه هر یک از طرفین به زندگی احساسی، عوامل مورد نیاز برای یک ارتباط صمیمی است.

نبود این درگیری عاطفی و به عبارتی انزوای عاطفی خود نشان از این است که افراد دیگر نمی توانند در کنار هم باقی بمانند.

پیشنهاد مشاور: اشتباهات مهلک که به طلاق و جدایی ختم می شوند

  1. نارضایتی

انزوای عاطفی عموما با کنارگذاشتن عاطفه و رضایت همراه می شود. اگر همسر شما انزوای عاطفی از شما نشان می دهد او احتمالا عشق زیادی نسبت به شما در دل ندارد.

افرادی که طلاق گرفته اند عمدتا می گویند “آنها از عشق دور افتاده اند و دیگر عشقی به همدیگر ندارند”. و دقیقا نقطه بُرنده ی ارتباط آن جایی است که طرفین دیگر همدیگر را آنگونه که باید دوست ندارند.

  1. عدم سکس

سکس ارتباطات احساسی و عاطفی را نشان داده و تقویت می کند. زمانی که یک زوج برای مدت زمان زیادی است که سکس نداشته اند، این در واقع یک مشخصه ی معتبر است که بیانگر انزوای عاطفی است که به مرور پیشرفت کرده است.

و همچنین نشانه ای است از این مورد که زوجین هیچ لذتی از وجود هم نمی برند و اینکه فرآیند فروپاشی پیوندهای ازدواج شدت گرفته است.

  1. افزایش توجه به خارج از ازدواج

ازدواج های پوچ بسیار خسته کننده هستند. زوج های بسیاری این را با وقف کردن خودشان برای کودکانشان جبران می کنند به طوری که فعالیت های کودک مرکز توجه قرار می گیرد چرا که تنها محتوای زندگی خانوادگی است.

دیگران این را با وقف خودشان در کار و شغل جبران می کنند. هر شب تا دیر وقت کار کردن به طوری که زمان با هم بودن به حداقل برسد. و به علت اینکه رضایت عاطفی در بیرون از ازدواج جستجو می شود، احتمال بروز اتفاقاتی وجود دارد.

اکثر این اتفاقات شامل شروع رابطه با یک همکار است که او هم از این با هم بودت لذت می برد و سرگرم می شود.

نشانه هایی که وقوع طلاق را خبر می دهند

  1. آماده شدن برای زندگی مجردی

در ارتباطی که مرد در حال برنامه ریزی برای طلاق است، یک خانه دیگر رهن یا اجازه می کند، برای کاشت مو اقدام می کند تا ظاهرش را بهبود دهد تا شانس های زیادی برای قرار گذاشتن داشته باشد. حتی ممکن است مرد یا زن شروع به تلاش برای رسیدن به تناسب اندام کنند شامل کاهش وزن، رسیدن به موها و سر و وضع لباس پوشیدن و دیگر چیزهایی که ظاهر و قیافه را بهتر نشان می دهد.

زن ممکن است در خانه بماند و می بینیم که اغلب به بازیابی روانی و ظاهری خود علاقه نشان دهد و یا نه به دنبال شغلی باشد که استقلال مالی پیدا کند و وابستگی مالی کمتری به همسرش داشته باشد.

همچنین فردی که میخواهد شروع کننده طلاق باشد، ممکن است یک فعالیت را به تنهایی شروع کند مثل تنیس بدون اینکه فرد مقابلش را هم درگیر این فعالیت کند و به مرور شروع به ساختن یک شبکه ی اجتماعی، به عنوان یک فرد مجرد و نه یک فرد متاهل بکند.

اول طلاق بعد پشیمانی / چه کارهایی پیش از طلاق باید انجام داد؟

با دیدن نشانه های طلاق چه باید کرد؟

اگر خودتان را در این سناریومی بینید، متاسفانه می شود گفت که ازدواج شما در معرض مشکلات جدی است. در اینجا ما نمی خواهیم بگوییم که تا چه حد به نقطه طلاق نزدیک است و یا کی این اتفاق خواهد افتاد.

اما می توان گفت که این نشانه ها، یا حداقل اکثر آنها، تقریبا در همه طلاق هایی که دیده شده، حضور دارند.حداقل زمان برای گفتگوی طولانی و صادقانه با همسرتان است.

اگر نمی‌توانید این صحبت را بدون آنکه باعث سرزنش و خیانت شود، انجام دهید، پیشنهاد می‌شود یک جلسه فوری با یک مشاور ازدواج یا متخصص روانشناسی داشته باشید.از آنجا که این ارتباط به سمت طلاق پیش می رود، به زودی یکی از دو نفر از شما،با این مسئله مواجه شده و برای جدایی دوستانه برنامه‌ریزی میکند، بهتر است شانس خود را برای رسیدن به طلاق خوب و غیر مخرب بسنجید.

منبع : نشانه هایی که وقوع طلاق را خبر می دهند

بدترین سن بچه ها برای طلاق| بهترین برخورد با کودک طلاق

سنین بین 2 تا 4 سالگی بدترین سن بچه ها برای طلاق در نظر گرفته می شود، زیرا این زمانی است که والدین بیشترین نقش را در رشد آن ها دارند.

بعد از 3 سالگی، به نظر می‌رسد که احتمال آسیب‌های عاطفی طلاق در حدود 11 سالگی به اوج خود می‌رسد. در این سن آن ها وابستگی عمیقی به والدین و خانواده به عنوان یک واحد ایجاد کرده اند. در عین حال، آن ها عمیقاً خودمحور هستند، که باعث می شود فروپاشی خانواده را درونی کنند.

درگیری والدین به ویژه اگر در مقابل کودکان اتفاق بیفتد بسیار آسیب زا می شود. بدترین حالت آن  زمانی است که والدین از طریق کودک با یکدیگر ارتباط برقرار کنند یا از کودک برای آسیب زدن به یکدیگر استفاده می کنند. اگر درگیری میان زوجین بسیار شدید باشد حتی می توان گفت که طلاق به نفع کودک می باشد.

طلاق چگونه بر کودکان بزرگتر تأثیر می گذارد

بدترین چیز برای یک بچه این است که بعد از طلاق، یکی از والدین از رابطه خارج شود. طبیعی است که کودکی که والدینش غایب است از خود می پرسد: «مشکل من چیست که تو مرا دوست نداری؟» و مشکل را به خودش مرتبط می داند.

وقتی کودک به بلوغ می‌رسد، پتانسیل بیشتری برای پذیرش و درک طلاق والدین دارد.حتی در برخی از موارد نوجوانان مدافع طلاق والدینشان بوده اند و عاقلانه تر از والدین خود رفتار می کنند.

در طول طلاق، والدین اغلب چنان درگیر احساسات غم، خشم، ترس و سردرگمی می شوند که به سختی می تواند احساسات خود را مدیریت کنند، چه رسد به احساسات فرزندانشان. 

کمک به کودکان بزرگسال برای مقابله با طلاق

راه های زیادی وجود دارد که والدین می توانند به فرزندان بزرگسال خود کمک کنند تا با طلاق کنار بیایند. اولاً، والدین باید بدانند که طلاق آن ها بر فرزندان آن ها تأثیر می گذارد. اولین کار این است که باید به آنچه کودکانشان می گویند گوش دهند. تحقیقات نشان می دهد که شنیده شدن به بهبودی فرد کمک می کند.

جشن‌ها و سنت‌هایی برای تعطیلات، تولد، فارغ‌التحصیلی، عروسی و تولد وجود دارد که ممکن است هرگز به عنوان یک خانواده تکرار نشوند، بچه های بالغ آسیب هایی را تجربه می کنند بنابراین از تحقیر والد دیگر و استفاده از فرزند بزرگسال خود به عنوان محرم درد و دل خود بپرهیزید. علاوه بر این از تلاش برای وادار کردن آن ها به انتخاب طرف خودداری کنید و آن ها را به طرف خود نکشید زیرا ممکن است احساس گناه نسبت به والد دیگر پیدا کنند.

بچه های طلاق در بزرگسالی

افرادی که والدینشان درگیر طلاق بوده اند در بزرگسالی نسبت به زندگی مشترک دید خوبی ندارند. این نگرش باعث می شود که رابطه سالم و موفقی را تجربه نکنند. 

