تشویق بچه ها به مرتب کردن اتاقشان

نکاتی برای واداشتن بچه ­ها به مرتب کردن اتاق­شان

هر صبح جمعه و روزهای تعطیل بر سر این موضوع جنگ به پا می­شود. چه­بسا مادر و پدر یا هردو برای اولین بار با ملایمت بگویند که: «خیلی خب بچه­ها وقتشه که اتاق­هاتون رو تمیز کنید». بچه­ها نق می­زنند، وقت تلف می­کنند، گیج می­شوند، یا یکباره دست از کار می­کشند. بچه­ها اول صبح باتذکر با صدای بلند و اصرار والدین­شان عصبانی می­شوند. «چند بار باید بهت بگم این آشغال­ها رو جمع و جور کنی؟ یا همین حالا انجامش می­دی یا هیچ­وقت!»

والدین احساس می­کنند برخی قانون­ها را باید تحمیل کرد. بچه­ها می­خواهند اتاق­شان قلمروی -بهم ­ریخته­ ی- خودشان باشد. این موضوع سرآغاز جنگ می­شود. تهدید­ها شروع می­شود. بچه­ ها تا حدی تسلیم می­شوند. والدین مدام اوقات­ تلخی می­کنند. مدام بدخُلقی پیش می­آید. والدین برخی اوقات منصرف می­شوند یا از فرط ناامیدی خودشان بیشتر کارها را انجام می­دهند. برخی اوقات هم بچه ­ها کارهایشان را تا جایی که لازم است انجام می­دهند، اگر فقط والدین بالای سرشان نایستند، یا از نتیجه­ گیری پرهیز کنند، یا بچه­ ها را به کارهایی مشغول کنند که برایشان بیشتر جالب است. تا یکشنبه­ ی بعد و راند بعدی.

چرا این همه دردسر؟ چون این کار ماست. آموزش کودکانمان برای اینکه برنامه­ هایشان ردیف باشد، چه آنها اتاق شخصی داشته باشند و چه کنج دنجی برای خودشان، اندوخته­ ی مهمی برای بلوغ در مهارت­هایشان محسوب می­شود.

عادت دادن به نظم، پیش­بینی ­پذیری و ثبات در زندگی را برایشان فراهم می­سازد. دانستن اینکه چطور نظم ببخشیم و این نظم را حفظ کنیم، آنها را در چالش­های بزرگ­سالی در حاشیه امن قرار می­دهد.مرتب کردن رخت­خواب در زمان­های دشوار، ممکن است چیزی جزئی به­ نظر بیاید؛اما دانستن اینکه چطور در میان جنب­ و جوش و بدو بدوها پیش برویم و مکان دنج خودمان را داشته باشیم، مهارت­هایی هستند که ما در زمان­های سختی به­دست می­آوریم.

اصرار به بچه­ ها برای مرتب چیدن وسایل،ایندرسرا به آنها می­دهد که نسبت به چیزها مسئولیت­پذیر باشند. وقتی به آنها نشان دهیم که چطور مراقب وسایل­شان باشند، وقتی به آنها یاد بدهیم که چطور وسایل معیوب رابازیابی یا تعمیر کنند، وقتی که تشویق­شان می­کنیم به چیزی که برایشان ارزشمند است سروسامان بدهند، خلاصه­ای از مفهوم «مسئولیت­ پذیری» نسبت به مجموعه­ ی مشخصی از کارها را برایشان می­ سازیم.

شروع آموزش به بچه­ ها برای عمل به وظایف و تکالیف­شان اصلا شرم­آور نیست، مراقبت از چیزها جای خوشحالی دارد. مراقبت عاشقانه از آنچه به ما داده شده است، راهی است که عشقی را کهآدم­ها به ما نثار کرده­اند، به خودشان بازگردانیم.

آن دسته افرادی که به­ صورت حرفه­ای موفق هستند، تمایل دارند کسانی باشند که بدانند چطور افراد، پول و امور را مدیریت کنند. آموزشبه کودکانمان که چطور قاعده ­مند، در آرامش، به­ صورت مدام ولی بی­ عجله منظم باشند، آنها را به تسلط بر یکی از این سه ساحت مهارتیِ بااهمیت مشارکت می­دهد. به کودکانتان آموزش دهید چطور امروز را سازمان­دهی کنند و می­توانید مطمئن باشید که در حرفه­ی فردایشان هم موفق می­شوند.

مثال­هایی برای بهبود وضعیت- حداقل یک­ کم

  • یک مثال خوب بزنید. (این کار اولین قدم است.) بچه­ ها به آنچه انجام می­دهیم، خیلی بیشتر از آنچه می­گوییم حساس­اند و عکس­العمل نشان می­دهند. آیا شما به خانه­­ی خود افتخار می­کنید؟ وسایل شخصیِ خود را منظم می­کنید؟ رفتارتان در قبال وظایف روزانه­ی خانه­داری، مثبت است؟ اگر پاسخ­تان آری­ست، پس پیروز میدان شده­اید. بچه­ها آنچه را که انجام می­دهید با پوست و گوشت­شان درمی­یابند. آنچه را به­طور معمول انجامش می­دهید، آنها هم به­عنوان چیزی معمول و مورد انتظار می­بینند.
  • به بچه ­ها حس غرور نسبت به مکان را بدهید. بچه­ هایی که احساس ­کنند فضایشان خاص خود آنهاست (چه کل اتاق، چه گوشه یا قفسه­ای از آن) با احتمال بیشتری آن را خوب نگه می­دارند. در پی راه­هایی باشید که خودشان بر فضای خودنظارت داشته باشند که وسایل را کجا بچینند و تصمیم بگیرند محیطشان چطور به­نظر برسد. هزینه­ا ی ندارد اگر که بگذارید مبلمان را از نو بچینند یا کمد را رنگ کنند، یا حتی بعضاً تخته­های جدید بخرند. آنها می­توانند جعبه­ ها را دکور بزنند تا قفسه­ های خودشان را داشته باشند و انتخاب کنند که چه عکس­هایی روی دیوار بزنند.
  • به­ طور شفاف توضیح بدهید که داشتن اتاق تمیز به چه معنی است. یک لیست کاری برای بچه­ها درست کنید که با تصاویر و کلمات ساده به کارها اشاره کند.
  1. رخت­خواب­ات را جمع کن
  2. لباس چرک­هایت را در سطل بینداز.
  3. لباس­هایت را آویزان کن.
  4. اسباب­بازی و وسایل را از زیر دست و پا جمع کن.
  5. کف اطاق را جاروبرقی بکش.
  6. همین الان انجامشان بده.
  • جایی برای همه ­چیز و همه ­چیز سر جای خودشان. اگر هر­چیز برای خودش جا داشته باشد، کار ما راحت­تر است. برای بچه­ ها جعبه و صندوقچه تهیه کنید. با هم­دیگر روی آنها برچسب بزنید و تصمیم بگیرید که چه­ چیز کجا قرار بگیرد.
  • شرایطش را فراهم کنید. ارتفاع قفسه ­ها باید پایین باشد. اگر بچه­هایتان به حد کافی وسایل مورد نیاز را دارند، چه­بسا برای مرتب کردن آنچه وارد اتاقش می­شود،لازم باشد چیزهایی را از اتاق خارج کند. اگر کودکی پیراهن نو می­گیرد، یک کهنه­اش به موسسه یا خیریه­ای اهدا بشود. وجود یک اسباب­بازیِ جدید به معنی این است که یک قدیمی­اش بایستی از رده خارج بشود. این کار نه­تنها بچه­ها را از غرق شدن در نخوت مالکیت حفظ می­کند، هم­چنین به آنها یاد می­دهد که از کنار گذاشتن چیزها احساس خوبی کنند.اگر قانونِ یکی-در برابر-یکی در خانواده­ی شما معنی ندارد، به­صورت دوره­ایروزی را به­شکل برنامه­ریزی­شده برای کنار گذاشتن یا دور انداختنِ چیزهای مستعمل و زهوار در رفته و بی­ارزش و شکسته اختصاص دهید. البته برای چیزهای خاص می­شود استثنا قائل شد. هرچیزی که البته چیزی که مطلقا «خاص» باشد.
  • وظایف خانه را در ابتدا باهم­دیگر انجام دهید. نظارت از روی صندلی، به اندازه­ی مشارکت فعال در کار تأثیر نمی­کند. انتظارات معقول داشته باشید و به آنها نشان دهید چطور می­شود انجامش داد. چنانچه در کارشان مهارت پیدا کردند و دیگر لازم نبود قدم به قدم تشویق­شان کنید، می­توانید موسیقی و ضرب­آهنگ را در لیست­تان وارد کنید. نیز از زمان تمیز کردن اتاق برای گفتگو هم می­توانید استفاده کنید.
  • برای سلامتی و امنیت، معیارهای معقول تهیه کنید. زدودن خطرهای سلامتی ناشی از زباله، ظرف­های کثیف، و رختشوی­خانه­چیزی نیتس که بر سر آن چانه­زنی کرد. لیوان­های شکسته و خروجی­های دربَسته هم می­تواند امنیت و سلامتی را به خطر اندازد.

قانون­های متفاوت برای بچه­ های بزرگ­تر

از جلوی بچه­ هایی که پیش از رسیدن به نوجوانی یاد گرفته باشند چطور اتاق را مرتب کنند، کنار بکشید.

برای کودکان و نوجوانان معمول است که والدین­شان را از خودشان دور کنند. آنها احتیاج به حریم خصوصی دارند. آنها گوشه­ای از دنیا را می­خواهند تا بتوانند بر آن ادعای مالکیت کنند. آنها خواهان کنترل بیشتری بر محیط­شان هستند. لباس­های پخش و پلا در کف اتاق، کُپه جوراب­های کثیف، انبوه سی­دی، و کاغذهای باطله علایم استقلال آنهاست. دراشتیاق شدیدشان به اثبات این استقلال می­توانند هر­ کاری که دلشان می­خواهد انجام دهند و این اتفاق بزرگ­ترهای پیرامون آنها را می­رنجاند.

معیارهای سلامتی و امنیت و قفل کردن درها را بارها به آنها تأکید کنید. وقتی نتوانند یک پیراهن تمیز پیدا کنند، چطور می­توانید مراقبشان باشید؟ شاید برای تهییج کودک به رفتن بهرخت­شوی­خانه، چیزی نداشته باشید.اسثنائاً اگر به دلایلیفکر می­کنید چیز خطرناک یا غیرقانونی ممکن است در آنجاوجود داشته باشد، برای کشف این موارد آنها را از آن مکان دور کنید. در این موارد تمام شرط­ و قول­ها منتفی است. زمان بررسیِ سرزده از اتاق است.

در غیر این­صورت به آنها اعتماد داشته باشید. اگر به آنها خوب آموزش داده باشید، درس­ها در اندک زمانی در وجودشان نهادینه می­شود. بسیاری والدین حیرت­زده شده­ اند از اینکه می­ بینند نوجوانان شلخته­ ی آنها به محض اینکه به سمت اتاق شخصیِ خودشان راه می­افتند، به خانه­ دارهایی دقیق و وسواسی بدل می­ شوند.

منبع : تشویق بچه ها به مرتب کردن اتاقشان

۷۰ علائم اوتیسم در کودکان، نوجوانان و بزرگسالان

علائم اوتیسم در کودکان افراد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم (ASD) متفاوت است. در حالی که اوتیسم هم کودکان و هم بزرگسالان را تحت تاثیر قرار می دهد، علائم معمولا زمانی که کودک بین ۱۸ تا ۲۴ ماهه است قابل توجه است. اوتیسم یک اختلال رشدی در نظر گرفته می‌شود، زیرا اغلب در دو سال اول زندگی ظاهر می‌شود.

اگرچه، این بدان معنا نیست که در سال‌های نوجوانی یا حتی بزرگسالی نمی‌توان آن را تشخیص داد. اما به طور کلی علائم اوتیسم در کودکان از سنین پایین شروع می شود طیف گسترده ای از علائم اوتیسم در کودکان وجود دارد که هر یک می تواند از خفیف تا شدید متغیر باشد، به همین دلیل است که هر فرد مبتلا به اوتیسم منحصر به فرد است.

اختلال طیف اوتیسم

با توجه به تحقیقات مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری (CDC)، تحقیقات گسترده نشان داده است که به نظر می رسد مغز افراد مبتلا به اوتیسم متفاوت از همسالان بدون اوتیسم رشد می کند. این تفاوت در رشد مغز مسئول چالش هایی است که افراد مبتلا به اوتیسم با آن روبرو هستند و همین آن ها را از کودکان دیگر متفاوت می سازد.

اختلال طیف اوتیسم یک ناتوانی مادام العمر است. با این حال، این بدان معنا نیست که نمی توان زندگی کاملی داشته باشند.

اگر یک برنامه درمانی و مداخله توسط متخصصانی مانند تحلیلگر رفتار کاربردی یا پزشک وجود داشته باشد، می توان علائم را مدیریت کرد. ممکن است سوالاتی مانند ” آیا تکان دادن سر از علائم اوتیسم در کودکان است ؟” داشته باشید که در این مقاله به همه آن ها پاسخ داده خواهد شد.

علائم اوتیسم در کودکان چیست| علائم اوتیسم چیه نی نی سایت

۱۰ علائم اوتیسم در کودکان عبارتند از:

  • تاخیر در یادگیری رشدی
  • حساسیت بیش از حد یا کمتر به نور، صدا، لمس یا مزه
  • مشکل در برقراری ارتباط
  • حرکات و رفتارهای تکراری
  • دشواری در موقعیت های اجتماعی
  • دلبستگی غیرعادی
  • مشکلات حسی
  • مشکلات مکرر در خواب
  • عدم کنترل کافی تکانه ها

توجه به این نکته مهم است که علائم اوتیسم در بزرگسالان و کودکان تفاوت هایی وجود دارد و باید هرکدام را جداگانه بررسی کرد. علائم و نشانه های اوتیسم نیز می تواند با انتقال کودکان به دوران نوجوانی و سپس به بزرگسالی تغییر کند.

در ادامه به علائم گفته شده به طور کامل پرداخته می شوید:

۱. تأخیرهای رشدی

اوتیسم می تواند بر رشد کودک تاثیر بگذارد. افراد مبتلا به برخی از انواع اوتیسم ممکن است دارای تأخیرهای رشدی مانند ناتوانی باشند یا ممکن است در نقاط عطف رشد عقب بمانند. برای مثال، شخصی ممکن است در زمینه مهارت های پیروی از دستورالعمل های ساده یک تا دو مرحله ای مشکل داشته باشد.

در هر مرحله از رشد کودک نشانه های خاصی وجود دارد که نشان از وجود مشکلی می باشد و والدین و پزشکان باید به این نشانه ها دقت زیادی داشته باشند.

 

در ادامه برخی از این نکات آمده است که نشان می دهد مشکلی وجود دارد. البته با توجه به سن کودک باید این موارد بررسی شود و در برخی از سنین این رفتارها عادی می باشد:

نمی‌تواند با اسباب‌بازی‌های ساده (مانند تخته‌های گیره‌های، پازل‌های ساده، دسته‌های چرخشی) کار کند.

با جملات صحبت نمی کند.

دستورهای ساده را نمی فهمد.

نمی خواهد بچه های دیگر با اسباب بازی های او بازی کنند.

تماس چشمی کافی را برقرار نمی کند.

۲. حساسیت بیش از حد زیاد یا کم به نور، صدا، لمس یا مزه

افراد مبتلا به اوتیسم نسبت به محرک های حسی مانند صداهای بلند، نورهای روشن یا لمس برخی از پارچه ها بیش از حد حساس هستند. مغز کودکان اوتیسمی برای پردازش محرک های دریافتی متفاوت از کودک بدون اوتیسم عمل می کند.

در نتیجه، افراد مبتلا به اوتیسم به راحتی تحت فشار قرار می گیرند. هجوم اطلاعاتی می تواند برای آن ها ترسناک یا گیج کننده باشد برای همین در این شرایط برخی از کودکان اوتیسمی سر خود را به جایی می کوبند تا درد خود را کمی تسکین دهند.

برخی دیگر از نمونه های علائم اوتیسم در کودکان ممکن است شامل ناتوانی در تحمل طعم تند غذا و تمایل به یک رژیم غذایی ملایم باشد. یا ممکن است به دلیل حساسیت پوست، تجربه لمس دیگران را نتواند تحمل کند.

در طرف دیگر این طیف، فردی که مبتلا به اوتیسم است ممکن است نسبت به محیط خود حساسیت کمتری داشته باشد. آن ها ممکن است قادر به پردازش محرک های مختلف نباشند و می توانند در برابر شرایطی که دیگران غیرقابل تحمل می یابند مصون به نظر برسند.

در این شرایط هم که محرک ها کم تر از حالت عادی می باشند بازهم ممکن است کودک سر خود را به اطراف بکوبد تا این حالت را تغییر دهد.

۳. مشکل در مهارت های ارتباطی

زمانی که کودک به ۱۲ تا ۱ ماهگی می رسد، باید به دستورات ساده مانند “بله” یا “نه” که یک سوال ساده پاسخ دهد. در این سن، کلماتی مانند «ماما» یا «بابا» را بیان کنند و حتی ممکن است شروع به تقلید کلمات کوچکی کند که می شنود.

