نوشته‌ها

با هم قد خودت وصلت کن | اهمیت اختلاف قد در ازدواج

اختلاف قد در ازدواج چقدر مهم می باشد؟ آیا لازم است که زن و شوهر با یکدیگر تناسب قد داشته باشند؟ یکی از معیارهایی که برای انتخاب همسر لازم است ویژگی های ظاهری می باشد که قد شامل آن می شود، تقریبا تمام افراد جامعه ایران معتقد هستند که مرد باید از همسرش بلندتر باشد و بسیاری از زنان دوست دارند تا همسرشان از خودشان قد بلند تر باشد.

در ازدواج های موفق سعی می شود تا جنبه های اخلاقی، رفتاری و ظاهری فرد حفظ شود در این مقاله قصد داریم تا در مورد موضوع تناسب ظاهری زوجین بحث کنیم هم چنین در این خصوص می توانید از مشاور ازدواج کمک بگیرید.

اهمیت قد بین زن و شوهر | قد و هیکل در ازدواج

یکی از ملاک های ازدواج برای دختران و پسران ویژگی های ظاهری می باشد، یکی از این ویژگی های ظاهری، اختلاف قد می باشد و در صورتی که خود فرد از معیارهای جامعه بالاتر باشد انتخاب را برای فرد سخت تر می کند.

در بسیاری از موارد زوج ها تفاهمات اخلاقی و تناسبات شخصیتی دارند اما با آن وجود به دلیل عدم تناسب در قد از ازدواج  با یکدیگر صرف نظر کرده اند. اما بر اساس مشاهدات انجام شده دخترانی که با مردان کوتاه تر از خود ازدواج کرده اند زندگی موفق تری داشته اند و احتمال جدایی و طلاق آن ها کاهش می یابد، البته توجه داشته باشید که این امر در تمامی موارد صحیح نمی باشد.

مردانی که نسبت به همسرشان قد کوتاه تری دارند ممکن است اعتماد به نفس کافی نداشته باشند و زندگی شان تحت تاثیر قرار بگیرد، هم چنین برخی از مردانی که قد کوتاهی دارند تلاش می کنند تا با استفاده از کسب درآمد و یا توجه بیشتر به همسرشان این مسئله را جبران کنند و احساس رضایت بیشتری داشته باشند.

بر اساس تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده است اختلاف قد در ازدواج اهمیت چندانی ندارد و مردان کوتاه قد به زندگی مشترک شان پایدارتر هستند.

اختلاف قد دختر و پسر برای ازدواج

تعداد بسیاری از مردان ترجیح می دهند تا به خواستگاری دختر کوتاه تر از خودشان بروند و معمولا دوست ندارند با زنی بلندتر از خودشان ازدواج کنند زیرا مردانی که کوتاه قد هستند دچار کم خود بینی می شوند و آن ها متنفر هستند تا در هنگام نگاه کردن به همسرشان سرشان را بالا نگه دارند، البته دخترانی که قد بلند هستند نباید نا امید و نگران باشند زیرا مقوله عشق و ازدواج فراتر از خصوصیات ظاهری می باشد و برخی از افراد به مسائل ظاهری توجهی ندارند.

شاید برای شما جالب باشد که بدانید از هزاران سال پیش پسران در ازدواج ترجیح می دهند با دختران کوتاه تر از خود ازدواج کنند، در گذشته مسئله ای که در ازدواج مهم بود قدرت باروری زن می باشد و معتقد بودند زنان قد بلند دیرتر به بلوغ می رسند و قدرت باروری کم تری دارند و این عقیده در مردان آن زمان به وجود آمده است و شاید به طور ناخودآگاه در طی نسل ها و در هنگام تولد بر روی آن ها تاثیر گذاشته است.

بر اساس مطالعاتی که انجام شده است قد مادر و پسر و قد دختر و پدر به هم مرتبط می باشند به همین دلیل مادران قد بلند به احتمال بیش تری صاحب پسر با قد متوسط و کوتاه می شوند.

اختلاف قد و تردید در ازدواج

بر اساس مطالبی که بیان شده است مردان قد کوتاه تلاش می کنند تا به نحوه کوچکی اندام خود را جبران کنند به همین دلیل تمایل دارند با زنانی ازدواج کنند که سطح تحصیلات آن ها کمتر و یا درآمد پایین تری دارند، برخلاف آن ها مردان قد بلند می خواهند از جذابیت خود استفاده کنند و به همین دلیل تمایل به ازدواج با زنانی دارند که سطح اجتماعی بالاتری داشته و سطح درآمد آن ها خوب است.

بر اساس تحقیقات انجام شده مردان قد کوتاه با احتمال 269 درصد بیشتر از مردان با قد متوسط ممکن است با زن هم قد خود ازدواج کنند و هم چنین احتمال این که با زن بلندتر از خودشان ازدواج کنند1450 درصد بیش تر از مردان قد بلند می باشد، مردان قد بلند تمایل کمتری دارند تا با دختران هم قد خود ازدواج کنند.

زنان چه قدی را می پسندند؟

معیار ظاهری دختران برای ازدواج، همسری با قد بلند می باشد شاید این سوال در ذهن تان به وجود آید که قد مطلوبی که دختران از همسرشان انتظار دارند چقدر می باشد بسیاری از دختران دوست دارند تا همسرشان 12 تا 14 سانتی متر بلندتر از آن ها باشد و بر اساس پژوهش های انجام شده دختران دوست دارند تا همسرشان قد بلند تری نسبت به خودشان داشته باشند.

بر اساس آمار تنها 20 درصد از آن ها اختلاف قدی 15 سانتی متری را ایده آل می دانستند و تنها 10 درصد از آن ها علاقه داشتند تا با همسرشان هم قد باشند، البته 7 درصد از آن ها دوست دارند تا با مردی که 20 سانتی متر از آن ها بلندتر است ازدواج کنند. البته معیار قد در ازدواج یک ملاک جزئی در زندگی مشترک می باشد و تمام زن و شوهرهایی که عاشق یکدیگر هستند و زندگی مطلوبی دارند به طور معمول با قد همسرشان کنار می آیند.

بر اساس پژوهش هایی که انجام شده است 83 درصد از زنان و 89 درصد از مردان از قد همسرشان راضی هستند و تنها 14 درصد نسبت به قد همسرشان ابراز ناراحتی می کنند.

اختلاف قد در ازدواج، مردان چه قدی را می پسندند؟

بر اساس تحقیقاتی که انجام شده است مردان دوست دارند تا همسرشان قد کوتاه تری نسبت به خودشان داشته باشند میانگین قد ایده آل در مردان 163 تا 172 می باشد و مردان دوست ندارند تا همسرشان تفاوت قدی بسیاری با آن ها داشته باشند و تفاوت قد 15 تا 20 سانتی متر برای مردان مطلوب می باشد.

نکات مهم در مورد قد ازدواج

  • افرادی که قد بلندی دارند به طور معمول اعتماد به نفس بالایی دارند و به همین دلیل در موقعیت های اجتماعی و شغلی تصویر بهتری از خودشان نشان می دهند.
  • افراد قد کوتاه احساس امنیت کمتری دارند و به همین دلیل نسبت به افراد قد بلند بیش تر به بیماری های روانی دچار می شوند، این افراد اعتماد به نفس پایینی دارند و استرس و اضطراب بسیاری را تجربه می کنند به همین دلیل آسیب پذیری آن ها در برابر بیماری های مختلف زیاد می باشد.
  • بر اساس تحقیقات انجام شد قد بر روی صدای افراد تاثیر می گذارد و افرادی که قد بلندی دارند ریه های آن ها قوی تر است و صدای آن ها را تحت تاثیر قرار می دهد و به همین دلیل خانم ها به این تن صدا علاقه بیش تری نشان می دهند و این عامل را می توان یکی از دلایل علاقه زنان به مردان قد بلند در نظر گرفت.
  • بر اساس بررسی هایی که انجام شده است افراد قد کوتاه خوش اخلاق تر از سایر افراد هستند و صبر و ملایمت آن ها نسبت به دیگران بیش تر می باشد.

سخن آخر

موارد بسیاری بر ازدواج تاثیر می گذارد که یکی از آن ها ویژگی های ظاهری هستند که نقش مهمی در ازدواج دارند و باید به خوبی مورد بررسی قرار گیرند، البته توجه داشته باشد ملاک قد در ازدواج ملاک خوشبختی نمی باشد اما برای برخی از افراد بسیار مهم است و باعث نارضایتی آن ها در زندگی مشترک می شود.

در نتیجه باید قبل از ازدواج با یک روانشناس صحبت کنید و این مسئله را مورد بررسی قرار دهید تا در ازدواج دچار مشکل و نارضایتی نشوید در این راستا مرکز مشاوره ستاره ایرانیان از متخصصین و مشاوران با تجربه تشکیل شده اند که در این خصوص یاری تان می کنند.

منبع : با هم قد خودت وصلت کن | اهمیت اختلاف قد در ازدواج 

تردید در ازدواج و نگرانی برای انتخاب همسر آینده

خواستگار داشتن و دادن پاسخ مثبت به وی و همچنین شک و تردید در ازدواج از مواردی است که در زندگی هر یک از افراد ممکن است رخ دهد و تصمیم گیری در مورد آن کار راحتی نیست و نیاز به مشورت و صرف کردن وقت زیادی می باشد. 

ز طرف دیگر شک و تردید و دودلی این تصمیم گیری را برای افراد سخت تر کرده و باعث می شود ازدواج افراد به تاخیر بیفتد. اکثر مردم در رابطه با ازدواج که یکی از تصمیم های مهم آن ها در زندگی می باشد دچار شک و تردید و دودلی می شوند. 

شک در انتخاب همسر| تردید در انتخاب خواستگار

پیدا کردن علل و عواملی که باعث شک و تردید در ازدواج می شود می تواند شخص را در این امر مهم یاری کند تا راحت تر بتواند تصمیم گیری کند. بنابراین در این مقاله به بررسی دلایل مهم شک و تردید در ازدواج پرداخته می شود. شما می توانید با مراجعه به مراکز مشاوره، قبل از ازدواج، شک و تردید خود را برطرف کنید و با اطمینان بیشتری تصمیم خود را به ازدواج با فرد مورد علاقه تان بگیرید.

به خاطر داشته باشید که شک و تردید پیش از هر انتخابی عادی می باشد ولی نباید نگران باشید، با کمک موارد زیر و مشاور قبل از ازدواج می توانید بهترین تصمیم را بگیرید. 

1. تصور غیرواقعی از ازدواج

بسیاری از افراد ذهنیت بسیار وحشتناک و غیر قابل باوری نسبت به ازدواج دارند و به نوعی تصمیم گیری در مورد ازدواج را بسیار سخت و مشکل می دانند. لذا به همین خاطر این افراد در گفتن تصمیمات مهمی مانند ازدواج دچار شک و تردید و دودلی می شوند. یکی از عواملی که این افراد را در تصمیم گیری ازدواج دچار مشکل می کند، نگرانی آن ها در مورد آینده ازدواج ایشان می باشد.

 آن ها با فکر کردن به این مسیر بلندی که می خواهند در زندگی طی کنند دچار اضطراب و استرس می شوند. این افراد می خواهند نسبت به این تصمیم مهمی که در زندگیشان گرفته اند اطمینان خاطر کنند و ضعف و ترسی که غالبا با آن روبه رو می شوند از عدم اطمینان آن ها در تصمیم گیری برای ازدواج نشأت می گیرد.

سعی کنید با توجه به رمان ها و فیلم ها درباره زندگی آینده خود تصمیم نگیرید و به واقعیت و مشکلات زندگی واقعی فکر کنید.

2. شک و تردید در ازدواج: مسائل اقتصادی

امروزه مسائل اقتصادی و مشکلات مالی نقش مهمی در زندگی زناشویی ایفا می کنند. شرایط مالی و اقتصادی، یکی از مهمترین عوامل شک و تردید و دودلی در تصمیم گیری افراد برای ازدواج می باشد و بیشتر مردان را تحت تاثیر قرار می دهد. زندگی کردن در جامعه امروزی و تامین حداقل های اقتصادی واقعا برای جوانان مشکل ساز شده است و از طرف دیگر تامین حداقل های اقتصادی از ضروریات زندگی افراد می باشد. لذا با این وجود، افرادی هستند که حتی بعد از ازدواج و تشکیل خانواده از زندگی با همسر خود راضی نیستند و در مورد ازدواج با وی دچار شک و تردید می گردند.

3. تردید در ازدواج ، آیا او همان هستی؟

شک و تردید در بعضی از مواقع ممکن است به خود امر ازدواج مربوط شود و افراد به راحتی نتوانند برای ازدواج شان تصمیم گیری کنند و در مواقع دیگر ممکن است این شک و تردید به شخصی که می خواهند با او ازدواج کنند، مربوط گردد. به عبارت دیگر، آیا شخصی که می خواهید با او ازدواج کنید از لحاظ سطح فکری، فرهنگی، مالی و غیره با هم دارای اشتراکاتی هستید یا نه؟ آیا با این شخص و با خصوصیات رفتاری او می توانید یک عمر با او زندگی کنید؟ لذا باید خودتان را بشناسید و واقعا بدانید که به دنبال چه کسی باید بگردید و چه جور آدمی می تواند در زندگی شما را همراهی کند و در زمان سختی ها و مشکلات شما را تنها نگذارد؟ 

شک و تردید در زمانی که بحث و لجبازی بین طرفین به میزان غیر قابل طبیعی وجود داشته باشد، بیشتر شده و افراد در این مواقع خیلی سخت به توافق می رسند. 