چالش هایی که فرزندان طلاق در بزرگسالی با آن روبرو می شوند

از بسیاری جهات، فرزندان والدین طلاق می توانند احساس کنند که سال ها از زندگی خود را از دست داده اند. اثرات طلاق بر والدین و فرزندان ویرانگر است و باعث تضعیف رابطه والدین و فرزندان می شود . کودکان نوپا که والدین آن ها طلاق گرفته اند ممکن است مشکل خواب را تجربه کنند.

مشکلات مربوط به اعتماد

برخورد با طلاق والدین در بزرگسالی برای افرادی که به تازگی وارد بزرگسالی شده اند اعصاب خردکن است.  یکی از اثرات روانی طلاق بر کودکان این است که اغلب با مسائل اعتماد دست و پنجه نرم می کنند.

مشاوره برای فرزندان طلاق تنها راه برای اطمینان از بهبودی آن ها از اثرات مخرب طلاق است، مشاوران قادر به ایجاد روابط پایدار و رضایت بخش می باشند.

اعتیاد| تاثیر طلاق بر فرزند دختر

یکی از چالش های اصلی طلاق این است که فرزندان طلاق اغلب دچار آسیب های روانی می شوند.

فرزندان طلاق نسبت به همسالان خود که بخشی از خانواده های شاد هستند، بیشتر مستعد سوء مصرف مواد می شوند. تلاش برای پر کردن خلاءهای عاطفی و معنوی، ممکن است باعث شود فرزندان برای رهایی به الکل و مواد مخدر روی آورند.

اضطراب و استرس

تجربیات نامطلوب دوران کودکی با چالش های سلامت جسمی و روانی در بزرگسالی مانند اضطراب و افسردگی مرتبط است که می تواند تمام روابط آینده او را تحت تاثیر قرار دهد.

چیزهایی که بچه های بزرگ طلاق می خواهند شما بدانید

ما نمی خواهیم وسط رابطه شما باشیم

فرزند شما می تواند مشکلات شما را درک کند و می فهمد که شما درگیر احساس ترس، سردرگمی، عصبانیت، یا ناراحتی می کنید. اما نباید وارد رابطه شما شوند و شما نباید آن ها را وارد رابطه خود کنید.

ما هنوز نیاز داریم که پدر و مادر ما باشید

شاید درگیری های جدیدی داشته باشید اما باید به یاد داشته باشید که هنوز پدر و مادر هستید و در قبال فرزندان خود وظایفی دارد

لطفا فرزندان خود را در شرایطی قرار ندهید که احساس کنند فراموش شده اند و نمی توانند مانند قبل والدین خود را کنارشان داشته باشند. بنابراین سعی کنید در مورد این موضوع با همسر خود صحبت کنید.

راهی برای صحبت کردن با یکدیگر پیدا کنید

با همسرتان در مورد مشکلاتی که فرزندانتان با آن ها روبرو شده اند صحبت کنید اگر مشکل را نمی توانید حل کنید از مشاور کمک بگیرید زیرا  طلاق ممکن است برای فرزندتان سخت تر از چیزی باشد که تصور می کنید.

لطفا تمام تلاش خود را بکنید، با هم صحبت کنید، کنار یکدیگر باشید و برای تربیت و کمک به فرزند خود تمام تلاش خود را بکنید.


تاثیر طلاق بر فرزند پسر

طلاق غم انگیز و دردناک است البته برخی از طلاق ها برای سلامتی و رفاه طرفین و حتی کودکان ضروری است. کودکان ممکن است با طلاق از آزار عاطفی یا فیزیکی بیشتر در میان طرفین حفظ شوند.

اگر متوجه شدید که زخم های قدیمی به وضعیت فعلی ذهنی و عملکرد فعلی شما آسیب می رساند، کمک بگیرید. اگرچه رها کردن گذشته کار آسانی نیست، بهترین توصیه این است که درک کنید چه احساسی دارید، با یک درمانگر معتبر و آموزش دیده صحبت کنید و به خودتان زمان بدهید تا بهبود پیدا کنید.

ارتباط طلاق با سطوح پایین اکسی توسین

غلظت اکسی توسین ادرار در افرادی که طلاق والدین را تجربه کردند در مقایسه با افرادی که تجربه طلاق نداشتند به طور قابل توجهی کمتر بود. در واقع، غلظت اکسی توسین در بزرگسالانی که والدینشان در دوران کودکی طلاق گرفته اند، به طور متوسط یک سوم افرادی بود که والدینشان طلاق نگرفته بودند.

شرکت‌کنندگانی که والدینشان طلاق گرفته بودند والدین خود را به‌عنوان کمتر دلواپس‌تر و بی‌تفاوت‌تر یاد کرده. و متأسفانه بیشتر احتمال داشت که توسط پدرانشان مورد آزار و اذیت روحی و جمسانی قرار گرفته باشند.

منبع : بدترین سن بچه ها برای طلاق| بهترین برخورد با کودک طلاق 

معجزه روانکاوی طلاق

یکی از تکنیک های روانکاوی طلاق ، نظریه روان پویایی طلاق است.

در رویکرد روانکاوانه فرد در طول طلاق اثرات گوناگونی را تجربه می کند، که این اثرات عبارت اند از: انتقاد از خود، افسردگی، خشم و عصبانیت، احساس گناه، محرومیت و نیز رهایی، آسودگی، شادی، احساس قدرتمندی و چگونگی کار روانکاو با این افراد و فهم احساسات آن ها می باشد.

روانکاوی بیشتر بر روی گذشته فرد و دوران کودکی و بخش ناهشیار او تاکید دارد و بر طبق گفته های روانکاوی طلاق بر اساس کمبودهای رشدی می باشد که در فرد وجود دارد.

روانکاو و زوج درمانگران معمولا زوجینی را مورد درمان قرار می دهند که در سطح خودآگاه خود تعارض های بسیاری دارند و این تعارض ها را به خاطر عوامل فرهنگی، اجتماعی و محیطی تجربه می کنند.

به عنوان نمونه زن و شوهر ممکن است در زندگی رابطه خوبی با یکدیگر داشته باشند و علایق و سلیقه آن ها مشابه باشد اما در زمینه های اعتقادی، فرهنگی، اقتصادی و مذهبی تفاوت هایی داشته باشند.

این تفاوت ها ممکن است باعث تعارض شود و وجود آمدن تعارض های زناشویی وطلاق می تواند آسیب های بسیاری را برای فرد به وجود آورد.

افراد اگر قبل از ازدواج در جلسات مشاوره شرکت کنند و تست ازدواج را قبل از ازدواج انجام دهند مشاوره می تواند میزان تناسب شخصیت افراد، اختلالات روانی، میزان تفاوت های اساسی که بین آن ها وجود دارد و می تواند بر آینده آن ها اثر بگذارد را شناسایی کرده تا احتمال طلاق و جدایی در آینده کاهش یابد و فرد را از تهدید های رو به رو شده با طلاق و جدایی دور کنند.

به عبارت دیگر اگر روانشناختی پیشرفت خوبی داشته باشند افراد بر اساس پیشرفت این دانش می توانند ازدواج موفقی داشته باشند و زندگی مشترک خوبی را تجربه کنند.

نظریه روان پویایی طلاق

انتقاد از خود :

بعد از طلاق فرد خود را مورد سرزنش و انتقاد قرار می دهد و بر این باور است که اگر واقعا دوست داشتنی و خوب بود همسرش به زندگی با او ادامه می داد و نیازهایش را برآورده می ساخت. و  این یکی از پویایی های روانی طلاق است.

فرد چون دچار شکست عاطفی شده است خود را مورد سرزنش قرار می دهد و در او احساس ناخوشایندی دوباره زنده می شود احساساتی مانند زمان قبل که به خاطر خود شیفتگی او به وجود آمده و والدین نتوانسته اند به خوبی برآورده کنند.

هنگامی که فرد خودش را سرزنش می کند در این هنگام طرف مقابل از خشم او در امان می ماند و ترس و خشم را انکار می کند چون فرد خودش را مقصر می داند.

