نوشته‌ها

با دیر بیدارشدن فرزندم چه کنم ؟

یکی از مسائل مورد بررسی در گروه سنی نوآموزان پیش دبستان و دانش آموزان دبستانی، مساله ی دیر خوابیدن و دیر بیدار شدن و به عبارتی مهارت مدیریت زمان خواب است.

 این مساله علاوه بر ایجاد مشکلات یادگیری و تاثیر بر سلامت جسمی و روانی کودک، می تواند برای معلمان و مسئولان مدرسه نیز مشکلاتی به وجود آورد.

 کودکان معمولا به دلیل سطح بالای انرژی تمایل دارند تا ساعات زیادی از شب بیدار مانده و به فعالیت بپردازند. این درحالی است که بدن آن ها به ۱۰ تا ۱۲ ساعت خواب مفید نیاز دارد.

 عدم تامین این مقدار از استراحت می تواند منجر به خستگی و بی حوصلگی در طی روز و ایجاد مشکلاتی در امر یادگیری و توجه  شود.

بر اساس مشاهدات انجام شده، این دانش آموزان معمولا در طی روز نیز به لحاظ خلقی عصبی تر هستند.

در روابط بین فردی بیشتر پرخاش می کنند و به دلیل رفتارهای بین فردی آسیب رسان، بیش از سایر کودکان در روابط دوستانه طرد می شوند.

اگر فرزند شما نیز در تنظیم زمان خواب موفق به کسب مهارت نشده است، می توانید با مطالعه ی موارد زیر در این مسیر به او کمک کنید.

  •  

شش گام ساده و مهم به منظور تنظیم خواب کودک

۱. بهتر است حتی الامکان از خواب عصرگاهی کودکاتن به روش های مختلف از قبیل پرت کردن حواس آن ها به وسیله ی فعالیت های جذاب دیگر جلوگیری کنید.

با این کار، تنظیم زمان خواب به راحتی صورت می گیرد.

۲. سعی کنید از طریق گفت و گو با فرزندتان، برنامه ای نسبتا مشخص برای فعالیت های مختلف از قبیل انجام تکالیف، تماشای تلوزیون، زمان صرف شام، بازی و خواب مشخص کنید.  

از این طریق کودک شما علاوه بر یافتن راه حل برای مساله ی دیرخوابیدن، به تمرین مهارت برنامه ریزی روزانه خواهد پرداخت که یکی از مهم ترین مهارت ها در جهت خودتنظیمی است.

براساس پژوهش ها، این مولفه یکی از مهم ترین ویژگی های شخصیتی افراد موفق است که پایه های اصلی آن از دوران کودکی شکل می گیرد.

برای اجرای این گام به این نکته توجه داشته باشید که برنامه ریزی روزانه به معنای برنامه ریزی کردن زمان های روازنه ی کودک توسط شما نیست.

شیوه ی صحیح انجام این کار، قرار گرفتن در کنار کودک و تشویق اوبه منظور داشتن برنامه ای برای ساعات مختلف شبانه روز از طریق گفت و گو است.

۳. تعطیلات آخر هفته اگر چه زمان خوبی برای درکنار هم بودن است، اما زنگ خطری است که می تواند برنامه ی هفتگی منظم کودکت ان را از طریق رفتن به مهمانی یا دیر خوابیدن به دلیل تعطیلی روز بعد تهدید کند.

پیشنهاد می کنیم در این خصوص سعی کنید حتی الامکان برنامه ی دید و بازدید های خانوادگی را به گونه ای تنظیم کنید که فرزندتان زمانی برای استراحت بیشتر داشته باشد و صبح روز بعد با بی حوصلگی و خستگی وارد مدرسه نشود.

۴. انجام کارهای هیجان انگیز در شب های غیر تعطیل می تواند منجر به دیرتر خوابیدن شود.

می توانید با توضیح این مساله برای فرزندتان، فعالیت مناسب تری مانند گوش دادن به یک موسیقی کودکانه و آرامش بخش را جایگزین فعالیت های پرهیجان قبل از خواب کنید.

۵. نکته ی مهمی که می تواند در افزایش عزت نفس و امید فرزندتان موثر واقع شود، مرور اتفاقات خوب هر روز قبل از خوابیدن است.

به عنوان مثال می توانید قبل از خواب از طریق طرح سوالاتی مانند ” امروز چه چیزهای خوبی برایت داشت؟

” توجه کودک را از نکات منفی به سمت موفقیت ها سوق داده و خودکارآمدی و امید را در او افزایش دهید.

ممکن است مشغولیت ذهنی کودک به مسائل روزمره ای که موفق به یافتن راه حل برای آن ها نشده است، مانع از خواب خوب شبانه شود.

 دعوا با دوست، گم کردن مداد رنگی، انتخاب نشدن در کلاس، قلدری کردن اطرافیان و …

از جمله مسائلی هستند که می توانند کودکان را دچار اضطراب و تشویش کرده و بر اشتها، خواب و امیدواری شان تاثیر منفی بگذارند.

در این صورت با فرزندتان گفت و گو کنید و با ایجاد امید برای یافتن راه حل مناسب، از تشویش ذهنی اش بکاهید.

۶. به این نکته توجه داشته باشید که تغییر عادت ها امری دشوار و زمان بر است. بنابراین اگر فرزندتان با مساله ی دیر بیدارشدن روبه روست نمی توان انتظار معجزه داشت.

آنچه مهم است آن است که بتوانید به کمک فرزندتان “برنامه ای نوشته شده و عینی ”  برای زود بیدار شدن در طی روزهای هفته تنظیم کنید و در این مسیر، پیشرفت های هرچند جزئی او را نیز مورد توجه و تشویق کلامی قرار دهید.

می توانید مواردی را نیز از طریق توافق با خود کودک به عنوان تشویق او در آخر هفته در نظر بگیرید.

باید مراقب باشید تا فرزندتان تشویق را رشوه برداشت نکند. بر اساس قانون پیامدهای طبیعی، به موقع خوابیدن و زود بیدار شدن پیامدهای مفیدی برای خود کودک به دنبال خواهد داشت.

بنابراین در نظر گرفتن جوایز متعدد برای این کار بی معناست. بهترین حالت می تواند آن باشد که به صورت تصادفی و یا پس از گفت و گو، با ارایه ی نوعی از تشویق کننده ها او را متوجه پیشرفتش کنید.

این تشویق می تواند شامل جملات مثبت و امید بخش و یا هدیه ای باشد که شما برای کودک تان در نظر می گیرید.جدیدترین روش های روانشناسی کودک


استفاده از کدام نوع تشویق موثرتر است؟

در مسیر اجرای این برنامه و در صورت موفقیت کودک، در استفاده از مشوق های رفتاری و کلامی دست و دلباز باشید.

بر اساس پژوهش ها، استفاده از این نوع مشوق ها، نقش زیادی در رشد عزت نفس فرزندتان خواهد داشت.

این در حالی است که تقویت کننده های مادی مانند انواع جوایز و هدایا پس از مدتی اثر تقویت کننده ی خود را از دست خواهند داد.

  نمونه ای از این نوع تشویق ها عبارتند از :

  • لبخند زدن
  • در آغوش گرفتن
  • به کاربردن جملاتی از قبیل : ” آفرین “، ” تو عالی هستی “، این هفته واقعا کار بزرگی کردی که تونستی صبح ها به موقع آماده شوی “.

جالب است بدانید با به کار بردن جملات به ظاهر ساده ی بالا، بزرگ ترین سرمایه گذاری روانی برای آینده ی فرزندتان را آغاز کرده اید.

تکرار مستمر و به موقع جملات مثبت و انعکاس توانمندی های فرزندتان به او، در طول زمان، بخش ناخودآگاه ذهن را تحت تاثیر قرار داده و عزت نفس و اعتماد به نفس فرد را تا حد زیادی تحت تاثیر قرار می دهد.

در صورتی که برنامه تنطیم خواب به درستی پیش نرفت چه کنیم؟

در صورتی که کودک تان موفق به اجرای کامل برنامه ی تنطیم خواب نشد، از سرزنش او بپرهیزید.

اجازه دهید تا پیامدهای طبیعی دیر بیدار شدن را تجربه نماید. این پیامدها می تواند شامل دیر رسیدن به مدرسه، خسته بودن در کلاس درس، یاد نگرفتن مطالب و یا بازخوردهای منفی دوستان باشد.

۲) به خاطر داشته باشید که شما در نقش والد مسئول تنظیم زمان خواب و بیداری فرزندتان نیستید. شما می توانید در این مسیر به او کمک کنید .

لازم است با صبر، آرامش و عدم توبیخ به او جازه دهید تا در این مورد دست به انتخابی مسئولانه بزند.

۳) مجددا گام های شش گانه ی تنطیم خواب را به کمک کودک بررسی کنید. ممکن است غافل شدن از یکی از گام ها و یا عدم اجرای صحیح بخش کوچک و قابل اهمیتی از برنامه، باعث ایجاد مشکل شده باشد.

