وقت گذاشتن برای فرزند ، گفتگو و بیان خواسته ها نقش مهمی برای تربیت فرزندان دارد.
پیاده روی با فرزندان ، صحبت های بی بهانه ، اوقات فراغت را با آنها بگذرانید ، مشورت کردن با آنها در بعضی کارها ،
از جمله راه های تربیت فرزند و ارتباط برقرار کردن است.
ارتباط صمیمی با فرزند
دوستی و صمیمیت بین والدین و فرزند باعث امنیت روانی و صمیمی بودن بین اعضای خانواده میشود،
در این جور مواقع فرزندان در عوض اینکه مسائل خود را به دوستان بگویند مستقیم به والدین بازگو میکنند
این امر موجب خطر کمتر در فرزند میشود ، همچنین والدین باید با دنیای نیازهای آنها آشنا شوند و گاهی خود را جایگزین فرزند خود قرار دهند
تا احساسات آنها بهتر درک کنند.
منبع: سامانه پرسش و پاسخ مشاور
https://kanonm.ir/wp-content/uploads/2017/10/ba562.jpg200300مشاورhttps://kanonm.ir/wp-content/uploads/2019/07/logo-kanonm-horizental-mobile.pngمشاور2017-10-05 09:52:142017-10-05 09:52:14راهکارهایی برای برقراری ارتباط صمیمی با فرزند
اختلاف سن فرزندان باید دو سال باشد زیرا کمتر از دو سال باعث آسیب جدی میشود.
عدم توجه به فرزند در این سن موجب دروغگو شدن فرزند میشود ، هنگامی که در باره کار اشتباهش از او توضیح میخواهید
به طور ناخواسته به سمت دروغ می رود.
هرگز فرزند خود را به دلیل دروغ گفتن تنبیه نکنید زیرا به خاطر ترسش از تنبیه دروغ میگوید و این امر را ادامه میدهد.
به کودک یاد بدهید که راست گویی او موجب کمتر عصبانی شدن شما می شود در غیر این صورت جریمه او دو برابر می شود
و مناسب با سن کودک از تحسین استفاده کنید.
برقرار کردن تعادل توسط والدین بین فرزندان باعث کم شدن حسادت میشود و امنیت در خانه برقرار میشود.
منبع: کودک و نوجوان
https://kanonm.ir/wp-content/uploads/2017/10/160ed6b1bfab4370906780374b0c98bd.jpg420620مشاورhttps://kanonm.ir/wp-content/uploads/2019/07/logo-kanonm-horizental-mobile.pngمشاور2017-10-05 09:30:292017-10-05 09:30:29خشم والدین دروغ گفتن فرزند را بیشتر میکند
جان بالبی یکی از روانشناساننامور است که تمرکز زیادی بر رفتارهای دلبستگی کرده است. او رفتار دلبستگی را هر شکلی از رفتار برشمرد که موجب ارتباط یا ادامه نزدیکی با افرادی می شود که فرد توانسته است آنها را به عنوان اشخاص توانا در مواجهه با دنیا درک کند.
رفتارهای دلبستگی در سراسر چرخه زندگی مشاهده می شوند اما آنها در طی دوره کودکی اولیه و هنگام واکنش به تهدید نمایان تر می باشند. ماری اینزورث پژوهشگر معروف در حیطه دلبستگی، کودکان را با استفاده از پارادایم موقعیت عجیب بررسی کرد که در آن وی بر واکنش های کودک در حضور یک غریبه و نیز غیبت و حضور دوباره مادرش تمرکز کرد. اینزورث سه سبک عمده را بازشناسی کرد: دلبستگی ایمن،دلبستگی ناایمن- مقاوم و دلبستگی ناایمن – اجتنابی.
تحقیقات نشان داده اند که سبک های دلبستگی کودکی در بزرگسالی نیز پایدار می مانند. دلبستگی افراد در طی دوره کودکی در نتیجه تعاملات کودک با مراقبان آنها ایجاد می شود که با سبک های دلبستگی مشهود در روابط رمانتیک بزرگسالی آنها همسان است.
تأثیر سبک های دلبستگی در انتخاب همسر، روشی که در آن ما با دیگر شاخصه های زندگی خود ارتباط برقرار می کنیم و رفتارهایی که ما در طی دوره رابطه از خود نشان می دهیم نیز نمایان است. در نتیجه، هنگام بررسی رفتارهای رابطه ای باید سبک های دلبستگی درنظر گرفته شوند.