لذا افراد با دیدن این بحث ها و لجبازی ها، دیگر نمی توانند به آسانی در مورد ازدواج تصمیم گیری کنند و همیشه دچار ترس و اضطراب هستند که مبادا این بحث ها در زندگی ما هم وجود داشته باشد. شاد بودن در زندگی با این بحث ها سنجیده نمی شود و سنجش آن با میزان نتیجه مثبت حاصل این بحث ها و اختلافات می باشد. به عبارت دیگر در تمام زندگی ها ممکن است جر و بحث وجود داشته باشد، بنابراین آن زندگی ای که جر و بحث آن ها به نتایج مثبت ختم شود از زندگی ای که جر و بحث آن ها نتیجه ای ندارد، شادتر خواهد بود. 

4. اهداف تان نزدیک نیست

دو طرفی که می خواهند با هم ازدواج کنند باید در مورد اهداف یکدیگر به خوبی بدانند تا ببینند آیا اهداف آن ها با هم سازگار می باشد یا نه. 

هدف از زندگی اساسی ترین موضوعی است که باید برای دو طرف مهم باشد و طرفینی که اهداف آن ها هم جنس نیست در مورد ازدواج و زندگی مشترک دچار شک و تردید می شوند.

ممکن است فرد اهدافی در زندگی داشته باشد که با اهداف همسرش هیچ سنخیتی نداشته و بسیار اهدافشان از یکدیگر دور باشد و عدم تجانس در اهداف و ناسازگار بودن هدف ها باعث عدم تجانس در شخصیت ها می شود چون اهداف فرد به شخصیت فرد مرتبط می شود و از شخصیت او سرچشمه می گیرد.

افراد باید قبل از ازدواج مسائل مهمی مانند، تعریف آن ها از زندگی، اهداف آن ها از زندگی، تصمیماتی در مورد آِینده و موضوعاتی از این قبیل صحبت کنند تا بتوانند به راحتی در مورد ازدواج تصمیم بگیرند و انتخاب درستی را داشته باشند.

چون شناخت فرد از طرف مقابل اگر کامل باشد فرد می تواند به خوبی در مورد ازدواج با آن شخص تصمیم بگیرد پس شناخت مقوله بسیار مهمی می باشد.

5. عدم استقلال فرد

یکی دیگر از دلایلی که تصمیم گیری برای ازدواج را سخت می کند و فرد دچار تردید و دودلی می شود عدم استقلال فرد در نظام فکری و شخصی می باشد.

بسیاری از افراد نمی توانند استقلال فکری داشته باشند و در زندگی تعلقات خاطری دارند که در هنگام تصمیم گیری نمی گذارد فرد به خوبی تصمیم بگیرد و ذهن فرد را به خود مشغول می کند.

این تعلقات خاطر می تواند هر چیزی باشد و ممکن است خانواده، دوستان و یا غیره باشد، افراد وقتی به چیزی تعلق خاطر داشته باشند هنگام تصمیم گیری در مورد ازدواج این تعلقات و وابستگی را به خاطر می آورند و در فرآیند تصمیم گیری دچار مشکلاتی می شوند.

شک و تردید در ازدواج: حرف آخر

تصمیم گیری در مورد ازدواج بسیار مهم است و نباید بدون فکر انجام شود و بی گدار به آب زد اما وسواس زیاد هم در این مورد درست نمی باشد و وسواس داشتن در این رابطه تصمیم گیری را با شکست رو به رو می کند.

پس افراد باید در مورد ازدواج همه جواب را در نظر بگیرند تا بتوانند تصمیم نهایی را به خوبی گرفته و بعدا دچار پشیمانی نشوند. برای سنجش همه جوانب می توانید بر روی یک کاغذ ویژگی های خوب و بد همسر آیندتان را بنویسید و به آن ها فکر کنید.

تصمیم هر چه باشد چه مثبت چه منفی، در آخر نتایج آن به خودتان باز می گردد به همین دلیل باید با فکر و کمک گرفتن از دیگران و شناخت کافی تصمیم گرفت.

تصمیم ها نسبی هستند و هیچ موقع نمی توان صددرصد از تصمیم مطمئن شد و بعد تصمیم گرفت به همین دلیل بهتر است از روانشناس و مشاوره کمک بخواهید تا تصمیمات بهتری بگیرید.

مشاوره پیش از ازدواج  به شما کمک می کند تا از ویژگی ها و سلایق یکدیگر به خوبی آگاه شوید و بهترین تصمیم را برای زندگی آینده خود بگیرید. توجه داشته باشید که مشاور به طور تخصصی می تواند مسائلی را متوجه شود که شما ممکن است متوجه نشوید.

تاثیر خدمات روانشناسی بر ازدواج موفق

تردید و شک در مورد ازدواج امری بسیار طبیعی می باشد چون یک مسئله مهم و پیچیده ای است و بر تمام ابعاد زندگی تاثیر می گذارد به همین دلیل تصمیم گیری در ازدواج برای افراد سخت می شود و دچار شک و دودلی می شوند.

افراد می توانند برای اینکه تصمیم درستی بگیرند از روانشناس کمک بخواهند تا ریشه تردید و دودلی آن ها مشخص شده و مشکل را شناسایی و رفع کنند و بدون نگرانی انتخاب درستی را بگیرند.

منبع : تردید در ازدواج و نگرانی برای انتخاب همسر آینده 

آیا رابطه شما به ازدواج ختم می شود؟ | چه روابطی برای ازدواج مناسب نیستند

آیا رابطه شما به ازدواج ختم می شود؟ روابط نامناسب برای ازدواج باعث صدمات و هدر دادن زمان و انرژی می شود و جز افسوس، پیامدهای دیگری را به همراه خواهد داشت. در این مقاله به بررسی این روابط پرداخته می شود.

امروزه برخی از روابط به اشتباه به عنوان عشق شناخته می شوند اما توجه داشته باشید که هر رابطه ای برای ازدواج مناسب نمی باشد و ازدواج ناموفق آسیب هایی را به همراه دارد که تا مدت ها گریبان گیر افراد خواهد شد هر کدام از افراد برای ازدواج شان معیارهایی دارند و بر اساس معیارها، وارد رابطه می شوند اما گاهی اوقات این روابط پایه و اساس نامناسبی دارد.

مشاوره قبل از ازدواج بسیار توصیه می شود زیرا باعث شناسایی افراد نامناسب برای ازدواج و هم چنین جلوگیری از عمیق شدن روابطی که احتمال جدایی و طلاق در زندگی مشترک می شود، در ادامه این مقاله به بررسی مهم ترین روابط نامناسب می پردازیم تا در این خصوص اطلاعات شما افزایش یابد.

چه روابطی برای ازدواج مناسب نیست؟

روابطی که برای ازدواج مناسب نیستند شرایط را از لحاظ بعد عاطفی و روانی دشوارتر می سازد و تصمیم گیری منطقی را برای فرد سخت تر و غیرممکن می کند، از طرفی این روابط زود و سریع حیات زندگی زناشویی را تهدید می کند در ادامه این مقاله به برخی از مهم ترین روابطی که برای ازدواج مناسب نیستند می پردازیم و آن ها را مورد بررسی قرار می دهیم:

1. روابطی که برای ازدواج مناسب نیست، عشق یکطرفه

یکی از روابط نامناسب برای ازدواج رابطه ای می باشد که شما عاشق طرف مقابل تان می باشید اما او زیاد علاقه ای به این رابطه ندارد و شور و شوقی نشان نمی دهد و از ندیدنتان بی قرار نمی شود، شاید شما فکر کنید که عشق شما برای ازدواج کافی می باشد اما توجه داشته باشید که عشق و محبت یک طرفه کافی نیست و باعث می شود روابط در زندگی مشترک از تعادل خارج شود و افرادی که اصرار به عشق یک طرفه دارند به طور معمول به خاطر آسیب هایی است که در دوران کودکی به آن ها وارد شده است.

 به طور مثال در دوران کودکی عشق و محبتی را دریافت نکرده اند و ناخودآگاه شان در جستجوی عشق و دوست داشته شدن می باشد.

2. روابطی که برای ازدواج مناسب نیست، تظاهر به عشق

در این رابطه طرف مقابل بیشتر به شما عشق می ورزد و در این شرایط شما تظاهر به عشق و ابراز علاقه می کنید اما از دورن خود خبر دارید که نگرش شما به رابطه تان عشق نمی باشد و تنها یک تظاهر است، در این شرایط رابطه تان از مسیر و تعادل درست خارج می شود.

توجه داشته باشید که عشق لازمه یک زندگی مشترک می باشد و در صورتی که بدون علاقه ازدواج کنید هم خودتان اذیت خواهید شد و هم طرف مقابل تان دچار آسیب روحی می شود.

3. روابطی که برای ازدواج مناسب نیست، تمایل به تغییر طرف مقابل

در این روابط شما عاشق کسی هستید که در آینده دوست دارید تغییر کند و به شخصی که شما دوست دارید تبدیل شود، نه کسی که  در حال حاضر وجود دارد، این نوع روابط وابستگی بسیاری در فرد ایجاد می کند، زیرا دائما امید دارید که طرف مقابل تان تغییر کند و نمی دانید این تغییر در چه زمانی ایجاد خواهد شد، این روابط به نوعی شبیه قمار کردن می باشد.

دائما به خودتان امید می دهید که طرف مقابل تان تغییر خواهد کرد و به خودتان می گویید که او به زمان نیاز دارد تا تغییر کند و زندگی اش را جمع و جور نماید و به خودتان می گوید اگر به او عشق و محبت کافی بدهید تغییر خواهد کرد.

در این نوع روابط شما خودتان را برتر از طرف مقابل تان می دانید و می خواهید او را کنترل کنید زیرا احساس می کنید که نیاز به تغییر دارد. به خاطر طرد شدنی که در زمان کودکی داشته اید می خواهید با کسی رابطه داشته باشید تا با همان الگوهای ناکامی در دوران کودکی مطابقت داشته باشد اما توجه داشته باشید که رابطه سالم رابطه ای می باشد که بر اساس واقعیات موجود و شخصیت فعلی طرف مقابل تان باشد و او را همانطور که هست بپذیرید و دوستش داشته باشید و به تغییر دادن او دلخوش نکنید.

4. روابط نامناسب  برای ازدواج، کمک به فرد مقابل با هدف دلسوزی و ترحم

در این روابط شما با فردی که آسیب دیده یا طرد شده و کسی او را دوست نداشته است وارد رابطه شده اید و سعی دارید به او کمک کنید در واقع رابطه شما از روی ترحم و دلسوزی می باشد  در این نوع روابط بیشتر با کسانی که مشکلات روحی، جسمی و اقتصادی دارند وارد رابطه می شوید و کسی که دائما احساس ضعف و ناتوانی می کند محبت کرده و به او ابراز علاقه می نمایید و او را دلداری داده و تشویق می کنید هم چنین سعی می کنید که او را نصیحت کنید و در نقش والد ظاهر می شوید اما شما باید بدانید که روابط ازدواج نباید بر اساس احساس ترحم و دلسوزی باشد و باید سرشار از عواطف عاشقانه از سوی دو طرف باشد.

5. روابطی که برای ازدواج مناسب نیست، قرار دادن معشوق به عنوان الگو یا معلم

یکی دیگر از روابطی که برای ازدواج مناسب نمی باشد وارد رابطه شدن با فردی است که زمانی برای شما مانند یک الگو بوده است و در این حالت شما فکر می کنید که طرف مقابل تان از شما باهوش تر و بهتر می باشد و همیشه و همه جا از او حرف می زنید همه جوره قبولش دارید و گفته های او را مبنا قرار می دهید.

زمانی که با او وارد جمعی می شوید از بودن با او در حضور دیگران به خودتان افتخار می کنید و دوست دارید که شبیه او باشید اما توجه داشته باشید که شما و همسرتان در این رابطه با هم برابر نیستند و به تدریج عزت نفس و خودباوری تان ضعیف شده و روز به روز وابستگی شما به او بیشتر می شود.

6. روابط نامناسب برای ازدواج، برقراری رابطه صرفا به دلیل ویژگی های خاص فرد

گاهی افراد به خاطر ویژگی های خاص، موقعیت های ویژه و توانایی فرد وارد رابطه با او می شوند به عنوان مثال به خاطر این که طرف مقابل شان گیتاریست و یا ظاهر خیلی خاص و زیبایی دارد با او وارد رابطه می شوند اما توجه داشته باشید که هنرمند بودن، چشمان آبی و موهای زیبا نمی توانند موفقیت یک رابطه را تضمین کند و شما در این شرایط باید از خودتان بپرسید که اگر شرایط ویژه را نداشت باز هم با او می ماندید؟

7. روابطی که برای ازدواج مناسب نیست، اشتباه گرفتن تفاهم در یک زمینه خاص با عشق

ممکن است در این زمینه خاص با طرف مقابل تان تفاهم ویژه ای داشته باشید و آن را با عاشق شدن اشتباه بگیرید، به عنوان مثال زمانی که با هم همکار هستید ممکن است در انجام پروژه هماهنگی و تفاهم زیادی با یکدیگر داشته باشید و در این حالت احساس کنید که به یکدیگر علاقه دارید اما توجه داشته باشید که آشنا شدن در یک شرایط خاص و داشتن تفاهم در یک زمینه به معنی این که شما و طرف مقابل تان در زندگی مشترک تفاهم دارید نمی باشد و احتمال این که شرایط به وجود آمده باعث شود شما در تشخیص تفاهم و عشق واقعی دچار مشکل شوید بسیار زیاد می باشد و تفاهم و هماهنگی در یک زمینه خاص باعث می شود چشم های تان بر روی واقعیت ببندید.

