آیا با تلاش می توان ازدواج موفقی داشت؟

آیا با تلاش می توان ازدواج موفقی داشت؟ برخی جواب می دهند آری با تلاش کردن هر چیزی ممکن است. اما اینگونه نیست. رابطه نیاز به تلاش و نگداری دارد در صورتیکه یک رابطه منطقی و درست باشد و هر ازدواجی را نمی توان گونه قضاوت کرد. پس باید چکار کرد؟

ازدواج موفق با تلاش

همیشه به ما گفته می شود که چیزهای خوب و ارزشمند با تلاش زیاد به دست می آیند و چیزهایی که راحت به دست می آیند از اهمیت زیادی برخوردار نیستند.

گسترش این عقیده می تواند صدمات زیادی به همراه داشته باشد و ممکن است به فردی که در یک رابطه غلط قرار دارد این امید را بدهد که با تلاش همه چیز درست می شود.

آیا ازدواج متفاوت است؟ آیا برای یک رابطه درست باید بجنگید و تلاش کنید؟ آیا ازدواج کار دشواری است؟

اگر کار و تلاش به این معنی باشد که نیازهای دیگری را اولویت قرار دهید، همیشه مراقب رفتار خود باشید، عادات خود را مدام بخاطر همسرتان عوض کنید و کاری نکنید که همسرتان آن را توهین بداند، بهتر است این تلاش را رها کنید.

ازدواج از دو نفر با شخصیت و خانواده های متفاوت تشکیل می شود و نیازمند سازگاری است. در ازدواج شاد و موفق زن و شوهر در زندگی هم سهیم هستند و کسی زندگی دیگری را مدیریت نمی کند. از این رو این باور که ازدواج خوب به مقداری تلاش نیاز دارد درست است اما این تلاش نباید به سخت کوشی یک طرفه تبدیل شود.

برای تفهیم این موضوع مثال زیر را مطالعه کنید.

احساس عاشقانه بین کامران و سارا در مدت کمی باعث ازدواج آن ها شد و پس از گذشت زمان کمی از ازدواج آن ها مشکلاتشان شروع شد. کامران عاشق کوهنوردی بود در حالی که سارا از کوهنوردی متنفر بود. از طرفی دیگر سارا عاشق بیرون رفتن و معاشرت با زوج های دیگر بود ولی کامران از این کار متنفر بود.

 تفاوت های آن ها به قدری زیاد شد که پس از شش ماه بیش تر وقت ها درگیر تنش و درگیری بودند البته مانند هر زوجی لحظات شادی و خوشی را نیز تجربه می کردند اما به ندرت. آن ها پس از یک سال بچه دار شدند ولی زندگی آن ها روز به روز پرتنش تر می شد و در مورد طلاق به توافق رسیده بودند. 

آن ها حتی در حضور بقیه هم دعوا می کردند. اما پیش از گرفتن وکیل تصمیم گرفتند از کمک یک مشاور خانواده هم استفاده کنند برای همین پیش من آمدند.

متخصص مشاوره خانواده “مرکز مشاوره ستاره” جلسات جداگانه و مشترک زیادی برای آن ها ترتیب دادم و بر روی مشکلات و دغدغه های شخصی و مشترکشان متمرکز شدم. 

در طول جلسات بر اهمیت روشن صحبت کردن و اجتناب از پنهان کردن موضوعات تاکید کردم. پس از مدتی سارا لیستی از قوانین زیر را بر روی یخچال خانه شان وصل کرد.

قوانین سارا برای ازدواج موفق

  1. صادق و رو راست باشیم.
  2. به جای شروع کردن جملات با «تو همیشه…» از جمله « من احساس می کنم..» یا «این کار تو باعث می شود که من…» استفاده کنیم.
  3. ذهن خوانی نکنیم. یعنی فکرهای یکدیگر را حدس نزنیم.
  4. از برچسب های خوب و بد استفاده نکنیم و به دنبال بهبود رابطه باشیم.
  5. هرگز از شخص انتقاد نکنیم و تنها از جنبه ای از شخصیت او انتقاد کنیم.
  6. همان طور که احساسات تو مهم هستند، احساسات من هم مهم است.
  7. از جمله «تو همیشه این کار را انجام می دهی» استفاده نکنیم و به جای آننوع رفتار را به طور مشخص مطرح کنیم.

سارا و کامران نسخه های مختلفی از این قانون تهیه کردند و در نقاط مختلف قرار دادند.

پس از چهار ماه درمان، زندگی مشترک سارا و کامران به شرایط مناسبی رسید و دیگر بحث و تنش نداشتند. سارا در جلسات بیان می کرد که آن ها یاد گرفته اند که بدون دعوا و بحث با یکدیگر صحبت کنند و هیچ وقت رابطه انقدر خوبی با یکدیگر نداشته اند.

