آموزش قوی بودن و مهربان بودن به کودکان

نگرانی در مورد استفاده از داروهای در دسترس، سوءمصرف الکل، رانندگی در حال مستی، نگرانی از سیگار کشیدن و پک زدن پیپ در اماکن عمومی. مجبور کردن کودکان به سخت کوشی برای موفقیت در تحصیل و ورزش. مهیا کردن حمایت های خانگی و مالی. اهمیت به نمرات و کارهای تحصیلی. وادارکردن آنها به سالم خوردن و رفتن به کلیسا و عبادت گاه ها یا صرفاَ  بریدن از دیگران و بیرون رفتن… لیست کردن مواردی از این قبیل به منظور تمرکز والدین بر آنها کاری طولانی و زمان بر است.

انسان دارای نیازهای هیجانی، نیازهای فیزیکی و نیازهای سبک زندگی است. بعلاوه تکنولوژی، کار والدین را سخت  تر کرده است، کودکان پای تلویزیون نمی نشینند تا به والدین خود نشان دهند که نگاه نمی کنند در حالی که به سمت گوشی های خود روانه می شوند تا به منابع و اطلاعات در یوتیوپ دسترسی پیدا کنند و به طور مداوم راههای جدید متصل شدن را یاد می گیرند طوری که والدین در این مورد با کودکان خود دچار مشکل می شوند.

این افکار خیال بافی شما نیست. فرزندپروری سخت تر شده است. وقتی به فرزندپروری می اندیشید شما ممکن است به  همه موارد لیست شده در بالا فکر کنید اما یک جنبه اضافی را به جعبه ابزار”کارهای مورد تمرکز” اضافه کنید، به کودکان خود برقراری تعادل بین قوی بودن و دفاع از خود و باورهای خود و در عین حال مهربان بودن را یاد دهیم.

ممکن است القای گسستگی به نظر برسد مانند “فقط قوی بمان” و”آدم های خوب جا نمی زنند” برخی از این مثال ها هستند، اما آموزش به کودکان در دنیایی که به نظر می رسد روز به روز طردشدگی در آن بیشتر و بیشتر شود ممکن است تنها راه کمک به کودکان برای بقاء و پیشبرد زندگی های آنها باشد.

قوی شدن:

قوی بودن به معنای قلدری نیست. در حقیقت شخص واقعاً قوی دارای جوهره درونی به امکان مقاومت در برابر هر آنچه زندگی پیش روی آنها قرار می دهد مانند قلدری و تحقیر دست می یابند.

افراد قوی اطمینانی درونی را در خود پرورانده اند که به آنها امکان می دهد تا باور کنند هر آنچه در زندگی رخ می دهد مهم نیست. اصولی که والدین می توانند به کودکان خود برای قوی بودن اما نه سرکوب کردن بیاموزند چه می باشند؟

  1. به آنها یاد دهید راه اندازهای رفتار خود را بشناسند و هرآنچه آنها را غمگین می کند را بشناسندو یا آنها را در بازی خود راه ندهند. چرا این ها را یاد بگیرند؟ زیرا هر چه فرد بیشتر در مورد محرک ها بداند زودتر می تواند فرصت مواجهه با آنها به شکل مستقیم تر و عقلایی را بیابد. هر چه شما بیشتر غمگین شوید احتمال بیشتری در رسیدن به حد انفجار و یا در خود فرو رفتن وجود دارد.
  2. زبان صریح و غیر خشونتی را تمرین کنید. به جای گفتن “ازت متنفرم” بگویید”من خیلی حالم بد می شود وقتی از من درخواست انجام کاری را می کنی و دوست ندارم انجام دهم”. به آنها کمک کنید واکنش های خود را بسنجند و اظهارنظرهای خود را با رفتارهای خود نه اشخاص، مرتبط سازند.

نکته: به عنوان یک بزرگسال بسیار مهم است که این رفتار را نیز الگوسازی کنید.

  1. ایستادگی کردن برای خواسته. به آنها کمک کنید چیزی که می خواهند و به آن باور دارند را به دست آورند. به آنها امکان پیشقدم شدن را بدهید، برای تمجید از کسی به خاطر کار مهمش نامه بنویسند، به آنها در مورد آنچه در پیرامون آنها رخ می دهد آموزش دهید (بله، حتی خردسالان نیز می توانند اهمیت محیط و دنیای خود را یاد بگیرند). هر چه بیشتر آنها مجهز به درونگاهی برای ایستادگی برای خواسته خود باشند به احتمال کمتری آنها برای همه چیز به هم می ریزند.

به خصوص در مورد مهربانی:

انجام دادن همه کارهایی که در بالا لیست شده است به آنها در ایجاد جوهره درونی کمک خواهد کرد اما یک شخص قوی و بدون شفقت و مهربانی رفته رفته با افزایش سن ممکن است بسیار زیاد قربانی خودشیفتگی شدید و ممکن شود.

  1. به کودکان خود اجازه تماس به حیوانات و نحوه مراقبت از آنها را یاد دهید. اگر شما می توانید از عهده سگ خانگی بربیایید یکی را برای کودک خود بخرید و به منزل بیاورید. بخشی از مراقبت سگ را به کودک بسپارید. کودکان دارای کششی طبیعی به حیوانات هستند (مگر آنکه چیزهای دیگری یاد گرفته باشند) و هیچ موهبتی برای آنها بالاتر از یادگیری مراقبت از چیزی مورد نیاز شما نیست. اگر شما قادر به نگهداری از سگ نیستید سعی کنید کودک خود را به پناهگاه های محلی حیوانات ببرید تا حیوانات بسته شده آنجا را ببینند یا اگر می توانید سرفرصت حیوانات دوستان یا همسایه را مدتی امانت بگیرید. نکته: به عنوان یک بزرگسال شما مسئول الگوسازی مهربانی به حیوانات هستید. بر رفتار خود نظارت کنید.
  2. کودکان خود را بیرون ببرید و قدردانی از طبیعت و محیط را به آنها یاد دهید. آیا کودکان شما در پایان روز قدردانی می کنند؟ آیا آنها به همه چیزهای زنده احترام می گذارند؟ آیا آنها سلسله مراتب ارتباطی همه چیز را درک می کنند؟ به آنها یک پروانه را نشان دهید و در مورد اثرات پروانه و تئوری هرج و مرج؛ ارتباط هر چیزی با چیز دیگری رابه آنها بیاموزید. برخورداری از این آگاهی به کودکان در درک دخیل بودن و ارتباط داشتن آنها در محیط پیرامون کمک می کند.
  3. به آنها کلمات آسیب زننده را بیاموزید. به آنها کمک کنید آنچه شما می گویید و میزان تأکید شما بر اهمیت فوق العاده آن را درونی سازی کنند. دادن بازخورد منفی خوب است، عصبانی و غمگین بودن بد نیست اما نحوه ای که آن را به نمایش می گذارید مهم است و پس از نشان دادن دوباره به عقب برنمی گردد. به آنها در مورد رسانه های اجتماعی و اینکه چطور هر چیزی که در آن نوشته می شود تا ابد حتی بعد از حذف کردن می ماند آموزش دهید. روی پای خودت بایست، قوی باش اما همواره اینکه چقدر عاقلانه قوی رفتار کنی را انتخاب کن.

به عنوان یک والدین آگاهانه صحبت کنید. کودکان می بینند و شما آیینه تمام نمای کودک خود هستید هر چه انجام می دهید آنها نیز انجام می دهند نه فقط آنچه می گویید. قوی و مهربان باشید در قالب ایفای نقش، نشان دادن علاقه و پیروی کردن را به آنها بیاموزید.

منبع : آموزش قوی بودن و مهربان بودن به کودکان

۴ روش برای کشف و پرورش استعداد کودک شما

کودکان چه کاری را به خوبی انجام می دهند؟ تمام کودکان دارای یک یا چند نوع توانایی هستند، هرچند که همیشه این توانایی را نزد والدین خود نشان ندهند. کودک شما ممکن است اولین فرد در خانواده باشد که مهارت ژیمناستیک داشته باشد و یا ذوقی در نواختن پیانو داشته باشد، یا ممکن است یک توانایی خاص برای خنداندن مردم داشته باشد. استعداد می تواند در هر شکلی بروز کند اما ممکن است برای بروز پیدا کردن نیاز به روشن کردن و بیرون کشیدن آن باشد. در اینجا چند نکته برای بیدار کردن و پرورش استعدادهای طبیعی کودک شما، آورده شده است:

همیشه در حال نظارت و جستجو باشید

کودکان ممکن است معمولا استعدادهای خود را تشخیص ندهند، با این حال به صورت غریزی این استعدادها را دنبال می کنند، به عنوان مثال، چنانچه کودک شما علاقه ی خاصی به جعبه نقاشی دارد، این می تواند یک نشانه از این مطلب باشد که او یک هنرمند است- او ممکن است که هنوز کار زیادی با قلم موی خود انجام ندهد- اما صبر و شکیبایی شما با تکامل استعداد او ارزش پیدا خواهد کرد.

  • برای کودک خود فرصت ها را فراهم کنید

استعدادها برای تکامل نیاز به یک فتح باب دارند. اگر هیچ فرصتی برای یک توانایی برای تغذیه آن وجود نداشته باشد، ممکن است این توانایی در کل سال های شکل گیری کودک سرکوب شود، که بعد از آن ممکن است برای توسعه آن استعداد خیلی دیر شده باشد. به عنوان مثال، اگر کودک یک استعداد برای نواختن طبل و دنبک دارد، ممکن است تا زمانی که بر روی طبل ضربه نزند، این استعداد در او شکوفا نشود. مهم است که طیف وسیعی از فرصت ها را برای کودک خود فراهم کنید بطوری که هر استعداد پنهانی بتواند بروز یافته و شکوفا شود. شما می توانید این کار را با معرفی موضوعات مختلف، بازی ها، توانایی هاو مهارت های مختلف به او و کمک به او در دنبال کردن آنها انجام دهید.

  • پرورش هویت

تشویق و ستایش یک راه طولانی برای بسط و توسعه ی استعدادهای کشف شده ی فرزند شما خواهد بود. بگذارید کودک شما بداند که شما به توانایی های او افتخار می کنید و علاقه ی خود را به موضوعات مورد علاقه ی او، خواه خود شما به این موضوعات علاقه داشته باشید یا نه؛ نشان دهید. به دنبال فرصت هایی باشید تا مهارت های او را به دوستان و آشنایان خود نشان دهید؛ حمایت آنها حمایت فردی شما را تقویت خواهد کرد. معلمان مدرسه ی کودک نیز ممکن است قادر به گشودن فرصت هایی برای استعدادهای او باشند. اما برای توسعه ی جدی، شما ممکن است به سرمایه گذاری در آموزش خصوصی و حمایت های دیگر مانند دوره های آموزشی، مسابقات و تجهیزات نیاز داشته باشید.

  • پیش زمینه ی غنی فراهم کنید

زمانی که یک استعداد را در کودک خود پرورش می دهید، از هر فرصتی برای گسترش و غنی ساختن ادراک او از موضوع استفاده کنید چرا که این کار هدایت گر و الهام بخش او خواهد بود. دستاوردها و تکنیک های تخصصی را به او معرفی کنید و بگذارید آنها را در عمل مشاهده کند. اگر او یک ساکسفونیست موسیقی جاز است، به عنوان مثال، او را به برخی از کنسرت های جاز ببرید. اگر او یک بازیگر نوجوان است، یک سفر تئاتر ترتیب دهید. اگر شنا برای او یک رقابت است، او را به مسابقات محلی ببرید و مسابقات بین المللی را با همدیگر از تلویزیون دنبال کنید. این درها را به هرجای ممکن برای او باز کنید. استعداد آنها زمانی ارزش پیگیری و دنبال کردن دارد که همچنین بتوان از آن لذت برد. یک قهرمان شطرنج بودن به عنوان مثال، هیچ امتیازی در کل زندگی کودک نخواهد داشت چنانچه که او مسابقات را غیر قابل تحمل ببیند و یا رقابت ها برای او به طرز ازار دهنده ای استرس زا باشند. علاوه بر این، استعداد او نمی تواند در چنین شرایطی پرورش یابدو او ممکن است بازی را تا آخر عمر خود کنار بگذارد. چنانچه مشکلات عمده ای بروز یابد و هیچ راه حلی برای حل آنها پیدا نشود، ممکن است پیگیری جدی یک استعداد برای چند سال کنار گذاشته شود. اما اگر شادی کودک شما بر جنبه های منفی غلبه داشته باشد، امکان ادامه و پیگیری این استعداد را به او هدیه بدهید.

