نوشته‌ها

5 قدم قبل از شروع یک رابطه جدید

فیلم و فایل صوتی آموزشی روانشناسی رایگان و مشاوره

برای پخش فایل مرورگر خود را آپدیت کنید یا از اینجا فایل را دانلود نمایید.

“قوانین” را فراموش کنید. این باور را متوقف کنید که ” او به من علاقه ای ندارد.” در حقیقت تمام این خود آشفتگی ها را که به شما دیکته می کند چطور به بهترین همراه برای شخصی دیگر تبدیل شوید، دور بریزید. افرادی که از انتخاب‌های عاشقانه  خود واقعا خوشحالند انرژی بیشتری را برای توسعه خودشناسی و تواناییهای فردی خود صرف میکنند تا نشان دادن روشی خاص برای جذب عشق. به جای تمرکز روی بازی برای جلب یک شریک، تمرکز خود را روی این پنج اصل بگذارید، به مرور زمان ، همتای مناسب برای شما خودش حاضر میشود:

  • خود را از نظر جنسی و هیجانی بشناسید. اگر شما خود را از نظر هیجانی و جنسی درک نکنید، شما وارد یک رابطه عاشقانه از یک جایگاه وابستگی احساسی خواهید شد. شما ممکن است امید غیر واقعی داشته باشید که شخص دیگر بداند که چطور شما را درک کند و خوشحال سازد- حتی وقتیکه شما خودتان اینها را ندانید. ارتباط مستقیم با طرف مقابل درباره جنبه های حسی و جنسی بسیار مهم است. امید به اینکه دیگران درک می‌کنند که شما احساسساتی هستید و نیاز جنسی دارید، فانتزی است. هوشیارانه تلاش کنید تا از واکنش‌های احساسی جاری خود در برابر مردم و رویدادها اگاه شوید. واکنشهای احساسی خود را مشاهده کنید و برچسب بزنید. احساسات خود را منعکس کنید و درباره اینکه شما چه احساسی دارید و یا اینکه به چه چیزی درمورد خود توجه می‌کنید با دیگران صحبت کنید. بدون اینکه انتظار داشته باشید انها مجددا به سمت شما بازگردند.

 

  • به چیزی که مردم درباره خود نشان می‌دهند و می‌گویند باور داشته باشید. این بسیار معمول است که وقتی به سمت کسی جذب می‌شوید بخواهید رفتار اشتباهش را منطقی جلوه دهید. اگر شخصی به شما بی احترامی می‌کند یا اینکه همیشه شما را ناامید می‌کند این را به عنوان اطلاعاتی درباره اینکه او چگونه شخصی است در نظر بگیرید. اگر شما تلاش میکنید با او صحبت کنید ولی او شما را درنظر نمیگیرد یا بدرفتاری با شما را عقلانی جلوه میدهد، اینرا جدی بگیرید. این شخص ممکن نیست یک همراه خوب باشد. اگر مردی بگوید که به دنبال یک رابطه جدی نیست یا اینکه می خواهد بیشتر تنها باشد، بگذارید که برود. این شخص هم سطح شما نیست و ممکن است چیزهایی که شما می‌خواهید را نخواهد. اطلاعاتی که افراد درمورد خود منتقل می‌کنند را باور کنید. اگر انها نا پخته یا با بی احترامی رفتار می‌کنند، یا چیزهایی میگویند که شما را ناراحت میکند، بروید. این وظیفه شما نیست که به دیگران راه بهتر را نشان دهید. وظیفه شما این است که روی رشد کردن مانند یک انسان، کار کنید.