کودکانی که علائم بیماری اوتیسم را نشان می دهند در مهارت های زبانی دچار اختلال می شوند. آن ها ممکن است اصلا صحبت نکنند یا شروع به سکوت طولانی تر کنند. آن ها ممکن است از تلاش برای برقراری ارتباط با دیگران، حتی کسانی که دوست دارند خودداری کنند.

ارتباط کلامی همه چیز نیست و نشانه های مشکل در مهارت های ارتباطی شامل خواندن حالات چهره و تماس چشمی، آگاهی از آهنگ ها و همچنین درک حرکات است. توانایی کلی برای برقراری ارتباط به شدت به رشد اجتماعی و فکری کودک بستگی دارد.

۴. حرکات و رفتارهای تکراری |علائم اوتیسم خفیف در کودکان

تکرار برخی حرکات و رفتارها، مانند تکان دادن عمدی سر، پا یا بازو، ایجاد حالات عمدی صورت، یا کشیدن مو ممکن است از علائم اوتیسم در کودکان باشد.  تکان دادن سر اوتیسم معمولاً با کوبیدن سر یا سایر رفتارهای تکراری همراه است.

والدین ممکن است بپرسند، ” آیا کشیدن مو نشانه اوتیسم است ؟” در حالی که کشیدن مو در کنار بقیه نشانه ها می تواند نشانه اوتیسم باشد، کشیدن مو به خودی خود نشان دهنده اوتیسم نیست.

رفتارهای تکراری به دو گروه دسته بندی می شود.

  • حرکاتی مانند دست زدن، بی‌قراری با اشیاء یا تکان دادن بدن و صداهایی مانند غرغر کردن یا تکرار عبارات خاص هستند.
  • رفتارهای تکراری شامل ویژگی‌های اوتیسم مانند اسرار بر یکسانی و علایق شدید .
۵. ناتوانی در برقراری ارتباط در موقعیت های اجتماعی

یکی از علائم اوتیسم که به راحتی قابل تشخیص است، ناتوانی در معاشرت با دیگران است. کودکان و بزرگسالان مبتلا به اختلال در اوتیسم که در یک محیط اجتماعی پر از محرک‌ قرار می‌گیرند، به خاموش شدن می‌رسند.

گاهی اوقات به اشتباه به آن ها برچسب “تنها” یا درونگرا زده می شود. افرادی که «تنهایی» را دوست دارند ترجیح می‌دهند زمانی را به تنهایی بگذرانند و از همراهی خود لذت ببرند تا با دیگران.

بر اساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5)، یک فرد برای تشخیص اوتیسم باید نقایص مداوم را در این زمینه ها نشان دهد:

  • مشکلات در شروع رابطه اجتماعی و پاسخ به صحبت های دیگران
  • مشکلات غیرکلامی مانند تماس چشمی

این مشکلات مهارت های اجتماعی به دلیل موارد زیر ایجاد می شوند:

  • مشکل در کسب مهارت های زبان کلامی
  • ناتوانی در خواندن نشانه های ارتباط غیرکلامی
  • رفتارهای تکراری یا وسواسی و اسرار بر پایبندی به روال ثابت
  • ورودی های حسی بسیار زیاد

به همین دلیل است که آموزش مهارت های اجتماعی یک مداخله اصلی در درمان اوتیسم است.

۶. مشکل با انتقال

داشتن دستور مشخص در انجام کارهای روزمره به افراد مبتلا به اوتیسم آرامش می دهد. یک برنامه ثابت و خودتنظیمی به آرام کردن ذهن مضطرب کمک می کند. با این حال، زندگی به ندرت قابل پیش بینی است.

رویدادهای غیرمنتظره می تواند اتفاق بیفتند و روال عادی را از بین ببرند. تغییرات کوچکی از برنامه خارج می شود می تواند باعث ناراحتی شود. تغییرات بزرگ زندگی، مانند شروع مدرسه یا فارغ التحصیل از دانشگاه، برخی از افراد مبتلا به اوتیسم را به دلیل احساس از دست دادن کنترل، دچار اضطراب می کند.

اگر به این فرد خودتنظیمی آموزش داده نشده باشد، ممکن است نتوانند شرایط را کنترل کنند و دچار حملات پنیک شوند.

این علائم اوتیسم در بزرگسالان را می توان به روشی مشابه مدیریت کرد. بزرگسالان در محل کار ممکن است به کمک در زمینه مدیریت زمان نیاز داشته باشند. یک فرد مبتلا به اوتیسم می تواند از تقسیم کردن روز به تکه های قابل پیش بینی سود ببرد.

۷. دلبستگی به علایق غیرمعمول |علایم واضح اوتیسم

یکی از ساده‌ترین علائم اوتیسم در کودکان و بزرگسالان، علاقه شدید به اشیاء یا موضوعات غیرعادی است که تقریباً تا حد زیادی وسواس گونه است. به عنوان مثال، یک فرد اوتیستیک ممکن است موارد زیر را دوست داشته باشد:

  • قطار
  • تمبر
  • قاشق

افراد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم می دانند که چه چیزی را دوست دارند و برایشان اهمیتی ندارد که به نظر “عجیب” باشد. آن ها همچنین می توانند آنقدر پرشور باشند که زمان زیادی را به علایق خود اختصاص دهند.

غالباً آن ها در موضوعاتی که از آن لذت می برند متخصص موضوع می شوند. این یکی از علائم اوتیسم در کودکان است.

یکی دیگر از علائم اوتیسم در کودکان این است که چه در نقاشی و چه در بازی های ویدیویی، انرژی بی پایانی را صرف انجام سرگرمی خود می کنند. اکثر کودکان و بزرگسالان مبتلا به اوتیسم ترجیح می دهند این کارها را به تنهایی انجام دهند.

۸. مشکل در درک احساسات

تصور غلطی که در مورد اوتیسم وجود دارد که یکی از علائم اوتیسم در کودکان بی احساسی آن ها می باشد. این کاملا نادرست است آن ها احساساتی مانند دیگران دارند. آن ها به سادگی با درک و تفسیر احساسات مبارزه می کنند.

ابتلا به اختلال طیف اوتیسم می تواند تشخیص احساسات از روی حالات چهره و زبان بدن را دشوار کند.

افراد مبتلا به اوتیسم ممکن است نشانه های اجتماعی عادی مانند ابروهای بالا یا بالا انداختن شانه را درک نکنند. آن ها در تشخیص احساسات یا طعنه به راحتی از لحن صدای یک فرد مشکل دارند.

احساسات کودک یکی از علائم اوتیسم در کودکان است بنابراین توجه به خشم، ترس، انزجار و تعجب چالش برانگیز است. به همین دلیل، معمولاً افراد مبتلا به اوتیسم موقعیت‌ها را اشتباه تصور می کنند و واکنش‌های نامناسبی نشان می‌دهند. اختلال طیف اوتیسم در بیان احساسات خود و تجربه همدلی با مشکل مواجه می شود.

والدین، معلمان و درمانگران باید رشد عاطفی را در کودکان خردسال مبتلا به اوتیسم تحریک کنند. بهتر است هر چه زودتر مداخله کنید.

کارهای زیر می تواند در فعال ساختن رشد عاطفی موثر باشد:

  • عواطف را در زمینه‌های طبیعی نشان دهید وقتی در حال خواندن کتاب، تماشای یک ویدیو یا ملاقات با دوستان با فرزندتان هستید، می‌توانید به این موضوع اشاره کنید مثلا به او بگویید « علی اخم کرده پس عصبی است» « سارا داره لبخند میزنه بنابراین خوشحال است»
  • پاسخگو باشید: به عواطف فرزندتان پاسخ دهید، مثلاً «تو لبخند می‌زنی بنابراین باید خوشحال باشی».
۹. مشکلات مکرر خواب

یکی از علائم اوتیسم در کودکان که بسیار قابل توجه می باشد مشکلات خواب است. نزدیک به ۸۰ درصد از کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم دارای اختلال خواب مزمن همراه هستند و افراد مبتلا به اوتیسم دو برابر بیشتر در معرض بی خوابی منظم هستند.

آن ها به طور کلی با خوابیدن برای هشت ساعت توصیه شده هر شب مقابله می کنند. متأسفانه کمبود خواب کافی می تواند علائم اوتیسم در کودکان را بدتر کند. افراد کم خواب مبتلا به اوتیسم رفتارهای تکراری و تاخیر یادگیری بیشتری از خود نشان می دهند.

بر اساس گزارشات Spectrum News افراد مبتلا به اوتیسم حدود ۱۵ درصد از زمان خواب خود را در مرحله حرکت سریع چشم (REM) می گذرانند که برای مهم و خاطرات بسیار است. در مقابل، اکثر کودکان، حدود ۲۳ درصد از آرامش شبانه خود را در REM می گذرانند.

چه چیزی خواب را اینقدر سخت می کند؟ کودکان و بزرگسالان مبتلا به ASD حتی با سر و صدایی می توانند بیدار شوند. آن‌ها همچنین ممکن است ذهن‌های مضطرب و بیش فعالی داشته باشند که برای خوابیدن به چالش کشیده می‌شوند، زیرا بسیاری از افراد مبتلا به ASD دارای بیش فعالی یا وسواس نیز هستند.

پزشکان افراد مبتلا به اوتیسم داروهای ملاتونین می دهند تا بهتر بخوابند. البته این دارو حتما زیر نظر پزشک متخصص مصرف می شود و نباید خودتان به مصرف آن اقدام کنید.

 

۱۰. عدم توانایی کنترل تکانه

کودکان و بزرگسالان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم به طور کلی فاقد مهارت‌هایی برای کنترل تکانه‌های خود هستند. افراد مبتلا به اوتیسم به دلیل نقص در عملکرد اجرایی، اغلب بدون فکر کردن به چیزها، بر اساس خواسته های خود عمل می کنند.

کارکرد اجرایی اصطلاحی روان‌شناختی است که به مجموعه مهارت‌های شناختی اطلاق می‌شود که تنظیم مهارت‌های را فراهم می‌کند، از جمله این فعالیت ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • برنامه ریزی و سازماندهی
  • مدیریت زمان
  • بازداری رفتاری
  • انجام چند کار همزمان
  • استدلال و حل مسئله

نشانه های اوتیسم در نوجوانان

این نشانه ها عبارت هستند از:

  • وقتی به آن ها لبخند می زنید با لبخند به شما پاسخ نمی دهند.
  • کوبیدن سر به دیوار یا با دست به سر خود کوبیدن
  • اگر صدا، طعم، بو یا نور خاصی را دوست نداشته باشند به شدت ناراحت و عصبی می شوند.
  • عبارات یکسان را تکرار می کنند.
  • تمایل به تکرار عادات دارند.
  • احساسات دیگران را درک نمی کنند.
  • علاقه زیاد به داشتن یک روال مشخص در طول روز دارند و از بهم خوردن آن ناراحت می شوند.
  • معمولا تنها هستند و مهارت بسیار پایینی در دوست یابی دارند.
  • علاقه شدید به فعالیت های خاصی دارند.
  • تغییرات جزئی آن ها را ناراحت می کند.
  • علایق وسواسی از علائم اوتیسم در نوجوانان می باشد.
  • فقط دوست دارد در مورد چیزی که به آن علاقه دارد صحبت کند.
  • مشکل در خواندن نشانه های غیرکلامی مانند لحن صدا، حرکات و زبان بدن
  • ترجیح می دهد با افراد مسن تر از خود صحبت کند.
  • احتمال تشنج می تواند در دوران بلوغ افزایش یابد

احتمال اینکه نوجوان اوتیستیک شما در دوران بلوغ دچار تشنج شود چهار به یک است. علت مشخص نیست، اما اعتقاد بر این است که تغییرات هورمونی عامل اصلی این مسئله می باشند.

نشانه های اوتیسم در بزرگسالان

برخلاف باور بسیاری از افراد اوتیسم در بزرگسالی نیز رخ می دهد. در اینجا علائم لازم برای تشخیص اوتیسم در بزرگسالان آورده شده است و به شما کمک می کند تا این اختلال را راحت تر تشخیص دهید:

  • بزرگسالان مبتلا به اوتیسم ممکن است در خواندن نشانه های اجتماعی مشکل داشته باشید. این می تواند همه چیز را از حالات چهره شخص گرفته تا ژست یا لحن صدای آن ها را در بر گیرد.
  • حفظ یک برنامه منظم یا منظم نگه داشتن کارها به این افراد کمک می کند تا احساس کنند زندگی امن و قابل پیش بینی دارند و ممکن است زمانی که کارهای روزمره آن ها بهم می خورد احساس ناراحتی شدیدی پیدا کنند.

سخن آخر

جوانان اوتیستیک ممکن است برخلاف دستورات والدین یا مراقب خود عمل کنند و هر طور که می خواهند رفتار کنند. به عنوان مثال، آن ها ممکن است اقلامی را که دوست دارند در فروشگاه ها بردارند، مدرسه را ترک کنند تا کاری را که دوست دارند انجام دهند یا به احساسات دیگران بی توجهی کنند.

بسیاری از کودکان مبتلا به اوتیسم از اشتراک گذاری متنفرند و بلافاصله اشیاء را پس می گیرند. کنترل ضعیف تکانه قطعا یکی از علائم اوتیسم در کودکان است که باید با مداخله برطرف شود.

شناسایی زودهنگام این ۷۰ علائم اوتیسم در کودکان و ​​مداخله، کلید موفقیت در آینده است. انتظار و عقب انداختن مداخله می تواند به معنای افزایش موارد زیر باشد:

  • نقص های شناختی
  • اختلال در مهارت های عاطفی یا اجتماعی
  • چالش های رفتاری
  • مهارت های ارتباطی ضعیف یا تاخیر در گفتار

منبع : ۷۰ علائم اوتیسم در کودکان، نوجوانان و بزرگسالان

چرا فرزندم کتک میزند؟

در ۲ تا ۳ سالگی کودک گاهی رفتارهایی دارد که مورد قبول خانواده نیست بنابراین باید بعد از یافتن علت راه‌های مقابله با این رفتارهای نامناسب را بیابید.

🔺شاید عصبانی است

عصبانیت شایع‌ترین مشکل بچه‌هاست. این عصبانیت در واقع تجلی درد و ناکامی کودک به دلیل ناتوانی او در کنترل جهان اطراف است. از آنجا که کودک نوپاست، هر چند احساسات او بسیار قوی است اما وسیله کافی برای ابراز ناامیدی را ندارد و همین او را بیش از پیش ناامید کرده و از عصبانیت منفجر می‌کند. در نهایت او با تنها وسیله‌ای که در اختیار دارد به دیگران حمله می‌کند یعنی با کتک زدن.

🔺جلب توجه می‌کند

کودک نیاز به توجه دارد به‌طور معمول او ترجیح می‌دهد از راه‌های مثبت یعنی با انجام کارهای خوب این توجه را به‌دست آورد اما اگر تشویق کارهای خوب به اندازه کافی نباشد و کودک مورد بی‌توجهی قرار گیرد، برای او توجه منفی هم بهتر از بی‌توجهی است. کودکی که اغلب مورد غفلت واقع می‌شود ممکن است پس از مدتی کشف کند که اگر جنگ و دعوا راه بیندازد و دیگران را بزند در مرکز توجه دیگران قرار می‌گیرد.

🔺ارتباط کلامی را یاد دهید

کودک باید بیاموزد که از کلمات برای بیان احساسات منفی‌اش استفاده کند. به کودک یاد بدهیم در زمان مناسب بگوید «الان عصبانی هستم!» وقتی کـودک بتواند احساسات خود را مستقیما و مانند افراد بالغ بیان کند، شیوه کتک زدن به تدریج متوقف می‌شود.

🔺احساساتش را تصدیق کنید

کودک می‌زند چون نمی‌تواند احساسات خود را به ما منتقل کند. وقتی به احساسات کودک آگاه باشید و آن ‌را تصـدیق کنید، دیگر دلیلی برای کتک زدن وجود ندارد. مثـلا به او بگـویید «حتمـا از اینکه به تـو اجـازه نداده‌ام این‌کار را بکنی خیلی ناراحت هستی!» با این جمله به او نشان می‌دهید که احساس او را درک کرده‌اید و به او حـق می‌دهید که احسـاس عصبانیت کند و این طبیعی است. آنچه ما با این کار به او می‌آموزیم، این است که با روشی غیر از کتک زدن عصبانیت خود را ابراز کند.

🔺الگوی خوبی باشید

کودکان اگر ببینند والدین آنها تنبیه بدنی را به‌کار می‌برند، بیشتر تمایل به کتک زدن بچه های دیگر پیدا می‌کنند. اگر راجع به رفتار خشن کودک نگران هستید، نباید به او اجازه دهید شما را در حال کتک زدن حتی به‌عنوان تنبیه ببیند.

🔺هیجاناتش را برونی‌سازی می‌کند

۳ عامل وجود دارد که در بیماری‌ها باید به آن توجه شود؛ یکی رفتار انفعالی جدی است که در آن کودک کاری به کسی ندارد و برای خودش بازی می‌کند، دوم رفتار پرخاشگرانه و دیگری رفتار وسواس‌گونه است. اگر این ۳ نوع رفتار در کودکان مشاهده شود باید حتما با مشاور مشورت شود تا بررسی انجام و اطمینان حاصل شود که مسئله خاصی وجود ندارد. والدین باید توجه داشته باشند که هرکدام از این رفتارها باید در مدت طولانی با کودک همراه باشد تا نیاز به بررسی داشته باشد اما به طور کلی علل و درمان متفاوتی برای این نوع رفتار وجود دارد.