منبع : ۴ روش برای کشف و پرورش استعداد کودک شما

نکات مهم برای تدریس به کودکان

دروس ضروری برای شروع آموزش به کودکان بسیار خردسال- و چگونگی انجام آن

 به عنوان والدین، مهارت های بسیاری وجود دارد که ما نیاز داریم و می خواهیم که به کودکانمان آموزش دهیم. اغلب ما بر موارد پایه ای مانند آموزش دادن به کودک که چگونه به تنهایی خودش غذا بخورد و یا لباس بپوشد، چگونه بند کفشش را ببندد، چگونه حساب کند، بخواند و یا بنویسد شروع می کنیم. با این همه، مهارت های پایه ای وجود دارند که برای کودکان ما ضروری هستند تا بتوانند هر چه بیشتر مستقل شوند. اما همانگونه که ناتالیا دنیلز، روانشناس کودک، مطرح می کند، همانطور که ما به کودکانمان مهارت های عملی را یاد می دهیم، ممکن است دیگر مهارت هایی را که به همان اندازه از اهمیت برخوردارند را فراموش کنیم مانند هوش عاطفی. “کودکان همواره به همراه همدلی، عطوفت و مهربانی متولد نمی شوند. این مهارت ها بایستی به آنها یاد داده شود، پرورانده شود و رشد داده شوند. دنیلز همچنین می گوید که ما می توانیم بذر این مهرات ها را هر چه زودتر در زمان نوزادی در آنها بکاریم.

برای مطالعه بیشتر:

آموزش قوی بودن و مهربان بودن به کودکان

مفهوم کم آموزی در کودکان

برای شروع دنیلز پیشنهاد می کند که به کودکان کمک کنیم تا برای احساسات خود عناوینی انتخاب کنند (از کم تا زیاد)و به آنها یاد دهیم چگونه اعمالشان بر دیگران تاثیر می گذارد. به عنوان مثال، شما ممکن است بگویید: “هر زمانی که اسباب بازی هایت را با دوستت به اشتراک بگذاری، او را خیلی خوشحال کرده ای” یا “زمانی که تو آن اسباب بازی را از او می گیری، ممکن است ناراحت شود”. سوم اینکه، به علت اینکه کمک به دیگران روشی قدرتمند برای ایجاد مهربانی است، به کودک خود یاد دهید تا کارهایی مانند نگهداشتن در برای دیگران و کمک به خواهر و برادرهایشان را انجام دهند. در ذیل شما دروس ضروری دیگری برای شروع آموزش به کودک خود، از همین الان می توانید ببینید و همچنین جزئیاتی در مورد نحوه ی انجام آن.

به کودک خود یاد دهید که او توانمند با صلاحیت است. به فرزند خود اجازه دهید تا کارهای بیشتری را خودش به تنهایی انجام دهد. دکتر جان دلفی، یک روانشناس بالینی و نویسنده ی کتاب”پدر و مادر در دسترس” و همچنین تهیه کننده پادکست “بهتر” به همکاری همسرش، می گوید این به این علت است که هر چه شما کار کمتری برای آنها انجام دهید، آنها به همان اندازه بیشتر یاد می گیرند که خمیرمایه شان چیست.

“این هدیه هم ارزشمند و هم قابل تعویض است. کودکان حس صلاحیت و شایستگی را تا آخر عمر حفظ خواهند کرد. دلفی والدین را به ، به چالش کشاندن کودکان برای انجام چیزهایی که به طور معمول انجام نمی دهند، تشویق کرده است- مانند انجام کارهای خشک شویی، شست و شوی ظروف، مشارکت در مکالمات بزرگترها در مورد سیاست و یا مذهب، حل مشکلات  کامپیوتری و حتی کمک به تعمیر موتور یک ماشین. “آنها را به این فضاها دعوت کنید. شما از آنچه که قادر هستند انجام دهند، شگفت زده خواهید شد”.

ناتالیا ون ریکورت، MSW، ACC، یک مددکار اجتماعی و مربی دوره های زندگی که در مربی گری ADHD و خانواده متخصص است گفته است که به کودکان خود یاد دهید احساسات خود را بفهمند و با آن کنار بیایند. والدین اغلب به کودکان خود می گویند آرام باش، درست رفتار کن یا بهتر رفتار کن و وقتی که کودکان به طرز اجتناب ناپذیری این کارها را انجام نمی دهند، خسته و دلسرد می شوند. “آنچه که کودکانتان به شما نمی گویند این است که آنها در مورد این که این چیزها واقعا به چه مفهومی هستند، هیچ ذهنیتی ندارند، چه برسد به اینکه این کارها را به مرحله ی عمل برسانند”. دوباره، به کودکتان لغاتی برای احساساتشان بددهی. اگر انها شروع به برون ریزی کنند، روی دو زانوی خود نشسته و به آنها بگویید “من می توانم ببینم که تو واقعا خسته هستی” یا “من می دانم که جدا ناامید شده ای” یک نمودار احساسات را زمانی که آرام هستند با آنها مرور کنید.

جنین هالوران، یک مشاور بهداشت روانی و بنیانگذار مهرات های مقابله برای کودکان، همچنین بر اهمیت آموزش در مورد احساسات تاکید می کند. کودکانتان را تشویق کنید تا تشخیص دهند که چه زمانی احساس شادی، و یا غم دارند “چه چیزی باعث وشحالی تو می شود؟ زمانی که چنین حسی داریف بدنت چه احساسی دارد؟ چهره ات چگونه می شود؟”.  هالورن، نویسنده کتاب کار مهارت های مقابله برای کودکان، همچنین گفته است که مطالعه کردن و تماشای تلویزیون فرصت های خوبی برای شناسایی احساسات هستند. ممکن است شما سوالاتی نظیر این بپرسید: “به نظر تو زمانی که این اتفاق افتاد، الینا چه احساسی داشت؟ اگر این اتفاق برای تو می افتاد چه حسی به تو دست می داد؟ در مورد چهره و بدن کوانتین چه فکری می کنی؟ در مورد احساسات او چه فکری می کنی؟”. به کودک خود مهرات های مقابله را آموزش دهید. اقدامات مختلفی را بر روی نمودار و کارت های فهرست قرار دهید به طوری که کودکتان اینها را آرامش بخش و یا لذت بخش بداند مانند انجام کارهای پرشی، یک برنامه تفریحی کوتاه، بازی با حیوانات خانگی، بیرون رفتن و گوش دادن به موسیقی. “زمانی که حس می کنید کودکتان زیاد از حد تحت تاثیر قرار گرفته و آشفته شد، او را ملزم کنید تا یک مهارت مقابله را برای بکارگیری انتخاب کند.

زمانی که کودکتان دچار آشفتگی می شود، ون ریکورت پیشنهاد می کند که بر آن چیزی که رفتارشان منتقل می کند و یا مهارتی که آنها کم دارندف تمرکز کنید. به عنوان مثال، زمانی که شما از آنها می خواهید تا اسباب بازی هایشان را تمیز کنند، ناراحت می شوند. شاید علت این است که آنها با انجام چنین کار بزرگی مواجه شده اند و هیچ سر نخی ندارند که چگونه می بایست شروع به این کار کنند.

اگر کودکتان کمی بزرگ تر است، می توانید با او در مورد این که چه چیزی باعث سختی تمیزکاری می شود و این که چه کاری ممکن است برای آسان تر کردن آن انجام داد، می توانید صحبت کنید و همچنین شما می توانید تقسیم کارها را به گام های کوچک تر مانند تمیزکاری قطعات در ابتدا و سپس جمع و جور کردن وسایل هنری را برای او مدلسازی کنید.

همچنین آموزش به کودکتان برای کمک گرفتن ممکن است کمک کننده باشد- چیزی کهون ریکورت قبلا هم با کودک ۲ ساله ی خود شروع کرده بود. زمانی که دختر او خسته می شود، او می گوید” لطفا کمک کن”. حالا زمانی که یکی از اسباب بازی های او زیر مبل می افتد، به جای اینکه دچار اشفتگی و یا عصبانیت شود، کمک می گیرد. کودکان اغلب زمانی که به کمک نیاز دارند، از کمک گرفتن خیلی خجالت می کشند و یا می ترسند، بنابراین، مهم است که به کودک خود اجازه دهید بداند که کمک گرفتن هیچ  موردی ندارد.

در نهایت، احساسات خود را هم برچسب گذاری کنید. هالورین می گوید ممکن است بگویید” من خیلی احساس خوشحالی می کنم چون …” و یا ” من کمی غمگین هستم به علت اینکه…”، زمانی که والدین احساسات چالش برانگیز زیادی دارند، می توانند نشان دهند که ایجاد تغییر در احساس چگونه ممکن است، مانند “من احساس عصبانی بودن می کنم، پس من قصد دارم یک جرعه آب خنک بخورم و کمی تنفس عمیق داشته باشم تا بتوانم آرام بگیرم”.

قانون طلایی را به کودکان خود یاد دهید. این قانونطبق نظر کاترین اوبرین، درمانگر خانواده و ازدواج در ساکرمنتو، کالیفرنیا، که والدین جدید را در مورد والد بودن راهنمایی می کند، همه چیز را از محبت تا همکاری و حتی بخشش در بر می گیرد. همچنین می گوید که این قانون اساسی است برای مکالمات ضروری مانند درک عدل و عدالت و ایجاد ارتباطات با دیگران. گام اول مدلسازی قانون طلایی برای خودمان است و اینکه با کوکانمان به عنوان والدین با احترام رفتار کنیم، به عنوان والدین ممکن است فکر کردن به خودمان صرفا در جایگاه والدین و آنها در جایگاه کودک، آسان باشد. اوبرین می گوید که”این روش یک افتراق و جدایی نامرئی بین ما و آنها ایجاد میکند. اما همه ما انسان هستیم و سزاوار این هستیم که با ما چنان رفتاری شود”.

زمانی که کودکان شروع به صحبت می کنند، بدون هیچ دخالت و یا قضاوتی به کودکان خود گوش فرا دهید. اوبرین می گوید زمانی که آرامش خود را از دست می دهید، مسئولیتش را بپذیرید و معذرت خواهی کنید. این نشان می دهد که خسته شدن ایرادی ندارد و شما می توانید از این درگیری گذر کرده و این که هر کسی مسئول اقدامات خودش است. و می گوید یک استراتژی دیگری هم وجود دارد: به جای مجبور کردن کودکتان به معذرت خواهی برای گرفتن اسباب بازی یک کودک دیگر، از آن کودک دیگر بخواهید تا بگوید که این کار کودکتان چه احساسی به او داد و سپس از کودک خود بپرسید که آنها چگونه می توانند کمک کنند تا همه چیز عادلانه تر و یا بهتر شود (اگر شما برای معذرت خواهی گرفتن عجله کنید، ممکن است آنها تشخیص ندهند که واقعا چه کار اشتباهی انجام داده اند و ممکن است یاد بگیرند که بعدها با گفتن یک معذرت می خواهم، می توانند هر آن چیزی را که دلشان می خواهد، انجام دهند.

اوبرین همچنین بر اهمیت آموزش به کودکان به اینکه برای بغل کردن و یا بوسیدن دیگران به اجازه آنها نیاز دارند، تاکید کرد. هر کسی متفاوت از دیگری است: برخی از کودکان فیزیکی هستند، اما در حالی که دیگر کودکان ممکن است زمانی که بوس و یا بغل می شوند، در جای خود خشک شوند. او می گوید که به طور مشابه، کودکتان را مجبور نکنید هر کس دیگری را بوس کند و یا بغل کند “چرا که انتظار این کار می رود، پدربزرگ و مادربزرگ، عمه عمو و یا دوست خانوادگی”.