روانکاوی طلاق

افسردگی در نظریه روان پویایی طلاق

براساس پویایی های روانی طلاق فرد باید به ثبات شخص یا شی برسد تا بتواند تصمیمات را به درستی بگیرد، یکی از وظایف اساسی که فرد زمان رشدش باید آن را فرا بگیرد کنار آمدن با نقاط قوت و ضعف خود و نقاط قوت و ضعف دیگران می باشد که به آن ثبات شخصیت می گویند.

اگر فرد به ثبات شخصیت نرسد به خاطر هر اتفاقی احساس افسردگی می کند مثلا ممکن است نسبت به فردی که به اشتباه فکر می کرده می تواند با او خوشبخت شود و نیازهای عاطفی او را ارضا کند زمانی که او را از دست می دهد احساس افسردگی کند.

در این هنگام فرد خود شخصی بی احساس می داند و برای اینکه با افسردگی مقابله کند و دفاع علیه این احساس داشته باشد به روابط نامشروع زودگذر و ناخوشایند روی آورد.

خشم :

در هنگام طلاق افرادی هستند که ممکن است خشم بسیاری نسبت به همسر خود داشته باشند و حالت های بسیار بد و دشواری را تجربه کنند در این هنگام فرد باید خشم خود را به خوبی بشناسد و آن را بپذیرد و اگر به تنهایی موفق نشد در این زمینه از روانشناس کمک بخواهد.

گناه و روانکاوی طلاق

هنگامی که طلاق پیش می آید، یکی از زوجین باعث می شود تا فرایند طلاق شروع شود در این هنگام آن زوج احساس گناه می کند و خودش را باعث این طلاق می داند چون آغاز کننده خودش بوده است.

در این هنگام او به خاطر احساس گناه و درگیری های ذهنی ممکن است نتواند دوباره در زمینه عاطفی برنامه ریزی درستی داشته باشد و یا اختلالاتی در آن زمینه ممکن است به وجود آید.

در این صورت ممکن است جدایی فرد به صورت دوره ای باشد و بعد از مدتی دوباره بخواهد همان رابطه را ادامه دهد و به خود و همسرش فرصت دوباره ای بدهد.

محرومیت :

افرادی که ازدواج موفقی نداشته اند و ازدواج آن ها به طلاق ختم شده است، برای آن ها تصوراتی در مورد ازدواج به وجود می آید و آن ها احساس می کنند که در ازدواج فریب خورده اند.

این احساس باعث می شود آن ها توانایی های خود را دست کم بگیرند و امیدی به ازدواج موفق و رابطه خوشایند نداشته باشند و در مورد خود به تردید و شک می افتند.

بر اساس دیدگاه روانپویشی، این احساسات به خاطر این در فرد به وجود آمده که در یک مرحله از رشد خود از نظر عاطفی محروم مانده است و به او توجه کافی نشده است.

زیرا فرد از همان ابتدا که متولد می شود نیازهایی دارد و اگر این نیاز ها به درستی ارضا نشود و به موقع به آن ها توجه نشود ممکن است مشکلاتی برای فرد در همان زمان یا در زمان بزرگسالی پیش بیاید.

رهایی و شادی :

اگر فرد زمانی که طلاق می گیرد و جدا می شود احساساتی نظیر شادی، خرسندی را تجربه کند و در ذهن و خیال خود به دنبال خوشی ها باشد به طوری که با توجه به حس آزادی و تنها شدنی که در او به وجود آمده است به ازدواج و رابطه جدید فکر می کند.

بر اساس این شرایط یکی از نیاز های فرد که می تواند یک والد عاشق و مهربان باشد به خوبی ارضا نشده است و به همین دلیل پنهان خواهند ماند ولی افراد نباید در مورد ازدواج مجدد عجله کنند آن ها باید واقع بین باشند و به طور منطقی به وقایع نگاه کنند تا بتوانند تصمیم درستی بگیرند.

قدرتمندی و روانکاوی طلاق

بر اساس نظر مشاوران برخی از افراد ممکن است بعد از طلاق احساس شادی و قدرتمندی داشته باشند این احساس شادی به خاطر حس خیال پردازی که در مورد قبل اشاره کردیم نمی باشد.

بلکه این احساس از زمان کودکی نشات گرفته و زمانی که فرد رفتار ناخوشایند پدر و مادرش را می دید یا والدین با او رفتار ناخوشایندی داشته اند، این رفتار در ذهن او مجسم شده است به همین دلیل طلاق می گیرد و این جدایی را یکی از موفقیت های قبلی در نظر می گیرد.

در چنین موردی فرد خود را به ناخودآگاه نقش پدر و مادر را برای همسر خود ایفا می کند و هنگامی که طلاق می گیرد حس برتری و شادی نسبت به وابستگی های دوران کودکی در او به وجود می آید و ناتوانی در جدایی از والدین محروم کننده را لمس می کند.

این موضوع به این دلیل که فرد در زمان کودکی تعارض و منبع اصلی درونی خود که همان مشکلات با والدین می باشد را  حل نکرده است و به همان منوال رها کرده است به وجود می آید.

در این صورت گذشته او بر روی افکار او تاثیر گذاشته و فرد زندگی خود را بر اساس آن تغییر می دهد، بر اساس این گفته ها نتیجه می گیریم که احساس قدرتمندی که در فرد به وجود آمده است واقع بینانه نمی باشد.

منبع : معجزه روانکاوی طلاق

پشیمانی بعد از طلاق | چند دلیل برای بازگشت به گذشته

پشیمانی بعد از طلاق؛ چند دلیل برای بازگشت به گذشته

بسیاری از زوج هایی که از یکدیگر جدا می شوند بعد از طلاق، احساس پشیمانی کرده و تصور می کنند که اشتباه کرده اند. طلاق به معنی جدایی زوجین از یکدیگر به دلیل شکست در زندگی مشترک می باشد.

این افراد در ابتدا با عشق و علاقه دو طرفه تصمیم به ازدواج می گیرند اما گاهی این عشق دوامی ندارد و منجر به طلاق و جدایی می شود.

بعد از طلاق و جدایی احساس های متفاوتی را افراد تجربه می کنند که از مهم ترین آن ها می توان به دلتنگی و پشیمانی اشاره نمود. و آن ها از این که زندگی شان دوام نداشته است و برای خوب شدن روابط شان تلاش نکرده اند دچار عذاب وجدان می شوند.

در این مقاله قصد داریم که علل احساس پشیمانی بعد از طلاق را بررسی کنیم و در پایان نکاتی که باعث می شود این حس در افراد از بین برود را بیان نماییم.

در صورتی که تصمیم به طلاق گرفته اید باید قبل از آن از مشاور کمک بگیرید تا در این خصوص شما را راهنمایی کند.

الف – پشیمانی بعد از طلاق : نگاه منفی جامعه

در اکثر موارد، جامعه نسبت به افرادی که طلاق گرفته اند دید مثبتی ندارند. اگر در جامعه ای سنتی و پایبند به اصول کلاسیک خانواده زندگی می کنید، نگاه منفی آن ها بیشتر خواهد بود. این دید منفی منجر به تنش های فکری با اجتماع و فشار فکری بر روی فرد مطلقه می شود.

این امر در مورد خانم ها و زن های مطلقه بیش تر است و عذاب وجدان و پشیمانی را برای فرد به همراه خواهد داشت. در این شرایط فرد خودش را مقصر می داند و به خاطر این کار خود را ملامت و سرزنش می کند.

بعد از طلاق، در زندگی فرد مشکلات بسیاری به وجود می آید به طوری که این مشکلات فشار عصبی بسیاری بر روی فرد وارد می کند برخی از آن ها عبارت اند: مشکلات مالی، تنش های روانی، مورد قضاوت قرار گرفتن اطرافیان و حضانت فرزندان.

به خاطر این مشکلات فرد ممکن است تصمیم به بازگشت بگیرد و از طلاق منصرف شده و زندگی اش را ادامه دهد اما توجه داشته باشید در این خصوص نباید عجولانه تصمیم بگیرید. و با بررسی همه جوانب سعی کنید بهترین تصمیم را به کمک مشاور بگیرید.

ب – پشیمانی : تاثیر طلاق بر زندگی فرزندان

طلاق برای فرزندان بسیار دردناک است زیرا به عنوان فرزندان طلاق با چالش های بسیاری رو به رو می شوند. کودکان بسیار حساس هستند و در اکثر موارد با عواقب منفی طلاق رو به رو می شوند. یکی از این عواقب دوری از پدر و مادر و دلتنگی برای آن ها می باشد.

