نوشته‌ها

آزادی در خانواده | در خانه خود به شکوفایی برسید

آزادی در خانواده، در خانه خود به شکوفایی برسید

آزادی در هر خانه ای معنی خاص خودش را دارد و یکی از مسائلی است که با توجه به تربیت، محیط، تحصیلان و فرهنگ دیدگاه های متفاوتی نسبت به آن وجود دارد، یکی از اصول اصلی برای رشد افراد در جامعه آزادی می باشد.

مردان و زنان باید بتوانند به راحتی نظراتشان را بیان کنند و از بیان ایده های خود ترس نداشته باشند، در صورتی که آن ها قادر نباشند علایق شان را دنبال کنند چگونه می توانند برای خود و جامعه شان مفید باشند؟

توجه داشته باشید که شناسایی استعداد ها و توانایی بالقوه بدون آزادی امکان پذیر نمی باشد.

در صورتی که والدین و فرزندان ندانند چطور به خواسته های خود برسند مشکلات بسیاری در زندگی و خانواده سالم آن ها به وجود می آید البته توجه داشته باشید که برای رسیدن به این خواسته ها، آگاهی و کسب مهارت لازم و ضروری می باشد.

در این شرایط مراجعه به مشاور خانواده لازم و ضروری است زیرا راهکارهای اساسی برای حل مشکلات را در اختیار شما قرار می دهد و به درمان اختلالاتی که مانع از آرامش و سعادت خانواده می شود می پردازد.

آزادی در محیط خانواده

به طور ساده آزادی درون خانواده به آزادی هایی گفته می شود که منبع قدرت خانواده (پدر یا مادر) برای فرزند و دیگر اعضای خانواده ایجاد می کنند، این آزادی ها شامل موارد زیر می شود:

  • بیان و اظهارنظر درباره مسائل مهم خانواده
  • بیان عقیده
  • انتخاب نوع پوشش
  • آزادی رفتار
  • انتخاب مسیر زندگی

در برخی از خانواده ها آزادی فرزندان برای خانواده بسیار محدود شده و یا به حالت افراطی و اشتباه در آمده است در این دو حالت آسیب های برای فرزندان به دنبال خواهد داشت و افراد با مشکلاتی رو به رو می شوند.

آزادی پدر در خانواده

یکی از مسائلی که برای حفظ سلامت خانواده باید به آن پرداخته شود آزادی مردان در خانواده می باشد از زمان های قدیم قدرت خانه در دست مردان بوده است و در صورتی که مرد این قدرت را به همسرش واگذار می کرد به او لقب زن زلیلی می دادند و او را مسخره می کردند.

البته به مرور زمان دیدگاه افراد نسبت به زندگی تغییر کرده است و سعی شده برای آزادی مردان چهارچوب هایی مشخص شود اما با وجود این که در این زمینه تغییراتی به وجود آمده است اما باز هم پدر و مرد در خانه به عنوان ناخدای کشتی هستند و قدرت خانه تا حدودی در دست آن ها می باشد.

آزادی مادر در خانواده

آزادی زنان در خانواده یکی از مسائل بحث برانگیزی می باشد که در میان جوامع مختلف اختلاف نظرهایی را به وجود آورده است و باعث هرج و مرج در میان آن ها شده است.

در زمان های قدیم بسیاری از زنان از حقوق خود اطلاعی ندارند و زندگی شان با سختی های زیادی رو به رو بوده است اما امروزه با تغییراتی که در جایگاه زنان ایجاد شده، زنان تا حدودی راحت تر می توانند از حق و حقوق شان دفاع کنند.

امروزه برخی از زنان هستند که قادر به دفاع از خودشان نمی باشند و مورد آزار و خشونت خانگی قرار گرفته و با محدودیت های زیادی رو به رو می شوند.

در خانواده هایی که زنان در این حد محدود هستند و قدرت حرف زدن و تصمیم گیری ندارند، فرزندان به خوبی رشد نخواهند کرد زیرا نقش مادر در تربیت فرزندان از اهمیت بالایی برخوردار است.