8. روابط نامناسب برای ازدواج، برقراری رابطه به دلیل لجاجت

روابطی که به خاطر تخلیه شدن خشم و به دلیل لجاجت با خانواده به وجود می آید نمی تواند معیار مناسبی برای ازدواج باشد و در این حالت انتخاب شما بر اساس معیارهای درست و مناسب نمی باشد بلکه به خاطر مخالفت های خانواده تان است، در این شرایط شما باید مشکلتان را با خانواده تان حل کنید و سپس اقدام به انتخاب طرف مقابل نمایید.

توجه داشته باشید که وارد رابطه شدن با کسی که ویژگی های متضاد با نامزد یا معشوق قبلی تان دارد امری اشتباه می باشد، نکته منفی این رابطه دور شدن از معیارهای اصلی برای ایجاد رابطه با شریک آینده زندگی تان می باشد.

9. روابطی که برای ازدواج مناسب نیست، وارد رابطه مثلثی شدن

فردی که قصد ازدواج با او را دارید علاوه بر این که متناسب با معیارهای شما است باید شرایط اصلی ازدواج یعنی عدم ارتباط با فرد دیگر را نیز داشته باشد، در روابط مثلثی (دو عاشق و یک معشوق) باعث تنش و درگیری های بسیاری می شود و در صورتی که فرد سوم حذف شود ممکن است همیشه نگران باشید که مبادا همسرتان به سمت رقیب تان گرایش داشته باشد، این شرایط در مورد افرادی که متاهل هستند پررنگ تر می باشد.

تاثیر خدمات روانشناسی بر تشخیص روابط نامناسب برای ازدواج

برای این که ازدواج موفقی داشته باشید باید ابتدا بررسی کنید که آیا شما برای یکدیگر مناسب هستید یا خیر، روابطی که برای ازدواج صحیح و مناسب نیستند خیلی زود با مشکل رو به رو می شوند به همین دلیل باید قبل از ازدواج با مشاور و روانشناس صحبت کنید تا در این زمینه شما را راهنمایی کند در صورتی که انتخاب نادرستی داشته باشید روانشناس آن را تشخیص داده است و در صورت امکان به شما کمک می کند تا رابطه سالمی را برقرار کنید و یا بتوانید به خوبی از یکدیگر جدا شوید در این راستا مشاوران و متخصصان مرکز ستاره ایرانیان خدماتی را به صورت حضوری و تلفنی ارائه می دهند و در این زمینه یاری تان می کنند.

منبع : آیا رابطه شما به ازدواج ختم می شود؟ | چه روابطی برای ازدواج مناسب نیستند 

فواید و معایب اصلی ازدواج دانشجویی که باید بدانید

ازدواج دانشجویی دغدغه بسیاری از افراد می باشد، در این مقاله به فواید و معایب ازدواج در زمان دانشجویی پرداخته شده است که به شما کمک می کند در انتها مقاله تصمیم بگیرید آیا ازدواج دانشجویی انتخاب مناسبی برای شما است یا خیر.

سپیده و شایان دانشجوی ترم 6 دوره کارشناسی رشته مهندسی عمران هستند. در واقع آن ها همکلاسی هستند و به مدت 2 سال است که با یکدیگر وارد ارتباط شده اند. ارتباط آن ها بسیار عمیق است گویی سال ها همدیگر را می شناسند. سپیده می گوید هربار شایان را می بینم انگار قند در دل من آب می شود، نمی توانم جلوی احساساتم را بگیرم. فکر اینکه یک روز او در زندگی ام نباشد مرا کلافه می کند. او می گوید نسبت به احساسات شایان نیز، نسبت به خودم مطمئنم و گاهی فکر می کنم او حاضر است جانش را برای من بدهد. او می گوید هر زمان که کنار شایان است در دلش بارها خدا را شکر می کند که شایان را سر راهش قرار داده است اما در کنار تمام این احساسات قشنگ یک چیز ذهن سپیده را به هم ریخته است، آن هم ترس از مخالفت خانواده اش است. او می گوید من و شایان هر دو تازه اول راه هستیم، من می دانم که شایان در حال حاضر شغلی ندارد و در نتیجه پس انداز مالی هم ندارد، از همه مهمتر اینکه شایان به خدمت سربازی نرفته است و این موارد می توانند مانع بزرگی برای ازدواج ما باشند. من از مطرح کردن علاقه ام به شایان می ترسم از طرفی می دانم که اگر شایان را نداشته باشم زندگی برایم معنایی نخواهد داشت! او به مشاور مراجعه کرده است و در حال بیان نگرانی ها و احساساتش به مشاور است به این امید که مشاور راهی را مقابل او بگذارد.

هدف از شرح داستان بالا این بود که مقدمه ای را از رابطه دانشجویی برای شما شرح داده باشیم. در این داستان تا حدودی می توانیم به مزایا و معایب ازدواج در دوران دانشجویی پی ببریم اما در ادامه سعی می کنیم مفصل در مورد آن توضیح دهیم:

مزایای ازدواج در دوران دانشجویی

  • سنخیت داشتن فرهنگی و تحصیلی

یکی از مهمترین ملاک های ازدواج این است که دختر و پسر می توانند از نظر اجتماعی، فرهنگی و تحصیلی با یکدیگر سنخیت داشته باشند و دنیای یکدیگر را به خوبی درک می کنند، اگر چه نمی توان گفت که در صورت ازدواج با هم دانشگاهی خود صد در صد چنین معیاری برآورده می شود ولی احتمال آن بسیار بالا است. دختر و پسر هر دو در یک محیط فرهنگی مشترک قرار دارند و به همین دلیل می توان گفت خط مشی فکری مشترکی خواهند داشت و بهتر می توانند حرف هم دیگر را بفهمند. مشکل در عدم سنخیت تحصیلی و فرهنگی یکی از مواردی است که در ازدواج دانشجویی کاهش می یابد، البته این به این شرط است که دختر و پسر از نظر محل زندگی با یکدیگر فاصله زیادی نداشته باشند و هردو از یک فرهنگ باشند.

  • درک متقابل از مزایای ازدواج دانشجویی

از آنجا که معمولا دانشجویان شرایط یکسانی را تجربه می کنند و همگی باهم دوران مشترکی را می گذرانند، بنابراین دغدغه ها و اهداف مشترکی خواهند داشت و مشکلات مشترکی را تجربه می کنند بنابراین همین امر می تواند باعث شود که زن و شوهری که هر دو دانشجو هستند بهتر بتوانند همدیگر را درک کنند و در نتیجه این درک متقابل بهتر یکدیگر را همراهی کنند.

  • مزایای ازدواج دانشجویی: هم مسیر بودن

کسانی که دانشجو هستند هنوز مسیر خود را به طور کامل طی نکرده اند و طبیعتا مسیر پرچالش و گاه دشواری را پیش رو دارند که گاهی اگر یک همراه در کنار انسان باشد که با خود فرد هم مسیر باشد راه هموارتر خواهد شد و زن و شوهر راحت تر می توانند به سمت اهدافشان حرکت کنند.

  • انتظارات پایین تر

طبیعتا یک دانشجو به سبب مشغله درسی که دارد نمی تواند درآمد خیلی زیادی داشته باشد و معمولا کسی که تصمیم به ازدواج با یک فرد دانشجو می گیرد با علم به این شرایط چنین انتخابی می کند. به همین دلیل معمولا انتظارات از یک دانشجو پایین تر است و طبیعتا پروسه ازدواج آسان تر خواهد بود.

  • تجربه احساسات عمیق عاطفی

همانطور که در داستان سپیده و شایان خواندیم روابط عاطفی دوران دانشجویی می تواند سرشار از احساس عشق و دوست داشتن باشد. به این دلیل که دختر و پسر در این فضا مکررا یکدیگر را ملاقات می کنند و به سبب این ملاقات ها عشق و علاقه بین آن ها بیشتر می شود.

  • کسب شناخت عمیق تر در ازدواج دانشجویی

از آنجا که دختر و پسر بیشتر در این فضا امکان ملاقات دارند و از آنجا پس از مدتی در دانشگاه بیشتر هم دانشگاهی ها همدیگر را می شناسند و کسب اطلاعات از طریق دوستان مشترک راحت است می توان به کسب شاخت بیشتر و مطلوب تر نسبت به فرد مقابل امیدوارتر بود و همین امر می تواند تضمینی برای انتخابی مطمئن تر باشد.

معایب ازدواج دانشجویی

  • معایب ازدواج دانشجویی: مشکلات ثبات شغلی

همانطور که در داستان شرح داده شده بود یکی از مشکلات اصلی سپیده و شایان مشکل ثبات شغلی شایان بود. با توجه به اینکه شایان نیز به مانند سپیده دانشجو است کاملا طبیعی است که شغل ثابتی نداشته باشد و همین مسئله می تواند مشکل ساز باشد و بیشتر از همه مخالفت خانواده ها را برانگیزد به این دلیل که هرچقدر هم که دختر برای خانواده اش توضیح دهد که قصد دارد با فرد مورد علاقه اش یک مسیر مشترک را طی کند و به کمک همراهی یکدیگر به موفقیت برسند بازهم با توجه به فرهنگ فعلی جامعه که مرد را مسئول تامین مایحتاج زندگی می دانند انتخاب چنین فردی نگران کننده است چون این فرد توانایی تامین مایحتاج زندگی را ندارد و قطعا مشکلات اقتصادی در انتظار هر دوی این افراد است.

  • اشکال در مدیریت و ایجاد تعادل بین اهداف تحصیلی و اهداف زندگی زناشویی

در هر حال زندگی زناشویی مسئولیت ها و چالش های مخصوص به خود را دارد و فردی که ازدواج می کند بخشی از تمرکزش صرف زندگی زناشویی اش می شود و همین امر علی الخصوص در سالهای اولیه ازدواج می تواند سبب افت تحصیلی شود یا اگر زن و مرد در دنبال کردن اهداف تحصیلی شان بسیار مصمم و جدی باشند ممکن است در سال های اولیه زندگی شان به این دلیل که تمام تمرکزشان روی درس است نتوانند از زندگی مشترک خود لذت کافی را ببرند. بنابراین اگر توانایی مدیریت بین اهداف درسی و رابطه زناشویی نباشد یکی از این دو نادیده گرفته می شود و تحت تاثیر این نادیده گرفتن ها ممکن است که یکی از آن ها ضربه وارد شود.

  • مخالفت خانواده ها به دلیل زیر پا گذاشتن سنت ها

همانطور که می دانیم هنوز هم بسیاری از خانواده ها به سنت ها اهمیت زیادی می دهند و معتقدند که خودشان باید در انتخاب همسر برای فرزندشان نقش داشته باشند و همین امر باعث می شود که برخی از خانواده آشنا شدن دختر و پسر در دانشگاه و انتخاب یکدیگر به عنوان همسر را نوعی بی احترامی به خود بدانند، بنابراین امکان مواجه شدن با مخالفت خانواده در این نوع ازدواج ها زیاد است.

  • معایب ازدواج دانشجویی: مشکلات اختلافات قومی و فرهنگ خانوادگی

در یک دانشگاه افراد مختلفی مشغول به تحصیل هستند که این افراد ممکن است از نظر محل زندگی فرسنگ ها با هم فاصله داشته باشند. یکی از مشکلاتی که دانشجویان با آن روبرو هستند این است که گاهی عاشق و دلباخته فردی می شوند که از یک فرهنگ و قومیت کاملا متفاوت است و همین تفاوت فرهنگی و قومی می تواند مشکلات زیادی را در پی داشته باشد.

  • مشکلات سربازی برای پسر از معایب ازدواج دانشجویی

می توان به جرات گفت که حدود 90 درصد پسران یا شاید هم بیشتر قبل از دوران دانشجویی خود به سربازی نرفته اند و اکثر قریب به اتفاق آن ها بعد از دوران دانشجویی شان دوران خدمت سربازی خود را می گذرانند. در این بین متاسفانه برخی از خانواده به شدت روی این موضوع تاکید دارند و ممکن است حتی در صورت عدم مشکلات اقتصادی و دیگر مشکلات، به مسئله سربازی پسر گیر دهند و به همین دلیل مانع ازدواج فرزندانشان شوند.

  • پایین بودن سن و عدم پختگی روانی

مسئله پایین بودن سن بیشتر در مورد دانشجویان دوره کارشناسی صدق می کند. اکثر افرادی که در دوره کارشناسی مشغول به تحصیل هستند بین سنین 18 تا 22 سالگی به سر می برند. یکی از مشکلات این دوران این است که معمولا دختر و پسر، علی الخصوص پسر، در این سن هنوز به بلوغ فکری و عاطفی نرسیده اند و همین امر می تواند مشکلات مخصوص به خود را در پی داشته باشد که یکی از این مشکلات می تواند عدم توان مدیریت مسائل مربوط به زندگی و همچنین تصمیم گیری های هیجانی و احساسی باشد. بدیهی است که در دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری این مشکلات بسیار کمتر به چشم می خورد مگر اینکه فرد از نظر عاطفی و روانی دچار بلوغ دیررس باشد.

  • وابستگی عاطفی شدید

تجربه احساس عشق و دلدادگی بسیار می تواند جذاب باشد اما متاسفانه در برخی از ارتباطات احساس وابستگی با دلبستگی اشتباه گرفته می شود. در برخی از موارد دختر و پسر به این دلیل که زیاد یکدیگر را ملاقات می کنند و طول مدت رابطه شان زیاد است ممکن است به شدت به یکدیگر وابسته شوند و همین امر سبب شود که به اشتباه احساس کنند که عاشق یکدیگر هستند و چشم بر روی موارد بسیار مهم و مشکل آفرین ببندند و همین امر سبب انتخاب اشتباهی شود.