منبع : با دیر بیدارشدن فرزندم چه کنم ؟

با کودک سه ساله ام چگونه برخورد کنم؟

دوران طلایی تربیت را از دست ندهید!

بر اساس روانشناسی رشد کودک، ۵ سال اول زندگی از جمله مهم ترین و تاثیرگذارترین دوره های رشدی هستند.

 کودک در این سن، پایه های اساسی شخصیت خود را در تعامل با اطرافیان و به ویژه والدین شکل می دهد و می توان گفت طلایی ترین سنین تربیت کودک، ۵ سال ابتدایی رشد است.

لازم است بدانید که در این سن، کودک به لحاظ شناختی، دارای تفکر عینی است.

به این معنی که او نمی تواند مفاهیم انتزاعی را درک کند و لازم است با او کاملا شفاف و واضح صحبت کنید.

اگر به عنوان والد بتوانید الفبای صحیح تربیتی را از همین سن، اجرا کنید، فرزندتان در سنین بالاتر کاملا خودتنظیم و مسئولانه رفتار خواهد کرد .

بدین طریق از بسیاری از مشکلات رفتاری مانند لجبازی، بدرفتاری، دیگر آزاری، بی نظمی و خودمحوری دور خواهد ماند


آیا الفبای تربیت کودک را می دانید؟

اگرچه امروزه شروع هر کاری، نیازمند داشتن حدی از تخصص و مدرک است، اما فرزند پروری به عنوان سخت ترین و حساس ترین امر، مدرک خاصی را نمی طلبد.

همین مساله باعث شده است تا تعداد زیادی از افراد، بدون توجه به مهارت های خود اقدام به فرزند آوری کنند و به دلیل بی مهارتی و نداشتن سواد تربیتی کافی، در تربیت کودک کلافه شده و در اغلب موارد او را مقصر بدانند.

باتوجه به جدیدترین اصول تربیتی کودک،اگر از اصول     گانه ی زیر آگاه باشید و در عمل به رعایت آن ها بپردازید.

می توانید اطمینان داشته باشید که مسیر تربیتی کودک به خوبی طی خواهد شد و بحران های رشدی را یکی پس از دیگری با موفقیت طی خواهید کرد.

۱)تنبیه ممنوع

آیا شما نیز از ان دسته والدینی هستید که اعتقاد دارید، تنبیه، کودک را حرف شنو و مطیع می کند؟

به عنوان متخصص امر فرزند پروری لازم است این باور نخ نما شده را برای همیشه از ذهن تان بیرون کنم.

در حقیقت تنبیه مانند آتش زیر خاکستر عمل می کند.

کودک تنبیه شده صرفا در حضور پدر یا مادر تنبیه کننده رفتار مورد انتظار را نشان می دهد و بلافاصله پس از غیبت آن ها، رفتارهای قانون شکنانه را آغاز می کند.

بر اساس اصول تغییر و اصلاح رفتار، بزرگ ترین ضرر تنبیه، مخدوش کردن “ارتباط” شما با فرزندتان است.

اگر رابطه را به عنوان مهم ترین کلید فرزندپروری در نظر بگیریم، از دست دادن آن می تواند مسیر تربیت فرزندتان را روز به روز سخت تر و مبهم تر کند.

بنابراین لازم است به عنوان اولین اصل، تنبیه را برای همیشه فراموش کنید و به دنبال راه حلی به جز آن باشید.جدیدترین روش های روانشناسی کودک


۲) از تشویق به درستی استفاده کنید

برخی از والدین که از اثرات ویرانگر تنبیه آگاه شده اند، آن را از عادت های رفتاری خود حذف کرده اند اما برای کوچک ترین کاری کودک را تشویق می کنند.

این دسته از والدین کودک را مانند رباتی فرض می کنند که باید برای هر حرکتی تشویق شود و این باور منجر به فرسودگی آن ها در امر فرزند پروری خواهد شد.

والدین معتقد به تشویق، گاهی تا حدی از این ابزار استفاده می کنند که کودک به طور کلی نسبت به هرگونه تشویق مادی و غیرمادی مقاوم می شود و هیچ چیز برایش جذابیتی نخواهد داشت.

جدیدترین اصول تربیت فرزند در حال ترویج این اعتقاد هستند که تشویق نیز دارای اصول مخصوص به خود است.

به عنوان مثال ممکن است مادری را دیده باشید که به فرزندش می گوید ” اگر غذاتو خوب بخوری، برات فلان عروسک رو می گیرم”.

مادر ممکن است چنین استدلال کند که من در حال به کاربردن اصول تشویق هستم در حالی که سخت در اشتباه است.

کودکی که غذایش را به خوبی بخورد، از پیامد طبیعی ان که احساس سیری است، لذت خواهد برد، بنابراین استفاده از تشویق های بیرونی مانند شکلات و عروسک و …

نه تنها بی فایده است بلکه بسیار مخرب خواهد بود  و کودکی لجباز، روشه گیر و زورگو به بار می آورد.

به یادداشته باشید که تشویق نیز می تواند به اندازه ی تنبیه، مخرب باشد مگر آنکه از آن به درستی استفاده کنید.

برای این منظور، چند نکته ی اساسی زیر را بخاطر داشته باشید:

  • از قبل به کودک قول جایزه و تشویق ندهید: جملاتی از قبیل “اگر توی مهمونی ساکت باشی، برات عروسک می خرم”، فرزندتان را رشوه گیر خواهد کرد.

به جای آن می توانید پس از پایان مهمانی، به صورت اتفاقی به فرزندتان هدیه ای دهید و از رفتار خوب او در مهمانی تشکر کنید.

  • اجازه دهید کودک تان “پیامدهای طبیعی” رفتارش را تجربه کند: اگر کودک سه ساله ی شما در برابر غذا خوردن مقاوم است، سعی نکنید با قول جایزه، او را غذاخور کنید.

پیامد طبیعی غذا نخوردن، گرسنه ماندن است.

به عنوان والد هوشمند، آنچه نیاز دارید کنترل عواطف مادرانه تان است.

نگران گرسنه ماندن کودک نباشید و اجازه دهید گرسنگی را به عنوان پیامد غذا نخوردن تجربه کند.

پس از چند مرتبه خواهید دید که او بدون لج بازی و نق زدن، در خوردن غذا با شما همکاری می کند.

  • از تشویق های متنوع استفاده کنید: استفاده مکرر از نوع خاصی از تشویق مانند تشویق های مادی می تواند بسیار آسیب زا باشد.

لازم است لیست متنوعی از انواع مختلف تشویق داشته باشید و از آن ها بدون هماهنگی قبلی استفاده کنید.

استفاده از تشویق های کلامی می تواند بسیار موثرتر از تشویق های مادی باشد.

به عنوان مثال در صورتی که فرزندتان در امتحانات قبول شده است بجای هدایای مادی می توانید به او بگویید ” به تو افتخار می کنم. توی این مدت تلاشت عالی بود”.

۳) مقایسه ممنوع

یکی از اصول اساسی تربیت فرزند آن است که بپذیرید ” هر کودک، دنیایی خاص و منحصر به فرد است”.

کودکان از همان سال های ابتدایی زندگی، مقایسه شدن را به خوبی درک می کنند و از آن اثر می پذیرند.

بر اساس پژوهش ها، مقایسه مهلک ترین سمی است که عزت نفس فرزندتان را خواهد کشت.

کودکانی که در سال های اولیه ی زندگی مورد مقایسه قرار گرفته اند، نسبت به همسالان خود از احساس ارزشمندی، خودکارآمدی و امیدواری کمتری برخوردارند و با خطر بیشتری برای ابتلا به افسردگی و افت تحصیلی مواجه اند.

بهتر است از ابتدا بر ویژگی های مثبت فرزندتان تمرکز کنید و آن ها را به او بازخورد دهید تا از این طریق به سلاحی منحصر به فرد و قوی در برابر آسیب های روانی مجهز شود و سلامت روانی اش را از دست ندهد.

۴) نقش انسان اسطوره ای را بازی نکنید.

کودک در محدوده ی سنی ۴ تا ۵ سال به همانند سازی با والد همجنس خود خواهد پرداخت و سعی می کند شبیه به شما رفتار و عمل کند.

لازم است بدانید که والدین موفق، در برخورد با کودک به عنوان “انسانی طبیعی” عمل می کنند.

این انسان می تواند در مواقعی ناراحت، عصبانی، بی حوصله و یا سردرگم باشد و هرگز نقش اسطوره ی خالی از اشتباه را بازی نمی کند.

در این صورت فرزندتان خواهد آموخت که اشتباه کردن، لازمه ی انسان بودن است و بدون دچار شدن به کمال گرایی مخرب، به رشد طبیعی خود ادامه خواهد داد.