والدین علاقه دارند از کودکان خود حرف راست بشنوند بسیاری از آنها از این موضوع گله مند هستند
و رفتار خوبی نسبت به این موضوع از خود نشان نمیدهند.
علت دروغ گفتن کودکان ممکن است از نبود اعتماد بنفس ، تقلید از والدین و خودنمایی در حضور دیگران و گاهی اوقات ترس از تنبیه شدن باشد.
دروغ گفتن در فرزندان را باید جدی گرفت و از سن 2 تا 5 سالگی شدیدتر میشود . والدین در این سن با دروغگویی فرزند خود مواجه میشوند
که با جدی گرفتن از تکرار آن جلوگیری کنند تا به بزرگسالی نرسد.
راه های مناسب برای جلوگیری از دروغگویی: والدین در گام اول علت دروغ را در فرزند خود پیدا کنند و سپس دنبال راه حل آن باشند
در حضور کودکان باید کاملا صادق و راست گو باشید.
طرز صحبت کردن والدین الگویی برای کودکان است. اگر فرزند شما دروغی گفت هرگز عصبانی و تنبیه نکنید
اما ناراحتی خود را بروز دهید و به او متذکر شوید تا از تکرار آن بپرهیزد.
در سنین کودکی نتیجه دروغ گفتن را به کودکان آموزش دهید و به او بگویید تکرار آن باعث میشود دوستانش او را ترک کنند و تنها میماند.
برای شکل دادن رفتار درست در کودکتان دروغگویی را زیر سوال ببرید نه شخصیتش را زیرا باعث کاهش اعتماد به نفس او میشود.
با راست گویی فرزند تان هر بار به او کادو دهید تا در او تقویت شود.
منبع: ساینس دیلی
https://kanonm.ir/wp-content/uploads/2017/10/download-2.jpg159318مشاورhttps://kanonm.ir/wp-content/uploads/2019/07/logo-kanonm-horizental-mobile.pngمشاور2017-10-04 09:37:452017-10-04 09:37:45عواقب دروغ گفتن را به کودکان خود بیاموزید
افرادی که در برابر یکی از والدینشان یا هر دو آنها دلبستگی دوری گزین شکل داده اند، زمانی که بزرگ می شوند دلبستگی ای به عنوان دلبستگی طرد شده در بزرگسالی خواهند داشت. زیرا در نوزادی یاد گرفته اند از نیاز های جسمی شان دور شوند و احساسات را کم اهمیت بشمرند، آنها معمولا در روابط عاشقانه از نزدیکی عاطفی برخوردار هستند. بزرگسالان دلبسته ی دوری گزین معمولا به دنبال روابط و وقت گذراندن با زوج خود هستند اما ممکن است زمانی که رابطه زیاد از حد نزدیک شود معذب شوند. اگرزوجشان بیان کند که میل به روابط عاشقانه ی نزدیک دارد. آنها ممکن است حس کنند که زوجشان « زیاده خواه» است یا وابسته است.
خیلی از مردان و زنان گسسته وقتی با خطر جدایی یا صدمه مواجه می شوند، قادرند توجهشان را روی موضوعات و اهداف دیگر متمرکز کنند. برخی دیگر تمایل به کناره گیری دارند، به تنهایی سعی می کنند با خطر روبرو شوند. آنها آسیب پذیریشان را انکار می کنند و برای مدیریت احساساتی که به واسطه ی نیاز های دلبستگی یشان بر انگیخته می شود از سرکوب استفاده می کنند. وقتی میخواهند در مواقع بحرانی از شریک خود درخواست حمایت کنند، معمولا از روش های غیر مستقیم مثل نصیحت، سرزنش و بدعنقی استفاده می کنند.
