دلهره هایت چه می گویند؟ راهکارهای غلبه بر بیقراری و اضطراب

در دنیای پر تنش امروز کمتر کسی است که اضطراب و بیقراری را تجربه نکند.

همگی ما همه روزه با مشکلات زیادی مواجه می شویم که ممکن است سطحی از اضطراب و نگرانی را با خود به همراه داشته باشند.

در صورتی که شرایط شخصی ایجاد کننده ی اضطراب با شرایط اجتماعی و اقتصادی نابسامان ترکیب شوند، می توانیم شاهد سطوح بالاتری از اضطراب نیز باشیم که مراجعه به مراکز روانپزشکی، روانشناسی و اعصاب و روان را بیشتر کرده است.

در صورتی که شما نیز به دلایل شخصی، اوضاع اقتصادی نابسامان، بیکاری و.. مضطرب هستید و این اضطراب در عملکرد روزانه تان اختلال ایجاد کرده است با ادامه ی مطلب همراه باشید.

اضطراب چه بر سرتان می آورد؟

  • تپش قلب،
  • بی قراری،
  • سردرد،
  • سرگیجه،
  • گرفتگی عضلانی،
  • احساس تنش در بدن،
  • دردهای شکمی
  • دردهای مزمن بدنی
  • تنگی نفس

علایم هشدار دهنده ای هستند که خبر از وقوع اضطراب می دهند.

در صورتی که این علایم را تجربه می کنید می توان گفت فردی مضطرب هستید.

این علایم می تواند در طول یک طیف دسته بندی شود و نمره ی دقیق اضطراب تان را مشخص کند.

همچنین در صورتی که به دلیل تجربه ی این علایم در زندگی شخصی، شغلی و تحصیلی تان اختلالاتی ایجاد شده است، مراجعه به روانشناس و مشاور به منظور دریافت کمک تخصصی، ضروری تر و فوری تر است

اضطراب چه انواعی دارد؟

انواع مختلفی از اضطراب وجود دارد که ممکن است شما به یک یا چند نوع از آن ها مبتلا باشید.

اضطراب اجتماعی یکی از انواع حالات اضطرابی است که در موقعیت های اجتماعی و جمع های شلوغ ممکن است به سراغ تان بیاید.

حملات اضطرابی پنیک نوع دیگری از انواع اضطراب هستند که بسیاری از افراد را آشفته می کنند و کنترل شرایط را به دست می گیرند.

همچنین ممکن است شما با قرار گرفتن در موقعیت خاصی مانند سخنرانی دچار اضطراب شوید و یا اینکه نوع فراگیری از اضطراب را تجربه کنید که در موقعیت های مختلف با شما همراه است و جسم و روح تان را در معرض تنش و آزار قرار می دهد.

نسبت به اضطراب تان آگاه شوید.

برای کنترل علایم اضطرابی تان، ضروری ترین و اولین اقدام آن است که ” نسبت به علایم آگاه شوید”.
آگاه و هوشیار بودن در خصوص علایم می تواند به شما کمک کند تا آن ها را راحت تر کنترل کنید.

به عبارت دیگر در گام اول لازم است به جای سرزنش کردن خودتان به دلیل اضطراب و یا سعی در سرکوب کردن علایم بدنی، فقط و فقط نسبت به آن ها آگاه شوید.

کنترل علایم اضطراب را به دست بگیرید.

علایم بدنی اضطراب بسیار چموش هستند.

به عنوان مثال در صورتی که در حین یک سخنرانی، دستان تان شروع به لرزیدن کند و شما تصمیم بگیرید تا لرزش دست تان را مخفی کنید، دستان تان بیشتر از قبل خواهند لرزید.

بنابراین سعی در مخفی کردن لرزش دست ها، تنگی نفس و سایر علایم اضطراب می تواند اوضاع را بدتر از قبل کند.
بهتر است دست از کنترل نشانه ها بردارید و روش های دیگری را امتحان کنید که به موفقیت نزدیک تر هستند.

در اینجا قصد دارم شما را با فنی آشنا کنم که می تواند بسیار تاثیر گذار و موثر واقع شود.
تکنیک تنفس عمیق به همراه آرام سازی بدنی را بیاموزید.

بسیاری از افراد به منظور کنترل علایم اضطراب، به استفاده از دارو ها پناه می برند.
این مساله علامه بر اینکه خطر وابستگی به دارو را در پی دارد، زمان بر نیز هست.

به این معنا که حداقل ۳۰ الی ۶۰ دقیقه طول می کشد تا داروهای آرامبخش تاثیر خود را بگذارند و اضطراب فروکش کند.

 استفاده از روش “تنفس عمیق به همراه آرام سازی بدنی” می توان سریع ترین و بهترین روش کنترل علایم اضطراب باشد.

برای این منظور توصیه می شود :

۱٫ در مواقع تجربه ی اضطراب، بدن تان را در وضعیتی راحت قرار دهید و از طریق دم، اکسیژن را تا حد ممکن وارد ریه های تان کنید.

در این حالت عضلات شکمی تان به داخل منقبض شده و ریه های تان پر از هوا خواهد شد.

۲٫ سپس به مدت ۵ ثانیه اکسیژن را در ریه های تان نگه دارید.

۳٫ پس از ان با حالتی مشابه باد کردن بادکنک، هوا را به آرامی و در طول ۵ ثانیه از ریه های تان خارج کنید.

۴٫ این کار تا تعداد ۱۰ تنفس انجام دهید و سپس به حالت بدنی تان توجه کنید.

۵٫ باتوجه به میزان اضطراب تان ممکن است لازم باشد این کار را هر دو یا سه ساعت انجام دهید تا علایم بدنی کاهش یابند.

همزمان با اجرای تنفس عمیق، آرام سازی بدنی را نیز طبق مراحل زیر انجام دهید:

۱٫ از انگشتان پا شروع کنید و در حالیکه به آن ها توجه می کنید، انگشت های تان را تا حد ممکن منقبض کنید.

۲٫ پس از گذشت ۲ الی ۳ ثانیه، به آرامی انشتان تان را رها و آزاد کنید.

۳٫ در حین انجام این فعالیت، تنفس عمیق را نیز دنبال کرده و آرام سازی را برای کلیه ی اعضای بدن انجام دهید.

۴٫ پس از انجام این تمرین احساس رهایی، گشودگی، راحتی در بدن و تنفس برای تان ایجاد خواهد شد.

دلهره ها چه می گویند؟

اگرچه تجربه ی علایم بدنی اضطراب می تواند بسیار آزاردهنده باشد اما می توانید با دید بهتری نیز به آن ها نگاه کنید.
این علایم زنگ خطری هستند که نشان می دهند چیزهایی در زندگی تان نیازمند تغییر هستند.

به عنوان مثال در صورتی که دچار حملات اضطرابی می شوید ممکن است نیاز داشته باشید مهارت های ارتباطی تان را بهبود دهید، مدیریت زمان را بیاموزید، نه گفتن را بیاموزید و ..

بنابراین پس از آنکه موفق به کنترل علایم بدنی تان شدید، نیازمند آن هستید که ریشه ی اضطراب تان را کشف کرده و برای رفع آن برنامه ریزی کنید.

در صورتی که نسبت به کشف و برطرف کردن ریشه ی اضطراب تان با مشکل مواجه هستید، بهتر است از یک مشاور یا روانشناس کمک بگیرید.

خوشبختانه اختلالات اضطرابی نسبت به سایر انواع اختلالات از جمله افسردگی، پاسخ بهتری به درمان نشان می دهند و می توانند راحت تر رفع شوند.

منبع : دلهره هایت چه می گویند؟ راهکارهای غلبه بر بیقراری و اضطراب

افسردگی در جوانان و آنچه جوان من را تا پای مرگ برد

افسردگی در جوانان | علل، نشانه ها و راه های مقابله

یکی از دوره های مهم و حساس زندگی، جوانی می باشد اگر جوانان در این مرحله از زندگی شان دچار یکی از انواع افسردگی شوند ممکن است با آسیب های بسیاری رو به رو شوند و افسردگی تاثیرات نامطلوبی بر روی بهداشت جسمی و روانی آن ها می گذارد.

در دوره جوانی آن ها سرشار از امید و نشاط هستند و در صورتی که با موانع زیاد و شکست های فراوانی رو به رو شوند امیدهای آن ها از دست می رود و به افسردگی دچار می شوند، گاهی اوقات والدین نشانه ها و علائم افسردگی را در فرزندشان می بینند ولی این رفتارها را طبیعی می دانند در صورتی که می توانند به آن ها توجه کنند و برای درمان آن به روانشناس و متخصص مراجعه نمایند.

در ادامه این مقاله درباره علل، نشانه ها و راه های مقابله با افسردگی مطالبی را بیان می کنیم و مراجعه به روانشناس برای درمان افسردگی بسیار موثر می باشد.

نشانه های افسردگی در جوانان

زمانی  که جوانان به افسردگی دچار می شوند تا حدودی در شیوه زندگی آن ها تغییراتی به وجود می آید و آن ها از فعالیت های زندگی شان لذت نمی برند و اتفاقاتی که در زندگی آن ها به  وجود می آید یکنواخت و تکراری می باشد،

در ادامه این مقاله برخی از نشانه هایی که افسردگی جوانان را نشان می دهد را بیان می کنیم.
  • تغییراتی در خلق و خو آن ها به وجود می آید و آن ها احساس دلمردگی و غمگینی و گناه می کنند.
  • نسبت به آینده نا امید هستند و به اتفاقات زندگی حس بی علاقگی دارند.
  • انگیزه و تلاش و پشتکار خود را از دست می دهند و مانند گذشته مسئولیت پذیر نمی باشند و کارها را نیمه تمام رها می کنند.
  • کاهش میل جنسی طبیعی یا میل جنسی بیش از اندازه،زیرا برخی از افراد افسرده از رابطه جنسی شان لذت نمی برند و دوست دارند تعداد مقاربت ها را بیشتر کنند تا بتوانند لذت ببرند.
  • اشکالاتی در خوابشان به وجود می آید، درگیر کابوسهای مکرر شبانه می شوند و سحرخیز هستند در حالی که با کم خوابی مواجه هستند.
  • یکی از نشانه های افسردگی در جوانان نشخوار فکری و اشکال در تمرکز آن ها می باشد که با استفاده از تکنیک های روانشناسی می توانید تا حدودی آن ها را از بین ببرید و بر روی نکات مثبت تمرکز داشته باشید.
  • یکی دیگر از نشانه های افسردگی پرخاشگری بی مورد می باشد به طور معمول جوانانی که از افسردگی رنج می برند رفتارهای ضد اجتماعی دارند.
  • تمایلی به تعاملات اجتماعی ندارند و تنهایی را به حضور در جمع ترجیح می دهند.

در صورتی که این نشانه ها را به مدت طولانی در خود و یا دیگران مشاهده کردید بر روی زندگی اجتماعی و فردی شما تاثیر خواهد گذاشت و به همین دلیل توصیه می شود به روانشناس مراجعه کنید و از شیوه های درمانی آن برای بهبود علائم افسردگی بهره بگیرید.

علل افسردگی در جوانان

افسردگی در جوانان به دلایل مختلفی به وجود می آید و در بسیاری از اوقات شرایط محیطی باعث ایجاد افسردگی در جوانان می شود، یکی از عواملی که باعث بروز افسردگی در جوانان خانواده ها می باشند زیرا خانواده ها در بسیاری اوقات امکانات رفاهی را برای فرزندشان مهیا می کنند و گمان می کنند تمام نیاز های آن ها را برآورده کرده اند و به نیازها و خواسته های درونی فرزندشان توجهی ندارند، این مسئله باعث می شود تا در فرزندشان حس خلا و افسردگی به وجود بیاید.

در این شرایط بهتر است به روانشناس مراجعه کنید و از شیوه های تربیتی صحیح آگاه شوید تا از به وجود آمدن افسردگی در فرزندتان جلوگیری شود.

عوامل دیگری در بروز افسردگی در جوانی تاثیر دارد که شامل موارد زیر می شود:
  • مشکلات اقتصادی
  • استرس های محیطی
  • جنسیت
  • مزاج
  • اختلال در عملکرد بخش هایی از سیستم اعصاب مرکزی و مغز
  • ضربه های روحی و عاطفی
  • طلاق
  • اعتیاد
  • تنش های خانوادگی
  • عوامل ژنتیک

انواع افسردگی در جوانان

افسردگی در بین جوانان انواع مختلفی دارد و هر کدام از آن ها روش های درمانی خاص خودش را دارد با کمک روانشناس می توانید از بهترین شیوه های درمانی استفاده کنید به طور کلی در میان جوانان شش نوع افسردگی وجود دارد که در ادامه به توضیح هر یک از آن ها و نشانه های آن می پردازیم.

افسردگی اساسی

افرادی که به افسردگی اساسی مبتلا می شوند بیشتر زمان در زندگی شان احساس غم و اندوه می کنند و در زمان کمتری حس شادی و نشاط به آن ها دست می دهد آن ها در این افسردگی علائمی مانند غمگینی و احساس گناه و بی ارزشی و اختلال در خوردن و خوابیدن را تجربه می کنند، حتی ممکن است فرد در این شرایط خودکشی را تجربه کند.

در صورتی که فرد به افسردگی اساسی مبتلا شده است و تحت درمان قرار نگیرد احتمال این که شدت افسردگی در او افزایش یابد بسیار زیاد می باشد.

افسردگی خویی

علائم و نشانه های افسردگی خویی کمتر شدید تر از افسردگی اساسی می باشد و نیاز به درمان عمیق تری دارد، علائم افسردگی  خویی به گونه ای می باشد که در فرد ماندگار می شود و فرد گمان می کند که تا آخر عمر باید با این علائم و نشانه ها کنار بیاید و راه درمانی برای آن وجود ندارد.

در صورتی که فرد به روانشناس مراجعه کند با روان درمانی و دارو درمانی می تواند این علائم را از بین ببرد.

اختلال دو قطبی

علائم اختلال دوقطبی کمی متفاوت تر از افسردگی می باشد زیرا افرادی که به اختلال دو قطبی دچار می شوند علاوه بر احساس غمگینی و ناراحتی در دوره هایی از زندگی شان احساس سرخوشی و شادی می کنند و در آن ها تغییرات خلقی و نوسانات اخلاقی به وجود می آید و این نوسانات ممکن است در سال چندین بار اتفاق افتد و یا در هفته چندبار پیش آید و نمی توان تعداد و زمان نوسانات خلقی را به صورت قطعی و درست تعیین کرد.