اگر قصد دارید در مسیر پر پیچ و خم تربیت فرزند به خوبی عمل کنید، پیشنهاد می کنیم از همین لحظه دست به کار شوید و اصول چهارگانه ی گفته شده را اجرا کنید.

ممکن است در ابتدا احساس کنید رعایت آن ها به سادگی آنچه خواندید نیست، اما با کمی تمرین و ممارست می توانید از نتایج خارق العاده ی آن در زندگی خانوادگی تان شگفت زده شوید و از والد بودن لذت ببرید.

منبع : با کودک سه ساله ام چگونه برخورد کنم؟

بازگشت به مدرسه یک جابجایی مهم برای کودک

در این مقاله نکاتی مطرح می شود که این کار را برای کودکان و والدین آسان تر می کند

آماده سازی فرزندتان برای سال تحصیلی جدید

اخرین هفته ی تابستان در حال سپری شدن است و سال تحصیلی جدید در پیش است. شما نمی توانید منتظر بمانید که فرزندتان خود به خود خودش را برای سال تحصیلی جدید آماده کند و نظم و ترتیب قبل را در پیش بگیرد. در اینجا نکاتی مطرح می شود که شما به وسیله ی آن می توانید این کار را راحت تر انجام دهید: بازگشت به مدرسه همیشه یک جابه جایی و انتقال مهم تلقی می شود.

کودکانی که برای اولین بار می خواهند وارد مدرسه شوند و یا کودکانی که می خواهند به مدرسه ی جدیدی وارد شوند باید خود را با شرایط جدیدی سازگار کنند، حتی رفتن به کلاس بالاتر نیز برای کودک مسائلی را پیش رو دارد مانند روبرو شدن با سطح تحصیلی بالاتر و درس های علمی تر، معلم جدید، و یک دایره ی اجتماعی متغیر. خبر خوب این است که با مقداری آماده سازی و سازماندهی شما می توانید اخرین هفته ی تابستان را برای کودکتان لذت بخش کنید و اولین هفته ی تحصیلی را برای خودتان و فرزندتان آسان تر سازید.

در اینجا چگونگی این کار بیان می شود:

۱- از اینکه کودکتان با مدرسه اش آشناست اطمینان حاصل کنید

اگر کودکتان سال قبل نیز در همین مدرسه بوده است این خیلی خوب است ! شما تنها لازم است تغییراتی را که امسال اتفاق می افتد را برای کودکتان توضیح دهید.

«حالا تو اولین سطح تحصیلی ات را شروع می کنی، تو باید در زمین بازی بچه ها بازی کنی، و با بچه های دیگر در سالن ناهار خوری غذا بخوری.» «حالا تو سال سومی هستی، تو هر روز باید تکالیفت را انجام بدهی.» «حالا تو وارد دوره ی راهنمایی شده ای، تو خودت باید به مدرسه بروی. نیاز است که با هم رد شدن از خیابان را تمرین کنیم.»

ولی اگر این اولین سال تحصیلی کودکتان باشد، پس لازم است که شما با کودکتان به انجا سر بزنید. حتی اگر این آشناسازی ابتدایی یک روز قبل از شروع مدرسه باشد، به مدرسه بروید و با محیط آن آشنا شوید. اگر می توانید وارد زمین بازی شوید، این یک مزیت است که کودکتان را با آنجا آشنا کنید. و اگر نمی توانید وارد زمین بازی شوید از پشت حصار زمین را به او نشان دهید و او را نسبت به آن هیجان زده کنید.

اگر ساختمان مدرسه باز است، با همدیگر وارد مدرسه شده و مکان های به خصوص مدرسه را با یکدیگر بررسی کنید. به کتابخانه سر بزنید، وارد یکی دو تا از کلاس ها شوید، از سرویس بهداشتی آنجا استفاده کنید (نیاز است که احساس امنیت نسبت به این مکان را در فرزندتان به وجود بیاورید) با انجام این کار به موفقیتی بزرگی دست پیدا می کنید. ممکن است شما فقط بتوانید وارد دفتر مدرسه شوید، شما می توانید در دفتر توضیح دهید که کودکتان تازه وارد این مدرسه شده است و می خواهد با محیط مدرسه آشنا شود و مکان های آن را بشناسد، و کارکنان مدرسه را به کودکتان معرفی کنید، هر چه کودکتان بیشتر با محیط مدرسه آشنا شود ترس از ناشناخته ها در او کمتر می شود و در اولین روز مدرسه احساس راحتی بیشتری را خواهد داشت.

۲- از هر فرصتی برای آشنایی بیشتر کودک استفاده کنید

بسیاری از مدارس برای کودکانی که اولین بار وارد آن مدرسه می شود موقعیت هایی را تدارک می بینند که کودک بتواند با آنجا آشنا شود. اگر مدرسه برنامه ی خاصی برای این منظور ندارد، از آنها بخواهید که یک روز شما و کودکتان قبل از شروع مدرسه به آنجا بروید و با معلم جدید ملاقات داشته باشید. معلم ها قبل از شروع مدرسه مشغول آماده کردن اتاقشان هستند، ولی هر معلم باتجربه ای از ملاقات با یک دانش اموز جدید و به وجود آوردن احساس خوب در دانش آموز خوشحال می شود، معلم ها می دانند که باید به دانش آموزانشان برای شروع سال تحصیلی جدید کمک کنند.

۳- کاری کنید که کودک راحت تر با معلمش ارتباط برقرار کند

همه ی کودکان نیاز دارند که از ارتباط با معلمشان در کلاس درس احساس راحتی کنند. تا زمانی که این مشکل حل نشود کودک برای یادگیری آماده گی ندارد. معلمهای با تجربه این مسئله را می دانند و شرایطی را مهیا می کنند که دانش آموز از نظر احساسی برای شروع سال تحصیلی جدید آماده گی لازم را به دست بیاورد. قطعا، اگر شما شرایطی را فراهم کنید که کودک با معلم بیشتر آشنا شود، هر کاری که می توانید در این زمینه انجام دهید: راه های زیادی برای اینکه کودکتان بتواند معلمی را که قبلا ندیده را بشناسد و این احساس در او به وجود آید که او را می شناسد.

زمانی که مشخص شد که کودکتان در کدام کلاس باید به ادامه ی تحصیل بپردازد شروع به صحبت کردن در مورد معلمش کنید تا کودک بتواند تصوری از معلمش داشته باشد.

« زمانی که تو در کلاس خانم اصغری هستی من شرط می بندم که او شما را تحت تاثیر قرار می دهد» «من مطمئنم که خانم اصغریبرای بچه ها کتاب داستان می خواند، او حتی ممکن است کتاب مورد علاقه ات را بخواند، و ما بهتر است که کتاب مورد علاقه ات را به آنجا ببریم.»

اگر شما می توانید تصویری از خانم اصغری تهیه کنید و عکس او را بالای یخچال بگذارید و برای آشنا شدن کودک با او با آن تصویر حرف بزنید.

«خانم اصغری شما مهربانترین معلم هستید و  من می دانم که قرار است شما و سارا همدیگر را دوست داشته باشید!»

اگر شما کودکان دیگری که در کلاس خانماصغری هستند را می شناسید، از انها بخواهید که به چه چیزی در مورد خانم اصغری علاقه مند هستند.

کودکتان را تشویق کنید که برای خانم اصغری نقاشی بکشد و در اولین روز مدرسه آن را به او بدهد، و برای او یک سیب قرمز براق ببر. نکته این است که اصلا مهم نیست که خانم اصغری چه جور معلمی است. کودک شما احساس خوبی نسبت به او خواهد داشت و معلمش نیز به این احساس پاسخ مثبت خواهد داد.

اگر شما متوجه شدید که کودکتان در اولین روز مدرسه نمی تواند با معلمش ارتباط برقرار کند، سعی کنید بلافاصله بین کودکتان و معلمش ارتباط برقرار کنید. فقط به معلم توضیح دهید که کودکتان قبل از شروع مدرسه هیجان زده بود ولی حالا به نظر می رسد که هنوز نتوانسته با این مسئله کنار بیاید. شما امیدوار هستید که معلم بتواند شرایط ویژه ای را برای برقراری ارتباط با کودکتان به وجود بیاورد و احساسی در کودک به وجود بیاید که انگار در خانه است. تقریبا همه ی معلم ها این شرایط را می شناسند و اگر شما به درستی از معلم درخواست کنید او توجه ویژه ای را در اولین هفته ی مدرسه نسبت به کودکتان خواهد داشت. دخترم نسبت به شروع کلاس چهارم هر روز احساس بدی داشت تا زمانی که من با معلمش صحبت کردم؛ یک هفته بعد او عاشق معلمش شد و نمی توانست و بی صبرانه صبح می خواست که به مدرسه برود.

