نحوه برخورد با کودکان بزرگسالی که دوست دارند رابطه ای با شما نداشته باشند

در صورتیکه بچه تان تمایلی به صحبت کردن با شما نداشته باشد، دچار یک ناراحتی عمیقی خواهید شد و این ناراحتی تاثیر قابل توجهی بر روی خوشحالی شما خواهد داشت.

شاید به دلیل مشاجره یا جر و بحث ایجاد شده مابین شما، رابطه تان به هم بخورد. بیگانگی صرف نظر از هر علتی که دارد، یک شرایط سخت و ناراحت کننده ای را ایجاد خواهد کرد.

شما از طریق تمرکز بر روی خوددرمانی و ادامه دادن زندگی خودتان می توانید با این بیگانگی مقابله کنید.

بخش یک – درمان کردن آسیب

بررسی کردن بیگانی به صورت صادقانه

1. بررسی کردن بیگانی به صورت صادقانه.

شما می توانید به راحتی گذشته خوبی که با کودکتان داشتید را به یاد بیاورید، خودتان را از گناه و اشتباه معاف کنید یا بگویید که از اکثر والدین بهتر هستید.

این وجود، این کار نه منجر به رفع مشکل خواهد شد و نه به شما کمک خواهد کرد که با این شرایط مقابله کنید.

به صورت صادقانه در مورد رابطه خودتان، در مورد زمان هایی که به کودکتان آسیب زده اید و زمان هایی که آنها به شما آسیب زده اند، فکر کنید.

تفکرات خودتان را در یک روزنامه بنویسید.

سعی کنید با یک فرد قابل اعتمادی صحبت کنید که می تواند یک سری از مشکلاتی را پیدا کند که شما هیچ وقت متوجه آنها نشده اید.

احساسات خودتان را بپذیرید

2. احساسات خودتان را بپذیرید.

در این شرایط، نباید احساس آسیب دیدن خودتان را انکار کنید. به خودتان اجازه احساس کردن و درک کردن آسیب های موجود را بدهید.

مقابله با بیگانگی یک فرآیند مداومی خواهد بود، مگر اینکه روابط شما بهبود یابد؛ ولی در صورتیکه جلوی احساسات خودتان را بگیرید، منجر به عمیق تر و چرکین تر شدن آسیب خواهید شد.

به خودتان اجازه گریه کردن بدهید.

از اندیشناکی اجتناب کنید

3. از اندیشناکی اجتناب کنید.

این بیگانگی می تواند کل فکر شما را به خودش جذب کند، ولی هر کاری که می توانید را باید برای اجتناب از فکر کردن در مشکل موجود انجام دهید.

شما باید در مورد مشکل خودتان با خانواده و دوستانتان صحبت کنید، ولی نباید این موضوع به عنوان تنها موضوع یا موضوع اصلی بحث شما مطرح شود.

از طریق انجام دادن فعالیت هایی که از آن لذت می برید، حواس خودتان را پرت کنید و مانع از اذیت شدن خودتان شوید.

به صورت روزمره یک محدوده زمانی را در نظر بگیرد تا در آن زمان مشخص شده در مورد بیگانگی فکر کنید و بعد از آن خودتان را به انجام دادن سایر موارد متعهد کنید.

یک کتاب بخوانید، تلویزیون ببینید یا به بیرون بروید تا ذهن شما مشغول شود.

همچنین فعالیت های فیزیکی و فعالیت های خلاقانه ایده های مناسبی هستند که در این شرایط می توانید انجام دهید.

در زندگی خودتان بر روی موارد خوب متمرکز باشید

4. در زندگی خودتان بر روی موارد خوب متمرکز باشید.

با وجود بیگانگی فرزندتان از شما، یک لیست از موارد خوب موجود در زندگیتان تهیه کنید. شاید از کارتان لذت ببرید، همسر یا دوستان صمیمی خوبی داشته باشید، یا در یک کلیسایی مشغول باشید که دوستش دارید.