طبق نظر محققانِ دلبستگی، فریلی و برومبو، خیلی از بزرگسالان طرد شده از روش های پیش دستی برای بی اثر کردن شیوه های وابستگی استفاده می کنند، برای مثال آنها ممکن است از ترس طرد شدن وارد رابطه نشوند، نگاهشان را از صحنه های ناخوشایند برگردانند یا ممکن است گفت و گوی مرتبط با موضوع های دلبستگی را به سمت دیگری بکشانند. روش دیگر سرکوب خاطرات رویداد های دلبستگی منفی است، مانند بهم زدن رابطه. در واقع بزرگسالانی که طرد شده شناخته شده اند خاطرات اندکی از روابط آغازینشان با والدین به یاد دارند. برخی دیگر ممکن است کودکیشان را شاد و پدر و مادرشان را مهربان توصیف کنند، اما قادر نخواهند بود مثال های روشنی برای تایید این ارزیابی مثبت بزنند.
افراد با این نوع از شیوه ی دلبستگی تمایل به توجه بیش از حد بر خود و راحتی خود دارند و به صورت گسترده به احساسات و علایق افراد دیگر بی اعتنایی می کنند. همچنین برایشان سخت است که افکار و احساساتشان را برای زوجشان آشکار کنند. واکنش خاصشان به مجادله، کش مکش و دیگر موقعیت های پر استرس فاصله گرفتن و گوشه گیری است.
بزرگسالان گسسته معمولا تصور بیش از حد مثبتی از خود و تصور منفی و بدبینانه ای نسبت به دیگران دارند. در خیلی از موارد، این اعتماد به نفس بالا دفاعی است و از شخص آسیب پذیر که بشدت نسبت به کم محلی، طرد شدن و دیگر زخم های خودشیفتگی حساس است محافظت می کند. این معمولا برای جبران اعتماد به نفس ضعیف و نفرت از خود به وجود می آید. طبق نظر کارشناسانِ دلبستگی بزرگسالان فیل شاور و ماریو میکولیوکر، زوج های دوریگزین معمولا به کم محلی یا دیگر تهدید های واردشده به اعتماد به نفسشان با عصبانیت واکنش نشان می دهند. برای مثال، هروقت شخص دیگری حمایتشان نکند یا تصور اغراق آمیزشان از خود را تایید نکند.
منبع:مرکز مشاوره ستاره ایرانیان
https://kanonm.ir/wp-content/uploads/2017/10/Avoidant-personality-disorder-symptoms-e1472219429260.jpg250250مشاورhttps://kanonm.ir/wp-content/uploads/2019/07/logo-kanonm-horizental-mobile.pngمشاور2017-10-02 13:23:252019-07-16 19:04:22شیوه ی دلبستگی دوری گزین/گسسته در بزرگسالان
چرا پدر و مادرانی که آگاهانه بهترین ها را برای فرزندانشان می خواهند، برایشان سخت است که از لحاظ احساسی به فرزندانشان نزدیک باشند؟ محققانِ دلبستگی دلایل متعددی برای مشکلات پدر مادر ها در این حوزه تشخیص داده اند. در مطالعه ی تعدادی مادران از لحاظ عاطفی سرد، محققان یافتند فقدان واکنش مادران به نوزادانشان دست کم تاحدودی به عدم آگاهیشان درمورد «چگونگی حمایت از دیگران» مربوط است. بعضی از مادران فاقد همدلی اند درحالیکه برخی در به و جود آوردن احساس نزدیکی و تعهد مشکل دارند که به نظرمی رسد عامل اصلی در «ایجاد رفتار مراقبتی»است. آنها همچنین «سابقه ی تجربیات دلبستگی منفی دوران کودکی باالگوها ومراقبان پس زننده» را گزارش دادند. که توضیح می دهد چرا آنها روش های مراقبت محدود تری در اختیار دارند.
به عبارت دیگر، مادران در این تحقیق همانطور با نوزادانشان رفتار می کردند که با خودشان در کودکی رفتار شده بود و کودکانشان اکنون در برابر آنها دچار دلبستگی دوری گزین می شوند.به طرز قابل توجهی در فراتحلیل اخیرِتحقیق دلبستگی «نشانه های دیگری برای انتقال شیوه ی دلبستگیِ میان نسلی» فراهم کرد. این پژوهش همچنین ارتباطات مهمی بین شیوه ی مراقبتی دوری گزین والدین و دلبستگی دوری گزین فرزندانشان را اثبات کرد. خصوصا در کودکان بزرگ تر و نوجوانان.
یکی از ابعاد مهم آموزش به کودک“گفتن نه ” به کودک است که والدین این مهارت را در کودک نهادینه کنند.