برای این که اختلال دو قطبی درمان شود باید پزشک دوره های ناراحتی و سرخوشی را مورد بررسی قرار دهد تا بتواند از روش های درمانی صحیح برای افسردگی جوانان استفاده نماید.

افسردگی روانی

علائم افسردگی روانی یا سایکوتیک شامل هذیان، توهم و پارانویا می باشد و در این نوع افسردگی روان پریشی فرد با نوعی افسردگی مشخص می شود تشخیص این اختلال سخت می باشد زیرا افرادی که از این اختلال رنج می برند سعی می کنند تا نشانه ها و علائم افسردگی را در خودشان مخفی کنند تا کمتر مورد تحقیر قرار گیرند، اما برای آن که درمان به صورت دقیق و کارآمد انجام شود باید این اختلال توسط روانشناس تشخیص داده شود.

افسردگی فصلی

افسردگی فصلی به دلیل تغییرات فصلی و ویژگی های مربوط به فصل به وجود می آید و نسبت به افسردگی های دیگر از شدت کمتری برخوردار می باشد، افراد بیشتر در فصل زمستان این افسردگی را تجربه می کنند زیرا افسردگی به دلیل کمبود نور اتفاق می افتد و باعث می شود تا تغییراتی در خلق افراد ایجاد شود.

به صورت کلی تشخیص به موقع و درمان افسردگی ها از اهمیت بسیاری برخوردار می باشد و با توجه به شرایط روانی باید فرد تحت درمان قرار گیرد و از روش های درمانی و دارویی کمک بگیرد.

عوارض و پیامدهای افسردگی در جوانان

افسردگی در جوانان آسیب های جسمانی و روحی دارد و بر روی عملکرد اجتماعی، تحصیلی، شغلی و بسیاری از موارد دیگر تاثیر می گذارد و جنبه های مختلف زندگی فرد تاثیر می گذارد.

افرادی که افسرده هستند نمی توانند تمرکز داشته باشند و مانند گذشته علاقه ای به خواندن درس و حضور در کلاس ندارند و همین مسئله باعث افت تحصیلی آن ها می شود و بر روی عملکرد تحصیلی آن ها اثر می گذارد، زمانی افت تحصیلی مشهود است که فرد افسرده در  گذشته عملکرد تحصیلی خوب و عالی داشته است.

افرادی که به افسردگی مبتلا می شوند دچار ضعف در عملکرد اجتماعی می شوند و با دیگران رفتار پرخاشگرانه ای داشته و رفتارهایی را انجام می دهند که ضد هنجارهای اجتماعی می باشد از این رفتارها می توان به فرار از خانه، رانندگی های خطرناک، بی بند و باری، زیاده روی در نوشیدن الکل، مصرف مواد مخدر، اعتیاد به تکنولوژی و مواردی از این قبیل رفتارها اشاره کرد.

البته باید این نکته را در نظر بگیرید که فردی که این رفتارها را انجام می دهد صرفا افسرده نمی باشد و ممکن است به خاطر شرایطش این رفتارها را از خود نشان دهد برای این که افسردگی را تشخیص دهید باید از روانشناس کمک بگیرید تا به خوبی بتواند آن را تشخیص داده و برای درمان آن اقداماتی را انجام دهد.

درمان افسردگی جوانان

بروز افسردگی در جوانان به خاطر دلایل گوناگونی به وجود می آید و در صورتی که درمان نشود ممکن است عوارض بسیاری به همراه داشته باشد بر اساس تحقیقات انجام شده فردی که به افسردگی مبتلا می شود در صورتی که تحت درمان های دارویی و روانی قرار نگیرد در آینده رفتارهای ضد اجتماعی از خود نشان خواهد داد.

برای بهبودی افسردگی، برخورداری از حمایت های اجتماعی نقش بسیار مهمی دارد، افرادی که از حمایت های اجتماعی برخوردار نیستند بیشتر گوشه گیر می شوند و در لاک خود فرو می روند، آن ها از اجتماع دوری می کنند و سعی می کنند در اجتماع حضور نداشته باشند.

انجام ورزش هایی مانند یوگا که نیاز به تمرکز دارد باعث می شود اضطراب و افسردگی شما کاهش یابد و همچنین خواب کافی و تغذیه مناسب باعث بهبودی افسردگی شما می شود و می تواند در تسریع درمان به شما کمک کند.

به طور کلی روان درمانی موثرترین شیوه درمان افسردگی می باشد و در صورتی که شدت افسردگی بسیار بالا باشد باید در کنار روان درمانی می توان از دارو درمانی هم استفاده کرد، زیرا افرادی که تحت روان درمانی قرار می گیرند روانشناسان علت بروز افسردگی را در آن ها مشخص می کند و با کمک فرد افسرده حالت های رفتاری نامناسب را از بین می برد.

چرا مرکز مشاوره ستاره ایرانیان

بر اساس مطالبی که بیان شده است روانشناس متخصص  در درمان افسردگی نقش بسیار مهمی دارد و بدون حضور او درمان افسردگی سخت خواهد بود و احتمال این که علائم برگردد بسیار زیاد است، اما امروزه افراد به دلایل متعددی مانند مشکلات رفت و آمد، مسائل مالی و یا معذب بودن در حضور روانشناس در جلسات حضوری شرکت نمی کنند و به همین دلیل ممکن است به مدت طولانی با افسردگی درگیر باشند.

در این خصوص مرکز مشاوره ستاره ایرانیان امکاناتی را فراهم کرده است که علاوه بر حضوری به صورت تلفنی به مراجعین کمک کنند تا فرایند درمان به خوبی پیش رود.

همچنین مرکز مشاوره ستاره ایرانیان از مشاوران و متخصصان با تجربه ای تشکیل شده است که سابقه چندین ساله در ارائه خدمات درمانی در زمینه اختلال روانی از جمله افسردگی دارند و از جامع ترین و بهترین مراکز خدمات روانشناسی می باشند. این مرکز به شما تضمین خواهد داد تا در کمترین زمان ممکن به علت افسردگی در خود پی برده و با شناسایی علائم و انتخاب بهترین راهکارهای درمانی بتوانید روند عادی زندگی خود را دنبال کنید. همچنین در صورتی که در اطرافیان شما کسی از این اختلال رنج می‌برد با دریافت راهکارها و روش‌های گوناگون از طریق روانشناسان و مشاورین  به درمان او کمک نمایید.

منبع : افسردگی در جوانان و آنچه جوان من را تا پای مرگ برد

مشاوره اضطراب و استرس

مشاوره اضطراب چیست؟

متاسفانه، اجتناب از مشاوره اضطراب و استرس می تواند منجر به ایجاد اضطراب شدیدتر شود. یک روش درمانی که به عنوان روش درمان شناختی – رفتاری[۱] (CBT) نامیده می شود، در درمان اختلال های اضطرابی کارایی بالایی دارد.

روان شناسان با استفاده از CBT به درمانجوها کمک می کنند تا نحوه شناسایی و مدیریت عواملی را یاد بگیرند که منجر به ایجاد اضطراب در آنها می شود.

۱۰ سوال مقدماتی که معمولا درمانگران می پرسند

یکی از پرسش های درمانجوها، عبارت از سوالاتی می باشد که یک مشاور، مددکار اجتماعی یا روان شناس در اولین جلسه از آنها می پرسد. پاسخ این سوال راحت می باشد:

شما باید سوالات ساده و گسترش دهنده ذهن و سایر سوالات را انتظار داشته باشید.

یک “برنامه تغییر” (که در اغلب مواقع به عنوان “اهداف درمانی” شناخته می شود) بعد از آن ایجاد می شود تا شما را در رفع مشکلاتی راهنمایی کند که در حال حاضر منجر به اذیت شدن شما می شوند.

در زیر ۱۰ مورد از رایج ترین سوالاتی بیان شده است که یک روان پزشک از شما می پرسد تا یک تغییر مثبتی را در طول فرآیند مشاوره ایجاد کند.

۱-چه چیزی باعث شده است که به اینجا بیایید؟

“به نظر می رسد که شما شناخت خوبی نسبت به خودتان دارید و یک سری تفکراتی را در رابطه با مواردی دارید که در اینجا می خواهید بحث کنید. افرادی که به اینجا مراجعه می کنند، شجاعت زیادی دارند، حتی شاید یک مقدار عصبی باشند.

در صورتی که شما موردی را به یاد نیاورید، من یک سری سوالاتی را خواهم پرسید و در رابطه با مواردی که شما می گویید، یک سری نکاتی را یادداشت خواهم کرد تا بتوانم آن را در حافظه خودم نگه دارم.

البته هر زمان که خواستید می توانید حرف های من را قطع کنید و حرف خودتان را بگویید، یا می توانید مکالمه را به هر سمتی که خودتان می خواهید، هدایت کنید. از نظر شما، چه چیزی باعث شده است که به اینجا بیایید؟”

۲-آیا قبلا به یک مشاور مراجعه کرده اید؟

به نظر می رسد که شما با اعتماد به نفس هستید و در شرایط راحتی قرار دارید و می خواهید که در مورد چالش های موجود در زندگی تان صحبت کنید.

این سوالات در مشاوره اضطراب بسیار مهم است.

آیا تا به حال به یک مشاور مراجعه کرده اید؟

در صورت مراجعه کردن، شما قبلا چند جلسه به مشاوره مراجعه کرده اید و مشکلات موجود چه مواردی بوده اند؟

آیا به نتایج مد نظرتان دست پیدا کرده اید، و آیا نتایج به دست آمده پایدار بوده اند؟

مهم ترین نکته ای که از گفته های مشاور یا روانشناس یا مددکار اجتماعی تان به یاد دارید، چه موردی می باشد؟

کدام یک از آنها درست بوده است، یا کدام یک از آنها به نتایج مد نظر شما منجر نشده است؟

۳-از دیدگاه شما، مشکل موجود چیست؟

هر شخصی یک دیدگاه متفاوتی نسبت به مشکل و شخص یا عاملی دارد که راه حل مشکل می باشد.

هدف از مشاوره استرس و اضطراب عبارت از ایجاد یک سری تغییرات مثبت در سریع ترین زمان ممکن و بدون هیچ نوع شتاب زدگی می باشد.

  1. شما چه دیدی نسبت به مشکل دارید یا شما چه تعریفی از مشکل دارید؟
  2. کدام یکی از افراد مشکل زای موجود در زندگی شما منجر به ایجاد مشکلاتتان شده اند؟
  3. شما در طول کار، چه نوع تعاملی با سایر افراد دارید؟
  4. شخصیت خودتان را به چه نحوی تعریف می کنید؟
  5. سه مورد از مهمترین دستاوردهای شما چه مواردی بوده اند؟
  6. چه شخص یا چه چیزی مهمترین مورد در زندگی شما می باشد؟
  7. از دیدگاه شما، مشکلتان چیست؟

۴-معمولا این مشکل منجر به ایجاد چه نوع احساسی در شما می شود؟

همه ما یک سری مشکلات یا چالش هایی داریم که باید با آنها مواجه شویم.

آیا شما یک فرد خوش بین یا یک فرد بدبینی هستید؟ زمانی که یک مشکلی به صورت پیشبینی نشده ظاهر می شود، چه احساسی پیدا می کنید؟

هر چند که هیچ یک از احساسات موجود درست یا اشتباه و خوب یا بد نمی باشند، ولی هر مشکلی منجر به ایجاد یک نوع احساسی در ما می شود.

بنابراین، این مشکل معمولا منجر به ایجاد چه نوع احساسی در شما می شود؟

آیا شما احساس ناراحتی، عصبانیت، ناامیدی، در جاماندگی می کنید یا یک احساس دیگری دارید؟

۵-در مشاوره اضطراب چه چیزی منجر به بهتر شدن مشکل می شود؟

  • شما چند وقت به چند وقت این مشکل را تجربه می کنید؟
  • به نظر شما چه چیزی منجر به وخیم تر شدن مشکل می شود؟
  • آیا شما قبلا این مشکل را نداشته اید یا متوجه شده اید که مشکل به خودی خود از بین می رود؟
  • آیا شما یک سری ابزارهای خاص را امتحان کرده اید، کتاب هایی خوانده اید یا یک سری مسیر هایی را برای عبور از این شرایط امتحان کرده اید که کارایی مناسبی در حل این مشکل داشته اند؟
  • آیا این مشکل بر روی عزت نفس شما یا احساس گناه شما تاثیر گذاشته است؟

۶-اگر یک عصای جادویی داشتید، چه نوع تغییرات مثبتی را در زندگی تان ایجاد خواهید کرد؟

داشتن اهداف منجر به ایجاد تمرکز می شود.

آیا شما به صورت منظم یک سری اهداف مثبتی را برای زندگی کاری، زندگی عاشقانه و زندگی سرگرم کننده تنظیم می کنید؟

اهداف تغییر مثبت شما چه مواردی می باشند؟

شما به چه نحوی می خواهید وضعیت زندگی خودتان را بهبود دهید که در نهایت منجر به افزایش رضایت و خوشحالی شما شوند؟

در صورتی که ما بتوانیم یک سری راه حل هایی را برای رفع مشکلات پیدا کنیم، احتمالا خواهیم توانست که یک سری روش هایی را برای کاهش قابل توجه یا حتی از بین بردن مشکل پیدا کنیم.

۷-در حالت کلی، شما وضعیت روانی خودتان را به چه نحوی توصیف می کنید؟

“حالت های روانی همانند شرایط آب و هوایی، ایجاد می شوند و از بین می روند. برخی از ماها نسبت به سایر افراد دمدمی مزاج تر و بدخلق تر هستیم یا وضعیت روانی سایر افراد را به عنوان سرما خوردگی در نظر می گیریم.

همچنین سایر افراد نسبت به اتفاقات عاطفی خودشان، تاثیرپذیری کمتری دارند.

در جلسات مشاوره اضطراب این سوالات بسیار مهم است.

  1. در مورد شما، چه چیزی منجر به ایجاد احساس اضطراب می شود؟
  2. آیا وضعیت روانی شما همانند چرخ فلک است، یا اینکه کاملا ثابت و پایدار می باشد؟
  3. چه چیزی منجر به ایجاد وضعیت روانی نامناسبی در شما می شود و احساس افسردگی و ناراحتی را در شما ایجاد می کند؟
  4. شما به چه نحوی خودتان را از وضعیت روانی بد خارج می کنید؟
  5. آیا شما از مواد، الکل، جنسی، پول یا سایر موارد آرامش بخش روانی برای به دست آوردن احساس بهتر استفاده می کنید؟
  6. افراد نزدیک به شما، چه نظری در رابطه با وضعیت های روانی شما دارند؟
  7. بنظر خودتان به مشاوره اضطراب نیاز دارید؟

۸-چه انتظاری نسبت به فرآیند مشاوره استرس دارید.