توجه داشته باشید که نقش مادر در تربیت فرزندان، بر روی سلامت و شخصیت فرزندان بسیار تاثیرگذار می باشد. مادری که نتواند از خود دفاع کند و خود را اسیر محدودیت های ناعادلانه کند مسلما الگوی تربیتی مناسبی برای مقتدر و محکم بودن فرزندش نخواهد بود.

در این شرایط فرزندان حس ترحم نسبت به مادر و حس کینه و انتقام جویی نسبت به پدر را در ذهن خود پرورش می دهند و نتیجه این نوع تربیت فرزندانی خواهد شد که دچار اختلالات روانی است و در آینده با مشکلات بسیاری رو به رو می شود.

آزادی فرزندان در خانواده

جدای از حد و مرزهای زن و مرد، آزادی فرزندان در خانواده بیشتر مورد توجه والدین و خانواده می باشد. در صورتی که فرد نتواند در جامعه نقش موثری داشته باشد و در نقش های مختلف به صورت تاثیر گذار عمل نکند، مستقیما به خانواده و تربیتی که از دوران کودکی در او شکل گرفته است وابسته می باشد.

فرزندانی که محدودیت های زیادی در خانواده داشته اند در جامعه نمی توانند به درستی فعالیت کنند و دارای شخصیت وابسته، سرخورده، پرخاشگر، بی هدف و بی انگیزه می شود.

برعکس فرزندانی که در خانواده آزادی بسیاری داشته اند و این آزادی در حد افراطی بوده است دارای ویژگی هایی مانند نداشتن شفقت و مهارت همدلی، خود محوری، اختلال شخصیت خودشیفته و درگیر مشکلات و انحرافاتی در زندگی شخصی شان می شوند.

  1. آزادی پسران

دادن آزادی بیش از حد به پسران تبعات بسیاری به همراه خواهد داشت و خطرناک تر می باشد، زیرا پسران در آینده عنصر اصلی خانواده می باشند و باید آمادگی لازم برای پذیرش مسئولیت های خانه و همسر خود را داشته باشند.

در صورتی که آزادی پسران در خانواده به صورت افراطی باشد مشکلاتی در آینده برای آن ها به وجود می آورد و باعث عدم مسئولیت پذیری آن ها نسبت به همسر و فرزندشان شده و ممکن است به سمت روابط فرازناشویی و اعتیاد بروند زیرا از همان کودکی هیچ چارچوب و الگوی تربیتی برای آن ها مشخص نشده است.

در صورتی که پسران با سلب آزادی رو به رو شوند و والدین محدودیت های بسیاری برای آن ها ایجاد کنند در این حالت اعتماد به نفس آن ها کاهش یافته و در آینده نمی توانند در مورد شغل، رشته تحصیلی و انتخاب شریک زندگی شان تصمیم قاطع و صحیحی بگیرند.

  1. آزادی دختران

دختران حساس تر هستند و به همین دلیل باید والدین به آن ها توجه ویژه ای داشته باشند و دختران به اندازه پسران از حقوقی مساوی برخوردار شوند. در صورتی که دختران بیش از اندازه محدود شوند و به طور مداوم مورد کنترل قرار گیرند باعث شکل گیری عقده ها و احساس کمبود در آن ها خواهد شد.

همین مسئله باعث می شود تا دخترانی که محدودیت زیادی داشته اند در بزرگسالی به مادرانی بدون اعتماد به نفس تبدیل شوند و ممکن است برای جبران عقده های گذشته، آزادی های بسیاری را در اختیار فرزندشان قرار دهند.

برخی از آن ها با دیدگاه روشن فکری به قضیه نگاه کرده و هیچ گونه آزادی از آن دختر دریغ نمی کنند و انگیزه آن ها از این کار تربیت دخترانی با اعتماد به نفس برای آینده می باشد.

در صورتی که آزادی دختر باید در چهارچوب خاص خودش باشد تا سلامت او در تمام زمینه ها حفظ گردد و آزادی افراطی و تفریطی مشکلاتی برای آینده او به همراه خواهد داشت.