راهکارهایی برای داشتن ازدواج دانشجویی موفق

  • به سنخیت فرهنگی و قومی خود توجه کنید

اگر به قصد ازدواج با یکدیگر در رابطه هستید بهتر است از ابتدا این مسئله را در نظر بگیرید و نسبت به آن بی توجه نباشید. سنخیت فرهنگی، خانوادگی و قومی چیزی نیست که شما بتوانید به راحتی از کنار آن بگذرید. بنابراین برای جلوگیری از مشکلات احتمالی بهتر است در ابتدای آشنایی به این مسئله توجه کنید.

  • خانواده ها را سریع تر در جریان رابطه تان قرار دهید

از آنجایی که  به دلیل مشکلات اقتصادی دوران دانشجویی، ممکن است رسمی شدن رابطه و اقدام برای ازدواج کمی طول بکشد بهتر است در ابتدای رابطه خانواده ها در جریان رابطه تان قرار بگیرند تا بتوانید نظرشان را جویا شوید به این دلیل که همانند مسئله شایان و سپیده ممکن است دو سال از رابطه شما گذشته باشد و وابستگی زیادی بین شما ایجاد شده باشد و هنوز هم از نظر خانواه تان مطمئن نباشید. اگر از همان ابتدا نظر خانواده هایتان را جویا شوید بهتر می توانید در مورد ادامه یا قطع رابطه تصمیم گیری کنید.

  • از واسطه کمک بگیرید

اگر خانواده هایتان سنتی هستند و روی روابط عاطفی قبل از ازدواج بسیار حساس هستند بهتر است برای بیان احساسات و عواطف خود از یک واسطه کمک بگیرید تا با خانواده تان صحبت کنند در اینصورت پذیرش خانواده تان بالا می رود.

  • سعی کنید دیدگاه واقع بینانه ای نسبت به شرایط و فرد مد نظرتان داشته باشید

همانطور که پیش تر اشاره کردیم گاهی احساس وابستگی با دلبستگی اشتباه گرفته می شود و فرد چشمان خود را روی مشکلات و عیب های طرف مقابل می بندد و همین امر سبب می شود که فرد انتخاب نادرستی داشته باشد. بنابراین سعی کنید در عین حال که به احساساتتان توجه می کنید دیدگاه واقع بینانه ای نسبت به شرایط داشته باشید و این مسئله را بسنجید که آیا به دلیل وابستگی بیش از حد چنین انتخابی کرده اید یا حقیقتا فرد مناسبتان را برای زندگی مشترکتان برگزیده اید.

  • از مشاور کمک بگیرید

همانطور که اشاره کردیم ازدواج در دوران دانشجویی می تواند مشکلات و چالش های مخصوص به خود را داشته باشد مشکلات اقتصادی و مشکلاتی مثل عدم توانایی در مدیریت بین وظایف درسی و رابطه زناشویی و غیره می تواند شما را نسبت به زندگی زناشویی تان دلسرد کند، در چنین شرایطی مراجعه به مشاور و کمک گرفتن از او می تواند کمک زیادی به شما بکند تا خودتان را بسنجید و ببینید که آیا می توانید با مشکلات احتمالی پیش رو کنار بیایید یا خیر. همچنین مشاور می تواند مهارت هایی را به شما آموزش دهد تا بتوانید بین وظایف زناشویی و درسی خود تعادل ایجاد کنید و همه چیز را به خوبی مدیریت کنید.

منبع : فواید و معایب اصلی ازدواج دانشجویی که باید بدانید 

ازدواج با زن مطلقه| نکاتی که باید بدانید

طلاق پدیده ای اجتماعی است که در سال های اخیر نسبت به گذشته افزایش چشمگیری داشته است و به مانند قبل یک تابو محسوب نمی شود. فردی که به هر دلیلی از همسر سابق خود جدا شده است بازهم حق زندگی دارد و می تواند مجددا اقدام به تشکیل زندگی مشترک کند، بنابراین دیگران نیز باید این مسئله را درک کنند و سعی کنند دیدگاه معقولانه و دور از قضاوتی به ازدواج با زن مطلقه داشته باشند.

بسیار پیش می آید که فرصت آشنایی با فردی پیش می آید که موقعیت بسیار مناسبی دارد اما تنها به این دلیل که او مطلقه است تردید سراسر وجود انسان را می گیرد اما چنین طرز تفکری کاملا اشتباه است. نیاز است این را بدانیم که طلاق در بسیاری از مواقع از بروز اتفاق های بدتر جلوگیری می کند و لزوما هر فردی که تجربه طلاق داشته است مشکل دار نیست به همین دلیل ما در این مقاله با عنوان ازدواج با مطلقه قصد داریم جنبه های مختلف این نوع ازدواج ها را با فرض اینکه یک نفر مجرد و دیگری مطلقه است را بسنجیم.

مزایا و معایب ازدواج با زن مطلقه

اگر شما قصد دارید با فردی مطلقه ازدواج کنید یا پیشنهاد ازدواج از سمت فردی مطلقه دارید نیاز است که به موارد زیر توجه کنید:

1. عجولانه تصمیم نگیرید

عجله داشتن در هیچ زمینه ای به هیچ عنوان درست نیست. حال تصور کنید که در حال تصمیم گیری در مورد مسئله ای مهم مثل ازدواج دارید در این امر نیاز است نهایت دقت را به کار بگیرید و از هر گونه تصمیم و اقدام عجولانه ای خودداری کنید. اگر به عنوان یک مرد از خانمی خوشتان آمده که مطلقه است یا به عنوان یک خانم از سمت آقایی مطلقه پیشنهاد ازدواج دارید حتما تمام جوانب را بسنجید. دقت کنید که طلاق به دلایل مختلفی می تواند اتفاق افتاده باشد این دلایل می توانند مشکلات شخصیتی و رفتاری یکی از زوجین باشد و یا می تواند عدم تفاهم بین زوجین باشد. 

بنابراین نباید دیدگاه صفر و صدی نسبت به این مسئله داشته باشید، مثلا اگر با فردی مطلقه با هدف ازدواج ملاقات داشتید و از او خوشتان آمده نباید بدون فکر اقدام کنید و بگویید که «او هیچ مشکلی ندارد، این مسئله مسئله مهمی نیست پس من حتما با او ازدواج می کنم»، همچنین نباید نسبت به او به دید کاملا منفی نگاه کنید و نباید به دلیل مطلقه بودنش سریع احساستان را سرکوب کنید و از ازدواج با او منصرف شوید بلکه نیاز است که سعی کنید صبور باشید، دقت خود را بالا ببرید و سعی در شناخت او داشته باشید. طبیعتا حساسیت چنین ازدواجی بالاتر است و به دقت بیشتری نیاز دارد بنابراین نیاز است این مسئله را در نظر بگیرید و به خودتان و فرد مقابل زمان بدهید.

2. سعی کنید بدون قضاوت و پیشداوری او را بسنجید

در دوره آشنایی با او سعی کنید بدون هیچگونه سوء برداشتی به شناخت او بپردازید. یعنی تصور نکنید که چون او مطلقه است باید بسیار ریز بین باشید و کوچکترین رفتار او را با دید منفی تفسیر کنید و به گونه ای با او رفتار نکنید که این حس به او دست دهد که فرد گناهکاری است که باید خودش را به شما ثابت کند، شما دو انسان هستید که به قصد ازدواج با یکدیگر در حال طی کردن دوره آشنایی هستید و نیاز هست که بر اساس ملاک های ذهنی تان برای کسب شناخت از یکدیگر نهایت دقت را به کار بگیرید. اما با این حال نیاز است سوالاتی را از او بپرسید و مسائلی را مورد بررسی قرار دهید که در ادامه به آن ها اشاره خواهیم کرد.

سوالات خواستگاری از زن مطلقه

سوالات زیر به شما کمک می کند تا همسر آینده خود را بهتر بشناسید:

1. در مورد علت طلاق او سوال بپرسید

این حق شماست که علت طلاق او را بدانید و او نیز وظیفه دارد صراحتا در مورد این موضوع با شما صحبت کند و به ابهامات و سوالات ذهنی شما پاسخ بدهد. یکبار برای همیشه بپرسید و دیگر مستقیما روی این مسئله تمرکز نکنید بلکه در طول دوره آشنایی او را بسنجید و ببینید که آیا حرف و عملش با یکدیگر همخوانی دارد یا نه. هر سوالی که دارید بپرسید و به نحوه پاسخگویی او نیز دقت کنید.

 اگر در صحبت هایش فقط از همسر سابقش بد می گوید و همسرش را مقصر صد در صد می داند باید کمی دقتتان را بیشتر کنید چون تا این حد حق به جانب بودن نشان دهنده این است که فرد نقش خودش را در زندگی مشترک نادیده گرفته است و مسئولیت اشتباه های خودش را نمی پذیرد.

2. از قطعی شدن طلاق او اطمینان حاصل کنید

دقت کنید که طلاق رسمی بین او و همسرش صورت گرفته باشد. اگر که هنوز مراحل اداری طلاقش طی نشده و طلاق رسمی بین او و همسرش صورت نگرفته بود از ادامه ارتباط با او خودداری کنید، چون او در حال حاضر هم یک فرد متاهل است و تا زمانی که به طور کامل زندگی مشترکش با همسرش تمام نشده نمی توانید روی او حسابی باز کنید چون هر لحظه ممکن است همسر فرد تصمیم به برگشت بگیرد.

3. به این مسئله دقت کنید که چه مدت از طلاقش می گذرد

طلاق فرایندی است که به هر دلیلی که اتفاق افتاده باشد می تواند اثرات منفی زیادی را از خود به جای بگذارد و فشار روانی زیادی را به فرد وارد کند، به همین دلیل نیاز است که فرد بعد از طلاق مدتی را به خود زمان بدهد تا بتواند با اتفاق پیش آمده در زندگی اش کنار بیاید و بعد برای طلاق اقدام کند در غیر اینصورت ممکن است با انبوهی از احساسات منفی و تعارضات حل نشده، قصد شروع زندگی مشترک با شما را داشته باشد و این مسئله می تواند شما را اذیت کند، بهتر است حداقل یک سال از زمان طلاق وی گذشته باشد و فرد توانسته باشد به طور کامل مشکلات و تعارضات پیشین را برای خود حل کرده باشد.

4. در مورد میزان ارتباط فعلی و آینده او با همسرش سوال کنید

دقت داشته باشید که این فرد مدتی را با همسر سابقش زندگی می کرده و در حال حاضر با وجود اینکه جدا شده اند ممکن است در مورد یکسری از مسائل نیاز باشد که گاهی با یکدیگر در ارتباط باشند به خصوص اگر آن ها صاحب فرزند باشند حتما مواقعی پیش می آید که نیاز باشد همسر آینده تان و همسر سابقشان با یکدیگر صحبت کنند. بنابراین در این مورد از فرد مقابل تان سوال کنید و این مسئله را مورد بررسی قرار دهید که آیا ارتباطشان به طور کامل با یکدیگر قطع شده یا خیر و آیا نیاز است که در آینده با یکدیگر در ارتباط باشند یا نه!

5. اگر فرد مقابل شما صاحب فرزند است در مورد خصوصیات و خلق و خوی فرزندش از او سوال کنید و اطلاعات لازم را در مورد حضانت فرزند به دست آورید

دقت داشته باشید که فرزند هر انسانی عزیزترین فرد زندگی اش است بنابراین اگر شما قصد ازدواج با فردی مطلقه را دارید که صاحب فرزند می باشد بسیار مهم است که بتوانید حضور فرزندش را در زندگی همسرتان بپذیرید و به احساسات همسرتان احترام بگذارید. همچنین نوع برقراری ارتباط شما با فرزند همسرتان نیز بسیار مهم است چون همین امر می تواند روی رابطه شما با همسرتان تاثیر بگذارد.

 همانطور که گفتیم فرزند هر انسانی عزیزترین فرد زندگی او است و اگر شما نتوانید با همسر فرزندتان ارتباط مطلوبی برقرار کنید و نتوانید حضور و وجود او را در زندگی تان بپذیرید ممکن است همسرتان نیز از شما دلخور شود و بین تان اختلاف ایجاد شود. بنابراین در مورد خلق و خوی فرزندش از او سوال بپرسید و سعی کنید اطلاعات لازم را در مورد او کسب کنید و این مسئله را بسنجید که آیا روحیه و شخصیت شما به گونه ای هست که بتوانید با او کنار بیایید و با محبت با او رفتار کنید یا خیر. نیاز است که در مورد مسئولیت سرپرستی فرزند نیز با فرد مقابل تان صحبت کنید و ببینید که آیا قرار است کودک با شما زندگی کند یا با همسر سابق ایشان، که البته در هر دو صورت بازهم نیاز است که شما بتوانید با وجود این کودک کنار بیایید.

6. در مورد مخارجی که ممکن است بر عهده ایشان باشد از او سوال کنید

ممکن است فرد مورد نظر شما مجبور باشد ماهانه مبلغی را به عنوان مهریه به همسر سابقش بپردازد و یا هزینه هایی را بابت مایحتاج کودک به همسر سابقش بپردازد، در این مورد نیز سوال کنید و این مسائل را برای خودتان روشن کنید.

7. حتما به مشاور پیش از ازدواج مراجعه کنید

در کنار پرسش در خصوص این موارد نیاز هست که به لزوم مراجعه به مشاور پیش از ازدواج توجه کنید. دقت کنید که شما برای کسب شناخت متقابل از یکدیگر نیاز به دریافت راهنمایی از فردی دیگر که متخصص در این زمینه باشد دارید. مراجعه به مشاور می تواند به شما کمک کند تا مشکلات شخصیتی که ممکن است از چشم شما دور مانده باشد یا توجه زیادی به آن نکرده باشید برای شما مشخص شود، همچنین مشاور می تواند به شما کمک کند تا این مسئله را بسنجید که آیا افراد مناسبی برای یکدیگر هستید یا خیر.