هر شخصی که برای مشاوره کاهش استرس مراجعه می کند، یک سری انتظارات متفاوتی دارد. به نظرم شما از من انتظار دارید تا به شما کمک کنم در سریع ترین زمان ممکن به اهداف مثبت تان دست پیدا کنید.

برخی از افراد دوست دارند یک سری تکالیفی انجام بدهند، برخی دیگر از درمانجوها دوست دارند که حرف بزنند و من به صحبت های آنها گوش بدهم، و همچنین سایر افراد سطح بالایی از تعاملات را دارند.

  • به نظرتان، بهترین روش برای شما چه روشی می باشد؟
  • آیا من را به عنوان مربی ارتباطات و روابط خودتان در نظر دارید؟
  • چه انتظاری نسبت به فرآیند مشاوره اضطراب دارید؟
  • به نظرتان برای دستیابی به اهداف مدنظرتان، به چند جلسه نیاز خواهد بود؟
  • ممکن است که شما به چه نحوی اهداف دستیابی شده خودتان را خراب کنید؟
  • آیا به خاطر مشکل خودتان، یک فردی را سرزنش می کنید؟ آیا شما برای ادامه مسیر خودتان، از مشاوره خوب استفاده می کنید؟ شما به چه نحوی درک خواهید کرد که ما به اهدافمان دست پیدا کرده ایم؟

۹-چه چیزی باید صورت بگیرد تا احساس رضایت، خوشحالی و خشنودی بیشتری در شما صورت بگیرد؟

  • در یک مقیاس صفر تا ۱۰، میزان رضایت شما از زندگی تان چقدر می باشد؟
  • چه چیزی به صورت مکرر صورت می گیرد و منجر به ناامیدی شما می شود؟
  • سایر افراد چه کاری را انجام می دهند که شما نسبت به آن تنفر دارید و آرزو دارید که آنها چه تغییری انجام بدهند؟
  • شما حالت های بی قراری، تهییج و ناامیدی خودتان را به چه نحوی مدیریت می کنید؟
  • آیا شما به راحتی ناراحت می شوید؟
  • خشمگینی و عصبانیت شما به چه نحوی بروز می یابد؟
  • شما چه کینه ها یا تنفرهایی را از گذشته به همراه دارید؟
  • چه مورد اشتباهی را تا به حال انجام داده اید که تا به حال نتوانسته اید فراموش کنید؟
  • یک فرد باید چه تغییراتی انجام بدهد تا شما احساس خوشحالی بکنید؟
  • ناکامی عمده شما در زندگی تان چه موردی بوده است؟
  • آیا زمانی که نمی توانید مسیر زندگی خودتان را پیدا کنید یا زمانی که کنترل خودتان را از دست می دهید، احساس ناراحتی پیدا می کنید؟
  • چه کسی مسیر زندگی شما را تعیین می کند، و چرا؟
  • آیا تا کنون در جلسات مشاوره اضطراب شرکت کرده اید؟

۱۰-آیا خودتان را به عنوان یک فرد دارای IQ پایین، متوسط یا بالا در نظر می گیرید.

آیا مهارت ارتباطی خودتان را به عنوان یک مورد منفی، طبیعی یا مثبت در نظر می گیرید؟

آیا توانسته اید که همراه خوبی برای شریک زندگی خودتان باشید؟

آیا توانسته اید استرس و اضطراب خود را کاهش دهید؟

رابطه خودتان با کودکان یا نوه هایتان را به چه نحوی توصیف می کنید؟

آیا با برادران یا خواهران خودتان همکاری می کنید؟

رابطه خودتان با والدینتان را به چه نحوی توصیف می کنید؟

شما اخیرا با چه نوع تضاد خانوادگی مواجه شده اید؟

شما فکر می کنید که در چه رابطه ای شکست خورده اید؟

شما بعد از شکست خوردن، این قضیه را با چه کسی مطرح کرده اید تا شما را راهنمایی کند؟

آیا شما زمان و پول کافی را برای بهبود مهارت های ارتباطی خودتان صرف کرده اید؟

بزرگترین آسیب پذیری یا نقصی که در روابط تان دارید، چه موردی می باشد؟

صمیمیت عاطفی زمانی ایجاد می شود که شما صادقانه ترین پاسخ ها را به سوالات بالا ارائه بدهید.

منبع : مشاوره اضطراب و استرس

پرخاشگری چیست و انواع پرخاشگری در روانشناسی pdf

آشنایی با انواع پرخاشگری در روانشناسی و پرخاشگری چیست ؟

آن چه که از پرخاشگری در نگاه اول به ذهن مان خطور می کند رفتاری نامعقول، خود خواهانه و حاکی از یک تصمیم هیجانی و اشتباه است.

چرا پرخاشگری می کنم و چطور آن را رفع کنم؟

اما پرخاشگری صرفا نشان دهنده ی رفتار غیر منطقی و همراه با پشیمانی و دردسر نیست.

از نظر تکاملی آن چه که باعث بقای نسل و پیروزی اجداد مان می شده برخوردی همراه با پرخاشگری و مبارزه با عامل تهدید کننده جانی و محدوده زندگی یا قلمروشان بود.

در روانشناسی پرخاشگری به رفتاری گفته می شود که هدف آن ایجاد آزار و اذییت به دیگری است که معمولا این کار با هدف انتقام و تنبیه صورت می گیرد.

پرخاشگری اصولا دیگران را هدف می گیرد اما ممکن است متوجه خود فرد نیز شود.

پرخاشگری چیست ؟

در واقع می توان گفت در خودآزاری یا مازوخیسم فرد پرخاشگر از ایجاد درد و آسیب به خود لذت می برد.

پرخاشگری معطوف به خود ممکن است به صورت خود کشی نیز جلوه کند که این حالت با خودآزاری فرق دارد که فرد با مرگ خود قصد انتقام گرفتن، عذاب وجدان و درد دادن به دیگران را دارد.

عده ای از روانشناسان (مثلا فروید) معتقدند پرخاشگری ذاتی بوده و در درون همه انسان ها به صورت یک نیروی نهفته وجود دارد که در صورت عدم تخلیه انباشته می شود.

طرفداران ذاتی بودن پرخاشگری، ورزش کردن و تخلیه انرژی از راه جامعه پسندانه را نقطه مقابل تخلیه نامطلوب (یعنی تخریب اموال و قتل) عنوان می کنند.

عده  دیگری از نظریه پردازان نیز به نقش یادگیری در پرخاشگری معتقد بوده و مخالف ذاتی بودن آن هستند.

علت پرخاشگری چیست؟

اصولا پرخاشگری در پاسخ به ناکامی رخ می دهد، یعنی زمانی که فرد در راه رسیدن به اهداف اش با موانع مواجه می شود، رفتار پرخاشگرانه از خود نشان می دهد.

در واقع فرد با رفتار پرخاشگرانه در مقابل ناکامی تا حدودی تسکین پیدا می کند که معمولا بعد از این تسکین موقتی ( به جای چاره اندیشی و حل مسئله)، احساس پشیمانی را تجربه خواهد نمود.

اما این که فرد بعد از ناکامی چه واکنشی نشان دهد تا حد زیادی به نوع تربیتی که در خانواده داشته بستگی دارد.

تحقیقات نشان داده است که کودکان پرخاشگر معمولا والدین پرخاشگری دارند که از آن ها الگوبرداری کرده اند.

رفتار پرخاشگرانه ممکن است توسط دیگران و به خصوص در کودکی تقویت شده باشد.

این که بچه ای بعد از دعوا یا رفتار خشونت بار توسط والدین یا خواهر برادر های بزرگ تر تشویق شود و از رفتار پرخاشگرانه ی او به عنوان یک رفتار شجاعانه یاد شود،

مسلما باعث تقویت و ایجاد یک ذهنیت مثبت نسبت به این رفتار خواهد شد.

همچنین رسانه های گروهی به ویژه تلویزیون در تقویت رفتار پرخاشگرانه نقش بسزایی دارند.

تحقیقات نشان داده که بازی های رایانه ای بخصوص در دانش آموزان منجر به افزایش رفتارهای پرخاشگری در روابط شان با دوستان و محیط خانوادگی( خواهر و برادرها) می شود.

نقش وراثت نیز در خصوصیات شخصیتی و رفتار پرخاشگرانه موضوعی است که مورد قبول بسیاری از نظریه پردازان می باشد.

انواع پرخاشگری در روانشناسی

پرخاشگری به صورت های مختلف بروز می یابد، از جمله:

  • aggressive تهاجمی
  • assertive بیان کننده و آشکار
  • passive منفعل
  • passive-aggressive منفعل تهاجمی

مطالعه بیشتر انگلیسی:

Goldstein, A.P.. (2004). The Psychology of Group Aggression. 10.1002/0470013451.

دسته بندی دیگر نیز به صورت زیر است:

پرخاشگری جسمانی چیست

این حالت که با کتک زدن و آسیب فیزیکی همراه است در پسران بیشتر از دختران دیده می شود.

منابع و مطالعه بیشتر به زبان انگلیسی:

  1. Kaye A.J., Erdley C.A. (2011) Physical Aggression. In: Goldstein S., Naglieri J.A. (eds) Encyclopedia of Child Behavior and Development. Springer, Boston, MA
  2. Romano, E., Tremblay, R. E., Boulerice, B., & Swisher, R. (2005). Multilevel correlates of childhood physical aggression and prosocial behavior. Journal of Abnormal Child Psychology, 33, 565–۵۷۸٫PubMedGoogle Scholar
  3. ۱۳٫
  4. Seguin, J. R., & Zelazo, P. D. (2005). Executive function in early physical aggression. In R. E. Tremblay, W. W. Hartup, & J. Archer (Eds.), Developmental origins of aggression. New York: Guilford.Google Scholar
  5. ۱۴٫
  6. Tremblay, R. E., Nagin, D. S., Seguin, J. R., Zoccolillo, M., Zelazo, P. D., Boivin, M., et al. (2004). Physical aggression during early childhood: Trajectories and Predictors. Pediatrics, 114, 43–۵۰٫Google Scholar

پرخاشگری کلامی

که به صورت داد زدن، تحقییر کردن و توهین یا تمسخر به آسیب و اذییت دیگری منجر می شود.

به عنوان مثال بعد از یک تصادف رانندگی دو طرف با صدای بلند( داد زدن) شروع به توهین، و ناسزا گفتن به یکدیگر می کنند.

مطالعه بیشتر:

Burton, J.P., Mitchell, T.R. & Lee, T.W. The Role of Self-Esteem and Social Influences in Aggressive Reactions to Interactional Injustice. J Bus Psychol ۲۰, ۱۳۱–۱۷۰ (۲۰۰۵). https://doi.org/10.1007/s10869-005-6995-8 – https://doi.org/10.1007/s10869-005-6995-8

پرخاشگری رابطه ای یا اجتماعی

در پرخاشگری رابطه ای هدف بدنام کردن و انزوا یا تخریب روابط اجتماعی دیگران است.

به عنوان مثال شایعه پراکنی یک نوع پرخاشگری رابطه ای است.

این نوع پرخاشگری در دختران بیشتر از پسرها دیده می شود.

مطالعه بیشتر:

  1. Felson R.B. (1984) Patterns of Aggressive Social Interaction. In: Mummendey A. (eds) Social Psychology of Aggression. Springer Series in Social Psychology. Springer, Berlin, Heidelberg
  2. Kumari K., Singh J.P., Dwivedi Y.K., Rana N.P. (2019) Aggressive Social Media Post Detection System Containing Symbolic Images. In: Pappas I., Mikalef P., Dwivedi Y., Jaccheri L., Krogstie J., Mäntymäki M. (eds) Digital Transformation for a Sustainable Society in the 21st Century. I3E 2019. Lecture Notes in Computer Science, vol 11701. Springer, Cham

پرخاشگری واضح یا پیدا

در این حالت رفتار پرخاشگرانه ی فرد آشکارا بوده، در مقابل پرخاشگری پنهان معمولا با هدف آسیب رساندن مخفیانه به فرد صورت می گیرد.

دانش آموزی که به صورت فیزیکی اقدام به آسیب و آزار هم کلاسی خود می کند، پرخاشگری پنهان از خود نشان داده،

در صورتی که اگر به صورت پنهانی با دزدیدن یا خراب کردن اموال ( مثلا لوازم التحریر) هم کلاسی خود قصد آسیب به او را داشته باشد، پرخاشگری پنهان نامیده می شد.

پرخاشگری گروهی

یکی دیگر از انواع پرخاشگری در روانشناسی، پرخاشگری گروهی است.

که معمولا در جنگ ها و به صورت گروهی در مقابل دشمن با هدف تخریب اموال و جان دشمن صورت می گیرد.

مطالعه بیشتر:

Goldstein, A.P.. (2004). The Psychology of Group Aggression. 10.1002/0470013451.

پرخاشگری در روانشناسیمشاوره شخصیت

انواع پرخاشگری در روانشناسی در سنین مختلف

پرخاشگری در کودکی چیست

اگرچه پرخاشگری در کودکی یک موضوع شایع است اما درصورتی که رفتار پرخاشگرانه در کودک شما مکرر و با شدت زیاد رخ دهد خطرناک خواهد بود.

کودکان با مشاهده نتایج مثبت پرخاشگری و الگوسازی؛ یکی از راه های دست یابی به اهداف خود را در رفتار پرخاشگرانه می یابند.

والدین باید با سبک تربیتی صحیح و نشان دادن رفتار درست مانع از رشد این رفتار در فرزندشان شوند.

پرخاشگری در نوجوانی چیست

نوجوانی که به عنوان مرحله ای  میان کودکی و بزرگسالی قرار دارد از نظر روانی و جسمانی فرد با تغییرات زیادی مواجه است.

افزایش مسئولیت و به دنبال آن استقلال در کنار تغییرات فیزیکی و هورمونی باعث افزایش احتمال رفتار پرخاشگرانه در این سن می گردد.

علاوه بر این رفتار پرخاشگرانه بخصوص در نوجوانان پسر می تواند نشانه ای از قدرت و شجاعت او تلقی شده و باعث پذیرش او  به عنوان رهبر گروه (در میان همسالان) گردد.

پرخاشگری در جوانی و میان سالی

در جوانی معمولا پرخاشگری در مواجه با ناکامی رخ می دهد.