  • اجتناب از دنبال کردن صمیمت در ارتباط جنسی. sextimacy یک چرخه برای رسیدن به صمیمیت عاطفی از طریق رابطه جنسی شتابزده است. اگر شما امید وارید که یک رابطه جنسی در نهایت منجر به یک صمیمت عاطفی بیشتر یا رابطه قابل اطمینان می‌شود، متوقف شوید و دست بردارید: تحقیق نشان می‌دهد که ارتباطاتی که با رابطه جنسی قبل از صمیمیت حسی اغاز می‌شود، به طور معمول به یک پیوند متعهد تبدیل نمی‌شود. شما وقتتان را برای تغییر دیگران سپری می‌کنید درحالیکه می‌توانستید این انرژی را برای پرورش خود به عنوان یک انسان بگذارید و شخصی را پیدا کنید که آنچه را می شوید دوست داشته باشد.
  • از لحاظ روانشناختی از والدین خود جدا شوید. این کار راحتی نیست و بسیاری فکر میکنند که انها این کار را انجام می‌دهند ولی در واقعیت این کار را انجام نمی‌دهند. به عنوان یک فرد بزرگسال اگر شما همچنان به والدین خود اجازه دهید تا تمام نیازهای عاطفی شما را برطرف کنند انگاه شما مقداری از انرژی لازم برای ورود به وابستگی عاشقانه خود را تلف می کنید. به اندازه ممکن و کم کم برای مستقل شدن از والدین خود تلاش کنید. این به این معنی نیست که شما نمی‌توانید از همراهی انها لذت ببرید، وقتتان را با انها بگذرانید و ارزوهای خود در زندگی را با انها درمیان نگذارید. ان به این معنی است: خودتان به راحتی تصمیمات خود را بگیرید. پرسیدن نظر انها بطور افراطی، اتکا به انها و اجازه دادن به انها برای کنترل زندگیتان به این معنی است که شما برای خود زندگی نمیکنید. و اگر شما به انها اجازه دهید تا کارهای سخت رابرای شما انجام دهند، انگاه شما وقتی‌که همتای مناسب خود را نشان می‌دهد، یک شخص کامل نخواهید شد. ورود به یک رابطه عاشقانه با این اعتقاد که این شخص مانند والدین شما مراقب شما خواهد بود ، میتواند یک همراه سالم را به یک همراه کینه توز و مضر تبدیل کند. شما باید زندگی خود را کنترل کنید و از اهداف، نیازها و احساسات خود اگاه باشید.

 

  • خود را دریک موقعیت جدید قرار دهید. یک باور عمومی میگوید که به منظور پیدا کردن یک شریک مناسب ، ابتدا شخص باید به تنهایی روی اصلاح خود کار کند.”من فقط نیاز دارم تا برای مدتی برای خودم باشم “. وقتیکه زنان اینکار را انجام می‌دهند، انها خود رادر یک تبعید دلخواهانه قرار میدهند که در ان احساس ناراحتی میکنند و خارج از تماس بادیگران هستند. با یک چنین هدف مبهمی از “کارکردن روی خود”، روشن فکری دور میشود و انزوا طلبی با بدبختی ترکیب می‌شود. از طریق گسترش خود اگاهی‌های جنسی و احساسی عالیتر روی خود کار کنید. در همان زمان شما نیاز به ارتباطات جدید با افراد عاشق و دوستان دارید تا خود را بدرستی بشناسید. هر تجربه دوستیابی به شما اطلاعاتی درمورد ارجحیت‌ها، ضعف‌ها و قوت‌های شما میدهد. اگر شما به فکر کردن یکسان و انجام کارهای یکسانی که فکر می کردید ادامه دهید شما گرفتار باقی خواهید ماند. مغز شما یک توانایی خارق العاده برای انطباق و رشد دارد- اگر شما به ان اجازه دهید. برای اینکه ذهن شما رشد کند شما باید انگیزه ها و تجربیات جدیدی به ان بدهید که شما را در برخی سطوح به چالش بکشد. شاید اینها چیزهایی هستند که شما دوست دارید یا میخواهید امتحان کنید ولی می ترسید. تا زمانیکه انها علایق واقعی شما را منعکس می‌کنند، در مسیر هیجان کار کنید و خود را در موقعیتهای جدید قرار دهید که در انها ممکن است شما افراد مختلفی را ملاقات کنید و جنبه های دیگر از شخصیت خود را تجربه کنید.

منبع: کانون مشاوران ایران