🔺برونی‌سازی می‌کند

پسربچه‌ها یک مکانیسم دفاعی دارند که به آن برونی‌سازی کردن می‌گویند. به این معنا که اگر یک مشکل روان‌شناختی داشته باشند معمولا با درگیر شدن با محیط سعی می‌کنند آن مشکل را برطرف کنند یا هیجان منفی را کم کنند. در دخترها بیشتر به این صورت است که آنها را درونی‌سازی می‌کنند.

🔺جلب توجه منفی می‌کند

عامل دیگر می‌تواند جلب کردن توجه منفی باشد. بی‌توجهی والدین می‌تواند برای کودکان تولید خشم کند و در این صورت رفتارهای ناسازگارانه‌ای از خود نشان می‌دهند. وقتی چنین رفتاری بروز می‌کند والدین مجبورند به آن رفتار توجه کنند. به این ترتیب کودک توجهی را که ندارد از این طریق کسب می‌کند و در او تقویت می‌شود.

🔺اختلال بیش‌فعالی

مسئله دیگری که وجود دارد طیف اختلالات بیش‌فعالی و اختلال سلوک و نافرمانی مقابله‌ای است که اگر در تاریخچه خانوادگی چنین مشکلاتی وجود داشته باشد می‌تواند به ارث برسد و کودک از همان ابتدا حالت ناسازگارانه‌ای داشته باشد. سؤال مهم اینجاست که این کودک از قبل این حالت را داشته یا به تازگی این رفتار را شروع کرده، تاریخچه خانوادگی این کودک و شرایط خانوادگی در این رفتار کودک بسیار مهم است.

🔺این یک نشانه است

نمی‌توان به صورت واضح درباره مشکل این کودک صحبت کرد چون طیف عوامل گوناگونی در بروز رفتار موثر است اما در میان پسربچه‌ها این یک نشانه است. ممکن است این رفتار در یک جایی از خانواده یادگیری یا تقویت شده باشد. ممکن است مادر افسرده هنگام رسیدگی به کودک پرخاش کرده باشد.

🔸به این توصیه ها عمل کنید

توجه به بخشی از رفتار کودک که اتفاقا مثبت است می‌تواند بسیار موثر باشد.
در مقابل رفتار پرخاشگرانه صبر کنید و اجازه ندهید کودک خشم‌تان را تحریک کند.

منبع : چرا فرزندم کتک میزند؟

آیا کوبیدن سر کودک نشانه اوتیسم است؟

کوبیدن سر کودک از علائم بسیار شایع اوتیسم می باشد. از دیدگاه درمان بیوپزشکی، این علائم نشانه یا علامت یک مشکل اساسی می باشد.

کوبیدن، تکان دادن، چرخاندن و تکان دادن بدن همگی از عادات رایج برای نوزادان و کودکان نوپا هستند.

بسیاری از روانشناسان بر این باورند که تکان دادن و کوبیدن سر به عنوان یک مکانیسم آرام بخش برای کودکان خردسال عمل می کند. در حالی که کوبیدن سر می تواند یک رفتار طبیعی برای نوزادان باشد، زمانی که با تاخیر رشد همراه شود می تواند نشانه ای از اختلال طیف اوتیسم باشد.

صدمه به خود می تواند به خصوص ترسناک باشد زیرا به نظر می رسد غریزه اصلی ما در حفظ خود را نقض می کند. همچنین تمایل والدین برای محافظت از فرزندانشان را عمیقاً به چالش می کشد.

والدین خانه های خود را برای مراقبت از کودک ایمن می سازند، کودک خود را در صندلی های ایمنی خودرو می گذارند و آن ها را به مدرسه می برند تا همه آن ها را از آسیب های بیرونی محافظت کنند. اما والدین چگونه می توانند کودکان را از خطری که در درون خود دارند محافظت کنند؟

چرا کودکان درگیر حرکات تکراری می شوند؟

برای درک اینکه چرا کودکان خردسال دست به حرکات تکراری می زنند، مانند کوبیدن و ضربه زدن به سر، ابتدا باید بفهمیم که آن ها چه کارهایی را تکرار می کنند.

همه نوزادان زمانی که در رحم هستند توسط مادرشان تکان می‌خورند. همانطور که کودکان رشد می‌کنند، اسباب‌بازی‌های گهواره‌ای، سه چرخه‌ها، سرسره‌ها، سواری در شهربازی، ماشین‌ بازی و دوچرخه‌سواری نمونه ای از این فعالیت ها می باشند.

 علت کوبیدن سر کودک اوتیسم |چرا کودک با دست به سر خود میزند

علت کوبیدن سر کودک به دیوار دلایل متعددی وجود دارد که چرا کودکان خردسال تمایل به کوبیدن سر دارند. در اینجا چند نمونه رایج از این رفتار آورده شده است:

  • ضربه زدن به سر نشانه مشکلات پردازش حسی یا ناشی از نقص حسی می باشد. زمانی که سیستم عصبی کمتر از حد تحریک شده باشد، ممکن است کودک سرش بکوبد.
  • از طرف دیگر، زمانی که سیستم عصبی بیش از حد حساس است و بیش از حد تحریک شده است، ممکن است کودک سرش را بکوبد. این تلاشی است برای اینکه آنها احساس راحتی بیشتری کنند زیرا انتقال دهنده های عصبی آن ها قادر به پردازش احساسات اطراف خود نیستند.
  • کوبیدن سر کودک یک تکنیک آرام بخش قبل از خواب است. نوزادان به تکان خوردن برای خواب عادت دارند، بنابراین بسیاری از نوزادان و کودکان نوپا راه هایی برای ایجاد یک حرکت تکراری پیدا می کنند.
  • کودکانی که به دلیل نقص حسی کمتر تحریک می شوند، مانند آن هایی که نابینا یا ناشنوا هستند، اغلب برای تحریک به سر خود ضربه وارد می کنند.

 

  • کودکانی که محیط اطراف آن ها حواس پرتی کمی ایجاد می کند، ممکن است خسته یا تنها شوند و در نتیجه سر خود را برای تحریک بکوبند.
  • کودکانی که در محیط شلوغ، پر سر و صدا و ناآرام غرق می شوند نیز با حرکات موزون مانند کوبیدن سر کودک آرام می شوند.
  • برخی از کودکان هنگام دندان درآوردن یا عفونت گوش برای تسکین سرشان را تکان می دهند.
  • نوزاد ممکن است از سر ناامیدی یا عصبانیت سرشان را تکان دهند یا به جایی بکوبند، مانند حالت عصبانیت.
  • کوبیدن سر کودک برای جلب توجه نیز می باشد. هر چه کودکان واکنش بیشتری از سوی والدین یا سایر بزرگسالان دریافت کنند، احتمال ادامه این عادت بیشتر است.

نکته: به طور کلی، کودکان به منظور آسیب رساندن به خود، سرشان را نمی کوبند.

کوبیدن سر کودک چقدر شایع است؟

تا ۲۰ درصد از نوزادان و کودکان نوپا سالم، سر خود را تکان می دهند یا آن را به جایی می کوبند . اگر فرزند شما سالم است و فقط هنگام خواب سرش را تکان می دهد، جای نگرانی نیست.

گفتنی است، کوبیدن سر کودک، چرخاندن سر و تکان دادن بدن در کودکان مبتلا به تاخیر رشد، کودکان مبتلا به اوتیسم و ​​کودکانی که مورد آزار و اذیت یا بی‌توجهی قرار می گیرند، بسیار شایع‌تر است.

پسرها سه برابر بیشتر از دخترها در معرض کوبیدن سر کودک قرار دارند.

کوبیدن سر کودک اوتیسم چقدر طول می کشد؟

کوبیدن سر کودک معمولاً پس از شش ماهگی ظاهر می شود و معمولاً تا چهار سالگی به طور خود به خود پایان می یابد. با این حال، کوبیدن سر کودک اگر بیش از سال‌های اولیه ادامه یابد یا منجر به صدمات جدی می شود.

در رشد و رفتار معمول دوران کودکی، کودکی که بیش از سه سالگی هنوز کوبیدن سر کودک را تحربه می کند، باید از نظر پزشکی مورد ارزیابی قرار گیرد.

از کجا بفهمیم ضربه سر نشانه اوتیسم است؟

پنج رفتار کلیدی کودکان مبتلا به اوتیسم را متمایز می کند که شامل موارد زیر همراه با کوبیدن سر کودک می باشد:

  1. تا ۱۴ ماهگی، اکثر کودکان به اشیاء اشاره می کنند تا فرد دیگری را وادار کنند که به آن شی نگاه کند.
  2. عدم دنبال کردن اشاره های دیگران در حالی که کودکان دیگر اغلب به چیزی که بزرگسالان به آن اشاره دارند نگاه می کنند.
  3. فقدان تماس چشمی یا تماس چشمی زودگذر: تا سه ماهگی، کودکان سالم تماس چشمی مداوم را به عنوان وسیله ای برای ارتباط اجتماعی و تعامل انتخاب می کنند
  4. عدم پاسخگویی به نام: در ۱۲ ماهگی، کودکان سالم به فردی که نام آن ها یا نام مستعاری را که اغلب می شنوند صدا می کند نگاه می کنند یا به سمت آن ها بر می گردند.

این پنج رفتار معمولاً در کودکانی که ممکن است مبتلا به اختلال طیف اوتیستیک وجود ندارد. اگر نگران هستید، بدون توجه به سن کودکتان با پزشک اطفال تماس بگیرید و علائم کودک خود را برای آن ها بیان کنید.

دیگر علائم کودک اوتیسمی عبارتند از:

  • تاخیر در یادگیری رشدی
  • حساسیت بیش از حد یا کمتر به نور، صدا، لمس یا مزه
  • مشکل در برقراری ارتباط
  • حرکات و رفتارهای تکراری
  • دشواری در موقعیت های اجتماعی
  • دلبستگی به علایق غیرعادی
  • مشکلات خواب

در اختلال طیف اوتیسم، شروع برخورد با پرخاشگری و عصبانیت در سنین رشد کودک بسیار مهم است. با رشد کودک، مقابله با پرخاشگری دشوارتر می شود و به رفتاری تکراری تبدیل می شود و احتمال آسیب جسمی کودک قوی تر می شود.

این وضعیت نشان می دهد که توجه به تشخیص و درمان زودهنگام طیف اوتیسم چقدر اهمیت دارد.

جلوگیری از کوبیدن سر کودک

اگر کوبیدن سر کودک را دیده‌اید، احتمالاً می‌خواهید از این رفتار جلوگیری کنید. در اینجا چند راه وجود دارد که می توانید به جلوگیری از عادت سرکوب کردن کمک کنید:

  1. وقتی متوجه کوبیدن سر شدید، سعی کنید یک عامل حواس پرتی را معرفی کنید.
  2. می توانید با حفظ آرامش و انتقال کودک به ناحیه دیگری که دسترسی به سطح سخت وجود ندارد، از شدت ضربات سر کودک بکاهید.
  3. اگر کوبیدن سر کودک بخشی از کج خلقی و عصبانیت است، با آرامش حواس کودک خود را منحرف کنید.

آیا کوبیدن سر کودک اوتیسم باعث ضربه مغزی می شود؟

برای والدین کودکان مبتلا به اوتیسم، آسیب مغزی یک نگرانی رایج است. کودکان زیر سه سال به ندرت با کوبیدن سر کودک خود آسیب طولانی مدت ایجاد می کنند.

سر این کودکان برای مقابله با ضربه ناشی از افتادن طراحی شده است، و ضربه سر به ندرت بیشتر از یک تصادف می باشد. با این حال، با بزرگتر شدن کودکان، آن ها در معرض خطر بیشتری برای ایجاد آسیب پایدار هستند.

 

چه زمانی باید نگران ضربه زدن نوزادم به سرش باشم؟

اگر کودک شما سالم است و فقط در طول شب یا چرت زدن سر خود را به جایی می کوبد، جای نگرانی نیست.

کودکان معمولاً این کارها را انجام می دهند تا به خواب بروند. کوبیدن سر کودک و تکان دادن بدن تنها در صورتی یک اختلال محسوب می شود که به طور قابل توجهی با خواب تداخل داشته باشد یا منجر به آسیب بدنی  شود.

جلوگیری از کوبیدن سر کودک

همان طور که گفته شد کودکان برای اجتناب یا فرار از برخورد ناخوشایند اجتماعی دست به رفتار آسیب‌رسان (کوبیدن سر کودک) به می‌زنند. ممکن است کودک قبل از ملاقات با شخص خاصی یا در طول یک فعالیت خاص شروع به آسیب زدن به خود کند.

در هر صورت، هدف این نوع رفتار اجتناب از چیزی یا کسی است. به عنوان مثال، درمانگر ممکن است از کودک بخواهد کاری انجام دهد (مثلاً، منطقه بازی را ترک کند). اگر او مایل نباشد، ممکن است رفتار آسیب‌رسانی به خود داشته باشد. نتیجه این است که درخواست اولیه رد می شود، در این شرایط مشاور باید بسیار حرفه ای باشد زیرا اگر حرف خود را کنار بگذارد کودک یاد می گیرد که با این کار می تواند به هدف خود برسد.

در مواردی که کودک نمی فهمد چه چیزی از او پرسیده می شود، ممکن است یک مشکل جسمی (به عنوان مثال سردرد، مشکل شنوایی یا بیماری معده) وجود داشته باشد یا کودک ممکن است درگیر اختلالات جسمی مانند مشکلات شنوایی باشد. در این صورت، مهم است که کودک توسط پزشک ارزیابی شود و مشکلات، بیماری ها و اختلالات جانبی نیز شناسایی شوند.

یک راه حل کاربردی برای کوبیدن سر کودک این است که به او مهارت های ارتباطی کاربردی مانند زبان اشاره یا استفاده از تخته ارتباطی را آموزش دهید. این بدان معناست که والدین، مراقبان، درمانگران و پزشکان هنگام تعامل با کودک از سیستم ارتباطی یکسانی استفاده می کنند. همچنین مهم است که کودک هر کجا که می رود به این سیستم ارتباطی دسترسی داشته باشد.

منبع : آیا کوبیدن سر کودک نشانه اوتیسم است؟

دلائل اساسی دروغ گویی در کودکان + ۱۰ نشانه دروغگویی کودکان

دروغ گویی در کودکان تقریبا امری عادی می باشد که با کمک والدین کودکان می توانند از آن عبور کنند. مطمئن باشید جایی، زمانی با دروغ گویی در کودکان مواجه خواهید شد.

هنگام رشد می توانید انتظار داشته باشید که دروغ های پیچیده تر و بزرگتری را نسبت به دوران کودکی اش بگوید. دروغ های وی لزوما به دلیل شیطنت یا بدجنسی نیستند.

در این سن دلایل رشدی و هیجانی زیادی برای دروغ گویی در کودکان وجود دارند مانند نیاز به احساس مهم بودن یا تمایل به چشم پوشی از احساسات دیگران. خبر خوب این است که کودک دبستانی تفاوت بین خوب و بد را می داند و نمی‌خواهد با دروغگویی کسی را آزار بدهد.

علت دروغگویی کودکان ابتدایی

ابتدا نیاز دارید بدانید که با چه موضوعی رو به رو هستید قبل از آنکه به کودک خود یاد بدهید که چرا باید دروغگویی را قطع کند. باید کشف کنید که چرا حقیقت را در نظر نمی‌گیرد. اینجا در این مقاله انواع متداول دلایل دروغگویی کودکان دبستانی را آورده ایم، بنابراین با ما همراه باشید:

۱.افسانه بافی

در کنار مشاهده بلوغ و پختگی کودکتان متوجه خواهید شد که کودک دبستانی شما هنوز هم در حال ابداع داستان‌هایی با جزئیات بسیار است. زمانی که به شما داستانی می گوید در مورد یک اسب پرنده که در وسط حیاط مدرسه دیده و سوار آن شده؛ این ممکن است بخاطر این باشد که هنوز قادر نیست به طور کامل تفاوت بین واقعیت و تخیل را تشخیص دهد، و یا سعی دارد که توجه شما را جلب کند.

اگر فرزند شما تمایل به بزرگ نمایی دارد گاهی اوقات داستان ها را به قدری تغییر می‌دهد که ممکن است کاملاً غیر واقعی باشند، در این حالت احتمالا کودک فاقد اعتماد به نفس بوده و ممکن است احساس نیاز به بالا بردن خود داشته باشد. هم چنین ممکن است فشاری احساس می‌کند برای خوب بودن در چیزی، یا فکر می‌کند که باید خودش را ثابت کند تا توسط شخصی و یا گروهی از افراد خاص مورد توجه و پذیرش قرار بگیرد.

فارغ از اینکه چه دلیلی پشت افسانه بافی کودک شماست، مهم است که کودک در حال رشد خود را مورد تمسخر قرار ندهید؛ که در این صورت اعتماد به نفس وی بیشتر سقوط خواهد کرد. نشان دهید هر آنچه که هست را شما ستایش می کنید و ویژگی های مثبت وی را مورد قدردانی و پاداش قرار دهید.