۴- اسان کردن برقراری ارتباط فرزندتان با بچه های دیگر در مدرسه

کودکان همیشه در مورد معلم جدیدشان مضطرب هستند، ولی در صورتی که آنها دیگر همکلاسی هایشان را بشناسند، آنها احساس راحتی بیشتری می کنند. اگر شما تازه وارد شهری شده اید، سعی کنید با دیگر کودکان که در همسایگی شما هستند آشنا شوید.اغلب مدارس مایلند که آشنایی بیشتری به وجود بیاورند، سعی کنید که قبل از شروع مدرسه کودکتان با دیگر دانش آموزان ارتباط برقرار کند و با آنها آشنا شود. حتی اگر کودکتان در مدرسه تازه وارد نیست، سعی کنید کاری کنید شرایطی به وجود آورید که کودکتان با بچه های دیگر بازی کند و در این صورت کودکتان در اولین روز مدرسه حتی اگر در تمام تابستان این بچه ها را ندیده باشد راحت تر می تواند با آنها ارتباط برقرار کند. اگر شما می توانید شرایطی را فراهم کنید که کودکتان در اولین روز مدرسه با کودک دیگر به مدرسه برود، حتی اگر آنها در یک کلاس نیستند، این کار باعث می شود که ترس کودک نسبت به مدرسه کمتر شود.

۵- خداحافظی کردن را با کودکتان تمرین کنید.

برای بسیاری از کودکان، بزرگترین چالش این است که از شما جدا شوند. با به وجود آوردن شرایطی سعی کنید که به صورت منظم و کوتاه از کودکتان جدا شوید که این شرایط بتواند تمرینی برای جدایی شما از کودکتان باشد، این شرایط می تواند فراهم کردن حالتی معادل فراق و جدایی مانند در آغوش گرفتن و گفتن کلماتی مانند:

«دوست دارم، دوسم  داری، روز خوبی داشته باشی ساعت ۳ می بینمت!»

شما ممکن است به کودکتان چیزی بدهید که آن را نگه دارد چیزی که شما را به یاد او می اندازد، مانند یک شکل قلب که بر روی آن کلمه ی عشق نوشته شده است، دستمالتان، یا تکه سنگ کوچکی شما با یکدیگر در ساحل پیدا کرده اید، چیزی که او بتواند در جیبش بگذارد و با خودش ببرد و زمانی که بر می گردد آن را به شما پس دهد. بیشتر کودکان دوست دارند که در کیفشان عکسی از خانواده داشته باشند. از اینکه توصیه های بالا برای آشنا سازی کودکتان با معلمش را رعایت کرده اید اطمینان حاصل کنید؛ کودک نیاز دارد زمانی که شما نیستید به معلمش توجه کند و در این صورت است که به راحتی می تواند از شما جدا شود و به معلمش توجه داشته باشد.

۶- از مدرسه بخواهید که به شما و کودکتان اجازه دهد که داخل کلاس شوید و کودکتان را به معلمش معرفی کنید.

مشخص کنید که چه مقدار از زمان می توانید در آنجا بمانید. اگر متوجه شدید که جدا شدن از شما برای کودکتان دشوار است با معلمش ملاقات داشته باشید و با همدیگر برنامه ای را تدارک ببینید که جدا شدن از شما برای اولین هفته ی مدرسه برای او سخت نباشد.شاید شما باید هر روز صبح یک داستان برای کودکتان بخوانید و سپس او را به معلم بسپارید و از کودکتان خداحافظی کنید بنابراین معلم می تواند شرایطی را به وجود اورد که کودک احساس راحتی بیشتری داشته باشد.

برای کودکتان توضیح دهید که در اولین روز چه اتفاقی خواهد افتاد. ولی بر روی خداحافظی و جدایی تاکید نداشته باشید، برای کودکتان بگویید که روز اول چقدر می تواند سرگرم کننده و لذت بخش باشد:

«هر روز صبح تو یک کتاب می دهی و من آن را برای تو می خوانم. وقتی که کتاب داستان را تمام کردیم، ما خانم اصغری را با همدیگر پیدا می کنیم. ما همدیگر را به گرمی بغل می کنیم و از همدیگر خداحافظی می کنیم. خانم اصغری دست تو را می گیرد و تو را جایی می برد که در انجا تو با مینا می توانی تا زمانی که من سر کار می می روم یک برج بسازی. تو خوراکی می خوری، بیرون بازی می کنی، کتاب داستان می خوانی و ناهار می خوری. هر روز که من دنبال تو می آیم هیجان زده هستم که امروز چه چیزی درست کردی.»

۷- شروع به صحبت کردن در مورد کلاس بالاتر و یا سال تحصیلی جدید کنید.

بهترین کار انتخاب کتاب هایی است که به کلاس او مربوط می شود. کتابخانه یا معلم می توانند در این مورد به شما کمک کنند.

کودکتان را در مورد چیزی که باید انتظار را داشته باشد هیجان زده کنید، که شامل خوراکی، زمین بازی، خواندن، کامپیوترها، آواز خواندن و هنر می شود. اگر شما کودکان دیگری را که با او همکلاسی هستند و یا اینکه به همان مدرسه می روند را می شناسید مطمئن شوید که او با آنها را ببیند یا با آنها بازی کند. خاطرات خوب خودتان را در مدرسه برای کودکتان تعریف کنید.

با پرسیدن سوالاتی از کودکتان مانند اینکه فکر می کنی که مدرسه چه جور جایی است به کودکتان کمک می کند که هر گونه ترس و تصوری که بیان نمی کند و او را مضطرب می کند را ابراز کند. بر روی مسائلی که او از آنها لذت خواهد برد تاکید کنید ولی ترس او را نادیده نگیرید؛ کودکان نسبت به چیزهایی دچار ترس و اضطراب می شوند که برای بزرگسالان احمقانه به نظر می رسد، مانند پیدا کردن توالت در مدرسه. به طور طبیعی هر ترس و اطمینانی می تواند برای او سرگرم کننده باشد، مدرسه می تواند اگر لازم باشد در این رابطه به شما کمک کند، و شما می توانید همواره به کودکتان عشق بورزید حتی اگر در کنار او نباشید. مطمئن باشید که هر صحبتی را با این جمله تمام کنید «وقتی که مدرسه تمام شد من دنبال تو می آیم و در حالی که تو در مورد روزت تعریف می کنی خوراکی مخصوصی می خوری» بنابراین هر روز که کودکتان در مورد مدرسه فکر می کند، او این چیزها را به یاد می آورد و نسبت به شما اطمینان حاصل می کند.

۸- اگر یک خواهر یا برادر کوچکتر در خانه با شماست

اگر خواهر یا برادر کوچکتر کودکتان در خانه با شماست، اطمینان حاصل کنید که کودکتان بداند که چقدر خانه بدون او کسل کننده است و چقدر نسبت به او حسودی می کند که نمی تواند مانند یک بچه ی بزرگ به مدرسه برود. هر روز بعد از مدرسه شما ساعات بخصوصی را با فرزند بزرگترتان صرف می کنید و خوراکی می خورید و در مورد روزش با او صحبت می کنید.

۹- کودکتان را به شرایط قبل از تعطیلات برگردانید و کاری کنید که او قبل از شروع مدرسه زودتر به رختخواب برود.

بیشتر کودکان در تابستان تا دیر وقت بیدار هستند. ولی کودکان با توجه به سنشان نیاز دارند که ۹ تا ۱۲ ساعت در شب بخوابند. (نوجوانان نه و نیم ساعت و کودکان معمولا به یازده ساعت خواب نیاز دارند). آنها را عادت دهید که ساعت ۹ بخوابد و ساعت ۷ از خواب بیدار شود و به مدرسه برود، دو هفته قبل از شروع مدرسه زمان خواب کودک را تنظیم کنید که زودتر به رختخواب برود.

برای کودکانی که برای مدرسه رفتن آماده نیستند ساعت خاصی را برای رفتن به رختخواب مشخص کنید و زمان بیدار شدن ساعت را مشخص کنید که صبح ها زودتر از خواب بیدار شود. در این شرایط، شما می توانید از هر کسی انتظار داشته باشید که برای بیدار شدن اضطراب داشته باشد. بنابراین نگاهی به تقویم بیندازید و شروع به جلو انداختن ساعاتی که کودک باید به رختخواب برود کنید و هر شب این ساعت را جلوتر بیندازید و کاری کنید که کودک قبل از خواب یک ساعت مطالعه داشته باشد و سپس چراغ را خاموش کنید، این کار همچنین برای رشد مهارت خواندن آنها نیز مفید است.

۱۰- مغز کودکتان را به کار بیندازید.