شکست در روابط عاشقانه، تحصیل و کار می تواند باعث خشم و به دنبال آن افزایش رفتار پرخاشگرانه گردد.

همچنین در میان سالی که افراد با بحران میان سالی رو به رو هستند بخصوص در زنان احتمال افزایش استقلال شخصیتی و رفتار پرخاشگرانه وجود دارد.

پرخاشگری در سالمندی چیست

دوران کهنسالی نیز مانند سایر مراحل دلایل مختلفی برای پرخاشگری دارد.

افزایش حساسیت روحی و زود رنجی در کنار مشکلات مربوط به سلامتی جسمانی و کاهش استقلال و احساس درک نشدن را می توان از جمله دلایل پرخاشگری در سالمندان مطرح نمود.

راه های مقابله با انواع پرخاشگری در روانشناسی

از آن جایی که پرخاشگری معمولا در برخورد با رفتار یا اشتباه دیگران و احساس بی عدالتی یا پایمال شدن حق مان که منجر به ناکامی در دست یابی به اهداف مان شده، رخ می دهد،

بنابراین یادگیری مهارت های حل مسئله به جای واکنش آنی تخلیه خشم با پرخاشگری، موثر است.

در نظر گرفتن راه حل های مختلف و اتخاذ بهترین تصمیم در کنار کم و تعدیل کردن انتظارات مان از دیگران در کنترل پرخاشگری نقش بسزایی دارد.

تغییر موقعیت دادن ( مثلا از ایستادن به نشستن یا از ایستادن به راه رفتن)،

به هنگام خشم و موکول کردن تصمیم گیری یا اقدام به زمانی دیگر، یک روش مدیریت رفتار پرخاشگرانه می باشد.

معاشرت با افراد صبور که خود کنترلی بالایی در رفتارشان دارند در ایجاد این خلق و خو و افزایش درایت تان هنگام تصمیم گیری کمک کننده است.

همچنین، ابراز نارضایتی و بیان انتظارات خود به صورت مستقیم، جرات مندانه اما نه پرخاشگرانه

و جلوگیری از جمع شدن دلخوری ها، در کنار افزایش صمیمیت، نقش بسزایی در کاهش رفتار پرخاشگرانه در خانواده دارد.

ورزش و تخلیه هیجان به شکل مطلوب،

ریلکسیشن و

آرام سازی عضلانی

نیز از دیگر راه کارهای پیشنهادی برای کاهش رفتار پرخاشگرانه می باشد.

منبع : پرخاشگری چیست و انواع پرخاشگری در روانشناسی pdf

مشاوره فوبیا و درمان فوبیا

در جلسه مشاوره فوبیا به درمان فوبیا که یک اختلال شایع از بین انواع اختلالات اضطرابی است که فرد مبتلا به آن از ترس افراطی، غیرمنطقی و مداوم نسبت به یک موقعیت رنج می برد، پرداخته می شود.

موقعیت فوبیک می تواند ارتفاع، عنکبوت، انواع حیوانات (مثلا سگ، گربه، مار، عنکبوت،موش) آسانسور یا موارد دیگر باشد.

اجتناب یا فرار دائمی فرد از موقعیت فوبیک باعث اختلال در عملکرد روزانه ( کار، تحصیل یا روابط فرد) می شود که نیاز به درمان آن ضروری می باشد.

آن چه که اهمیت دارد این است که در صورت عدم درمان این اختلال، بهبود خود به خودی حاصل نمی شود و فرد نیاز به دریافت کمک تخصصی توسط روانشناس دارد.

تکنیک های مشاوره فوبیا

خوشبختانه برای فوبیا درمان های متعدد و مفیدی ابداع شده است که توسط درمانگران با تجربه در کمک به مبتلایان به فوبیا ثمربخش است.

در ادامه انواع درمان فوبیا ذکر می گردد:

درمان فوبیا از طریق حساسیت زدایی منظم

حساسیت زدایی منظم یا سیستماتیک یک روش کارامد برای درمان فوبیا است که شامل چند جزء اساسی به شرح زیر می باشد:

مرحله اول مشاوره فوبیا : آرمیدگی تدریجی عضلانی

در این مرحله به کمک روانشناس فرد مبتلا به فوبیا شروع به آرام سازی تدریجی عضلات خود می کند.

بدین صورت که فرد با رهاسازی یا انبساط عضلات و ماهیچه های ( از کف پاها شروع شده تا صورت) بدن خود متوجه تمایز بین دوحالت فیزیکی انقباض و سفتی ( در حالت اضطراب)، با رهایی و آرمیدگی می شود.

این تمرین طی زمان بندی مشخص و تقریبا شش جلسه به طول می انجامد.

مرحله دوم: تعیین سلسله مراتب اضطراب

در این مرحله فرد حیطه یا موقعیت فوبیک را برحسب شدت ترسی که در او ایجاد می کنند، درجه بندی می کند.

این سلسله مراتب اضطراب بر حسب درجه از صفر تا صد تشکیل می گردد.

مرحله سوم مشاوره فوبیا : اجرای حساسیت زدایی

در این مرحله فرد مبتلا به فوبیا در اتاق درمان روی کاناپه یا یک صندلی راحت می نشیند و شروع به تجسم یا تصویرسازی ذهنی صحنه های آرام بخش می کند.

درمانگر نیز بر اساس سلسله مراتب تهیه شده از مراجع می خواهد به تجسم موقعیت های ترس آور بپردازد.

این روند طبق اصول خاصی و با نظارت درمانگر ( به صورت تجسمی یا واقعی ) اجرا می شود.

در واقع هم زمانی و تداعی تدریجی موقعیت های ترس آور با آرمیدگی بدن و تجسم ذهنی آرامش بخش، به تدریج باعث کاهش و برطرف شدن از شدت ترس فرد و آمادگی وی برای مواجهه در موقعیت واقعی می شود.

درمان فوبیا از طریق غرقه سازی

برعکس روش حساسیت زدایی تدریجی که در آن فرد به صورت تدریجی با موقعیت فوبیک مواجه می شود،

در روش غرقه سازی مواجهه با موقعیت فوبیک غیر تدریجی و کامل خواهد بود.

مسلما چنین شرایطی باعث ترس و اضطراب شدید فرد می شود، به همین دلیل نیز این درمان در مقایسه با سایر درمان های مربوط به فوبی، میزان انصراف بالاتری نیز دارد.

در روش مواجهه که به آن درمان مواجهه و جلوگیری از پاسخ نیز می گویند، درمانگر ابتدا فلسفه این روش را برای مراجع شرح می دهد.

در واقع روانشناس به بیمار توضیح می دهد که چگونه جلوگیری از پاسخ یعنی اجتناب و فراری که او از محرک ترس آور دارد باعث افزایش و تدام فوبیا او گشته است.

این درمان بخصوص برای فوبیا سوشیال یا اجتماعی کاربرد دارد.

به عنوان مثال افراد مبتلا به فوبیا اجتماعی که از صحبت کردن در جمع دچار اضطراب می شوند، با اجتناب از مواجهه و قرار گرفتن در چنین موقعیت هایی ( تعاملات اجتماعی که مستلزم سخنرانی است)،

از اضطراب خود می کاهند.

درمانگر به مراجع توضیح می دهد که چگونه اجتناب و تجربه نکردن این موقعیت (علارغم ترسی که در او ایجاد می کند) در بلند مدت باعث افزایش این حالت و تداوم مشکل او می گردد.

به علاوه درمانگر به بیمار توضیح می دهد که در ابتدای مواجهه درمانی معمولا اضطراب اش افزایش می یابد اما استفاده مداوم و تکرار آن در ادامه درمان باعث کاهش و در نهایت برطرف شدن ترس می شود.

روش مواجه درمانی نیز به دو صورت تجسمی و واقعی اجرا می شود.

شناخت درمانی و دارو درمانی در درمان فوبی

دارو درمانی در مشاوره فوبیا

در درمان دارویی فوبی، معمولا به تجویز دارو های ضد اضطراب و ضد افسردگی در شرایط خاص و جهت کاهش نشانه های فیزیولوژیکی زیر نظر روانشناس و روانپزشک صورت می گیرد.

در موارد خیلی شدید و همچنین مواردی که نیاز به یک درمان فوری احساس می شود، معمولا روش دارو درمانی در کنار درمان های روان شناختی اجرا می گردد.

شناخت درمانی در جلسه مشاوره فوبیا

شناخت درمانی روی افکار و باورهای نادرستی که منجر به افزایش و تداوم فوبیا فرد شده، تمرکز می کند.

به عنوان مثال یکی از شناخت های نادرست در فوبیا اجتماعی ارزیابی منفی است که افراد مبتلا به این فوبیا از عملکرد خود دارند.

این افراد با وجود فیدبک های مثبتی که از دیگران در خصوص عملکردشان دریافت می کنند، همچنان ارزیابی ناقص و منفی از رفتار خود در جمع دارند.

همچنین خود گویی های منفی افراد مبتلا به فوبیا اجتماعی که باعث خجالت زده شدن شان در جمع می گردد در تداوم این مشکل نقش اساسی دارد.

درمان شناختی رفتاری گروهی

درمان شناختی رفتاری گروهی نیز یک روش کارآمد در بهبود این اختلال است که در آن فرد علاوه بر اینکه از باور های ناکارآمد خود آگاه می شود،

موقعیت مناسبی نیز برای تمرین و مواجهه با اضطراب خود در اختیار دارد.

واقعیت مجازی در درمان فوبی و مشاوره فوبیا

جدید ترین درمان برای اختلال فوبی، درمان با واقعیت مجازی یا VR می باشد.

در این روش افراد مبتلا به فوبیا به صورت مجازی با استفاده از برنامه های خاصی که تدارک یافته در صفحه مانیتور با محرک فوبیا مواجهه و با آن در تعامل قرار می گیرند.

به عنوان مثال درمان فرد مبتلا به فوبیا عنکبوت بر اساس برنامه های طراحی شده بدین صورت است:

بیمار روی صندلی راحت می نشیند و عینک مجازی را روی چشم خود قرار می دهد.

در ادامه همراه با درمانگر یا یک دستیار، با صحنه های مربوط به عنکبوت مواجهه می شود.

با تکرار مواجهه مجازی با عنکبونت، فرد به تعامل (دست زدن یا لمس کردن مجازی انواع عنکبوت ها در موقعیت های مختلف) قادر می گردد.

توقف درمان توسط درمانگر

توقف درمان توسط درمانگر در جلسه مشاوره فوبیا در صورتی که بیمار از اضطراب زیادی رنج می برد، صورت می گیرد.

اگرچه فرد می داند که در این شرایط مواجهه او واقعی نبوده اما این شبیه سازی تصویری و صوتی دقیق باعث می شود احساس واقعی را تجربه می کند.

این شرایط به افراد این امکان را می دهد که بدون عوارض فیزیکی واقعی (مثلا در درمان فوبیا ارتفاع) و به صورت کاملا محرمانه ( بدون نیاز به تمرین در برابر یک جمع واقعی)، از شدت ترس خود بکاهند.

تحقیقات نشان داده است که درمان با واقعیت مجازی یک درمان جدید اما موفق برای فوبیا است.

همچنین از جمله سایر درمان های مربوط به فوبیا می توان به درمان مبتنی بر بینش، درمان با هیپنوتیزم و درمان از طریق یادگیری مشاهده ای و یادگیری جانشینی اشاره نمود.

منبع : مشاوره فوبیا و درمان فوبیا

درمان افسردگی نوجوانان

افسردگی نوجوانان یکی از شایع ترین اختلالات سلامت روانی در کشور و یکی از جدی ترین دغدغه های سلامت روان می باشد. نکته مثبت این است که این اختلال یکی از درمان پذیرترین اختلالات به وسیله روان درمانی و یا دارودرمانی می باشد، بنابراین جای نگرانی نیست.

تحقیقات نشان می دهد که از هر چهار نوجوان یک نفر در طول دوران متوسطه در آغاز چهارده سالگی یک بار افسردگی را تجربه کرده است. این شرایط معمولاً در صورت عدم درمان ماه‌ها به طول می انجامد. این دسته از نوجوانان در معرض خطر بالاتری از خودکشی به عنوان یکی از علل اصلی مرگ و میر قرار دارند.

روانشناس افسردگی نوجوانان

در صورت عدم درمان افسردگی نوجوانان، احتمال اعتیاد به مواد مخدر یا کناره گیری از فعالیت های عادی و گروه های اجتماعی افزایش می یابد. لذا حتی در صورت کاهش رویداد افسرده کننده این قبیل مسائل  مخرب ممکن است همچنان ادامه می یابد.

تشخیص تفاوت بین فراز و نشیب های عادی دوران نوجوانی و نشانه های افسردگی می تواند دشوار باشد. مهم است که راه‌های ارتباطی را با نوجوان خود باز نگه دارید تا بفهمید که آیا قادر به مدیریت احساسات خود هستند یا برای مقابله با آن مشکل دارند. اگر علائم یا نشانه های افسردگی در زندگی آن ها مشاهده کردید از روانشناس کمک بگیرید. علائم افسردگی اغلب به خودی خود بهتر نمی شوند و تاخیر در درمان افسردگی نوجوانان ممکن است منجر به مشکلات مهم و اساسی تر شود.

طبیعی است که کودکان و نوجوانان گاهی اوقات احساس ناراحتی کنند. برای مثال، وقتی بچه‌ها یک رویداد دشوار مانند از دست دادن یکی از عزیزانشان را تجربه می‌کنند، ممکن است احساس غم و اندوه یا غم عمیقی را تجربه کنند یا برای مدتی حتی در هنگام انجام کارهایی که معمولاً از آن لذت می برند، نتوانند احساس شادی داشته باشند. با این حال این احساس طبیعی است که اندوه به مرور زمان کاهش یابد.

علت

افسردگی دارای یک علت پیچیده چندعاملی است که شامل ژنتیکی و اجتماعی می باشد.

علائم یا اختلالات بالینی نیز می توانند به عنوان پیش ساز افسردگی عمل کنند. به عنوان مثال، خلق و خوی نامناسب، اضطراب، و اختلال کم توجهی یا بیش فعالی همگی می توانند باعث ایجاد یا تشدید افسردگی شوند.

به عنوان مثال، مشکلات عصبی و رشدی می تواند منجر به شکست های اجتماعی و تحصیلی عمیق شود و به مرور بر باور، روابط بین فردی و آسیب پذیری در برابر افسردگی تأثیر بگذارد. درمان موثر طیف وسیعی از اختلالات روانپزشکی می تواند به طور بالقوه منجر به بهبود علائم افسردگی در طول زمان شود.