همان طور که دنیلز اشاره کرده است “صرف نظر از چیزی که ما یاد می دهیم، اقدامات و اعمال ما همیشه بزرگترین آموزگار کودکان هستند، بنابراین هر آنچه را که می خواهید کودکتان یاد بگیرد، آن را انجام دهید. چرا که آنها این را تقلید خواهند کرد. البته ما همچنین انسان هستیم و ممکن است اشتباهات زیادی مرتکب شویم. و این موردی ندارد. چرا که ما می توانیم همچنین کامل نبودن، پذیرش خود و چگونگی جمع و جور کردن خود را هم مدلسازی کنیم.

منبع : نکات مهم برای تدریس به کودکان 

روانشناسی کودک خردسال

روانشناسی کودک خردسال، کلینیک روانشناسی کودک و نوجوان ، روانشناسی کودک، کودک و نکات آموزشی و تربیتی پیش از دبستان در این مقاله آمده است. بهترین کلینیک روانشناسی کودک و نوجوان در ایران مرکز مشاوره ستاره ایرانیان است که با بهترین متخصصان کودک در ایران همه روز پاسخگو سوالات و نیاز شما است.

  •  

روانشناسی کودک خردسال و پیش از دبستان

چیزی که کودک را در سنین خردسالی و پیش دبستان شاد می کند ممکن است شما را متعجب سازد. متخصصان کودک می گویند شادی آن چیزی نیست که به کودک خود عرضه می کنید، بلکه آنچیزیست که به انها هدیه می کنید.

براساس نظر آنان، کودکانی که بیش از حد به آن ها رسیدگی می شود، چه با اسباب بازی بسیار چه با مراقبت از آنها در برابر اضطراب و مشکلات، با احتمال بیشتر تبدیل به بزرگسالانی می شوند که بی حوصله، بدبین و منفی باف هستند. بهترین پیش بین های شادی و خوشبختی درونی هستند نه بیرونی. بنابراین بهتر است کودک را مجهز به ابزارهای درونی کنیم که در طول زندگی به آن ها تکیه کنند.

تربیت کودک شاد

خبر خوب این است که حتما نباید یک متخصص باشید که آزادی و قدرت را به کودک منتقل کنید تا در تمام پستی ها و بلندی های زندگی از آن ها استفاده کند. با صبر و انعطاف همه والدین می توانند امکان زندگی شاد و خوشبخت را فراهم کنند.

ویژگی کودک خردسال شاد شامل موارد زیر است:

  • لبخند می زند،
  • بازی می کند،
  • کنجکاوی نشان می دهد،
  • اجتماعی است
  • نیازمند تحریک مداوم نیست.

در مقابل نشانه های یک کودک ناشاد عبارتند از:

  1. گوشه گیری،
  2. سکوت،
  3. زیاد غذا نخوردن،
  4. عدم معاشرت خودبخودی با دیگران،
  5. بازی نکردن،
  6. سوال نپرسیدن،
  7. عدم لبخند یا خندیدن
  8. گفتار کم.

روانشناسی کودک خردسال خجالتی و درونگرا

اگر کودک شما ذاتا خجالتی و یا درونگراست که به طور طبیعی اهل معاشرت و خندیدن نیست، به این معنا نیست که ناشاد است.

خجالتی بودن معادل غمگینی نیست، اما باید بیشتر کار کنید تا علائم هیجانی او را بخوانید. اگر کودک شما پیش از این برون گرا و شادتر بوده و در حال حاضر تغییر بزرگی را نشان داده است بدین معنیست که مشکلی وجود دارد و باید به آن توجه کنید.

بسیاری از علائم هیجانی که کودکان استفاده می کنند برای والدین قابل شناسایی هستند مانند زمانی که کودک ترسیده و یا ناراحت است. اما اکثرا تشخیص نمی دهند که کودک اضطراب را به صورت خشم و پرخاشگری ابراز می کند. عصبانیت آنها در واقع همان ابراز تنش شدید است. مثلا کودک برادر خود را می زند و می گوید:

“ازت متنفرم”، یعنی انقدر مضطرب است که نمی تواند خشم و ناراحتی خود را واضح ابراز کند. باید به روش های ابراز کودک توجه کنید ممکن است هر کودکی روش مخصوص به خود را داشته باشد.

کمک به کودک برای تسلط بر مهارت های جدید

از دیدگاه متخصصان، افراد شاد انهایی هستند که بر یک مهارت تسلط پیدا کرده اند.

برای مثال، زمانی که کودک شما تمرین می کند تا یک توپ را بدست بیاورد، از اشتباهاتش می آموزد، پشتکار و نظم را ارتقا می دهد، و در نهایت لذت پیروزی ناشی از تلاش را تجربه می کند.

او همچنین به دلیل قدرشناسی و تشویق از سوی دیگران تقویت می شود.

از همه مهم تر، او در می یابد که کمی روی زندگی خود کنترل دارد:

  1. اگر سعی کند کاری را انجام دهد،
  2. از پیدا کردن آن احساس رضایت می کند،
  3. با پشتکار می تواند آن را انجام دهد.

احساس کنترل از طریق تسلط، یک فاکتور مهم در تعیین شادی بزرگسالی است.

پرورش عادات سالم کودک

از نظر روانشناسی کودک خردسال:

۱. خواندن هیجانات کودک را بیاموزید.

زمانی که کودک شما نوزاد بود، راحت می توانستید متوجه شوید که شاد است یا ناراحت. با آمدن شما لبخند بزرگی روی لبانش نقش می بست و زمانی که برایش صدا می آوردید و دالی بازی می کردید با صدای بلند می خندید.

از دو سالگی بزرگتر شده،  و هیجانهایش پیچیده تر شده اند. اما خوشبختانه، توانایی او برای کنترل آن ها بیشتر شده است. هم چنان، فهمیدن نشانه های ظاهری اینکه آیا او غمگین یا شاد است چندان دشوار نیستند.

۲. با کودک تفریح کنید.

اگر کودک به زمانی که بیشتر از همه شاد بوده فکر کند مسلما همان زمانیست که با شما گذرانده است، و همین کلید داشتن یک کودک شاد است. بازی کردن شادی آفرین است، اما بازی همچنین نحوه رشد مهارت های فرزند شما برای شادی آینده است. بازی بدون ساختار به کودک اجازه می دهد که آنچه را دوست دارد کشف کند، مانند:

  • ساخت شهر با خونه سازی،
  • آموزش شمارش با حیوانات اسباب بازی و غیره.

گاهی همچنان کودک نیاز به بازی ساختارمند دارد، حتی زمانی که بازی بدون ساختار را انجام می دهد. در حالیکه برخی کودکان برون گرا هستند، برخی دوست دارند بازی های قاعده مند را انجام دهند.

۳. میزان مناسب خواب، ورزش و رژیم سالم 

برای ورزش کردن حتما لازم نیست کودک عضو تیم خاصی باشد، همین که در جایی بدود یا بالا و پایین بپرد برای خلق کودک کافیست. مکن است متوجه ارتباط بین خلق کودک با غذایی خاص شوید. برخی والدین در می یابند در حالیکه قند ممکن است انرژی کودک را بالا ببرد کمبود آن نیز ممکن است منجر به افت ناگهانی انرژی شود. آلرژی و حساسیت غذایی نیز نقش مهمی خلق و رفتار کودک دارند.

۴. بگذارید کودک خودش کشف کند!

والدین تصور می کنند پرورش یک کودک شاد بدین معنیست که کودک را مدام در معرض فعالیت های مفرح قرار دهند و هرگز با فراز و نشیب زندگی روبرو نشود.

اما متخصصان معتقدند که این اشتباهیست که اغلب والدین عاشق و علاقه مند به کودک مرتکب آن می شوند. به عنوان والدین مدام تلاش می کنید همواره همه چیز را در بهترین حالت نگه دارید، و مدام کودک را شاد کنید. اما دست نگه دارید!

بگذارید اگر با مشکلی مواجه شد خودش دست به کاری بزند، و آن را حل کند. کودکان باید یاد بگیرند که در برابر مقداری از استرس و ناراحتی مقاوم شوند. به آن ها اجازه دهید که خودشان با مسئله درگیر شوند و آن را بشناسند، زیرا این کار به ان ها چگونگی مقابله را می آموزد.

۵. روانشناسی کودک خردسال بر چه چیزی تاکید دارد؟

روانشناسی کودک خردسال تاکید دارد که به کودک اجازه دهیم طیفی از تجارب را داشته باشند، حتی تجارب سخت، این مسئله به قدرت درونی و شاد بودن آنها کمک می کند. چه کودک هفت ماهه ای باشد که سعی می کند سینه خیز برود چه کودک هفت ساله که با بلوک هایش کلنجار می رود تا برج بسازد.

بگذارید کودک چند بار امتحان کند و خراب کند و دوباره بسازد، تا در نهایت موفق شود. یادگیری مواجهه با سختی های اجتناب ناپذیر زندگی برای شادی کودک شما در آینده حیاتی است. در طول زمان، کودک می آموزد که مهم نیست چه می شود، راه حل را خواهد یافت.

این بدین معنا نیست که هنگام سختی، کودک نباید کمک بخواهد، اما نقش شما هدایت او به سمت راه حل است نه در اختیار گذاشتن راه حل.

۶. اجازه دهید کودک گاهی غمگین یا عصبی باشد!

زمانی که کودک خردسال شما در یک پارتی گوشه ای می نشیند و ناراحت است، واکنش طبیعی شما اینست که بگویید: تو هم باید مثل بقیه تفریح کنی و لذت ببری…. اما مهم است که گاهی به او اجازه دهید غمگین هم باشد.

برخی والدین همیشه نگران این هستند که کودک از طرد شدن رنج ببرد. مثلا زمانی که کودک به تولد دوستش دعوت نشده، یا زمانی که برای انچه می خواهد گریه می کند.

۷. کودکان باید بدانند غمگین بودن هم چیزی نیست و قسمتی از زندگیست.

اگر سعی کنید کلا غم را مخفی کنید، این پیام را به کودک می دهید که غمگین بودن ناامید کننده است. بگذارید کودکان احساساتش حتی غم را تجربه کند. او را تشویق کنید احساسات خود را نام گذاری کند و آنها را به صورت کلامی بیان کند. سعی نکنید جای او مشکلاتش را حل کنید. در عوض، به او گوش کنید، و گاهی به او پاسخ دهید.

۸. به کودک خردسال گوش کنید

بهترین توصیه جهت اینکه بفهمید کودک شاد هست یا نه کاری بسیار ساده است: به او گوش فرا دهید. یک مکالمه ازاد برای فهم خلق کودکتان ضروری است. برای مثال به کودک بگویید:

  • “غمگین به نظر میای”.
  • “مشکلی برات پیش اومده”؟
  • چیزی اذیتت می کنه”؟

اگر کودک پاسخی نداد کمی او را تنها بگذارید و بعد دوباره اقدام کنید. اگر مدتی احساس کردید که کودک مشکلی دارد و نمی توانید از آن سر در بیاورید، با مربی مهد یا والدین دوستانش صحبت کنید، شاید از طریق ان ها علت را بیابید.

۹. به کودک آموزش مراقبت از خود و فداکاری دهید.

محققین نشان داده اند که افرادی که در زندگی خود معنا دارند احساس غم و افسردگی کمتری را تجربه می کنند. این مسئله برای کودکان نیز صدق می کند.

به کودک گاهی تکلیف بدهید. مثلا بگویید لباس ها را از ماشین لباسشویی دربیاورد یا ظرف های غذا را بیاورد. این کارها به او نشان می دهد که نقشی را بر عهده دارد و به او حس قدرت و معنا می دهد. کارهای خیریه و کمک به دیگران یکی از کارهای بزرگی است که یک خانواده می تواند انجام دهد.

۱۰. الگوی مناسبی برای کودک باشید.

بر اساس نظر متخصصین، خلق و خو و منش شما به کودک منتقل می شود، این مسئله نه فقط از طریق ژنها بلکه با رفتار و شیوه مراقبت از کودک رخ می دهد. چه خوب باشد یا بد، کودکان تحت تاثیر خلق و خوی والدین هستند. حتی نوزادان نیز الگوی هیجانی والدین خود را تقلید می کنند، چیزی که مسیرهای عصبی خاص را فعال می کند.