بعد از طلاق نیاز عاطفی کودک که یکی از مهم ترین نیازهای اولیه و اساسی او می باشد برطرف نخواهد شد زیرا فرد حضور پدر و مادر و احساس امنیت خاطر و آرامشی که لازم دارد را نمی تواند بعد از طلاق به طور کامل تجربه کند و این جدایی ضربه عاطفی مهمی به کودک وارد می کند

پدر و مادر به خاطر عشق و علاقه ای که به فرزندشان دارند ممکن است دچار پشیمانی شوند و از طلاق منصرف شوند.

ج تاثیر طلاق بر ازدواج بعدی شما

بسیاری از افرادی که طلاق گرفته اند بعد از طلاق تصمیم به ازدواج مجدد می گیرند در حالی که ممکن است آثار طلاق از بین نرفته باشد.

ازدواج مجدد به دلایل مختلفی به وجود می آید اما برخی از افراد بدون این که آثار ناشی از جدایی و طلاق را از بین ببرند تصمیم به ازدواج مجدد می گیرند در این حالت در زندگی مشترک جدید با مشکلاتی رو به رو خواهند شد،

زیرا دلایل طلاق شان را به خوبی بررسی نکرده اند و با بی توجهی نسبت به آن تصمیم به ازدواج مجدد گرفته اند.

تصمیم عجولانه آن ها باعث شده تا رفتارهای خود را که بر روی طلاق اثر گذاشته است را نشناخته و همین عدم تغییر رفتار در زندگی جدید مشکل ساز شده و چالش هایی را به همراه خواهد داشت به طور که فرد بعد از طلاق دچار پشیمانی می شود.

د اهمیت وضعیت اقتصادی

طلاق هزینه های زیادی به همراه دارد. علاوه بر این هزینه های زندگی بعد از طلاق بیش تر از قبل از طلاق می باشد. و بعد از طلاق استرس مالی زنان بسیار بیشتر می شود و ترجیح می دهند برای این که با مشکل مالی رو به رو نشوند بیشتر کار کنند تا درآمد بیشتری به دست آورند و بتوانند از پس مخارج زندگی شان برآیند.

در این شرایط فشار بسیاری به افراد وارد می شود و ممکن است دچار افسردگی، اضطراب، وسواس و مشکلات دیگر شوند.

ه دلتنگی بعد از طلاق

یکی از دلایلی که باعث پشیمانی بعد از طلاق می شود احساس دلتنگی می باشد. بسیاری از زنان و مردان بعد از طلاق به خاطر علاقه به همسر سابق، مرور خاطرات گذشته دچار حس دلتنگی می شوند و حتی احساس می کنند که او را دوست دارند.

در صورتی که قادر به فراموشی همسرتان نبوده و این حس دلتنگی شما را ناراحت کرده است می توانید از مشاور و روانشناس کمک بگیرید تا مشکلات شما را در زندگی سابق ریشه یابی کرده و به کمک شما آن را به طور کامل درمان کند.

رفع احساس پشیمانی بعد از طلاق، ماهی را هر وقت از آب بگیری

برای رفع احساس پشیمانی بعد از طلاق چه باید کرد؟ برخی از این پشیمانی هایی که بعد از طلاق اتفاق می افتد کاملا طبیعی می باشد. زیرا تصمیم به طلاق یک تصمیم سخت و بزرگی می باشد و زندگی شما و فرزندانتان را تحت تاثیر قرار می دهد.

توجه داشته باشید که اولین گام، تلاش کردن است و هیچ وقت برای تلاش دیر نیست. در رابطه فرقی نمی کند که شما به نتیجه می رسید یا نه، چیزی که اهمیت دارد این است که شما سعی و تلاش خود را برای بازیابی زندگی مشترک تان انجام داده اید.

اگر واقعا از تصمیمی که گرفته اید پشیمان هستید و دوست دارید در کنار همسر قبلی تان زندگی کنید لازم است تا حد امکان تلاش نمایید.

اگر تلاش تان نتیجه ای به همراه نداشت باز هم از عذاب وجدان و پشیمانی شما می کاهد، به خاطر داشته باشید که مهم ترین امر این است که بتوانید خودتان را ببخشید. بخشش خود به شما کمک می کند تا عذاب وجدان تان کاهش یابد و بازگشت به زندگی عادی راحت تر شود.

به یاد داشته باشید که زندگی ادامه دارد، شما نباید دست از تلاش برداشته و خودتان را شکست خورده در نظر بگیرید بلکه باید از اشتباهات خود را بپذیرید و از آن درس بگیرید تا بتوانید ادامه زندگی تان را به خوبی پیش ببرید.

یجاد رابطه دوستانه با همسر سابق

برای این که بعد از طلاق احساس پشیمانی کمتر به سراغ شما بیاید می تواند راهکارهای دیگری را استفاده نمایید. به عنوان مثال بعد از جدایی می توانید با همسر سابق تان دیدار داشته باشید و یک رابطه دوستانه ای با او برقرار کنید تا پشیمانی شما کمتر شود.

توجه داشته باشید ازدواج مجدد با همسر سابق امر طبیعی می باشد و بسیاری از افرادی که طلاق گرفته اند دوباره پشیمان شده و تصمیم به ازدواج گرفته اند.

جدایی زوجین از یکدیگر آسیب های فکری بسیاری را به همراه دارد و اگر در میان فرزندی هم وجود داشته باشد این آسیب ها بسیار بیشتر شده و بر روی زندگی و آینده او هم اثر می گذارد.

زمانی که تصمیم به طلاق می گیرید باید سعی کنید تمام جوانب را در نظر بگیرید و عملی عجولانه و نسنجیده ای انجام ندهید.

توجه داشته باشید که شما در برابر زندگی مشترک تان مسئول هستید بنابراین باید تا جایی که می توانید برای دوام آن تلاش کنید و در صورت لزوم از مشاور و روانشناس کمک بگیرید تا در این خصوص آگاهی لازم را در اختیار شما قرار دهد و شما را راهنمایی کند.

تاخیر خدمات روانشناسی بر پشیمانی بعد از طلاق

پشیمانی بعد از طلاق و تمایل به رجوع برای بسیاری از زوجین اتفاق افتاده است اما بازگشت به زندگی سابق کار راحتی نمی باشد. زیرا عوامل بسیاری بر روی علت اصلی و عوامل طلاق اثر می گذارد.

بنابراین در صورتی که تصمیم به بازگشت دارید باید سعی کنید ریشه آن مشکل را شناسایی کرده و آن برطرف کنید تا زندگی مشترک مجددتان با موفقیت انجام گرفته و پیش رود.

در این شرایط برای ریشه یابی مشکل بهتر است از فردی متخصص و با تجربه کمک بگیرید و برای حل مشکلتان اقدامات لازم را انجام دهید. در این راستا مرکز مشاوره ستاره ایرانیان خدماتی را ارائه می دهند و در این زمینه یاری تان می کنند.

منبع : پشیمانی بعد از طلاق | چند دلیل برای بازگشت به گذشته

اگر قربانی خیانت هستید یا در گذشته بود، حتما مطالعه کنید

اگر در گذشته به شما خیانت شده است و یا آسیب های خیانت ناشی از آن زندگی شما را دچار مشکل کرده است، شما درگیر ترومای خیانت هستید. اگر چنین است، پس شما در جای درستی هستید! 

آسیب های خیانت چیست؟

ترومای خیانت نتیجه نقض یک دلبستگی عمیق است، جایی که سوء استفاده یا غفلت از فردی صورت گرفته است که برای امنیت و رفاه خود به آن دلبستگی وابسته است.

ترومای خیانت معمولاً در موارد زیر رخ می دهد:

  • کودک آزاری – از جمله آزار جسمی، جنسی و آزار عاطفی (مثلاً دستکاری، گاز دادن، آزار کلامی و غیره )
  • خیانت به شریک زندگی: یک شریک به شما در مورد چیزی مهم در رابطه شما ( پول، اعتیاد جنسی و غیره ) رابطه دارد یا به شما دروغ می گوید.