در کنار پرسیدن سوال های مهم از فرد مقابل تان نیاز است که به یکسری از مسائل نیز توجه کنید:

  • یادتان باشد که فرد مقابل تان ممکن است تجربه تلخی از زندگی گذشته خود داشته باشد به همین دلیل برای اینکه بتواند به شما اعتماد کند به زمان نیاز دارد، بنابراین به او زمان بدهید و نهایت تلاش تان را برای جلب اعتماد او به کار بگیرید.
  • این امکان نیز وجود دارد که در ابتدا مدام در ذهنش شما را با همسر سابق خود مقایسه کند و این امر کاملا طبیعی است ولی به مرور کاهش پیدا می کند.
  • تحت تاثیر اتفاقات گذشته او ممکن است کمی محتاط تر و حساس تر باشد و همین مسئله ممکن است شما را اذیت کند بنابراین اگر توانایی درک و همدلی بالایی ندارید نیاز است که این توانایی ها را در خودتان تقویت کنید.

اما در کنار این مسائل ازدواج با فرد مطلقه می تواند جنبه های مثبتی نیز داشته باشد که اشاره کردن به آن ها خالی از لطف نیست:

  • گذراندن یک زندگی مشترک و تجربه مشکلات زناشویی از او فردی پخته تر به عمل آورده به همین دلیل او ممکن است تجربه هایی داشته باشد که این تجربه ها در موفقیت رابطه زناشویی تاثیر بسزایی داشته باشد.
  • با توجه به اینکه او یکبار در زندگی مشترک خود شکست خورده است اینبار بیشتر مراقب زندگی خود خواهد بود و احتمالا برای حفظ زندگی خود تلاش بیشتری می کند.
  • اگر شما قصد ازدواج با خانمی مطلقه را دارید او احتمالات توقعات کمتری از شما دارد و به دنبال تجملات بیش از حد نیست.
  • اگرچه در این مورد نمی توان به طور قطعی سخن گفت ولی در صورت ازدواج با مرد مطلقه این احتمال وجود دارد که فرد به ثبات اقتصادی و وضعیت مالی نسبتا مطلوبی رسیده باشد به این دلیل که او یک زندگی مشترک را پشت سر گذاشته و احتمالا از نظر شغل و درآمد به خودکفایی و استقلال رسیده است و این چیزی است که یک پسر جوان مجرد ممکن است نداشته باشد.

در کنار تمام مواردی که شرح داده شد نیاز است به این مسئله توجه کنید که افراد با یکدیگر تفاوت دارند و تا زمانی که برای شناخت فرد مقابل تان زمان نگذارید نمی توانید به طور قطعی در مورد مناسب بودن یا نبودن او قضاوت کنید، اما اگر در طی ارتباط با او متوجه شدید که او نشانه هایی از مشکلات رفتاری یا شخصیتی دارد و یا رفتارهایی دارد که برای شما عجیب است و از زندگی گذشته اش بسیار مبهم صحبت می کند، بهتر است از او فاصله بگیرید و از ازدواج با او صرف نظر کنید اما اگر در برخورد با او متوجه شدید که او تمام تلاشش را برای جلب اعتماد شما به کار می گیرد و در ارائه اطلاعات به شما بسیار واضح عمل می کند به او و خودتان فرصت دهید تا بتوانید شناخت مطلوبی از یکدیگر کسب کنید.

منبع : ازدواج با زن مطلقه| نکاتی که باید بدانید 

آیا اختلاف سطح تحصیلات در ازدواج منجر به طلاق می شود؟

اختلاف سطح تحصیلات در ازدواج می تواند چالش های بسیاری برای زوج ها به همراه داشته باشد، زیرا به نوعی اختلاف فرهنگی در ازدواج به حساب می آید، در صورتی که اختلاف زیاد بین سطح تحصیلات زوجین به وجود آید باعث می شود که آن ها درک و دیدگاه متفاوتی نسبت به مسائل مختلف داشته باشند این اختلاف در بسیاری از موارد باعث به وجود آمدن اختلاف نظرهای عمیق و تعارض هایی در طرفین شود.

در صورتی که می خواهید با کسی ازدواج کنید که نسبت به شما سطح تحصیلی متفاوتی دارد در این صورت باید به نکاتی توجه داشته باشید تا احتمال اختلاف و مشکل در شما به حداقل برسد، در ادامه این مقاله نکاتی را بیان می کنیم که مطالعه آن می تواند برای شما مفید باشد و در تصمیم گیری به شما کمک کند هم چنین در این خصوص می توانید با صحبت با متخصصان در مشاوره قبل از ازدواج به شناخت بهتری در این زمینه برسید. 

اختلاف سطح تحصیلات در ازدواج

در بسیاری از موارد زنان با تحصیلات بیشتر همسر خود راحت تر کنار می آیند به عنوان مثال بسیاری از زنان با مدرک تحصیلی دیپلم با مردانی که دارای مدرک تحصیلی کارشناسی یا بالاتر هستند ازدواج می کنند و در این خصوص کمتر با مشکل رو به رو می شوند اما در صورتی که شرایط برعکس شود مردان سخت تر می توانند با این شرایط سازگار شوند.

از طرفی دیده شده است که معمولا زنانی که تحصیلات بالا دارند دیر تر ازدواج می کنند و ازدواج آن ها کم تر به طلاق ختم می شود.

از طرفی آمار همچنین نشان داده است که مردان تحصیل کرده بیش تر از مردانی که تحصیل نکرده اند علاقه ازدواج و تشکیل خانواده دارند. 

از طرفی بسیاری از افراد اعتقاد دارند که تحصیلات باعث نمی شود که فرد بهتری باشیم و به تفاوت میان تحصیلات خود و همسرشان اهمیتی نمی دهند اما بر اساس آمار می توان گفت که میزان طلاق در میان زوج هایی که از تحصیلات بالایی برخورد هستند پایین تر است.

متاسفانه ازدواج هایی که در سنین پایین و تنها با در نظر گرفتن عشق و علاقه انجام می شود بیش ترین آمار طلاق را به خود اختصاص داده اند. 

چرا برخی مردان، زنان با تحصیلات بالاتر را نمی پذیرند؟

در بسیاری از موارد مردان نمی توانند زنان با تحصیلات بالاتر را بپذیرند و علت این امر ویژگی ها و خصوصیات شخصیتی مانند قدرت طلبی، برتری جویی و سلطه گری بیشتر در مردان می باشد، البته باید توجه داشته باشید این ویژگی ها تنها مخصوص مردان نمی باشد و زنان هم دارای این خصوصیات هستند اما بر اساس بررسی های انجام شده مردان بیشتر این خصوصیات را از خودشان نشان می دهند.

بر اساس صفات ذکر شده مردان اگر در روابطشان در جایگاه پایین تری قرار گیرند احساس ناخوشایندی به آن ها دست می دهد و معمولا آن ها در ازدواج زنانی را انتخاب می کنند که در جنبه های مختلف در وضعیت هم سطح یا پایین تری از خودشان قرار داشته باشد.

رویارویی مردان و زنان سلطه طلب

مردان سلطه طلب در صورتی که در کنار زنان سلطه طلب قرار بگیرند به طور معمول با مشکلات بیشتری رو به رو خواهند شد زیرا هیچ کدام از آن ها دوست ندارند تا جایگاه پایین تری داشته باشند و به همین دلیل لازم است قبل از ازدواج در مورد خصوصیات و صفات شخصیتی خود و همسرتان شناخت داشته باشید تا به آگاهی بیشتری دست یابید در این زمینه مراجعه به روانشناس به شما کمک بسیاری می کند.

مزایای نبود اختلاف سطح تحصیلات در ازدواج

به طور کلی متخصصان معتقدند هر چقدر اختلاف سطح تحصیلات در ازدواج زن و مرد به یکدیگر نزدیک تر باشد زوجین رضایت بیشتری از زندگی شان خواهند داشت و با چالش های کمتری رو به رو می شوند، استدلال های بسیاری در مورد مزایای هم سطح بودن تحصیلات زن و مرد وجود دارد که برای این که همسر مناسبی را انتخاب کنید می توانید به موارد زیر توجه کنید. 

1. اشتراک بیشتر در تربیت فرزندان

یکی از مهم ترین موقعیت هایی که اختلاف زن و مرد در سطح تحصیلات در آن آشکار می شود تربیت فرزندان می باشد، افرادی که تحصیلات بالاتری دارند معمولا در تربیت فرزند خود بیشتر به نکات و توصیه های علمی توجه می کنند و علاقمند هستند که تربیت فرزندشان را بر اساس این نکات شکل بدهند.

در صورتی که همسر این افراد بر اساس تجربیات خود و بدون توجه به اصول و نکات تربیتی با کودک برخورد کند در این حالت تعارض و اختلاف نظر میان زوجین به وجود می آید اما در صورتی که زوجین سطح تحصیلی نزدیک به هم داشته باشند در تربیت فرزندشان اشتراکات بیشتری خواهند شد و این اشتراکات، پرورش و تربیت فرزندان را برای آن ها لت بخش تر می کند در نتیجه چگونگی رفتار با فرزند از جمله مواردی می باشد که باید با همسرتان به توافق برسید.

2. افزایش احساس شادی و رضایت زناشویی

تحقیقات بسیاری در مورد رضایت زناشویی زوجین انجام شده است و در بسیاری از آن ها مشخص شده زوجینی که فاصله تحصیلی کمی نسبت به یکدیگر دارند، زندگی شاد تر و رضایت بخشی دارند و از زندگی مشترک شان احساس رضایت می کنند.

3. نبود اختلاف سطح تحصیلات در ازدواج: پیشرفت تحصیلی فرزندان

زوج هایی که سطح تحصیلی آن ها مناسب و نزدیک به هم می باشد بیشتر برای وضعیت تحصیلی فرزندشان وقت می گذارند، فرزندان این زوجین به دلیل دریافت حمایت تحصیلی بیشتر، فرصت بیشتری برای پیشرفت در طول دوران تحصیلی شان پیدا می کنند.

4. کاهش اختلاف نظرها از مزایای نبود اختلاف سطح تحصیلات در ازدواج

تحصیلات دانشگاهی به میزان زیادی در برداشت و نگرش افراد در مورد مسائل مختلف زندگی اثر می گذارد افرادی که فاصله تحصیلی آن ها کم است به طور معمول بیشتر می توانند نگرش های یکدیگر را در مورد حوزه های مختلف زندگی درک کنند و با آن ها کنار بیایند. در اینجا می توان به نقش تحصیلات در ازدواج پی برد.

علاوه بر این موارد نزدیک بودن سطح تحصیلی افراد به یکدیگر باعث می شود تا علایق، سلیقه ها و تفریحات آن ها به یکدیگر نزدیک شود همه این موارد به میزان زیادی در افزایش کیفیت زندگی مشترک تاثیر بسزایی دارد.

معایب اصلی اختلاف سطح تحصیلات در ازدواج

به هیچ وجه اختلافات در ازدواج را دست کم نگیرید اگر سطح تحصیلی زن و مرد فاصله زیادی با یکدیگر داشته باشد باعث می شود تا نگرش آن ها در مورد موضوعات با یکدیگر متفاوت شود و در این حالت احتمال بروز مشکلات بسیار بالا می رود.

1. بالا رفتن احتمال طلاق

وجود فاصله تحصیلی زیاد به خصوص زمانی که سطح تحصیلی زن از مرد بیشتر باشد باعث می شود تا ریسک طلاق تا حد زیادی بالاتر رود، زیرا این زوج ها به طور معمول برداشت ها، نگرش ها و سبک زندگی آن ها نسبت به یکدیگر متفاوت می باشد و این تفاوت ها باعث می شود تا قدرت سازگاری آن ها در زندگی کنار هم کاهش یابد.

2. دوگانگی در تربیت فرزندان

فرزندان بیش از هر کسی از اختلافات موجود بین زن و مرد آسیب می بینند افرادی که سطح تحصیلی آن ها با یکدیگر متفاوت است به طور معمول در تربیت فرزندشان به گونه ای متفاوت عمل می کنند این موضوع باعث می شود تا کودکان دچار اصول دوگانگی و سردرگمی نسبت به تربیت پدر و مادرشان شوند و نتواند در میان به هویت منسجمی برسند.

3. افزایش سوء تفاهم ها

فاصله تحصیلی باعث به وجود آمدن سوء تفاهم هایی در میان زوجین می شود به عنوان مثال کسی که از تحصیلات کمی برخوردار می باشد ممکن است احساس کند که در خانواده از سطح پایینی برخوردار می باشد و این مسئله باعث شود که او نسبت به رفتارهای همسرش حساس شود و دائما فکر کند که همسرش قصد تحقیر و سرزنش او را دارد.

تحصیلات در ازدواج چقدر مهم است؟

در انتها به عنوان یک جمع بندی می توان عنوان کرد که تحصیلات نمی تواند ضامن خوشبختی زوجین باشد، اما می تواند باعث پیشرفت، مطالعه بیش تر و جایگاه اجتماعی بهتری شود که مزایای قابل توجهی می باشد. بنابراین معمولا به زوجین توصیه می شود در ازدواج در سنین پایین خودداری کنند اما مدرک تحصیلی هیچ گاه به عنوان ضامنی برای خوشبختی عنوان نشده است این بستگی به دیدگاه خود شما دارد که تا چه میزان به مدرک همسرتان اهمیت می دهید. 

همان طور که توضیح داده شد مردان به دلایل زیادی تمایل دارند جایگاه خود را در خانواده حفظ کنند و دوست ندارد قدرت خود را با همسرشان شریک شوند.