ولی در ادامه حرف های آن ها متوجه شدم که از کنترل رابطه خسته شده اند. 

آن ها برای مدت طولانی تنش را تحمل کرده و پس از آن مدام در حال کنترل رفتار خود بودند، این تجربه آن ها را خسته و زده کرده بود پس از صحبت اندکی به آن ها گفتم که اکنون برای طلاق توافقی آماده هستند.

این پیشنهاد من آن ها را شوکه نکرد، انگار آن ها هم به دنبال پایان این رنج و تنش بودند. 

سارا با خستگی گفت که آن ها باید سر هرچیز کوچکی صحبت کنند. درست است که درمان باعث می شد در کنار هم زندگی کنند ولی آن ها احساس خوشحالی و خوشبختی نداشتند کامران در ادامه بیان کرد که زندگی مشترک او با سارا به تلاش و سخت کوشی زیادی احتیاج دارد و این کار او را بسیار خسته و افسرده می کند.

در حقیقت این ازدواج هیچ وقت نباید شکل می گرفت. 

انجام دادن کارهای مشترک برای آن ها تبدیل به کابوس شده بود و احساس تنهایی می کردند.

سارا نگران بود که طلاق به روحیه فرزندشان صدمه بزند. 

من مواردی را برای آن ها ذکر کردم که کودکان به دلیل طلاق نگرفتن والدینشان به مشکل برخورده بودند. افراد زیادی را می شناسم که می گویند کاش پدر و مادرمان طلاق می گرفتند شاید در آن صورت زندگی بهتری را تجربه می کردیم.

زندگی در فضای پر تنش، رشد مناسب را برای کودکان دشوار می کند و باعث آسیب روحی به آنان می شود. 

تصمیم برای طلاق آسان نیست. 

سارا و کامران هم پس از چند ماه دوباره پیش من آمدند و گفتند که با وجود آرامشی که دارند دیگر از زندگی در کنار یکدیگر لذت نمی برند در حقیقت از اول هم لذت نمی بردند فقط امید داشتند که با گذشت زمان، تلاش و سازش مشکلاتشان حل شود.

ازدواج موفق  سارا و کامران

آن ها بیان کردند که دوست های خوبی برای یکدیگر هستند اما همسر مناسبی نیستند. آن ها در مورد طلاق توافقی صحبت کردند و به صورت مشترک سرپرستی دخترشان را بر عهده گرفتند، وکیل آن ها کارهایشان را انجام داد و در آرامش جدا شدند.

پس از مدتی هر دو ازدواج کردند و با درسی که از ازدواج قبلی خود گرفته بودند زندگی فوق العاده ای را شروع کردند و کودک آن ها در فضای شاد و سالمی مسیر رشد را طی کرد.

از زندگی آن ها می توان آموخت که باید از برچسب زدن، قضاوت کردن، عیب جویی و حمله کردن به همسر خودداری کرد و به جای آن به تحسین، تعریف و کمک کردن به او پرداخت.

باید دقت داشت که ازدواج موفق:

ازدواج به مشارکت، کارگروهی، اهداف مشترک و ارتباط سالم نیاز دارد اما چیزهای مهم دیگری هم در ازدواج سالم مورد نیاز است. بدون عشق، محبت و درک متقابل زندگی مشترک بسیار سخت و طاقت فرسا می شود.

درس مهمی که سارا و کامران از طلاق خود گرفتند این بود که باید همسری پیدا کنند که علایق مشترکی با آن ها داشته باشد و به سلیقه آن ها احترام بگذارد.

وقتی از آن ها پرسیدم که آیا ازدواج دوم آن ها هم نیاز به تلاش و سخت کوشی داشت هردوی آن ها پاسخ منفی دادند. البته قابل ذکر است که آن ها با همسر فعلی خود تفاوت هایی هم دارند ولی این تفاوت ها قابل بحث و حل است. 

شاید این اعتقاد که برای ازدواج موفق باید تلاش کرد به این دلیل ایجاد شده است که بسیاری از زوج ها با یکدیگر ناسازگار هستند.

ازدواج موفق شامل حال زوج هایی می شود که:

  1. بر سر جزییات با یکدیگر تفاهم دارند.
  2. عقاید و احساسات مشابهی دارند.
  3. نیازها و ترجیح های جنسی مشابهی دارند.

زمانی که یک یا چند مورد از موارد بالا با مشکل مواجه می شود، دوام ازدواج نیاز به تلاش فراوان پیدا می کند.

به طور مثال از مهم ترین ناسازگاری ها می توان به دیدگاه های مختلف راجع به پول و مسائل مالی، تفاوت نظر در مورد گذراندن اوقات فراغت یا شیوه بزرگ کردن فرزندان اشاره کرد. این ها همه عقایدی هستند که باید پیش از ازدواج در مورد آن ها بحث شود.

منبع : آیا با تلاش می توان ازدواج موفقی داشت؟ 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.