ترومای خیانت به شدت با سایر انواع تروما متفاوت است، زیرا نه تنها شامل تجربه سوء استفاده، بلکه شامل تجربه خیانت شدن توسط یک رابطه کلیدی، مانند والدین، مراقب، سرپرست، افراد مهم یا افراد دیگری است که به آنها اعتماد دارند. پشتیبانی و ایمنی

از آنجایی که قربانی اغلب برای برآوردن نیازهای فیزیکی، ذهنی و/یا احساسی خود به مرتکب متکی است، اغلب رفتار خود را برای حفظ رابطه تطبیق می دهند.

آنها ممکن است ایجاد کنند:

  • ناهماهنگی شناختی (توانایی نگه داشتن دو فکر متضاد به طور همزمان)
  • به حداقل رساندن (کم کردن شدت یک رویداد)، یا
  • کوری خیانت (عدم دیدن خیانت با وجود شواهد بسیار زیاد).

این شکل از نابینایی روانشناختی یک راهبرد مقابله ای است که از امنیت روانی و عاطفی فرد محافظت می کند و مانع از رویارویی آن چیزی می شود که خیلی دردناک یا ترسناک است. 

به عنوان مثال، کودک ممکن است خود را به خاطر رفتار بد والدینش سرزنش کند یا توضیحی ارائه دهد که به او کمک کند احساس بهتری نسبت به آنچه اتفاق می افتد داشته باشد. 

این می‌تواند توضیح دهد که چرا بسیاری از قربانیان ترجیح می‌دهند در کنار متجاوزان خود بمانند، و تأثیر سوء استفاده را پس از وقوع آن به حداقل می‌رسانند، یا اینکه چرا کودکانی که مخفیانه مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند، به نظر می‌رسد که رابطه‌ای محبت آمیز با مراقب بدرفتار خود دارند.

نشانه های ترومای خیانت

علائم و نشانه های ترومای خیانت متفاوت است، اما به طور کلی شامل علائم اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) است، مانند: 

  • افکار و تصاویر مزاحم
  • کابوس یا فلاش بک 
  • رفتارهای اجتنابی 
  • هوشیاری بیش از حد (به طور مداوم محیط شما را برای تهدیدات احتمالی اسکن می کند)
  • تحریک پذیری یا طغیان عصبانیت
  • بیخوابی 
  • ترس 
  • کناره گیری اجتماعی   
  • احساس بی حسی عاطفی
  • علائم فیزیکی سردرد تنشی، میگرن و خستگی

ترومای خیانت از این نظر منحصر به فرد است که شامل احساسات شدید شرم است که با عمل مورد آزار یا تجاوز قرار گرفتن همراه است. 

بنابراین اگر آسیب خیانت را تجربه کرده اید ممکن است از موارد زیر رنج ببرید: 

  • شرم، گناه و سرزنش خود 
  • افسردگی 
  • عزت نفس و عزت نفس پایین 
  • باورهای منفی درباره خود و دیگران، مانند «من بی لیاقتم»، «همه ناصادق هستند» یا « به هیچ کس نمی توان اعتماد کرد»
  • نوسانات خلقی غیرمنتظره
  • مشکل در تنظیم احساسات 

همچنین ممکن است نسبت به کسی که می‌توانید به آن‌ها وابسته باشید، بی‌اعتماد و هوشیار باشید. این اغلب منجر به: 

  • ناتوانی در اعتماد کردن 
  • مشکل در حفظ روابط یا اجازه دادن به دیگران برای نزدیک شدن به شما 
  • مشکلات صمیمیت
  • مشکل در باور به توانایی های تصمیم گیری خود

افرادی که ترومای خیانت را تجربه کرده اند نیز ممکن است کناره گیری اجتماعی و اضطراب را تجربه کنند. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد اضطراب اجتماعی و چگونگی غلبه بر آن به وبلاگ ما مراجعه کنید → اینجا

علاوه بر این، ممکن است راهبردهایی برای مقابله با آسیب خیانت ایجاد کرده باشید که عبارتند از:

  • گسستگی در مواقعی که احساس می‌کنید به‌ویژه تحریک‌شده/ناامن هستید
  • احساس قطع ارتباط با احساسات ممکن است باعث شود برخی افراد در طول یک فلاش بک خاموش شوند
  • مشکلات حافظه (به عنوان مثال، خاطرات تحریف شده، خاطرات نادرست) 
  • استراتژی های مقابله ای منفی مانند پرخوری، سوء مصرف مواد و غیره. 

بهبودی از آسیب های خیانت

اگرچه ضربه ناشی از خیانت می تواند دردناک باشد و زندگی را تغییر دهد، ابزارها و استراتژی های زیادی وجود دارد که می تواند به شما کمک کند تا زندگی خود را بهبود بخشید و دوباره به دست آورید.  

استراتژی 1: به جای اجتناب، تصدیق کنید

پذیرش اینکه به شما خیانت شده اولین قدم برای غلبه بر آسیب خیانت است. افرادی که کوری ناشی از خیانت را تجربه می‌کنند ، معمولاً آسیب‌های روحی خود را نمی‌بینند، زیرا اعتراف به آنچه اتفاق افتاده بسیار طاقت‌فرسا و دردناک است.

به منظور کنار آمدن با این احساسات، بسیاری از افراد با به حداقل رساندن موقعیت، وانمود کردن به اینکه هرگز اتفاق نیفتاده است، یا به طور کامل از زندگی خارج می شوند (مثلاً افسردگی، سوء مصرف مواد و غیره ) وارد حالت اجتناب می شوند، اما به سختی اعتراف به حقیقت ممکن است این باشد که اجتناب یا انکار آن تنها باعث افزایش استرس و اضطراب شما می شود. 

تصدیق آسیب خیانت به شما این قدرت را می دهد که در روند بهبودی خود فعال باشید. ممکن است بتوانید از آسیب های ناشی از خیانت به عنوان فرصتی برای رشد شخصی استفاده کنید و در صورت لزوم اقدامات ایمنی را برای جلوگیری از آسیب های بعدی اجرا کنید. 

هنگامی که بتوانید آنچه را که اتفاق افتاده است تصدیق کنید، می توانید روی یافتن راهبردهای مقابله ای سالم برای حمایت از خود در حین کار در روند بهبود کار کنید.

استراتژی 2: محرک های تروما خیانت را درک کنید

محرک ها صداها، مناظر، بوها، احساساتی هستند که شما را به یاد رویداد آسیب زا می اندازند. محرک های تروما خیانت بسته به سابقه منحصر به فرد شما می تواند اشکال مختلفی داشته باشد. 

هنگامی که موقعیت اولیه خیانت به شما یادآوری می شود: آنچه گفته شده و انجام شده است، احساس شما و غیره می تواند باعث آسیب خیانت شود. برخی از یادآورهای متداول تروما ممکن است شامل افراد درگیر، مکان‌ها یا زمان‌های خاصی از سال و دیدن شخصی باشد که شما را به یاد فرد مجرم می‌اندازد.

مردم اغلب به یادآوری خیانت تا حدودی ناخودآگاه یا بدون آگاهی واکنش نشان می دهند. ممکن است ناگهان احساس عصبانیت، حالت تدافعی یا مضطرب کنید بدون اینکه دلیل آن را کاملاً بدانید. 

در هر صورت، دانستن این که چه عواملی باعث آسیب خیانت می شود می تواند به شما کمک کند تا احساسات خود را به طور مؤثرتری مدیریت کنید. 

استراتژی 3: پذیرش و نامگذاری احساسات خود را تمرین کنید

وقتی کلمه “خیانت” را می شنویم می تواند احساسات منفی زیادی ایجاد کند (مثلاً ممکن است احساس شرمندگی، عصبانیت، اندوه یا بیماری داشته باشید) . هنگامی که افراد این احساسات شدید را از رویدادهای آسیب زا تجربه می کنند، معمولا سعی می کنند به هر طریق ممکن آنها را از بین ببرند.

پذیرش احساسات ناخوشایند بخش مهمی از برخورد با آسیب های ناشی از خیانت است. سعی کنید با احساسات خود روبرو شوید و به محض ظهور آنها را بپذیرید. این به این معنی است که احساسات خود را بدون قضاوت یا سرزنش (مثلاً آسیب دیده، عصبانی، ترسیده) نام ببرید. 

