خطای بنیادی انتساب؛ اشتباه رایج در قضاوت رفتار دیگران
خطای بنیادی انتساب (که با نامهای سوگیری تطابق یا اثر بیشانتسابی نیز شناخته میشود) تمایل افراد به تأکید بیش از حد بر توضیحات مبتنی بر شخصیت یا گرایش برای رفتارهای مشاهده شده در دیگران و در عین حال کمتوجهی به توضیحات موقعیتی است(منبع).
خطای بنیادی انتساب چیست؟
خطای بنیادی انتساب، یک سوگیری شناختی در روانشناسی اجتماعی است که در آن افراد هنگام توضیح رفتار شخص دیگر، تمایل دارند بیش از حد بر ویژگیهای شخصیتی یا ویژگیهای درونی تأکید کنند، در حالی که تأثیر عوامل موقعیتی یا خارجی را دست کم میگیرند.
به عبارت دیگر، هنگام مشاهده دیگران، اغلب فرض میکنیم که اعمال آنها منعکس کننده شخصیت آنها به عنوان یک شخص است، نه اینکه شرایط خارجی که ممکن است باعث رفتار آنها شده باشد را در نظر بگیریم. به عنوان مثال، اگر کسی در ترافیک راه ما را ببندد، ممکن است فکر کنیم که او بیادب یا بیملاحظه است و دلایل موقعیتی احتمالی مانند یک وضعیت اضطراری را نادیده میگیریم.
این سوگیری به این دلیل رخ میدهد که فرد از نظر ادراکی برای ما برجستهتر از زمینه موقعیتی اوست و ما معمولاً اطلاعات کمتری در مورد عوامل خارجی مؤثر بر دیگران نسبت به خودمان داریم. این اصطلاح توسط لی راس، روانشناس اجتماعی، ابداع شده است و یک مفهوم اساسی در درک چگونگی تفسیر رفتار اجتماعی توسط افراد محسوب میشود(منبع)(منبع)(منبع).
صفات شخصیتی | انواع خصوصیات و ویژگی های شخصیتی
چرا رفتار دیگران را به شخصیتشان نسبت میدهیم؟
خطای بنیادی انتساب، تمایل به نسبت دادن رفتار دیگران در درجه اول به شخصیت یا ویژگیهای شخصیتی آنها است، در حالی که تأثیر عوامل موقعیتی یا خارجی را دست کم میگیریم. این سوگیری به این دلیل رخ میدهد که هنگام مشاهده دیگران، رفتار آنها از نظر ادراکی برای ما برجستهتر از زمینه یا شرایط اطراف است که اغلب کمتر قابل مشاهده یا شناخته شده هستند. در نتیجه، ما به سرعت بر اساس اعمال آنها در مورد “چه نوع” شخصیتی قضاوت میکنیم و فشارهای موقعیتی را که ممکن است بر رفتار آنها تأثیر گذاشته باشد، نادیده میگیریم.
دلیل دیگر این است که افراد عموماً اطلاعات بیشتری در مورد محدودیتها و انگیزههای موقعیتی خود نسبت به دیگران دارند.
این شکاف دانش منجر به نسبت دادن رفتارهای دیگران به درون، اما رفتارهای خود به بیرون میشود. علاوه بر این، عوامل فرهنگی، به ویژه در جوامع فردگرا، بر مسئولیت و شخصیت شخصی تأکید میکنند که این سوگیری را بیشتر تقویت میکند.
برای مثال، دیدن کسی که از صف خارج شده است، ممکن است ما را به این فکر بیندازد که او بیادب یا خودخواه است، به جای اینکه در نظر بگیریم که ممکن است دلیل فوری داشته باشد. این خطا اغلب باعث سوءتفاهم و قضاوتهای ناعادلانه در محیطهای اجتماعی و کاری میشود(منبع)(منبع)(منبع).
به طور خلاصه، خطای اساسی انتساب ناشی از میانبرهای شناختی است که ما در تفسیر رفتار دیگران مرتکب میشویم و بر ویژگیهای شخصیتی تمرکز میکنیم زیرا ارزیابی آنها آسانتر از تأثیرات پیچیده موقعیتی است(منبع)(منبع)(منبع).
منبع : خطای بنیادی انتساب؛ اشتباه رایج در قضاوت رفتار دیگران

دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.