افسردگی یک اختلال خلقی است که باعث می شود غم و اندوه و علائم مرتبط با آن پس از یک رویداد دشوار شدیدتر یا طولانی تر از حد معمول باقی بماند. افسردگی همچنین می تواند بدون یک رویداد محرک رخ دهد. کودکان ممکن است افسردگی داشته باشند اگر علائم آن ها، که ممکن است شامل غم و اندوه باشد، بیش از ۲ هفته ادامه پیدا کند آن ها مبتلا به افسردگی شده اند.

شیوع

افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات در ایالات متحده است و میزان آن در میان کودکان و نوجوانان در سال های اخیر رو به افزایش بوده است. از هر ۵ نوجوان، ۱ نفر در دوران نوجوانی خود دچار افسردگی و هر سال از هر ۱۱ نوجوان، ۱ نفر دچار افسردگی شدید می شود.

علائم

  • اهمیت ندادن به آینده
  • عدم علاقه به نظافت شخصی یا ظاهر
  • درگیر شدن در مصرف مواد
  • تغییر قابل توجهی در وزن یا غذا خوردن
  • کمتر صحبت می کند و کمتر از حد معمول تماس چشمی برقرار می کند
  • حتی در کارهای ساده هم انرژی یا انگیزه کمتری نسبت به معمول دارد.
  • بیشتر گریه می کند.
  • احساس گناه دارد.

درمان افسردگی در نوجوانان دختر

افسردگی در دختران نوجوان با نسبتی حدود دوتا سه برابر پسران گسترش می یابد. دلایل اصلی افسردگی در نوجوانان دختر، ناسازگاری والدین، افسردگی مادر (دراثر تعامل زیاد مادر با فرزند)، مهارت های اجتماعی ضعیف و بدبینی می باشد. والدینی که از هم جدا شده اند و باز هم مشاجره می کنند بالاترین نرخ کودکان افسرده را دارند (حدود۱۸درصد).

پیشنهاد مشاور: تمام علائم افسردگی در کودکان + درمان در خانه

برای درمان افسردگی در نوجوانان دختر چه کار کنیم؟ در صورت نگرانی با معلمان و متخصص اطفال مشورت کنید.، حتما از متخصصان سلامت روان نیز برای درمان افسردگی نوجوان خود کمک بگیرید.

درمان افسردگی نوجوانان در خانه

طیف وسیعی از اقدامات وجود دارد که می تواند به کاهش علائم افسردگی و درمان افسردگی نوجوانان کمک کند و به نوجوانان اجازه دهد در مدرسه و سایر زمینه های زندگی موفق شوند. درمان افسردگی نوجوانان زمانی موفق است که والدین درگیر آن باشند.

نوع افسردگی و شدت علائم بهترین راه درمانی را تعیین می کند. موثرترین درمان برای افسردگی نوجوانان روان درمانی و دارو درمانی است. نکات زیر به درمان افسردگی نوجوان می کند:

  • صحبت کردن با فرزندتان. به طور آشکار با فرزند خود در مورد احساسات او صحبت کنید. با گوش دادن بدون قضاوت آنها را تشویق کنید تا احساسات خود را به اشتراک بگذارند.
  • حمایت. اگرچه درمان افسردگی موثر است، اما ممکن است چند هفته طول بکشد. کودک شما ممکن است زمانی که بلافاصله احساس بهتری نداشته باشد، دلسرد شود. مطمئن شوید که آن ها از برنامه درمانی پیروی کرده و داروهای تجویز شده را طبق دستور مصرف می کنند.
  • کمک گرفتن. روانشناس کودک می تواند به تشخیص اینکه آیا کودک شما افسرده است یا خیر کمک می کند. در حال حاضر خودکشی عامل اصلی مرگ در میان نوجوانان است. اگر فرزند شما افسردگی داشته باشد، روانشناس درمان لازم را ارائه داده یا جلسات خانواده درمانی را توصیه می کند.
  • شناسایی علائم هشدار دهنده یا محرک ها. کودک شما باید افکار یا موقعیت هایی را که به طور کلی منجر به افکار خودکشی می شود، یادداشت کند . آن ها همچنین می توانند کارهایی را فهرست کنند که می توانند در زمانی که احساس افسردگی می کنند یا به خودکشی فکر می کنند انجام دهند تا به آن ها کمک کند احساس بهتری داشته باشند.

زوج درمانگر

در صورت وجود اختلافات زناشویی به زوج درمان گر مراجعه کنید. اگر هر دوی والدین افسرده باشند آنگاه ممکن است هر یک نیاز به درمان فردی داشته باشند. گروه درمانی برای کودکان اثر خاصی بر کودکان دارای مهارت های اجتماعی ناکارآمد دارد. به ویژه، خانواده درمانی نیز بر کودکان بزرگتر یا نوجوانان بسیار مؤثر است. افسردگی در بین خانواده ها نسل به نسل می چرخد و ممکن است زمینه بیولوژیکی داشته باشد.

دارو درمانی

داروهای ضد افسردگی اهمیت خاصی در درمان افسردگی نوجوانان دارند زیرا باعث می شوند کودک با بهره مندی از دیگر مداخلات به سطوح کارکردی مورد نیاز دست یابد.

دو داروی اصلی مورد تایید FDA برای درمان افسردگی نوجوانان وجود دارد که فلوکستین و اسیتالوپرام می باشد. به طور کلی، اکثر داروهای ضد افسردگی بی خطر هستند، اما در برخی افراد می تواند عوارض جانبی منفی داشته باشند، بنابراین مهم است که این موارد را با ارائه دهنده خود در میان بگذارید و قبل از شروع درمان، مزایا و خطرات آن را بسنجید.

برای بسیاری از نوجوانانی که به داروی ضدافسردگی نیاز دارند، مزایای بهبود خلق و خو و فرصت برای کیفیت زندگی مثبت اغلب از خطرات آن بیشتر است.

هر فردی که از داروهای ضد افسردگی استفاده می کند باید به دقت تحت نظر باشد تا عوارض جانبی منفی، به ویژه در چند هفته اول درمان شناسایی شود. این می تواند شامل بدتر شدن علائم افسردگی، رفتارهای غیرمعمول یا افکار خودکشی باشد. بسته به نوع و شدت افسردگی، داروها ممکن است به صورت کوتاه مدت یا بلندمدت مورد استفاده قرار گیرند و در ابتدا ممکن است یک مورد آزمون و خطا برای یافتن دارو و دوز مناسب برای فرد باشد.

روان درمانی

روان درمانی که به عنوان گفتار درمانی نیز شناخته می شود، شامل ملاقات با یک درمانگر آموزش دیده یا متخصص بهداشت روان برای صحبت در مورد افکار، احساسات، روابط و مسائل مربوط به افسردگی و توسعه مهارت های مقابله ای است. درمان ممکن است به صورت یک به یک، با اعضای خانواده، در یک محیط گروهی یا ترکیبی از روش ها ارائه شود.

روان درمانی از طیف وسیعی از تکنیک ها مانند درمان شناختی رفتاری (CBT) و درمان بین فردی برای کمک به آموزش بیماران (و خانواده هایشان) برای درک بهتر خود و ماهیت افسردگی و توسعه راهبردهای مقابله ای برای مقابله با استرس های زندگی یا خلق و خوی ضعیف، استفاده می کند.

درمان افسردگی نوجوانان می‌تواند به او کمک کند تا روش‌های متفاوتی برای تفکر یا اقدام برای مقابله مؤثرتر با علائم افسردگی شناسایی کنند. همچنین می تواند به افراد کمک کند تا مهارت های ضروری زندگی مانند حل مسئله، درگیر شدن در رفتارهای سازنده تر و مدیریت موفقیت آمیز روابط را به دست آورند.

منبع : درمان افسردگی نوجوانان

اختلالات خلقی و اضطراب

اختلالات خلقی و اضطراب

  1. اختلالات اضطرابی

همه ی ما در بسیاری از موقیعت های زندگی به طور طبیعی احساس اضطراب می کنیم، رایجترین واکنش به فشار روانی و محرک تنش زا، اضطراب است.

مفهوم اضطراب

منظور از اضطراب، هیجان ناخوشایندی است که با اصطلاحاتی مانند نگرانی، تنش و ترس بیان می شود.

اکثر رفتارهای اضطرابی، رفتارهای کاملا طبیعی و به صورت واکنش های سازگارانه هستند که به ما کمک می کنند تا در شرایط دشواری که برایمان پیش آمده صحیح عمل کنیم.

گاهی اضطراب آنقدر شدید یا انقدر با رویدادها و موقیعت های نامناسب همراه می شود که برای فرد مشکل ساز و ناسازگارانه جلوه می کند و به اضطراب مرضی و اختلال اضطرابی تبدیل می شود.

نشانه های اختلالات خلقی و اضطراب

  1. در اختلال اضطرابی، میزان ترس بسیار بیشتر از تهدید یا خطر است. یعنی شدت ترس با شدت تهدید تناسب منطقی ندارد (مثلا در فوبیاهای خاص: ترس از آسانسور).
  2. افراد دائما خود را در حالت ترس و نگرانی می بینند بدون آنکه علت آن مشخص باشد.
  3. ترس و نگرانی به طور مزمن وجود دارند و دایما فرد را رنج می دهند، تا جایی که نمی تواند زندگی روزمره ی خود را با حالت عادی پیش ببرد.
  4. این حالت ممکن است باعث شود که فرد نتواند شغل خود را حفظ کند یا با دوستان، همسر یا اعضای خانواده روابط طولانی مدت داشته باشد.

انواع اختلالات خلقی و اضطراب

اختلال اضطراب جدایی

اختلالی روانی که در آن، فرد به علت جدا شدن از خانه یا از افرادی که به آنها وابستگی عاطفی زیادی دارد (پدر، مادر، پدربزرگ، مادربزرگ، فرزندان، خواهر، برادر، همسر) به شدت مضطرب می شود.

اختلال وحشتزدگی

اختلال وحشتزدگی، یعنی حملات مکرر وحشت یا اضطراب. حمله ی وحشت زدگی عبارت است از ترس و ناراحتی شدید که در عرض چند دقیقه به اوج خود می رسد.

این حملات با بعضی سمپتوم های فیزیکی همراه هستند، از جمله: تپش قلب، تنفس سریع، سرگیجه، تعریق زیاد، تهوع و لرزش.

آگورافوبیا

افراد مبتلا به آگورافوبیا همیشه می ترسند که مبادا در جایی گیر بیفتند و در صورت نیاز فوری نتوانند به موقع کمک دریافت کنند، ترس از فضاهای بسته یا فضاهای باز، ترس از استفاده از انواع وسیله ی حمل و نقل، ترس از ایستادن در صف و قرار گرفتن در داخل جمعیت از این دسته اختلالات هستند.

فوبیاهای خاص

عبارتند از ترس های افراطی، غیر منطقی و مداوم نسبت به یک شیء یا یک وضعیت خاص (مثلا ترس از پرواز با هواپیما، ارتفاع، حیوانات، آمپول، مشاهده ی خون).

اختلال اضطراب اجتماعی

عبارت است ترس شدید و دایمی از موقیعت هایی که در آنها فرد، در جمع دیگران قرار می گیرد یا باید جلوی آنها کاری کند (سخنرانی کند).

افراد مبتلا به این اختلال از هرگونه موقیعت اجتماعی که فکر می کنند در آن مورد ارزیابی منفی دیگران قرار می گیرند، می ترسند و سعی می کنند از آن دور باشند.

۲٫ اختلالات خلقی

اختلالات خلقی عبارتند از ناراحتی ها و نابسامانی های هیجانی و عاطفی که باعث می شوند فرد از درون ناراحت باشد و نتواند کارها و وظایف خود را خوب انجام دهد.

اختلالات خلقی به دو دسته ی کلی اختلالات افسردگی و اختلالات دو قطبی تقسیم می شوند.

اختلالات افسردگی

همه ی انسان ها در مقطعی از زندگی خود احساس افسردگی می کنند و معمولا می توانند علت این افسردگی را به رویدادهای مشخصی ربط دهند، تجربه هایی مثل از دست دادن شغل یا فوت بستگان نزدیک می توانند آغاز دوره ای از غم و تکرار بعضی افکار منفی شوند.

اکثر افراد می توانند این احساسهای منفی را در عرض چند روز یا چند هفته از بین ببرند و به زندگی عادی خود بازگردند.

اما برای بعضی از افراد نشانه های افسردگی به مدت طولانی می ماند و در همه ی جوانب زندگی آن ها نفوذ می کند.

نشانه های هیجانی و انگیزشی اختلال افسردگی

تجربه های هیجانی افراد افسرده منفی هستند و دیگران آن ها را معمولا غمگین، نومید، پریشان، محزون، بی انگیزه، بی نشاط و دلسرد توصیف می کنند.

از تمایلات جنسی این افراد به شدت کاسته می شود.

نشانه های شناختی اختلالات خلقی و اضطراب

افراد افسرده معمولا احساس بی فایدگی، خلاء، تهی بودن و ناامیدی دارند، این افراد درباره ی توانایی های خود باورهای بسیار بدبینانه دارند و مطمئن هستند که آینده ای تیره و تار در انتظارشان است.

همچنین از خودشان عیب و ایراد غیر منطقی می گیرند و خودشان را مسخره و تحقیر می کنند.

ناتوانی در تمرکز حواس و ناتوانی در تصمیم گیری سریع و آسان از دیگر نشانه های شناختی افراد افسرده است.

نشانه های رفتاری

آهسته شدن گفتار و رفتار، آهستگی روانی – حرکتی و یا بی تابی و بی قراری (پر تحرکی روانی – حرکتی)، از نشانه های رفتاری اختلال افسردگی است.

نشانه های فیزیولوژیک

پر اشتهایی یا بی اشتهایی و در نتیجه ی آن افزایش بیش از اندازه یا کاهش بیش از اندازه وزن، یبوست، اختلال خواب و اختلال در سیکل عادت ماهانه ی عادی در زنان (معمولا بیشتر از حد معمول)، از نشانه های فیزیولوژیک اختلال افسردگی است.

اختلالات دو قطبی

در اختلال دو قطبی، خلق (مود) فرد به طور مستمر و غیر عادی خیلی خوب است یا بدون تناسب و بیجا از حالت خیلی خوب به حالت خیلی بد و افسرده تغییر می کند.