اگرچه در ابتدا می تواند دردناک باشد، اما یادگیری نحوه پذیرش احساسات دشوار، مانند احساسات مربوط به خیانت، به شما این امکان را می دهد که از طریق آنها حرکت کنید و کنترل زندگی خود را دوباره به دست آورید. 

پذیرش به این معنا نیست که شما احساسات خود را دوست دارید یا موقعیت را تأیید می کنید. بلکه به معنای اذعان به این است که احساسات دشوار به عنوان بخشی از روند درمان می آیند و می روند.

نام بردن از احساسات می تواند به درک و تحمل بیشتر آنها کمک کند. همچنین به شما کمک می کند تا احساسات خود را کنترل کنید تا اینکه آنها شما را کنترل کنند. 

برخی از احساسات ممکن است بیش از حد طاقت فرسا به نظر برسند که نتوان آنها را تصدیق کرد. اگر اینطور است، به جای تلاش برای درک آنچه که احساس می کنید، سعی کنید راه خود را “احساس” کنید. استفاده از بدن خود به عنوان راهنما می تواند به شما در انجام این کار کمک کند. 

ممکن است متوجه شوید که نام بردن از احساسات فیزیکی که تجربه می کنید در حال حاضر کافی است (به عنوان مثال، “قلب من احساس می کند در حال تپیدن است”، “من در نفس کشیدن مشکل دارم”). 

این منبع عالی در مورد کلمات احساس و احساس بدن را در اینجا بررسی کنید

استراتژی 4: از بدن خود مراقبت کنید

مراقبت از بدن شامل همه چیز است، از خوب غذا خوردن گرفته تا وقت گذاشتن برای مراقبت از خود. اگرچه ممکن است به نظر غیرمرتبط به نظر برسند، بدن و ذهن به طور پیچیده ای به هم مرتبط هستند. هنگامی که به طور مداوم نیازهای بدن خود را به غذا، آب و استراحت برآورده می‌کنید، با ساختن پایه‌ای قوی برای سلامت روانی و رفاه، از ذهن خود نیز مراقبت می‌کنید.

می توانید با خوب غذا خوردن و خواب کافی شروع کنید. تغذیه مناسب در تمام طول زندگی شما – نه فقط در زمان استرس – ضروری است و با بهبود سلامت روان مرتبط است. مقدار زیادی آب بنوشید و غذاهای سالم حاوی ویتامین ها و مواد معدنی (مانند میوه ها و سبزیجات) بخورید.

سعی کنید یک روال منظم داشته باشید تا بدانید از روز به روز چه انتظاری دارید. این قابلیت پیش بینی به شما کمک می کند تا به سمت بهبودی نزدیک شوید. 

همچنین ممکن است برای شما مفید باشد که هر روز زمانی را برای استراحت و شارژ مجدد خود اختصاص دهید. به عنوان مثال، به جای تماشای تلویزیون، یک کتاب خوب بخوانید، در بیرون از خانه قدم بزنید، یا کاری خوب برای شخص دیگری انجام دهید.

ورزش نیز یکی از بهترین راه ها برای مراقبت از بدن شماست. وقتی به طور منظم ورزش می کنید، اندورفین ترشح می کنید که به طور طبیعی خلق و خوی شما را تقویت می کند. همچنین یک راه عالی برای خلاص شدن از شر احساسات فروخورده است. 

همانطور که زمان و تلاش لازم را برای برآوردن نیازهای بدن خود صرف می کنید، به خود می گویید که فردی ارزشمند هستید که ارزش مراقبت از او را دارید!

استراتژی 5: ابزارهای خودمراقبتی را توسعه دهید

بهترین خودمراقبتی، نوعی است که وقتی تحریک می‌شوید یا میل به انجام رفتارهای مخرب دارید، درست انجام می‌دهید. وقتی مکانیسم‌های مقابله‌ای نداریم، احساسات ما می‌توانند ما را کنترل کنند، به‌جای اینکه بتوانیم از طریق آنها به طور سازنده کار کنیم. 

بسیاری از مردم دریافت لیستی از مهارت های مقابله ای که می توانند در هنگام احساس هیجان شدید به آنها مراجعه کنند مفید بوده است. این ابزارها مهارت‌های بقا در بحران نامیده می‌شوند و باید به گذر از احساسات دشواری که بدون ایجاد آسیب یا بدتر کردن وضعیت ایجاد می‌شوند کمک کنند.

  1. یک مکان امن ایجاد کنید – یک مکان امن جایی است که احساس آرامش و راحتی داشته باشد، جایی که می توانید در هنگام سخت شدن شرایط به ذهن خود بروید. خوب است چندین مکان داشته باشید که به عنوان مکان امن شما عمل می کنند – یک ساحل، یک کوه، یک چمنزار. هرچه از حواس بیشتری برای توصیف مکان امن خود استفاده کنید، بهتر است.
  1. تمرین ذهن آگاهی را توسعه دهید- ذهن آگاهی توانایی حضور کامل در هر لحظه، بدون قضاوت یا انتقاد است. وقتی حواس تان باشد، به جای اینکه در افکار خود در مورد آنچه اتفاق افتاده یا هنوز اتفاق نیفتاده است، فاصله بگیرید یا درگیر افکار خود شوید، از همه چیز در اطراف خود آگاه هستید. ذهن آگاهی می تواند به شما کمک کند زمانی که احساسات منفی بر شما غلبه می کنند خود را متمرکز کنید تا بهترین ها را از شما دریافت نکنند  .

ضبط‌های ذهن آگاهی هدایت‌شده ما را در اینجا ببینید

  1. شفقت به خود و پذیرش خود را تمرین کنید – شفقت با خود به معنای مهربانی با خود است، زمانی که شکست خورده اید، توسط دیگران صدمه دیده اید یا با بدرفتاری مواجه شده اید، یا با شرایط سخت یا شکست مواجه شده اید. می تواند به همین سادگی باشد که هر روز چند دقیقه وقت بگذارید تا خود را برای زنده ماندن در موقعیت های سختی که با آن روبرو هستید تشویق کنید. شفقت به خود توانایی شما را برای مقابله موثر، مدیریت افکار و احساسات منفی درباره خود و افزایش انگیزه شخصی شما افزایش می دهد.
  1. نفس های عمیق بکشید: وقتی احساس استرس می کنید، تنفس شما کوتاه تر و سطحی تر می شود که در واقع احساس وحشت یا استرس را تشدید می کند. دم و بازدم آهسته از دیافراگم، سیستم عصبی شما را به حالت آرام‌تری باز می‌گرداند و می‌تواند به شما کمک کند در مواقعی که ناراحت یا گیج هستید آرام شوید.

استراتژی 6: داستان خود را به اشتراک بگذارید

صحبت کردن در مورد تجربیات خود با افرادی که درک می کنند و حمایت می کنند می تواند به شما کمک کند افکار و احساسات خود را در یک محیط امن پردازش کنید. این ممکن است یکی از اعضای خانواده، یک دوست، یک درمانگر یا گروه پشتیبانی با اعضایی باشد که قابل اعتماد و همدل هستند. 

خانواده و دوستان: روابط سالم به شما احساس ارتباط و تعلق می دهد و به شما این فرصت را می دهد که در دنیا احساس تنهایی نکنید. از آنجایی که زمانی که تحت فشار هستیم، کمتر توانایی مقابله با آن را داریم، به حمایت دیگران نیاز داریم تا در الگوهای منفی تفکر یا رفتاری که فقط به تشدید مبارزات ما   کمک می کند گیر نکنیم.

ممکن است بعد از یک خیانت در مورد اعتماد مجدد به دیگران تردید داشته باشید، اما مهم است که اعتماد را به کسانی که آن را به دست آورده‌اند و با اعمال و گفتار خود نشان می‌دهند که به سلامت شما اهمیت می‌دهند، تمرین کنید. 

روزنامه نگاری: گاهی اوقات وقتی داستان خود را به جای صحبت کردن به صورت نوشتاری می گویید، پیدا کردن کلمات آسان تر است. روزنامه نگاری در مورد آنچه که تجربه می کنید می تواند اولین قدم بسیار مفید و یک اقدام مداوم مراقبت از خود در درک افکار و احساسات شما باشد. همچنین می‌توانید درباره استراتژی‌های مقابله‌ای که استفاده کرده‌اید یا می‌خواهید تمرین کنید، مجله بنویسید.