زمانی که لبخند می زنید، کودک نیز به شما لبخند می زند و مغز برای لبخند زدن سیناپس های جدیدی را می سازد و یادگیری اتفاق می افتد. زمانی که از فعالیتی لذت می برید کودک نیز با شما لذت میبرد و در مقابل اضطراب های شما نیز به او منتقل می شود. خوش بینی ها و بدبینی های شما نیز به او منتقل می شوند، اگر شما نیمه پر لیوان را ببینید کودک نیز این دید را پیدا خواهد کرد.

اگر بارش باران برنامه بیرون رفتن بعد از ظهر را کنسل می کند، می توانید بگویید: “الان به جاش شانس این رو داریم که توی خونه خاله بازی کنیم”. به کودک بیاموزید برای آنچه دارد شاد باشد به جای آنکه غصه آنچه ندارد را بخورد.

اگر روی خلق و خو و ویژگی های روانی و شخصیتی خود بخوبی کار کنید، علاوه بر مفید بودن برای خود و خانواده، الگوهای خوبی نیز برای کودک خود خواهید بود. سوالات خود در مورد روانشناسی کودک خردسال را مطرح کنید.

کی باید به مشاور کودک مراجعه کرد؟

  • اگر نشانه های مداوم و شدید از غم،
  • ناراحتی،
  • اضطراب جدایی،
  • فرار از رفتن به مهد
  • مشکلات غذا خوردن
  • خوابیدن

کلینیک روانشناسی کودک و نوجوان

مرکز مشاوره ستاره ایرانیان برترین کلینیک روانشناسی کودک و نوجوان در ایران است که امکان مشاوره حضوری، تلفنی و آنلاین را برای همه ایرانیان داخل و خارج کشور فراهم کرده است. سایت کودکانه بهترین مطالب روانشناسی کودک و مباحث روانشناسی کودک را در زمینه های مختلف داشته و برای اطلاعات بیش تر این مطالب را از دست ندهید. اگر علائم اختلال را در کودک خود مشاهده کردید  با متخصص کودک صحبت کنید و ارزیابی های لازم را انجام دهید. برای مشاوره گرفتن از برترین سایت روانشناسی کودک می توانید با شماره تماس های داده شده تماس بگیرید تا در کوتاه ترین زمان بهترین نتیجه را بگیرید.

منبع : روانشناسی کودک خردسال

کاردرمانی کودکان| آینده کودک خود را تضمین کنید

کاردرمانی کودکان به عنوان تاثیرگذارترین روش توانبخشی برای نوزادان و کودکان مطرح است، که در درمان بسیاری از اختلالات نقش مستقیم و درخشانی دارد.

 این علم عبارت است از هنر استفاده از فعالیت های هدفمند درمانی، در جهت مشغول ساختن ذهن، روان و جسم کودک، به منظور کاهش اثرات مشکل، افزایش توانمندی فردی و رشد استقلال.

چه در مواردی که کودک دارایی نوعی از نقص مادرزادی است و چه در مواردی که آسیبی در حین تولد ایجاد شده باشد، کاردرمانی به منظور رفع نواقص ایجاد شده و یا ژنتیکی تجویز می شود.

  از آنجایی که نیاز هر نوزاد به درمان بر اساس ناتوانی و اختلالات موجود، متفاوت است کاردرمانی برای هر نوزاد نیز به نحوی منحصر به خود او انجام می شود.

نوع این تمرینات تاحد زیادی بستگی به سن نوزاد و نوع مشکل دارد و رایج ترین تمرینات کاردرمانی قابل استفاده برای کودکان عبارتند از :

  • تمرینات تعادلی و انعطافی
  • تمرین با توپ با هدف بهبود سینه خیز رفتن و تقویت توان عضلانی
  • ماساژ آرام
  • استفاده از کمپرس گرم و سرد روی مفاصل و عضلات

اختلالات رایج نوزادان و کودکان

از جمله اختلالات رایج نوزادان و کودکان که آن ها را نیازمند استفاده از خدمات کاردرمانی می کند.

می توان به فلج مغزی، اوتیسم، اسپینا بیفیدا یا همان شکاف مادرزادی مهره ها، ضربه های مغزی، اختلالات عصبی- عضلانی و کجی گردن یا  همان تورتیکولی اشاره کرد.

علاوه بر موارد فوق آسیب هایی مانند دررفتگی بخشی از بدن نوزاد در حین زایمان از طریق کاردرمانی قابل رفع است.

در ادامه به توضیح مختصری در مورد چیستی و چگونگی درمان این اختلالات از طریق کاردرمانی می پردازیم.

تورتیکولی:

یا همان کج گردنی به معنای پیچ خوردن گردن است.

این اختلال معمولا بخاطر قرار گرفتن نامناسب جنین در رحم یا بخاطر زایمان دشوار اتفاق می افتد.

لازم است بدانید تورتیکولی به میزانی که برای شما به عنوان مادر یا پدر آزاردهنده است برای نوزاد سخت نیست.

بیشتر نوزادان دردی از این بیماری حس نمی کنند و خوشبختانه این مشکل معمولاً با تغییر وضعیت یا نرمش های کششی در منزل کم کم رفع می شود.

اوتیسم یا درخودماندگی:

این اختلال به عنوان یکی از اختلالات نافذ رشدی است که هسته ی اصلی آن از طریق مشکل فرد در ارتباطات مشخص می شود.

باتوجه به اینکه تشخیص اوتیسم در سن قبل از ۳سالگی نیز امکان پذیر است.

، در صورت مداخله ی زودهنگام، تمرینات کاردرمانی با استفاده از متدهای مختلف قادر به بهبود وضعیت نوزاد یا کودک خواهند بود.

فلج مغزی در کاردرمانی کودکان

اگر در طول دوره ی رشدی کودک متوجه مشکلات غیر معمولی در نشستن، خزیدن، گردن گرفتن، جمع کردن اشیای ریز و حرکات کودک شوید.

لازم است برای بررسی دقیق تر مساله به متخصص اطفال مراجعه کنید.

تشخیص فلج مغزی یک فرآیند ساده نیست و در ماه های اول رشد نیاز به نظارت دقیق دارد.

مقایسۀ مهارت های حرکتی کودک با مراحل رشد تکاملی کودکان عادی به پزشکان کمک می کند تا بتواند وجود یا عدم وجود فلج مغزی را به درستی تشخیص دهد.

اگر چه در ۹ ماه اول تشخیص فلج مغزی مشکل است، اما آنچه مهم است مراجعه ی زودهنگام به منظور تشخیص مشکل است.

می توان گفت این کودکان دارای یک سن طلایی برای مداخله های توانبخشی هستند و اقدامات کاردرمانی و گفتاردرمانی به موقع می تواند در روند بهبودی آنها موثر باشد.

به عنوان مثال کاردرمانی می تواند به کاهش درد، سفتی عضلات و بهبود تحرک  عمومی و نشستن کودکان فلج مغزی کمک قابل توجهی کند.

مشکلات در گردن گیری

گردن گیری در کودکان یک مرحله تکاملی بسیار مهم است.

می توان گفت پایه و اساس کلیه ی مراحل تکاملی و رشدی کودک به گردن گیری به موقع او بستگی دارد .

تاخیر در این امر درصورت عدم توجه والدین می‌تواند به تاخیر جبران ناپذیری در مراحل بعدی همچون سینه خیز رفتن، نشستن چهاردست و پا رفتن، ایستادن و راه رفتن منجر شود.

باتوجه به حساسیت تمرینات کاردرمانی با هدف تقویت عضلات گردن نوزادان، پیشنهاد می شود تا قبل از مراجعه به کاردرمانگر از انجام تمرینات خودسرانه جدا اجتناب کنید.

تاخیر در نشستن:

در صورت تاخیر در کسب توانایی جهت نشستن، می توانید تمرین های ساده ای را در منزل انجام دهید.

به عنوان مثال کودک را به حالت نشسته روی یک زانوی خود قرار دهید و با حرکت دادن زانوی خود به طرفین، تعادل خود را به هم بزنید (کمر کودک را کنترل کنید).

در صورتی که کودک توانایی کمی در نشستن دارد و فقط مشکل تعادل در نشستن را دارد روی پاهای او در حالت نشسته چند کیسه شن کوچک قرار دهید تا به تعادلش کمک شود.

به عنوان تمرین ساده ی دیگری می توانید کودک را در گوشه یا کنج دیوار بنشانید و یا دو طرف ستون فقرات کودک را از بالا به پایین ماساژ دهید.

اگر چه انجام این تمرین ها می تواند مفید باشد اما بهتر است جهت تشخیص دقیق منشا مشکل به متخصص کاردرمانی مراجعه کنید.


کاردرمانی در منزل برای کودکان

اگر به دنبال تمرین هایی ساده و خوشایند به منظور کنترل سطح انرژی، افزایش توان جسمی، عضلانی و مفصلی فرزندتان هستید می توانید از موارد زیر استفاده کنید.

دقت کنید که میزان تند و یا کند انجام دادن این تمرین ها بستگی به هدف تان دارد.

اگر قصد دارید در ابتدای صبح و به منظور افزایش سطح انرژی کودک، تمرین کنید می توانید حرکات را به صورت تند انجام دهید.

اما اگر در تایم اوج انرژی کودک (عصر) هستید و می خواهید تا حدی او را آرام کنید اجرای کندتر حرکات کمک کننده است.

تمرین جارو برقی:

در حالیکه کودک به صورت طاق باز خوابیده، رو به روی او قرار بگیرید.

با او تماس چشمی برقرار کنید و بگویید آیا دوست دارد جارو برقی ای شود برای تمیز کردن اتاق؟

سپس در حالیکه کمی بالاتر از مچ پای او را با دو دست گرفته اید، پاها را در راستای بدن به آرامی به جلو عقب حرکت دهید.

به طوری که گویا کودک جارو برقی است که با آن در حال تمیز کردن محیط هستید.

بازی بولینگ:

در حالیکه کودک خوابیده، پاهایش را به درون شکمش جمع کنید. در همین زمان وظیفه ی شمارش را نیز به کودک بدهید.

یعنی بعد از هربار جمع کردن پاها، کودک یک عدد را می شمارد. بچه ها معمولا این بازی را دوست دارد و می توانند از طریق آن به آرامش عضلانی خوبی دست یابند.

زمان طلایی را از دست ندهید

بر اساس جدیدترین تحقیقات در حیطه ی بازتوانی و توانبخشی کودکان، مداخلات زودهنگام می تواند از طریق تاثیر بر سلول های مغزی در حال شکل گیری، عملکرد مغز را به طور قابل توجهی تحت تاثیر قرار دهد.

این بدین معناست که حتی در موارد حادی مانند اوتیسم و فلج مغزی، اگر مداخله ی به هنگام انجام شود، مساله تا حد زیادی قابل درمان است.

به عنوان مثال در مطالعه ای که در سال ۲۰۱۲ انجام شد، گروهی از کودکان اوتیسم در سنین پایین تحت درمان از طریق رویکرد ESDM به عنوان نوعی از مداخلات زودهنگام قرار گرفتند.

نتایج این پژوهش حاکی از رفع مشکلات این گروه، از بین رفتن علام اولیه اوتیسم و باقی ماندن دستاوردها در طول ۲ سال بود.

بر این اساس پیشنهاد می شود با مشاهده ی علایمی که حاکی از تاخیر حرکتی یا شناختی در رشد فرزندتان هستند، به متخصص کاردرمانی مراجعه کنید تا زمان طلایی درمان را از دست ندهید.

منبع : کاردرمانی کودکان| آینده کودک خود را تضمین کنید

آیا کودک شما از فوبیا رنج می برد؟ فوبیا در کودکان

فوبیا پاسخی غیر طبیعی و وسواسی به خطرات بالقوه است که زندگی روزمره را مختل می کند.

فوبیایی بیماری است که در دوران کودکی ریشه دارد، بنابراین باید در همان کودک درمان شود.

در این مقاله ما در مورد انواع فوبیا در کودکان بحث می کنیم تا خانواده ها بیشتر با آن ها آشنا شوند.

فوبیای حیوانات

برخی از کودکان از ابتدا حیوانات را دوست دارند، اما برخی دیگر حیوانات را به عنوان هیولا می بینند.

احتیاط در برابر حیوانات معمولا در کودکان کم سن و سال رخ می دهد.