ویژگی اصلی اختلال دو قطبی حضور علائم مانیا یا هیپومانیا، بعد از یک دوره ی افسردگی یا بدون وجود دوره ی افسردگی است.

مانیا

مانیا نوعی هیجان است که در آن، فرد در یک دوره ی حداقل ۱ هفته ای ، به طور غیر عادی احساس سرخوشی و خوشحالی می کند، به شدت تحریک پذیر و زودرنج است، به تعاملات میان فردی یا تعاملات سکشوآل علاقه ی بی حد و حصر نشان می دهد یا دوست دارد در هرکاری و در هر پروژه ای شرکت کند.

این حالت دوستانه، معاشرت جویی و عدم تبعیض در فرد با حالت همیشگی او تفاوت دارد (یعنی، فرد ذاتا چنین شخصیتی ندارد و اینها رفتارهای معمولی او نبوده اند).

خود بزرگ بینی، پرش افکار، احساس نیاز کم به خواب، پر حرفی و تند تند حرف زدن (به طوری که قطع کردن حرفهایش دشوار باشد)، از دیگر علائم مانیا است.

مانیا معمولا با توهم و هذیان همراه است.

هیپومانیا

نشان های هیپومانیا مانند نشانه های مانیا است ولی در ۴ چیز با مانیا تفاوت دارد:

از لحاظ مدت کوتاه تر است (۴ روز)،  باعث نقص یا نابسامانی شدی در عملکرد فرد نمی شود، نشانه ها خفیف تر هستند و فرد به بستری شدن نیاز ندارد، در هیپومانیا فرد توهم و هذیان ندارد.

همبودی اختلالات خلقی و اضطراب

این دو اختلال همبودی بسیار بالایی باهم دارند، تحقیقات نشان داده که از بین افراد دارای اختلال اضطرابی حدود ۶۳ درصد یا بیشتر آن ها به اختلالات خلقی نیز مبتلا هستند.

مناطق قشری مغز مرتبط با اختلالات خلقی و اضطرابی

محققان کانادایی به این نتیجه رسیده اند که افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی و خلقی به صورت غیرطبیعی فعالیت کمتری درمناطق قشر جلوی  مغز و پاریتال (inferior prefrontal and parietal cortex)، همچنین اینسولا و پوتامن (insula and the putamen)- دارند که بخش های مهمی از مدار مغز برای کنترل عاطفی و شناختی هستند و وظیفه متوقف کردن فعالیت های ذهنی در حال انجام و جابجایی به موارد جدید را دارند.

درمان دارویی این اختلالات

این دو اختلال علائم، عوامل نگهدارنده و همینطور مکانیسم های زیستی و عصبی – شیمیایی مشترکی دارند در نتیجه هر دوی آنها پاسخ مشابهی به درمان دارویی می دهند.

منبع : اختلالات خلقی و اضطراب

علائم افسردگی

علائم افسردگی که به ما  هشدار می دهند. آیا فکر می کنید افسرده هستید؟ در اینجا برخی از علائم افسردگی که باید به دنبال آنها باشید و نکاتی برای دریافت کمک مورد نیاز آورده شده است.

افسردگی چیست؟

هر از گاهی احساس ناراحتی بخشی طبیعی از زندگی است، اما زمانی که احساساتی مانند ناامیدی و ناامیدی بر شما حاکم شود و از بین نرود، ممکن است دچار افسردگی شوید. بیش از غم و اندوه در پاسخ به مبارزات و شکست های زندگی، افسردگی نحوه تفکر، احساس و عملکرد شما را در فعالیت های روزانه تغییر می دهد. این می تواند در توانایی شما برای کار، مطالعه، خوردن، خوابیدن و لذت بردن از زندگی اختلال ایجاد کند. فقط تلاش برای گذراندن روز ممکن است طاقت فرسا باشد.

در حالی که برخی افراد افسردگی را به عنوان “زندگی در سیاهچاله” یا داشتن احساس عذاب قریب الوقوع توصیف می کنند، برخی دیگر احساس بی روحی، پوچی و بی تفاوتی می کنند. به ویژه مردان می توانند احساس عصبانیت و بی قراری کنند. به هر حال مشکل را تجربه کنید، درمان نشدن آن می تواند به یک وضعیت سلامتی جدی تبدیل شود. اما مهم است که به یاد داشته باشید که احساس درماندگی و ناامیدی از علائم افسردگی هستند نه واقعیت موقعیت شما.

مهم نیست چقدر احساس ناامیدی می کنید، می توانید بهتر شوید. با درک علل و شناخت علائم و انواع مختلف افسردگی، می توانید اولین قدم ها را برای احساس بهتر و غلبه بر مشکل بردارید.

علائم و نشانه ها

افسردگی از فردی به فرد دیگر متفاوت است، اما علائم و نشانه های رایجی نیز وجود دارد. مهم است که به یاد داشته باشید که این علائم می تواند بخشی از پایین آمدن طبیعی زندگی باشد. اما هر چه علائم بیشتری داشته باشید، قوی‌تر هستند و بیشتر طول می‌کشند – احتمال اینکه با افسردگی سر و کار داشته باشید بیشتر می‌شود.

۱۰ علامت رایج افسردگی

  1. احساس ناامیدی و ناامیدی. چشم انداز تیره و تار – هیچ چیز هرگز بهتر نخواهد شد و هیچ کاری نمی توانید برای بهبود وضعیت خود انجام دهید.
  2. از دست دادن علاقه به فعالیت های روزانه. دیگر به سرگرمی ها، سرگرمی ها، فعالیت های اجتماعی یا رابطه جنسی قبلی اهمیت نمی دهید. شما توانایی خود را برای احساس شادی و لذت از دست داده اید.
  3. تغییر اشتها یا وزن کاهش یا افزایش وزن قابل توجه – تغییر بیش از ۵٪ وزن بدن در یک ماه.
  4. خواب تغییر می کند. یا بی خوابی ، به خصوص بیدار شدن در ساعات اولیه صبح، یا پرخوابی.
  5. عصبانیت یا تحریک پذیری. احساس آشفتگی، بی قراری یا حتی خشونت. سطح تحمل شما پایین است، خلق و خوی شما کوتاه است، و همه چیز و همه اعصاب شما را خراب می کند.
  6. از دست دادن انرژی. احساس خستگی، تنبلی و تخلیه فیزیکی. ممکن است کل بدن شما احساس سنگینی کند، و حتی کارهای کوچک خسته کننده هستند یا تکمیل آنها بیشتر طول می کشد.
  7. تنفر از خود احساس شدید بی ارزشی یا گناه. شما به شدت از خود به دلیل اشتباهات و خطاهای درک شده انتقاد می کنید.
  8. رفتار بی پروا شما درگیر رفتارهای فراری مانند سوء مصرف مواد، قمار اجباری ، رانندگی بی احتیاطی، یا ورزش های خطرناک هستید.
  9. مشکلات تمرکز مشکل در تمرکز، تصمیم گیری یا به خاطر سپردن چیزها.
  10. دردها و دردهای غیر قابل توضیح. افزایش شکایات فیزیکی مانند سردرد، کمردرد، درد عضلات و درد معده.

افسردگی اغلب بر اساس سن و جنسیت متفاوت است و علائم آن بین مردان و زنان یا جوانان و بزرگسالان متفاوت است.

علائم افسردگی در مردان

مردان افسرده کمتر احتمال دارد که احساس تنفر از خود و ناامیدی را بپذیرند. در عوض، آنها تمایل دارند از خستگی، تحریک پذیری، مشکلات خواب و از دست دادن علاقه به کار و سرگرمی ها شکایت کنند. همچنین احتمال بیشتری دارد که علائمی مانند عصبانیت، پرخاشگری، رفتار بی پروا و سوء مصرف مواد را تجربه کنند.

علائم افسردگی در مردان مجرد

همانند بقیه مردان است و بییشتر در قالب انزوا و تنهایی و دوری از ازدواج رخ می دهد. علائم افسردگی در مردان مجرد شامل خود کشی و اختلال شدید خلقی است.

افسردگی یک اختلال خلقی است که بر افکار، احساسات، بدن و رفتار فرد تأثیر می گذارد. پزشکان ممکن است از افسردگی به عنوان افسردگی اساسی، اختلال افسردگی اساسی یا افسردگی بالینی یاد کنند.

افسردگی در زنان شایع‌تر است و ۱۰٫۴ درصد زنان را در مقایسه با ۵٫۵ درصد مردان در ایالات متحده تحت تأثیر قرار می‌دهد، با این حال، تعداد مردانی که بر اثر خودکشی می‌میرند چهار برابر تعداد زنان است.

یکی از دلایل این امر می تواند این باشد که مردان کمتر به تشخیص افسردگی مبتلا می شوند. افسردگی یک عامل خطر مهم برای خودکشی است.

افسردگی مردان متاهل

آنچه باعث نارضایتی مرد در ازدواج می شود می تواند ذهنی باشد، اما نشانه ها تمایل دارند تا خود را تا حدودی مشابه نشان دهند. طبق مطالعات، شایع ترین علل طلاق عدم تعهد، خیانت و یا مشاجره های مداوم است.

۶ عامل که باعت افسردگی و نشانه نارضایتی مردان از رابطه شامل:

  1. نشان می دهد که یک مرد از ازدواج خود ناراضی است: زندگی جنسی شما آسیب دیده است.
  2. اگر او تمام وقت خود را دور از شما می گذراند 
  3. وادر رابطه ی موازی و خیانت شده است.
  4. آینده بسیار دور به نظر می رسد.
  5. ممکن است مراقبت از خود را متوقف کند
  6. خلق و خوی او تغییر می کند

علائم افسردگی در زنان

زنان بیشتر احتمال دارد علائمی مانند: احساس گناه، خواب زیاد، پرخوری و افزایش وزن را تجربه کنند.

افسردگی در زنان نیز تحت تأثیر عوامل هورمونی در دوران قاعدگی، بارداری و یائسگی است.

پیشنهاد مشاور: علت افسردگی زنان در دوران قاعدگی و پریود چیست؟

در واقع، افسردگی پس از زایمان از هر ۷ زن، ۱ نفر را تحت تاثیر قرار می دهد.

علائم افسردگی در زنان خانه دار

  • احساس گناه،
  • بی ارزشی،
  • درماندگی،
  • ناامیدی،
  • بدبینی،
  • بی هویتی
  • خواب زیاد یا خیلی کم،
  • صبح زود بیدار شدن.
  • کاهش اشتها و یا وزن،
  • یا پرخوری و افزایش وزن.
  • انرژی کمتر،
  • خستگی،
  • احساس بی حالی

علائم افسردگی در دختر جوان

تحریک پذیری، عصبانیت و بی قراری اغلب قابل توجه ترین علائم در نوجوانان افسرده است – نه غم. آنها همچنین ممکن است از سردرد، معده درد یا سایر دردهای فیزیکی شکایت داشته باشند.

علائم افسردگی در زنان مجرد

بر اساس پژوهش (Associations between relationship status and mental well-being, 2021) در مقایسه با متاهل، مجرد بودن یا طلاق یا بیوه بودن با علائم افسردگی در هر سنی در مردان بیشتر بود. برای زنان، به نوبه خود، مجرد بودن با علائم افسردگی شامل: خستگی، انرژی کم، ناامیدی و احساس تنهایی همراه بود. در زنان، تنها یک ارتباط بین عزت نفس پایین و مجرد بودن در سن ۳۲ سالگی مشاهده شد.

  • احساس غمگینی، گریه، پست، گناه، یا پوچی
    از دست دادن لذت در فعالیت های لذت بخش
    اشتها یا تغییرات وزن
    خواب خیلی کم یا زیاد
    احساس آشفتگی یا خستگی
    داشتن مشکل در تمرکز

بزرگسالان مسن

سالمندان بیشتر از علائم و نشانه‌های جسمی شکایت دارند تا عاطفی: چیزهایی مانند خستگی، دردها و دردهای غیرقابل توضیح، و مشکلات حافظه. آنها همچنین ممکن است ظاهر شخصی خود را نادیده بگیرند و از مصرف داروهای حیاتی برای سلامتی خود دست بکشند.

انواع افسردگی

افسردگی اشکال و اشکال مختلفی دارد. در حالی که تعیین شدت – خواه خفیف، متوسط یا بزرگ – ممکن است پیچیده باشد، دانستن نوع شما ممکن است به شما در مدیریت علائم و دریافت موثرترین درمان کمک کند.

افسردگی خفیف و متوسط

اینها رایج ترین انواع هستند. علائم افسردگی خفیف بیش از احساس آبی بودن، می تواند در زندگی روزمره شما اختلال ایجاد کند و شادی و انگیزه را از شما سلب کند. این علائم در افسردگی متوسط تشدید می شود و می تواند منجر به کاهش اعتماد به نفس و عزت نفس شود.

افسردگی خفیف و عود کننده (دیستیمیا)

دیستیمیا نوعی افسردگی مزمن “درجه پایین” است. بیش از روزها، احساس افسردگی خفیف یا متوسط می کنید، اگرچه ممکن است دوره های کوتاهی از خلق و خوی طبیعی داشته باشید.

  • علائم دیستیمیا به شدت علائم افسردگی اساسی نیست، اما برای مدت طولانی (حداقل دو سال) طول می کشد.
  • برخی از افراد همچنین دوره های افسردگی اساسی را در کنار دیس تایمی تجربه می کنند، وضعیتی که به عنوان “افسردگی مضاعف” شناخته می شود.
  • اگر از دیس تایمیا رنج می برید، ممکن است احساس کنید همیشه افسرده بوده اید. یا ممکن است فکر کنید که بدخلقی مداوم شما “همانطور که هستید” است.

علائم افسردگی شدید

افسردگی اساسی (که به عنوان اختلال افسردگی اساسی شناخته می شود) بسیار کمتر از خفیف یا متوسط است و با علائم شدید و بی امان مشخص می شود.

  • در صورت عدم درمان، اختلال افسردگی اساسی به طور معمول حدود شش ماه طول می کشد.
  • برخی از افراد تنها یک دوره افسردگی را در طول زندگی خود تجربه می کنند، اما افسردگی اساسی می تواند یک اختلال عود کننده باشد.

افسردگی غیر معمول

افسردگی آتیپیک زیرگروه شایع اختلال افسردگی اساسی با الگوی علائم خاص است. به برخی از درمان ها و داروها بهتر از سایرین پاسخ می دهد، بنابراین شناسایی آن می تواند مفید باشد.