شما معلم نیستید، و نیاز نیست که شما مدرسه را قبل از اینکه مدرسه ها باز شوند شروع کنید و فلش کارت ها را در اختیار کودک بگذارید و تمرینات ریاضی به او بدهید. به گونه ای، تحقیقات نشان داده است که کودکان در طول تابستان خیلی چیزها را فراموش می کنند. (نگران نباشید کودکان می توانند از طریق بازی خیلی چیزها را یاد بگیرند.) اگر کودکتان در طول ماه های تابستان به مطالعه می پردازد، تبریک می گویم! اگر نه، حالا زمانی است که کودکتان این کار را شروع کند. به کتابخانه بروید و بگذارید کودک کتابهایی را که از آنها لذت می برد را انتخاب کند. یک ایده به خانواده ارائه دهید که از این به بعد در تابستان هر کس یک ساعت را کتاب بخواند (شما اگر دوست داشته باشید می توانید خودتان هم این کار را انجام دهید یا اینکه شما برای آنها کتاب بخوانید).

و اگر کودکتان تکالیفی دارد که باید انجام بدهد، منتظر نباشید که او این کار را به خاطر آورد که قبل از شروع مدرسه باید تکالیفش را انجام دهد و یا اینکه از یک کتاب گزارش تهیه کند. تابستان را یک هفته قبل شروع مدرسه تمام کنید و کاری کنید که کودک نسبت به بقیه ی دوره ی تعطیلاتش احساس راحتی کند.

۱۱- به کودک اجازه دهید که وسایل مدرسه اش را خودش انتخاب کند …

در اطراف خانه یا فروشگاها بگردید و وسایل مورد نیاز برای مدرسه را با کودک برای او تهیه کنید.

۱۲- یک روز قبل از مدرسه با کودک صحبت کنید و مشخص کنید که دقیقا روز بعد چه اتفاقی خواهد افتاد …

برای اینکه کودکتان تصوری آرام و بدون دغدغه نسبت به مدرسه داشته باشد:

«ما فردا صبح زود از خواب بیدار می شویم که به کلاس خانم اصغری برویم. ما با هم رانندگی می کنیم و به مدرسه می رویم و تو را به کلاس می برم و به خانم اصغری معرفی می کنم. خانم اصغری مطمئن می شود که تو دیگر همکلاسی ها را می شناسی، چون آنها دوستان جدید تو خواهند بود. من یک کتاب برای تو می خوانم و بعد از آن ما همدیگر را بغل می کنیم و از یکدیگر خداحافظی می کنیم. بعد از آن خانم اصغری تو را به جایی می برد که تو می توانی یک برج بسازی. خانم اصغری جایی که توالت در آن قرار دارد را به تو نشان می دهد، و تو هر وقت که نیاز داشتی که به آنجا بروی می توانی از او درخواست کنی. در آنجا بازی ها و کتاب ها و بلوک های بازی وجود دارد، و خانم اصغری برای کلاس کتاب می خواند. تو قرار است که در زمین بازی با بچه های دیگر سرگرم شوی، و قرار است که مثل یک بچه ی بزرگ پشت میز بشینی. و در اخر روز، خانم اصغری جلوی مدرسه تو را به من تحویل می دهد، و من آنجا هستم که تو را ببرم و همه چیز را در مورد اولین روز مدرسه ات از تو بشنوم.»

نسبت به نشانه هایی که کودک از نگرانی هایش از خود بروز می دهد هوشیار باشید، بیشتر بچه ها برای اولین روز مدرسه اضطراب دارند، ولی با این حال او به زودی همان احساسی را که در خانه دارد در مدرسه نیز خواهد داشت.

۱۳- قبل از شروع مدرسه خودتان نیز زودتر به رختخواب بروید …

… بنابراین شما می تواند زودتر از خواب بیدار شوید و هر مشکلی را که کودکتان در اولین روز مدرسه اش دارد را حل کنید. مطمئن شوید که کودک یا نوجوانتان شب قبل لباس هایش را مرتب کرده است، ناهارش آماده است، و همه خواب کافی داشته اند و صبحانه ی سالم صرف کرده اند. برای زود رسیدن به مدرسه برنامه ریزی کنید که در آخر زمان برای خداحافظی مناسب را داشته باشید. و فراموش نکنید در اولین روز مدرسه قبل از اینکه خانه را ترک کنید یک عکس بگیرد!

۱۴- اگر زمانی که شما با کودکتان خداحافظی می کنید او اشک می ریزد

اگر زمانی که با کودکتان خداحافظی می کنید او اشک می ریزد و گریه می کند، او را مطمئن سازید که او کارش را خوب انجام می دهد و مشکلی به وجود نمی آید و شما بی صبرانه منتظر هستنید که روز تمام شود و او را ببینید. خداحافظی را که قبلا با هم تمرین کرده اید را انجام دهید، و سپس دست او را در دست معلمش بگذارید. او را در حالی که تحویل کسی نداده اید رها نکنید، ولی باید او را به شخصی بسپارید که او احساس نگرانی و ترس نداشته باشد.

معلمان از تجربه در مورد اضطراب های قبل ار مدرسه آگاهی دارند و سعی می کنند که آنها را با چیزهایی که باید آشنا کنند. اشک های او خیلی طولانی نمی شود. اگر احساس ناراحتی کودکتان خیلی طول کشید مطمئن شوید که با معلم او صحبت می کنید. شاید معلم بتواند هر روز صبح کار خاصی را به کودک بسپارد، یا اینکه شرایطی را ایجاد کند که با دیگر کودکان ارتباط برقرار کند و از بودن با آنها لذت ببرد.

۱۵- مطمئن شوید که شما چند دقیقه زودتر از خواب بیدار می شوید که در هفته ی اول مدرسه کودکتان را به مدرسه ببرید.

مشاهده ی عجله ی شما توسط کودک به نگرانی های کودک اضافه کرده و حتی ممکن است او را وحشت زده کند. اگر زمانی که شما کودک را به مدرسه می برید او در حال گریه کردن است، نگران نباشید. شما می بینید که استرسی که او دارد را می توانید با همدیگر رفع کنید و او مثل یک کودک بزرگ رفتار می کند. شما نشانه هایی را به کودکتان نشان دهید که او همچنان کودک دوست داشتنی شماست و این کلمات را برای وداع و اتمام کار به کار ببرید.

این مسئله در بین همه ی کودکان و همه ی سنین وجود دارد که در هفته ای او مدرسه یا پیش از مدرسه دچار نگرانی هایی شوند. این مسئله را به استرس کودک ربط دهید و به او سخت نگیرید، و مطمئن شوید که شما برای صحبت کردن با آنها حضور دارید و آنها مجبور نیستند که به کج خلقی متوسل شوند. قبل از هر چیز شما می دانید که همه آرام می شوند و خودشان را روند جدید وفق می دهند و حتی وقتی که وارد مدرسه می شوند پشت سرشان را نگاه نمی کنند.

منبع : بازگشت به مدرسه یک جابجایی مهم برای کودک

چرا فرزندم کتک میزند؟

در ۲ تا ۳ سالگی کودک گاهی رفتارهایی دارد که مورد قبول خانواده نیست بنابراین باید بعد از یافتن علت راه‌های مقابله با این رفتارهای نامناسب را بیابید.

🔺شاید عصبانی است

عصبانیت شایع‌ترین مشکل بچه‌هاست. این عصبانیت در واقع تجلی درد و ناکامی کودک به دلیل ناتوانی او در کنترل جهان اطراف است. از آنجا که کودک نوپاست، هر چند احساسات او بسیار قوی است اما وسیله کافی برای ابراز ناامیدی را ندارد و همین او را بیش از پیش ناامید کرده و از عصبانیت منفجر می‌کند. در نهایت او با تنها وسیله‌ای که در اختیار دارد به دیگران حمله می‌کند یعنی با کتک زدن.

🔺جلب توجه می‌کند

کودک نیاز به توجه دارد به‌طور معمول او ترجیح می‌دهد از راه‌های مثبت یعنی با انجام کارهای خوب این توجه را به‌دست آورد اما اگر تشویق کارهای خوب به اندازه کافی نباشد و کودک مورد بی‌توجهی قرار گیرد، برای او توجه منفی هم بهتر از بی‌توجهی است. کودکی که اغلب مورد غفلت واقع می‌شود ممکن است پس از مدتی کشف کند که اگر جنگ و دعوا راه بیندازد و دیگران را بزند در مرکز توجه دیگران قرار می‌گیرد.

🔺ارتباط کلامی را یاد دهید

کودک باید بیاموزد که از کلمات برای بیان احساسات منفی‌اش استفاده کند. به کودک یاد بدهیم در زمان مناسب بگوید «الان عصبانی هستم!» وقتی کـودک بتواند احساسات خود را مستقیما و مانند افراد بالغ بیان کند، شیوه کتک زدن به تدریج متوقف می‌شود.

🔺احساساتش را تصدیق کنید

کودک می‌زند چون نمی‌تواند احساسات خود را به ما منتقل کند. وقتی به احساسات کودک آگاه باشید و آن ‌را تصـدیق کنید، دیگر دلیلی برای کتک زدن وجود ندارد. مثـلا به او بگـویید «حتمـا از اینکه به تـو اجـازه نداده‌ام این‌کار را بکنی خیلی ناراحت هستی!» با این جمله به او نشان می‌دهید که احساس او را درک کرده‌اید و به او حـق می‌دهید که احسـاس عصبانیت کند و این طبیعی است. آنچه ما با این کار به او می‌آموزیم، این است که با روشی غیر از کتک زدن عصبانیت خود را ابراز کند.