تاثیر خدمات روانشناسی بر ازدواج موفق

ازدواج امری پیچیده می باشد و عوامل بسیاری بر روی آن تاثیر می گذارند و باعث می شوند که ازدواج به سوی موفقیت و یا شکست هدایت شود، یکی از این عوامل اختلاف سطح ازدواج می باشد که باید به صورت دقیق و درست مورد بررسی قرار گیرد.

در صورتی که عوامل مهم و تاثیرگذار ازدواج را بشناسید خواهید توانست مشکلات میان خود را به درستی حل کنید و زندگی مشترک تان را به خوبی آغاز نمایید در این خصوص روانشناسان این عوامل را مورد بررسی قرار داده اند و راهکارهای صحیح و درست را به شما آموزش می دهند. می توانید برای حل مشکل خود با مشاوران ما تماس گرفته یا سوال خود را در قسمت نظرات عنوان کنید. 

منبع : آیا اختلاف سطح تحصیلات در ازدواج منجر به طلاق می شود؟ 

ازدواج برای فرار از تنهایی | راه حلی نجات دهنده یا غلط

برخی از افراد برای فرار از تنهایی و یا بیرون آمدن از خانه پدری تمایل دارند ازدواج کنند اما هدف از ازدواج باید خود ازدواج باشد نه چیز دیگری، یعنی هدف ازدواج شامل زوجیت، شریک یافتن، رشد و تکامل فردی و اجتماعی می باشد. در این مقاله به معایب و فواید ازدواج برای فرار از تنهایی پرداخته شده است.

در وهله اول فرد باید هدف خود را از ازدواج مشخص کند و به همین خاطر دلایل و انگیزه های ازدواج بسیار مهم می باشد و باید به خوبی آن ها را مورد بررسی قرار داد، بسیاری از افراد به خاطر فرار از تنهایی و تجربه زندگی مشترک ازدواج کرده و به معیارهای اصلی در انتخاب همسر توجهی ندارند و آن ها را نادیده می گیرند.

در این گونه ازدواج ها افراد با چالش ها و مشکلاتی رو به رو می شوند که در ادامه این مقاله به بررسی پیامدهای ازدواج به خاطر فرار از تنهایی می پردازیم و راه هایی را برای حل آن ها در نظر می گیریم برای این که با انگیزه های ازدواج آشنا شوید می توانید از مشاوره قبل ازدواج بهره بگیرید.

ازدواج به خاطر فرار از تنهایی

انگیزه های ازدواج باید منطقی و از روی فکر باشد برخی از دختران می ترسند تا آخر عمرشان تنها باشند و یا دیگران آن ها را به تمسخر بگیرند، در صورتی که افراد به خاطر ترس از تنها ماندن و یا موارد مشابه تصمیم به ازدواج می گیرند، ملاک ها و معیارهای ازدواج برای انتخاب همسر کاهش می یابد در این صورت دست به انتخاب هایی می زنند که واقعا مناسب آن ها نمی باشد.

هم چنین باید به این نکته توجه داشته باشید که با ازدواج  کردن تنهایی شما پر می شود یا به عبارت دیگر با شخصی که چشم بسته و بدون در نظر گرفتن معیارهای عقلانی با او ازدواج کرده اید می تواند تنهایی شما را پر کند یا نه.

بسیاری از پسران به خاطر فرار از تنهایی در محیط خانواده، علاقه بسیاری به ازدواج دارند و به همین دلیل با دختری که شناخت کافی ندارند ازدواج می کنند و تنها دلیل ازدواج آن ها با بهانه عشق می باشد، این چنین ازدواج هایی چون بدون شناخت از طرف مقابل صورت گرفته است عمدتا به جدایی می انجامد و با چالش هایی رو به رو خواهد شد.

معایب ازدواج به خاطر فرار از تنهایی

بسیاری از افراد برای فرار از تنهایی و داشتن شریک عاطفی و جنسی به روابط خارج از چهارچوب ازدواج روی می آورند در این روابط هیچ گونه تعهدی وجود ندارد و تفاوت های در دیدگاه های دختر و پسر وجود دارد که باعث به وجود آمدن چالش هایی در میان آن ها می شود.

به عنوان مثال در این روابط یکی ممکن است به قصد ازدواج و دیگری برای فرار از تنهایی و رفع نیازهای جنسی وارد رابطه شود که این امر باعث عدم شکل گیری تفاهمات لازم و آسیب های روحی به افراد می شود.

در صورتی که این روابط در زندگی افزایش یابد و افراد برای فرار از تنهایی رابطه برقرار کنند در این صورت بی بند و باری و عدم تعهد در زندگی به وجود می آید و افرادی که برای پر کردن تنهایی شان خود را درگیر روابط عاطفی زیادی کرده اند در نهایت نمی توانند برای آینده شان تصمیم درستی بگیرند و شریک زندگی خوبی را نخواهند توانست انتخاب کنند.

در این مواقع افراد دچار سردی در زندگی می شوند زیرا فردی که وارد زندگی خود کرده اند که  به او وابستگی احساسی ندارند و از انگیزه های اساسی زندگی مشترک بی بهره هستند.

شروع رابطه جدید بعد از شکست

بسیاری از افراد بعد از این که در رابطه عاشقانه شکست خوردند به دلیل ترس از تنهایی به سرعت وارد رابطه ی جدیدی می شوند و شروع یک رابطه جدید به خاطر ترس از تنها ماندن معمولا بدون درک واقعیت های زندگی ایجاد می شود، هرگز به خاطر این که از رابطه قبلی احساس کمبود و شکست می کنید وارد رابطه جدیدی نشوید اگر چه تنهایی آزاردهنده است مخصوصا اگر به مدت طولانی باشد اما هرگز به خاطر ترس از تنهایی خودتان را درگیر رابطه جدیدی نکنید.

در این شرایط اگر وارد رابطه جدید شدید به طور معمول آن را برای مراقبت از خود و بدون در نظر گرفتن طرف مقابل و اولویت های یک رابطه ایجاد کرده اید بسیاری از افراد تصور می کنند که ایجاد کردن رابطه کوتاه مدت می تواند التیام دهنده و مفید باشد.

اگر در رابطه جدید دچار وابستگی شدید در این حالت تجربه های رابطه شکست خورده قبلی برای شما به وجود می آید، شما باید قبل از شروع رابطه جدید تمام تلاش خود را انجام دهید تا از تمام جنب های رابطه قبلی رهایی یابید و زخم های رابطه قبلی را التیام بخشید در این شرایط شما نیاز دارید تا مشکلات و اندوه رابطه قبلی را کنار بگذارید و با آن کنار بیایید و باید قبل از شروع رابطه جدید از غم و ناراحتی رابطه قبلی به طور کامل بیرون بیایید. شما باید دیدگاه خود را نسبت به مفهوم تنهایی عوض کنید و توجه داشته باشید که تنهایی رخداد فاجعه باری نمی باشد و شما هم قرار نیست تا آخر عمر تنها بمانید.

انسان موجودی اجتماعی است و ذاتا میل به دوست داشته شدن و بودن در کنار دیگران را دارد، این که کسی را داشته باشید که او را دوست دارید و همواره در کنار او باشید حس خوبی را به شما انتقال می دهد در صورتی که این طور باوری را در خودتان تقویت کنید و با صبر و حوصله دست به انتخاب بزنید مطمئنا موفق خواهید شد تا در این صورت زندگی مشترک عاشقانه ای را برای خود ایجاد کنید، ازدواج به خاطر فرار از تنهایی مشکلی از شما حل نخواهد کرد.

راه های دیگر برای درمان تنهایی

ازدواج کردن و وارد یک رابطه شدن تنها راه حل برای درمان تنهایی نمی باشد. برای درمان تنهایی راه های دیگری هم وجود دارد در این مقاله به موثرترین راه ها که باعث غلبه بر تنهایی می شود می پردازیم به عنوان مثال می توانید با توجه به علایق خود وارد گروه های جدیدی از افراد شوید و یا در کلاس های کتاب خوانی و یا موسیقی اگر علاقه دارید ثبت نام کنید و با افراد بیشتری آشنا شوید.

در این شرایط حرف های مشترکی برای گفتن دارید و می توانید با دیگران روابط صمیمانه ای را ایجاد کنید که بر روی زندگی شما تاثیر بسیاری خواهد گذاشت.

ممکن است آدم هایی که شبیه به خودتان است پیدا کنید، در خانه ماندن و بی تحرکی باعث می شود تا افکار مزاحم به سراغتان بیاید و روانتان را افسرده کند در این شرایط سعی کنید از خانه بیرون بروید و صبح ها به پارک رفته و پیاده روی و ورزش کنید و ورزشی که به آن علاقه دارید ثبت نام کنید در این موقعیت با افراد بیشتری آشنا خواهید شد و از تنهایی تان به خوبی بهره خواهید برد.

با انجام دادن فعالیت های مفید لحظات تنهایی را برای خود لذت بخش کنید و برای خودتان وقت بگذارید برای مثال می توانید استعدادهای هنری خود را در این زمان پرورش دهید، کتاب بخوانید، فیلم ببینید و هم چنین به کمک مشاور متخصص می توانید جنبه های مختلف شخصیتی تان را پیدا کنید و تا زمانی که جفت مناسب برای شما یافت شود به رشد و توسعه فردی خود بپردازید.

آیا در ازدواج خود هم تنها هستید؟

بسیاری از افرادی که برای فرار از تنهایی ازدواج می کنند پی می برند که حتی در زندگی مشترک نیز تنها هستند، این مشکل می تواند به دلایل زیر روی دهد: 

1.زورگویی و سوء استفاده احساسی

گاهی پیش می آید که در ازدواج یکی از زوجین دست به سوء استفاده از احساسات همسرش می زند و با این کار باعث ایجاد وحشت در رابطه می شود.

2. برنامه شلوغ زوجین

در دنیای مدرن امروز دلیل بسیاری از طلاق ها این است که زوجین وقتی را به یکدیگر اختصاص نمی دهند، این امر باعث می شود که فرد حتی با وجود ازدواج احساس تنهایی کند.

3.  پشتیبانی احساسی ندارید

تصور کنید که مادر شما مریض شده و شما بسیار نگران هستید اما همسر شما اهمیتی نمی دهد و سعی نمی کند حال شما را بهتر کرده یا کمکی کند. در این شرایط معمولا شما ترجیح می دهید سکوت کنید و همسرتان نیز تلاشی برای شکستن این سکوت نمی کند. در این حالت شما در حقیقت تنها هستید.

4. کمبود رابطه فیزیکی

منظور از رابطه فیزیکی الزاما رابطه جنسی نمی باشد، آخرین باری که همسر خود را در آغوش گرفته، او را بوسیده اید و غیره کی می باشد. هر چقدر رابطه فیزیکی شما با یکدیگر محدود تر شود شما از یکدیگر دورتر می شوید.

5. اختلالات

همیشه این همسر شما نیست که مقصر تنهایی میان شما می باشد، بسیاری از اختلالات مانند اضطراب، افسردگی، پارانویا و مشکلات دیگر می تواند باعث این دوری میان شما شود. 

6. روابط قبلی

اگر رابطه شما با پدر و مادر یا خواهر و برادر خود همیشه دشوار و پر از مشکل و سختی بوده است احتمالا دارد که رابطه جدید شما نیز به مشکل بر بخورد. 

چگونه خود را از تنهایی نجات دهید؟

در ادامه نکاتی ذکر شده است که در درمان تنهایی به شما کمک می کند:

1. فکر کردن را کنار بگذارید: هرچقدر بیش تر به خود و شرایط تان فکر کنید بیش تر درگیر ناراحتی و افسردگی می شوید. 

2. یک سرگرمی انتخاب کنید: انتخاب سرگرمی باعث می شود برای زندگی روزانه خود برنامه داشته و از زندگی لذت ببرید.

3. هرگز برنامه ها را کنسل نکنید: سعی کنید برنامه های مختلف را امتحان کنید این کار به شما اعتماد به نفس بالایی می دهد.

4. دوستان خود را به خانه دعوت کنید.

5. بر روی اهداف شغلی خود تمرکز کنید: هرگز اجازه ندهید زندگی حرفه ای شما تحت تاثیر زندگی شخصی شما قرار بگیرد.

6. از تنهایی نترسید: این مرحله از تمام مراحل سخت تر می باشد، خودتان را دوست داشته باشید، خودتان را برای تنها بودن سرزنش نکنید. اگر بیش تر تنها باشید می توانید علایق و سلیقه های خود را بهتر کشف کنید و این امر باعث می شود دید جدیدی نسبت به تنهایی پیدا کنید.

7.بر سلامتی روحی و روانی خود تمر کن

سخن آخر

افراد برای ازدواج کردن انگیزه های متفاوتی دارند در صورتی که این انگیزه ها درست نباشد بر کیفیت زندگی آن ها اثر می گذارد و تاثیرات منفی بسیاری  بر روی آن ها خواهد داشت به عنوان مثال فرار از تنهایی یکی از انگیزه های نادرست برای ازدواج می باشد و می تواند مشکلات شما را افزایش دهد در صورتی که احساس تنهایی کردید می توانید به مشاور روانشناس مراجعه کنید تا در این خصوص به شما کمک کنند و قبل از هر اقدام عجولانه ای سعی کنید بر این احساستان غلبه کنید.

در این زمینه روانشناس به شما کمک می کند تا معیارهای اساسی خود را به خوبی بشناسید تا انتخاب صحیحی برای ازدواج داشته باشید و زندگی مشترک موفقی را برای خود شروع کنید، در این راستا مرکز مشاوره ستاره ایرانیان خدماتی برای شما ارائه می دهد و در این زمینه یاری تان می کند.