اگر می توانید موضوع صحبت را عوض کنید؛ برای مثال در مورد چیز دیگری غیر از موضوع دروغ صحبت کنید و یا به آرامی به کودک خود بگویید که شما می‌دانید آنچه که او گفته است واقعیت ندارد و شما او را دوست دارید حتی اگر سوار اسب پرنده نشده باشد.

اگر به فرد دیگری در حضور شما دروغ گفت به او در جلوی جمع تذکر ندهید. به جای آن تا زمانی که با کودک تنها شوید صبر کنید، سپس به آرامی به وی توضیح دهید که شما می‌دانید در حال افسانه بافی است، و اینکه انجام یه همچین کاری عواقب بدی را در پی خواهد داشت.

برای اینکه بهتر متوجه شود از برخی داستان ها و قصه های کودکانه استفاده کنید; معروف ترین آنها چوپان دروغگو است که با دروغ گفتن گوسفندانش از دست داد و مردم روستا دیگر به وی اعتماد نداشتند، یا قصه خرگوش کوچولویی که با دروغ گفتن دوستای صمیمی خود را از دست داد.

به احتمال زیاد در طول زمان و در سن ۹ سالگی کودک شما این افسانه بافی ها را کنار می‌گذارد درست زمانی که دیگر تفاوت بین واقعیت و خیال برای بسیاری از بچه‌ها شفاف‌تر شده است.

۲. دروغ گویی در کودکان برای پوشاندن حقیقت

زمانی که کودک شما انکار می کند و به دروغ می‌گوید که زیاد کردن شعله گاز که منجر به سوختن غذا شده کار او نبوده، در واقع می‌داند که کار غلطی انجام داده و سعی در پوشاندن آن دارد. هدف وی اینست که از تنبیه و نتایج ناخوشایند دوری کند.

کودکان این روش را در سنین پایین می آموزند و با رشد خود آن را تکمیل می کنند. دروغ هایی که برای فرار از تنبیه و انضباط گفته می‌شوند شما را در موقعیت سختی قرار می دهند. اگر کودک را به دلیل کار اشتباهی که انجام داده تنبیه کنید ممکن است تصمیم بگیرد که دروغ گویی برایش بهتر است.

اگر کاری انجام ندهید نیز رفتارش تغییر نخواهد کرد و دروغ گویی در کودکان ادامه خواهد یافت. اگر کودک خود را هم به خاطر دروغ و به هم به دلیل کار اشتباه اصلی تنبیه کنید مسئله پیچیده تر می شود. روش درست این است که بین سهل گیر بودن و مجازات گر بودن یک تعادل ایجاد کنید.

بر اساس یک پژوهش والدینی که بیشتر  از بقیه از اصول اخلاقی استفاده می کننند؛ فرار از واقعیت و دروغگویی کم تری در فرزندان خود مشاهده می کنند. در حالیکه والدینی که فرزندان خود را به دلیل دروغ گویی تنبیه می‌کردند در واقع آن ها را به نوعی تشویق دروغ گویی در کودکان می‌کردند.

زمانی که کودک شما سعی دارد با دروغگویی مخفی کاری کند تلاش کنید قدم های زیر را دنبال کنید:

  • آرامش خود را حفظ کنید، به جای آن از این فرصت استفاده کنید که صداقت را به وی آموزش دهید
  • بررسی کنید که چرا وی مخفی کاری می کند. برای مثال از کودک پرسید که چرا زیر گاز را زیاد کرده، وی تایید می کند ترس از این داشته مبادا شما را ناراحت کرده و یا به خاطر سوختن غذا مورد سرزنش قرار گیرد.
  • توضیح دهید که چرا دروغ گویی اشتباه است به این موضوع اشاره کنید که نباید به گاز دست میزد و باید از بقیه کمک می‌گرفت. به او بگویید به هر حال اشتباهی رخ داده و قابل بخشش است. اما از سوی دیگر دروغگویی پذیرفتنی نیست، روی انگیزه‌های پشت دروغگویی تمرکز کنید تا خود دروغ. بیشتر از این که مدام روی دروغگویی تاکید کنید به او بگویید که شما ناراحتید چون مسئولیت کاری که انجام داده را نمی پذیرد.
  • در مورد پیامدهای قابل قبول و غیر خوشونت آمیز تصمیم بگیرید بیشتر از تنبیه کودک خود به راه‌هایی فکر کنید که بتواند اشتباهات خود را جبران کند.
  • به او بگویید که به هر صورت او را دوست دارید. خوب است که کودک شما نسبت به رفتارش هوشیار شود، و نسبت به رفتار بدش کمی احساس پشیمانی کند. اما به هر صورت حواستان باشد که موجب نشوید هر بار که اشتباه می کند اعتماد به نفسش را از دست بدهد.
۳. دروغ گویی در کودکان به دلیل تنبلی

گاهی دروغ گویی در کودکان به این دلیل رخ می دهد که کودک سعی دارد چیزی به شما بگوید که با کمترین مقاومت از جانب شما روبرو شود. برای مثال:

“امروز هیچ تکلیفی برای نوشتن ندارم”

“بله مادر من مسواک زده ام”

چنین دروغ گویی در کودکان در ابتدا ممکن است خیلی بی خطر به نظر بیایند اما منطقی است که نگذاریم آن ها برای کودک عادت شوند،با ادامه این رفتارها کودک تصور کند راستگویی اهمیتی ندارد و دروغ گویی در کودکان تشدید می شود.

هنگامی که در می یابید کودک شما در حال پنهان کردن حقیقت است با یادآوری اهمیت راستگویی و همچنین ضرورت پیشگیری از دروغ گفتن به او نشان دهید که این کار درست نیست.

گیلیان مکنامی یک روانشناس تربیتی در انستیتوی اریکسون در شیکاگو می‌گوید مهم است که با نشانه گرفتن رفتاری که کودک سعی دارد از آن فرار کند می توان دروغ گویی در کودکان را کاهش داد.

برای مثال، به او بگویید که مجبور است تکالیف تمام شده ی خود را هر روز بعد از ظهر به شما نشان دهد. اگر در مورد بهداشت دهان خود سهل انگاری می کند شاید یک چک کردن روزانه دندان که برای با انگیزه کردن وی موثر باشد روش مناسبی است.

اگر به دیدن یک برنامه تلویزیونی اصرار دارد به او پیشنهاد دهید به جای پنهان کردن، از شما اجازه بگیرد و یا ساعات مشاهده ی تلویزیون را محدود کنید.

۴. دروغ مصلحتی

دروغ مصلحتی دروغ کوچکی است که افراد در اجتماع استفاده می کنند، برای حفظ آبرو و یا جلوگیری از خدشه دار کردن احساسات دیگران. در سن شش سالگی، فرزند شما از روی خلوص از کفش‌های همکلاسی خود تعریف می کند. البته که مهم است که کودک شما همدلی را بیاموزد و از خدشه دار کردن احساسات دیگران جلوگیری کند.

اما حواستان باشد کودک شما تفاوت بین تعارفات غیر حقیقی با نیت اخلاقی و دروغ هایی که به دیگری آسیب می زند را بداند. برای مثال زمانی که هدیه ای را دریافت می کند بگوید “متشکرم من عاشق این هستم” یا به مادربزرگش بگوید “موهایت خیلی خوشگل شده اند”.

در دختران این مسئله ی دروغ مصلحتی و تعریف های احساسی اهمیت بیشتری پیدا می کند. دختران اغلب این پیام را دریافت می کنند که دلپذیر بودن در اجتماع یک برتری می باشد حتی اگر در مورد احساسات خود صادق نباشند.

در تلاش برای دوست داشتنی بودن، دختر شما ممکن است احساسات قوی خود را سرکوب کند و آن ها را با سکوت و شبکه ای از دروغ های زیبا جایگزین کند. به منظور رشد عزت نفس و استحکام هیجانی در دخترتان او باید بیاموزد که به پاسخ‌های خود ارزش دهد و آن ها را بدون خود سانسوری بیان کند.

حواستان باشد که او می داند هیجان ها و ترجیحاتش لزوما درست نیستند اما ویژگی هایی هستند که سلیقه ی وی را از بقیه متمایز می ‌کنند. به او کمک کنید راه هایی را برای بیان آنچه واقعاً احساس می‌کند، فکر می کند و می خواهد را بیابد، در حالیکه احساسات دیگران را نیز در نظر داشته باشد.

۵. دروغ گویی در کودکان برای درخواست کمک

ممکن است فرزند شما دروغ بگوید به این دلیل که در مدرسه یا در زندگی اجتماعی دچار مشکل شده و برای مقابله با فشار، نیازمند کمک دیگران است، یا ممکن است ترس از این داشته باشد که شما را با رفتارش ناامید کند.

اگر متوجه شدید که کودک با یکی از این دلایل سعی در فریفتن شما دارد با او همدلی کنید و تشویق کنید که در مورد تشویش خود با شما گفت و گو کند.

برای کاهش دروغ گویی در کودکان شما می توانید انتظارات خود را پایین بیاورید؛ بدین ترتیب او می تواند در گام های کوچکتر و قابل مدیریت تری به موفقیت برسد که در این صورت اعتماد به نفس وی بیشتر می شود. برای مثال به جای اینکه برای کسب نمره بالا در تمام دروس فشار بیاورید یک درسش را انتخاب کنید (مثلا ریاضی) و ابتدا روی آن کار کنید.

به او اطمینان دهید که او را به هر صورت دوست دارید فارغ از اینکه چه هست و چه کاری انجام می دهد. اگر دروغگویی در کودک در حال شدید شدن است بهتر است که روش دیگری را در پیش بگیرید. در این حالت یک مشاور کودک و یک خانواده درمانگر می‌تواند کمک‌کننده باشد تا ریشه مشکل را بیابید.

علائم و نشانه های دروغگویی در کودکان

تغییر موضوع مکالمه

اگر کودک شما سعی می کند توجه شما را منحرف کند تا از بحث دوری کند، احتمالا از آن موضوع وحشت دارد یا ممکن است در آن مورد دروغ گفته باشد.

از تماس چشمی اجتناب می کند

معمولاً دروغ گویی در کودکان باعث می شود که از تماس چشمی با شما اجتناب کنند. با این حال، ممکن است در مورد کودکان بسیار کوچک اینطور نباشد، زیرا آن ها در تمایز واقعیت از داستان مشکل دارند.

تکان خوردن

اگر کودک در حین صحبت با شما مدام وزن خود را از یک پا به پای دیگر منتقل می کند، می تواند نشانه دروغ گویی در کودکان و عدم تمایل آن ها به بیان حقیقت باشد.

بی قراری از علائم و نشانه های دروغگویی در کودکان

پلک زدن بیش از حد یا اصلاً پلک نزدن، واکنش های دفاعی مانند حرکات زیاد دست، لمس صورت یا بینی، خاراندن گوش، همگی از نشانه های دروغگویی هستند.

توضیح زیادی

وقتی فرزندتان بیش از حد معمول در مورد چیزی به شما اطلاعات در مورد جزئیات می دهد، مراقب باشید!

تأخیر در پاسخگویی

تکرار سؤال قبل از پاسخ دادن یا تأخیر در پاسخ می‌تواند به معنا دروغ گویی در کودکان باشد و نشان دهد که کودک برای رسیدن به یک پاسخ مناسب زمان بخرد، که ممکن است نشانه دروغ باشد. به عنوان مثال، اگر بپرسید “امروز کلاس ریاضی خود را زودتر ترک کردی؟” و او می گوید: “مامان، می دانم که بد است کلاس را ترک کنم.”

متناقض است

وقتی داستان کودک متناقض به نظر می رسد احتمالاً فرصت تکرار دروغی که به ذهنش رسیده را نداشته است. این داستان به مرور همان طور به شکل اول بدون هیچ تغییری بیان شود نیز کمی احتمال دروغ گویی در کودکان وجود دارد.

تغییر صدا نشانه دروغ گویی در کودکان

گاهی اوقات، صحبت صدای آهسته یا بلند ممکن است نشان دهنده دروغ گویی در کودکان باشد. دروغ گفتن می تواند سطح اضطراب او را افزایش دهد، که می تواند منجر به تغییرات در زیر و بم صدای او شود.

همچنین، هنگام دروغ گفتن، سرعت گفتار شروع به تغییر می کند. بنابراین، کودک شما ممکن است سریعتر از حد معمول صحبت کرده یا مکرراً مکث کند.

برخورد با دروغگویی کودک ۲ تا ۳ ساله

همان طور که گفته شد کودکان نوپا قادر به تمایز خیال از واقعیت نیستند. بنابراین، وقتی کودک نوپایتان داستانی غیرمحتمل برای شما تعریف می کند، به آرامی پاسخ دهید و به جای متهم کردن او به دروغگویی، با جریان داستان او پیش بروید.

برای کودکان ۳ تا ۵ ساله | دروغ گفتن کودک ۵ ساله

وقتی کودک پیش دبستانی به شما دروغ می گوید، احتمالا دلیلی دارد. اما از آنجایی که از دروغ گفتن ناراحت هستید، ممکن است کنترل احساسات خود را از دست بدهید و واکنش تند نشان دهید.

تنبیه یا سخنان تند باعث از بین رفتن دروغ نمی شود. در عوض، هنگامی که متوجه شدید که ناراحت هستید و چند نفس عمیق بکشید تا خود را آرام کنید سپس با همدلی به فرزندتان پاسخ دهید.

به فرزندتان برچسب دروغگو نزنید حتی اگر به شما دروغ می گوید. برچسب ها عزت نفس کودک را از بین می برند. به جای آن با دروغ در چارچوب آن برخورد کنید. در مرحله بعد، به او کمک کنید در مورد آنچه واقعاً اتفاق افتاده با شما صحبت کند. سپس می توانید به او کمک کنید تا احساساتش را مرتب کند.

وقتی فرزندتان داستانی تخیلی تعریف کرده و سعی می‌کند آن را به عنوان یک حادثه واقعی نشان دهد، از تخیل شگفت‌انگیز او قدردانی کنید. سپس او را به سمت درک این موضوع راهنمایی کنید که چگونه چنین داستان هایی می تواند باعث سوء تفاهم شود.

دروغ گویی در کودکان ۶ تا ۱۲ سال | دروغگویی کودک ۸ ساله

وقتی کشف کنید که فرزند شما دروغ می گوید، طبیعی است که احساس عصبانیت کنید.
در این لحظه به جای نشان دادن عصبانیت خود یک قدم به عقب برگردید و صبر کنید تا احساسات شما جای خود را به منطق بدهند.

این به شما کمک می کند تا زمانی که به داستان کودک خود گوش می دهید و با احساسات او ارتباط برقرار می کنید، موضع خنثی داشته باشید.

این رویکرد فرزند شما را تشویق می کند تا حقیقت را به شما بگوید. قبل از اینکه هر دوی شما شروع به حل مسئله  کنید که چه چیزی باعث شده او به شما دروغ بگوید، از صداقت فرزندتان قدردانی کنید.
هر چه فرزندتان بیشتر اعتماد کند که شما به جای تنبیه او به خاطر اشتباهی که انجام داده است حمایت و راهنمایی می کنید، کمتر به شما دروغ می گوید.

الگوی خوبی باشید.

وقتی شما به کسی از طریق تلفن به دروغ می گویید که همسرتان در خانه نیست در حالی که او واقعاً در کنار شما است، به فرزندتان نشان می دهید که دروغ گفتن بد نیست و ناخواسته باعث دروغ گویی در کودکان خود می شوید.

وقتی فرزندتان کار اشتباهی انجام می دهد و شما عصبانی هستید، زمانی را برای آرام شدن اختصاص دهید و سپس به موقعیت نزدیک شوید.

همیشه به او اجازه دهید احساس کند که شما او را بدون توجه به هر چیزی دوست دارید. این به او اعتماد به نفس می دهد که با هر چیزی به سراغ شما بیاید و باعث کاهش دروغ گویی در کودکان می شود.

منبع : دلائل اساسی دروغ گویی در کودکان + ۱۰ نشانه دروغگویی کودکان

۱۱ راه سازگاری کودک با مدرسه | با بچه ای که به مدرسه نمیرود چه باید کرد

سازگاری کودک با مدرسه دشوار می باشد، آیا فرزندتان در مدرسه گریه می کند؟ در این شرایط باید یاد بگیرید چگونه با اضطراب جدایی کنار بیایید و کاری کنید که صبح ها راحت تر فرزند خود را در مدرسه رها کنید.

چرا کودک من هنگام رفتن به مدرسه گریه می کند؟

بیشتر بچه ها وقتی به مدرسه برده می شوند به خاطر اضطراب جدایی گریه می کنند، فکر دور شدن از والدینشان باعث گریه آن ها می شود.

مدرسه رفتن بچه‌ها به زور و با دعوا هیچ فایده‌ای ندارد، زیرا این بدان معناست که چیزی برای نگرانی وجود دارد که باعث می‌شود کودک بیشتر بترسد و شروع به گریه کند و سازگاری کودک با مدرسه برای والدین سخت تر شود.

علائم ترس از مدرسه

علائم زیادی وجود دارد که نشان می دهد که سازگاری کودک با مدرسه کم است یا ترس از جدایی را تجربه می کند در این شرایط توصیه می شود که والدین به علائم توجه کنند و در صورت تشدید آن از مشاور کمک بگیرند.