هنگامی که کودک رشد می کند تا درک کند.

بعضی از حیوانات ترسناک هستند، اما کودک تفاوت بین آنها را نمی فهمد، و برخلاف ان از ان هایی که خیلی هم ترسناک نیستند ممکن است بترسد.

معمولا تا سن پنج یا شش سالگی فوبیا خود را از دست می دهند.

حیوانات زیادی در جهان وجود دارد.

بسیاری از مردم برای مقابله با برخی از آنها مانند مارها و حیوانات متحدالفکر هستند و این وحشتناک است.

اما برخی حیوانات خانگی نیستند و فوبیا کودک از آنها می تواند خنثی شود.

شما می توانید چیزهای زیادی را برای کاهش فوبیا فرزندتان انجام دهید.

بنابراین، آنها با حیوانات بسیار آرام خواهند بود.

فوبیای حشرات

نه تنها اکثر مردم حشرات را دوست ندارند، بلکه می خواهند فرزند ان ها نیز این گونه باشد.

زیرا تغییر آن بسیار دشوار است.

بسته به شخصیت کودک و احساسات خانوادگی.

در مورد حشرات، نزاع طبیعی می تواند به یک فوبیا واقعی و خشن تبدیل شود.

ما با کودکان و بزرگسالانی مشاوره کرده ایم که بدون فوبیا و وحشت حتی نمی توانستند به حریم حشرات نزدیک شوند.

فوبیای تاریکی

تقریبا هر کودک حداقل برای مدتی فوبیای تاریکی دارد.

این فوبیا از دو یا سه سال اول شروع می شود.

فوبیا های رایج در میان کودکان متفاوت هستند و در طول زمان تغییر می کنند.

یک روز کودک از کمد لباس و هیولا و یک شب دیگر وحشت دزد دارد.

اگر به این فوبیا ها توجه کنید و آنها را از بین ببرید، این فوبیا از تاریکی نباید به نقطه ای که بر زندگی تاثیر می گذارد رشد کند.

معمولا، کمی اطمینان از همه چیز است که از تشدید و تثبیت فوبیا جلوگیری می کند.

این اجازه نمی دهد که بعدا بر زندگی شما تأثیر بگذارد، اما گاهی اوقات این فوبیاها همچنان ادامه دارد.

فوبیا از ارتفاع

بسیاری از والدین ترسو، هنگامی که فرزندان خود را بالای درخت می بینند سریعا ترسیده و با این ترس به او نیز فوبیا را القا می کنند.

همانند بسیاری از فوبیا های اساسی، فوبیا ارتفاع نیز شدید است و زمان خود را دارد.

نوزادان کمتر فوبیا دارند این به خاطر درک عمیق آنها از تکامل آنهاست.

اما یک فرزند سه ساله حتی زمانی که اولین پله برقی را می بیند نیز ممکن است وحشت کند.

بسیاری از کودکان از ارتفاع ها فوبیا دارند که حتی بر ارتفاعات کم هم پا نمی گذارند.

فوبیا از ارتفاع باعث می شود کودک از بسیاری از تفریحات سالم محروم شود.

هر سال آنها را در این وضعیت باقی مانده و این فوبیا با زندگی او عجین می شود.

تحقیقات نشان داده است که حدود یک سوم بزرگسالان این فوبیا را دارند.

همه کسانی که از این هراس را دارند علائم مشابه، سرگیجه، عدم تعادل و اغلب احساس می کنند که گرانش آنها را به لبه می کشد.

فوبیا از مکان های بسته

فوبیا از مکان های کوچک و بسته فوبیا رایج در بزرگسالان است که اغلب به تجربیات دوران کودکی شان باز می گردد.

گاهی اوقات این تجربیات شامل علائم واضح مانند اقامت در آسانسور برای چندین ساعت است، اما معمولا به دلیل وقایع کوچک که به نظر می رسد فوبیا را تشدید می کند.

از علائم اولیه فضای بسته و فوبیا از فرزندتان آگاهی داشته باشید.

جلوگیری از فوبیا کوچک از رشد به یک فوبیا بزرگ و ثابت مهم است.

اشکال اولیه شامل نگرانی در مورد نشستن در صندلی عقب یک ماشین یا اتوبوس در یک اتاق بسته و ماسک هایی که از مهمترین ها هستند.

راه های زیادی برای جلوگیری از توسعه این نگرانی وجود دارد.

فوبیا از مرگ در میان کودکان

این یک فوبیا رایج در میان کودکان است و می تواند باعث اضطراب شدید در جدایی، عدم توانایی خوابیدن یا بحث مکرر در مورد مرگ شود.

خانواده ها به نزد ما می آیند و در مورد دختر سه ساله خود نگران اند.

مادربزرگ و دو توله سگ نوزاد در عرض چند هفته درگذشته اند و کودک کاملا آشفته بود.

والدین می خواستند اطمینان یابند که می توانند وضعیت درست را کنترل کنند و این همان بود.

آنها به والدین حقیقت را گفتند و به کودک خود در سطح خودش پاسخ دادند و به سرعت یک حیوان مرده را با یک زنده عوض کردند و فوبیا در زمان ناپدید شد.

حدود پنج یا شش سالگی است که اکثر کودکان از مسائل مربوط به مرگ سوال می کنند.

اما آنها تنها درک ناقصی از چرخه زندگی مرتبط با مرگ را در سن پایین می یابند که آنها را از خطر بررسی و درک مرگ دور نگه می دارد.

منبع : آیا کودک شما از فوبیا رنج می برد؟ فوبیا در کودکان

دلبستگی در کودکان

دلبستگی در کودکان به‌خصوص نوزادان کمک می‌کند تا احساسات منفی خود را در مواقع استرس و ناراحتی تنظیم کرده و با کمک آن محیط را کاوش کنند، حتی اگر حاوی محرک‌های ترسناک باشد. دلبستگی، یک نقطه عطف رشد در زندگی کودک و یک موضوع مهم باقی می‌ماند. در بزرگسالی، بازنمایی‌های دلبستگی دیده می‌شود و ممکن است مشکلاتی را به همراه داشته باشد.

در مقالات فبلی در مورد سبک دلبستگی ناایمن و واکنشی به‌عنوان مشکلات دلبستگی توضیحاتی دادیم. در این مقاله در مورد علائم و نشانه‌های این مسئله بحث خواهیم کرد.

  •  

علائم و نشانه های اولیه 

مشکلات دلبستگی بر روی یک پیوستار از مشکلات خفیف که به‌آسانی قابل‌تشخیص و واضح است تا شدیدترین شکل به نام اختلال دلبستگی واکنش (RAD) قرار می‌گیرند. اگرچه، هرگز برای درمان و اصلاح مشکلات دلبستگی در کودکان مانند اختلال سبک دلبستگی خیلی دیر نیست، ابتدا شما علائم دلبستگی ناایمن را کشف می‌کنید و بعداً مراحلی را برای اصلاح آن‌ها در نظر می‌گیرید.

با تشخیص اولیه شما می‌توانید از بروز مشکل جدی‌تری اجتناب کنید. با توجه‌کردن به آن‌ها در دوران طفولیت مشکلات دلبستگی اغلب با کمک‌ها و حمایت‌های مناسب به‌آسانی حل می‌شوند. این نشانه‌ها عبارت هستند از:

  1. اجنتاب از تماس چشمی
  2. لبخند نزدن
  3. نزدیک نشدن برای جلوگیری از صمیمیت و در آغوش گرفته شدن
  4. نپذیرفتن تلاش های موجود در راستای آرام کردن، دلجویی کردن و برقراری ارتباط
  5. بی توجهی و نگاه نکردن به مراقب، زمانی که او را تنها می گذارند.
  6. گریه های تسلی ناپذیر
  7. بی صدا بودن و ایجاد نکردن صدا یا زمزمه‌ها
  8. دنبال نکردن شما به صورت چشمی
  9. عدم علاقه مندی به انجام بازی‌های تعاملی یا بازی با اسباب بازی‌ها
  10. مدت زمان طولانی بی قرار است و بدن خود را تکان می‌دهد.

لازم به ذکر است که علائم اولیه دلبستگی ناایمن مشابه با علائم اولیه مباحث دیگری مانند اختلالات بیش‌فعالی و اوتیسم است. در صورتی که هر یک از این علائم هشداردهنده را مشخص کردید با پزشک خود برای تشخیص حرفه‌ای مشکل یک قرار ملاقاتی تعیین کنید.

علائم اختلال سبک دلبستگی واکنشی

  1.  ناسازگاری با لمس‌شدن و محبت فیزیکی. کودکان دارای اختلال دلبستگی در کودکان واکنشی اغلب هنگام لمس‌شدن به خود می‌پیچند، می‌خندند یا حتی (اوخ) می‌گویند و اعتراض می‌کنند. لمس‌کردن و محبت به‌جای اینکه تولید احساساتی مثبت کند به‌عنوان تهدید درک می‌شود.
  2.  مسئله کنترل. اکثر کودکان دارای اختلال دلبستگی واکنشی با تحت کنترل باقی‌ماندن مشکل دارند و از نشان‌دادن احساس درماندگی اجتناب می‌کنند و آنها اغلب نافرمان، لجباز و اهل جدل هستند.
  3.  مشکلات خشم. خشم ممکن است مستقیماً با راه‌انداختن قشقرق، برون‌ریزی، یا رفتار گمراه‌کننده و رفتار پرخاشگرانه منفعل ابراز شود. کودکان دارای اختلال دلبستگی واکنشی ممکن است خشم خود را در اعمال مقبول از نظر اجتماعی مانند محکم دست‌دادن به دیگران یا خیلی محکم در آغوش گرفتن کسی پنهان کنند.
  4.  ناتوانی در ابراز محبت به مراقب اصلی. برای مثال کودکان دارای اختلال دلبستگی واکنشی ممکن است به طور ناجوری خونگرم با غریبه‌ها رفتار کنند درحالی‌که به والدین خود محبت کمی یا هیچ‌گونه محبتی نشان ندهند.
  5.  وجدان رشدنیافته. کودکان دارای اختلال دلبستگی واکنشی ممکن است؛ مانند افراد بی‌وجدان رفتار کنند و نتوانند احساس گناه، تأسف یا پشیمانی را پس از بدرفتاری نشان دهند.

علائم وابستگی سالم در سنین مختلف

  1.  در حدود یک تا دوماهگی، کودک وقتی شما لبخند می‌زنید لبخند بزند و به صداهای بلندی که می‌سازید پاسخ دهد.
  2.  در حدود چهارماهگی، کودک شما احتمالاً به‌نوبت با شما سروصدا می‌کند.
  3.  در پنج‌ماهگی، همه‌جا با شما می‌آید.
  4.  در حدود هشت‌ماهگی، وقتی به چیزها نگاه می‌کنید، نگاه شما را دنبال می‌کنند. این به‌عنوان توجه مشترک شناخته می‌شود.
  5.  در حدود شش تا ۱۲ ماهگی، کودک باید به طور فعال به دنبال آرامش از شما باشد و تمایل به بازی نشان دهد. وقتی آنها از شما جدا می‌شوند، ناراحت به نظر می‌رسند. همچنین در اطراف غریبه‌ها کمی اضطراب نشان می‌دهند، زیرا می‌توانند چهره‌های آشنا و ناآشنا را تشخیص دهند.
  6.  در حدود ۱۲ ماهگی، کودک با شما بازی‌هایی مانند دالی موش از حرکات برای برقراری ارتباط غیرکلامی “سلام”، “خداحافظ” یا “به آنجا نگاه می‌کند” استفاده می‌کند.
  7.  در حدود ۱۵ ماهگی آنها نشانه‌هایی از همدلی نشان خواهند داد. شاید با دیدن خواهر یا برادری که گریه می‌کند غمگین به نظر می‌رسند، ناراحت شود.
  8.  بین ۱۸ تا ۲۴ ماهگی، کودک با اسباب‌بازی‌ها وانمود می‌کند، مانند تقلید مکالمه با تلفن اسباب‌بازی یا غذادادن به عروسک.

درمان دلبستگی ناایمن در بزرگسالی

 همان‌طور که کودکان دارای اختلال دلبستگی واکنشی رشد می‌کنند و بزرگ‌تر می‌شوند، آن‌ها اغلب الگوهایی از علائم بازداری شده یا بی‌قیدوبندی را رشد می‌دهند.