سخن آخر

با توجه به مطالب بیان شده آزادی برای هر یک از اعضای خانواده لازم و ضروری می باشد و در صورتی که به صورت افراط و تفریط باشد به جامعه آسیب وارد می کند.

بنابراین زوجین باید از همان اوایل ازدواج برای این که یک خانواده موفق داشته باشند در مورد مسائل مختلف با یکدیگر تبادل نظر کرده و در زمان های ناراحتی و تنش برای حفظ پایداری خانواده شان به مشاوره خانواده مراجعه کنند و از طریق روش های صحیح اختلافات و مشکلاتشان را حل نمایند.

مرکز مشاوره ستاره ایرانیان

مسئله آزادی در خانواده بسیار مهم می باشد و یکی از دغدغه های خانواده است؛ چرا که فرزندان از آزادی خود ناراضی اند و والدین از موضع شان کوتاه نمی آیند و برای آن ها محدودیت هایی را ایجاد می کنند.

همانطور که بیان شده است در مسئله آزادی افراط و تفریط نباید باشد و در این شرایط باید از رواشناس کمک بگیرید تا راه صحیح و درست را به شما آموزش دهد.

در این راستا مرکز مشاوره ستاره ایرانیان از کادری مجرب و با تجربه تشکیل شده است که به صورت تلفنی و حضوری مشاوره می دهند.

امروزه شرایط مشاوره را به صورت تلفنی مهیا کرده اند تا افراد در هر کجا که هستند بتوانند با متخصصان و روانشناسان در ارتباط بوده و برای مشکلات شان راهنمایی های تخصصی و صحیحی دریافت نمایند.

منبع : آزادی در خانواده | در خانه خود به شکوفایی برسید

چگونه می توانید یک شنونده خوبی برای اعضای خانواده تان باشید

ارتباط اهمیت زیادی در روابط خانوادگی قوی دارد. با این وجود، در صورتیکه به صورت درستی به حرف های سایر افراد خانواده تان گوش ندهید.

در برقراری ارتباط با آنها مشکل خواهید داشت. در صورتیکه مهارت های شنوندگی خودتان را تقویت کنید، می توانید به صورت بهتری با خانواده تان ارتباط برقرار کنید و رابطه های قوی تری داشته باشید.

باید به صورت فعالی به حرف های اعضای خانواده تان گوش دهید. می توانید با استفاده از اشاره های غیرزبانی نشان دهید که به حرف طرف مقابلتان گوش می دهید و همچنین یک سری سوالاتی را بپرسید تا فرد صحبت کننده یک سری توضیحات بیشتری ارائه بدهد.

زمانیکه نوبت حرف زدن شما برس، از طریق اشاره کردن و توضیح دادن در مورد حرف هایی که فرد قبلی گفته است، حرف های او را تایید کنید. سعی کنید که از رفتارهای منفی (همانند ایجاد اختلال) اجتناب کنید تا بحث شما به خوبی پیش برود.

بخش یک – گوش دادن فعال

به شرایط موجود و اتفاقاتی که در حال حاضر صورت می گیرند توجه کنید

1. به شرایط موجود و اتفاقاتی که در حال حاضر صورت می گیرند توجه کنید.

در حین گوش دادن به حرف های اعضای خانواده تان، اجازه ندهید که ذهنتان درگیر یک مسئله دیگری شود.

به منظور اینکه اعضای خانواده تان احساس کنند که حرف هایشان شنیده می شود و یک فرد با ارزشی هستند، حتما باید حواس خودتان را بر روی شرایط حال و صحبت های طرف مقابلتان متمرکز کنید.

در حین صحبت کردن با اعضای خانواده از موارد حواسپرت کننده اجتناب کنید. موبایل خودتان را کنار بگذارید و کل توجه خودتان را به طرف مقابلتان متمرکز کنید.

در حین صحبت کردن یک فرد، به سایر موارد توجه نکنید. به جای اینکار، فقط بر روی موارد گفته شده متمرکز شوید.