نشانه های زیر علائم عدم سازگاری کودک با مدرسه می باشد:

  • گریه، عصبانیت، فریاد زدن یا جیغ کشیدن
  • خود را در اتاق خود پنهان کردن یا درب اتاق را بستن
  • امتناع از حرکت به سمت مدرسه
  • التماس برای نرفتن به مدرسه، گریه، افتادن روی زمین
  • قبل از مدرسه از درد، درد و بیماری شکایت می کند و اگر اجازه دهید در خانه بماند ناگهان بهتر می شود.
  • سطح بالایی از اضطراب را هنگام رفتن به مدرسه نشان می دهد
  • مشکل خواب دارد و اغلب کابوس می بیند.

علل اضطراب جدایی

اضطراب جدایی، ترس و عدم سازگاری کودک با مدرسه دلایل زیادی می تواند داشته باشد که به مدرسه یا محیط خانه و خانواده مربوط می شود، این علل ها شامل موارد زیر می باشند، به یاد داشته باشید که آشنایی با این علت ها سبب سازگاری کودک با مدرسه می شود:

  • رویدادهای نگران کننده در خانه یا مدرسه
  • تعارض در خانواده یا با دوستان در مدرسه
  •  تغییر مدرسه می تواند برای بسیاری از کودکان استرس شدیدی داشته و باعث عدم سازگاری کودک با مدرسه شود.
  • مشکلات با معلم
  • نتایج ضعیف مدرسه
  • انتظار بالای والدین

کمک به سازگاری کودک با مدرسه

۱. در مورد احساسات فرزندتان در خانه بحث کنید

گاهی اوقات موثرترین راه برای جلوگیری از گریه و سازگاری کودک با مدرسه بروز احساسات به نوع دیگر و روش دیگری می باشد.

پس از آرام شدن همه چیز با کودک خود در مورد احساسات او در آن روز صحبت کنید. از کلمات برای توصیف احساسات او استفاده کنید ولی در به کار بردن کلمات دقت داشته باشید.

به او اجازه دهید احساسات خود را بیان کند و به آن ها کمک کنید تا بتواند احساساتی مانند ترس، عصبانیت، آسیب دیدگی و نگرانی را بهتر نشان دهد. به او یادآوری کنید که اشکالی ندارد که دلتنگ شما باشد و به او بگویید که شما هم دلتنگش هستید و هر روز مشتاق هستید تا از مدرسه به خانه بیاید و او را ببینید.

به تمام حرف هایی که می زند گوش دهید و در هر جمله او به دنبال دلیلی نگردید که چرا او نباید چنین احساسی داشته باشد. به او فضایی بدهید تا بدون ترس دیدگاه متفاوت خود را بیان کند. سعی کنید در تمام مدتی که صحبت می کند سکوت کنید و به او گوش دهید.

پس از این که صحبت های او تمام شد درباره احساسات مثبتی که ممکن است در طول روز مدرسه داشته است صحبت کنید.

بحث‌هایی مانند این به کودک کمک می کند تا احساسات خود را شناسایی کند. این به او کمک می کند نه تنها بفهمد که عادی می باشد، بلکه شروع به استفاده از کلمات برای به اشتراک گذاشتن احساس خود کند.

۲. در مورد مدرسه به صورت مثبت صحبت کنید

ممکن است ناخواسته متوجه شوید که در مورد مدرسه به طرز بدی صحبت می کنید، این صحبت های منفی و غیر منطقی باعث ترس و عدم سازگاری کودک با مدرسه می شود که عواقب بدی را به دنبال دارد.

اینکار ترس و فرضیات او را تأیید می کند که مدرسه جایی است که نباید در آن حضور پیدا کرد. چند روش متداول که ممکن است مدرسه را چیزی منفی و ترسناک نشان دهید شامل موارد زیر می باشد:

  • صحبت های وحشتناک: « چقدر خوب فردا تعطیله و دیگه مدرسه ای در کار نیست»
  • تهدیدهای توخالی « اگه گریه کنی تمام اسباب بازی هایت را ازت می گیرم»
  • رشوه: «اگر بری مدرسه، موقع برگشت برات بستنی می خرم»

به طور خلاصه، از تبدیل مدرسه به موضوعی برای بحث و جدل بپرهیزید. در عوض، آن را مثبت نگه دارید.

توضیح دهید که مدرسه چیزی است که همه ما تجربه کرده‌ایم، یا فعالیت‌های سرگرم‌ کننده‌ای را که او در آنجا انجام می‌دهد برجسته کنید. به عنوان مثال، بازی، فوتبال، ورزش، کتاب خواندن و موارد دیگر

فقط نپرسید “مدرسه چطور بود؟” در عوض، سؤالات طولانی بپرسید، تا نظرات او را بشنوید و سعی کنید نکات مثبت نظر او را برجسته کنید.

۳. یک وسیله خاص به فرزندتان بدهید

یکی از راه‌های آسان‌تر کردن سازگاری کودک با مدرسه این است که به فرزندتان یک وسیله خاص بدهید که او می‌تواند در طول مدرسه نگه دارد.

شاید این دستبند مورد علاقه او باشد، دستبندی که وقتی احساس ترس یا عصبی می کند می تواند با او بازی کند یا به آن نگاه کند، یا شاید این حیوان عروسکی دوست داشتنی یا کوچک او باشد که با خیال راحت در کوله پشتی اش گذاشته شده است، حتی می تواند یک یادداشت خاص از شما باشد که او می تواند در جیب خود نگه دارد.

داشتن یک آیتم خاص، چه در نزدیکی یا در جیب او، به آرامش او هنگام آشنا شدن با موقعیت های جدید کمک می کند.

نکته: یکی از وسایل خود را به او بدهید. از یک گیره مو گرفته تا یک ساعت قدیمی، به او اجازه دهید این وسیله را در طول مدرسه داشته باشد سپس به او بگویید که آن را هنگام تعطیلی خواهید دید. این نه تنها بخشید از شما را به او می‌دهد، بلکه به او اطمینان می‌دهد که بعداً دوباره شما را خواهد دید.

۴. زودتر از بچه های دیگر او را حاضر کنید

تصور کنید به یک مهمانی می‌رسید و همه از قبل آنجا هستند. اگر مهمانی شامل دوستان و خانواده باشد، ممکن است نگران نشوید. اما اگر کسی را نمی‌شناسید چطور؟ احتمالاً احساس می کنید که خسته، عصبی و آماده رفتن به خانه هستید.

همین امر در مورد فرزند شما نیز صادق است.

با آوردن کودک به مدرسه حتی چند دقیقه زودتر به او اجازه دهید تا مدتی قبل از شروع هرج و مرج در آنجا مستقر شود با اینکار به سازگاری کودک با مدرسه کمک می کنید. او همچنین قبل از آمدن بچه ها می تواند راحت تر با معلم خود ارتباط برقرار کند.

اگر احساس می‌کنید فرزندتان در شلوغی مدرسه غرق شده است، سعی کنید چند دقیقه زودتر او را پیاده کنید.

نکته: بهتر است، همه چیز را از شب قبل آماده کنید تا از عجله در آخرین لحظه جلوگیری شود. وسایلی مانند ناهار و کیف کار خود را ببندید و لباس ها را از قبل آماده کنید.

۵. فرزندتان را راهنمایی کنید

هیچ چیز نمی تواند به اندازه ایستادن در وسط یک اتاق بدون هیچ ایده ای برای انجام کار بعدی احساس ناخوشایندی داشته باشد. اگر فرزند شما با برنامه مدرسه آشنا نباشد، ممکن است احساس اضطراب بیشتری داشته باشد.

در چند روز اول، او را به سمت فعالیتی که می تواند انجام دهد راهنمایی کنید، به خصوص فعالیتی که از آن لذت می برد، مانند پازل یا ساختمان سازی.

با راهنمایی او به سمت یک کار مورد علاقه، می توانید به او کمک کنید به جای تمرکز بر روی خروج شما روی فعالیت تمرکز کند.

او همچنین می تواند در مورد روز و فعالیت هایی که پیش رو دارد هیجان زده یا کنجکاو شود. او به جای نگرانی در مورد جدا بودن از شما منتظر است که زودتر زمان مدرسه رسیده و از شما جدا شود.

نکته: از معلمش بپرسید که چه فعالیتی را در چند روز گذشته بیشتر دوست داشته است. به این ترتیب، نه تنها می‌توانید او را به سمت آن فعالیت راهنمایی کنید، بلکه می‌توانید در هنگام خروج از خانه او را در مورد آن هیجان زده کنید.

۶. بدون خداحافظی او را ترک نکنید

ترک بدون خداحافظی وسوسه انگیز است. به هر حال، او به اندازه کافی حواسش پرت به نظر می رسد، شاید حتی از فعالیت خود لذت می برد بنابراین چرا او را ناراحت کنید؟

با این کار او به جای تمرکز بر فعالیت یا استقرار در آن، به اطراف نگاه می کند و تعجب می کند که کجا رفتید. او ممکن است بقیه روز را با نگرانی در مورد اینکه کجا رفته اید و چرا خداحافظی نکرده اید سپری کند و همین کار کوچک باعث کاهش سازگاری کودک با مدرسه شود بنابراین حتما پیش از رفتن با او خداحافظی کنید.

در صورت عدم خداحافظی صبح روز بعد، او نگران خواهد بود که آیا شما دوباره بدون اینکه دوباره به او بگویید آنجا را ترک کنید یا نه، و در آینده عدم سازگاری کودک با مدرسه افزایش خواهد یافت. فقط اینکه او گریه نمی کند، به این معنی نیست که او در طول روز آسیب، ترس و عصبانیت را تجربه نخواهد کرد.

۷. خداحافظی را مختصر نگه دارید | درمان بیماری جدایی در مدرسه

وقتی فرزندتان در مدرسه گریه می کند اولین واکنش شما چیست؟ به احتمال زیاد سریع پیش او می روید و او را در آغوش می گیرید.

هیچ کس بهتر از شما نمی تواند او را تسلی دهد، اما در این مورد، اجازه دهید معلمان این نقش را بر عهده بگیرند.

و همچنین خداحافظی را کوتاه نگه دارید. سپس توضیح دهید که زمان رفتن شما فرا رسیده است. وقتی شروع به گریه کرد، به او یادآوری کنید که خوب می شود و در کنار دوستانش است.

سپس، بخش مهم اینجاست، نترسید. برای در آغوش گرفتن دوباره برنگردید یا کنار در معطل نشوید. در کنار او گریه نکنید، بدترین کار این است که گریه کنید زیرا ترس کودک چند برابر می شود و دیدن ناراحتی شما او را بیشتر نگران می کند. او باید بداند که شما از ماندن او در مدرسه مطمئن هستید.

نکته: مراقب حالات چهره و زبان بدن خود باشید. اگر صورت شما چیز دیگری بگوید، احساس اطمینان نمی کند. لبخندی واقعی بدهید و آرام باشید، او بیشتر از هر کلمه ای که می گویید صورت و زبان بدن شما را می فهمد.

۸. از معلمان بپرسید که روز چگونه گذشت

احساس گناه عادی است، به خصوص زمانی که آخرین چیزی که دیدید فرزندتان در حال گریه بود.

حقیقت این است که او احتمالا تمام روز گریه نکرده است. در واقع، او احتمالا چند دقیقه بعد از رفتن شما از گریه دست کشیده است.

در زمان ملاقات او، از معلم بپرسید که بقیه روز چگونه گذشت و فرزندتان چگونه با آن کنار آمد. اگر واقعاً نگران هستید، پس از رسیدن به محل کار، با کادر مدرسه تماس بگیرید تا ببینید چه مدت طول کشید تا سرانجام او آرام شد و بقیه روز او چگونه گذشته است.

ممکن است متوجه شوید که او در نهایت از بقیه روز خود لذت می برد، یا با دیگران خوب بازی می کرد.

نکته: از معلم بپرسید که در نهایت چه چیزی به کودک شما کمک کرد تا آرام شود و ببینید آیا او می تواند آن را در چند روز آینده تکرار کند یا خیر.

۹. به یاد داشته باشید که اینهم خواهد گذشت

به خوتان یادآوری کنید که این دوره طبیعی است و همه آن را طی می کنند.

شما پدر و مادر آن ها هستید و دلبستگی سالم به والدین معمولاً دلیل گریه فرزند شما در مدرسه است و باعث عدم سازگاری کودک با مدرسه می شود. احساس نکنید که کار خوبی انجام ندادید زیرا او گریه کرد در حالی که دوستانش ساکت بودند. در عوض، از ارتباط قوی والدین و فرزندی که ایجاد کرده اید لذت ببرید.

زمان باعث می شود این روزهای سخت بگذرد و فرزند شما نیز به مرور به این روند جدید عادت می کند.

 

۱۰. برنامه های ترسناک را به حداقل برسانید.

اگر برنامه‌هایی که تماشا می‌کنید ترسناک نباشند، احتمال ترس و عدم سازگاری کودک با مدرسه کمتر می شود. سعی کنید محیط خانه را مکانی شاد و پر از ارامش نگه دارید تا کودکتان اضطراب کم تری را تجربه کند.

۱۱.در مورد احساسات فرزندتان در خانه بحث کنید

گاهی اوقات موثرترین راه برای جلوگیری از گریه زمانی است که به خانه می رسند در آن هنگام می  توانید به آرامی با آن ها صحبت کنید.

برای توصیف احساسات به او کمک کنید مانند: “وقتی امروز به مدرسه رفتی، غمگین به نظر می رسید.”

به او اجازه دهید احساساتی را که ممکن است داشته باشد بیان کند تا بتواند احساساتی مانند ترس، عصبانیت، آسیب دیدگی و نگرانی را بهتر تشخیص دهد. به او یادآوری کنید که اشکالی ندارد که دلتنگ شما باشد و بگویید که شما هم دلتنگش هستید و هر روز مشتاقانه منتظر باشید که او را از مدرسه ببرید.

برای هر جمله ای دنبال دلیلی نگردید که چرا نباید چنین احساسی داشته باشد. به او فضایی بدهید تا بدون ترس از قضاوت شدن احساسات خود را بیان کند.

در عین حال، درباره احساسات مثبتی که ممکن است در طول روز مدرسه داشته است نیز صحبت کنید تا به سازگاری کودک با مدرسه برسید. بله، رها کردن و غلبه بر ترس کار سختی بود، اما شاید فعالیت‌های جدیدی را پیدا کرده یا دوست های جدیدی پیدا کرده است که دوست دارد با آن ها بازی کند.

نتیجه 

با بحث درباره احساسات او و نشان دادن همدلی برای مبارزاتش شروع کنید. در مورد مدرسه به شیوه ای مثبت صحبت کنید و در مقابل میل به ترسناک جلوه دادن آن مقاومت کنید. به او یک وسیله خاص بدهید ،خواه مال او باشد یا مال شما، تا احساس بودن کنار شما را برای او زنده کند.

برای جلوگیری از شلوغی، زودتر از سایر بچه‌ها به آنجا برسید و او را به اولین فعالیت مورد علاقه‌اش راهنمایی کنید. بدون خداحافظی ترک نکنید، در عین حال خداحافظی را کوتاه نگه دارید. از معلم بپرسید که بقیه روز چگونه گذشت و به خود یادآوری کنید که این طبیعی است و به زودی خواهد گذشت.

با گذشت زمان، هر دوی شما با شرایط عادی جدید خود سازگار خواهید شد و دیگر نیازی نیست هر روز با مشکلات روبرو شوید.

منبع : ۱۱ راه سازگاری کودک با مدرسه | با بچه ای که به مدرسه نمیرود چه باید کرد

اختلال لالی انتخابی | درمان قطعی + تشخیص

اختلال لالی انتخابی (selective mutism) نوع خاصی از اختلال اضطراب است که مشخصه عمده ی آن ناتوانی پایدار برای صحبت کردن در موقعیت های اجتماعی (مانند مدرسه، یا در حضور هم‌بازی ها) است، این اختلال معمولاً در کودکی شروع شده و در صورت عدم درمان و توجه لازم، می تواند تا بزرگسالی نیز ادامه یابد.

لالی انتخابی با پیشرفت آموزشی یا شغلی یا ارتباط اجتماعی تداخل می یابد و برای تشخیص آن، باید این حالت ظرف یک ماه تداوم یابد و تنها به ماه اول مدرسه (زیرا در این دوره اکثر کودکان خجالت می کشند و از این رو تمایلی به صحبت کردن ندارند) اکتفا نگردد.

  •  

لالی انتخابی چیست

درصورتی که ناتوانی افراد در صحبت کردن تنها به دلیل عدم شناخت یا بلد نبودن زبان گفتاری مورد نیاز در آن موقعیت اجتماعی است نباید به عنوان لالی انتخابی تشخیص داده شود. همچنین، اگر اختلال با خجالت ارتباط بیشتری داشته باشد نباید احتمال وجود لالی انتخابی را داد.

علاوه بر این در صورت مشاهده اسکیزوفرنی یا دیگر اختلالات روان پریش رخ دهد نیز نباید به عنوان اختلال لالی انتخابی تشخیص داده شود. در عوض، با ارتباط از طریق بیان های کلامی استاندارد (گفتار درمانی)، کودکان دارای این اختلال ممکن است بتوانند با اشارات، صداکشی های همزمان، کوتاه یا تک هجایی یا با تغییر صدا ارتباط برقرار کنند.