  •  علائم بازداری شده در اختلال دلبستگی واکنشی. کودک یا بزرگسال بی‌نهایت منزوی و به لحاظ هیجانی منفصل است و در برابر راحتی و آسایش مقاومت می‌کند. این دسته از کودکان از آنچه در محیط اطرافشان می‌گذرد آگاهی دارند و حتی حساس هستند؛ اما واکنش یا عکس‌العملی نشان نمی‌دهد و ممکن است دیگران را هل دهند، نادیده بگیرند یا حتی وقتی دیگران قصد نزدیک‌شدن به این کودکان را داشته باشند به آن‌ها حمله‌ور شوند.
  •  علائم بی‌قیدوبندی در اختلال دلبستگی واکنشی. این کودک ظاهراً بین مراقب، والدین یا غریبه‌ها تفاوتی قائل نیست. به دنبال آسایش و دریافت توجه از تقریباً هر شخص است، بدون متمایزکردن. او به‌شدت وابسته است و از نظر عقلی نسبت به سن خود کمتر عمل می‌کند و ممکن است به‌صورت دائمی و مادام‌العمر مضطرب به نظر برسد.

علل مشکلات دلبستگی

حدود ۳۵ درصد از نوزادان نوعی وابستگی ناایمن دارند و دلبستگی در کودکان زمانی رخ می دهد که مراقبان کمی از آن ها دور شوند یا در دسترس نباشند، این شرایط شامل موارد زیر است:

  • نوزاد گریه می‌کند و هیچ کس پاسخ نمی‌دهد یا به او آرامش می‌دهد.
  • کودک گرسنه است و ساعت‌ها به او رسیدگی نمی‌شود.
  • نوزاد یا کودک خردسال مورد بدرفتاری، ضربه روحی یا آزار قرار می‌گیرد.
  • نوزاد یا کودک خردسال در بیمارستان بستری می شود یا از والدین خود جدا می‌شود.
    والدین به دلیل افسردگی، بیماری یا سوء مصرف مواد از نظر عاطفی در دسترس نیستند.

منبع : دلبستگی در کودکان

پرخاشگری کودکان در سنین مختلف

پرخاشگری کودکان، علت پرخاشگری کودکان زیر ۳ سال، علت پرخاشگری کودکان ۵ ساله، علت پرخاشگری کودکان ۴ ساله، پرخاشگری در کودکان ۷ ساله، علت پرخاشگری کودکان ۱۰ ساله و سؤالات دیگر والدین در این مقاله توضیح داده شده است. پرخاشگری رفتاری خصومت‌آمیز و غیردوستانه است که در طی آن فرد تمایل دارد به دیگران صدمه و یا آسیب برساند. معمولاً کودکان خیلی سریع ناامید و مأیوس می‌شوند و پرخاشگری را مطابق با سنشان به شیوه‌های متفاوتی نشان می‌دهند. در اینجا دو شیوهٔ پرخاشگری مطرح شده است:

  1. پرخاشگر ابزاری، که شئ محور است.
  2. پرخاشگری خصومت آمیز یا ارتباطی، که شخص محور است.

  •  

علائم پرخاشگری کودکان

اگر نشانه های زیر به مرور در فرزندتان دیده می شود، حتما باید از مشاور کمک بگیرید:

  • اغلب عصبانی است.
  • بسیار تحریک پذیر یا تکانشی است و در تمرکز کردن مشکل دارد.
  • به راحتی ناامید می‌شود.
  • به کودکان یا بزرگسالان دیگر حمله فیزیکی می‌کند.
  • غالباً مجادله گر یا عبوس است.
  • در مدرسه عملکرد ضعیفی دارد یا نمی تواند در کلاس درس یا سایر فعالیت‌های سازماندهی شده شرکت کند.
  • در شرکت در موقعیت های اجتماعی و دوست یابی مشکل دارد.
  • مدام با اعضای خانواده دعوا می کند و اختیارات والدین را نمی پذیرد.
  • اغلب مسئولیت رفتار نادرست خود را انکار می کند و دیگران را مقصر می داند.

علت پرخاشگری کودکان زیر ۳ سال

در این دوره سنی، کودکان نسبت به هر شیء که در اطرافشان وجود دارد، احساس مالکیت می‌کنند و فکر می‌کنند تمام لوازم اطرافشان متعلق به آن‌هاست. پرخاشگری در این دوره سنی شیء محور یا ابزاری است و غالباً به‌خاطر به‌دست‌آوردن چیزی رخ می‌دهد. برای درک بهتر شیوه های ابزار پرخاشگری کودکان (از تولد تا سه سالگی) به مثال های زیر توجه کنید:

  •  کودکی را می‌زند تا بیسکویت او را بگیرد.
  •  کودکی را به زمین هل می‌دهد تا با قطارش بازی کند.
  •  عروسک کودک دیگر را به‌زور می‌گیرد.
  •  دوستش را هل می‌دهد تا بتواند کنار پنجره ماشین بنشیند.

علت پرخاشگری کودکان ۴ ساله

تروما، شرایط خانواده و برخی از سبک‌های فرزندپروری (مانند تنبیه شدید و متناقض) احتمال پرخاشگری کودک ۴ ساله را افزایش می‌دهد و باعث اختلال در زندگی او می‌شود. مسائل کنترل خشم کودکان اغلب به این دلیل اتفاق می‌افتد که نمی‌دانند چگونه با ناامیدی یا سایر احساسات ناراحت‌کننده خود کنار بیایند، آن‌ها هنوز مهارت‌هایی را برای حل مشکلات بدون ناراحتی یاد نگرفته‌اند؛ بنابراین ممکن است پرخاشگر شوند.

علت پرخاشگری کودکان ۵ ساله

در این سن، کودکان مهارت‌های شناختی و کلامی را کسب می‌کنند. معمولاً کودکان مهارت‌های جدید را که آموخته‌اند در رفتارهای پرخاشگرانه نیز به کار می‌گیرند. آن‌ها پیامدها و نتایج رفتار پرخاشگرانه را می‌فهمند، بنابراین اگر رفتار پرخاشگرانه به طور مثبت تقویت شود، آن رفتار می‌تواند دائماً تکرار شده یا شدت پیدا کند و یا آنکه آن رفتار هم تکرار شود و هم شدت یابد.

  •  در این دوره سنی، پرخاشگری ابزاری هنوز وجود دارد و علاوه‌برآن پرخاشگری شخص محور نیز می‌شود.
  •  پرخاشگری بیشتر خصومت‌آمیز یا ارتباطی است و هدف آن صدمه‌زدن به فردی دیگر برای کسب تسلط و گرفتن انتقام است.

برای درک بهتر شیوه های ابزار پرخاشگری کودکان سه تا پنج ساله به مثال های زیر توجه کنید:

  •  کودکی، کودک دیگر را با مشت و لگد می‌زند به‌خاطر آنکه، آنچه را که از او می‌خواسته انجام نداده است (مسلط‌شدن).
  •  گوشی هدفون خواهر یا برادرش را خراب می‌کند، چون آن‌ها اجازه نداده‌اند تا سی دی مورد دلخواهش را تماشا کند (انتقام‌جویی).
  •  کودک شروع به بدگویی در مورد کودکی می‌کند که از او می‌ترسد، یا وقتی با او مواجهه می‌شود احساس تهدید می‌کند.

رفتار با کودک پرخاشگر ۶ ساله

طبیعی است که کودکان خردسال گاهی اوقات ضداجتماعی، سرکش، و حتی به‌صورت کلامی پرخاشگر باشند و برای کودکان عصبی تا سن حدود شش‌سالگی نیز گاهی طبیعی است که از نظر فیزیکی پرخاشگر باشند.

پرخاشگری در کودکان ۷ ساله

از مهم‌ترین عوامل پرخاشگری در کودکان می‌توان به بیش‌فعالی اشاره کرد. تکانشگری و تصمیم‌گیری ضعیف می‌تواند منجر به رفتاری شود که به‌عنوان پرخاشگری تعبیر می‌شود. این کودکان معمولاً عواقب اعمال خود را در نظر نمی‌گیرند و ممکن است خود و دیگران را به خطر بی اندازند. یکی از نشانه‌های دیگر پرخاشگری نیز می‌تواند تروما باشد.

مواقعی وجود دارد که پرخاشگری در کودکان یا نوجوانان توسط عوامل استرس‌زا در موقعیت تحریک می‌شود و نشان دهنده بیماری عاطفی است. اما درک این نکته مهم است که این نسبتاً نادر است و وقتی پرخاشگری به طور مکرر شروع به رخ‌دادن می‌کند، می‌تواند یک مشکل عاطفی در حال ظهور باشد.

علت پرخاشگری کودکان ۱۰ ساله

اکثر بچه‌ها گاهی اوقات عصبانی می‌شوند. اما اگر زیاد اتفاق بیفتد، می‌تواند نشانه از یک مشکل باشد، به‌خصوص در کودک بزرگ‌تر از هشت سال خشونت مداوم نشانه یک اختلال شدید است. اگر طغیان برای کودک یا دیگران خطرناک باشد و در خانه و مدرسه مشکل ایجاد کند باید از مشاور کمک بگیرید و این مشکل را شناسایی و درمان کنید.

نحوه برخورد با کودک پرخاشگر 

نحوه برخورد با کودک پرخاشگر نی نی سایت اهمیت زیادی دارد و نباید آن را سرسری گرفت. رفتارهای زیر می تواند به کنترل پرخاشگری کودک کمک کند:

۱.نقش خانواده

خانواده نقش اساسی در حفظ سلامت روانی، اجتماعی و جسمانی کودکان و والدین دارند. خانواده اولین و مهم‌ترین بافت اجتماعی را برای رشد انسان فراهم می‌سازد. در جریان رشد طبیعی هر کودک، یک‌رشته تغییرات شناختی، عاطفی و اجتماعی را شاهد هستیم. تقریباً همهٔ کودکان در طول رشد و در جریان سازگاری با این تغییرات، دچار مشکلاتی می‌شوند و استرس و تعارضی را که به دنبال آن می‌آید، می‌تواند به مشکلات رفتاری – عاطفی و یادگیری در آن‌ها بینجامد.

اکثر مشکلات رفتاری کودکان، منعکس‌کننده شرایط پیچیده بین‌فردی اعضای خانواده به‌ویژه والدین است. به‌عبارت‌دیگر؛ وجود مشکلات رفتاری کودک به‌منزلهٔ روابط معیوب اعضای خانواده با یکدیگر است و با روش‌های تربیتی نادرست والدین و تمایلات معیوب آن‌ها با فرزندان ارتباط دارد.

۲. کودکان نیاز به احساس امنیت و دوست داشته شدن دارند

یکی از نیازهای مهم کودکان نیاز به امنیت است. چنانچه کودکان در فضای آرام و توأم با امنیت زندگی کنند در نتیجه با آرامش بیشتری رشد پیدا می‌کنند؛ بنابراین لازم است تا در خانه فضایی آرام و توأم با پذیرش فراهم کنید، تا کودک شما در خارج از خانه کمتر پرخاش کند و دردسرساز باشد.

۳. کودکان از طریق مشاهده می آموزند

کودکان با استفاده از مشاهده و دیدن، رفتارهای مختلفی را می‌آموزند. آن‌ها به‌دقت به رفتار اطرافیان خود توجه می‌کنند و آن‌ها را یاد می‌گیرند. همچنین کودکان با دیدن شخصیت‌هایی که در تلویزیون، ویدئو و سینما نیز رفتارهای مختلفی را مشاهده کرده و آن‌ها را یاد می‌گیرند.

شما به‌عنوان فردی که از کودک نگهداری می‌کنید، وقتی با موقعیت‌های مشکل‌زا روبه‌رو می‌شوید، چه واکنش‌هایی را از خودتان نشان می‌دهید؟ چطور نسبت به همسر، دوستان، همسایه‌ها، و یا دیگر اعضای خانواده برخورد می‌کنید؟ کودکان شیوه و نحوهٔ رفتار شما را مشاهده می‌کنند و همان شیوه‌ها را یاد می‌گیرند . وقتی شما مشکلاتتان را آرام و بدون خشونت حل می‌کنید، کودکتان شیوه صحیح حل مشکلات را می‌آموزد. زمانی که شما با اطرافیانتان در حضور کودک به شیوه‌ای پرخاشگرانه برخورد کنید، او هم یاد می‌گیرد تا مانند شما رفتار کند.