منبع : ازدواج برای فرار از تنهایی | راه حلی نجات دهنده یا غلط

ازدواج با اختلاف سنی 12 و 15 سال و بیشتر

هر زمان که سخن از ازدواج می شود یکی از معیارهایی که مد نظر قرار می گیرد فاصله سنی بین دختر و پسر است. اختلاف سنی زیادی جزو مسائلی می باشد که باعث نگرانی خانواده و زوجین می شود، در این مقاله به بررسی ازدواج با اختلاف سنی زیاد پرداخته شده است.

از گذشته تا به الان بر اساس سنت و عقاید حاکم بر خانواده، فرهنگ و همچنین بر اساس دیدگاه های روانشناسی و علمی، مطلوب این بوده که در هنگام ازدواج، پسر از دختر بزرگتر باشد و اختلاف سنی آن ها بین 3 تا 7 سال و نهایت10 سال باشد، اگر چنین چیزی از نظر سنی بین دختر و پسر حاکم باشد برای همگان از جمله خانواده، جامعه و خود دختر و پسر امری پذیرفته شده است.

ازدواج با اختلاف سنی زیاد

 اما امروزه شاهد تغییراتی در معیارهای افراد برای ازدواج هستیم و می بینیم که گاهی این فاصله سنی مطلوب بین دختر و پسر برقرار نیست و ممکن است صحبت از ازدواج با اختلاف سنی زیاد 12 و 15 سال و حتی بیشتر باشد، به اینصورت که مشاهده می کنیم تمایل دختر خانم ها به ازدواج با آقایانی که اختلاف سنی زیادی با آن ها دارند بیشتر شده است، در مورد آقایان هم چنین چیزی را مشاهده می کنیم و ازدواج پسران جوان با خانم هایی با فاصله سنی زیاد (ازدواج معکوس)، به مراتب بیشتر از قبل به چشم می خورد.

در اکثر مواقع خانواده ها در واکنش به تصمیم فرزندانشان برای چنین ازدواجی مخالفت شدیدی بروز می دهند، اما معمولا موفق به تغییر نظر فرزندشان نمی شوند و همین امر باعث اختلاف و درگیری بین خانواده ها و فرزندان می شود. البته گاهی نیز پیش می آید که خانواده دختر، اصرار به ازدواج دخترشان با فردی با فاصله سنی زیاد دارند و معتقدند که اگر دخترشان با فردی پخته و سن بالاتر ازدواج کند موفق تر خواهد شد و او هم در کنار همسرش به پختگی می رسد. 

حال با توجه به تغییرات معیارهای ازدواج، نیاز است که ابعاد مختلف ازدواج با چنین شرایطی را مورد بررسی قرار دهیم تا بتوانیم به نقاط مثبت و منفی این سبک از ازدواج پی ببریم و نهایتا بتوانیم تصمیم گیری آگاهانه ای در این امر داشته باشیم.

در ابتدا نیاز است که به علت شناسی این مسئله بپردازیم و دلایل افزایش ازدواج با اختلاف سنی زیاد را مورد بررسی قرار دهیم:

اگر بخواهیم به علت و عوامل افزایش ازدواج با اختلاف سنی زیاد بپردازیم، می توانیم از نظر ابعاد شخصیتی، خانوادگی و اجتماعی – اقتصادی آن را تبیین کنیم.

  • ابعاد شخصیتی

بدیهی است که تصمیم گیری در هر زمینه ای به شدت وابسته به ابعاد و ویژگی های شخصیتی و همچنین افکار افراد است. 

افرادی که سلطه گر باشند و تمایل به ریاست در هر زمینه ای را داشته باشند، طبیعتا ازدواج با فردی بزرگتر از خودشان را نمی پسندند. این افراد ممکن است همیشه به دنبال فردی باشند که بتوانند به او ریاست کنند و در اکثر مواقع نظر خودشان را به کرسی بنشانند، اینگونه افراد اگر که با فردی هم سن خود نیز ازدواج کنند از نظر احساس ریاست و سلطه گری ممکن است ارضا نشوند، به همین دلیل ممکن است به دنبال فردی باشند که فاصله سنی زیادی با وی داشته باشند و در واقع 12 تا 15 سال یا حتی بیشتر، از او کوچکتر باشد.

در مقابل افرادی نیز هستند که معتقدند پختگی کامل و توانایی انجام کاری را به صورت مستقل ندارند و از نظر فکری و رفتاری فردی وابسته هستند. این افراد را می توانیم جزء افرادی وابسته و سلطه طلب به حساب آوریم، چنین افرادی معتقدند که با ازدواج با شخصی که از آن ها بزرگتر است و فاصله سنی زیادی با آن ها دارد و از پختگی لازم برخوردار است می تواند ضعف های شخصیتی شان را جبران کنند و با تکیه به این فرد می توانند به اهدافشان برسند. بنابراین انتخاب چنین افرادی نیز ازدواج با فردی بزرگتر از خود با فاصله سنی بسیار زیاد است.

  • شرایط خانوادگی و تاثیر رابطه والد – فرزند

جالب است که بدانید بسیاری از تصمیم گیری های ما وابسته به شرایط خانوادگی ما و در واقع رابطه ما با پدر و مادرمان است. 

همه ما نیاز به دریافت محبت، توجه و حمایت از خانواده های مان داریم و اگر چنین چیزی را از خانواده های مان دریافت نکنیم طبیعتا در برخی از جنبه های زندگی خود کمبودهایی را احساس می کنیم.

حال تصور کنید که آقا پسری حمایت و محبت کافی را از خانواده و علی الخصوص مادر خود دریافت نکرده باشد و همیشه در ذهنش حسرت دریافت چنین محبتی را داشته باشد، چنین فردی در صورت مواجهه با خانمی سن بالاتر از خود و دریافت محبت از جانب او احساس می کند که کمبودهای عاطفی اش در حال جبران شدن است، گویی مادری مهربان پیدا کرده که می تواند تمام نیازهای عاطفی اش را تامین کند. در واقع چنین فردی ناخودآگاه به دنبال مادری مهربان است نه همسر، به همین دلیل است که برخی از آقایان تمایل زیادی به ارتباط با خانم های سن بالاتر از خودشان دارند چون معتقدند این فرد به شدت آن ها را درک می کند و از نظر شرایط عاطفی او را تامین می کند.

در مورد دختر خانم نیز این مسئله صدق می کند، دختر خانمی که حمایت کافی را از جانب خانواده اش دریافت نکرده باشد و همیشه احساس تنهایی کند و از همه مهمتر رابطه خوب و مطلوبی با پدرش نداشته باشد، با دیدن مردی که به نظر مسن می آید ولی بسیار حمایت گر است مجذوب او می شود و طبیعی است که تصور کند با ازدواج با چنین مردی و با تکیه بر او می تواند به تمام خواسته های خود برسد، گویی که فرشته نجات خود را پیدا کرده، زمانی که چنین امری در تصمیم گیری برای ازدواج دخیل باشد می توانیم بگوییم بین زوجین رابطه والد-فرزندی صورت گرفته است. از آنجا که هدف از ازدواج چیزی فراتر از این موارد است بنابراین ازدواج در چنین شرایطی مطلوب نیست و می تواند پیامدهای مختلفی داشته باشد.

  • شرایط اجتماعی – اقتصادی

اوضاع اقتصادی نیز به خصوص در زمان فعلی، یکی از عوامل مهم و تاثیر گذار گرایش به ازدواج با فاصله سنی زیاد است.

هرچقدر که شرایط اقتصادی نامساعدتر باشد، طبیعتا ازدواج برای جوانان سخت تر خواهد شد، در این شرایط چون از آقایان انتظار می رود که بتوانند حداقل هایی را برای شروع زندگی مشترک تامین کنند و آقایان جوان معمولا در شرایط اقتصادی نامطلوب توان فراهم کردن چنین شرایطی را ندارند، دختر خانم ها تمایل به ازدواج با آقایانی را پیدا می کنند که از نظر اقتصادی شرایط مطلوبی را داشته باشند و از آن جا که آقایان مسن از نظر شرایط اقتصادی اوضاع بهتری نسبت به پسران جوان دارند، این امر باعث می شود که شاهد افزایش ازدواج دختر خانم ها با افرادی بسیار بزرگ تر از خودشان باشیم.

از طرفی پسرهای جوان وقتی انتظارات و توقعات دختر خانم های جوان را برای شروع زندگی مشترک مشاهده می کنند، ترجیح می دهند با خانمی ازدواج کنند که انتظارات پایین تری داشته باشد و حتی از نظر شرایط مالی مستقل باشد، به همین دلیل تمایل آقایان به ازدواج با خانم های بزرگ تر از خودشان بیشتر می شود.

همچنین تغییرات اجتماعی و راحت تر بودن افراد برای برقراری رابطه با جنس مخالف، باعث شده است که دیگر به مانند قبل، پسرهای جوان ارضای نیازهای خود را منوط به ازدواج ندانند و معتقد باشند که بدون ازدواج نیز می توانند نیازهای عاطفی، جسمی و جنسی خود را رفع کنند و دیگر نیازی به برعهده گرفتن مسئولیت و تحمل خرج های سنگین برای رفع نیازهایشان را ندارند و همین کاهش تمایل به ازدواج در پسرهای جوان، باعث شده است که دختر خانم ها به ازدواج با افراد سن بالاتر گرایش بیشتری پیدا کنند.

در هنگام ازدواج با فاصله سنی زیاد، یکی یا هر سه عوامل ذکر شده دخیل می توانند دخیل باشند که هرچقدر که عامل های بیشتری در این امر دخالت داشته باشند تمایل افراد برای ازدواج با افراد بزرگتر از خود نیز بیشتر می شود.

معایب ازدواج با اختلاف سنی زیاد

برای یافتن پاسخ این سوال نیاز است که ابتدا تفاوت های فردی و البته استثنائات را در نظر بگیریم.

واقعیت این است که زندگی هیچ دو زوجی شبیه به هم نیست و ما نمی توانیم به صورت قاطع بگوییم که هر فردی که ازدواجی با فاصله سنی زیاد داشته باشد قطعا با مشکل مواجه می شود، طبیعتا استثنائاتی وجود دارد اما اگر بخواهیم واقع بینانه در این مورد صحبت کنیم باید بگوییم که ازدواج با اختلاف سنی زیاد مشکلات منحصر به فرد خود را دارد.

  • واکنش اطرافیان

از جمله این مشکلات برخورد و واکنش اطرافیان است. شاید با خود بگویید که واکنش اطرافیان اهمیتی ندارد و نیاز است که افراد برای خودشان زندگی کنند. 

البته که تفکر شما درست است اما نیاز است که این نکته را در نظر بگیرید که انسان به طور ذاتی اجتماعی است، از طرفی فرهنگ حاکم بر ایران، با فرهنگ حاکم بر غرب بسیار متفاوت است و فرد گرایی در ایران به اندازه غرب غالب نیست، بنابراین معقولانه این است که بر اساس شرایط خودمان در مورد زندگی مان تصمیم گیری کنیم نه بر اساس شرایط حاکم بر زندگی غربی. 

بنابراین در هنگام تصمیم گیری برای ازدواج با فاصله سنی زیاد، ممکن است واکنش هایی از دیگران دریافت کنید که چندان برای شما مطلوب نباشد و روی رابطه شما تاثیر بگذارد. ممکن است بارها این جمله را بشنوید که همسرت پیر است و اصلا به تو نمی آید، در اینصورت ممکن است به مرور زمان نسبت به همسر خود دلسرد شوید.

 همچنین زمانی که همسر شما جوان تر بودن شما را می بیند و متوجه کنایه های اطرافیان می شود ممکن است اعتماد به نفس خود را از دست دهد و حتی حساسیت زیادی نسبت به شما نشان دهد و همین کاهش اعتماد به نفس و ترس از دست دادن می تواند مشکلات زیادی را ایجاد کند و باعث شود که در زندگی تان آرامش کافی نداشته باشید، بنابراین اگر فردی هستید که حرف های اطرافیان تاثیر زیادی روی شما می گذارد، به شما پیشنهاد می کنیم از چنین ازدواجی صرف نظر کنید.

  • عدم درک متقابل

در صورت ازدواج با اختلاف با سنی زیاد، شما نمی توانید منکر تفاوت نسل و دهه تولد خودتان و تاثیر آن بر رفتار و دیدگاهتان بشوید. هر دوی شما از دو دهه متفاوت هستید و این مسئله قطعا روی افکار و رفتار شما بی تاثیر نیست. به خصوص در دهه اخیر که انقلابی در شیوه زندگی و افکار افراد اتفاق افتاده و تغییرات بسیار سریع و چشم گیر بوده اند این مسئله اهمیت زیادی پیدا کرده است. بنابراین در صورت ازدواج با فاصله سنی زیاد نیاز است که این مسئله را در نظر بگیرید که ممکن است بین شما و همسرتان از نظر دیدگاه اختلاف زیادی به چشم بخورد و گاهی احساس کنید که درک متقابلی از هم ندارید.

همچنین تفاوت سنی باعث می شود که هرکدام تان از نظر میزان انرژی و شور و شوق تفریح و ریسک پذیری با یکدیگر متفاوت باشید و همین امر باعث می شود که فردی که جوان تر است و شور و شوق بیشتری دارد احساس کند که همسرش به نیازهای او توجهی نمی کند و در واقع همراه خوبی برای او نیست.

  • عدم توازن در مدیریت

ازدواج با فردی بسیار بزرگ تر باعث می شود که همسر بزرگ تر شما در بسیاری از مواقع احساس کند که شما هنوز پختگی لازم را بر گذران زندگی ندارید، به همین دلیل ترجیح دهد که تصمیم گیرنده اصلی در زندگی خودش باشد و همین امر باعث می شود که مفهوم زندگی مشترک زیر سوال برود و یک نفر تصمیم گیرنده و فردی دیگر برای همیشه مطیع باشد.