  • افراد مبتلا به افسردگی غیر معمول در پاسخ به رویدادهای مثبت، مانند پس از دریافت خبرهای خوب یا بیرون رفتن با دوستان، بهبود موقت خلق و خوی خود را تجربه می کنند.
  • علائم دیگر عبارتند از افزایش وزن، افزایش اشتها، خواب بیش از حد، احساس سنگینی در بازوها و پاها و حساسیت به طرد شدن.

پیشنهاد مشاور: علائم جسمی افسردگی و اضطراب / همیشه فکر و خیال می کنید

اختلال عاطفی فصلی (SAD)

برای برخی افراد، کاهش ساعات روز در زمستان منجر به نوعی افسردگی می شود که به نام اختلال عاطفی فصلی (SAD) شناخته می شود. SAD حدود ۱٪ تا ۲٪ از جمعیت، به ویژه زنان و جوانان را تحت تاثیر قرار می دهد. غمگینی می‌تواند باعث شود که در تابستان احساس کنید کاملاً متفاوت از آنچه هستید هستید: ناامید، غمگین، پرتنش یا تحت استرس، بدون علاقه به دوستان یا فعالیت‌هایی که معمولاً دوست دارید. SAD معمولا در پاییز یا زمستان زمانی که روزها کوتاهتر می شوند شروع می شود و تا روزهای روشن تر بهار باقی می ماند.

نشانه های افسردگی پنهان

مهم است که مراقب هرگونه تغییر در رفتار باشید. وقتی افراد افسردگی دارند، ممکن است متفاوت از رفتار قبلی رفتار کنند، حتی اگر غمگین یا بی حال نباشند.

یک یا دو تغییر به خودی خود لزوماً نشان دهنده این نیست که فردی افسردگی را پنهان کرده است، اما چندین مورد که در همان زمان رخ می دهند ممکن است باعث نگرانی شود.

هنگامی که فردی علائم افسردگی را تجربه می کند اما در مورد آن صحبت نمی کند، افراد مراقب اطراف او ممکن است متوجه این نوع تغییرات شوند:

  • تفاوت های شخصیتی

تغییر در شخصیت ممکن است نشانه افسردگی پنهان باشد. برای مثال، فردی که با افسردگی پنهان زندگی می‌کند، ممکن است ساکت‌تر شود، یا زمانی که نسبت به آینده اعتماد داشت، بدبین‌تر شود.

  • کاهش یا افزایش وزن قابل توجهی

تغییر ناگهانی عادات غذایی آنها – عدم علاقه به خوردن یا غذا خوردن در پاسخ به موقعیت های عاطفی ممکن است نشانه افسردگی پنهان باشد.

  • تغییرات در مصرف مواد

تغییر در الگوهای نوشیدن یا مصرف مواد که با زندگی روزمره شما تداخل دارد ممکن است نشانه افسردگی پنهان باشد.

  • تغییر در عادات خواب

دیرتر خوابیدن هر روز یا بیشتر از حد معمول، یا بیدار ماندن در ساعات غیرمعمول، همگی می توانند نشانه های افسردگی باشند.

  • جدی تر شدن

اگر فردی با افسردگی پنهان زندگی می کند، ممکن است شروع به شروع یا گفتگوهایی کند که عمیق تر، تاریک تر یا فلسفی تر از حد معمول باشد.

  • تفاوت در تعاملات اجتماعی

نشانه‌های افسردگی ممکن است شامل تبدیل شدن فردی به «زندگی مهمانی» به روش‌هایی باشد که واقعی به نظر نمی‌رسند. آنها همچنین ممکن است شروع به کناره گیری از فعالیت های اجتماعی کنند، بهانه های مکرر برای اینکه چرا با دوستان و خانواده خود درگیر نیستند می تواند نشانه افسردگی باشد.

  • تفاوت های بهره وری

یا اختصاص زمان زیادی به کار یا مشاهده کاهش عملکرد هر دو می تواند نشان دهنده افسردگی باشد.

  • رها کردن سرگرمی ها یا دلایلی که زمانی اهمیت داشتند

فردی که افسردگی پنهان دارد ممکن است از چیزهایی که زمانی برایش بسیار مهم بوده اند دست بکشد، یا ممکن است به روش های نیمه دلانه شروع به مشارکت کند.

  • خودگویی منفی

یک فرد ممکن است به شوخی چیزهای منفی بگوید تا توجه را از درد اصلی خود منحرف کند. ممکن است رفتارهای پرخطر به ویژه در نوجوانان افزایش یابد. این ممکن است تلاشی برای مقابله با بی حسی یا ایجاد آسیب به خود باشد.

منبع : علائم افسردگی

اختلالات روان پریشی (سایکوز)

اختلالات روان پریشی (سایکوز)

اختلال روان پریشی جزء بیماری های های شدید است و مغز را تحت تاثیر قرار می دهد و عملکرد مغز را مختل می کند.

نشانه های اختلال روان پریشی در همه به صورت یکسان نیست و از فردی به فرد دیگر متفاوت است ولی ویژگی اصلی اختلال روان پریشی قطع ارتباط با واقیعت است.

فرد مبتلا به اختلال روان پریشی نمی تواند با واقیعت تماس برقرار کند وممکن است چیزهایی را ببیند یا صداهایی را بشنود که دیگران آن ها را تجربه نمی کنند.

فردی که به اختلال روان پریشی مبتلا است معمولا این عقیده را دارد که دیگران آن ها را درک نمی کنند.

این اختلالات باعث می شوند که افراد فاقد توانایی لازم برای فکر کردن باشند و همچنین در قضاوت صحیح، دادن پاسخ های هیجانی مناسب، برقراری ارتباط موثر و رفتار کردن به صورت مناسب مشکل داشته باشند.

به همین دلیل این افراد در رفع کردن نیازهای روزانه ی خودشان ناتوان هستند و همچنین عملکرد شغلی و اجتماعی و تحصیلی این افراد نیز تحت تاثیر قرار می گیرد.

در صورت درمان نشدن احتمال عوارض این اختلال بسیار بیشتر است.

در وضعیت حاد احتمال آسیب زدن به خود یا یگران نیز وجود دارد.

این افراد چون متوهم هستند و افکاری در تضاد با واقیعت دارند، تمایل به جمع گریزی پیدا می کنند و انگیزه هایشان در زندگی محدود و اندک می شود.

ویژگی های عمده اختلالات روان پریشی

  • توهم (هالوسینیشن)
  • هذیان ( ایلوژن)

توهم

افرادی که دارای نشانه های سایکوز یا روان پریشی هستند معمولا در حواس پنج گانه ی خود نابهنجاری هایی را تجربه می کنند، مثلا چیز هایی را تصور می کنند که وجود خارجی ندارند.

توهم ها (هالوسینیشن ها) ممکن است در همه ی حواس روی دهند ولی رایج ترین آن ها توهم شنیداری است که در ۷۰ درصد افراد سایکوز یا روان پریش مشاهده می شود.

توهم های شنیداری معمولا به صورت صداهای بیرونی هستند که به فرد دستور می دهند کاری را انجام دهد، دو یا چند صدا هستند که با هم حرف می زنند، یا فرد صدای یک نفر را می شنود که در حال حرف زدن درباره ی افکار اوست.

بعد از توهم های شنیداری، توهم های دیداری رایجترین هستند.

توهم های دیداری ممکن است حالت عام داشته باشند، مثلا فرد، رنگ ها، شکل ها یا انسان هایی را ببیند که وجود خارجی ندارند، یا ممکن است خاص باشند.

یعنی فرد، یک انسان خاص و مشخص را ببیند که حضور دارد (مثلا، همسر یا پدر)، در حالی که او کیلومترها دورتر است یا فوت کرده است.

انواع دیگر توهم

  • توهم حسی یا جسمی (احساس خارش یا سوزش در بدن)
  • توهم چشایی ( غیر عادی حس کردن طعم غذا)
  • توهم بویایی (چیزی در حال سوختن نیست ولی فرد گزارش بوی سوختگی می دهد).

هذیان (دیلوژن)

هذیان ها عبارتند از باورهای راسخ اما غلط که معمولا بصورت سوء تفسیر ادراک های ذهنی یا تجربه ها جلوه می کنند.

حدود ۷۵ درصد کسانی که به علت اختلالات سایکوز بستری می شوند، هذیان (دیلوژن) دارند.

بعضی از هذیان ها آشکارا عجیب به نظر می رسند (مثلا، فرد فکر میکند که همه ی اعضای داخلی بدنش را بیرون آورده اند و اعضای یک نفر دیگر را به جای آنها گذاشته اند).

بعضی دیگر عجیب به نظر نمی رسند (مثلا، این باور که فرد فکر می کند دائما تحت نظارت پلیس است).

صرف نظر از میزان عجیب غریب بودن دیلوژن، افراد مبتلا به آن، برای تایید دیلوژن خود، همیشه می توانند منطق و دلایلی ارائه دهند، هرچند خود باور آشکارا عجیب به نظر می رسد.

انواع هذیان

  • هذیان تعقیب و آزار: فرد فکر می کند دیگران در تعقیب آن هستند وجاسوسی اش را می کنند و او در خطر است.
  • هذیان عظمت و خود بزرگ بینی: فرد فکر می کند فردی مشهور یا قدرتمند است (مثلا رئیس جمهور، پیامبر).
  • هذیان کنترل: فرد فکر می کند افکار، احساسات و اعمالش تحت کنترل نیروهای خارجی است (مثلا موجودات فضایی یا فوق طبیعی).
  • هذیان به خود گرفتن: فرد فکر می کند رویدادهای خارجی مستقل و بی طرف، مشخصا به آن اشاره دارد (مثلا فکر می کنند گویندگان رادیو و تلویزیون درباره ی آن حرف می زنند).
  • هذیان کاپگراس: فرد فکر می کند یکی از آشنایانش با یک نفر دیگر و مشابه او تعویض شده و این فرد، خود او نیست.
  • هذیان کاتراد: فرد فکر می کند که مرده است.
  • هذیان پخش افکار: فرد فکر می کند افکارش پخش می شود و دیگران می توانند آنها را بشنوند.
  • هذیان درج افکار: فرد قویا باور دارد دیگران یا نیروهای غیبی افکاری را در سر او می کارند.
  • هذیان برداشت افکار: فرد فکر می کند که یک قدرت یا یک فرد خارجی افکار او را از ذهنش بیرون می کشد.
  • هذیان نیست انگاری: فرد فکر می کند جنبه ای از دنیا یا خود او دیگر وجود ندارد، مثلا فکر کند دنیا وجود خارجی ندارد یا ممکن است فکر کند دست ندارد، قلب ندارد.
  • هذیان جسمی یا سوماتیک: فرد فکر می کند بدنش بوی بد می دهد یا یک بیماری وحشتناک دارد.
  • هذیان فقر: بر خلاف شواهد (حساب بانکی پر از پول)، فرد کاملا معتقد است که فقیر است.
  • هذیان گناه کاری: فرد مطمئن است که یک گناه بزرگ یا یک اشتباه وحشتناک مرتکب شده است.

دیگر نشانه های اختلالات روان پریشی

  • گفتار آشفته یا نامنسجم
  • تفکر آشفته
  • رفتار عجیب و غریب
  • رفتار حرکتی به شدت نامنظم یا آنرمال
  • نقص در عملکرد عادی یا عدم عملکرد عادی
  • از دست دادن تفکر منطقی و فقدان بینش
  • ناتوانی در بروز پاسخ هیجانی
  • بروز پاسخ هیجانی به صورت نامناسب (مثلا در مکانی که باید بخندد گریه می کند یا بالعکس)

علت ایجاد اختلالات روان پریشی

علت اصلی این اختلال ناشناخته است، اما عواملی نیز دخیل هستند، از جمله عوامل زیستی، مانند عدم تعادل عملکرد در قسمت خاصی از مغز که موجب تولید مقدار زیاد انتقال دهنده ی دوپامین می شود، عدم تعادل دوپامین می تواند منجر به توهم و هذیان شود.

وراثت و عوامل محیطی مانند محیط استرس زا، ضربه ها و تنش های شدید روانی نیز می توانند زمینه ی بروز اختلالات روان پریشی را فراهم کنند.

مصرف الکل و داروهای خاص نیز می تواند یکی از دلایل ایجاد اختلالات روان پریشی باشد.

درمان اختلالات روان پریشی

درمان این اختلالات حتما باید تحت نظر متخصص باشد، و ترکیب دارو درمانی و روان درمانی می تواند درمان موثری باشد.

بعضی از بیماران نیاز به بستری نیز پیدا می کنند.

خوشبختانه اختلالات روان پریشی در بسیاری موارد به درمان به خوبی پاسخ می

دهند و اگر گاهی هم به طور کامل نتوانیم بیمار را درمان کنیم می توانیم با تشخیص زود هنگام روند بیماری را متوقف کنیم و از پیشروی آن جلوگیری کنیم.

منبع : اختلالات روان پریشی (سایکوز)

اضطراب در نوجوانان

اضطراب در نوجوانان می تواند باعث فشار خون بالا، تضعیف سیستم ایمنی و بیماری هایی مانند چاقی و بیماری های قلبی شود، بنابراین نباید در درمان آن کوتاهی کنید.

همانطور که قبلا  در مقالات همین سایت ذکر کردیم، اضطراب عبارت می باشد از؛ یک حالت عاطفی است که عامل مبهمی از ترس ناشی از پیش بینی حوادث نامطبوع در آینده، در آن وجود دارد. این حالت حتی قبل از آن که در شخص، محرک واقعی بوجود آورنه ی ترس حضور داشته باشد، اتفاق می افتد.

علت ایجاد اضطراب در نوجوانان

نوجوانانی که مضطرب هستند و اضطراب را تجربه می کنند در اغلب موارد، از این که علت اضطراب خود را بیان کنند یا توضیح بدهند، درمانده هستند و توانایی توضیح برای حالت خود را نخواهند داشت. البته مواردی گوناگون نیز وجود دارند که در آن ها می توان علت اضطراب و تنش های روحی را مشخص نمود.