۴. نشان دهید که خشونت مضر و زیان آور است 

اگر به رفتارهای کودکان خردسال توجه کنید، متوجه می‌شوید که خشونت روی آن‌ها اثرگذار است. اگر فرزند شما شاهد دعوا و خشونت یکی از اعضای خانواده با بقیه باشد، نباید سریع خود را ببازید، بلکه ابتدا به او اجازه دهید تا درباره خشونت با شما حرف بزند. ممکن است که فرزند شما در مدرسه، همسایگان و یا در تلویزیون نیز موارد مشابهی را ببیند، بنابراین به او اجازه دهید تا دربارهٔ آن رفتارها و احساساتی که نسبت به خشونت‌ورزی پیدا کرده صحبت کند.

بهتر است که برای کودکتان موقعیت‌های آرام توأم با امنیت را ایجاد کنید، تا او نمونه‌های بیشتری از مردم را که با همدیگر به‌صورت دوستانه با هم رفتار می‌کنند و در کارها با هم همکاری می‌کنند را مشاهده کند. تا جایی که می‌توانید سعی کنید که کودک شما کمتر نظاره‌گر افرادی باشند که با خشونت همدیگر را تهدید می‌کنند و کتک‌کاری می‌کنند. لازم است که کودکان شیوه‌های برخورد با مردم و حل تعارضات را به طور صحیح یاد بگیرند و بفهمند که خشونت بهترین شیوه برای به‌دست‌آوردن خواسته‌هایشان نیست.

۵. وقتی کودکان قربانی هستند

متأسفانه، گاهی کودکانمان قربانی خشونت می‌شوند. کودکی که در زندگی مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرد، احساس ترس و درد دارد. ممکن است باگذشت زمان اثرات ناشی از بدرفتاری فیزیکی بهبود پیدا کند، اما اثرات مخرب و نامطلوب هیجانات و احساساتی که تجربه کرده می‌تواند در تمام طول زندگی برایش حل نشده باقی بماند.

اگر کودکی را می‌شناسید که مورد سوءاستفاده قرار گرفته یا اگر حدس می‌زنید که شما از او مراقبت می‌کنید، مورد سوءاستفاده و آزار قرار گرفته است؛ بلافاصله در جست‌وجوی کمک باشید، در غیر این صورت ممکن است که وقتی کودک بزرگ شد، تبدیل به یک بزرگ‌سال خشن شود و یا ممکن است درون الگویی قرار گیرد که به طور پی‌درپی قربانی شود.

۶. خودکنترلی را ترویج دهید.

 سعی کنید خوب بودن او را ترویج کنید، وقتی رفتار خوبی دارد آن را ستایش کرده و به او توجه کنید. تاکید کنید که خودکنترلی و حل تعارض مهارت هایی هستند که او برای موفقیت و دوست داشتن در دبیرستان و بعد از آن به آن نیاز دارد. اگر او در این مورد مشکل خاصی دارد، ممکن است بخواهید هر بار که موفق شد عصبانیت خود را کنترل کند، با یک رفتار ویژه به او پاداش دهید یا از مشاور کمک بگیرید تا رفتار درست را به فرزند خود یاد دهید.

منبع : پرخاشگری کودکان در سنین مختلف

بازی هایی برای افزایش خلاقیت کودکان

بازی هایی برای افزایش خلاقیت کودکان و چندین نمونه بازی و کاردستی برای بهبود خلاقیت کودک – مدت زمان مطالعه ۵ دقیقه.

خلاقیت کودکان

بازی های خلاق آن دسته از بازی های هستند که کودکان اگر به حال خود رها شوند به کرات انجام می دهند.

بازی های خلاق بسیاری وجود دارند که می توانید با تقویت و تشویق کودکان، میزان آنها را افزایش دهید.

همه کودکان اگر به آنها فرصتی داده شود خلاق بودن را دوست دارند، چه نقاشی و ترسیم و کاردستی باشد، چه بازی های وانمودی و نقش بازی.

فواید رشدی زیادی ناشی از بازی های خلاقانه بود دارند، بنابراین چرا به بهتر شدن آنها کمک نکنیم؟!

فواید بازی های خلاق کدامند؟

در حالیکه اکثر والدین ترجیح می دهند بچه ها بازی های خلاق و بهم ریختن اسباب بازی ها را در مهد و مدرسه انجام دهند، باید بدانند که کودکان از بازی های آزاد و خلاق در خانه سود بیشتری می برند.

هم چنین، ایجاد علاقه به بازی های خلاق و فرآیند خلاقیت کودک شما را در آینده باعث افزایش خلاقیت کودک می شود.

در واقع تفکر و حل مسئله خلاق در حال حاضر به عنوان یکی از مهارتهای مهمی شناخته می شوند که کارفرماها به دنبال آنها هستند.

مدارس این مسئله را می دانند و سعی دارند تا حدودی آن را در برنامه درسی خود جای دهند.

اما تقویت آن را تا هنگام مدرسه رفتن کودک به تعویق نیندازید.

تمرین این مهارت ها را در خانه شروع کنید، و کودک را برای یک شروع احتمالی خوب در آینده آماده کنید.

در ادامه مقاله این فواید را با هم بررسی خواهیم کرد.

  1. فواید هوشی و ذهنی

بازی های خلاقانه به رشد مهارت های ریاضی پایه از جمله هندسه در سنین پایین کمک می کند (مثل اندازه و شکل)، اندازه گیری و طبقه بندی.

هم چنین، هنگامی که کودک سعی دارد آنچه در سرش است را به روی کاغذ بیاورد، مقدار زیادی از مهارت های حل مسئله و تمرکز را به کار می گیرد.

در سالهای پایین، کودک از خود سوال های پایه و ساده را می پرسد، مثل اینکه آیا این چسب به اندازه کافی قوی هست یا خیر، یا اینکه چجوری رنگ کنم که بیرون نزند، در فرآیند حل این مسائل آنها در مورد فرآیند تفکر خلاقانه یاد می گیرند.

همچنان که کودکان بزرگتر می شوند، هنرها و کاردستی های مختلف مهارت های تفکر پیچیده تر را نیازمند می شوند، و بسیاری از فعالیت ها نیازمند شناخت مفاهیم علمی پایه هستند تا قابل اجرا شوند.

کارهایی مثل ترکیب کردن رنگهای خاص یا ایجاد الگوهای موزاییکی جدید جزو فعالیت های خلاقانه هستند، اما بدون یک مولفه ذهنی خلاقیت ضعیف خواهد شد.

از آنجایی که کودک این مهارت ها را در یک محیط خلاق یاد می گیرد، می تواند آنها را به محیط های دیگر نیز انتقال دهد.

  1. فواید فیزیکی و جسمی

نقاشی کردن، رنگ آمیزی، بریدن و چسباندن کاغذ همگی به بهبود مهارت های حرکتی ظریف کمک کرده، و در مقابل فرد را برای مهارتهای نوشتن در دوران مدرسه آماده می کنند.

کودکان با مداد در دست متولد می شوند، بنابراین زمان می برد تا مهارت های لازم برای انجام یک کار را بیاموزد.

بازی خلاقانه به رشد این مهارت ها کمک می کند.

به یاد داشته باشید که توانایی نوشتن در کودک شما بازنمایی یک نقطه عطف بزرگ در رشد فیزیکی اوست.

همچنین حواستان باشد کودک دوره قبلی را پشت سر گذاشته است و تا همین یکی دو سال پیش حتی نمی توانست مداد را بخوبی دست بگیرد یا چیزی روی کاغذ بکشد. بنابراین چه پیشرفت سریعی داشته است و این باور نکردنیست.

برای عملی کردن این کار، سعی کنید به کودک کمک کنید تا مداد شمعی را بین دو دوستش بگیرد.

قدرت و هماهنگی بین مهارت های ظریف نیاز است، و برای کودکان زمان می برد تا اینها را یاد بگیرد.

حتی خط کشیدن اولیه نیز یک نقطه عطف است. هم چنان که کودک بزرگتر می شود، فعالیت های خلاقانه به آنها کمک خواهد کرد که مهارت های ظریف حرکتی را رشد دهند، هم چنین هماهنگی بین چشم و دست را بهبود ببخشند.

  1. فواید هیجانی و اجتماعی

واضح است و اصلا عجیب نیست که فعالیت های خلاقانه روزنه ی مثبتی را برای کودکان فراهم می کنند (هم چنین بزرگسالان) تا هیجانات خود را ابراز کنند و این مسئله در سنین خیلی پایین شروع می شود.

فراهم کردن لوازم در دسترس برای کودک خود، به این معناست که ابراز خلاقانه به اندازه مسواک زدن عادی است.

با بزرگ شدن کودک، هنر و کاردستی روشی برای اجتماعی شدن با دیگران را برای کودک فراهم می کند.

به جای فقط در کنار هم بودن، بچه ها می توانند با هم کار دستی بسازند و یا چیز جدیدی ابداع کنند.

  1. مهارت های ارتباطی

بازی خلاقانه روشی فوق العاده برای بهبود مهارت های ارتباطی در محیطی شاد و حمایتی می باشد.

زمانی که کودکان با مواد انتخابی خود درگیر می شوند درمی یابید که در مورد آنچه در حال وقوع است با خود حرف می زنند.

در مقابل این کار باعث بهبود مهارت های کلامی و رشد تصویر سازی می شود.

بازی هایی برای افزایش خلاقیت کودکان

چه لوازمی برای بازی خلاقانه لازم هستند؟

برای تقویت بازی های خلاق در کودک لازم نیست که لوازم گران قیمت خریداری کنید، بلکه مهم است که برخی لوازم در دسترس را برای او فراهم کنید.

چیزهایی مثل مداد رنگی ها، لوازم نقاشی، کاغذ زنگی، قیچی و چسب لوازم پایه برای این کار هستند، اما علاوه بر اینها بسیاری لوازم دیگر هستند که می توانید مورد استفاده قرار دهید.

فروشگاه های لوازم التحریر، دانشکده ها و فروشگاه های اسباب بازی آموزشی خوب همه می توانند لوازم هنری متنوعی را در اختیار شما قرار دهند، و این شگفت آور است که کودکان با استفاده از مواد روزمره در اطراف شما می توانند خلاقیت را تمرین کنند.

بازی هایی برای افزایش خلاقیت کودکان

بازی هایی برای افزایش خلاقیت کودکان

برخی از اقلام و لوازم که می توانید برای کودک خود فراهم کنید در زیر لیست شده اند:

  • مداد رنگی – مومی ، پلاستیک و روغن
  • رنگها – آب ، اکریلیک
  • رنگ های پودری
  • مدادهای رنگی و قلمهای نمدی
  • برس و اسفنج
  • الگوهایی برای رس و خمیر بازی
  • تجهیزات چاپخانه و پرینت کردن
  • قیچی
  • تمبر و پانچ
  • کاغذ و مقوا
  • مواد کلاژ
  • چسب مایع و نوار چسب
  • کیت های صنایع دستی
  • قالب و قاب
  • پیش بندها و لوازم جانبی
  • روبان
  • قطعات بزرگی از مواد برای بازی های وانمودی
  • دکمه های زنگی لباس
  • چوب بستنی
  • ظروف یک بار مصرف

بالاتر از همه اینها، به کودک خود زمان و فضا دهید تا کارهای خلاقانه انجام دهد.

جعبه ای پر از اشکال ریز و درشت دم دستی نگه دارید، و سعی کنید در مورد بهم ریخته شدن خانه استرس کمتری داشته باشید.

بازی های خلاقانه تنها بازی های ازاد برای سرگرمی نیستند، همانطور که گفته شد به رشد ذهنی، فیزیکی و اجتماعی کودک شما کمک می کند و بالاتر از همه او را برای یک زندگی خلاق در آینده آماده می سازد.