🔺الگوی خوبی باشید

کودکان اگر ببینند والدین آنها تنبیه بدنی را به‌کار می‌برند، بیشتر تمایل به کتک زدن بچه های دیگر پیدا می‌کنند. اگر راجع به رفتار خشن کودک نگران هستید، نباید به او اجازه دهید شما را در حال کتک زدن حتی به‌عنوان تنبیه ببیند.

🔺هیجاناتش را برونی‌سازی می‌کند

۳ عامل وجود دارد که در بیماری‌ها باید به آن توجه شود؛ یکی رفتار انفعالی جدی است که در آن کودک کاری به کسی ندارد و برای خودش بازی می‌کند، دوم رفتار پرخاشگرانه و دیگری رفتار وسواس‌گونه است. اگر این ۳ نوع رفتار در کودکان مشاهده شود باید حتما با مشاور مشورت شود تا بررسی انجام و اطمینان حاصل شود که مسئله خاصی وجود ندارد. والدین باید توجه داشته باشند که هرکدام از این رفتارها باید در مدت طولانی با کودک همراه باشد تا نیاز به بررسی داشته باشد اما به طور کلی علل و درمان متفاوتی برای این نوع رفتار وجود دارد.

🔺برونی‌سازی می‌کند

پسربچه‌ها یک مکانیسم دفاعی دارند که به آن برونی‌سازی کردن می‌گویند. به این معنا که اگر یک مشکل روان‌شناختی داشته باشند معمولا با درگیر شدن با محیط سعی می‌کنند آن مشکل را برطرف کنند یا هیجان منفی را کم کنند. در دخترها بیشتر به این صورت است که آنها را درونی‌سازی می‌کنند.

🔺جلب توجه منفی می‌کند

عامل دیگر می‌تواند جلب کردن توجه منفی باشد. بی‌توجهی والدین می‌تواند برای کودکان تولید خشم کند و در این صورت رفتارهای ناسازگارانه‌ای از خود نشان می‌دهند. وقتی چنین رفتاری بروز می‌کند والدین مجبورند به آن رفتار توجه کنند. به این ترتیب کودک توجهی را که ندارد از این طریق کسب می‌کند و در او تقویت می‌شود.

🔺اختلال بیش‌فعالی

مسئله دیگری که وجود دارد طیف اختلالات بیش‌فعالی و اختلال سلوک و نافرمانی مقابله‌ای است که اگر در تاریخچه خانوادگی چنین مشکلاتی وجود داشته باشد می‌تواند به ارث برسد و کودک از همان ابتدا حالت ناسازگارانه‌ای داشته باشد. سؤال مهم اینجاست که این کودک از قبل این حالت را داشته یا به تازگی این رفتار را شروع کرده، تاریخچه خانوادگی این کودک و شرایط خانوادگی در این رفتار کودک بسیار مهم است.

🔺این یک نشانه است

نمی‌توان به صورت واضح درباره مشکل این کودک صحبت کرد چون طیف عوامل گوناگونی در بروز رفتار موثر است اما در میان پسربچه‌ها این یک نشانه است. ممکن است این رفتار در یک جایی از خانواده یادگیری یا تقویت شده باشد. ممکن است مادر افسرده هنگام رسیدگی به کودک پرخاش کرده باشد.

🔸به این توصیه ها عمل کنید

توجه به بخشی از رفتار کودک که اتفاقا مثبت است می‌تواند بسیار موثر باشد.
در مقابل رفتار پرخاشگرانه صبر کنید و اجازه ندهید کودک خشم‌تان را تحریک کند.

منبع : چرا فرزندم کتک میزند؟

راه های جلوگیری از غیبت کردن کودکان

راه های جلوگیری از غیبت کردن کودکان

یکی از رفتارهای نامناسبی که افراد چه کودک و چه بزرگسال می توانند داشته باشند، غیبت کردن است. رفتاری که هیچ کس دوست ندارد فرزندش به آن عادت کرده و در او پرورش یابد.

غیبت کردن در بین کودکان ۸ تا ۹ سال مساله رایجی است که اگر آن را در فرزندانتان درمان نکنید، می تواند باعث ایجاد برخی مسائل عاطفی و احساسی در آینده ی فرزندتان شود.

غیبت کردن کودکان

کودکان از سن ۸ تا ۹ سالگی برای اینکه بتوانند قدرت و غلبه بر دیگران را تجربه کنند، از این عادت استفاده می نمایند و اغلب برای اینکه شناخته تر و محبوب تر شوند، این کار را در دید عموم انجام می دهند. اما این عادت به مرور زمان ممکن است در آن ها بیشتر شود که این عادت می تواند منجر به تخریب شخصیت آن ها و ایجاد برخی مسائل ناخوشایند دیگر شود.

محققان دانشگاه وان دوک ، از ۶۰ دانش آموز دختر خواستند که به مدت ۱۵ دقیقه آزاد باشند و نتیجه ای که از این آزمایش بدست آمد نشان داد که هر یک از این دانش آموزان به طور میانگین در مورد ۲۴ نفر غیبت کرده اند. دو علت عمده که باعث ایجاد این رفتار در کودکان می شود و همچنین راه حل آن، در ادامه بیان خواهد شد.

تعریف از خود و حس محبوبیت

دلیل عمده ای که کودکان غیبت می کند، اول به خاطر تعریف کردن از خودشان است و بقیه غیبت ها نیز حرف هایی برای تخریب دوستانشان است، برای مثال می گویند “فلانی فکر می کند که همه چیز را می داند.”

وظیفه شما به عنوان والدین این است که به فرزند خود یاد دهید که شایعه پراکنی و یا غیبت کردن در مورد دوستانش و دیگران، در آینده ی نزدیک می تواند برای او و یا دوستانش آسیب زا باشد. شما با کمی گفت و گو با فرزند خود می توانید این عادت نامناسب و ناخوشایند را از بین ببرید و این کار بزرگ ترین لطف  و محبت، در حق او است که می تواند از همان کودکی، جان او را نجات دهد.

هم چنین شما باید در مورد برخی مشکلات و مسائل که فرزندتان نباید در مورد آن ها با هیچکسی صحبت کند، چه برای دیگران پیش آمده باشد و چه برای خودش، با او صحبت کنید؛ به طور مثال مساله های عاطفی و احساسی مربوط به خانواده مثل طلاق، یا به دروغ چیزی درمورد کسی گفتن و یا مساله ای مثل تقلب.

دوستان بد

یکی دیگر از دلایلی که باعث می شود فرزند شما غیبت کند، ممکن است دوستی با افرادی باشد که او را به مسخره کردن، غیبت کردن، تهمت زدن و… تشویق می کنند. در این صورت شما باید فرزند خود را از این افراد دور کنید تا نتوانند روی رفتار فرزند شما اثرات نامطلوب بگذارند.

به گفته ی دکتر مک دونالد، تمام کودکان در سنین کم، دوست دارند از خودشان در مقابل دوستانشان تعریف کنند و یا یکدیگر را مسخره کنند؛ در نتیجه وجود برخی دوستانی که باعث ایجاد رفتارهای نامطلوب در فرزند شما می شود، از اساسی ترین و مهم ترین عواملی است که این رفتارها را در آن ها به وجود می آورد. اگر این رفتار در فرزندتان تبدیل به عادت شود، مطمئنا ترک آن زمان بسیار زیادی خواهد برد.

باید به فرزند خود یاد بدهید که هر چیزی در مورد دوستشان می شنوند، حقیقت ندارد. شما باید او را به یافتن حقیقت تشویق کنید و اجازه ندهید که او زود باور شود. مثلا می توانید به او توضیح دهید که یک شایعه از یک نفر شروع می شود و ممکن است پس از مدت کمی به گوش صدها نفر برسد، و احتمال بسیار زیاد در این میان این شایعه با محتوای بیشتر و بدتر پخش می شود، پس از کجا معلوم است که این موضوع، حقیقت دارد یا خیر؟!

منبع : راه های جلوگیری از غیبت کردن کودکان

رفتار با کودک در سنین مختلف چگونه باید باشد؟

رفتار با کودک در سنین مختلف چگونه باشد؟

رفتار با کودک در هر سنی متفاوت می باشد و حساسیت های خاص خودش را دارد بسیاری از والدین در جلسات مشاوره نگران فرزندشان می باشند که با او چطور رفتار کنند و در مورد روش های تربیتی سوال های بسیاری می پرسند. تربیت کودک امری ساده و راحت نمی باشد و نیاز به اطلاعات خاصی دارد بنابراین والدین نمی دانند در برابر رفتارهای کودک مانند شیطنت، پرخاشگری، دروغ گویی و غیره چه رفتاری داشته باشند و چه واکنشی از خودشان نشان دهند.