اختلالات مرتبط با اختلال لالی انتخابی

مشخصه های مرتبط لالی انتخابی ممکن است شامل کمرویی پیش رونده، ترس از خجالت در اجتماع، گوشه گیری و عقب نشینی اجتماعی، چسبیدن به دیگران، صفات وسواسی گونه، منفی گرایی، قشقرق های وحشتناک، نشان دادن رفتار کنترل کننده یا نافرمانی به ویژه در خانه باشد.

امکان اختلال شدید در کارکرد اجتماعی و تحصیلی وجود دارد. مورد تمسخرگرفته شدن، سرزنش و مقصر شناخته شدن توسط همسالان نیز در این شرایط متداول است. اگرچه کودکان با این اختلال عموماً دارای مهارت های نرمال زبان هستند اما ممکن است گاهاً با اختلال ارتباطی (اختلال واج شناختی، اختلال زبان فراگیر، اختلال زبان بیانی دریافتی ترکیبی) یا شرایط ناشی از گذراندن دوره پزشکی عمومی ناشی از نابهنجاری ها در گفتار مرتبط شود.

اختلالات اضطرابی (بالاخص فوبیای اجتماعی)، عقب ماندگی ذهنی، معالجات بیمارستانی یا محرک های مفرط تنش زای روانشناختی ممکن است در بروز این اختلال نقش داشته باشند. کودکان مهاجری که در تسلط به زبان رسمی کشور جدید میزبان ناآشنا یا ضعیف باشند ممکن است از صحبت با غریبه ها در محیط های جدید ممانعت کنند (که این حالت به معنی لالی انتخابی نیست).

به نظر می رسد که لالی انتخابی اختلالی کمیاب باشد که در کمتر از پنج صدم کودکان حاضر در شرایط تحصیلی عمومی یافت می شود. لالی انتخابی در دختران نسبت به پسران اندکی متداول تر است و بیش تر دیده می شود.

علائم خاص لالی انتخابی

  1.  ناتوانی مداوم در صحبت کردن در موقعیت های اجتماعی خاصی که لازمه حضور در آن موقعیت صحبت کردن برخلاف دیگر موقعیت ها است (مانند کلاس درس، یا در مهمانی).
  2.  این مشکل با پیشرفت شغلی یا آموزشی یا با ارتباط اجتماعی تداخل شدیدی دارد. به عبارتی دیگر، شخص از تحصیل بازمی ماند (یا بی میل می شود) نمی توانند در راستای شغل موردنظر خود پیش روند یا در برقراری ارتباطات اجتماعی خوب با دوستان یا دوستان یا افراد مهم دیگری ضعف دارند و به طور کلی طرد می شود.
  3. طول این اختلال دست کم یک ماه می باشد (و به ماه نخست مدرسه رفتن محدود نیست).
  4.  ناتوانی در صحبت کردن به دلیل بی اطلاعی، دشواری زبان گفتاری مورد نظر در موقعیت اجتماعی نیست.
  5. اختلال ارتباطی (لکنت زبان) توصیف بهتر این اختلال نیست و منحصراً در طی دوره های اختلال رشدی فراگیر، اسکیزوفرنی یا دیگر اختلالات روان پریشی رخ نمی دهد.

نشانه ها بر اساس ویراست پنجم راهنمای تشخیصی و اماری اختلالات روانی انجمن روان شناسی آمریکا DSM-5 آورده شده اند.

راه های درمان لالی انتخابی

برنامه درمانی اختلال لالی انتخابی کودک و والدین را درگیر می کند و از راهبردهای مبتنی بر شواهد خاصی استفاده می کند تا به کودک آموزش دهد که چگونه اضطراب خود را در پیش دبستانی/مدرسه و در جمع مدیریت کند، بنابراین آن ها را قادر می سازد از برقراری ارتباط لذت ببرند و دوران کودکی کم اضطراب را تجربه کنند.

بسیاری از کودکانی که با آنها کار می کنیم مشکلات دیگری نیز دارند، مانند مسائل رفتاری در خانه، مسائل مربوط به عزت نفس، تنظیم احساسات، فوبیا، مسائل مربوط به دستشویی و خوردن، اختلال طیف اوتیسم (ASD)، مشکلات یادگیری، مشکلات گفتاری و زبانی (جدا از لالی انتخابی) و مشکلات مهارت های اجتماعی. هر یک از این مسائل را می توان به عنوان بخشی از برنامه کلی درمان، ارزیابی و هدف قرار داد.

بهترین درمان برای لالی انتخابی چیست؟

بیشترین درمان موفق برای لالی انتخابی، درمان شناختی رفتاری است. رویکردهای رفتاردرمانی، از جمله مواجهه تدریجی، مدیریت احتمالی، شکل دهی متوالی، و محو شدن محرک، در درمان اضطراب دوران کودکی موفق می باشد.

روانشناسان تکنیک‌های مقابله‌های مختلف را برای مدیریت استرس ارائه می کنند برخی از تکنیک های رفتاری برای بهبود مهارت های گفتاری در موقعیت های خاص عبارتند از:

  • مدل‌سازی. شامل ساخت فیلم‌های ضبط‌شده و صوتی با الگوبرداری از رفتارهای مناسب، نشان دادن صحبت بزرگان در موقعیت‌هایی است که قبلاً سکوت کرده‌اند. ضبط ها به طور منظم در طول جلسات درمانی پخش می شوند تا به شنیدن صحبت های خود در شرایط مختلف عادت کنند.
  • حساسیت زدایی سیستماتیک تکنیکی است که به تدریج بیماران را در معرض رویدادهای تحریک کننده اضطراب قرار می دهد و از محرک های کمتر به محرک های شدیدتر حرکت می کند. درمان شامل توالی تصویر و مواجهه واقعی با موقعیت های مشکل ساز است.
  • شکل دادن به رفتار از طریق تعامل با گروهی از غریبه ها در یک محیط کنترل شده به دست می آید و از فعالیت هایی مانند خواندن با صدای بلند یا شرکت در بازی های تعاملی استفاده می کند. سپس با ارتباطات یک به یک با افراد دیگر جایگزین می شود تا بر لالی انتخابی غلبه کند.
  • آموزش مهارت های اجتماعی شامل یادگیری مهارت های اجتماعی لازم با کمک یک درمانگر است. این به کاهش اضطراب اجتماعی و شرکت در مکالمات دشوار برای بزرگسالان مبتلا به لالی انتخابی کمک می کند. این آموزش به افراد کمک می‌کند تا مهارت‌هایی مانند شروع و انجام مکالمه، درک نشانه‌های غیرکلامی و مدیریت تماس چشمی و غیره را توسعه دهند.

علت لالی انتخابی

هیچ علت مشخص و ثابتی برای اختلال لالی انتخابی وجود ندارد، اما تحقیقات نشان داده اند که برخی از عوامل احتمال ایجاد لالی انتخابی را افزایش می دهند. برای مثال، مشکلات گفتاری، اضطراب شدید، مشکلات ژنتیکی، تاخیر در تکلم، دوری از موقعیت های جدید، ناتوانی در ارتباط برقرار کردن و…

لالی انتخابی در بزرگسالان

بزرگسالان مبتلا به لالی انتخابی ممکن است در تعامل با دیگران در محیط های گروهی، اجتماعات و محل کار مشکل داشته باشند. آن ها همچنین ممکن است مسیرهای تحصیلی یا شغلی را انتخاب کرده باشند که به آن ها کمک کرده است از تعاملات اجتماعی اجتناب کنند.

حتی در موارد ناشناخته طولانی مدت لالی انتخابی، غلبه بر این اختلال اضطرابی با درمان مناسب امکان پذیر است. چگونه متوجه می شوید که لالی انتخابی دارید؟ تنها کافی است علائم گفته شده را چک کنید.

علت لالی انتخابی در بزرگسالان

لالی انتخابی در سال های اولیه ایجاد می شود، بنابراین بیشتر اوقات، علل لالی انتخابی در بزرگسالان به عوامل دوران کودکی مرتبط است. علت دقیق آن نامشخص است. با این حال، محرک های رایج زیر با آن مرتبط هستند.

  1. ژن ها. ژنتیک نقش مهمی در ایجاد بسیاری از مشکلات سلامت روان دارد. لالی انتخابی نیز از این قاعده مستثنی نیست. اضطراب مادر، افسردگی و اختلالات دلبستگی معمولاً در خانواده‌های مبتلایان دیده می‌شود. علاوه بر این، به دلیل شباهت نزدیک لالی انتخابی با اضطراب اجتماعی، عوامل ژنتیکی یکسان ممکن است مسئول هر دو حالت باشند.
  2. محیط کودکی. محیط نقش اساسی در تربیت کودکان دارد و تاثیر آن می تواند مادام العمر در زندگی آن ها باقی بماند. حمایت بیش از حد والدین از فرزندانشان یک عامل اصلی برای لالی انتخابی است. به همین ترتیب، اگر هر یک از والدین با اختلالات اضطرابی سر و کار داشته باشند، می تواند منجر به عدم ارتباط با فرزندان خود شود و احتمال ابتلا به این اختلال را افزایش می یابد.
  3. مشکلات گفتاری و زبانی. تاخیر گفتار در افراد مبتلا به لالی انتخابی رایج است. بزرگسالان مبتلا به این اختلال ممکن است در دوران کودکی از مشکلات شنوایی رنج ببرند که منجر به تاخیر در گفتار می شود.
نکات کلیدی در مورد لالی انتخابی
  • در خانه یا با عزیزانش آزادانه صحبت می‌کند، اما در موقعیت‌های اجتماعی خاصی مانند مدرسه، محل کار، بیرون از اجتماع یا در اطراف افرادی که به خوبی نمی‌شناسند، نمی‌تواند صحبت کند.
  • ترس فلج کننده را تجربه می کند.
  • ممکن است برای برقراری تماس چشمی دچار مشکل شود.
  • ممکن است به روش های غیر کلامی مانند اشاره کردن، تکان دادن سر، حرکت دادن اشیاء، نقاشی یا نوشتن ارتباط برقرار کند.
  • چسبیدن به مراقب مورد اعتماد
  • از نظر اجتماعی نگران و عصبی است
  • مشکل برای  مشارکت در برخی فعالیت های گروهی مدرسه
  • به دلیل ناتوانی در صحبت کردن در جمع توسط دیگران طرد می شود.
  • مشکلات خواب
  • مشکلات جسمی (شکم درد، سردرد، تهوع، استفراغ، اسهال، درد قفسه سینه، سردرد، تنگی نفس)
  • مشکلات روده یا مثانه

منبع : اختلال لالی انتخابی | درمان قطعی + تشخیص

کودک ترسو

ترس انواع مختلفی دارد که بسیاری از افراد در جنبه های مختلف زندگی خود با آن مواجه می شوند. ترس از قرار گرفتن در یک محیط باز، ترس از قرار گرفتن در یک جمع، ترس از قرار گرفتن در محیط تاریک، ترس از برقراری ارتباط با جنس مخالف، ترس از قرار گرفتن در فضایی بسته و تنگ، ترس از سخنرانی در حضور جمع و هزاران ترس دیگر وجود دارند که بسیاری از افراد را در طول زندگی آزار می دهند. ترس تنها مختص بزرگسالان نیست بلکه در کودکان نیز می تواند به طور باورنکردنی وجود داشته باشد.

نکته بسیار مهم در مورد ترس این است که ترس فقط در صورتی که از حالت نرمال خود خارج شود ترس نامیده می شود به طور مثال اگر یک کودک از ارتفاع بالا در نوک یک قله بترسد نمی توان او را کودک ترسو نامید اما اگر یک کودک در حضور خانواده خود جرات رفتن به اتاق خودش را نداشته باشد و از تنهایی و تاریکی در اتاقش به شدت وحشت داشته باشد می شود او را در زمره کودکان ترسو قرار داد.

نکته مهم در کاهش ترس در کودک ترسو این است که باید او را به تدریج با این کار اشنا نمود مثلا اگر او از شنا کردن در عمق یک متری می ترسد ابتدا لازم است تا در عمق سی سانتی قرار گرفته و ارام ارام و با گذشت زمان از او انتظار قرار گرفتن در عمق یک متری را داشت و نه اینکه یکباره او را در درون عمق یک متری پرتاب کرد و گفت ایرادی ندارد و ترسش ریخته می شود! چرا که این کار می تواند بسیار خطرناک باشد و حتی منجر به مرگ نیز شود. باید برای کاهش ترس در کودکان ترسو با ان ها همراه شد مثلا در مثال بالا اگر پدر به ارامی دست فرزند خود را بگیرد و او را با محیط استخر و آب آشنا نماید کودک کم کم می تواند به  شرایط عادت کرده و ترسش فرو می ریزد اما تصور کنید که پدری به  جای این کار به یکباره فرزند خود را در درون اب بیندازد. در واقع در صورت بروز چنین اتفاقی کودک به پدر و یا مادر بی اعتماد شده و ترسی دیگر در او به وجود می آید که ترس از والدین است و اگر او به این مرحله برسد نه تنها بسیاری از ترس هایش خوب نمی شود بلکه بدتر نیز خواهد شد و دیگر به هیچ نحوی نمی توان به راحتی ترس ها را در او از بین برد و به او کمک کرد. استفاده از واژه های مثبتی مانند ” می دونستم که تو میتونی” مطمنم که تو شجاعی” و این قبیل عبارات می تواند اعتماد به نفس را در کودک افزایش داده و هم چنین مثالهایی از قهرمانان شخصیت هایی که فرزند در کارتون و فیلم و با داستان خوانده بسیار مهم می باشد. مثلا بگویید ” پسرم مثل فلان قهرمان شجاع است” البته این نکته را باید دقت نمود که کودک نباید حس کند که تحت فشار است بلکه به آرامی و ظرافت باید این موارد به او گفته  شود. نکته مهم بعدی این است که اگر کودک ترسو از مواجهه با ترس فرار کرد یک امر طبیعی است و نباید حمایت شما از بین رود چرا که در این صورت او احساس ترس بیشتری نموده و ممکن است که به طور کلی اعتماد به نفسش از بین برود پس نیاز است تا دائما او حس کند که شما به عنوان حامی و پشتیبان او هستید حتی اگر او هنوز آمادگی شکست ترس و مواجهه شدن با آن را به خوبی نداشته باشد.

نکته مهم دیگر این است که می بایست صبور باشد و فرصت های زیادی به فرزند خود بدهید مثلا اگر او نتوانست با ترسش مقابله کند به او بگویید” هیچ ایرادی ندارد هنوز هم فرصت داری” این جمله به او می فهماند که تسلیم شدن معنایی ندارد و همواره باید امیدوار بود. مورد مهم دیگر این است که هرگز نباید ترس ها را در یک کودک ترسو کم انگاشته و آن ها را مسخره نمود چرا که جنس ترس در آن ها با بزرگسالان متفاوت است مثلا نباید به او بگویید” تو که دیگر بچه نیستی، این که ترسی ندارد” و به جای آن می شود گفت” من هم از برخی چیزها می ترسم که شاید تو نترسی” اما ترس نمی تواند من را شکست دهد و نکته مهم هم همین است که کودک بفهمد که می تواند بزرگترین ترس ها را نیز شکست داده و راحت شود. در نهایت و در صورت رعایت موارد گفته شده اگر باز هم کودک ترس های زیادی دارد که روند زندگی اش را مختل نموده مشاوره با متخصصان روانشناسی می تواند بسیار مفید و راهگشا باشد.

منبع : کودک ترسو

۱۰ روش علاقه مند کردن کودک به مدرسه

علاقه مند کردن کودک به مدرسه دغدغه بسیاری از والدین می باشد. آیا کودک شما در برابر مدرسه رفتن مقاومت می کند؟ مشق های خود را به موقع انجام نمی دهد؟

  •  

روش های علاقه مند کردن کودک به مدرسه

نگران نباشید نکات زیر در مورد کمک به بچه ها به لذت بردن از مدرسه است و به شما و همسرتان کمک می کند تا بتوانید علاقه مند کردن کودک به مدرسه را تجربه کنید:

۱.خانه خود را پر از کتاب کنید

خانه‌های پر از کتاب سطح تحصیلی کودک را به طور متوسط ​​۳.۲ سال افزایش می‌دهند. صرفاً داشتن کتاب در خانه (۵۰ کتاب ایده آل است) برای تعیین اهمیت مطالعه و علاقه مند کردن کودک به مدرسه کافی می باشد.

امانت گرفتن کتاب از کتابخانه (هر چند با ارزش باشد) کافی نیست . این واقعیت که والدین به اندازه کافی کتاب ها را در اولویت قرار می دهند تا فضایی برای آن ها در خانه ایجاد کنند، چیزی است که به بچه ها کمک می کند تا از مدرسه و ارتباط با کتاب لذت ببرند.

لازم نیست ۵۰ کتاب را باهم بخرید، اما شروع به برنامه ریزی برای کتابخانه شخصی خود در خانه کنید. اگر قفسه دارید، بخشی را که به کتاب های کودکان اختصاص دهید. اگر نه، یک قفسه ساده برای کودکان به اتاق آن ها اضافه کنید.

سپس او را به کتاب فروشی برده و به عنوان هدیه برای او کتاب بگیرید. به او اجازه دهید تا کتابی که می خواهد را انتخاب کند.

۲. مراقب نحوه صحبت خود در مورد مدرسه باشید

همه مردم از تعطیل شدن مدارس در آخر هفته ها یا تعطیلات خوشحال می شوند همین خوشحالی به کودک نشان می دهد که مدرسه چیز خوبی نمی باشد.