گروه های پشتیبانی: فقط گوش دادن به داستان های دیگران می تواند فوق العاده مفید باشد . نشستن در جلسات AA یا گروه‌های حمایتی می‌تواند به شما کمک کند تا در آنچه پشت سر گذاشته‌اید کمتر احساس تنهایی کنید. وقتی به داستان‌های دیگران گوش می‌دهید، می‌توانید از تجربیات آنها درس بگیرید و ببینید که چگونه توانسته‌اند کنار بیایند و درمان کنند. این می تواند به شما انگیزه دهد تا اقدامات لازم برای بهبودی خود را بردارید، حتی زمانی که ممکن است گاهی اوقات سخت یا بسیار چالش برانگیز به نظر برسد. 

درمان: درمان به طور خاص مکانی امن است، جایی که بتوانید در مورد عمیق ترین افکار و احساسات خود بدون قضاوت یا انتقاد صحبت کنید. درمانگر شما آنجاست تا با قلبی باز گوش دهد، به شما کمک کند مهارت‌های مقابله‌ای را بسازید، راه‌های جدیدی برای درک آنچه اتفاق افتاده ( و آنچه اکنون در حال رخ دادن است ) بیابید و به روشی سالم به جلو حرکت کنید. 

اگر می‌خواهید درباره غلبه بر تروما اطلاعات بیشتری کسب کنید، این ویدیوی عالی را در اینجا ببینید

فقط عمل دریافت همدلی و اعتبار می تواند تفاوت بزرگی در بهبودی شما ایجاد کند. واقعی و خام بودن با داستان شما می تواند ترسناک باشد، اما همچنین فوق العاده رهایی بخش است!

دلایل و نشانه های طلاق عاطفی از نظر روانشناسی

زمانی که روابط بین زوجین به سردی می رود، طلاق عاطفی صورت می گیرد. سردی روابط بر روی جنبه های مختلف زندگی مشترک زن و مرد مانند روابط عاطفی و روحی، تعاملات گفتاری و روابط جنسی اثر می گذارد در این شرایط هر کدام از زوجین در دنیای خودشان زندگی می کنند، به یکدیگر کاری ندارند و ریشه های شادی و نشاط آن ها خشکیده است. در این حالت طلاق عاطفی صورت می گیرد زیرا زن و مرد برای یکدیگر حکم هم خانه را دارند و تنها به بودن یکدیگر عادت کرده اند.

عواملی باعث به وجود آمدن طلاق عاطفی می شود که در زیر برخی از آن ها عبارت اند:

  • عدم درک صحیح از یکدیگر
  • عدم شناخت کافی از روحیات طرف مقابل
  • بی علاقگی
  • از بین رفتن صمیمیت نسبت به همسر

در این شرایط افراد باید از مشاوره طلاق کمک بگیرند تا از پیشروی طلاق عاطفی جلوگیری نماید تا طلاق عاطفی به سمت جدایی واقعی زوجین کشیده نشود.

علائم و نشانه های طلاق عاطفی چیست؟

زمانی که صمیمیت میان زوجین از بین می رود و تنش های زیادی در میان آن ها ایجاد می شود، طلاق عاطفی صورت می گیرد، هم چنین یکی از مهم ترین دلیل برای طلاق و جدایی در میان زوجین از بین رفتن صمیمیت در میان آن ها می باشد. شاید در ابتدا جدایی برای افراد نامشخص باشد و به خوبی نتوانند تشخیص دهند که مشکل از کجای رابطه شان بوده است. در ادامه این مقاله علائم و نشانه هایی از طلاق عاطفی را بیان می کنیم:

  1. عدم وجود احساسات میان زوجین
  2. بی تفاوت بودن نسبت به جزئیات زناشویی 
  3. وقت نگذاشتن برای همسر و انجام کارهای دیگر بجز وقت گذراندن با همسر
  4. عدم علاقه به رابطه جنسی و معاشقه
  5. تمرکز بر فرزند و علایق دیگران بیش از همسر
  6. عدم اهمیت به افکار یکدیگر
  7. عدم وجود اعتماد میان زوجین
  8. عدم وابستگی میان زن و شوهر
  9. بیان رازها و مسائل با افراد متفاوت
  10. انتقاد شدید از یکدیگر و توجه نکردن به نکات مثبت 
  11. توجه به مسائل گذشته بیش تر از مسائل آینده
  12. هیجان زندگی اش را از دست می دهد و دیگر علاقه ای به مسائل آینده ندارد.
  13. عدم پذیرش مشکل یا حرف نزدن در مورد مشکلات.

علل و عوامل موثر در طلاق عاطفی چیست؟

در صورتی که بحث اهمیت خانواده و روابط در میان افراد باشد عوامل بسیاری بر روی روند رابطه اثر می گذارد، به عنوان مثال طلاق عاطفی یکی از مسائلی است که به تدریج در میان زوجین به وجود می آید به همین دلیل اهمیت دادن به روابط در هر مرحله ای از اهمیت بسیاری برخوردار است و باید مورد توجه قرار گیرد. 

در این مقاله برخی از مواردی که در طلاق عاطفی موثر است را بیان می کنیم:

  1. ویژگی های اخلاقی نامطلوب مانند دروغ گویی، عصبانیت، عدم توجه و غیره
  2. ازدواج در سنین بالا
  3. خشونت خانگی توسط زن یا مرد
  4. دخالت های خانواده ها و اطرافیان
  5.  از دست دادن موقعیت های کاری
  6. ناتوانی در روابط کلامی و مهارت های کلامی و غیرکلامی
  7. عدم توجه و احترام به یکدیگر
  8. ازدواج اجباری
  9. تفاوت های فرهنگی
  10. تفاوت های شخصیتی
  11. ازدواج های بدون شناخت یا از روی احساسات
  12. ازدواج برای فرار از محیط و شرایط خانواده
  13. تفاوت سنی بسیار زیاد در میان زوجین

مراحل طلاق عاطفی| نشانه های طلاق عاطفی نی نی سایت

طلاق عاطفی شامل پنج مرحله می باشد که به بررسی آن ها می پردازیم:

1. سرزنش در طلاق عاطفی و خیانت

فرد در این مرحله به علت عزت نفس پایین دچار آشفتگی و پریشانی می شود و اطرافیان هم متوجه این موضوع می شوند و سعی می کند طرف مقابل را مقصر اتفاقات بداند. در این شرایط زوجین حس خوبی نسبت به خودشان ندارند و همین مسئله منجر به آسیب های جدی می شود. در این مرحله زوجین سعی می کنند تا از زندگی پر از استرس به آرامش برسند.

2. سوگواری

زوجین به خاطر مشکلات به وجود آمده دچار غم و ناراحتی می شوند و هر کدام در دنیا خودشان سر می کنند و تمرکز آن ها بر روی زندگی و مسائل دیگر کاهش یافته است به همین دلیل در انجام امور روزمره با مشکلاتی رو به رو می شوند.

3.خشم عاقبت طلاق عاطفی

زمانی که زوجین در مرحله طلاق عاطفی قرار می گیرند، نسبت به اطرافیان اعم از دوستان و خانواده حس خشم دارند، به گونه ای که ممکن است مرد نسبت به همه زن ها و زن نسبت به همه مردها احساس خشم و عصبانیت کند. در برخی از مواقع فرزندان شان را مورد توهین و پرخاشگری قرار می دهند. اما در واقع در پس رفتارهای خشن و پرخاشگرانه ترس های بسیاری از جمله ترس از آینده وجود دارد.

4. تنهایی

افرادی که در این مرحله قرار دارند سعی می کنند ترس و نیازهایشان را پنهان کنند و به انکار آن می پردازند، به گونه ای که نیازی به همسرشان ندارند و می تواند از پس زندگی شان برآیند و با اطمینان پیدا کردن نسبت به خود، می خواهند تصمیم نهایی را بگیرند. 

زوجین در این مرحله سعی می کنند خودشان را بشناسند و به توسعه فردی و شخصیت خود بپردازند. تصویر ذهنی آن ها از خودشان در این مرحله نسبت به مرحله اول خیلی بهتر می باشد.