به عنوان مثال، در اضطراب ناشی از یک امتحان، زمانی که شخص در مورد امتحان فکر می کند و آن را پیش بینی می کند ، سبب می شود که واکنش های عاطفی در فرد بروز کند. شخصی که دارای اضطراب شدید می باشد، اغلب دارای یک سری واکنش هایی همچون؛ لرزش دست و بدن، عرق کردن، افزایش میزان نبض و تنفس و همچنین سایر واکنش های فیزیولوژیکی و نیز احساس ترس و افسردگی و ابهام بروز می باشد. موارد زیر باعث اضطراب در نوجوانان می شود:

عوامل استرس زای مدرسه

  • فشار برای موفقیت در مدرسه
  • فعالیت های بعد از مدرسه و فوق برنامه
  • تقاضا برای خدمات اجتماعی
  • نگرانی های ایمنی و بهداشت عمومی

عوامل استرس زا اجتماعی

  • روابط عاشقانه
  • مورد قلدری قرار گرفتن
  • فشار برای تغییر یا کنترل ظاهر فیزیکی
  • نیاز به تمرکز مداوم بر رسانه های دیجیتال و اجتماعی
  • عوامل استرس زای خانواده و خانه

استرس خانوادگی

  • بیماری، مشکلات اقتصادی یا طلاق
  • تغییرات در روابط خانوادگی
  • مشاغل و تصمیمات شغلی

اختلال اضطراب در کودکان و نوجوانان

اضطراب از طریق محرک هایی درونی و بیرونی بوجود می آید. به عنوان مثال، زمانی که شخص کاری انجام می دهد که با ارزش هایش  تعاملی ندارد، احساس گناه به او دست می دهد، احتمالا این اضطراب بوجود آمده در فرد به دلیل وحشت  او از فاش شدن نتایج احتمالی آن عمل برای دیگران می باشد.

شرایط محیطی هم می توانند سبب بروز اضطراب در نوجوانان بشوند. این حالت زمانی بوجود می آید که دیگران فرد را مورد ارزش یابی قرار بدهند، به عنوان مثال، در بازی یا مسابقه فوتبال، یا زمانی که فرد به نتایج حاصل از موقعیتی اطمینان کامل ندارد. علاوه بر این موضوع، اضطراب می تواند معلول توجه زیاد شخص به توانایی هایش در جهت ارضای انگیزه ها و یا منترل داشتن بر موقعیت ها و یا نیز ترکیبی از این دو مورد باشد.

اضطراب بهنجار و ناهنجار

هیچ گاه اضطراب تنها به دانش آموزان و یا حتی بیماران عصبی و یا روانی اختصاص ندارد، بلکه مشکلی همگانی و جهانی نیز می باشد. اضطراب در نوجوانان دارای نشانه های جسمی نیز می باشد، که شامل؛ زخم معده و تنگی نفس است و همچنین دارای نشانه ها و علائم روحی نیز می باشد که شامل واکنش هایی همانند ترس و نیز افسردگی می باشد.

نکته ی جالب این است که شخص مضطرب علت دقیق و خاصی را نمی تواند برای اضطراب خود بیان کند.

اضطراب طبیعی و بهنجار

این نوع اضطراب شامل آن لحظات اضطراب آوری است که به عنوان مثال؛ فرد قبل از آن که وارد جلسه ی امتحان بشود، تجربه می کند. یک نوع احساس درماندگی است که هیچ شخصی قادر به حل این مشکل پیچیده و مبهمی که برای فرد مضطرب پیش آمده نیست. میزان بهنجاری از اضطراب، می تواند مانند؛ تنش های عاطفی، خود یک انگیزه برای رفتار باشد.

مثلا دانش آموزی که درسش را به درستی یاد نگرفته است، امکان این را دارد که با اضطراب نسبت به آن واکنش نشان بدهد و همین اضطراب در نوجوانان مانع داوطلب شدن او برای پاسخ به همان درس در کلاس بشود. در صورتی که همین اضطراب می تواند باعث شود که دانش آموز را برانگیزد و به گونه ای سوق بدهد تا درسش را به خوبی بیاموزد ت بتواند بر آن حالت خود غلبه کند.

اضطراب ناهنجار

اضطراب ناهنجار دارای دارای درجات متفاوت و فراوانی های مختلف می باشد و سبب رفتار و احساساتی می باشد که سبب جلوگیری از کارائی عملی فرد می شود. در اضطراب شدید و مزمن، فرد تحت یک فشار و تنیدگی ناشی از تعارضات درونی قرار می گیرد.

چنین افرادی به طور معمول از سر درد، دل پیچه، پشت درد شکایت دارند و در همه ی لحظات احساس خستگی به آن ها دست می دهد و احساس ناکامی شدیدی دارند، بدون آنکه دلیل ترس خود را بدانند. این گونه حالت ترس می تواند از چند دقیقه تا چند روز و چند ماه هم ادامه داشته باشد.

نشانه و تاثیر استرس در نوجوانان

استرس بر نوجوانان تاثیر زیادی می گذارد و ممکن است باعث افت تحصیلی و حتی مصرف مواد مخدر برای کاهش اضطراب در نوجوانان شود بنابراین باید نشانه های آن را شناخت و آن را درمان کرد:

  1. بدخلقی و عصبانیت
  2. اضطراب و نگرانی بیش از حد
  3. مشکل خواب
  4. افزایش یا کاهش وزن
  5. کاهش علایق نسبت به مواردی که قبلا به آن ها علاقه داشته است.
  6. کاهش انرژی یا خستگی بیشتر از حد طبیعی
  7. مشکل در تمرکز
  8. افت تحصیلی
  9. کاهش شدید انگیزه
  10. داشتن افکار منفی
  11. کناره گیری از دوستان یا فعالیت های مورد علاقه
  12. کاهش یا افزایش اشتها
  13. سردرد
  14. رفتارهای اضطراب مانند جویدن ناخن یا کندن مو
  15. معده درد
  16. دندان قروچه
  17. استفاده از الکل یا مواد مخدر برای خوددرمانی
  18. علائم فیزیکی غیر قابل توضیح، مانند تیک عصبی

راه های کاهش استرس در نوجوانان

۱. تنفس عمیق

تحقیقات نشان می دهد که کند کردن تنفس ممکن است یکی از موثرترین مهارت های مقابله ای برای اضطراب در نوجوانان باشد، زیرا آرامش را بیش تر و هضم را فعال می کند. در اینجا یک تمرین تنفس آسان ذکر شده است که می تواند به مدیریت استرس نوجوانان در هر شرایطی کمک کند.

  1. راحت بنشینید، پاها را روی زمین بگذارید، چشمانتان را بسته و دست‌ها را شل کنید و روی ران‌هایتان قرار دهید.
  2. به آرامی از طریق بینی نفس بکشید. همانطور که ریه های شما پر می شود، سینه و شکم خود را منبسط کنید. سعی کنید تا پنج، هفت یا هر عددی که احساس راحتی می کند بشمارید.
  3. به آهستگی از طریق بینی یا دهان نفس بکشید، هر کدام که طبیعی تر است. در حین بازدم می توانید بشمارید. اطمینان حاصل کنید که بازدم به اندازه دم یا طولانی تر است.
  4. اگر حواس‌تان پرت شد، ذهن‌تان را به تمرکز روی نفس بازگردانید.
  5. چند دقیقه تکرار کنید.
  6. به احساس خود توجه کنید. آیا بدن شما آرام تر از قبل از شروع می باشد؟ آیا ذهن شما آرامتر است؟

۲. ذهن آگاهی را تمرین کنید.

تعداد قابل توجهی از مطالعات نشان می دهد که مدیتیشن و ذهن آگاهی می تواند به کاهش استرس در نوجوان کمک کند. مدیتیشن نوجوانان را تشویق می کند تا احساسات خود را از فاصله کمی مشاهده کنند.

علاوه بر این، محققان این نظریه را مطرح می کنند که تمرین آگاهانه یوگا، پاسخ آرامش را فعال می کند. این تئوری نشان می دهد که ترکیب یوگا از حرکت آهسته و تنفس آگاهانه پاسخ آرام بخشی را در سیستم عصبی آغاز می کند.

۳.فعالیت بدنی

فعالیت بدنی باعث افزایش تولید اندورفین در بدن می شود که ماده شیمیایی «احساس خوب» مغز است. به گفته انجمن روانشناسی آمریکا، ورزش سیستم های فیزیولوژیکی بدن را مجبور می کند تا بسیار نزدیک تر از حد معمول با هم ارتباط برقرار کنند. بنابراین، این کار کارایی بیشتری در پاسخ به استرس ایجاد می کند.

علاوه بر این، انجام یک فعالیت بدنی که از آن لذت می‌برند، می‌تواند احساس تسلط و اعتماد به نفس نوجوان را افزایش دهد. بنابراین به آن ها کمک کنید تا کاری را که دوست دارند انجام دهند انتخاب کنند تا ورزش دیگر به نظر آن ها یک کار طاقت فرسا نباشد.

۴. خواب مناسب

اینکه نوجوانان به اندازه کافی خواب دریافت کنند یا نه، می تواند تأثیر زیادی بر استرس داشته باشد. یک مطالعه در این زمینه نشان داد که نوجوانان وقتی که در شب به اندازه کافی نخوابند در طول روز چه واکنشی نشان می‌دهند، نتایج نشان داد که نوجوانان محروم از خواب، موقعیت‌های استرس‌زا را بسیار تهدیدکننده‌تر از شرکت‌کنندگان با خواب مناسب می دانستند.

برای بهبود خواب، نوجوانان باید مطمئن شوند که اتاقشان در شب تاریک و خنک است و نیم ساعت یا بیشتر قبل از خواب تلفن و سایر وسایل خود را خاموش کنند. آن ها ممکن است سعی کنند یک روال آرامش بخش قبل از خواب را معرفی کنند که شامل خواندن، نوشتن یا گوش دادن به موسیقی آرامبخش است.

 

۵. تمرین تمدد اعصاب

تکنیک‌های تمدد اعصاب که می‌توانند به نوجوانان در مدیریت استرس کمک کنند، شامل مراحل زیر می باشد:

  • روی یک سطح راحت دراز بکشید.
  • با منقبض کردن ماهیچه های انگشتان پا شروع کنید.
  • آن ها را برای حدود پنج ثانیه منقبض نگه دارید و سپس آن عضلات را شل کنید.
  • تمام بدن را به مدت ۳۰ ثانیه شل کنید.
  • بعد پای خود را منقبض کنید، حدود پنج ثانیه نگه دارید و رها کنید. ۳۰ ثانیه استراحت کنید.
  • به حرکت خود به سمت بالا ادامه دهید، هر ناحیه از بدن را برای چند ثانیه منقبض کنید، رها کنید و سپس اجازه دهید تمام بدنتان شل شود.

۶. از مشاور کمک بگیرید

در حالی که برخی از استرس ها در زندگی اجتناب ناپذیر است، نوجوانان می توانند راه های آرامش به منظور کاهش اثرات منفی کار کنند. هدف از بین بردن تمام استرس ها نیست (این غیرممکن است!) بلکه یادگیری نحوه مدیریت اضطراب در نوجوان است. یادگیری چگونگی کاهش استرس در دوران نوجوانی برای آن ها در طول زندگی مفید خواهد بود.

با این حال، مدیریت استرس برای نوجوانان برای رسیدگی به مسائل روانی مانند تروما، PTSD، آسیب به خود، افسردگی و اختلالات اضطرابی کافی نیست. در این موارد، پشتیبانی حرفه ای ضروری است.

درمان قطعی استرس و اضطراب در نوجوان تضمینی بدون عوارض در مرکز مشاوره ستاره ایرانیان با دستگاه های نوین، جدید و تکنیک های روانشناسی انجام می شود. رزرو وقت با شماره های ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲و ۰۲۱۲۲۲۴۷۱۰۰و ۰۹۰۳۵۶۷۳۰۵۰ و ۰۹۱۰۸۳۴۷۵۹۷ امکان پذیر است.

۷. ایجاد خوش بینی

خوشبختانه، نوجوانان می توانند با یادگیری توجه بیشتر به رویدادهای مثبت به جای رویدادهای منفی، خوش بینی ایجاد کنند. نوجوانان به جای تمرکز بر چیزهایی که در روزگارشان اشتباه بوده است، می توانند مثبت اندیش شوند.

خانواده همچنین می توانند برای تشویق خوش بینی با یکدیگر همکاری کنند. به عنوان مثال، هر شب دور میز شام بچرخید و از هر یک از اعضای خانواده بخواهید در مورد سه موردی که آن روز خوب پیش رفت صحبت کنند. این ها می تواند شامل چیزهای کوچکی مانند خوردن پیتزا برای ناهار و چیزهای بزرگتر مانند امتحان دادن یا گفتگو با یک دوست باشد.

۸. تنظیم احساسات شدید

هنگامی که نوجوانان تحت فشار استرس، اضطراب یا ترس هستند، می توانند این ابزار را امتحان کنند. این تمرین برای تصدیق و رهاسازی احساسات استفاده می شود.

  • به تنفس خود توجه کنید و آگاهانه آن را آهسته تر و عمیق تر کنید.
  • بدن خود را شل کنید، اجازه دهید عضلات از سر تا انگشتان پا آزاد شوند.
  • با احساساتی که در بدن و ذهن خود تجربه می کنید هماهنگ شوید.
  • آنچه را که احساس می کنید با شفقت و بدون قضاوت مشاهده کنید.
  • به احساسات خود اجازه دهید بروز پیدا کنند.

۹. با آن ها صحبت کنید

با آن‌ها در مورد مشکلات خانوادگی صحبت کنید، و اینکه چگونه قبلاً دوران سختی را پشت سر گذاشته‌اید. به آن ها اطلاع دهید که می تواند این احساسات را مدیریت کند.

  • از آنها بپرسید که نگران چه چیزی هستند: «چه چیزی شما را بیشتر آزار می دهد؟ چه چیزی شما را اذیت می کند؟» سوالات باز
  • همیشه بهترین هستند زیرا می توانند اطلاعات کلیدی در مورد نحوه رسیدگی به مسائل کودکان ارائه دهند.
  • به احساسات آن ها گوش دهید و تأیید کنید.
  • مکالمات مکرر داشته باشید.

سخن پایانی

همانطور که قبلا به آن اشاره شد، اضطراب یکی از حالت های مشترک شخصیتی بین همه ی نوجوان است. عملا همه ی دانش آموزان از اضطراب امتحانات در رنج و عذاب هستند. شاید اضطراب  دلهره ی دانش آموزی که اکثرا نمره ی ۲۰ می گیرد نسبت به دانش آموزی که تلاش او از سطح متوسط هم کمتر است، بیشتر باشد. به طور کل می توان در مورد دانش آموزانی که دارای توانایی ذهنی متوسطی هستند، گفت که به گونه ای قابل ملاحظه، اضطراب در پیشرفت تحصیلی آنان مداخله دارد. مفید ترین راه برای مقابله با اضطراب در نوجوانان، داشتن برنامه های درست مشاوره و راهنمایی می باشد.

منبع : اضطراب در نوجوانان