بنابراین، از خود بپرسید: چگونه با فرزند خود در مورد مدرسه صحبت می کنم؟

آیا به او می گویید« یک خبر خوش فردا تعطیل است و مدرسه ای در کار نیست؟»

این تصمیمات کوچک تعیین می کند که آیا مدرسه برای خانواده شما مهم است یا باید از آن دوری کرد. البته آخر هفته‌ها سرگرم‌کننده هستند، زیرا ما می‌توانیم تمام روز را با یکدیگر معاشرت کنیم و دیر از خواب بیدار شویم. اما مراقب باشید که چگونه در مورد مدرسه صحبت می کنید و مطمئن شوید که آن را منفی نشان نمی دهید.

علاقه مند کردن کودک به درس

۳. در تعطیلات مدرسه به یادگیری ادامه دهید

چه چند هفته تعطیلات عید و چه طولانی مدت در تابستان، زمانی که فرزندتان در مدرسه نیست، نوعی «برنامه درسی» جذاب برای او فراهم کنید تا اهمیت علاقه مند کردن کودک به مدرسه را به او نشان دهید.

البته، بچه ها تقریباً همیشه در حال یادگیری هستند، از هر لحظه بازی تا درس خواندن همیشه یاد می گیرند. با این حال، بسیاری از تابستان‌هایم را به یاد می‌آورم که بعدازظهرها تلویزیون تماشا می‌کردم و زمانی که می‌توانستم بیشتر درگیر کتاب و یادگیری باشم.

نباید برنامه سخت و دشواری داشته باشید زیرا خانه مدرسه نیست. اما یادگیری هرگز نباید کنار گذاشته شود.

۴. قوانینی را در خانه در مورد مدرسه وضع کنید

آیا در مورد مسواک زدن دو بار فکر می کنید؟ احتمالا نه. شما باید هر روز صبح و شب دندان های خود را مسواک بزنید، بعد از استفاده از دستشویی دست های خود را بشویید و قبل از خواب چراغ ها را خاموش کنید.

این قدرت عادات و کارهای روزمره است و همین امر را می توان در مدرسه نیز به کار برد.

به عنوان مثال، می توانید یک برنامه روتین بعد از مدرسه ایجاد کنید که شامل یک میان وعده و چند دقیقه تکالیف درسی باشد. اطمینان حاصل کنید که فرزندتان میز خود را مرتب نگه می دارد.

این روال ها زندگی روزمره شما را برای یادگیری تنظیم می کنند و این انتظار را ایجاد می کنند که مدرسه مهم است.

۵. انتظار داشته باشید فرزندتان به دانشگاه برود

من افرادی را می‌شناسم که بدون چنین انتظاری بزرگ شده‌اند و احساس می‌کردند که ورود به دانشگاه و گذراندن آن دشوارتر است. آن ها باید به تنهایی مراحل ثبت نام را طی می کردند، یا والدینشان علاقه ای نداشت که مدرکی داشته باشند.

همه کسانی که به دانشگاه می روند موفقیت پیدا نمی کنند، همانطور که همه کسانی که به کالج نمی روند با مشکل مواجه نیستند. اما کالج فرصت های زیادی را در دراز مدت ارائه می دهد. درآمد بیشتر و بیکاری کمتر و ایجاد علایق مادام العمر چند مورد از این موارد هستند.

بسیاری از افراد در دانشگاه و تعامل با دیگران متوجه می شوند که چه علایقی در زندگی دارند و یاد می گیرند که چگونه می توانند آن ها را بهتر دنبال کنند.

۶. نشان دهید که چگونه مدرسه بر آینده فرزند شما تأثیر می گذارد

بسیاری از مردم آموزه های مدرسه را مسخره می کنند به طور مثال حتما زیاد شنیده اید که انتگرال چه زمانی به من کمک می کند؟

مسلماً، ما همیشه موضوعاتی را که در مدرسه می آموزیم در زندگی روزمره به کار نمی بریم. ممکن است جزئیاتی که در تاریخ یاد می گیریم و درس های تکالیفی که در آن مطالعه کرده ایم اهمیتی نداشته باشند.

تا به امروز، من هنوز از بسیاری از برنامه های ریاضی که در دوره ابتدایی یاد گرفتم برای یافتن درصد استفاده می کنم.

در مورد نحوه استفاده از آنچه در مدرسه آموخته اید اکنون به عنوان یک بزرگسال صحبت کنید. شاید نوشتن پروپوزال برای کار، با استفاده از مهارت هایی است که در کلاس انگلیسی آموخته اید یکی از این موارد باشد. در بحث ها می توانید نظرات خود را در مورد تاریخ و جغرافیا بهتر بیان کنید زیرا در مدرسه آن ها را آموخته اید.

علاوه بر استفاده مستقیم از آنچه در مدرسه آموخته اید، شما می توانید انتقادی فکر کنید، مشاهده کنید، سوال کنید. شما یاد گرفتید که چگونه استنباط کنید، استدلال کنید و تحقیق کنید و  از اینکه چیز جدیدی یاد گرفته اید خوشحال شوید.

و مهمتر از همه به کودک خود بگویید که اگر به مدرسه نمی‌رفتید یا خوب کار نمی‌کردید، چه فصرت هایی ممکن بود وجود نداشته باشند. هرچه برای مدرسه ارزش بیشتری قائل باشیم، شانس ها و انتخاب های بیشتری در بزرگسالی می توانیم داشته باشیم.

چگونه کلاس اولی را به درس علاقه مند کنیم

۷. روی علایق فرزندتان تمرکز کنید

اگر یادگیری برای کودکان در مورد موضوعات مورد علاقه آن ها باشد کودک با علاقه خود درگیر یادگیری می شود و در حقیقت این یادگیری را نوعی سرگرمی می داند. برای این کار ابتدا لازم است که موضوعاتی که فرزندتان به آن علاقه مند است را شناسایی کنید.

به طور مثال ممکن است فرزند شما علاقه زیادی به نجوم و ستارگان داشته باشد می توانید برای او کتاب هایی در این زمینه تهیه کنید یا در کلاس هایی مربوط به نجوم او را ثبت نام کنید.

۸. انواع مختلف سبک های یادگیری را معرفی کنید

هر فرد و کودکی سبک یادگیری خاص خود را دارد که می تواند برای هرکس متفاوت باشد و این بدین معنی نمی باشد که سبک یادگیری یک نفر از دیگری بهتر می باشد. برای اینکه علاقه مند کردن کودک به مدرسه را تجربه کنید بهتراست در ابتدا سبک یادگیری او را شناسایی کنید تا با کمک مشاور بتوانید فرزند خود را بهتر شناخته و از این سبک برای بهبود یادگیری او استفاده کنید.

هفت سبک یادگیری اساسی وجود دارد:

  • دیداری
  • شنیداری
  • کلامی
  • فیزیکی
  • منطقی (ریاضی)
  • اجتماعی
  • انفرادی

به طور مثال کودکان اجتماعی به صورت گروهی بهتر یاد می گیرند، کودکانی با سبک یادگیری دیداری با دیدن فیلم های آموزشی بهتر مطلب را درک می کنند و این کار باعث می شود علاقه مند کردن کودک به مدرسه راحت تر شود.

۹. پاداش به تلاش نه نتیجه

پیامی که می خواهید به فرزند خود دهید این است که به سخت کوشی او احترام می گذارید. تمجید از بچه‌ها به خاطر اینکه در هر شرایطی تلاش می‌کنند حتی اگر موفق نشوند، می تواند به آن ها یاد دهد که تلاش آن ها بیش تر از نتیجه ای که کسب می کنند مهم است.

تمجید از نمرات خوب که به راحتی به دست می‌آیند باعث می شود بچه‌ها احساس کنند که نیازی به تلاش ندارند و تنها نتیجه کافی است حتی اگر به راحتی به دست بیاید.

۱۰. بگذارید اشتباه کنند

هیچ کس نمی تواند در هر آزمون نمره ۲۰ یا در هر تکلیف نمره عالی بگیرد. در حالی که بچه ها نیاز به تشویق دارند و خوب است که آن ها را وادار کنید تا بیش ترین تلاش خود را بکنند، بدانید که شکست ها طبیعی هستند.

گاهی اوقات تنها راهی که بچه‌ها یاد می‌گیرند چگونه برای مدرسه آماده شوند، این است که بفهمند وقتی آماده نیستند چه اتفاقی می‌افتد بنابراین اجازه دهید گاهی اشتباه کنند و نتیجه آن را درک کنند.

۱۱. تکالیف را تقسیم بندی کنید

با کمک کودک خود تصمیم بگیرید که آیا باید تکالیفش را به قسمت های کوچک تر تقسیم کنید یا خیر و در یک تقویم برنامه ریزی کنید که هر روز چه کاری باید انجام دهد.

می توانید برای او یک تخته گچی یا وایت برد تهیه کنید و روی آن برنامه روزانه کودک خود را بنویسید.

۱۲. از مشاور کمک بگیرید

یکی از راه‌هایی که می‌توانید کمی تنش را از رابطه‌تان با فرزندتان دور کنید، پیدا کردن مشاور کودک مناسب است. اگر تمام کارهای گفته شده را انجام دادید اما بازهم در علاقه مند کردن کودک به مدرسه مشکل داشتید بهترین کار این است که از مشاور کمک بگیرید.

شما می توانید برای علاقه مند کردن کودک به مدرسه با مراکز تخصصی مشاوره کودک همچون “مرکز مشاوره ستاره” تماس حاصل کنید، رزرو وقت با مشاوران از طریق شماره های ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲و ۰۲۱۲۲۲۴۷۱۰۰و به وسیله موبایل از طریق شماره های ۰۹۰۳۵۶۷۳۰۵۰ و ۰۹۱۰۸۳۴۷۵۹۷ امکان پذیر است.

۱۳.در مورد آینده وسواس نداشته باشید

زمانی که به نظر می رسد فرزند شما هیچ علاقه ای به زندگی خود و  ندارد ممکن است نگران آینده او شوید، ممکن است فرزند شما علاقه زیادی به بازی و فیلم نشان دهد و همین باعث اضطراب و ترس شما در مورد آینده کودک شود.

اما هیچ یک از ما نمی توانیم آینده را ببینیم و آن را پیشبینی کنیم. تمرکز بر روی کارهای منفی که فرزندتان انجام می دهد، باعث نمی شود کودکتان کم تر آن را انجام دهد. در عوض، روی ویژگی‌های مثبت فرزندتان تمرکز کنید و به او کمک کنید تا او هم این ویژگی ها را ببیند و برای بهبود آن تلاش کند.

بهتراست که روی همه چیزهایی که برای توسعه و موفقیت لازم است تمرکز کنید، نه فقط بر روی تحصیلات و نمرات. به کودک خود کمک کنید تا در زمینه های اجتماعی، خلاقانه و عاطفی رشد کند.

۱۴.سعی نکنید همه اعمال او را کنترل کنید

بسیاری از مادران و پدران این احساس را به کودک خود می دهند که تمام جوانب زندگی آن ها را کنترل می کنند.

انگیزه اصلی از کسب علم این است که می توان آینده خود را از طریق اقداماتی که امروز انجام می دهیم ایجاد کنیم. اما اگر بچه ها احساس کنند که والدینشان کاملاً آن ها را کنترل می کنند، انگیزه کمی خواهند داشت.

برخی از والدین حتی جزئی ترین جوانب زندگی کودک خود را نیز کنترل می کنند، نتیجه این است که بچه ها هرگز این احساس را پیدا نمی کنند که مسئول آموزش و زندگی خود هستند.

با توانمندسازی فرزندان خود، احساس استقلال و مسئولیت پذیری را می توانید در آن ها ایجاد کنید.

به عنوان پدر و مادر، حتما از فرزندان خود انتظاراتی دارید. به عنوان مثال، ممکن است از آن ها انتظار داشته باشید که اتاق خود را مرتب نگه دارند و در غیر این صورت با نتیجه آن مواجه خواهند شد.

برای قانون هایی که می گذارید پاسخگو باشید، هر قانونی باید منطقی داشته باشد، سعی کنید این منطق را برای کودک خود توضیح دهید.

به عنوان مثال، می توانید به فرزندان خود بفهمانید که هر هفته بین ساعت ۸ شب تا ۹ شب آماده پاسخگویی به سؤالات مربوط به تکالیف هستید.

۱۵.  از پاداش، تنبیه یا تهدید استفاده نکنید

به عنوان والدین، استفاده از پاداش، تنبیه یا تهدید وسوسه انگیز است و ممکن است به نظر منطقی بیاید که با استفاده از این راه ها کودک خود را کنترل کنید.

اما تحقیقات نشان داده است که نه تنها این رویکرد در دراز مدت جواب نمی دهد بلکه باعث می شود که علاقه کودک شما به آموزش از بین برود.

سه دلیل وجود دارد که باید از پاداش و مجازات اجتناب کرد.

  1. به فرزندان شما می آموزند که آن ها را به خاطر کاری که انجام می دهند دوست دارند نه برای آنچه هستند.
  2. پاداش‌ها و تنبیه‌ها ممکن است نتایج کوتاه‌مدتی داشته باشند، اما این موضوع را که “چرا فرزند شما انگیزه ندارد؟” را نادیده می گیرد.
  3.  پاداش‌ها و تنبیه‌ تمرکز فرزندانتان را کاملاً روی نتایج قرار می‌دهد.

پس به جای استفاده از پاداش و تنبیه چه باید کرد؟

در مورد لذت و فواید یادگیری و مطالعه با فرزندان خود بحث کنید و با کمک مشاور سعی کنید علاقه مند کردن کودک به مدرسه را یاد بگیرید.

به آن ها توضیح دهید که بیشتر مشاغل با ارزش نیاز به زمان و تلاش دارند.

با فرزندان خود در مورد امیدها و آرزوهایشان بحث کنید.

با این کار به آن ها کمک می کنید تا رویاهای بزرگ داشته و جرات شکست را داشته باشند. این رویکرد برخلاف پاداش و تنبیه که موقتی می باشد، نوعی انگیزه و انضباط درونی را تولید می کند که برای تمام عمر باقی خواهد ماند.

۱۶. به تمام جنبه های زندگی فرزندان خود علاقه نشان دهید

یکی از کلیدهای ایجاد انگیزه در فرزندانتان برای پیشرفت در مدرسه این است که به همه جنبه های زندگی آن ها علاقه نشان دهید، نه فقط به تحصیلاتشان یا نمراتی که در مدرسه کسب می کنند.

اگر تنها نگرانی شما این است که فرزندانتان در مدرسه چگونه عمل می کنند، ممکن است این احساس را به فرزند خود دهید که به جای اینکه به عنوان یک شخص با آن ها برخورد کنید تنها نتیجه کارهای آن ها را می خواهید.

وقتی فرزندانتان در مورد علایقش صحبت می کنند به حرف هایش گوش دهید. آن ها را تشویق کنید تا در فعالیت های غیر مدرسه ای، مانند رقص، نمایش یا ورزش، شرکت کنند. و در مورد پیشرفت این فعالیت ها نیز او را تشویق کنید، به هیچ عنوان علاقه های او را مسخره نکنید.

اینکه نوجوانان و نوجوانان چگونه وقت خود را سپری می کنند برای رشد کلی آن ها بسیار مهم است، بنابراین علاوه بر مدرسه به ویژگی ها و علایق دیگر آن ها نیز توجه کنید.

رویکردی که کاملاً بر مطالعه تمرکز دارد به رشد متعادل فرزندان شما کمک نمی کند، فرزند شما باید علاوه بر درس در مسائل دیگر نیز به رشد کافی برسد تا بتواند فرد کاملی بشود.

نتیجه

من معتقدم که می توانیم تغییرات ساده ای برای علاقه مند کردن کودک به مدرسه انجام دهیم. با پر کردن خانه خود با کتاب شروع کنید تا نشان دهید که برای خواندن و یادگیری ارزش قائل هستید. نگرش مثبتی نسبت به مدرسه داشته باشید و از ترساندن آن اجتناب کنید.

در طول تعطیلات طولانی مدرسه به یادگیری ادامه دهید و قوانین و روال هایی را در اطراف مدرسه در خانه خود ایجاد کنید و در مورد اینکه مدرسه چگونه آینده فرزندتان را تحت تأثیر قرار می دهد صحبت کنید. و به آن ها نشان دهید که این تحصیلات باعث می شود در آینده بتوانند به دیگران نیز کمک کنند.

با کمک این نکات می توانید مدرسه را به اندازه تعطیلات برای فرزند خود هیجان انگیز کنید.

منبع : ۱۰ روش علاقه مند کردن کودک به مدرسه

چالش های اجتماعی در کودکان با مشکلات یادگیری

مشکلات یادگیری نه تنها می توانند بر وضعیت کلاسی کودک تاثیر بگذراند، بلکه همچنین می توانند بر روی ارتباط برقرار کردن و رابطه وی با سایر کودکان هم تاثیرگذار باشند

زمانی که ما در رابطه با چالش های یادگیری کودکان فکر می کنیم، ما بیشتر مشکلات مربوط به خواندن یا ریاضیات، منظم بودن، توجه کردن و متمرکز بودن در کلاس را مد نظر قرار می دهیم.

ولی اکثر دانش آموزان دارای اختلال های یادگیری و توجه، همچنین دارای مشکلات اجتماعی و ارتباطی هم می باشند.