یکی از راهکارهای آموختن این مهارت در کودک مقابله در برابر خواسته های غیر منطقی آنهاست ،
که با توضیح درباره انجام ندادن این درخواست ها به کودک محدودیت را میتوان یاد داد.
مهم تر از آن این است باید در برخورد تان ثابت بمانید و نباید با گریه افتادن کودک از تصمیم خود کوتاه بیایید و خواسته اش برآورده کنید.
درست یاد دادن این کلمه به کودک یاد بدهید که کلمه “نه ” شخصیت او را زیر سوال نمیبرد بلکه نظرها متفاوت است
و برایش به روشنی توضیح بدهید این کلمه به رابطه بین من و تو آسیب نمیزند.
کودکی که در جریان کلمه ” نه ” قرار بگیرد در دوران جوانی یاد میگیرد که به طور مثال وقتی دوستی به او سیگار تعارف کرد
بدون ترس از قطعی رابطه به اون نه بگوید .
همین طور در زندگی زناشویی به توقع های نا به جای همسرش بدون در نظر گرفتن خطر زندگی جواب منفی دهد.
وقتی کودکان پشت سرهم از شما درخواستی دارد و جواب منفی میگیرد بخاطر بی حوصلگی نظرتان را عوض نکنید
و روی تصمیم خود بایستید و با مهربانی با او یاد دهید تکرار آن موجب عوض شدن نظر شما نمیشود
و دلیلی ندارد به خاطر پافشاری نظر شما عوض شود.
منبع: کودک و نوجوان
https://kanonm.ir/wp-content/uploads/2017/09/2370353_543.jpg184306مشاورhttps://kanonm.ir/wp-content/uploads/2019/07/logo-kanonm-horizental-mobile.pngمشاور2017-09-28 14:02:472017-09-28 14:02:47مهارت نه گفتن به کودک
در زندگی مشترک خانوم ها باید در مشورت کردن پیش قدم شوند. بعضی از افراد مشورت را دوست ندارند
خودشان فکر میکنند ، تصمیم میگیرند و عمل میکنند برخی دیگر اعتقاد دارند استقلال فکری آنها مختل میشود
در حالیکه ربطی به استقلال فرد ندارد.
بعضی مردها با خانواده خود مشورت میکنند ولی به همسر خود توجه نمیکنند که برای خانوم ها ناراحت کننده است و باید علت را پی جور شوند.
بعضی از زوجین از استدلال فکری یکدیگر آشنایی ندارند و با هم مشورت نمیکنند که عواملی مانند: گوش دادن به صحبت همسر
بدون نصیحت و مسخره کردن باعث میشود همسرتان برای مشورت با شما جلب نظر کند.
منبع: مشاورکو
https://kanonm.ir/wp-content/uploads/2017/09/mmm1.jpg250250مشاورhttps://kanonm.ir/wp-content/uploads/2019/07/logo-kanonm-horizental-mobile.pngمشاور2017-09-28 12:44:382017-09-28 12:44:38رازهای راغب کردن همسر در مشورت
برای پخش فایل مرورگر خود را آپدیت کنید یا از اینجا فایل را دانلود نمایید.
کودکان تحت تأثیر والدین و اعضای خانواده و جامعه رفتارهای خاصی را یاد می گیرند. بیشتر بچه ها مسائل رفتاری جزئی مانند لجوج بودن و بی ادب بودن و یا کمبود توجه را از خود بروز می دهند. اگر این مسائل پیچیده شوند می توانند تبدیل به اختلالات شوند. در اینجا چند اختلال شایع روانی در کودکان آورده شده است:
1. اختلال کمبود توجه – بیش فعالی (ADHD): کودکان مبتلا به ADHD سه ویژگی های اصلی دارند: بی توجهی، تکانش گری وبیش فعالی. آن ها همچنین می توانند بی قرار، پرخاش گر و تحریک پذیر باشند.
2. افسردگی و اختلال دوقطبی: کودکان مبتلا به اختلال دو قطبی تمایل به نوسانات خلقی ناگهانی، دوره های طولانی از بیش فعالی و به دنبال آن بی حالی، بداخلاقی، سرخوردگی و رفتار تهاجمی دارند.
3. اختلال اضطراب: کودکان مبتلا به اختلال اضطراب تمایل به نگرانی بیش از حد در مورد همه چیز دارند. حتی بی اهمیت ترین مسائل باعث بی خوابی شبانه آن ها می شود.