در صورتی که شما در مورد تربیت کودک و نحوه رفتار با او چالش هایی را تجربه می کنید، این مقاله را تا انتها مورد مطالعه قرار دهید زیرا در آن به توضیحات بیشتری در مورد روش های رفتار با کودکان در سنین مختلف پرداخته شده است، می توانید از مشاوره کودک کمک بخواهید تا در این خصوص شما را راهنمایی کند.

رفتار با کودک در سنین مختلف

چگونگی رفتار با فرزندان از مسائل حیاتی و مهم هر پدر و مادری می باشد و والدین در این خصوص باید اطلاعات را کسب کنند، این آگاهی را می توانند از طریق مطالعه و یا مشورت با روانشناس متخصص مهارت رفتار با کودکان به دست آورند، برای آن که بتوانید با کودکتان رفتار صحیح و درستی داشته باشند باید نسبت به تغییرات شناختی، زیستی، اجتماعی و روانی فرزندتان در هر دوره سنی آگاهی به دست آورند و از این طریق با نیازهای کودک به درستی آشنا شوند و مناسب ترین شیوه رفتاری را در پیش بگیرند، در ادامه این مقاله با توجه به نیازها و تغییرات کودک در سنین مختلف نکات تربیتی به طور جداگانه بیان شده است که می تواند برای شما مفید باشد.

رفتار با کودک، ترتیب کودک ۲ تا ۳ سال

باید والدین این نکته را در نظر بگیرند که علاوه بر نیاز جسمانی به نیاز عاطفی فرزندان باید بسیار توجه شود زیرا در این سن نقش مادر در تربیت فرزندان بسیار مهم و برجسته می باشد و کودک در این دوره سنی از لحاظ عاطفی و هیجانی به مراقبت ویژه ای نیاز دارد.

شاید برای شما باورنکردنی باشد اما دریافت محبت و مراقبت هیجانی از جانب والدین باعث می شود تا بر میزان ترشح هورمون رشد و ابتلا به اختلالات سازگاری که در دوران بعدی زندگی فرد به وجود می آید اثر بگذارد، به همین دلیل لازم است تا سطح متعادلی از محبت و توجه را به فرزندتان منتقل کنید و رفتار صحیح و درستی با آن ها داشته باشید.

استقلال کودک

از نظر روانشناسی مهم ترین مسئله ای که در سنین ۲ تا ۳ سال رخ می دهد این است که کودک نیاز به استقلال پیدا می کند، به همین دلیل ممکن است برای هر کاری مانع شما شود و دوست داشته باشد خودش آن کار را انجام دهد، تا جایی که برای کودک خطری نداشته باشد می توانید به او فرصت بدهید تا استقلال را در این امور تجربه کند این کار به رشد روان شناختی و اجتماعی کودکتان کمک می کند و در صورتی که بیش از حد در برابر کودک مقاومت کنید باعث لج بازی شدید و پرخاشگری او می شوید و نیاز به استقلال را در او سرکوب می کنید.

هم چنین باید این نکته را در نظر بگیرید که فرزندتان هنوز مهارت های حرکتی را به درستی یاد نگرفته است و ممکن است در انجام برخی کارها اشتباهاتی داشته باشد بنابراین شما باید سعی کنید در برابر این اشتباهات صبور باشید و کودک تان را مورد سرزنش و تحقیر قرار ندهید زیرا اگر کودک احساس شرمندگی و تحقیر کند ممکن است در دوره های بعدی در رشد کودک اختلالاتی به وجود آید که به سلامت روحی و هیجانی او آسیب بزند.

وقایع مهم تا قبل از ۴ سالگی

در این دوره دو رویداد مهم برای کودک وجود دارد که یکی از پوشک گرفتن و دیگری قطع پستانک می باشد،  این دو معمولا در دوره ۲ تا ۳ سالگی و قبل از ۴ سال اتفاق می افتد، بر اساس نظر متخصصان نباید در این دوره فشار زیادی به کودک وارد شود و باید به طور صمیمی با کودک گفت و گو کرد و علت از پوشک گرفتن و پستانک گرفتن را به او توضیح داد.

زمانی که می خواهید کودک را از شیر یا پستانک بگیرید باید رابطه عاطفی خوبی را با کودک برقرار کنید، در صورتی که رابطه عاطفی و صمیمانه ای با کودک نداشته باشید گذر از این مرحله برای او بسیار سخت و دشوار خواهد بود.

در واقع در این سن باید به آمادگی کودک توجه شود زیرا اصل اساسی می باشد و بسیار از دانشمندان نظیر فروید معتقد هستند فشار زیاد والدین هنگام از پوشک گرفتن کودک در روند رشدی او اختلالاتی را به وجود می آورد و باعث می شود تا در آینده این اختلال به صورت حساسیت بیش از حد به نظم و پاکیزگی و یا شلختگی و بی نظمی آشکار شود.

رفتار با کودک، ۴ تا ۶ سال ( سنین پیش دبستانی)

در این دوره سنی باید به رشد شناختی کودک توجه شود زیرا در این سن بازی کردن با کودک اهمیت بسیاری دارد و به رشد شناختی، اجتماعی و روانی کودک بسیار کمک می کند، برای این که به کودک مفاهیم اخلاقی و رشد زبان را آموزش دهید و مهارت های اجتماعی را به او یاد بدهید می توانید از بازی کردن کمک بگیرید و در حین بازی مهارت ها را به خوبی به او آموزش دهید.

ابتکار عمل کودکان

در این دوران کودکان ذهنی خلاق دارند و دست به ابتکار عمل های بیشتری می زنند به همین دلیل در این سن شما می توانید بر روی تفکر خلاق در فرزندتان تاثیر بگذارید و به رشد آن کمک کنید، به عنوان مثال می توانید به کمک کودکتان فعالیت های هنری نظیر نقاشی کشیدن انجام دهید تا در این خصوص به کودکتان کمکی کرده باشید، در صورتی که هوش هیجانی کودکتان در سنین ۳ تا ۶ رشد کند کودکتان خواهد توانست به فهم بیشتری از احساسات دیگران برسد.

در صورتی که کودک هوش هیجانی خوبی داشته باشد به پرورش و افزایش مسئولیت پذیری او کمک بسیاری می شود البته باید این نکته را در نظر بگیرید که هرگز کودکتان را به خاطر اشتباهاتش سرزنش نکنید و سعی کنید مسئولیت پذیری را در او تقویت کنید و به او نشان دهید که رفتارش چه تاثیری بر روی دیگران می گذارد، در صورتی که کودکتان را سرزنش و شرمنده کنید او احساس گناه می کند و این حس در آینده بر روی سلامت روان او تاثیر منفی خواهد گذاشت.

رفتار با فرزند، ۷ تا ۱۱ سال

هنگامی که کودک به سن مدرسه رفتن می رسد معمولا کودک و والدین وارد دنیای جدیدی می شوند در این حالت فرزندتان با ارزش های اجتماعی رو به رو می شود و باید بتواند به خوبی عمل کنید و توانایی لازم را داشته باشد تا کارهایی را در جمع انجام دهد، در این سن عزت نفس او در حال شکل گیری می باشد و نحوه رفتار شما در جمع با او اهمیت بسیاری دارد زیرا بر روحیه او تاثیر می گذارد.

رفتار والدین با فرزندشان بسیار مهم می باشد و نباید کودک با همسالان مورد مقایسه قرار بدهند، و هم چنین سرزنش کردن و تحقیر کردن او را نباید در پیش بگیرند زیرا مانع پیشرفت او در مدرسه و دنیای اجتماعی می شود و در این حالت کودک احساس بی کفایتی می کند و عزت نفس او کاهش می یابد.

در صورتی که مورد تحقیر و سرزنش قرار گیرد عزت نفس او پایین آمده و در دنیای نوجوانی با مشکلاتی رو به رو خواهد شد و در دوران های بعدی زندگی اختلالاتی مانند فوبیای اجتماعی را تجربه می کند به همین دلیل رفتار درست با کودکان اهمیت بسیاری دارد و در این زمینه باید از همه منابع اطلاعاتی و تخصصی کمک بگیرید تا راهنمایی های لازم را دراین خصوص بیان کنند.

رفتار با کودک، نکات کلی برای تربیت کودک

علاوه بر این که در هر سنی باید به نکات اختصاصی در آن سن توجه شود باید توصیه های عمومی مربوط به رفتار با کودکان را در همه سنین مدنظر قرار داد و به آن اهمیت داد که مهم ترین آن در زیر بیان شده است.