در چه صورتی ریسک ازدواج با فاصله سنی زیاد کم می شود؟

علی رغم تمام موارد مطرح شده از مشکلات و پیامدهایی که ازدواج با فاصله سنی زیاد می تواند داشته باشد نیاز است که به این مسئله توجه کنیم که تنها سن شناسنامه ای ملاک نیست، بلکه سن عقلی و شناختی افراد است که اهمیت ویژه ای دارد. چنانچه هر دو فرد به بلوغ روانی و عقلی رسیده باشند و هر دو از ثبات شخصیتی و هیجانی برخوردار باشند، و همچنین در دیگر ملاک ها توافق لازم را با یکدیگر داشته باشند، طبیعتا ریسک ازدواج با فاصله سنی زیاد کم می شود و می توانیم بگوییم که امکان درک متقابل بین زوجین وجود دارد.

هرچقدر که افراد از نظر دوره سنی به یکدیگر نزدیک تر باشند در ازدواجشان کمتر به مشکل می خورند، مثلا ازدواج دو فرد مسن با فاصله سنی زیاد نمی تواند مشکل ساز باشد، اما اگر دختر 17 ساله نوجوانی با مردی 30 ساله یا بیشتر ازدواج کند، طبیعتا مشکلات زیادی با یکدیگر دارند چون دختر خانم در حال حاضر در سن نوجوانی به سر می برد و در این دوران فرد هنوز به ثبات هیجانی و روانی لازم نرسیده است ولی مرد 30 ساله فردی پخته است که در دوران سنی متفاوتی به سر می برد و به همین دلیل درک دختر 17 ساله برای او بسیار دشوار است. اگر چه چنین ازدواجی در ابتدا برای هر دو فرد جذاب باشد اما زوجین به مرور متوجه مشکلات آن خواهند شد.

برای کاهش ریسک ازدواج با فاصله سنی زیاد، چه کارهایی می توانیم انجام دهیم؟

اول اینکه سعی کنید واقع بین باشید و احساساتی تصمیم نگیرید، در ابتدا سعی کنید بیشتر خودتان را بشناسید و به انگیزه درونی تصمیمتان پی ببرید، اگر فکر می کنید کمبودی در زندگی تان باعث چنین انتخابی شده سعی کنید مقاومت کنید و حتما با یک مشاور مشورت کنید، شما قبل از هر چیز، نیازمند این هستید بتوانید ضعف های شخصیتی خودتان را بشناسید و آن ها را برطرف کنید.

اگر احساس می کنید که تنها دلیل انتخابتان عشق است، سعی کنید ابعاد مختلف عشق تان را بررسی کنید و این مسئله را بسنجید که آیا واقع شما همدیگر را درک می کنید و آیا در دیگر ملاک ها با یکدیگر سنخیت دارید، آیا می توانید نسبت به واکنش اطرافیان بی توجه باشید و عشقتان را برای همیشه پایدار نگه دارید؟ نیاز است که شما تمامی این موارد را مورد بررسی قرار دهید و از خودتان این سوالات را بپرسید و صادقانه به آن ها جواب دهید تا بتوانید تصمیمی عاقلانه بگیرید و با آمادگی از تمامی مشکلات پیش رو تصمیم گیری کنید.

مهمترین مسئله اینکه حتما از مشاور کمک بگیرید. مشاور می تواند در امر تصمیم گیری و روشن شدن مسیر انتخابی تان کمک بسیار زیادی به شما بکند. بنابراین قبل از هر تصمیم قاطعانه و اقدامی برای ازدواج، سعی کنید به مشاور مراجعه کنید تا بتوانید بررسی های لازم را در این مورد انجام دهید و در نهایت بتوانید با اطمینان بیشتری تصمیم گیری کنید. 

منبع : ازدواج با اختلاف سنی 12 و 15 سال و بیشتر 

طلاق و لزوم مشاوره پیش از ازدواج

نرخ بالای طلاق و لزوم مشاوره پیش از ازدواج را جدی بگیرید!

بر اساس جدیدترین آمار منتشر شده از نرخ طلاق در سال گذشته، 67 درصد از ازدواج های ثبت شده در شهر تهران به جدایی ختم شده اند.

به نظر می رسد این آمار در سطح جهان رقمی بی همتا و نیازمند بررسی های تخصصی باشد.

اگر چه در بررسی های انجام شده، مسایلی مانند فقر، 30 درصد از طلاق های ایجاد شده را تبیین کرده است اما اجباری نبودن مشاوره ی پیش از ازدواج به عنوان یکی از مهم ترین خلأ های موجود در این زمینه ذکر شده است.

بسیاری از متقاضیان ازدواج، در بهترین حالت ممکن به یک یا دو جلسه یشماوره پیش از ازدواج فرستاده می شوند .

در حقیقت محتوای آن جلسات هیچ یک از آیتم های نیازمند بررسی در مشاوره ازدواج را در بر نمی گیرد.

واقعیت آن است که افراد جوان می بایست مشاوره پیش از ازدواج را به عنوان مهم ترین گام شروع زندگی مشترک در نظر بگیرند و به شناخت خود از یکدیگر اکتفا نکنند.

چرا شناخت های فردی کفایت نمی کند؟

برای بسیاری از متقاضیان مشاوره ی پیش از ازدواج، به هنگام شرکت در جلسات مشاوره

 سخت است که بخواهند این جمله را بشنوند که ” شما به درد هم نمی خورید” و یا ” لازم است تا قبل از ازدواج، تغییراتی در خود ایجاد کنید”.

در حقیقت، هنگامی که شما اقدام به برقراری رابطه ی عاطفی با فردی می کنید، ممکن است ویژگی های تفکر منطقی را تا حدودی از دست بدهید.

بدن شما تحت تاثیر عواطف، هیجانات و هورمون های جنسی، واکنش نشان می دهد و شنیدن عبارت “نه” می تواند برای تان بسیار آزاردهنده باشد.

بر همین اساس، لازم است تا از کمک تخصصی یک روانشناس یا مشاور برای سنجش آیتم های لازم استفاده کنید.

ممکن است در بهترین حالت ممکن، شما به ویژگی های فردی طرف مقابل تان توجه کرده باشید  .

در مورد خوب یا بد بودن خانواده ی او قضاوت هایی داشته باشید، اما معیارهای بسیار زیاد دیگری نیز وجود دارند که بررسی آن ها ضروری و جدی است.


در مشاوره ی پیش از ازدواج چه مواردی بررسی می شوند؟

هنگامی که در فرایند مشاوره پیش از ازدواج قرار می گیرید به خودتان این فرصت را خواهید داد تا ابعاد و جوانب مختلف فردی، جسمی، روانی، خانوادگی و اجتماعی طرف مقابل تان را بررسی کنید.

مشاور می تواند از طریق سوالات و ابزارهای تخصصی وجود و یا عدم وجود اختلالات روانی در هر یک از طرفین را بررسی کند، معیارهای بلوغ جنسی، شناختی، عاطفی، اجتماعی و اقتصادی را مورد سنجش قرار دهد و به شما دیدی واقع بینانه تر ارایه دهد.

بررسی مسایل خانوادگی، بین فرهنگی و شخصیتی نیز از جمله دیگر بررسی های ضروری می باشد.

در حقیقت از این طریق شما می توانید مساله ی ازدواج را در مقیاسی وسیع تر مورد بررسی قرار دهید و ابعاد و زوایای پیدا و پنهان آن را به خوبی مشاهده و بررسی کنید.

هشدارهای اورژانسی در زمینه ی انتخاب همسر

در صورتی که به هر دلیلی قادر به حضور در جلسه ی مشاوره پیش از ازدواج نیستید،  لازم است تا در صورت حضور علایم زیر، هوشیارانه تر عمل کنید و تا بررسی دقیق مساله به کمک متخصص، از اقدام برای ازدواج خودداری کنید.

  1. تکانشی بودن و عدم کنترل خشم

در صورتی که طرف مقابل تا در کنترل عصبانیت و ناراحتی خود مشکل دارد، ازدواج تان بسیار پرخطر خواهد بود.

ممکن است تعدادی از زن ها در اوایل آشنایی ویژگی هایی مانند جدی و عصبی بودن را خوب تلقی کنند و حمل بر قدرتمندی نمایند، اما می توان گفت عدم توانمندی در کنترل خشم، مهم ترین و اساسی ترین پیش بینی کننده ی طلاق است.

لازم است تا در دوران آشنایی، واکنش های همسر آینده تان در مواقع عصبانیت را به دقت بررسی کنید.

در صورتی که او در این مواقع دست به اقدامات تکانشی بزند، به خود یا دیگران و محیط آسیب برساند، فحاشی کند .

کنترل خود را از دست دهد، لازم است در تصمیم تان برای ازدواج با او تجدید نظر کنید و برای دریافت کمک تخصصی، او را به نزد روانشناس بفرستید.

بر اساس مطالعات گاتمن، افرادی که در یک سال قبل از ازدواج، درگیری فیزیکی داشته اند، با احتمال بیشتری در طی 6 ماه ابتدایی زندگی مشترک نیزهمسرشان را مورد ضرب و شتم فیزیکی قرار خواهند داد.

میزان سلامت روان

دوران آشنایی قبل ازازدواج فرصت مناسی است تا بتوانید میزان سلامت روانی طرف مقابل تان را تا حدودی ارزیابی کنید.

اگرچه ممکن است شما در این زمینه متخصص نباشید اما مشاهده ی علایمی مثل مضطرب بودن، بی حوصله و خسته بودن، شکاکیت، احتیاط بیش از حد، تمایل به آسیب زدن به خود و یا دیگران می تواند نشانه های مهمی از اضطراب، افسردگی و اختلالات شخصیتی مختلف باشد.

در صورت مشاهده ی علایمی از این قبیل، بهتر است حتما با یک روانشناس مشورت کنید.

وجود آسیب های روانی و یا اختلالات روانی می تواند وضعیت را بسیار خطرناک کند و لازم است افراد مذکور تا قبل از بهبودی، از اقدام برای ازدواج خودداری کنند.

  • استقلال

مستقل نبودن نیز یکی از مهم ترین شاخص های خطرآفرین است که می توانید آن را در رابطه تان بررسی کنید.

آیا طرف مقابل تان در موقعیت های مختلف، توانایی تصمیم گیری مستقلانه را دارد یا اینکه شما و خانواده برایش تصمیم می گیرید؟

آیا تجربه ای از زندگی مستقلانه داشته است؟

آیا او می تواند در عین صمیمیت با شما، رابطه ی خوب و مسالمت آمیزی با خانواده تان نیز برقرار کند یا اینکه مدام به جانبداری از یک طرف می پردازد؟

واکنش او در هنگام مداخله های دیگران چیست؟

آیا می تواند برخورداری توام با خونسردی و دایت داشته باشد یا سریعا به فکر کاهش مشکلات از طریق قطع یا کم کردن روابط است؟

در این زمینه می توانید نطر او در مورد مشورت کردن را نیز جویا شوید.

افرادی که از بلوغ شناختی خوبی برخوردار باشند، معمولا پذیرای مشورت هستند و در مقابل آن گارد بسته ای نخواهند داشت. هر چند در نهایت، تصمیم قطعی را خودشان خواهند گرفت.

  • واقع نگری

اگر طرف مقابل تان از جمله افرادی است که در مدت آشنایی با شما، هوش از سرش رفته و بدون در نظر گرفتن واقعیت های موجود، همه چیز را ممکن و درست شدنی می داند، با خطر جدی مواجه خواهید بود.

چنین فردی ممکن است در پاسخ به هر یک از نگرانی های شما، چنین پاسخی بدهد که ” اشکالی نداره، درستش می کنیم، حل میشه و…”

ویژگی این پاسخ ها در این است که کلی، مثت نگرانه و رمانتیک هستند و در واقعیت موجود، چیزی از آن ها حمایت نمی کند.

ممکن است پسر، در پاسخ به نگرانی های مالی تان، بگوید ” اشکالی نداره، وام می گیریم و …” در حالیکه وقتی از جزییات وام گرفتن سوال می کنید، جوابی برای گفتن ندارد.

چنین تصمیم هایی به دلیل ایده آل گرایی و نشدنی بودن، می توانند بسیار خطرناک باشند و برای تان دردرسر های زیادی ایجاد کنند.

سایت “کانون مشاوران ایران” به عنوان مرجع روانشناسی، همواره در کنار شماست. متخصص زوج درمانی و خانواده درمانی و مشاوره فردی در نقاط مختلف ایران از جمله اصفهان، تبریز، شیراز و تهران و مرکز مشاوره قیطریه ، شهرک غرب، شریعتی و غیره به مشاوره تخصصی می پردازند.

چگونه طلاق را دور بزنیم؟

خوشبختانه در دنیای امروز، ابزارهای مختلفی برای کسب اطلاعات و تصمیم گیری صحیح وجود دارد.

شما می توانید با استفاده ا انواع شیوه های حضوری و غیر حضوری از کمک متخصصین، بهره مند شوید.

پیشنهاد دیگر آن است که اگر زمان بیشتری دارید مطالعه ی کتاب های کاربردی را از دست ندهید.

از طریق مطالعه ی کتاب های تخصصی می توانید از بسیاری از آسیب های غیر قابل جبران پیشگری کنید.

در این زمینه می توانید از منابع زیر نیز کمک بگیرید و همواره یک روانشناس را در کنار خود داشته باشید.

عشق ویرانگر، نوشته براد جانسون و کلی موری، ترجمه حسین زاده و شفیعی، نشر رسا

ازدواج بدون شکست، نوشته ویلیام گلسر، ترجمه علی صاحبی، نشر سایه سخن

عشق چیست؟ نوشته ویلیام گلسر، ترجمه ی صاحبی و اباسهل، نشر سایه سخن