5. بازگشت به زندگی

آخرین کرحله از فرایند طلاق عاطفی، ورود مجدد به زندگی می باشد. در این شرایط زن و مرد احساس می کند کنترل بیشتری بر روی زندگی اش دارد و سعی می کند اقدام به برنامه ریزی بلندمدت نماید، در صورتی که هر دو در این مرحله قرار گرفتند. بدون نیاز به محاکم قضایی، طلاق قانونی صورت می گیرد و زن و مرد به طور توافقی از یکدیگر جدا می شوند.

پیامدهای طلاق عاطفی

اگر اعتماد در میان زوجین از بین برود و سوء تفاهم های بسیاری در روابط به وجود آید، نتایج و تبعات طلاق عاطفی زوجین می باشد. زوجینی که دچار طلاق عاطفی می شود از نظر روانی احساس امنیت نمی کنند و به یکدیگر اعتماد ندارند و در زندگی شان با مشکلات و شکست هایی رو به رو خواهند شد.

این افراد به دلیل نیازهای عاطفی سرکوب شده دچار افسردگی و سرخوردگی می شوند و به احتمال زیاد درگیر بیماری های روحی و روانی خواهند شد و مشکلاتی برای آن ها به وجود می آید.

تبعات طلاق عاطفی بر مردان و زنان

بسیاری از زنان که ترجیح می دهند طلاق عاطفی را بپذیرند و در این وضعیت باقی بمانند کسانی هستند که فاقد پشتوانه، حمایت مالی و معنوی هستند و نمی تواند معاش زندگی شان را تامین کنند، هم چنین آن ها به فرزندشان  دلبسته هستند و جدایی از فرزند برای آن ها سخت و دشوار است و در این شرایط فداکاری می کند تا در زندگی مشترک شکست خورده باقی بمانند و روابط سردی با همسرشان داشته باشند.

معمولا زنانی که در این شرایط قرار می گیرند ناچار هستند تا با این وضعیت خودشان را وفق دهند و با وجود بی مهری و بی توجهی شوهرشان باز هم به زندگی سرد و خاموش خود در کنار فرزندان ادامه دهند. 

هم چنین مردانی که طلاق عاطفی را می پذیرند معمولا کسانی هستند که توانایی مالی آن ها ضعیف بوده، قادر به پرداخت مهریه نمی باشند و نمی توانند از همسر ناسازگار خود جدا شوند به همین دلیل زندگی عاطفی سرد آن ها با آسیب های فراوانی همراه می باشد.

زن و مرد هر کدام به دلایلی خودشان را قانع می کنند تا با این شرایط سخت کنار بیایند غافل از این که هر یک از آن ها برای پر کردن خلاهای عاطفی شان، فرد دیگری را جایگزین کرده اند.

در طلاق عاطفی زوجین به اجبار زیر یک سقف زندگی می کنند و هیچ گونه حس همدلی، محبت، نشاط و درک متقابلی در میان آن ها وجود ندارد. آن ها برای حل اختلاف ها هیچ اقدامی انجام نمی دهند و انگیزه لازم برای حل مشکلات ندارند به همین دلیل مجبور می شوند خودشان را با شرایط سازگار کنند و یا به طور واقعی از یکدیگر جدا شوند.

تاثیر طلاق عاطفی بر فرزندان

در خانواده ای که والدین درگیر طلاق عاطفی می شوند، آسیب های بسیاری به فرزندان وارد می شود و فرزندان در محیط خانه احساس امن و خوشایندی ندارند، در نتیجه سعی می کنند از خانه فرار کنند و درگیر مواردی هم چون اعتیاد به مواد مخدر، گرایش به روابط ناسالم و اختلالات روانی هم چون افسردگی و اضطراب می شوند.

در واقع والدین با انجام دادن اشتباهاتی که منجر به طلاق می شود در حال و آینده فرزندشان اثر می گذارند و مشکلات بسیاری را برای آن ها ایجاد می کنند. از طرف دیگر ممکن است فرزندان، والدین شان را الگوی خود قرار دهند و در آینده در زندگی مشترک شان با مشکلاتی رو به رو شوند.

راهکارهایی برای جلوگیری از طلاق عاطفی

در ادامه راهکارهایی را ارائه می دهیم که مانع از طلاق عاطفی می شوند:

1. مشاوره قبل از ازدواج

زوجین باید قبل از ازدواج بیشتر برای یکدیگر وقت بگذارند تا به شناخت کافی برسند، زیرا شناخت قبل از ازدواج از اهمیت بسیاری برخوردار است و در این خصوص آن ها باید واقع بینانه نسبت به هم آگاهی به دست آورند تا با دید بازتری وارد زندگی مشترک شوند به همین دلیل کمک گرفتن از مشاوره ازدواج بسیار مهم می باشد.

2. آموزش به زوجین

زوجینی که در برخی از مسائل و ارتباطات زناشویی با مشکلات ریز و درشتی رو به رو هستند باید به مشاور مراجعه کنند و یا آموزش های لازم را دریافت کنند تا بتوانند برای حل مشکلات خود اقداماتی را انجام دهند و مهارت های زندگی را یاد بگیرند تا زندگی زناشویی موفقی داشته باشند.

3. احترام متقابل بین زوجین

زوجین باید به یکدیگر احترام بگذارند و یکدیگر را به اسم کوچک و به صورت محبت آمیز صدا بزنند. هم چنین در جمع های خانوادگی سعی کنید احترام به همسر، شان و منزلت همسرتان را حفظ کنید و اگر اختلاف و مشکلی میان شما به وجود آمد آن را به بیرون از خانه و خانواده نکشانید.

4. صحبت کردن

سعی کنید مهارت گفتگو را فرا بگیرید و در زمان درگیری های ذهنی و دغدغه های زندگی از حدس و گمان بپرهیزید و موضوع را با همسرتان در میان بگذارید. با تعامل و خوب صحبت کردن موضوعات مختلفی که برای شما پیش آمده است را برای خود روشن کرده و در مورد این مسائل با همسرتان مشورت کنید.

5. ابراز محبت به یکدیگر

به یکدیگر به صورت کلامی و غیرکلامی محبت کنید و رفتارهای عاشقانه با یکدیگر داشته باشید و برای یکدیگر وقت بگذارید. توجه داشته باشید که معاشقه و پیش نوازی نقش بسیار مهمی در بهبود روابط جنسی و افزایش صمیمیت در میان زوجین دارد.

سخن پایانی

در برخی از مواقع تشخیص طلاق عاطفی برای خود زوجین سخت می شود زیرا مانند طلاق رسمی به ثبت نرسیده است. اما توجه داشته باشید که طلاق عاطفی اثرات مخربی بر روی زندگی و خانواده می گذارد. 

در این شرایط می توانید با مشاوران و متخصصان مشورت کنید تا با استفاده از شیوه های مختلف تست طلاق عاطفی را انجام دهند تا هر چه سریع تر این مسئله تشخیص داده شود و برای رفع طلاق عاطفی و مشکلاتی که در این خصوص به وجود آمده است اقداماتی صورت گیرد. در این راستا مرکز مشاوره ستاره ایرانیان از متخصصان با تجربه و مجرب تشکیل شده اند و در این زمینه خدماتی را ارائه می دهند.

سوالات متداول

1. طلاق عاطفی در کدام مرحله ازدواج اتفاق می افتد؟

طلاق عاطفی در هر دوره ای از زندگی ممکن است به وجود آید برخی از افراد در سال های اول زندگی و یا پس از تولد فرزند از یکدیگر دور می شوند برخی دیگر ممکن است پس از سال های طولانی که از زندگی مشترک شان گذشته است درگیر طلاق عاطفی شوند.

2. آیا سن زوجین بر طلاق عاطفی تاثیر می گذارد؟

بله، زوجینی که اختلاف سنی آن ها بسیار زیاد است احتمال این که دچار طلاق عاطفی شوند افزایش می یابد. زیرا این افراد پس از مدتی متوجه تفاوت هایی در میان خود شده و از یکدیگر فاصله می گیرند در این شرایط افراد برای این که مشکلات آن ها کاهش یابد باید از مشاور طلاق کمک بگیرند تا راهکارهای صحیح را در اختیارشان قرار دهد.

منبع : دلایل و نشانه های طلاق عاطفی از نظر روانشناسی