  1. به جای تنبیه به تشویق و تقویت توجه کنید

روانشناسان کودک بر این باور هستند که هیچ چیز به اندازه تشویق و تقویت رفتارهای صحیح کودک بر روی او تاثیر گذار نمی باشد و تشویق بر روی تربیت و شکل دهی رفتار های او تاثیر بسیاری دارد، والدین برای این که رفتار صحیح را در فرزندشان تقویت کنند لازم نیست حتما جایزه بخرند با آغوش گرفتن ساده، لبخند زدن و گفتن جملاتی مانند آفرین، تاثیرات شگفت انگیزی بر روی او می گذارد.

روانشناسان بسیار تاکید دارند تا رفتارهای کودکان را به صورت صحیح تقویت کنند و در این حالت والدین به کودکان می آموزند که شیوه صحیح رفتار کردن چه چیزی می باشد اما در صورتی که کودک تان را تنبیه کنید تنها در مورد این که چه کاری انجام ندهد اطلاعاتی را به او می دهید و در مقابل گزینه جایگزین را یاد نمی گیرد و با شیوه صحیح رفتار آشنا نمی شود.

  1. با کودکان گفت و گو کنید

بسیار اهمیت دارد تا زمان هایی را به حرف زدن با کودکتان اختصاص دهید و از این روش به فرزندتان نشان می دهید که برای گفته هایش ارزش و احترام قائل هستید و در صورتی که با او به گفت و گو می پردازید به کودک این فرصت را می دهید تا افکار و احساساتش را آزادانه بیان کند و آن ها را با شما در میان بگذارد، این کار باعث می شود تا از نگرانی ها و اضطراب هایی که در دوران کودکی ممکن است ایجاد شود پیشگیری شود.

بچه ها در سنین ابتدایی درک کمی نسبت به مقتضیات محیط دارند و در نتیجه واقع بینی پایین تری دارند و به همین دلیل ممکن است درخواست های نامعقولی داشته باشند در این حالت باید روش های صحیح نه گفتن را به کودک تان آموزش دهید و بتوانید به درستی با کودکتان مخالفت کنید ، هم چنین می توانید برای توضیح دادن رفتارتان از زبان کودکانه استفاده کنید و لحن وکلمات مناسبی را به کار ببرید و حق انتخاب های دیگری را برای فرزندتان کنار بگذارید، به کار گیری این روش ها می تواند برای شما مفید باشد و در این خصوص به شما کمک کند.

  1. اقتدار و صمیمیت را در کنار هم داشته باشید

برای رفتار با کودک بسیار اهمیت دارد که صمیمیت و اقتدار را با یکدیگر ادغام نکنید و هیچ کدام را قربانی دیگری نکنید زیرا هر دو در تربیت فرزند نقش مهمی دارند، برای مثال برخی از پدر و مادرها به خاطر این که بخواهند با فرزندشان دوست باشند از اقتدارشان کم می کنند و همین مسئله باعث می شود تا کودک به درستی اصول خود انضباطی را یاد نگیرد، این شرایط باعث می شود تا مشکلاتی مانند لوس شدن فرزندان، بروز رفتارهایی مانند گریه های بی دلیل و شکل گیری توقعات بیش از حد والدین به وجود آید.

در مقابل برخی از خانواده ها برای این که کودک شان منضبط باشد روش مستبدانه را در پیش می گیرند و نمی توانند با فرزندشان رابطه صمیمانه و خوبی داشته باشند این نوع رفتار باعث می شود تا آزادی فرزندشان با اختلالاتی همراه شود و زمینه ساز بروز اضطراب های گوناگون شود به طوری که اعتماد به نفس فرد کم می شود.

بسیار مهم است تا در این دو جنبه به تعادل برسید و در کنار این که برای فرزندتان یک دوست صمیمی هستید نقش راهنما نیز داشته باشید و به او کمک کنید.

  1. الگوی مناسبی باشید

باید به این نکته توجه کنید که فرزند شما در دوران کودکی از طریق مشاهده کردن  و الگو سازی اصول رفتاری را یاد می گیرد و در صورتی که می خواهید ویژگی خاصی در کودک پرورش دهید باید سعی کنید خودتان آن را رعایت کنید به عنوان مثال در صورتی که دوست دارید کودک تان راستگو باشد باید خودتان در رابطه با او صادق باشید و تمرین صداقت کنید و توجه داشته باشید که هیچ چیز به اندازه الگوی سالم نمی تواند فرزندتان را تحت تاثیر قرار دهد.

گاهی اوقات والدین مجبور می شوند برای فرزندشان پرستار بگیرند باید این نکته را در نظر بگیرید که کودک ممکن است رفتار پرستار را الگوی خود قرار دهد و به همین دلیل باید در انتخاب پرستار حساس باشید و توجه داشته باشید که چه کسی را برای این امر انتخاب می کنید.

  1. مسئولیت پذیری را از همان ابتدای کودکی آموزش دهید

لازم است به فرزندتان نشان دهید که هر کس در برابر رفتارهاش مسئول می باشد و به همین دلیل همه ما وظیفه داریم تا رفتارهای صحیح و درستی از خودمان نشان دهیم، این گفته ها به کودک می آموزد که در تعاملات گوناگون دیگران را نیز در نظر بگیرد و بدرفتاری کم تری از خودش نشان دهد.

منبع : رفتار با کودک در سنین مختلف چگونه باید باشد؟

روان شناسی کودک

روان شناسی کودک (که همچنین به عنوان رشد کودک شناخته می شود) عبارت از مطالعه فرآیندهای روان شناختی کودک است .

به صورت تخصصی عبارت از نحوه تفاوت داشتن این فرآیندها با فرآیندهای صورت گرفته در مورد افراد بزرگسال، نحوه توسعه آن از زمان تولد تا پایان دوره نوجوانی و نحوه و دلیل متفاوت بودن آن مابین کودکان می باشد.

این موضوع در برخی مواقع با موضوعاتی همانند دوران کودکی، دوران بزرگسالی و مسن شدن در یک گروه قرار می گیرد و به عنوان زیر مجموعه روان شناسی رشد دسته بندی می شود.

مطالعه کودک به عنوان یک رشته علمی دارای مبنای تجربی قوی می باشد و تقریبا یک رشته نوپایی است. این رشته در سال 1840 شکل گرفته است؛

در این سال کارلز داروین (Charles Darwin) رشد یکی از بچه های خودش را ثبت کرد و در نتیجه مطالعه گونه های شناخته نشده یک سری اطلاعاتی را جمع آوری کرد.

بعدا یک مطالعه مشابه و دقیق تری توسط یک روان شناس آلمانی به اسم ویلیام پریر (William Preyer) منتشر شد که در آن این روش برای مجموعه های دیگری به کار برده شد.

در سال 1891 یک روان شناس آمریکایی به اسم جی. استانلی هال (G. Stanley Hall) مجله دانشکده آموزشی (Pedagogical Seminary) را تاسیس کرد که مختص روان شناسی و آموزش کودکان بود.

در اوایل قرن بیستم، توسعه صورت گرفته در آزمون های هوش و ایجاد کلینیک های راهنمای کودکان منجر به تاسیس روان شناسی کودک شد.

روان شناسی کودک

یک تعدادی از روان شناسان قرن بیستم (از جمله سیگموند فروید(Sigmund Freud)، ملانی کلین (Melanie Klein) و دختر فروید، آنا فروید(Anna Freud) ) از دیدگاه روان کاوی موضوع رشد کودک را مورد بررسی قرار دادند.

شاید تاثیرگذارترین فرد بر روی روان شناسی کودک در دوره معاصر عبارت از جین پیاگت (Jean Piaget) سوئیسی باشد.

پیاگت در نتیجه مشاهدات مستقیم و برهم کنش متقابل یک نظریه ای را در مورد به دست آوردن شناخت در کودکان بیان کرد.

پیاگت مراحل مختلف یادگیری در دوران کودکی را توصیف کرد و درک کودکان از خودشان و جهان را در هر یک از مراحل یادگیری بیان کرد.

اطلاعات مربوط به روان شناسی کودک از منابع مختلفی جمع آوری شده است.

مشاهدات صورت گرفته توسط خویشاوندان، معلمان و سایر افراد بزرگسال و همچنین مشاهده مستقیم خود روان شناس و مصاحبه با کودک (یا کودکان) منبع اصلی جمع آوری اطلاعات در مورد کودکان می باشند.

در برخی از مطالعات از روش پنجره یا آینه یک جانبه استفاده می شود و کودکان بدون اینکه متوجه شوند که دیده می شوند، هیچ لزومی به تعامل با محیط خودشان یا افراد دیگر ندارند.

آزمون های شخصیتی، آزمون های هوش و روش های تجربی هم در شناخت رشد کودک مفید هستند.

با وجود تلاش های صورت گرفته به منظور متحد کردن نظریه های مربوط به رشد کودک، این رشته همانند سایر حوزه های روان شناسی فعال می باشد و بدون توقف پیشرفت می کند.  

ترجمه : تیم کانون مشاوران ایران