بخشی از وقت خودتان را به فکر کردن در رابطه با این موهبت ها اختصاص دهید و به دلیل وجود آنها سپاسگذار باشید.

به همسرتان و بچه هایتان بگویید که به خاطر خودشان دوستشان دارید.

با دوستان خودتان مشغول شوید.

یک سری اهدافی را برای محیط کار و خانه مشخص کنید.

خودمراقبتی را تمرین کنید

5. خودمراقبتی را تمرین کنید.

در طول این دوره زمانی، نباید خودمراقبتی را فراموش کنید. هر چقدر که از خودتان بهتر مراقبت کنید، احساس بهتری خواهید داشت؛ ورزش کنید، تغذیه مناسبی داشته باشید و یک سری سرگرمی هایی انجام دهید که برای شما لذت بخش هستند. یک دوش داغ بگیرید.

هر روز یک بخشی از زمان خودتان را فقط به خودتان اختصاص دهید.

در برخی روزها نیاز خواهید داشت که بخش بیشتری از وقت خودتان را به خودمراقبتی اختصاص دهید. برای مثال، در صورتیکه اخیرا یک برخورد منفی با بچه تان داشته باشید، در این صورت نیاز خواهد بود که زمان بیشتری را به خود مراقبتی اختصاص دهید.

مراجعه به مشاوره تخصصی

6. مراجعه به مشاوره تخصصی.

شاید به این نتیجه برسید که احساس ناراحتی شما در مورد رابطه تان با فرزندتان، منجر به اضمحلال شما شده است.

به منظور مقابله با این احساسات، به یک مشاور مراجعه کنید. مشاورتان می تواند به شما کمک کند تا مشکل خودتان را حل کنید؛ همچنین مشاور یک سری استراتژی های مقابله ای را هم به شما آموزش خواهد داد.

بخش دو – ادامه دادن به تلاش خودتان برای برقراری رابطه

یک نامه ای بنویسید

1. یک نامه ای بنویسید.

نوشتن یک نامه می تواند به عنوان یک پروسه مربوط به پاک کردن ذهن استفاده شود و همچنین می تواند به شما کمک کند تا احساسات خودتان را بدون ترس از اختلال یا داد زدن، بیان کنید.

در صورتیکه کودکتان با شما صحبت نکند، یک نامه ای به او بنویسید و در آن تمامی مواردی که می خواهید بداند را توضیح دهید.

در مورد رابطه تان در گذشته، کارهای اشتباهی که انجام داده اید و رابطه ای که می خواهید در آینده با فرزندتان داشته باشید، صحبت کنید. به دلیل هر نوع آسیبی که به بچه تان زدید، از او عذرخواهی کنید.

می توانید این نامه را ایمیل کنید یا به یکی از خویشاوندان خودتان بدهید تا به فرزندتان بدهد.

همچنین می توانید نامه را پیش خودتان نگه دارید. این روش برای بروز دادن احساسات خودتان می باشد که  بدون ترس رد شدن درخواستتان از طرف کودکتان انجام خواهد گرفت، چرا که نامه هیچ وقت به دستش نخواهد رسید.

بگویید که “دوستت دارم.”

2. بگویید که “دوستت دارم.”

در صورتیکه رابطه تان با فرزندتان خراب نشده باشد، می توانید این جمله را بگویید و بعد از آن کارهای مورد نظرتان را انجام دهید یا مواردی که می خواهید را به فرزندتان بگویید.

آنها را مطلع کنید که دوستشان دارید. در صورتیکه آنها بدانند که دوستشان دارید، یک احساس بهتری خواهید داشت.

همچنین شما می توانید دوست داشتن خودتان را از طریق انجام دادن یک سری اقدامات تصادفی مهربانانه برای آنها انجام دهید.

خودتان را آزاد کنید

3. خودتان را آزاد کنید.

در صورتیکه فرزندتان شما را اذیت کند یا نسبت به شما بی احترامی نشان دهد، شاید وسوسه شوید که همچنان دوستش داشته باشید.