4. سندرم اسپرجر: این سندرم فرم خفیفی از اوتیسم است. علائم این بیماری شامل عدم توانایی در مهارت های اجتماعی، دوست نداشتن تغییر در محیط آشنا و زندگی روزمره،
نداشتن تماس چشمی، حرکات و حالات صورت غیر معمول، نداشتن همدلی و مهارت های حرکتی.
5. ناتوانی در یادگیری: این یک اختلال روانی است که یادگیری را برای کودک به یک چالش تبدیل می کند. علائم این بیماری شامل ناتوانی در توجه، حافظه ضعیف، هماهنگی ضعیف، عدم توانایی در دنبال کردن دستورالعمل ها و یا راهنمایی ها و عدم سازمان یافتگی است.
6. اختلال رفتار مخرب: کودکان مبتلا به این اختلال ممکن است به رفتار هایی مانند قلدری برای دیگران، منزوی بودن در موقعیت های اجتماعی، از بین بردن اموال و یا صدمه زدن به حیوانات از عمد، دروغ و یا حتی سرقت تمایل داشته باشند.
7. اختلال در خوردن: کودکان مبتلا به اختلالات خوردن مانند بی اشتهایی یا پرخوری تمایل به عادات غیر طبیعی در مورد غذا خوردن دارند. این اختلالات معمولا در نتیجه تفکر وسواسی در مورد افزایش وزن و ظاهر فیزیکی می باشد. علائم این اختلال شامل ناتوانی در خوردن چیز های مختلف، استفراغ و شراب خواری باشد.
8. اسکیزوفرنی: اسکیزوفرنی در کودکان به اندازه بزرگسالان رایج نیست. علائم این اختلال روانی دوری گزینی اجتماعی، بی خوابی، فقدان انگیزه، افت در مدرسه، افسردگی، فراموشی و رفتار عجیب و غریب می باشد.
اگر فکر می کنید که فرزند تان علائم هر یک از اختلالات ذکر شده در موارد بالا را بروز می دهد، بلافاصله با یک پزشک متخصص مشورت کنید.
روانشناسان کودک با دو نظریه اصلی سر و کار دارند
رشد در کودکان درونی است و تغییر ذاتی است (طبیعت)
رشد کودکان بستگی به محیط خارجی آن ها دارد (پرورش)
کارشناسان، رشد در کودکان را در مورد زمینه های مختلفی از جمله موارد زیر مطالعه کرده اند:
زمینه اجتماعی: چگونه روابط با پدر و مادر، خواهر و برادر، دوستان، معلمان، و دیگران بر توسعه کودک اثری قابل توجه می گذارد.
زمینه های فرهنگی: چگونه عوامل فرهنگی مانند سنت ها، ارزش های از پیش تعیین شده ودستورالعمل های زندگی بر رشد و توسعه کودک تاثیر می گذارد.
زمینه های اجتماعی و اقتصادی: چگونه موقعیت اجتماعی، سطح خانواده، شیوه زندگی و در دسترس بودن (و یا عدم) منابع مالی می تواند بر رشد کودک تاثیر بگذارد.
خود را به چالش بیندازید
درک ویژگی های روانشناختی کودکان می تواند چالش برانگیز باشد. اگر شما بیش ازیک فرزند دارید، ویژگی های روانشناختی اولین فرزندتان ممکن است با فرزند دیگر متفاوت باشد.
اعتقاد به این که همه کودکان یکسان هستند و با استفاده از یک روش مناسب برای پرورش کودک می توانید آن سبک را برای همه فرزندان خود استفاده کنید، می تواند شما را به اشتباه بیندازد. درک ویژگی های روانشناختی هر کودک ممکن است خسته کننده و وقت گیرباشد،اما با انجام این کار است که می توانید کودک را به شکل یک فرد بالغ سالم پرورش دهید.
منبع: کودک و نوجوان
https://kanonm.ir/wp-content/uploads/2017/05/Causes-of-PTST.jpg275600مشاورhttps://kanonm.ir/wp-content/uploads/2019/07/logo-kanonm-horizental-mobile.pngمشاور2017-09-16 15:41:202017-09-16 15:41:20اختلالات روانی دوران کودکی