مکانیزم دفاعی
مکانیزم دفاعی در نظریه روان کاوی عبارت از هر گروه از فرآیندهای ذهنی می باشد که ذهن را قادر می سازد تا در مورد اختلافاتی که قادر به رفع آن نیست، به یک راه حل دفاعی دست پیدا کند.
این فرآیند معمولا به صورت ناخودآگاه صورت می گیرد و معمولا این سازش و دفاع شامل مخفی کردن محرک ها یا احساسات درونی می باشد که منجر به کاهش عزت نفس می شوند یا اضطراب فرد را افزایش می دهند.
فرضیه های روانکاوی بیان می دارند که در ذهن یک سری نیروهایی وجود دارند که در مقابل یکدیگر قرار می گیرند و با هم مخالفت می کنند.
این عبارت برای اولین بار در یکی از مقاله های سیگموند فروید (Sigmund Freud) به اسم “عوامل عصبی – روانی دفاع” (1894) بکار گرفته شد.
برخی از مکانیزم های دفاعی عمده ای که روان کاوها بیان کرده اند، عبارتند از:
1. سرکوب که عبارت از صرفنظر کردن از هوشیاری و آگاهی مربوط به یک ایده، احساسات یا تمایل ناخواسته از طریق بی توجهی کردن نسبت به آن، یا سرکوب کردن آن یا قرار دادن آن در بخش ناخودآگاه مغز می باشد.
یکی از موارد مربوط به سرکوب می تواند عبارت از فراموشی هستریایی باشد که در آن فرد قربانی یک سری اقدامات اضطراب آور را انجام می دهد یا می بیند و بعدا این کار و شرایط مربوط به آن را به صورت کامل فراموش می کند.
2. ایجاد واکنش که عبارت از تثبیت کردن یک ایده، احساسات یا تمایلی می باشد که نقطه مقابل یک محرک ناخودآگاه ترسناک است.
برای مثال یک زنی که به صورت ناخواسته باردار شده است، می تواند از طریق داشتن تمایل شدید نسبت به بچه و محافظت بیش از حد خودش و کودک و در نتیجه متقاعد کردن خودش در مورد این مسئله که یک مادر خوبی است، نسبت به احساس گناه خودش در مورد نخواستن بچه واکنش نشان دهد.
3. فرافکنی که یک نوع مکانیزم دفاعی می باشد که در آن احساسات ناخواسته به یک فرد دیگری نسبت داده می شود و بعد از آن این احساسات به عنوان یک تهدیدی از دنیای خارجی در نظر گرفته می شود.
معمولا فرافکنی زمانی صورت می گیرد که یک فرد تهدید شده از طریق احساس عصبانیت خودش، یک فرد دیگر را به داشتن تفکرات خصومت آمیز متهم کند.
4. برگشت عبارت از بازگشت به مراحل اولیه رشد و از دست دادن لذت مربوط به این پیشرفت می باشد که به دلیل خطرات یا تضادهای ایجاد شده در مراحل بعدی صورت می گیرد. برای مثال یک همسر جوان می تواند بعد از دعوا کردن با همسرش به خانه والدین خودش برگردد.
5. سلطه پذیری عبارت از انحراف از محرک های غریزی (که معمولا محرک های جنسی هستند) و حرکت کردن در کانال های غیرغریزی می باشد.
نظریه روانکاوی معتقد است که انرژی صرف شده در محرک های جنسی می توانند به منظور دستیابی به پیشرفت های قابل قبول و ارزشمند اجتماعی (همانند فعالیت های هنری یا علمی) صرف شوند.
6. انکار به معنای امتناع هوشیارانه از درک کردن حقایق ناراحت کننده و رنج آور موجود می باشد.
در نتیجه انکار احساسات مخفی مربوط به همجنس گرایی یا خصومت، یا معایب ذهنی موجود، یک کودک یا یک فرد به تفکرات، احساسات یا اتفاقات غیر قابل تحمل دست پیدا می کند.
7. توجیه عقلی یک نوع جایگزینی برای توضیح ایمن و عقلایی مربوط به علت واقعی (ولی تهدید کننده) رفتار می باشد.
روانکاو ها بر این مورد تاکید دارند که استفاده از مکانیزم دفاعی یک بخش عادی از عملکرد شخصیتی می باشد و به تنهایی نمی تواند نشان دهنده یک اختلال روان شناختی خاصی باشد.
با این وجود اکثر اختلال های روان شناختی از طریق وجود داشتن افراطی یا شدید این مکانیزم های دفاعی قابل تشخیص می باشد.
منبع : کانون مشاوران ایران
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.