آنها در ارتباط برقرار کردن با سایر کودکان، دوست پیدا کردن و شناخت مواردی که در موقعیت های اجتماعی از آنها انتظار می رود، با مشکلاتی مواجه هستند.

عدم درک نشانه های اجتماعی

برخی از آنها نسبت به نشانه های اجتماعی بی توجه می باشند و تفسیر درستی از زبان بدن و تن صدا ندارند.

کودکان دارای ناتوانایی های یادگیری ممکن است که بیش از حد صحبت کنند، یا در زمان نادرستی صحبت کنند یا موارد نامناسبی را بگویند.

برخی از آنها یک حالت خشکی در مکالمه دارند، در بیان کردن وضعیت خودشان مشکل دارند و هیچ نوع شوخی انجام نمی دهند.

آنها متوجه یک سری مواردی نمی شوند که درک آنها برای سایر کودکان راحت می باشد.

آنها در شناخت موارد در حال وقوع در یک گروه و پیدا کردن یک راه حل مناسب مشکل دارند.

رفتار اجتماعی در کودکان با مشکلات یادگیری

در رابطه با کودکان و نوجوانان، داشتن یک رفتار اجتماعی که یک مقداری کمتر از مورد انتظار می باشد.

به راحتی می تواند منجر به طرد شدن آنها توسط همتایان دارای آگاهی و هوش فوق العاده شود و آنها مورد هدف اذیت شدن و قلدری شدن قرار بگیرند.

در برخی مواقع، کودکان جوانی که از نظر اجتماعی ناشی یا دارای مشکلاتی هستند، با کودکان اوتیسم اشتباه گرفته می شوند، چرا که رفتارها یک بخش مهمی از تشخیص اوتیسم می باشد.

ولی نکته مهمی که باید مورد توجه قرار بگیرد عبارت از این مورد می باشد که این رفتارها همچنین در تعداد زیادی از کودکانی صورت می گیرد که در این طیف قرار ندارند.

چالش یادگیری

اسکات بیزلکو[۱]، مدیر اجرایی مدرسه مقدماتی وینستون که در آموزش کودکان دارای چالش های یادگیری یک مدرسه تخصصی می باشد، معتقد است که “اکثر کودکان دارای مشکلات یادگیری، تا یک حدی دارای مشکلات اجتماعی می باشند.”

چه عواملی منجر به ایجاد این مشکلات اجتماعی و ارتباطی می شوند و چرا کودکان دارای ADHD و اختلال های یادگیری دارای چنین مشکلاتی می باشند؟


[۱] Scott Bezsylko


فرآیند شناختی

به منظور شناخت رابطه مابین مشکلات یادگیری و مشکلات اجتماعی، در نظر گرفتن فرآیند شناختی که در یک تعامل اجتماعی موفق صورت می گیرد، اهمیت زیادی دارد.

تعامل اجتماعی در کودکان

یک تعامل اجتماعی شامل معرفی شدن با اطلاعات جدید یا موقعیت جدیدی می باشد که منجر به ایجاب کردن یک پاسخ می شود.

ما تمایل داریم که این تعاملات را به صورت شهودی و آنی در نظر بگیریم – بزیلکو بیان کرده است که شما فقط نیاز دارید که نحوه واکنش و پاسخ مناسب را بدون تفکر در مورد آن یاد بگیرید.

ولی این مورد در واقع یک فرآیند شناختی چند مرحله ای می باشد.

شما باید مواردی که گفته شده است را درک کنید، تفکرات خودتان در مورد آن را سازمان دهی کند.

پاسخ هایی که می خواهید ارائه دهید را اولویت بندی کنید و کلماتی که می خواهید بیان کنید را پیدا کنید.

بزیلکو بیان کرده است در صورتی که این توصیف موارد اتفاق افتاده آنی برای اکثر افراد سخت باشد، باید این مورد را به عنوان یک مسئله قابل قیاس با یک مسئله ریاضی در نظر گرفت.

شخصی که عملکرد مناسبی در حل کردن مسائل چند مرحله ای ریاضیاتی دارد، می تواند این کار را به صورت اتوماتیک وار انجام دهد.

سایر افراد نیاز خواهند داشت که در این رابطه، به صورت مرحله به مرحله کار کنند.

تعاملات اجتماعی آنی

به طور مشابه، در صورتی که ما تعاملات اجتماعی آنی را به یک مجموعه مراحل تقسیم کنیم، اکثر ماها در انجام دادن این مراحل با یک سرعت مناسب، عملکرد خوبی خواهیم داشت.

ولی کودکان دارای مشکلات اجتماعی یا ارتباطی، ممکن است که در برخی از مراحل پردازش شناختی گیر کنند.

این مورد نشان دهنده هوش آنها نمی باشد، ولی نشان دهنده مهارت های یادگیری خاصی می باشد که آنها نمی توانند به صورت اتوماتیک وار به آنها دست پیدا کنند.

بزیلکو بیان کرده است که “بله، یک سری افرادی وجود دارند که یک درک سریع، آسان و تندی دارند، ولی این روش تنها روش موجود برای شناخت موارد اتفاق افتاده نمی باشد.

شناخت می تواند به صورت مرحله به مرحله صورت بگیرد.”

فرآیند اجتماعی شدن در کودکان

بخشی از این فرآیند نشان دهنده یک مانع موجود می باشد که می تواند برای کودکان متفاوت، مختلف باشد.

زمانیکه یک کودکی را مشاهده می کنید که در ارتباط برقرار کردن با سایر کودکان مشکل دارد.

یا در داشتن واکنش مناسب در موقعیت های اجتماعی مشکل دارد، ممکن است که رفتارهای آنها به صورت ظاهری مشابه باشند، ولی نشان دهنده مشکلات متفاوتی باشند.

ممکن است که یک کودک مشکلات زیر را داشته باشد:

  • شناخت اطلاعات یا موقعیت جدید
  • سازماندهی اطلاعات مربوط به یک پاسخ مورد نظر
  • به دست آوردن مجدد یک زبانی برای بیان کردن پاسخ
  • مشکلات مربوط به درک

کودکانی که در درک اطلاعات اجتماعی مشکل دارند، شامل افرادی می باشند که دارای یک اختلال یادگیری غیرکلامی هستند.

این کودکان در داشتن الگوهای اجتماعی مشکل دارند و نمی توانند قواعد مربوط به سناریوهای اجتماعی را به صورت دقیقی تشخیص دهند؛

در صورتی که آنها در یک گروهی قرار داشته باشند که به آن ملحق شده اند، برای پاسخ دادن به سلام داده شده یا جوک مشکل خواهند داشت و از این موقعیت ها دوری خواهند کرد.

آنها نمی توانند خودشان را با یک الگویی تطبیق دهند که رفتار مورد انتظار از آنها را بیان می دارد.

کودکانی با یادگیری غیرکلامی

بزیلکو معتقد است نکته امیدوار کننده عبارت از این است کودکانی که در یادگیری غیرکلامی مشکل دارند، معمولا عملکرد بهتری در یادگیری تکرار شده دارند.

این بدان معنا است که شما می توانید الگوهایی که فراموش کرده اند را به این افراد یاد بدهید.

برای مثال، کودکانی که در شناخت اظهارات صورتی مشکل دارند، می توانند آموزش داده شوند تا بتوانند حالت صورتشان را با موردی تطبیق دهند که می خواهند بیان کنند.

آنها می توانند این کار را تا زمانی تمرین کننده که انجام دادن آن آسان شود، ولی این کار همواره فنی خواهد بود و به تلاش نیاز خواهد داشت.

زمانی که یکی از دانش آموزان وینستون پرپ یک تعامل اجتماعی منفی نشان می دهد، معلمش به وی کمک می کند که بتواند بعد از آن اتفاق، عملکرد مناسبی داشته باشد؛

وی این اتفاق را به بخش های کوچکی تقسیم می کند تا دانش آموز ببیند که چه اتفاقی صورت گرفته است .

وی در کدام مرحله مشکل دارد و همچنین این کودک می تواند یک سری مواردی را یاد بگیرد تا عملکرد متفاوتی در دفعه بعدی داشته باشد.

مشکلات مربوط به سازمان دهی (نظم)

کودکانی که در عملکردهای اجرایی مشکل دارند، شامل افرادی که در آنها ADHD تشخیص داده شده است.

ممکن است اطلاعاتی را درک کنند که می خواهند به آن پاسخ دهند، ولی در سازمان دهی و اولویت بندی آنها مشکل دارند.

ممکن است که آنها محرک های مناسبی را برای پاسخ دادن انتخاب نکنند – برای مثال، کنار گذاشتن سوال و به جای آن توجه کردن به نکته ای که دوستش در گوشش می گوید.

یا ممکن است آنها بخواهند یک مورد گستاخانه ای را بیان کنند، چرا که مغز آنها بیان نمی کند که پیامد این کار، نامناسب خواهد بود.

زمانی که این کودکان دارای سابقه بی توجهی به مسولان مدرسه را داشته باشند یا سابقه بیان کردن موارد غیر قابل قبول را داشته باشند، در این صورت یک بازخورد کاملا منفی خواهند داشت.

بیزلکو بیان کرده است “این افراد داستان گفتن در مورد خودشان را همواره به صورت نادرست انجام خواهند داد و بیان خواهند کرد که باهوش نیستند، ولی از نظر تکانشی و اجتماعی شایستگی مناسبی ندارند.

این شرایط نباید وجود داشته باشد.”

این کودکان از نظر اجتماعی بی اطلاع نمی باشند؛

آنها لزوما انتخاب های درستی در رابطه با واکنش نشان دادن به نشانه ها یا نحوه سازماندهی پاسخشان به صورت موثر نخواهند داشت.

آنها نیاز دارند که بر روی خود نظم دهی و مدیریت موثر رفتارهایشان کار کنند.

آموزش و درمان در مدرسه چگونه است؟

در مدرسه ویسنتون پرپ، هدف موجود عبارت از شناخت نحوه تاثیر ضعف در عملکرد اجرایی بر روی توانایی آنها در ارتباط برقرار کردن با کودکان و همچنین توانایی آنها در مسائل ریاضی چند مرحله ای می باشد.

بیزلکو بیان کرده است که هدف موجود عبارت از کمک به دانش آموزان برای انعطاف پذیر بودن و صریح بودن نسبت به باز خورد در زمان اشتباه کردن می باشد.

“ممکن است که ما به یک دانش آموز بگوییم که «شما یک تصمیم اشتباهی گرفته اید که منجر به صورت گرفتن واکنش های منفی از طرف همکلاسی هایتان شده است و پاسخ شما نسبت به این شرایط عبارت از عقب کشیدن بوده است».

ما باید خود نظم دهی (خود گردانی)، اجرا کردن آن به صورت مناسب و نحوه دستیابی به آن را به آنها آموزش دهیم”.

بیزلکو اضافه کرده است که کار کردن بر روی خود نظم دهی با استفاده از روش مشابه به کار گرفته شده در ریاضیات و درک مطلب، یک پروژه ای است که کودکان آن را به عنوان یک مورد مفید در نظر می گیرند.

ولی این مورد در شرایطی وجود خواهد داشت که دقیقا به همین روش صورت بگیرد، نه به این صورت که “شما بسیار بی نظم هستد! شما نیاز دارید که توجه کنید!”

مشکلات مربوط به بازیابی زبان

در مورد کودکان دارای خوانش پریشی، معمولا مشکل موجود در رابطه با شناخت علائم غیر زبانی یا درک تعاملات اجتماعی و شناخت نحوه دادن جواب مناسب نمی باشد – آنها می توانند در این موارد عملکرد کاملا خوبی داشته باشند.

ولی به دلیل اینکه رمز گشایی زبان و تبعیت کردن از کاراکتر های چند مرحله ای نیاز به تلاش و زحمت دارد، ممکن است که آنها در بازیابی سریع کلمات مشکل داشته باشند.

این مورد نه تنها بر روی خواندن و نوشتن این افراد تاثیر می گذارد، بلکه همچنین بر روی صحبت کردن آنها هم موثر می باشد.

دایره لغات مربوط به صحبت کردن این افراد به صورت مناسبی رشد نیافته است و ممکن است که به دلیل مشکلات مربوط به بازیابی کلمات یا بیان کردن کلمات اشتباه، بیان گفتاری این افراد نادقیق و غیر رسمی باشد.

بیزلکو توضیح داده است که “در نتیجه، توانایی آنها در زبان با مشکل مواجه می شود.” در حالی که ممکن است این افراد در بعد غیر زبانی عملکرد خوبی داشته باشند.

ولی همزمان با اینکه اجتماعی شدن بیشتر حالت کلامی پیدا می کند، ممکن است که آنها بدون مهارت یا نابالغ باشند، یا در برخی مواقع با همتایان خودشان راحت نباشند.

ناشی گری اجتماعی چه تاثیری دارد؟

بیزلکو کودکانی را مشاهده کرده است که به دلیل ناشی گری های اجتماعی شان، در مدرسه های قبلی خودشان دارای خصوصیات مربوط به مورد قلدری قرار گرفتن بودند.

وی نوشته است “حتی در صورتی که مشکلات بیانی مربوط به خوانش پریشی تاثیر مستقیمی بر روی اجتماعی شدن نداشته باشند.

این مورد می تواند به نحوی منجر به شکل گیری اعتماد به نفس شود که معلمان به ایجاد مجدد مهارت هایی همانند انعطاف پذیری و دفاع از خود در این کودکان، احساس نیاز پیدا کنند.”

نبود اعتماد

البته برای کودکانی هم که هیچ نوع مشکلی در رشد ندارند، اعتماد به نفس می تواند به یک مشکلی تبدیل شود.

ولی با گذشته زمان، کودکان دارای محدودیت های قابل توجه در یادگیری که به دلیل نمره های خودشان در جاهایی دچار مشکل می شوند که بر روی خواندن و نوشتن تمرکز می شود، از نظر عزت نفس با آسیب های جدی مواجه می شوند.

این کودکان به چخ چیزی متهم می شوند؟

در صورتی که هیچ تشخیصی در مورد این افراد صورت نگرفته باشد، احتمالا این افراد به عدم تلاش کافی برای یادگیری متهم می شوند .

یا چک کردن کوله پشتی خودشان یا انجام دادن تکالیف درسی شان – و به طور قطع این افراد نگران خواهند شد که چرا به اندازه سایر کودکان باهوش نمی باشند.

اکثر کودکان مبتلا به ADHD یا خوانش پریشی ( یا هر دو مورد) تلاش خواهند کرد که مشکلاتشان را مخفی کنند و همچنین از طریق سخت کوشی مانع از مشخص شدن مشکلات و نقص هایشان برای سایر دانش آموزان خواهند شد.

بیزلکو بیان کرده است “کودکانی که احساس بدی نسبت به خودشان دارند و به دلیل شکست خودشان در به دست آوردن مهارت های مبنایی خجالت می شوند، احتمالا در تعاملات خودشان با همتایانشان مشکل خواهند داشت.”

در رابطه با این کودکان، اولین قدم عبارت از کمک به آنها برای دستیابی به این شناخت می باشد که آنها به اندازه سایر کودکان باهوش هستند و از طریق حمایت مناسب می توانند به همتایان خودشان برسند.

البته قدم بعدی عبارت از ارائه یک حمایتی می باشد که به آنها کمک می کند تا مهارت ها و استراتژی های مورد نیازشان را برای کار کردن بر روی مسئله به دست بیاورند و یک فرصتی برای موفقیت داشته باشند – هم از نظر آکادمیکی و هم از نظر اجتماعی.

چالش اجتماعی دیگر در کودکان

در نظر گرفتن رفتار اجتماعی زشت به عنوان یک عملکرد مربوط به از دست دادن مهارت ها، همچنین منجر به اجتناب از موقعیت هایی می شود .

آنجا والدین، معلمان و سایر بزرگسالان یک سری رفتارهای خشمگینانه نشان می دهند و منجر به بدتر شدن شرایط کودک می شوند.

بیزلکو معتقد است است در زمانی که کودکان کارهایی را انجام می هند که اجتماعی نمی باشد، همه ما به عنوان افراد بالغ تمایل داریم که به صورت عاطفی برخورد کنیم.

وی بیان کرده است “هیچ شخصی به دلیل اشتباه در نوشتن کلمه، یک کودک را به عنوان یک کودک بد صدا نمی زند.

ولی در صورتی که وی در کلاس شلوغ کند یا یک حرف نامناسبی به معلمش بزند، در این صورت والدین وی خشمگین خواهند شد.”

وی اضافه کرده است در زمانی که یک تضاد عاطفی ما بین دانش آموزان و معلمان شکل می گیرد، در اکثر مدارس هیچ کس دارای یک تفکر مشخصی نخواهد بود و این مورد منجر به کاهش فرصت یادگیری خواهد شد.

وی بیان کرده است “بنابراین، ما تمایل داریم که به جای فرستادن شما به اداره رئیس ها، اشتباهات و نتایج این اشتباهات را به عنوان یک پروسه عقلایی مبتنی بر مهارت در نظر بگیریم.”

این مقاله با مشارکت موسسه ویسنتون پرپراتوری و مرکز مشاوره ستاره ایرانیان، به طور تخصصی بر روی کودکان دارای اختلال های یادگیری تهیه شده است.

منبع : چالش های اجتماعی در کودکان با مشکلات یادگیری