با این وجود، نباید شما نقش یک فرد بی اهمیت را داشته باشید، بلکه باید نقش اصلی را داشته باشید.

اجازه ندهید که رفتارهای بد بچه تان، به روابط مابین شما آسیب بزند و شما را در یک وضعیت نامناسبی قرار دهد.

اجتناب کردن از دعوا

4. اجتناب کردن از دعوا.

این مورد نقش مهمی در ایجاد مجدد آرامش در زندگیتان دارد. در صورتیکه بچه تان نسبت به شما ناسزا بگویید، به سر شما داد بزند یا شما را نفرین کند، شما نباید این کار را انجام دهید و تلافی کنید.

این نکته را به یاد داشته باشید که شما همچنان سرپرست این فرد هستید و خودتان باید مشکلات موجود در رابطه تان را رفع کنید.

همچنین باید یک الگویی برای فرزندتان باشید، حتی در مواقعی که این فرد نسبت به شما بی احترامی کند.

برای مثال می توانید بگویید که “من شما را دوست دارم، ولی نمی خواهم با شما دعوا کنم. آیا می خواهید یک پیاده روی داشته باشید تا یک مقدار آرام شوید و بعدا با هم صحبت کنیم؟”

در برخی مواقع ایجاد یک مکث کوتاه مدت در رابطه، بهترین استراتژی ممکن خواهد بود. در این مواقع باید به خودمراقبتی بیشتر توجه کنید.

در صورتیکه موقعیت موجود به یک وضعیت خشنی تبدیل شود، باید فورا از آن موقعیت دور شوید و در صورت نیاز درخواست کمک بکنید.

هیچ وقت تلاش خودتان را متوقف نکنید

5. هیچ وقت تلاش خودتان را متوقف نکنید. 

برخلاف شرایط موجود، هیچ وقت نباید تلاش خودتان برای ایجاد رابطه با فرزندتان را قطع کنید. در صورتیکه وظیفه خودتان برای بهبود وضعیت رابطه را انجام دهید، بهتر خواهید توانست که با این شرایط مقابله کنید.

به طور منظم سعی کنید که با فرزندتان رابطه برقرار کنید و به کمک هم یک برنامه مناسبی را طراحی کنید.

کارتهای روز تولد به فرزندتان بفرستید تا مطلع شود که به وی اهمیت می دهید و همچنان بهش فکر می کنید.

امید خودتان را حفظ کنید

6. امید خودتان را حفظ کنید.

شاید این احساس را داشته باشید که وضعیت رابطه شما با فرزندتان یک وضعیت ناامید کننده ای است، ولی اینطور نیست.

صرف نظر از موارد بدی که وجود دارند، همواره جای امیدواری برای پیشرفت یا تغییر وجود خواهد داشت.

وقت تسلیم شرایط موجود نشوید یا نسبت به آن بدبین نباشید؛ به جای اینکار مثبت نگر باشید و آماده ایجاد رابطه در آینده باشید.

در برخی مواقع گذشت زمان منجر به تغییر شرایط و کاهش تنش ها می شود.

زندگی هیچ وقت حالت پایداری ندارد. شاید فرزند بزرگسالتان به زودی پدر یا مادر شود و در نتیجه تمایل بیشتری به پذیرش دیدگاه های شما پیدا کند.

آنها را ببخشید و بپذیرید

7. آنها را ببخشید و بپذیرید.

هر چند این کار سخت است، ولی شما باید بتوانید خودتان و فرزندتان را فراموش کنید. فرزندتان و تصمیماتی که دارد را بپذیرید، حتی در صورتیکه خیلی مهربان یا منطقی نباشند.

احساسات و نگرانی های خودتان را بر روی یک کاغذی بنویسید و آن را بسوزانید؛ سعی کنید که اضطراب های مربوط به مشکل ایجاد شده را از بین ببرید.

نویسنده: Klare Heston, LCSW

به روز رسانی شده در: 20 مارچ 2019 ,ترجمه :کانون مشاوران ایران

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.