در صورتیکه احساس کنید دچار سردرگمی شده اید، یک بار دیگر سعی کنید که کل حواستان را به حرف های طرف مقابلتان متمرکز کنید.

به حرف های گوینده تمرکز کنید و نه بر روی مواردی که بعدا خواهید گفت

2. به حرف های گوینده تمرکز کنید و نه بر روی مواردی که بعدا خواهید گفت.

در حین صحبت کردن با یک فردی، در اغلب مواقع بر روی حرفهایی که می خواهید بزنید، متمرکز خواهید شد. این تمایل در حین صحبت کردن با اعضای خانواده شدیدتر خواهد بود.

در صورتیکه در مورد یک مشکل یا اختلاف خانوادگی بحث کنید، تمایل خواهید داشت که تفکرات و ایده های خودتان را مطرح کنید.

با این وجود، در مورد احساسی که دارید یا پاسخی که می خواهید بدهید، فکر نکنید. فقط بر روی فرد صحبت کننده و تفکرات و عقاید وی متمرکز شوید.

بعدا می توانید در مورد پاسخ خودتان فکر کنید. ولی الان باید به حرف های طرف مقابلتان گوش دهید. سعی کنید که اولویت تان شناخت دیدگاه اعضای خانواده تان باشد.

این نکته را به یاد داشته باشید که در صورتیکه بتوانید حرف های طرف مقابلتان را به درستی درک کنید، خواهید توانست که یک پاسخ مناسبی بدهید.

در صورتیکه شما دیدگاه طرف مقابلتان را به صورت درستی درک کنید، ارتباط مابینتان بهتر خواهد شد. شما می توانید بگویید که “به نظر می رسد که شما نگران نتایج امتحانتان هستید، هر چند که دکتر گفته است همه چیز خوب خواهد بود.”

با استفاده از راهنماهای غیرزبانی، نشان دهید که به حرف طرف مقابلتان گوش می دهید

3. با استفاده از راهنماهای غیرزبانی، نشان دهید که به حرف طرف مقابلتان گوش می دهید.

شما می خواهید که احساس ارزشمند بودن را در طرف مقابلتان ایجاد کنید. باید نشان دهید که به حرف وی گوش می دهید.

شما از طریق نشان دادن علائم غیرزبانی می توانید نشان دهید که به حرف طرف مقابلتان گوش می دهید.

در حین صحبت کردن طرف مقابلتان سرتان را تکان دهید، در زمان مناسب بخندید و لبخند بزنید و ارتباط چشمی تان را حفظ کنید.

قبل از آنکه صحبت خودتان را شروع کنید، اجازه دهید که طرف مقابلتان حرف هایش را تمام کند

4. قبل از آنکه صحبت خودتان را شروع کنید، اجازه دهید که طرف مقابلتان حرف هایش را تمام کند.

ایجاد یک مکث یک مورد مناسبی است. چند لحظه سکوت در بحث یک مورد بدی نیست و این شانس را به فرد صحبت کننده می دهد تا به صورت کاملی حرف های خودش را بیان کند.

به جای اینکه سریع پاسخ بدهید، چند لحظه صبر کنید تا فرد صحبت کننده حرف هایش را تمام کند. این کار شما را مطمئن خواهد کرد که طرف مقابلتان حرف هایش را تمام کرده است.

همه افراد به صورت طبیعی تمایل دارند تا در حین صحبت خودشان یک مکثی بکنند.

در صورتیکه متوجه شوید که فرد صحبت کننده مکث کرده است، این فرض را نداشته باشید که حرفش تمام شده است. قبل از آنکه پاسخ بدهید، اجازه دهید تا حرفش تمام شود.

در صورتیکه چند لحظه بعد از مکث کردن به حرفش ادامه ندهد، در این صورت می توانید این تصور را داشته باشید که حرفش تمام شده است.

توصیه کارشناسان

Klare Heston, LICSW

مددکار اجتماعی بالینی

شنونده خوب بودن همچنین باعث می شود که آخرین فرد صحبت کننده باشید. کلار هستون به عنوان یک مددکار اجتماعی – بالینی مجاز توضیح داده است که “به اندازه ای که صحبت می کنید، حتما به آن اندازه هم گوش دهید.