منبع : بازی هایی برای افزایش خلاقیت کودکان

علت لکنت زبان ناگهانی کودکان

علت لکنت زبان ناگهانی کودکان چیست؟ لکنت زبان در کودکان ۶ ساله، درمان لکنت زبان ناشی از ترس در کودکان، لکنت زبان در کودکان ۴ ساله در این مقاله آمده است. تحقیقات مختلف در این زمینه نشان می­ دهند که لکنت زبان بر اثر مجموعه­ ای از علل و عوامل به وجود می­ آید. از جمله این عوامل می توان به وجود زمینه­ های ژنتیکی، آسیب­ های مغزی، اختلال سیستم گویای، الگوهای نامناسب محیطی عقب ماندگی ­های ذهنی، اختلالات شنیداری، بحران­ های روحی

علت لکنت زبان ناگهانی کودکان

از علت لکنت زبان ناگهانی در کودکان نی نی سایت باید ذکرد کرد که یک عامل به تنهایی علت لکنت زبان ناگهانی کودکان نمی­ باشد، امازمینه را برای ابتلا به ناروانی­ های گفتاری هموار می­ کنند. از جمله عوامل مهم بروز لکنت زبان می­توان به چند علت عمدۀ زیر اشاره کرد:

  1. عوامل ژنتیکی و عصب­ شناسی: تحقیقات­ گروهی از متخصصین ­گفتار درمانی نشان می­دهد که کودکانی که خانواده­ هایی با سابقۀ اختلالات گفتاری، ناروانی در صحبت و لکنت هستند، بیشتر احتمال دارد که دچار نقص سیستم گویایی شوند. براساس این پژوهش ­ها، فرد مبتلا به لکنت زبان از نظر ژنتیکی با شخص سالم متفاوت است.
  2. عوامل بیولوژیک: از آن­جایی که سلامت مغز در گفتار و کلام کودک از اهمیت ویژه­ای برخوردار است، لذا هرگونه فشار، آسیب، ضربه و صدمه ­به مغز­ می ­تواند عوارض گوناگونی در برداشته باشد. از جمله؛ فشارها و آسیب ­های هنگام زایمان، نرسیدن اکسیژن به نوزاد هنگام تولد، آسیب­های مغزی، صرع، بیماری­های عفونی مغز که منجر به اختلال سیستم گویایی در مغز شوند می­تواند منجر به بروز لکنت زبان در کودک شوند.
  3. عوامل روان­شناختی: بدیهی است هرکودکی دارای­ توانایی­ها، استعداد­ها، ویژگی­ ها و خصوصیات رفتاری خاصی است­ که او را از سایر کودکان متمایز می­کند. هیجانات، احساسات تنش ­ها، ضربه­ های عاطفی و غیره همگی از جمله عوامل روانی گوناگونی هستند که تأثیراتی منفی بر گویش و کلام می گذارند.
  4. عوامل محیطی: در برخی موارد متأسفانه والدین، مربیان و اعضای خانواده کارهایی می­ کنند که مانع از سخن گفتن عادی کودک می‌شود و او را به عجولانه صحبت کردن و اشتباهات گفتاری وا می­ دارد. برای مثال، قطع کردن نا به جای کلام کودک، انتقادهای بیش از اندازه از صحبت­ های کودک، اصلاح گفتار کودک ( تلفظ صداها، کلمات و جملات). کامل کردن جملات کود، شتاب زده صحبت کردن باکودک، تأکید بیش از اندازه به کودک برای تند حرف زدن، فشارهای انضباطی شدید توقعات بیش از حد توان کودک، تجربیات ناگوار زندگی، اضطراب شدید مادر و غیره.

انواع لکنت 

به طور کلی ۲ نوع لکنت زبان وجود دارد که هر کدام درمان و علت متفاوتی دارند:

  1. لکنت رشدی: رایج ترین نوع لکنت زبان در کودکان لکنت رشدی است که که در اوایل کودکی اتفاق می افتد. اوایل کودکی درست  زمانی است که مهارت های گفتاری در حال تکامل و رشد هستند، بنابراین آسیب آن می تواند نتایج بلندمدتی را به دنبال داشته باشد.
  2. لکنت زبان اکتسابی: این نوع لکنت نادر است و در اثر آسیب به سر یا سکته مغزی، ترس، مصرف برخی داروها یا آسیب های عاطفی ایجاد شود.
  3. لکنت روانی لکنت پس از ضربه روحی داده یا ممکن است همراه با مشکلات تفکر یا استدلال رخ دهد.

علت لکنت زبان در کودکان زیر ۳ سال

لکنت زبان در کودکان نوپا بسیار نادر و ناشی از استرس های محیطی و استرس والدین است. این مرحله گذرا است اما اگر استرس مدیریت نشده و این اختلال بیش از ۶ ماه طول بکشد باید حتما از مشاور و روند درمانی کمک بگیرید تا در آینده این مشکل رفع شود، دقت داشته باشید هرچه دیر تر برای درمان مراجعه کنید، کودک بیش تر آسیب دیده و درمان طولانی تر می شود.

لکنت زبان در کودکان ۳ ساله

لکنت زبان در این سن نسبتا شایع است، به طوری که می توان گفت تقریباً ۸.۵ درصد از کودکان در سنین دو تا چهار سالگی لکنت زبان را پشت سر می گذارند و این والدین را نگران می کند اما جای نگرانی نیست با کمک مشاور این لکنت های گاه و بی گاه به سرعت درمان شده و تاثیری در آینده کودک نمی گذارد.

لکنت زبان ناگهانی در کودک ۴ ساله

همان طور که گفته شد لکنت رشدی در کودکان ۳ تا ۸ ساله رخ داده و به تدریج بروز می کند، این لکنت زمانی اتفاق می افتد که کودک در حال توسعه مهارت های گفتاری و زبانی خود است. برای درمان ای اختلال مرکز مشاوره ستاره از به روز ترین دستگاه های علمی استفاده می کند که بدون هیچ عوارضی درمان قطعی را به هراه دارد و به صورت کاملا پیشرفته و تخصصی لکنت کودک را برای همیشه درمان می کند.

لکنت زبان در کودکان ۶ ساله

رشد هر کودک متفاوت و منحصر به فرد است. یک کودک ممکن است علائم لکنت داشته باشد در حالی که کودکان دیگر ندارند. والدین در این مورد باید از مشاور کمک بگیرند. اگر لکنت بیش از شش ماه طول کشید حتما درمان را پیش بگیرید و از تشدید آن جلوگیری کنید. معمولا لکنت زبان پیش از ۶ سالگی از بین می رود بنابراین در صورت مشاهده لکنت زبان در کودکان ۶ ساله حتما به مشاور مراجعه کنید.

علائم لکنت در کودک 

اگر علائم زیر بین سه تا شش ماه طول بکشد باید به مشاور مراجعه کنید. علائم لکنت در شب و روز متفاوت است اما به طور کلی می توان به علائم زیر اشاره کرد:

  • تکرار صداها، هجاها یا کلمات
  • طولانی شدن صداها
  • با استفاده از الفاظی مانند ام
  • آهسته صحبت کردن یا مکث زیاد
  • دهان برای صحبت باز  شده، اما چیزی گفته نمی شود.
  • نفس نفس زدن یا عصبی بودن
  • افزایش لکنت در هنگام خستگی، هیجان یا استرس
  • ترس از صحبت

تاثیر لکنت زبان در زندگی

  1. لکنت کودکان پیش دبستانی تاثیری بر شرایط نخواهد داشت و می توانند مهارت های اجتماعی را یاد بگیرند اما معمولا کمی خجالتی یا گوشه گیر می شوند و کمی در یادگیری هارت های اجتماعی یا پیدا کردن دوست با مشکل رو برو می شوند.
  2. لکنت در مدرسه می تواند مشکل ساز شود، زیرا کودکان دیگر از حرف زدن آن ها تعجب کرده و حتی ممکن است آن ها را مسخره کرده یا حرف های آن ها را تمام کنند. بنابراین بسیار مهم است که با معلم آن ها در این مورد صحبت کنید.
  3. نوجوانانی که لکنت دارند به دلیل لکنت استرس یا اضطراب زیادی را تجربه کرده و عزت نفس پایینی دارند، حتی ممکن است افت درسی شدیدی را تجربه کنند زیرا تصور می کنند که نباید در کلاس صحبت کنند. علاوه بر این قلدری در سن نوجوانی بسیار دیده می شود و دیگران ممکن است به فرزند شما زور بگویند و او را در کلاس مسخره کنند، در این شرایط فرزندتان از مدرسه رفتن ممانعت می کند.

درمان سریع لکنت زبان

۱.تکنیک های بدون عوارض

مرکز مشاوره ستاره ایرانیان با گفتار درمانی، ریهاکام، تی دی سی اس و لورتا بدون هیچ عوارض جانبی در کم ترین مدت ممکن به صورت تضمینی لکنت کودک را درمان کرده و به او کمک می کنند تا با شیوایی جملات و کلمات را بیان کند. این دستگاه ها اثربخشی بالایی داشته و بهترین درمان برای لکنت زبان است.

۲.  تاثیر والدین

والدین نقش زیادی در درمان لکنت کودک دارند و به همین دلیل توصیه می شود تا موارد زیر را رعایت کنند:

  • محیطی آرام ایجاد کنید تا فرزندتان اعتماد به نفس بیشتری هنگام صحبت داشته باشد.
  • با کمک مشاور تکنیک هایی برای افزایش اعتماد به نفس کودک استفاده کنید.
  • حرف های او را تمام نکنید یا نشان ندهید که از انتظار خسته شده اید.
  • با معلمان فرزندتان حرف بزنید و از آن ها بخواهید محیط مدرسه را برای او امن تر سازند تا مورد قلدری قرار نگیرد.
  • فرزندتان را تشویق کنید تا درباره موضوعات سرگرم کننده و آسان با شما صحبت کند.
  • زمانی را برای صحبت با کودک خود در نظر بگیرید.
  • ممکن است خسته شوید اما نباید او را با کسی مقایسه کنید.
  • هنگام صحبت با فرزندتان، فعالانه گوش دهید، تماس چشمی برقرار کنید و خود را مشتاق نشان دهید.

بسیار مهم است که کودکی که لکنت زبان دارد احساس کند توسط بزرگسالان مهم زندگی خود پذیرفته شده و مورد حمایت قرار می گیرد.

۳. گفتاردرمانی

گفتار درمانی تلاش می‌کند تا نحوه صحبت کردن کودک را تغییر دهد. هدف از گفتار درمانی این است که لکنت زبان حذف شده و همیشه روان صحبت کنید. برخی از درمان ها از وسایل کمکی مانند بازخورد شنیداری تاخیری برای کمک به این تلاش استفاده می کنند. اصلاح لکنت شامل آموزش و مشاوره با هدف کاهش اضطراب هنگام صحبت کردن می باشد. همچنین گفتار درمانی می‌تواند شامل تکنیک‌هایی برای تغییر شرایط باشد.

درمان لکنت زبان ناشی از ترس در کودکان

لکنت می تواند ناشی از  استرس باشد، اولین گام برای کاهش این احساس افزایش آرامش در خانه است. تمرین آهسته صحبت کردن هر روز می تواند مفید باشد. به عنوان مثال، افراد خودتان سعی کنید با صدای بلند با سرعت آهسته حرف بزنید تا به کودکتان این کار را یاد دهید. اگر لکنت آن ها بیش از چهار ماه طول کشید حتما به مشاور مراجعه کنید و اجازه ندهید که لکنت تبدیل به یک مشکل بزرگ برای فرزندتان شود.

چرا مرکز ستاره ایرانیان؟

مرکز مشاوره ستاره ایرانیان برترین مرکز مشاوره تخصصی کودک و نوجوان در ایران است و در سه شعبه در تهران، امکان مشاور حضوری، تلفنی و آنلاین را به‌صورت تخصصی برای فرزند دلبند شما فراهم کرده است. در جلسات درمانی با کمک بازی درمانی، نقاشی درمانی، داستان درمانی و درمان‌های لازم کودک مشکلات روانشناختی خود را نشان داده و برطرف می کند. علاوه بر این مشاوره کودک برای درمان اختلالات از دستگاه های به روز دنیا نیز استفاده می کند، برای تماس و کسب اطلاعات از این مرکز با شماره های بالای صفحه تماس حاصل کنید.

منبع : علت لکنت زبان ناگهانی کودکان