اجازه ندهید که بحثتان به یک بحث یک طرفه تبدیل شود. همچنین داشتن نقش حمایت کننده باعث می شود که فرد مقابلتان هم به خاطر شما یک سری کارهایی انجام دهد. در واقع این یک نوع بده – بستان است.

یک سری سوالاتی بپرسید تا فرد صحبت کننده توضیحات بیشتری ارائه دهد

5. یک سری سوالاتی بپرسید تا فرد صحبت کننده توضیحات بیشتری ارائه دهد.

بخشی از شنیدن عبارت از شناختن می باشد. در صورتیکه فرد صحبت کننده یک سری حرف هایی بزند که شما درک نمی کنید، یک سری سوالاتی بپرسید.

بعد از آنکه یک فرد حرف هایش را تمام کند، در صورت نیاز یک سری سوالات ابهام زا بپرسید. این نشان خواهد داد که شما واقعا به حرف های هم خانواده ایتان گوش می دادید و دیدگاهش برای شما اهمیت دارد.

یک سری سوالاتی بپرسید که طرف مقابلتان را به یک بحث باز و صریح تشویق کند. برای مثال می توانید بپرسید “نظر شما در مورد این موقعیت چیست؟” و “به نظر شما، ما باید مال کجا باشیم؟”

از پرسیدن سوالاتی که با “چرا” شروع می شوند، اجتناب کنید. این سوالات می توانند جنبه قضاوتی داشته باشند و باعث شوند که فرد صحبت کننده یک حالت دفاعی به خودش بگیرد.

برای مثال هیچ وقت نپرسید که “چرا این شغل را انتخاب کرده اید؟” به جای آن بپرسید که “چه چیزی باعث شد که این تصمیم را بگیرید؟”

بخش دو – ارتباط برقرار کردن به صورت موثر

موارد گفته شده را یک بار دیگر بگویید

1. موارد گفته شده را یک بار دیگر بگویید.

به صورت خلاصه گفته های طرف مقابلتان را تکرار کنید؛ این کار می تواند روش مناسبی برای برقراری ارتباط باشد. هر فردی دوست دارد که مورد ارزش قرار بگیرد و حرف هایش شنیده شود؛

بنابراین تکرار کردن حرف های هم خانواده ایتان نشان خواهد داد که شما به حرفهایش گوش داده اید.

این کارتان باعث خواهد شد که فرد مورد نظر، تفسیر شما را از حرف هایش بشنود و در صورت نیاز یک سری شفاف سازی هایی انجام دهد.

بعد از پایان یافتن حرف های فرد صحبت کننده، سعی کنید مواردی که شنیده اید را به صورت مختصر بیان کنید.

برای مثال می توانید بگویید “خب، برداشت من این است که در حال حاضر از دست مادر عصبی هستید، چرا که فکر می کنید او شما را به عنوان یک فرد بزرگسال و بالغ در نظر نمی گیرد.”

این کار شما را مطمئن خواهد کرد که نظر فرد صحبت کننده را به درستی متوجه شده اید.

همچنین نشان خواهید داد که به حرف های طرف مقابلتان گوش داده اید و این شرایط باعث خواهد شد که در آینده روابط بهتری مابین شما و خانواده تان ایجاد شود.

به اعضای خانواده تان کمک کنید تا تجربیاتشان را به صورت خلاصه بیان کنند

2. به اعضای خانواده تان کمک کنید تا تجربیاتشان را به صورت خلاصه بیان کنند.

شما می خواهید به یک فردی کمک کنید تا احساسات خودش و دلیل آن را بیان کند. بعد از گوش دادن به حرف های افراد خانواده تان، به آنها کمک کنید تا تجربیات خودشان را به صورت خلاصه بیان کنند.

برای مثال می توانید جمله خودتان را به این صورت شروع کنید: “بسیار خب، اجازه بدهید تا مطمئن شوم که منظورتان را درست متوجه شده ام.”

بعد از آن به منظور کمک به هم خانواده ایتان برای چارچوب بندی کردن تجربیاتش، یک سری سوالاتی بپرسید.

برای مثال می توانید بگویید که “شما ناراحت هستید که مادر، بدون اینکه کسی نظرش را بپرسد، یک حرفی در مورد بیمه ماشین زده است. چه احساسی در مورد آن دارید؟ من احساس نامناسبی دارم.”

در صورتیکه به اعضای خانواده تان کمک کنید تا احساسات خودشان را طبقه بندی کنند، در این صورت آنها خواهند توانست که درک بهتری از موقعیت موجود داشته باشند.

صحبت های بیان شده را دوباره بگویید

3. صحبت های بیان شده را دوباره بگویید.

بعد از پایان یافتن حرف های هم خانواده ایتان، به صورت مختصر موارد بیان شده در مورد موضوع را بیان کنید.

سعی نکنید که همه موارد گفته شده را تکرار کنید، بلکه سعی کنید که فقط موارد مهم را بگویید.

مثال می توانید بگویید که “من فکر می کنم که این مورد برای شما مهم است” یا “من احساس می کنم که این یک موضوعی می باشد که ما به عنوان یک خانواده باید در موردش صحبت کنیم.”

در حین صحبت کردن از جمله های استفاده کنید که با “من” شروع می شوند

4. در حین صحبت کردن از جمله های استفاده کنید که با “من” شروع می شوند.

موقعیت های خانوادگی می توانند یک سری موقعیت های پیچیده ای باشند. در برخی مواقع ممکن است شما با موارد بیان شده مخالف باشید یا با آن مشکل داشته باشید.

زمانیکه با یک موردی مخالف باشید، از جملاتی که با “من” شروع می شوند، استفاده کنید.

این کار باعث خواهد شد که حرف شما به عنوان یک سرزنش در نظر نگرفته شود، چرا که احساسات شخصی خودتان را در مورد یک چیزی بیان می کنید.

یک جمله ای که با “من” شروع می شود، دارای سه بخش است. این جمله با “من احساس می کنم که …” شروع می شود و بلافاصله بعد از آن می توانید احساسات خودتان را بیان کنید.

بعد از آن توضیح دهید که چه چیزی منجر به ایجاد این احساس در شما شده است. در بخش آخر می توانید بگویید که چه احساسی در مورد کار خودتان دارید.

در صورتیکه با نظرات یکی از افراد خانواده تان مخالف باشید، سعی نکنید که حرف های شما جنبه قضاوتی یا تشخیصی داشته باشند.

برای مثال نباید بگویید که “مادر فقط می خواست که کمک کند و خودتان هم مطلع هستید که در گذشته با مادر یک سری مشکلاتی داشته اید. شما واقعا من را ناامید کردید.”

به جای اینکار سعی کنید از جملاتی استفاده کنید که با “من” شروع می شوند. برای مثال می توانید بگویید که “از اینکه نسبت به مادرم عصبی شدید از شما ناامید شدم.

او فقط می خواست به شما کمک کند؛ به نظر من مادر حق دارد که نگران شود و واقعا شما را دوست دارد.”

این موضوع را در نظر داشته باشید که شما مجبور نیستید که همواره مشکلات یک شخصی را حل کنید

5. این موضوع را در نظر داشته باشید که شما مجبور نیستید که همواره مشکلات یک شخصی را حل کنید.

شما در اغلب مواقع دوست دارید که به خانواده تان کمک کنید. با این وجود، شما نمی توانید مشکلات یک فرد دیگری را حل کنید.

در برخی مواقع، افراد خانواده تان از شما می خواهند که فقط به حرفشان گوش دهید و با آنها همدلی کنید. به فرد مقابلتان اجازه دهید که صحبت کند و سعی کنید جلوی تمایل خودتان برای حل کردن مشکل موجود را بگیرید.

شما باید یک سری سوالات انعکاسی بپرسید. برای مثال می توانید بپرسید “به نظر شما این امکان وجود دارد که او نگران شما باشد؟”

روش سه – اجتناب کردن از رفتارهای منفی

هیچ اختلالی ایجاد نکنید

1. هیچ اختلالی ایجاد نکنید.

ایجاد اختلال می تواند یک سری وقفه هایی را در یک مکالمه مهم ایجاد کند. همواره سعی کنید که چند ثانیه بعد از پایان یافتن حرف های یک فردی صبر کنید و بعدا پاسخ خودتان را بگویید.

در نتیجه این کار مطمئن خواهید شد که طرف مقابلتان حرف هایش را تمام کرده است.

از ارائه پیشنهاد صرفنظر کنید

2. از ارائه پیشنهاد صرفنظر کنید.

به غیر از مواردی که صریحا از شما درخواست می شود، هیچ مشورتی ارائه ندهید.

در صورتیکه بدون درخواست کسی مشورت ارائه دهید، در این صورت طرف مقابلتان احساس خواهد کرد که به حرفهایش گوش نداده اید.

شما فقط مواردی که می خواهید را می شنوید و در پاسخ یک پیشنهادی ارائه می دهید. در صورتیکه یک نفر بخواهد که فقط صحبت کند، تا زمانیکه حرفش تمام نشده باشد، نباید هیچ حرفی بزنید.

موضوع مورد بحث طرف مقابلتان را در مواقع نامناسب تغییر ندهید

3. موضوع مورد بحث طرف مقابلتان را در مواقع نامناسب تغییر ندهید.

تا زمانیکه حرف های طرف مقابلتان تمام نشده باشد، موضوع مورد بحث را تغییر ندهید. حتی در صورتیکه یک موضوعی منجر به ناراحتی تان شود، باید اجازه دهید که طرف مقابلتان حرف هایش را تمام کند.

در صورتیکه در مورد یک مسئله خانوادگی بحث کنید، شاید بخواهید که فرد صحبت کننده سریع حرف هایش را تمام کند.

برای مثال، در صورتیکه این فرد در مورد نحوه صحبت کردن شما با پدرتان در هفته گذشته صحبت کند، تمایل خواهید داشت که در مورد فیلمی که شب در تلویزیون دیده اید، صحبت کنید.

این کار را هیچ وقت انجام ندهید. بخش از ارتباط با خانواده عبارت از صحبت کردن در مورد موضوعات مشکل زا در هر زمانی می باشد.

شما باید اجازه دهید که بحث ها روال عادی خودشان را داشته باشند، حتی در صورتیکه موضوع مورد بحث شما را ناراحت کند.

سعی نکنید که فرد صحبت کننده را دستپاچه کنید

4 .سعی نکنید که فرد صحبت کننده را دستپاچه کنید.

هیچ وقت منجر به تعجیل فرد صحبت کننده نشوید. سعی نکنید که قبل از خاتمه یافتن صحبت یک فرد، نظر خودتان را بیان کنید.

هیچ وقت نگویید که “آیا متوجه منظورم هستید؟” این کار نشان خواهد داد که هیچ علاقه ای به بحث ندارید.

از قضاوت کردن اجتناب کنید

5. از قضاوت کردن اجتناب کنید.

حتی در صورتیکه از یک فردی ناامید یا عصبی باشید، سعی کنید که در حین گوش دادن یک نوع همدلی با فرد صحبت کننده داشته باشید.

گوش دادن همراه با قضاوت هیچ وقت ایده مناسبی نخواهد بود، چرا که توانایی شما را برای ایجاد یک ارتباط کامل کاهش خواهد داد. حتی در صورتیکه با کارها یا عقاید یک فردی مخالف باشید، از قضاوت کردن اجتناب کنید.

باید به حرف های طرف مقابلتان گوش دهید، چرا که این کار به شما کمک خواهد کرد تا دلیل حرف های بیان شده را بفهمدید.

توصیه:

در صورتیکه یک فردی در حین صحبت کردن در مورد یک موضوعی ناراحت شود، اجازه دهید که بحث را متوقف کند.

نویسنده: Klare Heston, LICSW

به روز رسانی شده در: 23 آوریل 2019 , ترجمه : کانون مشاوران ایران